***جایگاه "۱۶ آذر" در جنبش دانشجوئی
پاسخ- شانزده آذر در تاریخ جنبش دانشجوئی ایران نماد مقاومت دانشجویان در برابر استبداد و مبارزه برای آزادی و استقلال کشور است. بدلیل همین ویژگی، این روز ار سوی کنفدراسیون جهانی محصلین و دانشجویان ایرانی و در ایران از سوی برخی نیروها و سازمان های سیاسی از جمله زنده یاد پروانه فروهر به عنوان روز دانشجو اعلام گردید.
فعالیت های دانشجوئی در ایران از همان سال های اول ایجاد دانشگاه شکل گرفت. نخستین جنبش اعتراضی و مقاومت جمعی دانشجویان سه سال پس از تاسیس دانشگاه تهران، در سال ۱۳۱۶ در دوران خفقان و دیکتاتوری رضا شاه با اعتصاب عمومی دانشکده فنی برای دست یابی به خواست های صنفی آغاز شد.
برانگیزنده مبارزه دانشجویان و استمرار آن در کنار خواست های صنفی، همواره دو عامل اساسی دیگر بوده است. یکم نیاز دانشجو به فضای باز، به آزادی و جریان آزاد اندیشه است که دانشجویان را به طور اجتناب ناپذیر به مبارزه علیه دیکتاتوری و استبداد می کشاند و دوم عقب ماندگی و ناهنجاری های موجود در جامعه که مانع تحقق آمال های پیشرفت و توسعه و در تعارض با گرایش های ترقی خواهانه دانشجویان است. این عوامل در ایران جنبش دانشجوئی را به یک نیروی بزرگ پیکار علیه استبداد و ستم حاکم و در مواردی حتی به آغازگر و پیشگام این پیکار تبدیل نمود. مبارزه دانشجویان ایرانی در داخل و خارج کشور در دوران رژیم شاه و در نظام کنونی گواه این واقعیت است.
"۱۶ آذر" یک روز تاریخی فراموش نشدنی در مبارزه طولانی جنبش دانشجوئی ایران است. پس از کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ و سرکوب سازمان های سیاسی و جنبش دمکراتیک و استقلال طلبانه ایران، جنبشی که توانست ماه ها به رویاروئی آشکار با کودتاچیان ادامه دهد جنبش دانشجوئی بود. یورش ۱۶ آذر ۳۲ به دانشگاه تهران در واقع قدرت نمائی رژیم کودتا و اقدام برای خفه کردن این جنبش از طریق سرکوب خونین آن بود.
حمله به دانشگاه در ۱۶ آذر، چند ماه پس از کودتا و در شرایطی انجام گرفت که کودتاچیان موقعیت خود را تحکیم کرده و در کار باز پس گرفتن دستاوردهای جنبش ملی شدن صنعت نفت، واگذاری دو باره منابع کشور به انگلیس و آمریکا و ایجاد شرایط نفوذ مجدد آن ها در ایران بودند.
در ۲۸ مرداد۳۲ حکومت مصدق با کودتای آمریکا-انگلیس و همدستی دربار پهلوی و حمایت و مشارکت آیت اله کاشانی و آیت اله بهبهانی برکنار می شود و بجای آن حکومت نظامی سرلشگر زاهدی استقرار می یابد. دکتر مصدق و یاران او به زندان می افتند، سازمان ها و احزاب سیاسی سرکوب می شوند و مبارزان آزادی و استقلال را به زندان ها و تبعیدگاه ها می فرستند. با وجود سرکوب و فضای خفقان، مقاومت های پراکنده تا مدتها کم و بیش ادامه یافت. در این مقاومت ها و همچنین در نخستین تظاهرات بزرگ که در ۱۶ مهر ماه(قریب یکماه و نیم پس از کودتا) به پشتیبانی از مصدق و علیه کودتا در تهران انجام گرفت، دانشجویان فعالانه شرکت داشتند.
در ۲۴ آبان ۳۲ اعلام شد که نیکسون معاون رئیس جمهوری آمریکا به ایران می آید. به دنبال این خبر موضوع گفتگوها در زمینه عقد قرار داد با کنسرسیوم بین المللی نفت، در کشور پخش گردید. در 14 آذر ماه سرلشگر زاهدی نخست وزیر خبر مربوط به تصمیم دولت مبنی بر تجدید رابطه با انگلستان را اعلام کرد. در چنین فضائی و در شرایط حکومت نظامی، دانشجویان در ۱۴ آذر ماه دست به تظاهرات زدند. با وجود دستگیری عده ای از آنان، در روز بعد نیز دانشجویان دانشکده های حقوق و علوم پزشکی و دندان پزشکی در اعتراض به محاکمه دکتر مصدق و گشایش دوباره سفارت خانه انگلیس دست به تظاهرات زدند. همزمان با این حرکت های اعتراضی گفته می شد که دانشجویان مصمم اند هنگام ورود نیکسون به ایران دست به تظاهرات بزنند. رژیم کودتا که هیچ حرکت مخالفی را برنمی تافت پس از سرکوب احزاب و سازمان های سیاسی در پی آن بود تا از طریق سرکوبی خشن مقاومت دانشجویان را که کماکان ادامه داشت درهم بشکند و پیش از امدن نیکسون به ایران آتشی را که در دانشگاه ها زبانه می کشید، خاموش سازد.
صبح روز شانزدهم آذر اوضاع غیرعادی در اطراف دانشگاه و حضور سربازان و تجهیزات نظامی تردیدی باقی نگذاشت که دانشگاه با برنامه سرکوبی گسترده روبروست. دانشجویان با مشاهده این وضعیت کوشیدند هیچ بهانه ای بدست انتقام جویانی که در پی کشتار بودند ندهند و آرام و با احتیاط به کلاس ها رفتند. با وجود این در ساعت دوم درس، گروهبانان و سربازان "دسته جانباز" مجهز به مسلسل های سبک، همراه سربازان عادی به دانشکده فنی هجوم بردند و به بهانه های گوناگون عده ای از دانشجویان و استادان را به داخل کامیون ها بردند. دانشجویان به رغم این اقدانات، خونسردی خود را حفظ کردند. اما نیروهای اعزامی که فرمان سرکوب خونین و کشتار داشتند، حدود ساعت ده صبح با وجود مقاومت شدید رئیس و معاون دانشکده فنی به کلاس های درس یورش بردند، از هر کلاس چند نفر را کشیده به بیرون انداختند. رئیس و معاون دانشکده با مشاهده این هجوم وحشیانه برای حفظ جان دانشجویان، دانشکده را تعطیل کردند. اما هنوز نیمی از دانشجویان از دانشکده خارج نشده بودند که سربازان دست به تیراندازی زدند. رگبار گلوله ها با فریاد های "دست نظامیان از دانشگاه کوتاه"، "یا مرگ یا مصدق"، "مرگ بر شاه" ... آمیخته شد. نتیجه این یورش جان باختن سه تن: شریعت رضوی، مصطفی بزرگ نیا و احمد قندچی، زخمی شدن شماری از دانشجویان و دستگیری گروهی از آنان بود.
پس از این حمله و کشتار در دانشکده فنی، دانشجویان دانشگاه تهران در سوگ جان باختگان دست به اعتصاب زدند. واکنش دانشجویان در قبال این رخداد، در همان شانزدهم آذر در روزها و سال های بعد تا امروز، بیش از هر چیز اهمیت و جایگاه این روز را نشان می دهد. بعد از ظهر همان روز شانزده آذر دانشجویان با بستن نوار سیاه و کراوات سیاه در سکوت از دانشگاه به سوی خیابان های مرکزی شهر رفتند و با راه پیمائی خود، خبر این جنایت را به اطلاع مردم رساندند. همچنین در روز هفتم کشتار، دانشجویان در میدان شوش تهران گرد آمدند تا با راه پیمائی بسوی آرامگاه جان باختگان، مراسم روز هفتم را برگزار کنند. با وجود کوشش نیروهای انتظامی برای جلوگیری از حرکت دانشجویان سرانجام این مراسم در امامزاده عبداله برگزار گردید و به تظاهراتی پرشکوه و بی سابقه در ماه های پس از کودتا تبدیل شد. در سال بعد در نخستین سالگرد شانزدهم آذر، در دانشکده فنی در حالی که نیروهای انتظامی برای مقابله با دانشجویان به آنجا اعزام شده بودند، دانشجویان با گرد آمدن در محوطه مرکزی دانشکده با اعلام سوگواری و ادای سکوت، پس از قرار دادن دسته گل به روی پله ها دانشکده را به مقصد آرامگاه جانباختگان ترک کردند. در سال دوم و سال های پس از آن نیز دانشجویان در هر شرایط سیاسی مراسم یادبود ۱۶ آذر را برگزار کردند.
انتقام رژیم کودتا از دانشجویان و اقدام به کشتار در دانشگاه بخاطر مخالفت آنان با کودتاچیان، مخالفت با دخالت بیگانگان، دفاع از آزادی و استقلال کشور، دفاع از دکتر مصدق و دستاوردهای جنبش ملی کردن صنعت نفت بود. شانزده آذر یادآور ایستادگی جنبش دانشجوئی ایران بر روی این ارزش هاست.
در سال های سرکوب و خفقان پس از ۲۸ مرداد ۳۲، فعالیت های دانشجوئی عملا به خارج از کشور منتقل شد. با ایجاد امکانات و تسهیلات نسبی برای اعزام دانشجو به خارج، بتدریج انجمن های صنفی دانشجوئی در اروپا و آمریکا تاسیس گردید. فعالیت این انجمن ها با رشد مبارزه دانشجویان در عرصه خواست های صنفی و ایستادگی در برابر سرپرستی های دانشجوئی و سفارت خانه های ایران که سازمان های دانشجوئی مستقل را بر نمی تافتند، هر روز بیشتر به شکل مخالفت با سیاست های رژیم نسبت به دانشجویان و در گسترش خود، به شکل مخالفت با سیاست های سرکوب گرانه آن علیه مردم و دگراندیشان بازتاب می یافت. فعالیت های نامبرده سرانجام به ایجاد فدراسیون های دانشجوئی در کشورهای مختلف و در اوائل سال ۱۹۶۰ به تاسیس "کنفدراسیون دانشجویان ایرانی در اروپا" و سپس ایجاد " کنفدراسیون جهانی محصلین و دانشجویان ایرانی منتهی شد.
کنفدراسیون در شرایط در شرایط سرکوب آزادی خواهان و نیروهای سیاسی مخالف و منتقد در ایران، به سخنگوی جنبش آزادی خواهانه، استقلال طلبانه و ترقی خواه ایران و به تنها جریان مقاومت و مبارزه علنی با دیکتاتوری تبدیل شد و بهمین دلیل نقش و جایگاه آن از یک سازمان دانشجوئی و انجام فعالیت دانشجوئی به مراتب فراتر رفت و به کانون مبارزه با استبداد و نماد دفاع از انسان با هر باور سیاسی و مذهبی و دفاع از کلیه زندانیان سیاسی (صرفنظر از گرایش های فکری و اعتقادات آنان) و به منبع آشنائی و همبستگی جهانیان با مردم ایران تبدیل شد و نزدیک به دو دهه بطور مستمر و سازمان یافته مساله حقوق بشر و دفاع از آزادی و حقوق دموکراتیک مردم ایران را در مقیاسی جهانی در میان افکار عمومی کشورهای مختلف اروپا و آمریکا تا هندوستان و ژاپن موضوع کار مداوم و خستگی ناپذیر خود قرار داد. کنفدراسیون در عین حال موفق شد همزیستی گرایش های سیاسی گوناگون و همکاری مشترک آنها را در درون یک سازمان واحد و در مناسباتی دمکراتیک تجربه و بطور روزمره اعمال کند. نزدیک 20 سال همکاری نیروها و گرایش های سیاسی گوناگون در درون یک سازمان با فعالیتی گسترده و روزمره، تجربه ای یگانه و بی همتا در تاریخ سیاسی کشور ماست.
۱۶ آذر و قربانیان آن(از طیف های سیاسی مختلف) و سنت مبارزه دانشجویان ایران علیه استبدا، علیه دخالت بیگانگان، در ایران و برای آزادی و استقلال کشور همواره منبع الهام برای کنفدراسیون و مبارزات آن بوده است. کنفدراسیون برای گرامی داشت این روز، در همان آغاز شکل گیری سازمان، نشریه ماهانه خود را "شانزدهم آذر" نامگذاری کرد.
***به نظر شما کدام شکل و شیوه مبارزه و چه خواست هائی می بایست در جنبش دانشجوئی برجسته شوند؟
پاسخ- شیوه مبارزه و خواست های جنبش را بطور کلی شرایط مشخصی که مبارزه در آن جریان دارد تعیین می کند. شیوه های عمل و مطالبات به اقتضای شرایط و داده های مبارزه جاری تغییر می کنند و نمی توان جدا از این شرایط آنها را تعیین کرد. البته برخی مبانی، راه کارها و خواست ها وجود دارند که از ویژگی و خصلت جنبش دانشجوئی ناشی می شوند و این جنبش بدون توجه و اتکا به آنها نمی تواند گسترش یابد و نقشی مهم ایفا کند. در اینجا به پاره ای از آنها-که هم بازتاب خصلت جنبش و هم حاصل تجارب من بعنوان یک فعال پیشین جنبش دانشجوئی است- اشاره می کنم:
۱-جنبش دانشجوئی چه در حالت سازمان یافته و چه بدون شکل باید به گونه ای عمل کند که بتواند بر اساس مناسباتی دمکراتیک دانشجویان را با دیدگاه ها و گرایش های سیاسی گوناگون به فعالیت و مبارزه مشترک بکشاند. تنوع دیدگاه ها و مشارکت گسترده دانشجویان، از یکسو عامل شادابی و رشد و شکوفائی است و از سوی دیگر آسیب پذیری جنبش را کاهش می دهد. بی تردید سازماندهی فعالیت ها در شرایط وجود دیدگاه های متفاوت امری دشوار است و می تواند در لحظه های پرالتهاب جنبش را با خطر چند دستگی مواجه سازد که جلوگیری از آن مستلزم تدبیر و نرمش و اتکاء به ضوابط دمکراتیک است. در هر حال این مشارکت گسترده و متنوع شرطی لازم برای توانائی و کارائی جنبش و اثربخشی فعالیت های آنست.
۲-استقلال جنبش دانشجوئی- جنبش دانشجوئی بدون استقلال نمی تواند نقش واقعی خود را ایفا نماید. استقلال بمعنای استقلال از حاکمیت(هر حاکمیتی) و استقلال از احزاب و سازمان های سیاسی است. جنبش دانشجوئی، جنبشی قائم به ذات و متکی به توده دانشجوست.
۳-جنبش دانشجوئی باید قبل از هر چیز از مسائل خاص دانشجویان و حقوق و خواست های آنان دفاع کند و از آنها آغاز کند. توجه به این خواست ها بی شک می تواند تعداد هر چه بیشتری از دانشجویان را به فعالیت بکشاند. معهذا از این اصل عام نباید دچار توهم شد و جنبش را به بیراهه کشاند. در نظام های دیکتاتوری بطور کلی و در جمهوری اسلامی بطور مشخص، طرح خواست های صنفی دانشجوئی بلافاصله با حاکمیت و سیاست های آن در تعارض قرار می گیرد. برای مثال اعتراض دانشجویان به فشارها و سیاست مدیریت دانشگاه-که از ابتدائی ترین خواست های دانشجوئی است- چیزی جز اعتراض به حاکمیت و سیاست های آن نیست. زیرا مدیریت دانشگاه عملا ابزار اجرای خواست ها و سیاست نظام و فشارها و تضیقات آن نیز بازتاب فشار و سیاست حاکمیت است. بهمین گونه است سایر حقوق صنفی و خواست های دانشجوئی نظیر اعتراض به اخراج دانشجویان یا استادان و فشاربه آنها، اعتراض علیه تعرض به دانشجویان، از بین بردن استقلال دانشگاه و ....
نقض تمامی این حقوق و خواست های جنبش داشجوئی نتیجه و ره آورد سیاست و سیادت حاکمیت است، آنهم نه در شکلی پوشیده بلکه بطور آشکار و مستقیم. بدین ترتیب مبارزه برای دست یابی به حقوق و خواست های دانشجوئی بطور اجتناب ناپذیر با مبارزه علیه حاکمیت گره می خورد. همچنین بسیاری از خواست های دانشجویان همان خواست هایی است که مردم مطالبه می کنند. آزادی اندیشه و فضای باز یک نیاز بزرگ دانشجو و در عین حال خواست مردم است. مساله نقض حقوق بشر، تعطیل مطبوعات، سانسور، دستگیری روشنفکران، نویسندگان، فعالان سیاسی و دگراندیشان و یا سرکوب اعتصابات، هم مشکل دانشجویان و جنبش دانشجوئی و هم مشکل سایر اقشار و طبقات اجتماعی است. حتی در زمینه سیاست های اقتصادی نظام، معیشت، تورم، اشتغال...نیز نمی توان مرزی میان دانشجو و غیر دانشجو کشید. پیامد سیاست حاکمیت در این عرصه ها به خانواده ها و به امروز و آینده دانشجویان مربوط می باشد. در این نظام خواست های صنفی و سیاسی دانشجویان تفکیک ناپذیر و بسیاری از خواست ها، مطالبات مشترک دانشجویان و مردم اند.
۴-این ویژگی، پیوند جنبش دانشجوئی با مردم و حمایت و همبستگی متقابل را به امری ضروری تبدیل می کند. همراهی و همبستگی دانشجویان با مردم و به بیان دیگر پیوند جنبش دانشجوئی با مردم از سنت های دیرین جنبش دانشجوئی ایران است. این پیوند عاملی مهم در سمت گیری درست جنبش، در یاری رساندن به مبارزه همگانی، در ایجاد همبستگی متقابل و برخوردار شدن دانشجویان از حمایت مردم است. برخورداری از حمایت مردم ضامنی برای کاهش ضربه پذیری جنبش دانشجوئی و پیروزی آنست. بدیهی است جنبش دانشجوئی زمانی می تواند از همبستگی گسترده مردم برخوردار گردد که توده های هر چه بیشتری در آن مشارکت داشته باشند و شعارها و شیوه های عمل آن واقع بینانه و قابل فهم باشند.
نکته آخر اینکه، در شرایط کنونی فروکش نسبی جنبش دانشجوئی و شرکت محدود دانشجویان در فعالیت ها، می توان امیدوار بود که فعالان دانشجوئی با سیاست ها و اقدامات سنجیده در دانشگاه ها، با حرکت از مسائل و خواست های بلاواسطه و یا با برنامه ریزی برای مناسبت های تاریخی، بر این شرایط غلبه کنند و روزهائی چون 16 آذر را به فرصتی برای گردهمائی گسترده دانشجویان و نمایش همبستگی آنان و آغازی برای تدارک فعالیت های بعدی تبدیل نمایند.
نظر شما پس از بازبینی توسط مدير سايت منتشر خواهد شد