logo





رافائل گلوکسمان

و امشب، ترامپ

برگردان : نادر عصاره

دوشنبه ۲۴ آبان ۱۳۹۵ - ۱۴ نوامبر ۲۰۱۶

درست یک سال پیش، پدرم در گذشت، اولین و بهترین دوستم. او در همین اتاق در گذشت. در همین جائی که من حالا تلاش می کنم واژه هائی بیابم برای اندیشیدن به درد مشترکمان وبیان این درد.
هنگام آخرین گفتگویمان، چند ساعتی پیش از خاموش شدنش، او امکان فروپاشی دموکراسی های غربی را مطرح می کرد.
از آن روز غم انگیز، یک سقوط آزاد به جهنم را شاهدیم.

شب، بعد از خاکسپاری او، ۱۳ نوامبر ۲۰۱۵، جهادیست ها، پاریس را به خون کشیدند.

سپس، رشد اف. ان. ( فرون ناسیونال : «جبهه ملی» حزب راسیستی در فرانسه-م )، سو قصد های دیگر، برگزیت (رای آری در رفراندوم انگلیس برای خروج از اروپا – م). و امشب، ترامپ. دموکراسی های ما، وا مانده از نوسازی و ارائه افق شکوفایی جمعی و ناتوان از غلبه بر ترس و پاسخ به انتظارات، شکننده شده اند. آن ها عمیقا و بسیار بیشتر از چیزی که گفته می شود، شکننده شده اند.
برایم جایت خالی است گلوکس (Glucks). جایت خالی است در تمام این شب حیرت آور و این صبحدم پریده رنگ.

کاش می شد ادامه داد، واقعا نیازمندم گفتگوهایمان ادامه یابد در دل هرج و مرجی که جهان ما را فرا گرفته، آن گفتگوی طولانی ای ادامه یابد که مرا در این مدت زمان سی و شش ساله ببار آورده است. مرا ببار آورده است تا نخست هر ایده پایان تاریخ را رد کنم و ـ سپس ـ این را درک کنم که باصطلاح ثبات در مرکز و بی ثباتی در حاشیه واقعیت دنیا نیست، بلکه ما همه در میدان آمفی تئاتری زندگی و بازی می کنیم.

و بایست از محل تماشاچی پائین آمد و به آن وارد شد، داخل میدان. برای نباختن همه چیز. ما دیگر راهی نداریم. سیاست در جامعه ای که می چرخد، چیز لوکسی ست که می شود از آن فارغ بود. اما هنگامی که بحران فرا می رسد، سیاست ضرورتی حیاتی است.
ما را بحران فرا گرفته است. پس به میدان برویم و مبارزه کنیم. برای نباختن همه چیز.
به زودی ، گلوکس

فیس بوک Raphaël Glucksmann – 9 نوامبر 2016

نظر شما؟

نام:

پست الکترونیک(اختياری):

عنوان:

نظر:
codeimgکد روی تصویررا اينجا وارد کنيد:

نظر شما پس از بازبینی توسط مدير سايت منتشر خواهد شد