هم اکنون توازن قوا بهم خورده و شکاف جدی بين جناحهای قدرت و حضور قدرتمند مردم در صحنه برای تعيين حق حاکميت خويش رژيم را در آستانه مرگ حتمی قرار داده است. مرگ نظام ولايت مطلقه فقيه زمانی به وقوع می پيوندد که مردم ايران بيش از پيش اميد به آزادی و استقلال خود را باز يابند و عظمت قدرت و توانائی خود را در يابند. | |
۲۰۰۹-۰۶-۱۵
روز شنبه ۲۳ خرداد ۱۳۸۸ با اعلان نتايج آرای دهمين دوره رياست جمهوری از طرف صادق محصولی وزير کشور رژيم حاکم، احمدی نژاد با کسب ۶۲.۶۳ درصد آرا برای بار دوم با تقلبی بزرگ به مقام رياست جمهوری ايران رسيد.
با اعلان نتايج آرا مردم ايران شگفت زده و دربهت زده شدند. اين بهت و سر خوردگی وسيع تنها بخاطر انتخاب احمدی نژاد نبود که وجودش بعنوان رئيس جمهور ايران عمل بی آبروئی ملت ايران است بلکه بخاطر آن بود که دگر بار رهبر نظام شور و شعور آنان را به باد تمسخر گرفته بود و برای آنان و رای شان پشيزی قائل نيست.
آقای مير حسين موسوی بعد از اعلان نتايج انتخابات گفت " نتايجی که برای دهمين دوره انتخابات رياست جمهوری اعلام شد بهت آور است. " و يا آقای ابطحی گفت " که آقايان مهدی کروبی، محمد خاتمی و اکبر هاشمی رفسنجانی در يک حالت بهت زدگی به سر می برند." و ديگر رهبران اصلاح طلب هم اعلام بهت و شگفت زدگی نمودند.
کودتا بر عليه رای مردم در ايران الخصوص در رژيم حمهوری اسلامی به هيچوجه بهت آور نيست، زيرا بارها مردم ايران شاهد و ناظر کودتا برعليه رای شان بوده اند. کودتا شاه برعليه حکومت ملی شادروان مصدق اولين کودتا بر عليه رای مردم بود. با تاسيس رژيم جمهوری اسلامی اين عمل شنيع ضد مردمی پی در پی ادامه داشته است. دانشجويان پيرو خط امام با اشغال غير قانونی سفارت آمريکا اقدام به کودتا بر عليه دولت بازرگان نمودند و آقای خمينی ضمن ادامه جنگ عراق با ايران بر عليه اولين رئيس جمهور منتخب مردم آقای ابوالحسن بنی صدر کودتائی ترتيب داد. آقای خمينی در نفی وبی اهميت جلوه دادن رای مردم تا انجا پيش رفت که گفت " اگر سی و پنج ميليون بگويند آری من می گويم نه. " و سپس آقايان احمد خمينی، علی خامنه ای و هلشمی رفسنجانی مشترکاً کودتائی بر عليه آقای منتظری طراحی نمودند. مردم ايران با شرکت وسيع حود در انتخابات سال ۱۳۷۶ و انتخاب آقای خاتمی تلاش نمودند „نه“ بزرگی به رهبر معظم انقلاب نثار سازند تا بدين طريق حکومت قانون و جامعه مدنی پيشنهادی آقای خاتمی را برپا نمايند. اما فرماندهان سپاه و نيروهای امنيتی با ياری آقای خامنه ای با شکل دادن بحرانهای روزانه عملاً در مقابل رای مردم قرار گرفتند و آرام آرام بر عليه رای مردم به کودتای خود جامه عمل پوشاندند. قابل ذکر است سکوت و تسليم شخص رئيس جمهوردر مقابل رهبر و بی لياقتی و ناکارائی دولت اصلاحات خود عاملی شد تا بعد از هشت سال حکومت اصلاحات احمدی نژاد با تقلبی چشمگير برای اولين بار بر مسند رياست حمهوری تکيه زند. اکنون با کودتای از قبل طراحی شده بر عليه رای مردم در بيت رهبری توسط سپاه و نيروهای امنيتی چنان توهينی به شعور مردم نمودند که مردم ستمديده و در بند کشورمان بويژه جوانان غيور ما روز ۲۳ خرداد در بهت و شگفت غير قابل تصوری فرو رفته بودند.
عليرغم هشدارهای مکرر آقای ابوالحسن بنی صدر و تحريم انتخابات توسط محمد ملکی، عباس امير انتظام، شيرين عبادی، سيمين بهبهانی و ديگر مبارزين راه استقلال و آزادی، تب لرزان انتخابات چنان موجی بوجود آورد که موج آن حتی اکثر نيروهای مدعی دمکراسی و حقوق بشری خارج از کشور را گرفت و اين موج گرفته ها عمداً و سهواً بدون يا با شناخت از عواقب کار خود و بدون نگرانی از سرخوردگی وسيع مردم، آنان را همچون هميشه به پای صندوقهای رای روانه نمودند. مردم ايران از پير و جوان در لباس حامی اين يا آن نامزد با حضور و مشارکت چشمگير و بی نظير خود در کارزار انتخاباتی به خيابانها ريختند تا خشم فرو خفته خود را عيان سازند و با شرکت در رای گيری تلاش نمودند با گفتن „نه“ به احمدی نژاد بطور آشکار با نظام وحشت و ترور جمهوری اسلامی به ستيز بر خيزند. در واقع حضور و مشارکت همه جانبه مردم در اين دوره انتخابات همچون انتخابات سال ۱۳۷۶ ترجمان اراده آنان به تغيير وضعيت دشوار و فلاکت بار زندگی شان بود. اما مافيای نظامی- مالی حاکم به رهبری آقای خامنه ای تصميمشان را گرفته بودند که چه بايد بشود. آقای خامنه ای و باندش با علم به کودتا بر عليه رای مردم صبح جمعه ۲۲ خرداد پس از انداختن رای خود به صندوق نسبت به احتمال بروز نا آرامی و تشنج هشدار داد و گفت " ممکن است بد خواهانی بخواهند در مراکز رای تشنج ايجاد کنند؛ و از مردم (منظور لباس شخصی ها- بسيجيان و نيروهای انتظامی) خواست با متانت و صبر (بخوانيد وحشيانه) مانع از بروز تشنج شوند" نيروی انتظامی در روز جمعه رزمايش اقتدار را اعلام نمودند و روز ۲۳ خرداد در اکثر شهرها عملاً حکومت نظامی اعلام نشده ای به اجرا در آمد. آری اين کودتا طراحی شده بود و گرنه دليلی نداشت سپاه درست چند روز قبل از رای گيری مرتب اعلام کند که يک انقلاب مخملی در حال شکل گيری است و دليلی نداشت احمدی نژاد در فرصت ۱۹ دقيقه سخنرانی خود از شبکه سوم سيما که بطور زنده بخش ميشد، درست قبل از رای گيری اعلام دارد " که ما اطلاع دقيق داريم که آنها باور کرده اند که صحنه را واگذار کرده اند و ملت به صحنه آمده است و بازی را با خته اند آنان بدنبال ايجاد تنش هستند، لذا از اين ملت خواهش می کنم که آرامش را حفظ کنند. " آری اين کودتا برعليه رای مردم است که وزارت کشور و شورای نگهبان تعداد واجدين شرايط را برخلاف مرکز آمار از ۵۱ ميليون نفر به ۴۶ ميليون نفر تقليل دهند و تعداد واجدين شرايط شرکت کننده در انتخابات دوره نهم و دهم يکسان باشند تو گوئی در عرض ۴ سال رياست جمهوری احمدی نژاد نه کسی به سن رای دهی رسيده است و نه کسی به رحمت ايزدی پيوسته است. اين چه انتخاباتی بود که يکروز قبل از رای گيری هم کيهان حسين شريعتمداری و هم خبر گزاری فارس پيروزی قطعی احمدی نژاد را با کسب ۶۵ درصد آرا اعلام می دارند. چگونه ممکن است آقای کروبی ۳۳۰ هزار رای بيآورد در صورتيکه بقول آقای مرتضی الويری فقط فعالين ستاد آقای کروبی در سرتا سر ايران ۸۰۰ هزار نفر بوده اند. اين چه انتخاباتی بود که نه رای سفيد داشت نه رای باطله و نه کسی آنرا تحريم کرده بود.
اين کودتائی است تدارک ديده شده توسط رهبری که بفرمان او حتی صندوقهای آرا هم باز نشده بودند زيرا رهبری از قبل معين کرده بود که احمدی نژاد بايد رئيس جمهور شود آنهم با رای قريب ۶۵ درصد همان عددی که اتفاقاً روز نامه کيهان شريعتمداری يکروز قبل از نتايج انتخابات آنرا اعلام کرده بود. آری خامنه ای کودتا را رهبری نمود تا بار دگر مردم را تحقير و خوار شمارد. اگر غير از اين است پس چرا بر خلاف قاعده خامنه ای قبل از شورای نگهبان و اعتراض يا عدم اعتراض کانديدها عجولانه نتايج انتخابات را تائيد کرد و برحمايت خود از انتخاب مجدد احمدی نژاد تاکيد نمود تا به خيال خود ديگران اعتراضی به انتخاب او نکنند
علت العلل کودتا و هدف آن
هدف: مافيای احمدی نژاد بسرگردگی خامنه ای با مطرح کردن شعارهای پوپوليستی مبارزه با مفسدان اقتصادی سعی نمود در دل مردم به تنگ آمده از فساد اقتصادی رواج يافته در ايران جائی باز نمايد که قدری هم موفق شد. سپس با ارسال عباس پاليزار در دانشگاه های مختلف و افشای رقيب مقابل به سرگردگی رفسنجانی که خود را ياران واقعی " امام " خمينی می دانند به مصاف برخاست و احمدی نژاد در مناظره تلويزيونی خود با مير حسين موسوی از يمين و يسار به هاشمی رفسنجانی، خاتمی، نوری، کروبی و ديگر سران جناح مخالف تاخت تا هم به مصاف آنان رفته باشد و هم ديگران را مسئول مشکلاتی که مانع اجرای برنامه ها و تحقق وعده هايش در طول چهار سال رياست جمهوری بوده است، معرفی کند. در واقع آقای خامنه ای با قطع ارتباط با ياران و همگنان ديروز خود در خدمت فرقه مصباحيه قرار گرفته است و فرقه مصباحيه از طريق برپائی مناظره تلويزنونی علاوه بر گرم کردن بازار انتخابات و کشاندن مردم به شرکت در رای گيری هدف ديگری را که همانا بی اعتبار کردن ياران و همراهان بنيانگذار جمهوری اسلامی ايران يعنی خمينی بود را دنبال کردند و بدين طريق هم به امام و هم به ياران نزديک امام و هم به پيروان خط امام تو دهنی محکمی نثار فرمودند.
همانطور که می دانيم در چهار سال اول رياست جمهوری احمدی نژاد تمامی اعضای دولت او يا نظامی و يا امنيتی بوده اند؛ اما اکنون با اجرای کودتا بر عليه رای مردم نظام ولايت مطلقه فقيه قصد دارد از شکل ظاهری کنونی خارج شود و حکومت نظامی همچون پاکستان ضياءالحقی بر پا سازد يعنی نظام جمهوری اسلامی پاکستانيزاسيون ميشود و با مادام العمر کردن رياست جمهوری نظام حاکم از جمهوريت خارج گرديده و مبدل به حکومت اسلامی می گردد. در آن هنگام است که قدرت از دست همه ارگانهای ظاهراً مردمی مثل مجلس، شورای شهر و روستا و.......خارج شده و بدست سرداران سپاه می افتد. حکومت نظامی تاسيس شده تمام ارگانها چون مجمع تشخيص مصلحت نظام، شورای نگهبان و غيره را که در تئوری و عمل بايد رهبری نظام را تحت نظر داشته باشند از بين می برد وخود رادر ظاهر فقط به رهبری که در دست آنان گرفتار است پاسخگو خواهند دانست. تا بعد از او مصباح يزدی را به اريکه ولايت مطلقه فقيه برسانند.
علت العلل:
در حقيت علت اصلی کودتا برعليه رای مردم جنگ رهبری بين خامنه ای و رفسنجانی است و اين دو نفر در جريان رقابتهای انتخاباتی به مصاف يکديگر برخاستند و حريفان در جنگ تن به تن نمايشی از يک زور آزمائی بی رحمانه در برابر ميليونها تماشاگر مناظره تلويزيونی ارائه کردند. نماينده خامنه ای احمدی نژاد و نماينده رفسنجانی مير حسين موسوی بود. تيررا احمدی نژاد در مقام نمايندگی خامنه ای در ابتدا شليک کرد و آشکارا از توطئه رئيس مجلس خبرگان و مجمع تشخيص مصلحت نظام يعنی رفسنجانی برعليه خودش بخوانيد خامنه ای سخن گفت. رفسنجانی در واکنش شديد الحنی به خامنه ای نامه نوشت و از او خواست آتش فشان را خاموش کند و گرنه دود آتش به چشم همه می رود. بعد از انتخابات سيد علی خامنه ای شخصاً به ميدان آمد و قبل از تائيد انتخابات توسط شورای نگهبان صحت انتخابات را اعلام کرد تا همه را مقابل کار انجام شده ای قرار دهد. نبرد به خيابانها کشيده شد و لی مردم بدون توجه به جنگ قدرت می خواهند از رای خود صيانت کنند و آتش زير خاکستر خود را بروز دادند. خامنه ای و رفسنجانی در نبرد خود مردم را وجه المصالحه قرار داده اند ولی مردم بدون توجه به نبرد قدرت به خيابانها سرازير شده اند و شعارهائی عليه کل نظام بيان نموده اند و نظام ولايت مطلقه فقيه را آنچنان به چالشی کشيده اند که بعد از انقلاب ۱۳۵۷ ما شاهد چنين چالشی بين مردم و رژيم نبوده ايم. صرف نظر از اينکه چه کسی بايد رئيس جمهور دوره دهم شود مردم ايران بدون آنکه در دام اين يا آن جناح حکومتی قرار گيرند بايد هر چه سريع تر مرزها را بشکنند و ضمن همبستگی جنبش عمومی ضد ولايت مطلقه فقيه خود را بطور مسالمت آميز گسترش دهند تا نظامی بر پايه استقلال - آزادی و حکومت مردمی بنا سازند. هم اکنون توازن قوا بهم خورده و شکاف جدی بين جناحهای قدرت و حضور قدرتمند مردم در صحنه برای تعيين حق حاکميت خويش رژيم را در آستانه مرگ حتمی قرار داده است. مرگ نظام ولايت مطلقه فقيه زمانی به وقوع می پيوندد که مردم ايران بيش از پيش اميد به آزادی و استقلال خود را باز يابند و عظمت قدرت و توانائی خود را در يابند.
سربلند و پيروز باشيد
Fa_rastgou@yahoo.com
نظر شما پس از بازبینی توسط مدير سايت منتشر خواهد شد