شهر سیاه
باور کن دلم خون است از سیاهی
مردگان در شهر می گردند کجاست پناهی
همه جا سیاه به چند بند است شهر
هوار می زنند شب و روزاز سر گمراهی
صبح تا شب پرچم گرفته اند و دهنها باز
کی می شود بسته دهانشان بر گناهی
ما باز کردیم دهانمان را و او بست
او باز کرد دهان را همچو مردی در تباهی
ما را ارزش کار بود و آزادی
آزادی نه اینکه بود بلکه بسوی داد خواهی !
آمد سیاهی و تلخ در سراسرشهر
ندیدی چهرهء شهر پس چرا اینچنین خواهی
سیاهی همه جا هست ولی عقل نیست
که بگیرد سیاهی در مشت همچو کاهی
عقل ما پرتاب می شود در آب جوی
به بیراهه میرود عقل ما ازاین بیگاهی
تا گفتی ژاله باده در قدح لاله میرود 1
پس کجاست قدح لاله که سرزند صبحگاهی ؟
1 = حافظ
2015 11 26
====================================
فرزانگان نرسیدند
همه رفتند بسکه زمان ستمگرانه بود
آنان که ماندند به عقل بیگانه بود
ما هیچ نفهمیدیم تاریخ چه دارد
شاید تاریخ آن دارد که افسانه بود
آنانکه بالا نشسته اند چه میداند
هرفریاد چه میزنی گویند دیوانه بود
انقلا ب کردیم نه خوب بود انقلاب
هر چه بدست آوردیم همان تازیانه بود
چه ماند از انقلاب جز صدای درد
اگر انقلاب نمی کردیم سهم ما پیمانه بود
چه عذابی کشید آن مرد و زن
که گفت نه ! پاسخش زهر دیوانه بود
رد شدیم از سراسر شهر خوبان
یک قلیل نان گرفتیم و سهم مان دانه بود
درها همه بسته شد به روی فرزانگان
آمد به رو هر کس با خدا شکرانه بود
همه رفتند توی خانه ها و ترسیدند
بیا و ببین هر که می داند در خانه بود .
2015 11 12
==================================
مردم نمی بخشند
دیدم که تو هم از این سرزمینی
فرقی نیست بین ما مگر خودبینی
در هر حزبی هستی با ایران باش
حیف است چشمهای تو در بد بینی
تو رفتی با رنگ خود در آفتاب
ندانستی که رنگ میرود چون نگینی
تو هم مثل مایی تند خو و پر التهاب
باغ ما را می خواند همانند نسرینی
تف نکن بر آنچه بود و هست
آفتاب نیستیم که اگر خواست بگزینی
راه ما طولانی ست مشکل و پر دام
راهی که تو میدانی می آورد تحسینی
تو برگزیدهء ملتی مثل انار بر درخت
تو به انار می مانی با درخت همقرینی
آلوده نساز خود را چون شیشهء ناپاک
شیشه اگر آلوده است تو هم چرکینی
بوی باغ بیشتر می شود وقتی باد وزد
من و تو اگر بهم سازیم می شود آیینی
مهم نیست که تو چه آیینی داری
مهم ایست که اهریمن رها کند کمینی
اگر من در اشتباه سخت هستم
تو بدان مردم نمی بخشند مردان آهنینی !
2016 01 24
شهاب طاهرزاده
نظر شما پس از بازبینی توسط مدير سايت منتشر خواهد شد
