logo





پایان نمایش انتخابات و همسویی آن با کودتا

پنجشنبه ۲۸ خرداد ۱۳۸۸ - ۱۸ ژوين ۲۰۰۹

دکتر محمد حسین یحیایی

yahyai.jpg
انتخابات یکی از ابزار های مهم در دست نظام جمهوری اسلامی است که با استفاده از آن به خود مشروعیت می بخشد و شرکت در آن را حمایت از خود می پندارد. از آن رو با تمام توان و با استفاده از همه ابزار، بویژه وسایل ارتباط جمعی که کنترل و انحصار آن را در دست دارد، می کوشد مردم را به شرکت در آن تشویق و گاهی مجبور کند. رژیم جمهوری اسلامی انتخابات را در راستای نغییر و یا جایگزین کردن اندیشه های نو بجای کهنه و فرسوده که جوابگوی نیاز های امروزی باشد، نمی پذیرد و با هرگونه نوآوری با نام تهاجم فرهنگی به شدت مبارزه می کند. در این راستا میلیون ها جوان را مجبور به پذیرش نظام و قوانین ارتجاعی خود می کند که در بوجود آمدن آن نظام و آن قوانین هیچگونه نقشی نداشته و ندارند. در نتیجه هر روز از نظام فاصله می گیرند و دور می شوند. در چند ماه گذشته رژیم که بار دیگر نیازمند صندوق رأی بود متوجه این بی تفاوتی و یأس مردم شد ، که مردم توجه چندانی به انتخابات ندارند و اهمیتی به آن نمی دهند، زیرا آن را ابزار تغییر و یا اصلاح نمی دانند. از آن رو رژیم به خودی ها متوسل شد و بعد از گزینش شورای نگهبان، برای جلب مردم شرایط محدود مناظره را فراهم کرد. متأسفانه در جامعه استبداد زده ایران احزاب و نهاد های سیاسی شکل نگرفته اند که بتوانند خواسته های مردم را باز تاب دهند. از آن رو افراد جایگزین احزاب می شوند و در خیلی موارد جنبش را محدود می سازند. در مدت کوتاهی از سوی کاندیدا ها که همگی از وفاداران و دلدادگان نظام اند مطالبی مطرح شد که تازگی داشت، بخش کوچکی از پرده دری ها و افشاگری ها در جامعه هیجان آفرید. روز انتخابات فرا رسید، شرکت مردم چشمگیر بود، 40 میلیون در ان شرکت کردند که 85 در صد از واجدین شرایط بود. در ساعات اولیه شمارش میر حسین موسوی پیشی گرفته بود که به سرعت تغییر کرد و احمدی نژاد جلو افتاد. مقام رهبری هم پیش از تأیید شورای نگهبان خود با صدور اطلاعیه ای سلامت انتخابات را تأیید و پیروزی احمدی نژاد را تبریک گفت. احمدی نژاد با پیروز خواندن خود در یک مصاحبه مطبوعاتی شرکت کرد، با زبان نظامی، امنیتی که بیشتر کودتا گران را تداعی میکرد به تهدید و تحقیر مخالفان پرداخت و آنان را خار و خاشاک خواند، که در بازی فوتبال شرکت کرده و باخته اند. رژیم و طرفداران نظامی و امنیتی آنان بر این باور بودند که با ایجاد هیجان توده های مردم در انتخابات شرکت می کنند، به رژیم مشروعیت می بخشند، سپس به خانه های خود بر می گردند و آنان را در اجرای نمایش و جابجایی مهره ها تنها می گذارند، ولی آنگونه نشد مردم بدنبال رأی خود به خیابان ها ریختند و خواهان برگرداندن رأی خود شدند. جنبشی که از فردای انتخابات آغاز شد، هر روز ابعاد وسیعتری به خود می گیرد و از سر موسوی خواهد گذشت. تردید های جدی وجود دارد که موسوی بتواند همگام با مردم پیش رود، زیرا خواست مردم فرا تر از رفع تقلب و یا شمارش مجدد آراء است. مردم سال ها زیر حاکمیت استبداد و دیکتاتوری چکمه و نعلین به سر برده، از حقوق مدنی، اجتماعی و فردی محروم بوده که دیگر خواهان ادامه آن شرایط نیستند.

حاکمیت نظامی، امنیتی ها از سال ها پیش شروع شده، در چند سال گذشته در همه عرصه های سیاسی، اقتصادی و اجتماعی نفوذ کرده است. بخش مهمی از اعضای دولت را سپاهی ها تشکیل داده اند. نهاد های نظارتی بر عملکرد اقتصادی دولت از سوی آنها منحل شده و یا کارآیی خود را از دست داده اند. آنان برنامه دراز مدتی برای کنترل دولت و نهاد های وابسته به آن دارند. از آن رو با همه نهاد های دمکراتیک و افراد آزادی خواه به شدت مبارزه می کنند. آنان از رأی مردم در راستای تقویت خود استفاده کرده با نشان دادن اسلحه به تهدید مردم می پردازند. آنان به حق و حقوق میلیون ها انسانی که بعتوان اعتراض یا در انتخابات شرکت نکردند و یا به افراد دیگری رأی دادند توجه نمی کنند، گاهی پا را فرا تر گذاشته آنان را وابسته به خارج و یا هدایت شده از خارج می خوانند. دولت مدعی پیروزی در انتخابات از همان روز های نخست به خود ماهیت کودتایی داده، عملکرد خود را در آن راستا سازمان دهی می کند. شعار اقتدار ملی و قدرت نظامی را به رخ می کشد. هر چند با همه نهاد های دمکراتیک به ستیز می پردازد، کشور را مهد آزادی و آزادی در ایران را نزدیک به مطلق می خواند. تعداد زیادی از کارشناسان ، کنشگران سیاسی و اندیشه ورزان بر این باورند که زیر نام انتخابات کودتا صورت گرفته و جامعه به سوی استبداد نظامی خشن پیش می رود. آنچه در این چند روز رخ داده است این دیدگاه را تقویت می کند. حمله به خوابگاه دانشجویان در نیمه های شب، ایجاد رعب و وحشت و دستگیری ده ها تن از آنان، شلیگ گلوله به سوی مردم و حمله وحشیانه نیرو های به اصطلاح خود سر که تاریخ ایران با جنایات و زشتکاری های آنان آشنایی زیادی دارد در راستای کودتا است. رژیم استبداد و متکی به نیرو های نظامی و امنیتی خود را پر رمز و راز نشان می دهد ولی از حرکت و جنبش مردم، که خواهان حق خویشند به هراس می افتد و دست به اسلحه می برد و صد ها هزار انسان را که راهپیمایی مسالمت آمیز می کنند، عده ای آشوبگر می خواند. دولتی که خود را با 24 میلیون رأی مردم پیروز انتخابات می داند، از همان روز انتخابات به اقداماتی دست زده است که تردید های تقلب رابیشتر می کند. رژیم با هر وسیله ممکن جلو پخش خبر و خبر رسانی را می گیرد. شبکه اس ام اس و تلفن همراه را از کار می اندازد، فیس بوک و سایت های اینترنتی را فیلتر می کند. بار دیگر به خاته های مردم حمله ور شده دیش ها را جمع آوری می کند. ده ها روشنفکر، نویسنده، روزنامه نگار، استاد، کارگر و سیاستمدار را به شیوه های گوناگون می دزدد و یا بازداشت می کند. مردم را به اطاعت از قانون دعوت می کند ولی خود به قانون شکمی می پردازد. برای کنترل بحران که خود آن را آفریده، به هر نیرنگی دست می زند. طرفداران خود را به خیابان ها می فرستد تا خشونت را ترویج کنند. براستی شعار هایی که از سوی طرفداران احمدی نژاد در روز سه شنبه مطرح می شد چه انگیزه ای داشت؟ . وای اگر خامنه ای حکم جهادم دهد، ارتش دنیا نتواند که جوابم دهد. و یا حداد عادل که سال ها ریاست قانون گذاری کشور را در دست داشت با تهدید می گفت. ً شما نصیحت رهبری را گوش کنید، خیر ما در دنیا و آخرت در اطاعت از ولایت فقیه استً. ایشان آنچنان مجذوب و شیفته گقتار خویش است که نمی داند و نمی فهمد که خرد جمعی بالاترین دست آورد بشر در طول تاریخ و مبارزات سیاسی است. ایشان بر این باور است که یک فرد می تواند بجای همه بیاندیشد و راهنمای میلیون ها تن شود.

هر روز که می گذرد زبان دولت و حامیانش به زبان کودتا گران نزدیک تر می شود، روزنامه کیهان با تیتر بزرگ می نویسد. ً اولین گام ملت و هشدار جدی به آشوبگرانً. که نویسنده تلاش می کند بین ملت شکاف بیندازد و بار دیگر خودی و غیر خودی را برجسته کند. نوشته همراه با تهدید، رهنمود هم می دهد، در پی آن سپاه پاسداران اطلاعیه صادر می کند که از سوی مرکز بررسی جرایم سازمان یافته سپاه پاسداران انفلاب اسلامی منتشر می شود. در بخشی از ان آمده است. ً اقدامات قانونی ما می تواند برای آنها بسیار سنگین باشد.ً مخاطب این گفتار مشخص نیست ولی پیام ماهیت تهدید و کودتایی دارد که نیرو های مسلح خود را جایگزین نهاد های حقوقی، قضایی و انتظامی می داند.

عملکرد دولت که خود را منتخب مردم می داند شباهت زیادی به دولت های بر آمده از کودتا دارد، در اولین فرصت دفاتر خبرگزاری های خارجی در کشور را می بندد، ویزای کاری خبرنگار ها را تمدید نمی کند و به اخراج آنها از کشور می پردازد تا از چرخش آزادانه خبر و اطلاع رسانی جلوگیری کند، از یک سو به بخش های کوچکی از خواسته های مردم توجه می کند تا فرصت مناسب و کافی را به دست آورد و از سوی دیگر چنگ و دندان نشان می دهد تا خوف و وحشت را در جامعه گسترش دهد و برای مبارزه با بی نظمی که خود آفریده، قوانین لازم ،ضروری و نظامی را به اجرا درآورد. در این میان به دستگیری های گسترده از همه اقشار، گروه ها و طبقات می پردازد. دولت تلاش می ورزد که با جدا کردن و دسته بندی کردن مخالفین از یکدیگر و دادن امتیاز های کوتاه مدت به برخی از آنها در صفوف آنها رخنه کند و بین آنها شکاف اندازد. احتمال می دهد این شکاف ها و امتیاز ها مخالفت را به انحراف می کشد، مردم را مأیوس و خسته می کند و بعد از مدتی مخالفت به پایان می رسد، از آن رو مبارزه با کوتا نیازمند اتحاد، مقاومت و صفوف فشرده است. کودتا با مقاومت در دراز مدت فرسوده می شود و کارآیی خود را از دست می دهد.

مردم ایران با همه تفاوت های فرهنگی، زبانی و ملی خواست مشترکی دارند که می خواهند سرنوشت خود را خود تعیین کنند و دمکراسی را جایگزین دیکتاتوری و استبدادی سازند که سال های طولانی در چنگ آن گرفتار آمده اند. مردم این سرزمین پهناور از ملیت ها و اقوام گوناگون سال های سخت و دشواری را گذرانده اند، دیگر خواهان ادامه آن در زیر سایه شوم استبداد و تاریک اندیشی نیستند، شرایط امروز جهان نیز به استبداد اجازه عبور نمی دهد و آن را قبول نمی کند، نمایش میلیونی مردم ایران بویژه جوانان که خواهان زندگی بهتر و زیبا تری هستند، نشانگر آن است که دیگر دوران استبداد در ایران نیز سپری شده، جایگاه و پایگاهی در بین مردم ندارد...

دکتر محمد حسین یحیایی

Mhyahyai@yahoo,se

نظر شما؟

نام:

پست الکترونیک(اختياری):

عنوان:

نظر:
codeimgکد روی تصویررا اينجا وارد کنيد:

نظر شما پس از بازبینی توسط مدير سايت منتشر خواهد شد