logo





این سرگذشت توست که می گویم!

جمعه ۲ بهمن ۱۳۹۴ - ۲۲ ژانويه ۲۰۱۶

محسن حکیمی

مدیرعامل شرکت رنو- نیسان در گردهماییِ کلان سرمایه داران جهان در «داووس» از سه روند آینده در تولید خودرو در جهان سخن گفت. به نظر او، این روندها عبارت اند از: (1) جایگزینی سوخت فسیلی با سوخت الکتریکی در خودروها، (2) خودکارشدن خودروها و بی نیازشدن شان از راننده، و سرانجام (3) اتصال خودروها به دنیای مجازی و استفاده ی کامل آنها از اینترنت، به طوری که صاحبان خودروها بتوانند بسیاری از کارهای روزمره ی خود را در خودروهای شان انجام دهند. مدیرعامل رنو - نیسان، که با خبرنگار یورونیوز گفت و گو می کرد، بستر عینی این روندها را انقلاب الکترونیک (انقلاب صنعتیِ چهارم) و شأن نزول آنها را ایجاد انگیزه ی هرچه بیشتر در مردم برای خرید خودرو دانست.
تردیدی نیست که چنان چه این تحولات صنعتی را در انتزاع از واقعیت کنونیِ جهان در نظر بگیریم نتیجه ی آنها تأمین رفاه و آسایشِ هر چه بیشتر برای انسان هاست. جایگزینی سوخت فسیلی با سوخت الکتریکی در خودروها نوعی مقابله با آلودگی محیط زیست است، که صرف نظر از نابودیِ تدریجی طبیعت اکنون حتا نفس کشیدن را برای انسان ها به امر مرگباری تبدیل کرده است. همچنین، بی نیازی خودروها از راننده و اتصال کامل آنها به اینترنت میزان بالای رفاه و آسایش انسان ها را هنگام مسافرت و رفت و آمدهای روزمره نشان می دهد. اما این نیز به همان اندازه مسلم است و نیازی به توضیح چندانی ندارد که این تحولاتِ رفاه آفرین و آسایش زا آنگاه که در متن واقعیت دنیای سرمایه داری قرار می گیرند به ضد خودشان بدل می شوند. در اینجا فقط به دو پیامد این تحولات اشاره می کنم.

نخست، همین که علت وجودیِ این تحولات – به گفته ی مدیرعامل شرکت رنو- نیسان – ایجاد انگیزه ی هرچه بیشتر در مردم برای خرید خودرو و، به بیان صریح تر، سوداندوزیِ بیش از پیشِ شرکت های خودروسازی است، نشان می دهد که این شرکت ها برای رقابت با همدیگر و قاپیدن مشتری از یکدیگر می کوشند هزینه ی تولید خود را کاهش دهند، حتا اگر این امر مستلزم کاهش دستمزد و مزایای کارگران و استفاده از ارزان ترین و بنجل ترین قطعات و مواد اولیه باشد. کدام کارگر آگاهی است که نداند عامل اصلیِ کاهش هزینه ی تولید و در واقع افزایش سود سرمایه دار تشدید استثمار کارگران است، هم به صورت مطلق و هم به شکل نسبی. و تشدید استثمار هم هیچ معنایی ندارد جز کاهش دستمزد واقعی و اُفت آشکارِ حتا همان سطح از رفاه و آسایش کارگران که با مبارزه ی خودِ آنها به دست آمده است. اما پیامد وحشتناک تر تحولات مذکور بر بستر واقعیت سرمایه، بیکاری است. روشن است که این تحولات مستلزم جایگزینی نیروی کار زنده با تکنولوژی الکترونیکی به ویژه رُبات است، و این یعنی اخراج و پرتاب خیل وسیع کارگرانِ خودروسازی به اعماق نیستی و نابودی کامل.

با این همه، باید بگویم – واین همانا انگیزه ی نوشتن این یادداشت است – که فقط کارگران خودروسازی های اروپا و آمریکا نیستند که در معرض این سقوط به ورطه ی نیستی و نابودی کامل قرار دارند. این شتری است که، به دلایل روشن، هزاربار بدتر دَم درِ خانه ی کارگران ایران خودرو، سایپا، پارس خودرو و... خواهد خوابید. و تازه اینان کارگرانی هستند که وضع شان از سایر بخش های طبقه ی کارگر ایران بهتر است و کمتر از کارگران دیگر در معرض سقوط قرار دارند. بدا به حال کارگران دیگر! کاهش دستمزد و اُفت سطح زندگی و سقوط در منجلاب بیکاری داغ ننگی است که سرمایه بر چهره ی همه ی کارگران از جمله کارگران خودروسازی کوبیده است. این داغ در شأن انسان نیست؛ باید آن را پاک کرد.

محسن حکیمی
2/11/94


نظر شما؟

نام:

پست الکترونیک(اختياری):

عنوان:

نظر:
codeimgکد روی تصویررا اينجا وارد کنيد:

نظر شما پس از بازبینی توسط مدير سايت منتشر خواهد شد