logo





قدرت نهفته شادی!

شنبه ۲۶ دی ۱۳۹۴ - ۱۶ ژانويه ۲۰۱۶

علی صدیقی

ali-saddighi2.jpg
روز ۱۲ دی ماه، حدود دو هفته قبل، از میان رویدادهای پرشمار عموما ناگوار، انتشار یک خبر به همراه عکس ها و فیلم های یک اتفاق کم نظیر در خیابان های شهر رشت، شگفتی، و در عین حال شادی بسیاری از کاربران شبکه های اینترنتی را بر انگیخت. خبر، از برپایی کارناوالی می گفت که 42 گروه هنری و نمایشی، "روز رشت" را در خیابان های آن شهر با اجرای آیین ها و نمایش های مختلف گرامی داشته اند.

انتشار عکس ها و ویدئو های کوتاه آن همایش، تنها برای ببیندگانش در فضای مجازی با شگفتی همراه نبود؛ لااقل در یکی از ویدئو های برگزیده، که در آن دختران و پسران جوان با لباس های محلی، نشسته و ایستاده در کف خیابان ترانه های فولکلور گیلکی را با اجرای نمایش و رقص می خوانند، واقعیت چنان صحنه ای برای رهگذران نیز شگفت آور می نمود. می شد ناباوری و شگفتی را در رفتار آنانی که از کنار نمایش هنرمندان جوان می گذشتند و آنانی که به تماشا می ایستادند، حس کرد. آنانی که بی مکث می گذشتند گویی در اشباع رخداد های حکومتی به هیچ اتفاق تازه ای باور نداشتند و آنانی که می مانند، در اولین واکنش به نظر در تفکیک جهان واقعی و مجازی شگفت زده می آمدند.

"اندکی شادی" آن کارناول خیلی زود تمامی عرصه ها در شبکه های مجازی را درنوردید و پس از گذشت دو هفته هنوز استقبال عمومی از آن عکس ها و فیلم ها در فضای اینترنت ادامه دارد. این شادی و خوشی عمومی با آن لباس های رنگارنگ درآمده از حبس صندوقچه ها، خود اما "تعرض" به آن چیزی بود که سال ها برایش هزینه حکومتی شده بود. یعنی سوگواری عمومی و سیاه پوشی اونیفورمه. از این جهت کارناوال شادی روز رشت می تواند برای پاس داران آن سنت، پدیده ی نگران کننده و هراسناکی باشد. اگر این امکان بالقوه که هر شهری بخواهد روز خود را بیابد و مشابه و یا فراتر از آن چیزی که در رشت اتفاق افتاد را به نمایش بگذار چی؟! مطالبه شادی جوانان اگر اوج بگیرد و به خیابان ها و مکان های عمومی سرریز شود و قدرت نهفته شادی به عنصری بالفعل تبدیل گردد چه می توان کرد؟! بنابر این دو راه حکومتی برای مهار و تکرار نشدن و رواج آن می ماند: سکوت تهران در برابر این رخداد و اعمال فشار و سرکوب از طریق قدرتمندان محافظه کار در مرکز واقعه.

سکوت مرکز قدرت در برابر اتفاق شهر رشت از آن جهت است که می داند اگر با زبان قدرت در رسانه ها به نکوهش و سرکوب این شادی سردرآوره بپرداز، ماجرا را بیش تر از آنی که هست بر سر زبان ها انداخت و آن گاه پژواک شادی عمومی بسیاری را به فکر و به اقدامی همانند وادار خواهد ساخت. بنابر این شیوه فشار و سرکوب در هر شکلش نه از طریق بالا و مرکز، که از طریق قدرتمندان استانی می توان عملی کرد.

و راه دوم، چیزی که در حال اعمال است، با فشار عناصر محافظه کار و سرکوب راه اندازان چنان کارناولی که هم مدیران برپا کننده این جشن و مجریان جوان و هنرمند و هم آنانی که احیانا سودای تکرار چنان رویدادی را برای نقاط دیگر در سر بپرورانند، خواهند دانست که هزینه ی آن سنگین خواهد بود. این مسیر از روز بعد انعکاس خبر، گام به گام پیش رفت و تا این لحظه ( ۲۴ دی ماه) به دستگیری مسئول فرهنگی و هنری شهرداری رشت و تهدید به برکناری شهردار این شهر منجر گردید و بی گمان خبرهایی از این دست در روزهای آینده نیز تداوم خواهد داشت.

همان روز، 12 دی ماه، پیش از آن که عکس ها و فیلم های همایش خیابانی رشت به شبکه های اجتماعی راه یابد حادثه ای در تهران و مشهد، از اصل ماجرا که در عربستان سعودی اتفاق افتاده بود خبر ساز تر شد. از صبح آن روز رسانه های دولتی با پخش خبر اعدام یک روحانی شیعه در عربستان بر مارش عزا و انتقام می نواختند. ساعتی بعد یورش به سفارتخانه و کنسولگری این کشور در تهران و مشهد آغاز شد و با وجود طرفه نبودنش در تاریخ حکومت اسلامی، آن را به اتفاقی تاریخی و تعیین کننده تبدیل کرد. روز بعد کارناوال شادی در رشت و کارناوال خشم و خشونت در تهران و مشهد، صدایی که روز اعدام شیخ النمر را مستمسک فشار به روز شاد رشت یافته بود در رسانه ها اینترنتی شنیده شد. یک عضو شورای شهر رشت (باقری خطیبانی) در محکومیت همایش روز رشت به نماینده خبرگزاری فارس در استان گیلان گفت:" در روزی که علامه النمر به شهادت رسید مسئولان برگزاری همایش رشت بدون توجه به این اتفاق بزرگ به شادی و سرور پرداختند. پس از آن یکی از نمایندگان رشت در مجلس شورای اسلامی ( جبار کوچکی نژاد) به خبرنگاران گفت" شهردار رشت باید از مردم عذر خواهی کرده و به مردم(!) تعهد بدهد که دیگر چنین اقدامات زشتی در شهرداری رشت اتفاق نیفتد. او اظهار امیدواری و پیشنهاد کرده بود که دادستانی به این موضوع ورود کرده و شهردار را احضار کند.( نقل از پایگاه اطلاع رسانی استان گیلان - اخبار رشت) . با این حال یک پایگاه خبری تحلیلی به نام گیل نگاه معتقد بود عموم مردم شهر از جشن شهرداری خوشحال بوده اند: "قلب رشت با حضور شهروندان شاد شد".

روزهای بعد حمله محافظه کاران در سایت هایی مثل " ۸ دی" در استان گیلان، شدت یافت. "مسئول سازمان بسیج هنرمندان استان گیلان" در گفت و گو با همین رسانه اعلام کرد" رفتار غیر فرهنگی و مبتذل مجموعه فرهنگی شهرداری رشت محکوم و قابل پیگرد می باشد. همین پایگاه اینترنتی که عکس های کارناوال رشت را " با عذر خواهی از خوانندگان" باز نشر می داد به نقل از سخنان " جحت الاسلام میر شمس حسینی" در مراسم هفتمین روز " شهادت شیخ نمر" نوشت: " چند زن رقاصه را با عنوان روز رشت به خیابان ها آوردند. چرا مسئولان در برابر این غلط ها سکوت کرده اند. باید بگویند غلط کردیم و باید با آنها برخورد شود".

و این فشار و سرکوب هدفمند رسانه ای در برابر قدرت شادی عمومی و جشن خیابانی فعلا به این جا انجامید. به نوشته باشگاه خبرنگاران جوان "مدعی‌العموم استان گیلان، مسئول سازمان فرهنگی هنری شهرداری رشت را به اتهام برگزاری رقص خیابانی مختلط با لباس محلی گیلانی، احضار و بازداشت کرده است".

نظر شما؟

نام:

پست الکترونیک(اختياری):

عنوان:

نظر:
codeimgکد روی تصویررا اينجا وارد کنيد:

نظر شما پس از بازبینی توسط مدير سايت منتشر خواهد شد