آیلانِ من کجاست؟
او را ندیده اید؟
بلوزِ قرمز وُ شلوارِ آبی اش نشان
کفش هایش را تازه دیروز
از بازارِ روز به زحمت خریده ام
هان قایقِ شکسته به مقصد نمی رسی؟
جایی برای کودکِ من نیست در جهان؟
ای رهروانِ بی نام وُ دربدر
درماندگانِ بی مکان
آیلانِ من کجاست؟
او را ندیده اید؟
آیلانِ من کجاست؟
گفتم که: قربانِ پاهای کوچکت؛ نیا
جانم فدای خنده ات؛ نیا
همپایِ ما نیا
طاقت بیار عزیزکِ مادر
تو به ساحل برو کمک بیار
خبر کُن جهانِ خفته را
از حالِ ما بی پناهانِ در عذاب
آیلانِ من کجاست؟
آه ای مسافرانِ سکوتِ سراب
او را ندیده اید؟
چشم انتظار ایستاده ایم هنوز
من وُ برادرت اینجا به زیرِ آب
آیلانِ من کجاست؟
او را ندیده اید؟
2015 / 9 / 8
http://rezabishetab.blogfa.com