ریخته نریخته
نظم جهانی دنیا
میریزد و میریزیم
و دفن میشویم
با هم و دور از هم
اینور و آنور دنیا
در کلانشهرها و روستاها
زیر کار و دوندگی و بیکاری
زیر کالا و ارز و آز و نیاز
زیر رای و سرکوب و دموکراسی و استبداد
زیر سنت و مدرن و پسامدرن
زیر عادات و مصرف و امیال و غرایزمان
و لهیب میکشد آتش
رفته نرفته
از وطن و با وطن
رفتهایم و می ریزیم
از سیمهای خاردار
و دفن میشویم
این ور و آن ور مرز
زیر ویزا و مدارک جعلی
در فرودگاهها و پروندههای پناهندگی
در قایقهایی که سرشان را زیر آب میکنند
در هنگامهی آتشبسها و فرمانها
و در قطع و وصل مذاکرات
بیفرجام و بابرجام
چون پاسپورت باطلهای
مهر میخوریم
و لهیب میکشد آتش
ریخته نریخته
نظم ارتباطی دنیا
می ریزد و میریزیم
بیهوش ازگوشیهای باهوش و لپتاپهایمان
و دفن میشویم
زیر لایکها و سلفیها
در شبکههای اجتماعی و رسانهها
در گیرودارهای تلگرام و ژستهای اینستاگرام
و پاورقیهای توییتر
در حالی که قشنگترین خود متظاهرمان را پوشیدهایم
با پاپیون لبخند بر لب
و نقش لرزان قلب بر کافه لاته
و ادا و اطوار و منظره
همانطور که بیوقفه
لاو میترکانیم و تایپ و چت و معامله میکنیم
یا دست انداخته گردن هم به دروغ
همدیگر را بیصورت کرده و میبوسیم
و لهیب میکشد آتش
رفته نرفته
از وطن و با وطن
نرفتهایم و میریزیم
همچون پلاسکو و انقلاب و ریزگردها
و دفن میشویم
زیر جنازههایی که قهرمان میشوند
در همهمهی گنگِ جمعیت در حصر
میان گورخوابها
در حالی که سد کردهایم راهها را به هم
و بر تغییر و امداد و بهروزی همگانی
و در همان حال
تقصیر و وعده و آشتی تقسیم میکنیم
یا برای رسیدن به خوشبختی به تنهایی
پا روی گاز گذاشتهایم و همه با هم
بوق میزنیم
و فحش می دهیم
و حتی در گور
هم را له و لورده و ناکار میکنیم
و لهیب میکشد آتش
/
نیلوفر شیدمهر