logo





آغاز و فرجام اولین انتخابات ریاست جمهوری درایران(۷)

سازمان مجاهدین خلق ایران و اولین انتخابات ریاست جمهوری

يکشنبه ۲۱ تير ۱۳۹۴ - ۱۲ ژوييه ۲۰۱۵

علی محمد جهانگیری



دراین حال برای درک عملکرد آیت الله خمینی، دولت موقت، شورای انقلاب[دولت و مجلس] و درجناح مقابل یعنی مجاهدین خلق دراولین انتخابات ریاست جمهوری باید گریزی به آن روزها افکند تا خواننده خود به قضاوت بپردازد. پس بیایید همه با هم به عملکرد 36سال پیش حاکمیت و مجاهدین خلق از فردای پیروزی انقلاب تاپایان اولین انتخابات ریاست جمهوری نظری گذرا بیاندازیم:

آغاز و فرجام اولین انتخابات ریاست جمهوری درایران(۷)
سازمان مجاهدین خلق ایران و اولین انتخابات ریاست جمهوری

تنها شوري كه راهنماي من بوده، عطش براي حقيقت است من به همه چيز از اين ديدگاه مي­نگرم "چه­ گوارا"

درفردای بهارآزادی درایران دولت موقت و شورای انقلاب که منصوب آیت الله خمینی[رهبرانقلاب] بودند، تمام امورکشور[اجرائی و قانونگذاری] را به عهده داشتند. درآن شرایط نیروهای اپوزیسیون دربسترهای خود رویاهای خاص خویش را برای ایران فردا می دیدند. درآن برهه زمانی سازمان مجاهدین خلق ایران [اپوزیسیون چپِ مذهبی] یکی از فراگیرترین نیروها دربین جوانان، معلمان، هنرمندان، دانشگاهیان، روشنفکران، ورزشکاران و...بود و درراستای اهداف کوتاه مدت و درازمدت خود حرکت می کرد. دراین حال برای درک عملکرد آیت الله خمینی، دولت موقت، شورای انقلاب[دولت و مجلس] و درجناح مقابل یعنی مجاهدین خلق دراولین انتخابات ریاست جمهوری باید گریزی به آن روزها افکند تا خواننده خود به قضاوت بپردازد. پس بیایید همه با هم به عملکرد 36سال پیش حاکمیت و مجاهدین خلق از فردای پیروزی انقلاب تاپایان اولین انتخابات ریاست جمهوری نظری گذرا بیاندازیم:
درفردای پیروزی­انقلاب "­ضد استبدادی" مردم ایران سازمان مجاهدین ­خلق ­ايران ­در اطلاعیه ­شماره‏ یک­ خود ارگان سیاسی خویش را چنین معرفی کرد:«فضل الله المجاهدین علی القاعدین اجراً عظیما. جنبش­ ملی مجاهدین بدین وسیله ضمن اعلام موجودیت خود بمنزله ارگان سیاسی مجاهدین از کلیه طرفداران مجاهدین خلق درسراسرکشور دعوت می کند که درآستانه پیروزیهای قاطع جنبش انقلابی خلق قهرمان ایران باتشکل هرچه بیشتر درصفوف مجاهدین به پاسداری ازدستاوردهای انقلاب واستمرار ضدامپریالیستی آن بپردازند. هموطنان، خواهران و برادران مجاهد مردم ستم کشیده مااکنون درمسیر شکوهمند فداکاری های خونبارشان به آستانه آزادی رسیده وبه سرنگون کردن رژیم ضدخلقی توفیق یافته اند امانکته بسیارمهم وحیاتی که دراین لحظات تاریخی پیش روی ما قراردارد، مساله حفظ این آزادی گرانبهاست که ارابه خونین آن ازمیان دهها هزار شهید گلگون کفن خلق عبور کرده است از اینرو برای پاسداری وگرامی داشتن میراث پرافتخار شهدا توجه مجاهدین و عموم نیروهای مبارزمردمی را به نکات زیر جلب میکنیم: 1ـ درمراکز مخصوص خود به تعداد مناسب اجتماع کرده و با متشکل کردن صفوفتان حداکثر آمادگی لازم رابرای مواجهه باهر طرح ضدانقلابی نفاق افکنانه احرازکنید. ازدست دادن هوشیاری درشرایطی که هنوز دستاوردهای انقلابی تثبیت نشده اند طبیعتاً گامی بسوی شکست خواهدبود. 2ـ درحین استوارکردن پیوند ناگسستنی باتوده های محروم ومستضعف مردم که صرفاً ازطریق نثارکردن تمام خلوص، احترام، صمیمیت وهمکاری انقلابی به پیشگاه آنان میسراست درروشنگری سیاسی آنها وارائه هرنوع آموزش لازم دیگر بکوشید. 3ـ دراین شرایط بایستی ازهرنوع عکس المل عجولانه وعصبی وهرز دادن امکانات وتجهیزات انقلاب اکیداً پرهیز نمود. با درود وتهنیت به خلق قهرمان ایران ومجاهد اعظم حضرت آیت الله خمینی. جنبش ملی مجاهدین . 23 بهمن 1357 .»[1]به دنبال این مجاهدین خلق دراولین اعتراضات زنان به حجاب اجباری درایران موضعگیری کرد و بیانیه ای دراین رابطه انتشاردادکه مهمترین سطر آن چنین بود:« ...تحمیل جبری هرشکلی از حجاب برزنان را نامعقول ونامقبول [است]دانست...»[2] در ادامه مجاهدین در رابطه با حوادث نوروز خونین سنندج، در مرکز استان کُردستان اطلاعیه ای صادرکرد و در آن دفاع از حقوق حقه هم میهنان کُرد و ستم مضاعف ازآنان در چهارچوب وحدت ملی و ضدامپریالیستی تمام خلقهای ایران را اعلام کرد...»[3]چند هفته بعد مجاهدین خلق درجنگ بین مردم ترکمن و ماموران کمیته ها که درگنبدکاووس به وجود آمده بود، نیز نوشت:«...ضمن ابزارتاسف شدید از درگیریها و خونریزی های اخیرگنبدکه منجربه قتل تعدادی ازبرادران عزیز ترکمن نیز شده است...خواستار ترک مخاصمه فوری همه جناحهای درگیر هستیم. امید است به این ترتیب زمینه برای حل مسالمت آمیز مسایل فراهم شده و دولت آقای مهندس بازرگان بتواند درجهت اجرای نقطه نظرهای حضرت آیت الله[منظور آیت الله طالقانی] همه اقدامات لازم را با قاطعیت معمول دارد...»[4]به دنبال این مجاهدین خلق­ در رفراندوم‏ همه پرسی جمهوری ­اسلامی شرکت کردند ­و ­به ­طور مشروط به آن ­رأی ­مثبت دادند. درهمین رابطه کیهان ­با چاپ عکسی ازآقایان مسعود رجوی ­و موسی ­خیابانی­، با عنوان:« رجوی و خیابانی­ به جمهوری ­اسلامی ­رأی ­دادند­‌، نوشت:«رهبران مجاهدین­ خلق­ دیروز بعد از ظهر در حوزه ­شهرداری ­ناحیه دو ­واقع درخیابان ­صبا­ حاضر­ شدند ­و ­به ­جمهوری اسلامی ­رأی ­مثبت ­دادند. مسعود ­رجوی­گفت:« ما­ محتوای ضد امپریالیستی، ضد ­ارتجاعی، ضد دیکتاتوری ­و ضد استثماری ­اسلام انقلابی ­را­مشخص کرده‏ایم ­و ­د­ر همین ­رابطه ­هم از ­دولت ­مسئولیت خواهیم­ خواست ­و با ­همین ­ملاک ­هم­ روی­ قانون اساسی قضاوت خواهیم­کرد ­چرا که ­معتقدیم با اعلام ­جمهوری ­اسلامی تا­ آخرين ­نفس، ­خواهیم کوشید.»[5] سازمان در ربودن و زندانی کردن فرزندان آیت الله طالقانی که به وسیله پاسداران انقلاب اسلامی که زیرنظر"سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی" عمل می کردند، موضعگیری نمود و در همین رابطه نیروهای خود را در اختیار آیت الله طالقانی گذاشت و به همین خاطر اطلاعیه سیاسی ـ نظامی شماره 22 خود را انتشار داد که فرازهایی از آن از این قراربود:«...با کنترل و نظارت دولت زیر نظر فرماندهی مستقیم شخص حضرت آیت الله خمینی و یا حضرت آیت الله طالقانی و با قید ضوابط مشخصی که بعداَ تعیین می گردد حق حیات و فعالیت گروه های موجود به رسمیت شناخته شده وتوسط دولت تدوین گردد...اکنون که فریاد اعتراض انقلابی حضرت آیت الله طالقانی نیزالبته درکسوت سکوت وتعطیل دفاتر کارعزیمت ایشان ازتهران طنین افکنده است...ملت ایران وعموم نیروهای انقلابی که متاسفانه تااین ساعت ازدستگاه وسازمان اداره کننده پاسداران مسلح کمترین اطلاع رسمی ندارند، حق دارند که کلاً بدانند که چه گروه هایی سلاح به دست دارند وآن را درچه سمتی و درخدمت چه هدفی به کار می برند درغیراین صورت هرگز نمی توان گروهها وپاسداران مسئول را از غیرمسئول تمیز داد و اینجاست که مطابق هشدار و اعلام خطری که حدود دو ماه قبل کردیم هیچ بعید نیست که برخی گروهها و عوامل ناشناخته به نیرویی بر ضد انقلاب و ضد مصالح این میهن و این مردم تبدیل شده و خلاصه بلای جان انقلاب گردد...ازهمین امروز یکشنبه 26/1/58 نیروها و افراد نظامی خود درسراسرکشور و همچنین کلیه تجارب نظامی ـ انقلابی چهارده ساله سازمان مجاهدین خلق ایران راتماماً و بدون هیچ انتظار و چشمداشت متقابل تحت فرماندهی و نظارت عالیه شخص حضرت آیت الله طالقانی قرار می دهیم این حکم برای کلیه ی نیروهای سازمان مجاهدین خلق ایران درسراسرکشور قطعی ولازم الاتباع است...»[6]که در نهایت موضوع فوق که بااعتراض و راهپیمایی اقشارمختلف مردم تهران[بخصوص دانش آموزان، معلمان و دانشجویان] و درمراکز استانها واکثریت شهرستانها درحمایت وپشتیبانی از آیت الله طالقانی رهبر انقلاب در داخل کشور درجریان بود، با رفتن ایشان به قم و تجدید بیعت با آیت الله خمینی خاموش شد. به دنبال آن مجاهدین­خلق ­در اواخر اردیبهشت سال 58 خورشیدی برای تشریح خط‌ مشي ­سیاسی خود ­برای ­آیت­الله­ خمینی­، خواستار دیدار ­و ­مذاکراتی ­با ایشان شدند ­که وی آن ­را منوط ­به انتشار مبانی اعتقادی ­مجاهدین ­نمود و آنان به همین خاطر­ نامه ­آقای مسعود رجوی[از اعضای کادر رهبری] ­به ­آیت­الله‌ خميني ­را با پیوست ­اطلاعیه­ سازمان منتشرکردند­ که ­متن ­آن ­از این ­قرار بود:« حضور پدر بزرگوارمان ­رهبر انقلاب ­ایران ­حضرت­آیت­الله ­العظمی ­امام خمینی. پس­ از عرض ­سلام­،­کمترین ­فرزندان ­مجاهد ­آن­ حضرت، حسب­الامر آن­ پدرگرامی­ که­ از ارکان ­اعتقادی اینجانبان­ سئوال­ فرموده­اید که: ارکان اعتقادی ­مجاهدین­ همان ­ارکان ­عقیدتی ­دین ­مبین­ اسلام ­و ­مذهب­ حقه ­جعفری اثنی­عشری ­است. همان ­تشیع ­علوی ­و همان ارکان­عقیدتی ­قرآنی ­یعنی­کتابی­که ­از ­ابتدا­ تا­ انتها بدون ­کمترین­خدشه­ای تا ­ابد راهنمای ­بشریت­ و مورد اعتماد مسلمانان بوده و خواهد بود. با این ­همه­ حسب ­فرامین ­شفاهی ­پدر­گرامی­که ­در ­این مورد­ سئوال­ کرده ­بودید­ مختصرا ًارکان ­عقیدتی­خود را که دقیقاً برخلاف ­و در مقابل ­نظرگاه­های­مادی­اند، به ­شرح زیر تقدیم ­می­داریم:1- توحید: جهان ­را خالقی ­است یکتا، احد، لم­ یلد و ­لم یولد،که­ مشیت­ جمله­ کائنات ­در ­ید ­قدرت اوست­.ذاتی ­یگانه ­و­ بی­همتا­ که­ کل ­شی ­هالك ­الا وجهه...و نشهدان­لا­اله­الا­الله...کلیه صفات ­ثبوتیه ­و ­سلبیه ­ذات­باری چنانچه ­در­عموم­کُتب ­شرعیات ­آمده ­است ­نیز بی­گمان­لازمه هر­عقیده ­اسلامی­است­که­فرزندان شما ­نیز ­از­ آغاز ­بدان معتقد ­بوده ­و هستند.2- عدل: خدای ­یکتا­ عادل ­است، عدل مطلق، و نمی­شود که­ حتی ­به ­‌قدر ­پوسته­ خرمایی ستم ­روا دارد.3- نبوت: از طریق­ وحی، انبیاء مرسل­ که ­اول ­آنها حضرت ­آدم ­و خاتم ­آنها ­حضرت ­محمد­(ص)هستند جهت بشارت و انذار بندگان ­به ­پیام­آوری ­فرستاده ­شده­اند و ­نشهدان محمداً رسول­الله.4- امامت: پس ­از ­ختم ­نبوت­، ­از­ ذریه رسول ­اکرم­ و علی­علیه السلام­جهت ­ادامه­ هدایت ­بنی­بشر دوازده ­تن ­ائمه ­که ­آخرین ­آنها­ زنده­ و ­غایب ­است ­به ­منصب امامت ­رسیده­ و ­اسلام­ ما ­را­ به اوج اعلاء رساندند.5- معاد: بنی­بشر را حیاتی ­است پس ­از مرگ­ که­ در ­آن به کیفر و پاداش اعمالی­که ­در این جهان ­از ­آنها سر زده، خواهد رسید. خصوصیات جهان ­اُخروی ­همان ­است­ که ­در کتاب ­خدا (قرآن) خط ­به­ خط ­و ­نکته به ­نکته ­آمده ­است­. مسعود رجوی30 فروردین58.»[7]پس ­از چاپ این ­نامه در روزنامه های رسمی جمهوری اسلامی، رهبران مجاهدین­خلق دیدار و ­مذاکراتی ­با ­آیت­الله­ خمینی ­داشتند.­کیهان ­باز در همین ­رابطه ­نوشت:« عده­ای ­از اعضا ­و مسئولین ­سازمان­ مجاهدین خلق ­ایران ­به ­مدت­ یک­ساعت ­با امام­ خمینی ­ملاقات ­و گفتگو کردند و امام­ فرمایشات ­و رهنمودهايی­خطاب ­به ­سازمان مجاهدین ­خلق ­ایراد­ کردند. موسی ­خیابانی ­و مسعود رجوی ­و تعدادی ­از مجاهدین­خلق ­نیز ­در ­میان ­آنها­ بودند دراین دیدار ­که­ روز 5شنبه ­انجام شد، مسعود رجوی ­در سخنان ­خود با امام اظهارداشت:« اکنون­که ­ما ­به­ خدمت ­شما ­رسیده ایم­ خواست­ و تمنای ­مادی ­و ­دنیوی­ نداریم. وی ­افزود: تمرکز قدرت­ روحانی و سیاسی وقتی ­به ­هم دست ­می­دهند، نیرویی­است­که ­کُون ­و مکان را می­تواند تغییر دهد و این موفقیت ­امروز ماست و باید در جهت خدا و در جهت­ مردم از آن استفاده­ کرد. مسعود رجوی همچنین­گفت: ما مکتب مان­ را ساده ­پیدا نکرده­ایم، اعتقاد آن را از لابلای ­رنج و خون این مردم، از لا به ­لای ­جوخه­های ­اعدام ­و شکنجه­ها کسب کرده‌ایم.» امام­ خمینی ­ضمن فرمایشاتی­خطاب ­به مسعود رجوی براهمیت تلاش­های سازنده به­ خاطر نجات­ کشور از بازگشت به اوضاع سابق تاکید کردند و افزودند:« اسلام بیش ­از هر چیزی به آزادی عنایت دارد و در اسلام خلاف ­آزادی نیست الا در چیزهایی­که مخالف با عفت ­عمومی است.»[8]در شبانگاه همین روز به­ دستور مهندس مهدی بازرگان نخست­وزير دولت موقت محمدرضا سعادتي[9] از اعضای کادرمجاهدین خلق دستگیر و زندانی شد.
دراوائل خرداد1358 خورشیدی و درزمانی که پایه های حقیقی و حقوقی [ قانون اساسی] نظام جمهوری اسلامی شکل نگرفته بود. آیت الله سید محمود طالقانی در یک مصاحبه مطبوعاتی با حضور خبرنگاران داخلی و خارجی در رابطه با این سئوال:«که با توجه به پیشنهادهای فراوان مردم میل دارند کاندیدای ریاست جمهوری شوند.
گفتند:«...وضع مزاجی ام اجازه نمی دهد که چنین مسئولیتی راقبول کنم ونه خودم را ارجح تر ازدیگران می دانم واگرمردم بدانند کسانی از ما لایق ترند و صادق ترند و بینش آنها خوب است برای اداره مملکت منهم به آنها رای می دهم، اگر یک تکلیف شرعی! به گردن من گذاشتند، آن یک مسئله دیگری است.»[10]
به دنبال آن مجاهدین­خلق در چهارم ­خرداد که به ­مناسبت شهادت بنیانگزاران خود، میتینگی ­درترمینال پارک خزانه در جنوب ­شهر تهران برگزارکردند و در این ­اجتماع­ نهضت آزادی ­ایران، جبهه ­ملی، جبهه دمکراتیک ملی ایران، جنبش مسلمانان مبارز ایران، جنبش انقلابی مردم مسلمان ایران(جاما)و...حضورداشتند واطلاعیه­های ­آنان­ نیز خوانده­ شد و پیام­ ضبط­ شده­ي ­آیت الله­ طالقانی[با صدای ایشان]­ هم از بلندگوها پخش شد. دراین اجتماع آقای رجوي ‌به عنوان سخنران اصلی درسخنرانی یک­ساعته خود آیت­الله ­طالقانی را از طرف سازمان مجاهدین خلق نامزد ریاست ­جمهوری ایران کرد و دراین مورد گفت:«...برخورداری از اعتماد کامل شخص امام، مقبولیت سراسری از هرجهت درتمام کشور، سوابق روشن مبارزات سیاسی واسلامی درآیت الله طالقانی وجود دارد. رجوی اظهار امیدواری کردکه حضرت آیت الله طالقانی علیرغم ضعف مزاجی که دارند تحت رهبری و توجهات امام خمینی این نامزدی را به عنوان یک وظیفه شرعی پذیرا شوند...خدایا جمهوری اسلامی ما را تحت رهبری امام خمینی و به ریاست جمهوری آیت الله طالقانی به سرمنزل مقصود برسان...»[11]چندی بعد یعنی دراول مرداد 1358، نخستین­ شماره نشریه هفتگی مجاهد ارگان ­سازمان­ مجاهدین­ خلق منتشر شد.»[12]
در همين حال آيت الله خميني كه قبل از پيروزي انقلاب و تا بعد از رفراندوم جمهوری اسلامی برتشكيل مجلس مؤسسان[در سخنان و مکتوبات] خود تأكيد داشت. درهمین حال یعنی 102 روز بعداز پیروزی انقلاب ضداستبدادی مردم ایران، ایشان عهد و پیمان خود را با ملت ایران و خلقهای در بند آن آشکارا نقض کرد و آن را به هیچ انگاشت و با احضار اعضای دولت موقت و شورای انقلاب به قم و تشکیل جلسه ای 6 ساعته با آنان فرمان و دستور تشکیل مجلس بررسی نهایی قانون اساسی[=مجلس خبرگان] به تعداد40 تا 75 نفر ازخودی ها را صادرکرد.»[13]
دراین شرایط مجاهدین خلق وسازمان چریکهای فدایی خلق و اکثریت نیروهای اپوزیسیون باانتشاربیانیه هایی رسمی به عدم تشکیل مجلس موسسان درجمهوری اسلامی اعتراض کردند وخواهان تشکیل مجلس موسسان شدند. ولی درنهایت در انتخابات ­مهندسی شده ی مجلس خبرگان به وسیله دولت موقت و شورای انقلاب شرکت کردند و اصراری بنیادی درتشکیل مجلس موسسان و یاعدم شرکت وتحریم دراین انتخابات را دردستور کارخود قرار ندادند.
سازمان مجاهدین خلق درانتخابات مجلس خبرگان با تشکیل جبهه ای متشکل از جنبش(به رهبری آقای علی اصغر صدرحاج سیدجوادی معروف به ساخاروف ایران)، جنبش مسلمانان ­مبارز(به رهبری دکترپیمان)، سازمان اسلامی شورا(ساش)،جنبش ­انقلابی ­مردم مسلمان ­ایران (جاما) (به رهبری دکتر سامی) شرکت­ کرد.که پس از فراز و فرودهایی از انتخاب نماینده آنان درتهران آقایان حاج سیدجوادی و رجوی ممانعت به عمل آمد.
درادامه ی سیرحوادث درایران و بعدازحُکم جهاد آیت الله خمینی برعلیه احزاب کُرد درکُردستان ایران وحمله زمینی، هوائی ودریایی دولت موقت برعلیه مردم کُردستان، مجاهدین در طرح پیشنهادی خود خواستار حل شورائی مساله کُردستان شد ودراین رابطه دراطلاعیه ای اعلام کرد:«...مساله کُردستان درمجموع هیچ راه حل قهرآمیز ندارد. راه حل انقلابی و مردمی آن اساساً در به رسمیت شناختن حق تعیین سرنوشت و اداره امورداخلی آن درچارچوب تمامیت ارضی کشورخلاصه می شود...»[14]
یک روز بعداز حمله نیروهای نظامی ارتش و سپاه پاسداران به کُردستان، دادستان انقلاب اسلامی مرکز [تهران] حجت الاسلام احمد بیگدلی مشهور به "آذری قمی" انتصابی آیت الله خمینی و یکی از اولین مخالفین مجاهدین خلق، بعد از توقیف 22 نشریه ی اپوزیسیون و مستقل، و صدورحُکم تحت تعقیب قرارگرفتن آقایان شیخ عزالدین حسینی، متین دفتری[هدایت الله]، مرزبان[رضا]و قاسملو[عبدالرحمان] برای ترک مقر و تحویل اسلحه 48 ساعت به مجاهدین خلق مهلت داد...»[15]به دنبال آن مجاهدین برای حفظ ساختمان ستاد مرکزی خود درخیابان مصدق(ولی عصرفعلی) که متعلق به "بنیاد علوی" بود به جنب وجوش افتادند. ابتدا از آیت الله طالقانی و دولت موقت کمک خواستند که ثمری به دنبال نداشت به دنبال این مجاهدین با اعزام هیاتی از کادر رهبری خود به قم برای دیدار با آیت الله خمینی، وکسب تکلیف از ایشان که اگر فعالیت های سیاسی و یا کلیه فعالیت های جنبش بصلاح و مصلحت جامعه تشخیص داده نمی شود، ما دفاتر خودمان درسراسرکشورتعطیل وبه فعالیت های خودمان خاتمه دهیم و...که [این بار] موفق به دیدار ایشان نشدند و فقط با منصوبین ایشان گفتگوکردند...»[16]سرانجام پس از فعل وانفالاتی در همین مورد روزنامه های رسمی نوشتند:«...عصردیروز پاسداران انقلاب ستاد مرکزی جنبش ملی مجاهدین خلق ایران را با در دست داشتن حُکم تخلیه از طرف دادستانی انقلاب اسلامی ازمجاهدین تحویل گرفتند...»[17]
درادامه فاز سیاسی مجاهدین خلق دررابطه بااشغال سفارت امریکا در ایران، در ارگان سازمانی خود یک ویژه نامه ای انتشارداد که شامل یک تلگراف به آیت الله خمینی و...بودکه متن آن ازاین قراربود: قم ـ محضرمبارک حضرت آیت الله العظمی امام خمینی. بسم الله الرحمن الرحیم. پدرگرامیمان: اکنون که انقلاب رهایی بخش اسلامی وضدامپریالیستی ایران درمسیر حقیقی مردمی خود مجدداً اوج گرفته و برآن است تا ریشه های استعماری و امریکایی شاه خائن را از بُن برانداخته و راه هرگونه بازگشت را برآنها سدکند. فرزندان مجاهد شما که اکیداً خواستار ادامه رسالت ضداستعماری شما هستند تا جانهای ناچیز خود را که کمترین فدیه رهایی این میهن و این خلق و مکتب است برکف گرفته و آمادگی نثارکردن آنها را با همه توانایی های ناچیزتر سیاسی و نظامی شان اعلام میدارند. به انتظار فرمان قاطع امام در ریشه کنی همه بنیادهای امپریالیستی و صهیونیستی. مجاهدین خلق ایران 14/8/58.»[18]و در نامه ای به شورای انقلاب که درکنارنقش خود یعنی قوه ی مقننه به دستور آیت الله خمینی اداره امور کشور(قوه ی مجریه)را نیز عهددار بود، چنین نوشت:«...اکنون که شور ضدامپریالیستی و ضد امریکایی مردم ما بالا گرفته و مردم فعلاً نشان می دهند که قصد آن دارندکه پس از شاه بندهای وابستگی با امریکا را پاره کنند و انقلاب شکوهمند خلق ما می خواهد در مسیر درست ضد امپریالیستی خود قرار گیرد و به گفته امام "در ایران باز انقلاب است، انقلاب بزرگتر از انقلاب اول" و نیز با توجه به اینکه شما مسئولیت سنگینی در این رابطه عهددار شده اید ملت ما چشم انتظار اقدامات ضد امپریالیستی و ضد امریکایی شماست. ما نیز صمیمانه توفیق شمارا دراین راه آرزو می کنیم و به این وسیله مبرم ترین خواسته ها راکه به واقع پرداختن به آنها می تواند ضامن حرکت انقلاب درمسیر صحیح آن باشد، مطرح می کنیم: 1ـ دررابطه با امریکا: الف: افشاء ولغو کلیه قرادادهای ایران وامریکا، بویژه قرادادهای نظامی ونفتی. ب: مصادره کردن کلیه سرمایه های مختلف امپریالیست هادرایران. ج: افشاء کلیه مامورین، شبکه ها، روابط سازمان سیادرایران. د: قطع کامل روابط ایران و امریکا تا تحویل شاه خائن به ایران. ه: قطع کامل وابستگی های سیاسی، اقتصادی، نظامی و فرهنگی با امریکا...»[19]
در ادامه مجاهدین خلق ­در رابطه همه پرسی ­قانون ­اساسی، طی یک تلگراف­ فوری به ­مجلس­خبرگان ­اعلام کرد:«...نسل مشتاق و بخون نشسته ما...حتی با صرفنظر کردن از نحوه ی انتخابات و ترکیب آقایان و طول مدت قانونی وکالتشان(یکماه) چنانچه موارد زیر در قانون مراعات نگردد، از دادن رای مثبت به آن معذوراست:1 ـ محدود نمودن حقوق مالکیت وتصرف، درچارچوب قرانی ومکتبی "کار" 2ـ منوط کردن بهره وری از زمین ومحصول، به کسی که بر روی آن "کار" کرده است. 3ـ تصریح حاکمیت مردم که جملگی خلیفه وجانشین خدا در زمینند و اراده خود را تنها از طریق یک مجلس ویک قانون واحد انقلابی و اسلامی بیان میکنند. 4ـ اداره وتصدی کلیه امور کشور ازطریق شوراهای واقعی. 5ـ اعاده حقوق همه ملیت ها و اقدام عینی برتعیین سرنوشت و اداره کلیه امور داخلی شان درچارچوب تمامیت ارضی خدشه ناپذیر کشور. 6ـ تضمین آزادی همه احزاب وگروهها تامرزقیام مسلحانه که تنها معنی واقعی کلمه چند پهلوی "توطئه" است...»[20]سازمان­ درشماره بعد ارگان خود در متنی با عنوان"هشدار به مقامات مسئول" نیز نوشت:« اخلال در رفراندوم رامحکوم می کنیم. هرکس را که بنام مجاهدین و یا درکسوت هواداری از آنها درجریان رفراندوم اخلال کند فوراً دستگیرکنید. بدنبال تلگراف فوری به مجلس خبرگان که بخاطراهمیت ایدئولوژیک آن سرمقاله هفته پیش مجاهد شد. سازمان اعلامیه ای مبنی برعدم شرکت خود به دلیل معذور بودن از دادن رای مثبت صادرکرده و ضمن آن نسبت به هرگونه اخلال بنام مجاهدین درجریان رفراندوم هشدارداده است...»[21] و به این ترتیب عدم حضور و شرکت[نه تحریم]خود را درهمه پرسی قانون اساسی بیان داشت. به دنبال این مجاهدين خلق، چهل روز قبل از اولین ­انتخابات ­ریاست ­جمهوری ­در ایران، در بیانیه­ای ­رسمی آیت­الله ­امام خمینی ­را برای تصدی ­ریاست جمهوری ­نامزد می کنند که متن ­آن از این ­قرار بود:« بنام خدا و بنام خلق قهرمان ایران. سازمان مجاهدین خلق ایران. با توجه به مجموعه اوضاع و احوال سیاسی، اجتماعی و فرهنگی موجود و با درنظرگرفتن کلیه مسایل و شرایط ملی و بین المللی میهن مان، شخص رهبری انقلاب "امام خمینی" را شایسته ترین انتخاب برای تصدی مقام ریاست جمهوری دانسته وآراء خودرا دررای گیری آینده به شخص ایشان خواهدداد.
توضیحاً متذکر می گردیم، که قبل از رحلت پدرطالقانی امید مااین بود که بااحراز این مسئولیت ازجانب پدر، زحمات امام کمترشود، لیکن درشرایط حاضر، ناگزیریم که ازحضور امام استدعا کنیم که بخاطر وحدت کلمه ضدامپریالیستی تمام صفوف خلقمان وبخاطر ممانعت ازپیشرفت مجددسرمایه داری وابسته وپایگاههای لیبرالش وبه منظور تاکید برحقوق همه مناطق وملیت های وفرمان(که بخصوص پیام مورخ 26/آبان امام مبنی بر به رسمیت شناختن حق تعیین سرنوشت واداره امور داخلی خواهران و برادران کُردمان برآن تصریح شده)، زحمات و فشارهای مضاعف را نیز پذیرا شده و مسئولیت ریاست جمهوری را هم شخصاً تقبل نمایند. همچنین بنظر ما با تقبل ­این مسئولیت ازجانب امام ­و جمع ­شدن مسئولیت­های­رهبری­ و ریاست­ جمهوری­ درشخص ­ایشان، ­یکی ­از نقایص ­قانون ­اساسی ­مبنی بر دوئیت مراکز تصمیم­گیری و عملکرد احتمالاً متفاوت ­مسئولیت­های ­فوق­الذکر، خنثی شده­ و عواقب بازدارنده ­آن منتفی خواهد گردید. بدیهی­است برادر احمد خمینی­حسب­المعمول ­از مدد نمودن امام در امور اجرایی ­دریغ نکرده ­و خواهد توانست به­ عنوان مشاور و یا دستیار، مقداری ­از زحمات ­ایشان ­را کاهش دهد. بدین ترتیب ما امیدواریم با یکی شدن مسئولیت های رهبری و ریاست جمهوری در شخص امام و انتقال مقر ایشان به تهران و قرارگرفتن بیشتر دردسترس عموم اقشار و نیروها و سازمانهای انقلابی، وحدت ضدامپریالیستی تمام نیروها هرچه بیشتر تامین شده و وسایل پیروزی نهایی انقلاب رهایی بخش ضدامپریالیستی واسلامی ما هرچه زودتر تکمیل گردد. مجاهدین خلق ایران 26/9/58 »[22]و این درحالی بود که هنوز درسطح جامعه هیچ سخنی درباره ی اولین انتخابات ریاست جمهوری مطرح نبود و همه براساس حُکم یا فرمان آیت الله خمینی به شورای انقلاب برای تشکیل دولت که:«... شورای انقلاب را مامور نمودم برای رسیدگی و اداره امور کشور درحال انتقال و نیز شورا ماموریت دراجرای امور زیر را بدون مجال دارد: 1ـ تهیه مقدمات همه پرسی قانون اساسی. 2ـ تهیه مقدمات انتخابات مجلس شورای ملی. 3ـ تهیه مقدمات تعیین رئیس جمهور...»منتظر برپایی مقدمات انتخابات اولین دوره ی مجلس شورای ملی در نظام جمهوری اسلامی بودند.
بهرحال دراین شرایط یعنی5 روز بعدازاین انتخاب مجاهدین خلق ایران، شورای انقلاب قانون انتخابات اولین دوره ی ریاست جمهوری در ایران را انتشار داد.»[24]وتاریخ برگزاری اولین انتخابات ریاست جمهوری را پنجم بهمن ماه 1358 خورشیدی اعلام کرد. که این تقدم و تاخر و جابجایی مغایر با حکم و یا فرمان آیت الله خمینی به شورای انقلاب را اپوزیسیون، روشنفکران، دانشگاهیان و...به هیچ انگاشتند وبه این پروژه ی جابجایی، انتخابات مجلس شورای ملی با انتخابات ریاست جمهوری، اعتراضی نکردند که چرا فرمان آیت الله به شورای انقلاب به ترتیب مکتوب ایشان به شورای انقلاب[دولت] اجرا نمی شود و...بهرحال درفضای انتخاب اولین ریاست جمهوری درایران درعصر روزشنبه 15 دیماه 12تن از اعضای کادر رهبری مجاهدین خلق آقایان: مهدی ­فیروزیان، محمد سیدی کاشانی، مهدی خدایی صفت، مجید معینی، محمود عضدانلو، پرویز یعقوبی، عباس­داوری، مسعود رجوی، موسی خیابانی، مهدی ابریشم چی، محمود احمدی، منصور بازرگان دردفترمرکزی خود در یک کنفرانس مطبوعاتی شرکت کردند و آقای مسعود رجوی عضو کادر رهبری سازمان را رسماً کاندیدای خود دراولین انتخابات ریاست جمهوری درایران معرفی کردند. آقای موسی خیابانی یکی از اعضای کادر رهبری در رابطه با این انتخاب گفت:«...ما برادرمان مسعود را برای این مقام نامزد کردیم...البته فکر می کنم برادر رجوی احتیاج به معرفی نداشته باشد چون همه آنهایی که درصحنه انقلاب و در صحنه سیاسی سالهای اخیر میهن ما حضورداشته اند، یعنی در دهه 50 نام مسعود را شنیده اند و با وی آشنا هستند...وظیفه معرفی او را هم شخصاً خودم بعهده گرفتم و متاسفانه فرصت کافی برای اینکار نیست. بهرحال برادرمان رجوی یکی از اعضای قدیمی سازمان مجاهدین خلق است. درسال 45 همزمان با ورود به دانشگاه به عضویت سازمان درآمده و تنها فرد باقیمانده ازکمیته مرکزی سازمان درسالهای پیش از 50 می باشد...در سازمان عهده دارمسئولیت های مختلفی در زمینه های سیاسی و ایدئولوژی بوده و پیوسته به عنوان یک عضو و مسئول جامع و ارزشمند از طرف بنیانگذاران و رهبران سازمان تلقی می شد...درسال 46...برادرمان مسعود درکنار برادرشهیدمان محمد حنیف نژاد فعالیت می کرد...درسال 49 جهت طی دوره نظامی وکسب آموزشهای چریکی همراه تعدادی دیگر از برادران اعضای سازمان روانه فلسطین شد...و درکنار برادرشهیدمان بدیع زادگان و همزمان با جنگهای سپتامبر سال 1970 در اردن در اردوگاههای نظامی الفتح درکنار چریکهای فلسطینی ازانقلاب و آرمان فلسطین دفاع نمود...اول شهریور سال 50 درجریان ضربه بزرگی که ساواک برسازمان ما وارد کرد...همراه تعداد دیگری ازاعضاء و رهبران سازمان دستگیر و زیرشکنجه های وحشیانه ساواک شاه قرارگرفت. پس از تحمل 7 ماه شکنجه و بازداشت همراه دیگر رهبران سازمان درمحاکم نظامی شاه محاکمه و به اعدام محکوم گردید...تلاشها و فشارهای بین المللی که جهت جلوگیری از اعدام مجاهدین درآن سال بر رژیم شاه وارد شد و در مورد برادرمان مسعود بخصوص فشارهای شخصیتهای علمی و سیاسی بین المللی که البته مدارک آنها موجود است، موجب شد که رژیم از اعدام وی صرفنظرکند...رژیم شاه و عمال ساواک...با جعل دروغ هایی از قبیل همکاری و امثال آن، اعدام نشدن وی را توجیه کنند...درطول مدت زندان نیز برادرمان رجوی از پیگیری مسئولیتها و وظایف مبارزاتی و انقلابی خود لحظه ای غافل نبود. درسال52 ...برادرمان ماهها زیر شکنجه و آزار قرار گرفت و مدتهای مدید را در زندانها و سلولهای انفرادی و زندان عادی بسر برد...در سال 54 و 55 که فشار رژیم و فشار ساواک بر زندانها ادامه داشت برادرما مسعود از زندان قصر وکمیته به زندان اوین منتقل شد...به سال 54 به بعد یعنی بعداز ضربه ای که ازطرف اپورتونیست های چپ نما به سازمان وارد شد و بعداز اینکه این ضربه علنی شد و از پرده بیرون افتاد...ضربه ای که اپورتونیست ها آنرا تغییر ایدئولوژی سازمان اسم گذاشتند. با این ضربه و بازتاب های بعدیش در واقع سازمان ما متلاشی شد. آثار ویرانگر و مخرب ضربه اپورتونیست ها علاوه بر بیرون در زندانها نیز خود را نشان داد. فقط در یک محیط کوچک یعنی در زندان اوین بود که یک مقاومت اصولی آنهم درشرایطی بسیار سخت و طاقت فرسا مقابل جریان اپورتونیستی چپ نما و آثار مخرب آن شروع شد و مسعود کسی بود که این جریان مقاومت را رهبری نمود و همین مقاومت بود که بالاخره به تجدید حیات و بازسازی سازمان مجاهدین خلق ایران انجامید در اول بهمن ماه 57 که الان نزدیک به یکسال از آن می گذرد برادرمان مسعود جزء آخرین دسته از زندانیان سیاسی بود که دراثر اوجگیری مبارزات و انقلاب شکوهمند خلقمان از زندان آزادشد...مسعود بعنوان یک انقلابی حرفه ای، تمام زندگی خود را وقف حرکت انقلابی و رهایی بخش خلق مان و وقف انجام مسئولیت ایدئولوژیک درجهت ارائه سیمای راستین اسلام انقلابی کرد و هیچ اشتغال و مشغله دیگری غیراز اشتغالات سیاسی در چهارچوب سازمان مجاهدین خلق نداشته است. البته به لحاظ تحصیلات برادرمان در دانشکده حقوق دانشگاه تهران، رشته علوم سیاسی را به پایان رسانده است. بهرحال اینک سازمان مجاهدین افتخار می کند که درمسیر انجام مسئولیت های انقلابی و مکتبی خود برادر مسعود رابه عنوان کاندیدای نخستین انتخابات ریاست جمهوری ایران معرفی می کند و ما امیدواریم که این انتخاب ازسوی کلیه نیروهای اصیل انقلابی مورد تائید و حمایت قرارگیرد...به دنبال آن آقای رجوی به تشریح برنامه خود پرداخت که رئوس کلی ان از این قرار بود:«...1ـ تشکیل شوراهای مردمی برای اداره امور مختلف سیاسی و اقتصادی (اعم از بخشهای تولیدی، توزیعی و سایر موسسات دولتی و خصوصی)کشورمان، بمنظور تامین حکومت مردم برمردم. 2ـ تامین وحدت ضدامپریالیستی تمام خلق از طریق: الف ـ افشاء و لغو کلیه قراردادهای اسارت بار امپریالیستی درزمینه های سیاسی، اقتصادی، نظامی وفرهنگی. ب ـ ملی کردن تمام سرمایه های وابسته. ج ـ رشد تولیدات ملی اعم ازکشاورزی وصنعتی برای مقابله باوابستگی اقتصادی. دـ درمقطع کنونی مبارزه مابرعلیه امپریالیزم، همچنانکه امام نیز اشاره داشته اند نباید فقط به استردادشاه محدودشود. این تنها یکی از خواستهای حقه خلق ماست. بلکه این مبارزه باید تا قطع کامل تمام وابستگی ها به امپریالیسم ودرراس آن آمریکا، ادامه یابد. 3ـ استقلال، تمامیت ارضی وتامین حاکمیت مردم ایران بر سرنوشت شان ودرهمین رابطه سیاست خارجی ما بایستی دقیقاً برمبنای عدم تعهد استوار باشد. 4ـ تضمین آزادی کامل عقیده، بیان، قلم، مطبوعات، احزاب وکلیه اجتماعات سیاسی و صنفی با هرعقیده و مرام. 5ـ تامین حقوق ملیت ها درکلیه مناطق کشور، اعم ازغرب وشرق وشمال وجنوب کشورمان ـ ازجمله: بمنظور تامین حق مردم کُردستان درتعیین حق سرنوشت خویش وبمنظور تحقق مفادپیام تاریخی 26 آبان امام خمینی درباره کُردستان ـ طرح 26 ماده ای هیات نمایندگی خلق کُرد راـ صرفنظر ازبررسی تک تک موادآن درمجموع مبنای قابل بحث وآرمان مناسبی برای حل وفصل نهایی مساله کُردستان تلقی نموده و با تاکید براستقلال وتمامیت ارضی و حاکمیت ملی ایران خواستارطرح وبررسی آن درکلیه مراجع مسئول بویژه درشورای ملی صلح کُردستان(پیشنهادمجاهدین خلق ایران که آن راطی اعلامیه ای به اطلاع مردم رساندیم)، می باشیم. بنیانگذاری ارتش مردمی با روابط درونی انقلابی و مردمی که تنها وظیفه آن دفاع ازمرزهای ملی ومقابله با تجاوز خارجی است. 6ـ تشکیل ارتش 20 میلیونی خلق یا میلیشیا(چریک نیمه وقت) مردمی برای مقابله توده ای باحملات وتهدیدات امپریالیستی. 7ـ تضمیین شرایط و حقوق اقتصادی، اجتماعی وسیاسی مساوی برای زنان و مردان کشور. 8ـ استقرار مساوات اسلامی میان شیعیان وبرادران اهل تسنن ورفع تبعیض بین کلیه اتباع ایران اعم ازتشیع وتسنن وسایر مذاهب وادیان توحیدی. 9ـ زمین برای دهقان، کار برای کارگر برحسب نقطه نظرهای اسلامی ما الزرع للزرع ولوکان غاصباً (کار ودسترنج آنهامتعلق بخودشان است)براین اساس درمرحله کنونی اجرای موارد زیر ضروری است: الف ـ لغوکلیه بدهی های دهقانان به دولت وکلیه تحمیلات رژیم پیشین به دهقانان. ب ـ تضمیین کمکهای فنی ومالی به دهقانان بمنظور ایجاد شرایط لازم برای رشد تولیدکشاورزی براساس شورایی. ج ـ لغوهمه قوانین ومقرات ضدکارگری وتدوین قانون جدید کار بانظر خودکارگران. 10ـ تامین حق کار، مسکن، معیشت، اموزش و بهداشت برای عموم مردم بخصوص کارگران، دهقانان، پیشه وران، اصناف وکارمندان کم درآمد. 11ـ مبارزه با هرج و مرج و تامین آسایش اجتماعی همه مردم، فکر می کنم با این مفهوم همه آشنا هستید، بخاطر اینکه مسئولیت ها مشخص نیست، حساب و کتابها به اندازه کافی سفت و محکم نیست تامینات اجتماعی لازم وجود نداردکه قطعاً بایستی ایجاد شود. 12ـ حمایت ازتمام جنبش های انقلابی ضداستبدادی، ضداستعماری و ضداستثماری خلقهای جهان... عباس داوری از اعضای کادر رهبری نیزگفت:«...چیزی که دراین مرحله برای ما ارزش و اهمیت بسیار دارد، شرکت فعال کلیه نیروها و مردم است. در همین رابطه ازتمامی هواداران ونیروهای سمپاتیزان وهمین طور اعضاء می خواهیم که بطور فعال دامنه تبلیغات خودشان را تا روستاها و بخشهای مختلف گسترش بدهند...در موضوع انتخابات دو مساله درارتباط با ارگانها و نهادهای اجرایی همواره بیشتر موردنظر بوده است که یکی عبارت است ازاستفاده ازامکانات تبلیغاتی و رسانه های گروهی که مابه این وسیله از رادیوتلویزیون می خواهیم که دراین برنامه ها بی طرفی کامل خود را حفظ کنند و همینطور امکانات مساوی دراختیار تمام کاندیدها قرار دهد. مساله دوم مراحل مختلفی است که یک انتخابات بطور طبیعی طی می کند که مشخصاً مربوط می شود به مسئولیت وزارت کشور، یعنی ازهمان ابتدا یعنی ازانتخاب هیات نظارت، شمارش آراء و اعلام نتیجه، که ما باز از وزارت کشور می خواهیم که کنترل دقیق و همه جانبه ای دراین رابطه درمراحل کلی داشته باشد. و مشخصاً به شکایات و یا نقطه نظرهایی که ازطرف کاندیداها مطرح می شود به تساوی رسیدگی کند...با توجه به اینکه ما هیچ اتکاء ومنبعی جزء مردم و نیروها نداریم، و از طرف دیگر همانطور که می دانید تبلیغات انتخاباتی احتیاج به امکانات مالی دارد، به این وسیله ازکلیه هواداران و نیروهای خودی و مردم تقاضا می کنیم که کمکهای نقدی خودشان را به حساب 1300 شعبه بانک صادرات واقع در پیچ شمیران و یا به آدرس خیابان طالقانی ـ خیابان بندر انزلی ـ پلاک 12 ارسال بکنند. و ضمناً فیش و یا رسید پولها وکمکهای خود را برای ما بفرستند...درآخر آقای ابریشم چی از اعضای کادر رهبری آئین نامه انضباطی را بیان کردکه فرازهایی ازآن چنین بود:«...ما ضوابطی رابه کلیه هواداران خودمان ارائه می دهیم و از نیروهای انقلابی و مردمی می خواهیم به این ضوابط که بدون شک می تواند در تحقق هرچه صحیح تر انتخابات ریاست جمهوری مفید باشد تلاش بکنیم...اولین نکته که باید ذکر بکنم این است که از نظرگاه ما این انتخاباتی که دارد انجام می گیرد؛ در واقع میدانی است برای آزمایش و به ثبوت رساندن رشدسیاسی و توان دموکراتیک مردم . بنابراین تمام نیروهای انقلابی و مردمی و بخصوص اعضاء و هوادارانمان می باید ضمن شرکت در این انتخابات، دربه ثبوت رساندن رشدسیاسی ودموکراتیک خودشان موفق باشند. نکته دوم اینکه ما از پیش، هرنوع اخلالگری و برهم زدن فضایی که آزادی انتخابات را تامین می کند، را محکوم می کنیم. و مجدانه از مسئولین خواستار هستیم که هرکس به اسم مجاهدین کمترین اخلالی در امر انتخابات بوجود بیآورد او را تحت تعقیب قرارداده و دستگیر بکنند و ما هم به سهم خودمان درصورت برخورد با چنین اخلالگری هایی پیگیری نموده و آنها را افشاء خواهیم کرد. نکته سوم اینکه از نظر ما آرائی محترم و ارزشمند هستند که مبتنی بر آگاهی و آزادی توده ها باشند. بنابراین از کلیه اعضاء و هواداران خودمان می خواهیم که از کمترین رفتار غیراصولی که بتواند به این هدف لطمه بزند، پرهیزکنند و با انضباط کامل انقلابی و اسلامی درانتخابات شرکت بکنند و حتی سهم خودشان را در ایجاد فضای آزاد برای توده ها جهت شرکت درانتخابات ایفا بکنند. نکته بسیارمهم دیگر که باید ذکر بکنم اینست که ما هرگونه رای جمع کنی مبتنی برحقه بازی و تقلب و لوث کردن دیگران را پیشاپیش محکوم می کنیم و در این زمینه موکداً نظر همه نیروهای انقلابی و متعهد را به رهنمودهای امام جلب می کنیم که در این زمینه فرموده اند: ازآقایان کاندیداها و دوستان آنان انتظار دارم که اخلاق اسلامی، انسانی را در تبلیغ برای خود و کاندیداهای خویش مراعات و هرگونه انتقاد از طرف مقابل که موجب اختلاف و هتک حُرمت باشد، خودداری نمایند که برای پیشبرد مقصود ولو اسلامی باشد، ارتکاب خلاف اخلاق و فرهنگ مطرود واز انگیزه های غیراسلامی است. و همچنین فرموه اند من بسیار مایل هستم که گروه هایی که متعهد و معتقد به جمهوری اسلامی و خدمتگزار به اسلام هستند در مبارزات انتخاباتی کمال آرامش را درتبلیغ کاندیداهاشان رعایت نمایند و نسبت به یکدیگر تفاهم و صمیمیت و اخوت اسلامی داشته باشند. تفرقه و تشتت، دوستان را نگران و دشمنان راکامیاب می کند و موجب تبلیغات سوء می شود و در ضمن باید یادآور بشوم، چون هرنوع کینه جویی فردی و گروهی ازطرف ما محکوم و مردود است، از هواداران خودمان می خواهیم که درصورت برخورد با نمونه هایی ازتنگ نظری ها و شیوه های غیراصولی با سعه صدر و صبرانقلابی بامساله روبرو بشوند و برخوردهای خودشان را بر اساس اصول انقلابی پایه ریزی کنند...»[25]و مجاهدین خلق درسرمقاله "چرا در انتخابات شرکت می کنیم؟پیام مجاهدین به تمام نیروهای انقلابی" در ارگان خود "مجاهد" چنین نوشت:«...با حضورفعال در یک انتخابات واقعی، آزاد وسالم، رشد سیاسی و اجتماعی مان را نشان دهیم. از طرف دیگر بایستی به این حقیقت توجه کردکه حضور فعال ما (مجاهدین)در صحنه انتخابات ریاست جمهوری مُبین یک آزمایش بزرگ تاریخی دیگرهم هست. آزمایشی که ازهرحیث این انتخابات را از نظائرش درکشورهای دیگر ممتاز می کند، تفاوت و تغییرکیفی، شاید هم تعیین کننده و سرنوشت ساز. چراکه شاید در تاریخ سازمان های انقلابی مسلح (تاریخ معاصر) این جدیدترین تجربه ای باشدکه برحسب آن، سازمانی که در درون دیکتاتوری سلطنتی به مبارزه شهری پارتیزانی اشتغال داشته، درمیدان مبارزات سیاسی کاندیدای ریاست جمهوری بشود. بی تردید اهمیت این تجربه آنقدر است که درتاریخ تمام سازمان های انقلابی مسلح جامعه ثبت خواهد شد و توجه همه آنها را برخواهد انگیخت...ما بدون اینکه در فکر و خیال بُرد و باخت باشیم و یا کسب عنوان و مقام نظرمان را جلب کرده باشد...همان مشارکت فعال نیروهای انقلابی را آرزو می کنیم...از یکسو امام خود پذیرای مقام ریاست جمهور نشد و حتی تصریح نمودند که اینبار تعیین صلاحیت کاندیداها را بخود ملت واگذار کرده اند. و بنابراین ما نیز امکان یافتیم تا نقطه نظرهای انقلابی خود را درکادر همین قانون اساسی مصوب و از طریق نهادهای رسمی و قانونی دنبال نموده و موضعی فعال اتخاذ کنیم. بعبارت دیگر اکنون با مجاز داشتن نامزدی ما، یک نیروی انقلابی فعال با قید ضرورت امکان نظر در قانون وتدوین متمم بمنظور رفع نارسائیها برآن می شود تا خود و طرفداران و مجموعه حمایت کنندگان برنامه هایش را در میدان مبارزه دموکراتیک سیاسی به آزمایش بگذارد...بنابراین ما بخود حق می دهیم که ازتمام نیروهای انقلابی و ترقیخواه بویژه مسلمانان راستین تمامی سرزمینمان برخورد هرچه فعالتری را در انتخابات ریاست جمهوری، به مثابه یک ضرورت مبرم انقلابی، درخواست کنیم...آری خواهران وبرادران امروز نبرد انقلابی، اسلامی، رهایی بخش و مسلحانه ما، که از دیر زمان آغازش کرده بودیم، در یک مبارزه دموکراتیک انتخاباتی به اوجی دیگر رسیده است. بهمین دلیل از تمام خلق، ازتمام نیروهای انقلابی و از تمام اعضاء و هواداران خود می خواهیم تا با همان شور مکتبی و مرامی روزهای شکوهمند گذشته که سلاح برکف می جنگیدیم دراین مبارزه عادلانه شرکت کنند. زیرا صرفنظر از هرگونه بُرد و باخت، ما اساساً همانطور که گفتیم ثقل و تمرکز فعال اردوی انقلابیون و ترقیخواهان اصیل و قدیمی را خواستاریم...بنابراین بگذارید برای تمام نیروها تصریح کنیم که حمایت از کاندیدای مجاهدین، نه فقط یک حمایت از یک مجاهد خلق بلکه اساساً حمایت و پشتیبانی از یک برنامه است. نه فقط حمایت از یک سازمان، بلکه اساساً حمایت از یک جبهه است، جبهه نیروهای عمیقاً انقلابی و ضدامپریالیست وآزادیخواه در قلمرو جمهوری اسلامی ایران و این هم نه فقط حمایت از یک جبهه بلکه اساساً حمایت از یک انقلاب است. انقلاب رهائی بخش ضد امپریالیستی و اسلامی. پس بپا خیزیم و بکوشیم...»[26]به دنبال این مجاهدین­ خلق­ در روز پنج­شنبه 20دی ماه 1358، نخستین­گرد همایی­خود را در رابطه با معرفی کاندیدای خود با حضور دهها هزارتن در زمين چمن ­دانشگاه ­تهران برگزار كرد. در این ­گردهمایی­ آقای خیابانی در رابطه با تاریخچه سازمان مجاهدین خلق و آقای رجوی در رابطه با رئوس برنامه های خود سخنانی ایراد کردند.كه ­در اينجا فرازهایی­ از سخنان آن ­دو می­آید: آقای ­خیابانی:«...هرفردی، و بویژه هر فرد انقلابی بالاجبار معتقد به یک جهان بینی و پایبند به یک ایدئولوژی است که از درون آن مواضع و خطوط سیاسی و برنامه های عملی خود را بیرون میکشد...یعنی از طریق سازمان سیاسی است...در عصر حاضر، یعنی در شرایط اجتماعی بسیار پیچیده کنونی، بدون یک سازمان انقلابی نمی توان انقلاب کرد. بدون یک سازمان انقلابی نمیتوان انقلابی را به پیروزی رساند و نمی توان از پیروزی های بدست آمده، تا رسیدن به پیروزی نهایی حراست کرد...هر سازمان و هرفرد انقلابی، در چارچوب اصول و درجهت اهداف انقلابی اش، باید خود را با شرایط تطبیق دهد...بدون اینکه بخواهد از اصول ایدئولوژی و خط سیاسی خود عدول کند...مجاهدین خلق...از جمع بندی تجارب گذشته به این نتیجه رسیدند که برای مبارزه و انقلاب، به یک سازمان انقلابی احتیاج است، یک سازمان انقلابی، سرانجام نمی تواند وجود داشته باشد، مگر بشرط دارا بودن یک ایدئولوژی انقلابی؛ که در پرتو آن بتوان به یک استراتژی یا خط مشی سیاسی انقلابی دست یافت. بعبارت دیگر بنیانگذاران سازمان معتقد بودند که بدون یک مکتب انقلابی، نمی توان انقلاب کرد، و بدین ترتیب، آنها به ضرورت یک مبارزه مکتبی سازمان یافته، رسیدند...سازمان بدلیل اسلامی بودن ایدئولوژیش، برآن بوده است که درمسیر مبارزاتی خود، چهره اسلام راستین و انقلابی را نیز عرصه کند، و این مضمون رسالت ایدئولوژیک و مکتبی سازمان ما بود که البته مشکلات خاص خود را هم داشته است. بهرحال از44 تا48 سازمان مشغول تربیت کادر، از طریق عضوگیری، آموزش و فعالیتهای تئوریک بصورت تدوین ایدئولوژی وکسب بینش علمی، درجهت کسب صلاحیت برای تدوین یک استراتژی انقلابی بود. درسال 48 فعالیت سازمان، شکل جدیدی بخود گرفت و وارد مرحله ی جدیدی شد. بدین ترتیب که پس از محصول دستاوردها و صلاحیتهای لازم، به تدوین استراتژی پرداخت. منظورم ازاستراتژی، همان خط مشی مبارزه است، مبارزه ای که می بایست قهرآمیز باشد. با تدوین این خط مشی، وظایف جدیدی بردوش سازمان ما افتاد...چراکه برای ورود به مرحله نظامی و توسل به عمل مسلحانه، می بایست آمادگی های لازم را کسب می کردیم. از این رو ما متوجه انقلاب فلسطین شدیم و ارتباطاتی با سازمان الفتح بر قرار کردیم و به دنبال آن عده ای را برای آموزشهای نظامی از طرف سازمان به اردوگاههای نظامی الفتح، گسیل کردیم البته این فعالیتها به مقتضای شرایط آن روز، پنهانی، زیرزمینی و مخفی بود. در سال 50 در شرایطی که ما آماده می شدیم که به مرحله جدید حیات سازمانی مان وارد بشویم ...ضربه به سازمان مجاهدین واردشد و متاسفانه این ضربه ای شدید بود. اما علیرغم شدت این ضربه، سازمان ما توانست به حیات و موجودیت خود ادامه بدهد و وارد صحنه فعالیت های نظامی برعلیه رژیم شاه شود. از این زمان مرحله جدیدی درحیات سازمانی ماشروع شد: مرحله عمل نظامی. در اواخرسال سال 53 سازمان ما با یک ضربه دیگر مواجه شدکه خیلی خطیرتر و بزرگتر از ضربه سال 50 بود؛ ضربه ای بود که از طرف اپورتونیستها چپ نما تحت عنوان "تغییرایدئولوژی" برسازمان ما واردشد، این ضربه آثار و عوارض مخرب وسیعی داشت، هم به نسبت سازمان و هم در سطح جامعه وکل انقلاب نوین ایران...بدیهی است که از سال 50 به بعد سازمان ما صدها شهید و زندانی، درجهت آزادی خلق مان تقدیم نمود. در این سالها صدها نفر از اعضای سازمان در زندانهای شاه بسر میبردند، تا اینکه در شرایط جدیدی از حرکت اجتماعی مبارزاتی خلق مان بعدازسال ۵۵ یعنی سالهای 56 و 57 ، مبارزات خلقی دامنه گسترده ای بخودگرفت و منجر شد به سقوط شاه...سازمان ما، در این 11 ماه نیز تا آنجا که می توانست به وظایف و مسئولیت های خودش عمل کرد و بر همین اساس هم بود که وقتی مسئله انتخابات ریاست جمهوری مطرح شد، سازمان ما شروع به بررسی جوانب امر نمود و پس از بررسی های کافی به این نتیجه رسیدکه بایستی هرچه فعالتر دراین جریان شرکت کند...طبیعی است که ما برحسب مسئولیت ها و وظایف مان وارد این صحنه شده ایم، و نه از روی جاه طلبی، زیرا اگر اهل جاه طلبی بودیم درها به روی ما بسته نبود، ما اگر اهل جاه طلبی بودیم، اکنون این همه منافق نثارمان نمی شد. اما ما همه این رنجها را تحمل می کنیم، چون زندگی یک انقلابی یعنی تحمل همین رنجها، همین فشارها و همین جنگ اعصابها[ست]...انقلاب مال شماست. بار اصلی انقلاب را شما به دوش می کشید. ما با آنهایی که سرسفره های حاضر و آماده، آمده اند کاری نداریم. با آنهایی کار داریم که بار اصلی انقلاب را به دوش کشیده اند، انقلاب مال آنهاست، مال نسل جوان جامعه ی ما است. مال نسل 15 خرداد است. سازمان، سازمان مجاهدین هم مال شماست. مسعود هم کاندیدای شماست. تا حالا با حمایت شما روی پای خودش ایستاده است...هیچ سازمانی نمی تواند جدا از توده ها و پایگاه اجتماعیش به حیات خود ادامه دهد. آینده مال شماست. به این نکته ایمان داشته باشید، یقین داشته باشیدکه آینده مال شماست. آینده مال انقلابیون است. نیروهای میرا از صحنه حذف خواهند شد، پیروز باشید.»...[مجاهد ـ نشریه مجاهدین خلق ایران ـ سال اول ـ شماره 19 ـ سه شنبه 25 دیماه 1358 ص7و8] و آقای رجوی گفت:« ...خواهران، برادران، هم­میهنان، امروز به ­اینجا نیامدیم­که برای ­انتخاب ­یک فرد، یک سازمان تبلیغات بکنیم و رأی بدست بیاوریم نه­ مسأله ­در اساس ­اصلاً این نیست. مسأله ما بُردن و برنده ­شدن در انتخابات ­نیست بلکه تجمع امروزما، اساساًیادآوری، تذکار فلسفه­ انقلاب، یعنی­آزادی است ­و کیست­که نداند فلسفه هر انقلاب راستین در هر کجای­ جهان و به ­ویژه انقلابی­که تحت ­رایت (پرچم) اسلام برانگيخته مي­شود، در یک کلام، باز هم­ آزادی ­است؛ همان کلمه­ای ­که ­تمام رسولان­ و مصلحین، تمام انقلابیون بزرگ ­و شهیدان و همه اُسرا با آن ­شروع کردند و با آن به پایان رساندند...پس فلسفه هرانقلاب و دگرگونی، جز عروجی دیگر بر قلل آزادی نیست...در فلسفه ـ فلسفه توحید رجعت به خدا می کنند، یعنی کمال و آزادی مطلق در پیش او خواهد بود. بله، مسئله اینست که ما به یُمن موضعگیری خداپسندانه و مردم گرایانه امام خمینی توانسته ایم امروز مستقیماً درمعرض قضاوت و داوری خلقمان قرار بگیریم. خوشبختانه حق انتخاب وتعیین سرنوشت بخود مردم واگذارشده و دیگرکسی نخواهد توانست و نباید بنام امام نقطه نظرهای فردی و گروهی خودش را به دیگران تحمیل بکند و با رنگ آمیزی های مختلف انحصارگرانه هر چیز غیر از آن را ضدانقلابی و نفاق آمیزجلوه بدهد...آخر مگر ما چه کرده بودیم که ضدانقلاب قلمداد شدیم و می شویم؟ درحالی که هنوز با خروش شهدایمان فاصله چندانی نداریم، درحالی که هنوز فراز دوردست صدای زنجیرهایی که بر دست و پایمان بود در فضا طنین افکن است. درحالی که هنوز آثار جراحات و شکنجه های خواهران و برادران مان ترمیم نشده...ما با شرکت خودمان در انتخابات مشخصاً دو هدف را تعقیب میکنیم: یکی زمینه سیاسی و دیگری در زمینه تاریخی ـ اجتماعی. در زمینه سیاسی ایجاد یک ثقل انقلابی به منظور مواجهه با امپریالیسم و پایگاه های داخلیش. در زمینه اجتماعی و تاریخی بمنظور جبهه ای از تمام نیروهای حقیقتاً ضدامپریالیست برای بثمر رساندن نهایی خطوط ضدامپریالیستی امام خمینی...به این ترتیب این نه رای دادن به یک فرد و یا یک سازمان، بلکه اساساً تایید یک برنامه انقلابی و بلکه یک جبهه انقلابی و بل کل انقلاب رهائی بخش، ضدامپریالیستی واسلامی ماست. اگرغیر از این بود جنبش انقلابی به دور از هرگونه شائبه جاه طلبی و مقام پرستی درصحنه حاضر نمیشد و هرگز شرکت نمی کرد. تا آنجایی که من می دانم این اولین بار درتاریخ سازمان های انقلابی مسلح جهان ـ تاریخ معاصر است که یک سازمان انقلابی که در درون دیکتاتوری وابسته، بمبارزه مسلحانه شهری اشتغال داشته و در شرایطی نظیرحالا خودش را کاندید ریاست جمهوری میکند. پس مسئله فراتر از داخل کشور، ابعاد بین المللی هم دارد. تجربه جدید از دمکراسی که شاید هم از خصوصیات انقلاب ما باشد. به این ترتیب نسل خونین که با سالها خفقان و شکنجه را بر دوش دارد حالا به میدان آمده است. می خواهد جایگاه شایسته خودش را احراز بکند. آیا جز این است که انقلاب را انقلابیونش باید اداره بکنند؟ شاید برنامه ها را به تفصیل مطلع باشید و من فقط به سرخط آنها اشاره میکنم و چند تا از آنها را مختصراً توضیح میدهم و بقیه اش بماند برای فرصتهای بعدی. 1ـ شوراهای مردمی. 2ـ وحدت ضدامپریالیستی تمام خلق. 3ـ استقلال تمامیت ارضی وحاکمیت مردم. 4ـ آزادی کامل احزاب، عقایدومطبوعات. 5ـ حقوق ملیتها. 6ـ ارتش بیست میلیونی خلق. 7ـ برابری زن ومرد. 8ـ مساوات اسلامی تشیع وتسنن. 9ـ زمین برای دهقان وکاربرای کارگر. 10ـ مسکن، بهداشت وتحصیلات برای همه وبخصوص اقشارکم درآمد. 11ـ مبارزه باهرج ومرج، بی مسئولیتی وتامین آسایش اجتماعی همه مردم. 12ـ حمایت از تمام جنبشهای انقلابی ضداستبدادی ـ ضداستعماری وضداستثماری درسراسرجهان...من اینجا درمقابل محراب مقدس خلق و میهنم، بایستی تصریح بکنم و سوگند بخورم که 1ـ به دلیل سوابق خونبار عملی جریان پرافتخاری که درطول تمام سالهای اختناق افتخار همگامی با آنرا داشتم برعهده می گیرم که همه برنامه ها و حرفها را کلام به کلام و حرف به حرف، جامه عمل بپوشانم. 2ـ من به تمامی معانی و جوانب و الزامات تمارعیار برنامه اعلام شده آگاهم، این بدلیل مجموعه آگاهی های سازمانی است که سالها از آن تغذیه کرده ام...مثلاً آگاهم که مبارزه ضدامپریالیستی دراعماق اصیل خودش با گسترش و پایداری از آزادی های اصیل انقلابی، عجین، تنگاتنگ، همراه و انفکاک ناپذیراست. 3ـ من وسایل ضروری تحقق این برنامه را که راسش اتکا به یک سازمان متشکل است در اختیار داشته و بدان پشتگرم هستم. 4ـ چهارم و نکته آخر، بنیاد کار ما مبتنی بر مکتبی است، خدائی و مردمی، راهگشای حرکتی یگانه ساز، بر ضد هرگونه استبداد و استعمار و بهره کشی با نظرگاه پاک، حق، یکدست و منسجم که زندگی را تماماً در عقیده و جهاد خلاصه کرده و به بشریت تحت ستم از دیرزمان آزادی، خجستگی و رهائی و یگانگی را بشارت داده و البته میدانیم که کارکردن برحسب یک مکتب و با آن زیستن، و با آن مُردن و به آن عشق ورزیدن، و تمام مشکلات و فشارهایش را تقبل کردن، البته کاری دشوار است و بهمین دلیل ما آرزو میکنیم و از خدا می خواهیم که با حمایت مردم در این راه موفق باشیم. سلام برخلق. سلام بر آزادی.»[27]
در همین ­حال گروه هایی از افراد، شخصيت‌ها، هنرمندان، روشنفکران، نویسندگان، انجمن­ها،کانون­ها، گروه­ها، سازمان­ها و احزاب بسیاری به­خصوص دانش آموزان، معلمان، دانشجويان، استادان دانشگاه، اقوام و اقلیت های مذهبی در­ سراسرکشور ‌حمایت ­و پشتیبانی ­خود را از کاندیدای­ مجاهدین­ خلق اعلام کردند که در اینجا به گوشه هایی ­از آن اشاره می­شود:
كانون ­روزنامه­نگاران­ مسلمان:«...از آنجا که ­می­دانیم­ رجوی ­ادامه دهنده ­راه ­پدر طالقانی است و مبارزات سیاسی ­و نظامی ­او و گذشته ­روشنش ­دلیلی ­برای ­این ­راه ­است، رأی ­خود را به­مسعود رجوی ­خواهیم ­داد و اگر به ­ایرانی به دور از اختلاف­طبقاتی ­و جامعه بی ­طبقه ­می­اندیشید، اگر به ­حقوق ­مُستضعفین ­اعتقاد دارید به نامزد مجاهدین ­خلق ­رأی ­دهید.»[28]مادران ­شهدای ­مجاهد حنیف نژاد، بدیع زادگان، مشکین فام، عسگری­زاده، رضایی، صادق، میهن دوست، خوشدل، امینی، صفار، دزیانی، احمدی و دیگر مادران شهدا اطلاعیه­ای به نفع نامزدی رجوي صادرکردند:«...ما مادران شهدای ­سازمان­ مجاهدین­خلق پشتیبانی ­خود را از کاندیداتوری فرزند مجاهدمان مسعود رجوی برای ریاست­جمهوری ­اعلام می نمائيم­ که به نظر ما تایید وی(مسعود) در این راه به معنای تجلیل و تأیید فرزندان به­ خون­خفته ما می­باشد چه ­راه او و سازمانش راه فرزندان شهید ماست ­وهمرأیی با او به­معنای پاس داشتن ­خون شهدای ­مجاهد است‌.حرکت او امتداد همان حرکت ­سازمان مجاهدین ­است که ­در مسیرخونبار خود هیچگاه­ حاضر نشدند با عوامل ­ضد مردمی­و ضد اسلامی از در سازش در آیندو همواره­ سمبل­ اسلام ­اصیل ­و راستین بودند. از ملت ­ایران ­می­خواهیم که ­ما را همراهی ­کنند»[29]انجمن دانشجویان‌دانشگاه­ حنیف نژاد تبریز... انجمن­دانشجویان مسلمان­دانشگاه ­بوعلی­همدان...دانشجویان مسلمان مراکز و مدارس­عالی­مشهد...انجمن دانشجویان­ مسلمان دانشگاه­ دهخدا (قزوین)...انجمن­ دانشجویان ­مسلمان ­دانشکده مهدی ­رضایی (تهران)...انجمن دانشجویان مسلمان ­دانشگاه­شیراز (پهلوي ‌سابق)...انجمن ­دانشجویان­ مسلمان ­دانشگاه اهواز(جندي شاپور )...انجمن دانشجویان ­مسلمان ­دانشگاه تهران...انجمن دانشجویان ­مسلمان ­دانشگاه ­ملی(شهید بهشتی)...انجمن دانشجویان مسلمان دانشگاه­ مشهد (فردوسي)...مجتمع ­آموزش­ عالی­اصفهان...انجمن ­دانشجویان­ مسلمان ­دانشگاه ­تربیت معلم(تهران )و...حمایت و پشتیبانی خود را از کاندیدای مجاهدین خلق اعلام کردند.»[30] کانون پژوهشگران ملی، مهاجرین خلق ایران، انجمن دانش آموزان مسلمان دبیرستان فارابی کرج، انجمن دانش آموزان مسلمان همدان، انجمن دانش آموزان مسلمان تبریز و...ازکاندیدای سازمان مجاهدین خلق پشتیبانی کردند.»[31]
سازمان­چریک­های­فدایی­خلق­ایران مهمترین ­و فراگیرترین نیروی­چپ غیرمذهبی در ارگان خود نشریه "کار" بیانیه ای در این رابطه انتشار داد و به طور مشروط از کاندیدای مجاهدین خلق حمایت کرد که فرازهایی از آن چنین بود:«...ما باید درحرکت توده ها شرکت کنیم[و] با تکیه بر زمینه های توده ای، مبارزه را سمت دهیم. برای سمت دادن مبارزه، قاطعانه و فعالانه به افشاء چهره ها و نیروهای مدعی ریاست جمهوری بپردازیم و اهداف واقعی آنها را به توده ها توضیح دهیم و دراین راه همه نیروهای رادیکال و انقلابی و مترقی را به شرکت در انتخابات دعوت کنیم و اتحادی از نیروهای انقلابی رادیکال در برابر دیگر نیروها را به حرکت در آوریم. باید ماهیت و اهداف حرکت این نیروها را به توده ها بشناسانیم و بکوشیم تا درجمع نیروهای انقلابی و درسمت گیری این نیروها خط پرولتاریا نقش تعیین کننده و رهبری کننده بیابد. ما نه با امیدپیروزی کاندیدای مورد پشتیبانی خود بلکه با تاکید بر ایجاد صفی از نیروهای انقلابی رادیکال در برابر دیگر صفوف، با تاکید بر افشای کاندیداهای ضدکارگر با استفاده از سمت گیری این صفوف ترقی خواه و رادیکال با تاکید بر بالا بردن آگاهی توده در مورد مسئله انتخابات و اشکال ضروری مبارزه علیه امپریالیسم و سرمایه داری وابسته و با تاکید بر ضرورت تامین رهبری طبقه کارگر از طریق هدایت عملی مبارزه توده ها در انتخابات شرکت می نمائیم و بر همین مبنا از "مسعود رجوی" کاندیدای سازمان مجاهدین خلق ایران پشتیبانی می نمائیم...»[32]جبهه ­دموکراتیک ­ملی ­ایران به­رهبری ­دکتر هدایت الله ­ متین دفتری:«...درانتخابات ­ریاست ­جمهوری ­شرکت می­کنیم ­و به برنامه ­خلقی، ضدامپریالیستی ­و دموکراتیکی­که توسط مسعود رجوی اعلام ­شده­است ­رأی ­می­دهیم. ما هیچ­گاه ­زیر بار مانورها و تفرقه­افکنی­ فرصت طلبان نرفته ­و خط­کشی مصنوعی مذهبی و غیرمذهبی ­را نپذیرفته­ایم. به ­این برنامه ­رأی­ می­دهیم تا این تقسیم بندی تحمیلی ­را در هم بکوبیم...»[33]جامعه سوسیالیست های ایران:« برای ­اینکه­ سهم ­خود را در راه­ پیشرفت ­این ­سیر انقلابی ­ادا کنیم، درانتخابات ­شرکت ­و به­ مسعود رجوی رأی ­خواهیم داد.»[34] ماموستا(استاد،معلم) شیخ­عزالدین ­حسینی رهبر مذهبی ­اهل تسنن ­کُردستان­ روز گذشته ­اعلام­ کرد:«...که در انتخابات ریاست جمهوری ­شرکت­ می­کند و به کاندیدای ­مجاهدین­ خلق­ مسعود رجوی رأی ­خواهد داد...»[35]حزب دمکرات­کُردستان ایران[حدکا] :«...اعلام کرد که در انتخابات ­ریاست ­جمهوری شرکت خواهندكرد و به مسعود رجوی رأی خواهند داد و از هواداران خود خواست که به­ کاندیدای ­مجاهدین ­خلق ­رأی بدهند.»[36]سازمان ­انقلابي زحمتكشان كُردستان‌(كُومه­له)‌:«‌...به­كانديداي مجاهدين ‌خلق مسعود رجوي ­رأي­خواهيم ‌داد.»[37]هیأت ­نمایندگی­خلق کُرد:«...این­شركت به خاطر وجود جنبه های مثبت در برنامه انتخاباتی­ سازمان ­مجاهدین ­خلق، از جمله تأکید بر مبارزات ضدامپریالیستی ­و دفاع از آزادی­های دمکراتیک ­و به ویژه تأیید طرح 26 ماده­ای ­خود مختاری­کُردستان به­عنوان ­مبنای­مناسب برای مذاکره ­می باشد.»[38]جمعیت­ کُردهاي­مقیم مرکز(تهران):« توجه رجوی ­را به ­حقوق­ خلق­ها دلیلی ­اصلی ­برای­ رأی­ دادن به ­وی ­اعلام کرد.»[39]کانون نویسندگان ­ایران ­طی بیانیه­ای­ که به ­امضاي 50 نويسنده ‌و شاعر از جمله:«...منوچهرهزارخانی، اسماعیل خویی، فریدون آدمیت، باقرپر هام، هما ناطق، نسیم­خاکسار، مهدی­ خانباباتهراني، محمود دولت­آبادی، محمدرضا شفیعی­کد­كني، محسن یلقانی، ناصر پاکدامن و...رسيده ‌بود، نوشت:«...از آنجا که مسعود رجوی ­را که ­آزمون­ شایستگی و تعهد و ظرفیت­های­گوناگون خود را با درک ­عمیق از اهداف ­جنبش­خونبار و انقلابی ­خلق­های ایران و سازش­ناپذیری و مقاومت دلیرانه در هولناکترین و حساسترین مرحله مبارزه با رژیم منقرض[شده] بدست داده است به او رأی­ می دهیم.»[40]گردهمایی ­استادان ­دانشگاههای ­ایران:« بعدازظهر دیروز بیش از چهارصد تن از استادان دانشگاهای ­ایران از جمله دکتر محمد ملکی رئیس ­دانشگاه تهران، دکتر محمدی، شفیعی‌کدکنی، هما ناطق و گروهی ­دیگر در دانشگاه ­تهران اجتماع­کرده ­و به ­سخنان ­و برنامه­های ­رجوی ­نامزد مجاهدین خلق گوش ­دادند. پس ­از آن ­استادان دانشگاه­های ­ایران ­طی قطعنامه­ای از رجوی ­حمایت­کردند، در بخشی از قطعنامه ­آنان ­آمده بود:«...ما شرکت­کنندگان در این گردهمایی ­با توجه به­ ضرورت ­گسترش ­هر چه بیشتر مبارزات ضدامپریالیستی، ضد استبدادی ­و ضداستثماری و با توجه به لزوم پایه ریزی، تحکیم ­و تضمین مناسبات ­و روابط ­و آزادی های دموکراتیک در سراسر جامعه و با توجه به شناخت ­حق ­تعیین سرنوشت­ خلق­های ­ایران و...به مسعود رجوی ­رأی ­می دهیم.»[41]60تن از اعضای ­هیأت ­علمی دانشگاه­ صنعتی شریف(آريامهرسابق) طی­طوماری در چند برگ­ که به ­امضای آنها رسیده ­است پشتیبانی خود را از نامزدی رجوی ­برای ریاست جمهوری اعلام نمودند.»[42]گروه­ مشترک ­اقلیت­های­ مذهبي­ در ايران، "ارمنی" ،"زرتشتی"،"کلیمی" و جوانان"آشوری"حمایت­ خود را از نامزدی ­رجوی ­اعلام­کردند.»[43]كانون‌ فرهنگي و سياسي خلق‌ تركمن ­اعلام­ كرد:« ما رأي ‌خود را به ­آقاي ‌رجوي‌ مي‌دهيم.»[44]انجمن ­کارکنان ­مسلمان­ سازمان برنامه و بودجه:«...رأی­دادن به رجوی ­یعنی تأکید برحاکمیت­ مردم ­و تعیین سرنوشت ­خود از طریق ­شوراهای ­مردمی­است.»[45]خبرنگارکیهان ­از آمل­ گزارش­ داد که سی گروه، انجمن­ و سازمان­ سیاسی ­این­ شهر از مسعود رجوی­ کاندیدای ­مجاهدین ­خلق طرفداری ­و حمایت ­کرده­اند.»[46]كانون زندانيان سياسي­ايران ­طي ‌­انتشار بيانيه­اي ‌از كانديداتوري ‌‌مسعود رجوي ‌حمايت ‌كرد.»[47]همسر آیت­الله­ طالقانی پشتیبانی خود را از نامزدی مسعود رجوی، برای ریاست جمهوری اعلام ­کرد. ایشان­ یادآور شد؛ صرف نظر از هر نوع وابستگی ­عقیدتی و فرقه­اي ­به­ گروه و جمعیت خاصی، به خاطر سوابق مبارزاتی ­و نقطه­نظرها و برنامه­های مسعود رجوی، ایشان ­را برای ­احراز مقام ریاست ­جمهوری شایسته می­دانم. همسر آیت­الله ­طالقانی­ در رابطه ­با انتساب ­بعضی از کاندیداها به ­آیت­الله­ طالقانی ­خاطر نشان ­کرد، همان­طور که ­امام خمینی ­فرموده­اند، امیدوارم ­کاندیداهای­ محترم­ به ­جای ­تکیه و انتساب­ خود به ­اشخاص ­و رهبران، با طرح برنامه و سوابق واقعی خود اقدام به ­تبليغ نمایند.»[48]گروهی­از فوتبالیست­های ­تیم­ پرسپولیس­ تهران­ حمایت ­و پشتیبانی­ خود را از اعلام­کاندیداتوری ­مسعود رجوی ­اعلام­ کردند.»[49]استاد جلال ­گنجه­ای [حجت­الاسلام] طی ­اطلاعیه­ای ­مراتب ­حمایت ­خود را از نامزدی ­مسعود رجوی برای ریاست ­جمهوری اعلام نمود.»[50]اتحاد ملي ­زنان ­حمایت­ خود را از نامزدی ­رجوی­اعلام کرد.»[51]نعمت ­میرزا زاده (م.آزرم) شاعر معروف ­ایران زمین طی پیامی ­به مجاهدین­ خلق ­ایران، از مسعود رجوی­ پشتیبانی کرد.»[52]دکتر احمد طباطبایی استاندارسابق ­مازندران، پشتیبانی خود را از نامزدی مسعود رجوی برای ریاست ­جمهوری ­اعلام کرد.»[53]فرمانداران سابق­ آمل ­و بابل مجید عالمیان ­و سیف­الله کبیریان ­از نامزد مجاهدین ­خلق ­اعلام­ پشتیبانی ­کردند.»[54]وحيد لاهوتي (فرزند آيت‌الله لاهوتي) اعلام‌ كرد، از رجوي‌حمايت ‌خواهم كرد.»[55]ابوذر ورداسبی[56]:«...با توجه ­به­ حساسیت مناطق کُردستان، سیستان ­و بلوچستان و دیگر نقاط ­لازم است­که همه نیروها در اطراف ­رجوی ­گرد آيند.»[57]اتحادیه کمونیستهای ایران:«...درعرصه این کارزار شاهد فعالیت یک کاندیدای انقلابی حول یک برنامه انقلابی هستیم و از اینرو با تکیه بر موضع پیش گفته در این انتخابات شرکت کرده و در راه تحکیم وحدت و مبارزه نیروهای انقلابی و ضدامپریالیست، رای خود را به مسعود رجوی، کاندیدای سازمان مجاهدین خلق ایران می دهیم و از همه هواداران خود و همه نیروهای مترقی و انقلابی نیز می طلبیم که چنین کنند...»[58]
در شرایطی که کاندیداتوری آقای رجوی ازطرف مجاهدین خلق ایران ­و اعلام­ حمایت­ و پشتیبانی اکثریت­ نیروهای مترقی­ و رادیکال چپ ­مذهبی ­و غیرمذهبی، اقوام ‌ايراني ­و اقليت­هاي مذهبي، شور و احساس­ عجیبی ­در بین جوانان ­بخصوص ­دانش آموزان ­و دانشجویان ­به­وجود آورده ­بود و همین امر باعث­ شده ­بود که آنان همه ­با هم، به ­پیروزی ­کانديداي خود، ايمان‌ وافری داشته‌ باشند.
دراین حال و دراُوج مبارزات تبلیغاتی مجاهدین خلق، روزنامه اطلاعات درجریان اولین ­و آخرین میتینگ انتخاباتی مجاهدین­خلق ­در زمين چمن‌ دانشگاه‌ تهران‌ چنين‌ نوشت:« گروهی ­سعی­کردند با دادن ­شعارهایی ­علیه­ مجاهدین به­ داخل صفوف میتینگ رخنه کنند اما با بُردباری وحفظ خونسردی هواداران مجاهدین موفق نشدند. این ­عده سپس­تا میدان انقلاب تظاهرات­ کردند و درمیدان انقلاب بعضی از پوسترها و پلاکاردهای ­انتخاباتی ­مجاهدین ­خلق را مورد هجوم قرار دادند.»[59]در این ­فعل ­و انفعالات اولين‌ حركت­ که به طور رسمی ­علیه ­شرکت ­کاندیدای مجاهدین خلق کلید خورد؛‌ به ­وسیله ­حجت الاسلام علی­اکبر نوری جمشیدی معروف به "ناطق نوری" یک ­روز بعد از اولین میتینگ­ مجاهدین ­خلق و در نماز جمعه تهران به ­صدا درآمد. آقای ناطق نوری­­ به ­عنوان­ سخنران پیش ­از خطبه های نمازجمعه که به امامت آیت الله حسینعلی منتظری بر پا می شد، چنین گفت:«مسئله ریاست ­جمهوری یک مسئله­ سطحی نیست، فکر نکنید درحکومت جمهوری­اسلامی رئیس جمهوری نقشی ندارد. رئیس­جمهور انتخاب­کننده نخست وزیراست یعنی­سرنوشت ملت دست اوست. سردمداران ملت کسانی­هستندکه­ سرانجام بازگشت آن به ریاست جمهوری ­و خط فکری اوست. بنابراین درانتخاب رئیس­ جمهور باید دقت کرد و بنا به­گفته امام ­به­ جان هم نيفتید، به هم­ دیگر توهین نکنید و رشد فکری­ خود را نشان ­دهید. ما رئیس جمهور را برای پیاده­ کردن قانون ­اساسی­جمهوری­اسلامی می­خواهیم از اين روی ­آن­ کس­که­ مسلمان نیست نمی­تواند از عهده این­کار بر بیاید. برادران و خواهران این یک ­وظیفه ­شرعی­است. در نظر بگیرید ببینید چه ­کسی ­را انتخاب ­می کنید.کسانی­که­رأی ­به­ قانون اساسی نداده اند و سازمان­ها و گروه­هایی­که ­اعلام­کردند ما به قانون ­اساسی رأی ­منفی­ می­دهیم حق­ کاندیدا شدن را ندارند، مگر نه­ این ­است که ­رئیس­ جمهور باید پیاده­کننده­ي ­این قانون­اساسی باشد. این­ چه­ صیغه­ای ­است که ­آن­کسی­که ­رأی ­منفی ­به ­قانون اساسی ­می دهد،کاندیدای ­ریاست ­جمهوری ­مي­شود؟ آن کس را انتخاب کنیدکه سابقه مبارزه ­اسلامی­اش زیادتر است.»[60]به ­دنبال ­اين کیهان در صفحه اول­ خود، تیتر زد که یک نامزد سرشناس ­احتمالاً از مبارزه کنار می­رود.»[61] ودرهمین حال سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی که درتقابل با مجاهدین خلق و درزمان حکومت دولت موقت شکل گرفته بود، به میدان آمد و طی اطلاعیه ای اعلام کرد:«...درانتخابات ریاست جمهوری نیز باید دقیقاً معیارهای اسلامی و قانون اساسی مصوب مردم و رهنمودهای امام رعایت شود. تنها کسانی از امکانات بیت المال برای معرفی خود می توانند سود ببرند و یا نامشان در لیست نامزدهای ریاست جمهوری ایران قرار گیرد که مسلمان بوده، حداقل درحد رئیس جمهوری یک مملکت اسلامی از مسایل اسلامی، و ایمان به این ایدئولوژی انقلابی بهره مند باشند. علاوه بر اینها سابقه درخشان مبارزاتی، گذشته ای روشن و افتخارآمیز داشته باشند. به قانون اساسی مومن و التزام قلبی وعملی به اصل "110 و 5 "یعنی ولایت فقیه داشته باشند. هرکسی که اندکی از این موارد بنیادی را کم دارد، بی شک می بایست از لیست کاندیداها تصفیه شود...»[62]بعد از این مهندس میرسلیم معاون سیاسی ـ اجتماعی وزارت ­کشور نیز در تماسی ­با خبرنگار کیهان ­اعلام­ کرد:«...تاکنون طومارهای فراوانی­ در اعتراض به نامزدی مسعود رجوی­ کاندیدای­ سازمان­مجاهدین ­خلق ­ایران ­به وزارت­ کشور رسیده ­است. در این­ طومارها ذکر شده است­ که­ چگونه ­به افراد و گروههایی ­که ­به­ قانون ­اساسی ­رأی ­نداده­اند اجازه شرکت ­درانتخابات­ ریاست­جمهوری ­داده ­می­شود و اساساً شرکت در انتخابات ­ریاست ­جمهوری­که ­در کادر قانون ­اساسی­ می­باشد با وجود رأی ­ندادن به ­آن ­غیر منطقی ­و متناقض ­است. نظیر این اعتراضات به­ کمیسیون بازرسی ­انتخابات نیز رسیده است؛ مهندس ­میرسلیم در جواب­ این ­سئوال ­که­آیا وزارت ­کشور در این مورد تصمیمی اتخاذ کرده است یا خیر؟ اظهار داشت رسیدگی ­این­امر به ­عهده ­کمیسیون ­بازرسی ­انتخابات است و احتمالاً تا بعدازظهر امروز نظر این ­کمیسیون اعلام خواهد شد.»[63]سازمان ­مجاهدین­ خلق به ­دنبال ­این­ موضع­گیر­ی آقای میرسلیم یک توضیح برای­کیهان ارسال­کردند که­ متن آن از این ­قرار بود:« دیشب ­سخنگوی ­ستاد انتخاباتی مجاهدین ­خلق ­در رابطه ­با خبری­که از قول­ معاون وزارت کشور در یکی از روزنامه­های ­عصر دیروز در صفحه دو چاپ­شده بود توضیحی به ­این شرح در اختیار کیهان قرار داد؛ ضمن تماسی­که با آقای ­میرسلیم در این رابطه­ گرفته ­شد به ­اطلاع ­ایشان­ رسید که: اولاً کاندیداتوری برادر مجاهد ما بر اساس ­قانون انتخابات نخستین دوره ­ریاست ­جمهوری ­اسلامی ­ایران ­مصوب­ شورای ­انقلاب ­صورت­ گرفته ­است و مراحل قانونی خود را در وزارت کشور نیز قبلا طی نموده ­و علیهذا از جانب ­این وزارتخانه نمی­تواند محل ­هیچ ایرادی باشد. ثانیاً هنوز هیچ ­کمیسیونی ­به ­نام کمیسیون نظارت ­بر انتخابات ­چنان ­که­خبرنگار روزنامه ­کیهان استنباط نموده ­در رد یا قبول کاندیداتوری برادر مجاهد ما، كه از قول ­آقای­ مهندس ­میرسلیم به ­آن ارجاع داده است، وجود ندارد و تنها کمیسیون نظارت بر تبلیغات وجود دارد که ­آن نیز فقط در رابطه ­با تبلیغات رادیو و تلویزیون تصمیم می­گیرد. ثالثاً هرگونه فشار سیاسی، له ­یا علیه هرکاندیدا قاعدتاً نبایستی، باعث شود که از قول یک ­مقام مسئول و بی­طرف بیاناتی ­علیه ­یا له­ کاندیدای مزبور عنوان گردد. آقای میرسلیم ضمن تأیید مطالب فوق وعده­ کردند که پس ­از مطالعه ­خبر خبرنگار روزنامه مزبور توضیحات ضروری را متعاقباً اعلام نمایند.»[64]به دنبال این جوابیه مجاهدین خلق به کیهان این روزنامه در شماره فردای خود، توضیح­ داد: در شماره ­دیروز عبارت ­صحیح "کمیته نظارت ­بر تبلیغات انتخابات" بود که متاسفانه کلمه"تبلیغات‌" از قلم ­افتاده ­بود.»[65]در همین حال به ­مناسبت 28 صفر 1400 هجری­قمری، سالروز رحلت­ حضرت ­ختمی مرتبت پیامبر اسلام (ص) و همچنین سالروز وفات حضرت امام­ حسن­ مجتبی(ع) دومین­ پیشوای ­عالم­ تشیع، به­ دعوت فداییان اسلام در تهران تجمعی ­در میدان خراسان ­در جنوب ­شهر بر پا شد. در این ­تجمع ­فاطمه ­نواب ­صفوی(دخترسید مجتبی میرلوحی معروف به نواب ­صفوی )، سید جواد واحدی(برادر سید عبدالحسین­ واحدی)، سید محمد واحدی ­و مهدی ­طهماسبی(فرزند خلیل طهماسبی ) و مهدی خدایی، در رابطه ­با شهادت فداییان ­اسلام سخنانی ­ایراد کردند. سپس­ حسین ­شمسایی ­اشعاری قرائت کرد و به­ دنبال­آن، حجت الاسلام معادیخواه ­در رابطه ­با مسائل ­انقلاب ­و اهمیت 28صفر، و در پایان حجت الاسلام هادی غفاری قطعنامه 12ماده­ای راهپیمایی ­را که ­با تکبیر شرکت کنندگان مورد تأیید قرارگرفت، قرائت ­کرد که مهمترین بندهای ­آن ­در رابطه ­با کاندیداهای ریاست ­جمهوری ­از این ­قرار بود:« 1- حذف ­اسامی‌کسانی­که ­به قانونی اساسی­رأی نداده­­اند از لیست ­کاندیداهای ­ریاست جمهوری.5- ملت ­ایران­ حذف ­کاندیداهای فاقد صلاحیت ریاست جمهوری ­ایران ­و جدا کردن ­آنها از مردان شریف و پاکدامن ­و مومن به ­انقلاب ­اسلامی را تایید می نماید و توطئه­پلید آنها را که به ­قانون اساسی ­اعتماد ندارند ولی ­خود را نامزدمی­کنند ­به ­شدت محکوم می نماید.»[66]شورای مرکزی ­فداییان ­اسلام ­به ­این­ هم ­اکتفا نکرد و نامه­ای ­هم به ­شورای ­انقلاب نوشت که متن آن ­از این­ قرار بود:« هوالعزیز. شورای انقلاب ­اسلامی­ایران. از آنجا که ­مسئله ­انتخاب ریاست ­جمهوری ­از اهم­ ارکان­ تشکیل­ حکومت ­اسلامی ­ایران ­بوده­و ملت ­مسلمان ما در این ­لحظات ­حساس ­در پی­تعیین ­سرنوشت خود می­باشد و نظر به اینکه­با کمال ­تأسف ­ملاحظه­ می­شود هنوز عناصر ناباب و شناخته ­شده­ که ­حتی­کار دشمنی ­با انقلاب ­اسلامی ­ایران ­و رهنمودهای رهایی­بخش ­رهبر معظم ­انقلاب ­و اراده­ ملت­ مسلمان ایران را به­ تحریم ­رفراندوم ­قانون ­اساسی­ جمهوری ­اسلامی رساندند. در صف نامزدهای ریاست ­جمهوری ­به فعالیت و انحراف افکار خواهران ­و برادران ­مشغولند. هیچ ­مقام ­و نیروی ­بازدارنده در فکر جلوگیری ­از دسأیس­ این­ دشمنان ­اسلام ­و ایران نیست. سازمان ­فداییان ­اسلام بنا به­احساس ­مسئولیت ­بنام ­حفظ ­اساس انقلاب و جمهوری ­اسلامی ­ایران ­از شورای ­انقلاب­اسلامی ایران­ خواستار است با اتخاذ تصمیم فوری، عدم صلاحیت این نامزدهای ­بی­هویت­و ناصالح را اعلام و به ­خواست برحق ­ملت مسلمان ­ایران پاسخ مثبت بدهد چنانچه تا آخرین­ساعت­ روز یکشنبه 30دی­ماه 1358شورای انقلاب­ تکلیف ­شرعی ­و قانونی خود را با صراحت ­و قاطعیت ­کامل ­در این­ مورد حیاتی ­انجام ندهد، سازمان ­فداییان ­اسلام ­وظایف ­خطیر خویش را نسبت به ­این موضوع به ­مرحله ­اجرا می­گذارد. به‌یاری خدای ­توانا.»[67]روزنامه­ کیهان در همین رابطه هم، گزارش ­داد که:« تظاهرات گسترده­ای با شرکت ­میلیونها نفر از اقشار مختلف­ مردم در شهرهای سراسرکشور بر پا شد و سخنرانان مردم را به وحدت و یکپارچگی دعوت کردند و درقطعنامه های راهپیمایی این روز ‌به شركت موثر در انتخابات­ رياست‌ جمهوري و حذف نام ‌كساني كه ‌به قانون­اساسی رأی نداده اند،آمده بود.»[68]به دنبال این حجت الاسلام هادی غفاری که یکی از دشمنان قسم خورده ی مجاهدین خلق بود، و درآرزوی دیکتاتوری روحانیون[دیکتاتوری ملاتاریا] به رهبری آیت الله خمینی به سر می برد به عنوان سخنران پیش از خطبه های نمازجمعه تهران سخنانی برعلیه مجاهدین خلق و شرایط کاندیداها ایرادکرد و آیت الله منتظری که برای تودیع امامت نماز جمعه تهران به حجت الاسلام سید علی خامنه ای حاضر بود، نیز طی سخنانی از تربیون نماز جمعه در رابطه با انتخابات ریاست جمهوری گفت:«...درشرایط فعلی رئیس جمهور چنانچه درقانون اساسی خوانده اید باید شخصی باشد از رجال مذهبی، پای بند و عالم به مذهب و از رجال سیاسی باشند یعنی آشنا به سیاست روز، مدیر و مدبر و با تقوا و مومن و معتقد به مبانی جمهوری اسلامی باشد. آقایان توجه داشته باشند که مهمترین مبنای جمهوری اسلامی ایران قانون اساسی این جمهوری است. برای اینکه رئیس جمهور براساس این قانون اساسی باید انتخاب شود وجمهوری اسلامی ایران اساسش همین قانون اساسی است که ملت مسلمان ایران با اکثریت قاطع به آن رای مثبت داده اند. بنابراین در درجه اول بایستی رئیس جمهور معتقد به قانون اساسی و درصدد اجرای قانون اساسی باشد، این مسئله ای است که همه باید توجه داشته باشند...»[69]
مجاهدین ­خلق در این ­آشفته بازار، در رابطه با تظاهرات سراسری[28 صفر] در ایران و نامه فداییان ­اسلام به­ شورای انقلاب و سخنان آیت الله منتظری و...یک ­نامه ­به ­حجت­الاسلام­ خوییني­ها نوشت­ که ­مفاد آن از این قرار بود: بسم الله­الرحمن­الرحیم. جناب آقای ­موسوی خویینی، سرپرست محترم ­کمیسیون نظارت ­بر تبلیغات ریاست جمهوری، محترماَ برغم رهنمودهای ­صریح ­امام خمینی، مبنی ­بر رعایت ­اخلاق ­اسلامی ­در امر انتخابات و همچنین نفی هرگونه هتاکی به کاندیداها درانتخابات، درقطعنامه راهپیمایی ­سالروز وفات پیامبر (ص)و امام­ حسن ­مجتبی(ع)کاندیدای ­سازمان­ مجاهدین تلویحاً به­ توطئه­ای ­پلید تعبیر شده و در راديو و تلویزیون نیز منعکس­گردید، با توجه ­به ­مسئولیت ­شخص­شما در امر تبلیغات، بی طرفی­ و رعایت ­شرایط اسلامی ایجاب ­می­کند که ­از شما تقاضا کنیم:1- مقرر نمایید، متن ­حاضر دراخبار رادیو و تلویزیون ­قرائت گردد.2- در مورد توطئه انتسابی ­تلویحی ­به ­سازمان ­مجاهدین­ خلق ­ایران ­تحقیقات ­مقتضی ­صورت ­گیرد.3- نسبت به ­این ­اتهام ناجوانمردانه، از همین طریق نیز اعلام­ جرم نموده ­و پیگیری ­آن­ را توسط شخص جنابعالی خواستاریم، به ­ویژه­ که ­کاندیداتوری مسعود رجوی ­پس از تمامی ­پرس­وجوها و تحقیقات­و مشورت­های ­لازم ­از عالی­ترین ­مسئولین ­مملکتی ­صورت ­گرفته ­و حتی در همین­ رابطه دو بار مسئولان سازمان به قُم نیز مسافرت ­کرده­اند که­ شرح­ متن ­آن­ عنداللزوم ­از طریق ­وسائل­ارتباط جمعی، به ‌اطلاع ­همه خواهد رسید؛ همچنین­ سازمان ­مجاهدین ­خلق ­ایران بار دیگر همچنان ­که در جوابیه ­کاندیدای ­ما مندرج در روزنامه مورخ 26دیماه­ جمهوری اسلامی­تصریح ­شده ­است، تکرار می­کند که ­اگر مقامات ­مسئول کاندیدایی نامزد انتخاباتی ما را، اکنون بر خلاف ­قوانین­ مصوب تلقی­ می­کنند به ­مجرد اعلام ­رسمی ­این­ مطلب ­انصراف خود را اعلام­ خواهیم نمود. با تشکر...»[70]در این­ شرایط­ نفس­گیر برای­ سازمان­ مجاهدین ­خلق، وزیركشور حجت­الاسلام هاشمی ­رفسنجانی ­در پاسخ ­کیهان ­تأکید کرد که:«...از نظر وزارت ­کشورکسانی­که­ حذف شدنی بودند قبلاً حذف­ شده­اند و آنها که ­در لیست ­این ­وزارتخانه ماندند اجازه­ فعالیت ­انتخاباتی­ دارند و در موارد بعدی ­تنها امام­ می تواند اظهارنظر کند.»[71]درهمین ­حال ­خبرگزاری ­پارس(ایرنا فعلی)از قُم گزارش ­داد که:« امام ­خمینی ­رهبر انقلاب­اسلامی ­ایران ­دیروز به یک سئوال در مورد مساله­ انتخاب ­رئیس­ جمهور پاسخ ­دادند متن پاسخ امام­ که بسیار کوتاه ­ایراد شده ­است­ چنین ­است:«بسم الله
الرحمن الرحیم.کسانی­که­ به ­قانون­اساسی­ جمهوری ­اسلامی ­رأی مثبت نداده­اند صلاحیت ندارند رئیس ­جمهور ایران شوند. درسئوال مطروحه که ­کتباً تقدیم امام ­شده ­بود. نظر رهبر انقلاب ­اسلامی­ در باره ­صلاحیت کسانی که به قانون ­اساسی رأی نداده­اند به عنوان رئیس­جمهور احتمالی ­ایران استفسار شده بود.»[72]پس ­از این پاسخ آیت الله­خمینی ­به ­یک ­سئوال­که هیچ­گاه ­شخص یا اشخاص­ سئوال ­کننده ­آن، مشخص ­نشد، کیهان­ نوشت­ که:«کنار رفتن مسعود رجوی عضو کادر رهبری ­سازمان ­مجاهدین ­خلق که از سوی ­بسیاری ­از گروه­ها حمایت­ می­شد انتخابات ریاست ­جمهوری ­را، تغییر بنیادی­ داد.»[73]مجاهدین­ خلق ­پس ­از این ­فرمان! حُکم! و یا فتوای شرعی! آیت­الله­ خمینی­ اطلاعیه­ای ­رسمی ­انتشار داد و بدینوسیله ­انصراف کاندیدای خود را اعلام­کرد:«...سازمان­ مجاهدین­ خلق ­ایران متعاقب ­فرمایش ­امام ­خمینی ­مبنی بر نفی نامزدی کسانی که به قانون ­اساسی ­رأی ­مثبت نداده­اندکناره­گیری نامزد انتخاباتی­خود برادر مجاهد مسعود رجوی ­را به اطلاع عموم می رساند. به ­منظور روشن­ شدن ­افکار عمومی،‌ ناگزیر بایستی­ متذکر گردیم ­که­ سازمان ­ما از پیش­ تمام­ مراحل و تحقیقات و مشورت­های لازم را در سطوح بالای ­مملکتی ­در رابطه ­با امکان­کاندیدایی برادر مجاهدمان ­طی ­نموده و ضمن آنها، به ­این نتیجه رسيده بود­ که نامزدی فردی­که با اعتقاد ­کامل به­ جمهوری ­اسلامی­ و دادن رأی مثبت به ­آن، در رفراندوم ­قانون اساسی ­شرکت نکرده و ­اکنون ­آماده­ است ­تا در چارچوب ­همان­ قوانین ­مصوب بکار بپردازد، از هرحیث بلامانع است. مطلبی که ­اکنون با ابراز نظر اخیر امام­ دیگر موضوعیت ندارد.کما اینکه مشروح وضعیت خود را چه به ­طورشفاهی و چه بطورکتبی در اختیار وزارت­ کشورگذاشته­ و منتظر شدیم تا در صورتی­که با نامزدی ما موافقت شود، راساً ازجانب وزارت­کشور اعلام گردد. مدارک ­کتبی ­مورد بحث عبارتند از فتوکپی شناسنامه کاندیدا، بدون ­مهرشرکت ­در رفراندوم قانون ­اساسی؛ تصریح کاندیدا براینکه ­با اعتقاد کامل به ­جمهوری­اسلامی درکادر قوانین مصوب­ آماده نامزدی ­است ­و یادداشتی­ خطاب ­به ­معاونت وزارت ­کشور مبنی ­برتقاضای ­اعلام نکردن نام­کاندیدای ­ما (قبل ­از بررسی­های لازم­ قانونی ­توسط­کلیه­ مقامات ­و مراجع­ مسئول به شرحی ­که ­جناب­ آقای وزیر کشور در جریانش بودند)...نکته مهمتر اینست که ضمن تشکر بی پایان از مجموع حمایت راستین و مردمی که نسبت به سازمان و کاندیدای ما در سراسرکشور ابراز شده است و به ویژه تشکرانقلابی در قبال یکصدتن مجروح و صدها مضروب دیگری که در گوشه وکنار کشور ضمن تبلیغات به نفع ما صدمه دیده اند از همه هموطنان به ویژه نیروهای انقلاب و هواداران خود تقاضا می کنیم که حداکثر آرامش و بُردباری انقلابی را نشان داده و خدای ناکرده به کوچکترین کاری که برخلاف موازین مردمی و انقلابی باشد، اقدام نکنند، بهمین منظور هیچگونه راهپیمائی و یا تحصن و اعتصاب و امثالهم را در این شرایط روا ندانسته و آرزومند برگزاری هر چه آرامتر انتخابات هستیم...از طرف دیگر از آنجا که غیر منتظره نیست که پس از فرمایش امام خمینی عده ای به منظور برهم زدن آرامش عمومی و اخلال در انتخابات به هرگونه تحریکات اقدام کنند، علیهذا از رهبری انقلاب تقاضا داریم که سفارشات لازم و ضروری را چه برای رادیوتلویزیون و چه برای مواقع تجمع عمومی، برای ممانعت از زمینه سازی اخلال گرانه تاکید فرمایند. درهمین رابطه اجازه می خواهیم تا از جانب خود و همه هوادارانمان در سراسرکشور سئوالی را به شرح ذیل به محضر امام تقدیم نموده و آرزوی پاسخ دادن به آن را بنمائیم، تا اولاً اذهان عمومی روشن شود و ثانیاً راه هرگونه اخلالگری و ایجاد تشنج از جانب مغرضین بسته گردد. سئوال:
بسم الله الرحمن الرحیم. حضرت آیت الله العظمی امام خمینی رهبر انقلاب. مستدعی است روشن فرمائید که آیا برخلاف قوانین مصوب کشور و مجریان قانونی آنها، هیچ حمله و هجوم و مزاحمتی به شعبات و مراکز و اعضاء و هواداران مجاهدین خلق ایران مجاز است یا خیر؟...»[74] واین پرسش از آیت الله خمینی، دو روز بعداز شهادت یکی از هواداران کارگر مجاهدین خلق بنام عباس (ابوالفضل]عمانی در تهران بود که درحال چسباندن پوستر تبلیغاتی کاندیدای مجاهدین خلق مورد تهاجم چماقداران قرار گرفت وباضربات چماق جمجمه اش خُرد و دربیمارستان براثرجراحات وارده جان می دهد واین اولین شهید مجاهدین درفازسیاسی درنظام جمهوری اسلامی بود. به­ دنبال ­این ­­ سخنگوی ­مجاهدین­خلق­ طی ­تماسی تلفنی ­با کیهان اعلام کرد که:« دربرابر انبوه­ سئوالات ­تلفنی، کتبی­ و شفاهی ­در رابطه ­با موضع­ مجاهدین ­خلق­ در انتخابات ­چنانچه ­که در اعلامیه دیروز مستتراست پس ­از کناره­گیری ­کاندیدای ­مطلوب ­ما طبعاً دیگر در این­ مرحله­ موجبی برای­ شرکتمان ­در انتخابات ریاست جمهوری باقی ­نمی­ماند. همچنین ­ضمن ­تشکر مجدد از میلیون­ها هموطن ­ارزنده­ای ­که نسبت به برادر مجاهد مسعود رجوی ابراز اعتماد نموده­اند بایستی­ مجدداً تاکیدکنیم­که­ دیگر هیچگونه ­رأی ریختن به نام ­مسعود رجوی به صندوقها موردی ندارد و به خصوص یادآور می­شویم­ که ­این­کار صرفنظر از غیر اصولی ­بودن ­آن می­تواند از جانب مغرضین به ­انحاي ­مختلف مورد سوءاستفاده قرارگیرد .»[75]و مسعود رجوی­کاندیدای­ مجاهدین ­خلق ­هم ­در"پیام ­به­ خلق" از کارگران، دهقانان، سربازان و پرسنل انقلابی ارتش، اصناف، کارمندان شریف، ورزشکاران وقهرمانان گرامی، اقشار آگاه و روشنفکر، استادان، دانشجویان، طلاب و دانش آموزان عزیز، هموطنان ارجمند کلیمی، مسیحی و زردشتی، ملیت های ستم زده کُرد و تُرکمن و بلوچ و عرب، نیروهای انقلابی، احزاب، سازمانها، انجمن ها، جمعیت ها و شوراهای اصیل مردمی، شخصیت های مذهبی، سیاسی و فرهنگی عالیقدر...تشکر و قدردانی کرد و درهمین رابطه نوشت:«...کاش می توانستم تنها قطره ای از دریای صمیمانه محبت ها و اعتماد شما را پاسخگو باشم...اما، اکنون بیش از هرچیز به سرنوشت انقلابی می اندیشم که یکی از بزرگترین مسئولیت های خطیر و تاریخی خود را به دوش من و سایر خواهران و برادرانم گذاشته است...البته هر اعتراض در جوهر خود حاکی از یک آرمان است و آرمان ما اسلامی است. انقلابی بامضمون رهائی بخشِ ضداستبدادی، ضداستعماری و ضداستثماری. بله، نسل ما با اعتراض آغاز کرد و با آرمان به شهادتگاه شتافت...پس اگر انتقادی می کنیم یا اعتراض، به منظور تحقق همین آرمانها در قالب مکتبی است که از آغاز، بدلیل ناخرسندی مداومش از هرگونه کجی و نابخردی مذهب اعتراض نام گرفته است. یعنی اسلام راستین. بله ما، اعتراض می کنیم که: چرا برغم همه ی راهپیمائی ها و شور و شعارها و روزه گرفتن ها هنوز کلیه ی روابط و قراردادهای امپریالیستی افشاء و الغاء نشده است؟ چرامفاد پیام تاریخی امام، درباره حقوق همه ملیت ها محقق ناشده مانده؟ چرا شوراهای واقعی که صدها بار برنقش اساسی آنها از جانب پدر[آیت الله طالقانی] تاکید شده، تشکیل نمی شود؟...البته من در رفراندوم قانون اساسی شرکت نکرده بودم. اینهم چیز پوشیده ای نبود. اما نه از موضعی انحرافی، بلکه بدلیل هرچه بیشتر و انقلابی تر و اسلامی تر خواستن. به همین دلیل باز هم در اجرا و عمل هرآنچه که بود وتصویب شده بود خود را بهیچوجه ناصادق و دوگانه نمی دانستم. گمان می کردم که اگر اشکالات و کمبودها و هر عیب دیگری هم که هست و فی الواقع حقیقت دارد؛ باز درعمل صادقانه آشکار شود، هیچ دسته و گروه و صادقی منکر تکمیل و یا تصحیح آنها نخواهدشد...ماهنوز نمی دانیم که چگونه می شود رادیوتلویزیونی که از خواندن یک سطر اطلاعیه ما اباء دارد یا برای مختصر برنامه انتخاباتی من ابتدا مصاحبه استنطاق آمیز بعمل می آورد؛ این چنین به سادگی دراختیار سایرین قرار می گیرد. آنهم درایام انتخابات و تازه بعد از تصریح امام برعدم هتاکی بر کاندیداها...!بهرحال، سوگند مرا به سوگند محمدرضای خائن تشبیه نمودند، برچسب زندیق و منافق و ساواکی و اجنبی پرست زدند و گاه خواستار اعدامم شدند. صدها تن از خواهران و برادرانم را مجروح و مضروب کردند...آیا این است حُرمت جماعت و جمعه و عید و عزا؟ آیا این ایام اسلامی موعد تفرقه و فصلند؟ یا میعاد پیوند و وصل؟...»[76]
دراین شرایط حذف­ کاندیدای­ مجاهدین ­خلق، باعث شد نیروها و افرادی به­ آن اعتراض کنند. سازمان ­چریک­های ­فدایی ­خلق­ در­ همین ­رابطه اطلاعیه­ای­منتشر ­کرد­ که­ فرازهایی ­از ­آن ­چنین بود:«­...در شرایطی­که مبارزه ­پیگیر مردم ما ­علیه ­امپریالیسم ­و ­پایگاه ­داخلی ­آن هر روز عمق ­بیشتری ­می­گیرد­ و ضرورت ­وحدت ­نیروهای ­انقلابی پیوسته ­بیشتر می­شود، اطلاعیه آیت­الله ­خمینی ­درباره ­عدم صلاحیت­کسانی­که ­به ­قانون ­اساسی ­رأی ­نداده­اند، عملاً ­راه­ را ­بر­ شرکت ­مسعود ­رجوی در­انتخابات ریاست ­جمهوری ­می بندد...وقتی ­انقلابیونی ­که­ در ­شکنجه­گاهها ­و میدانهای ­اعدام ­و ­در ­راه ­آرمان­های ­خلق­ جان باختند ‌و همواره شهادت ­را­ با ­آغوش باز پذیرا بودند، نا صالح ­اعلام ­می­شوند، بدون­ تردید راه ­برای ­یکه­تازی ­دشمنان ­مردم ­و تضعیف صفوف ­نیروهای ضد ­امپریالیسم هموار می­شود.»[77]جبهه دموکراتیک ­ملی ­ایران ­هم ­اعلام­ کرد:« ­به ­علت­ حذف ­کاندیداتوری مسعود ­رجوی ­برای انتخابات ­ریاست جمهوری­ در این انتخابات شرکت ­نخواهد ­کرد.»[78]اتحاد ­ملی­ زنان­،­ نيز ­در­اطلاعیه­ای ­با ­اشاره به­ کنار­ رفتن مسعود رجوی نامزد مجاهدین خلق ­برای ­ریاست­ جمهوری ­اعلام ­کرد ­که ­به­ کاندیدای­ دیگری ­رأی ­نمی­دهد.»[79]آقای ابوالحسن ­بنی صدر(كانديداي رياست­ جمهوري)­ نیز در سخنرانی تبلیغاتی خود دراین مورد دراصفهان گفت:«... اینکه می گویند حذف کاندیداهابرای این است که زمینه رابرای ریاست جمهوری من فراهم کنند یک دروغ است. وقصدکسانی که دست به این کارها می زنند این است که بااین شایعات مراخراب کنند تازمینه رابرای خودشان فراهم کنند. اماآنها اشتباه می کنند، واقعیت این است که به استثنای مسعود رجوی کاندیداهای دیگر کوچکترین پایگاهی درمیان ملت نداشتند. آنها خودشان هم نمی دانستند که چرا کاندیداشده اند...»[80]
چون ­موج سئوالات ­و اعتراضات ­به ­حذف ­کاندیدای ­مجاهدین ­خلق، در بین ­افراد، شخصیت­ها،گروه­ها، سازمان­ها، واحزاب فزونی گرفت، حجت­الاسلام­ هاشمی رفسنجانی ­در رابطه ­با سئوال ­خبرنگار کیهان­ که:« بسیاری ­از گروهها معتقدند،که ­کنار رفتن کاندیدای ­سازمان مجاهدین­ خلق ­ایران ­باعث ­از هم ­پاشیدگی ­برخی ­از گروهها می شود؛ در حالی که ­اگر در میدان ­مبارزات­ می ماند، حداقل ­این‌که گروههای­مختلف­ در سراسر کشور وظیفه­ خود می­دانستند که ­در این ­شرایط ­حساس ­با شرکت ­فعال خود در امر انتخابات ­به ­تشکل هر چه­بیشتر نیروهای ­راستین ­کمک­ کنند، در این ­زمینه­ نظر شما چیست؟
رفسنجانی:« توضیح ­اینکه سئوالات ­زیادی ­در این خصوص از امام شد و امام ­همانطور که­ در جراید نیز منعکس ­شد اظهارنظر کردند و ملت ­ایران­ همگی ­به ­این امر معتقدند که نظر امام "قانونیت" دارد.
س:گفته ­می­شود که ­آنها پيش ­از اینکه ­به ­انتخاب ­کاندیدا بپردازند به ­قُم­ مسافرت کردند و از مقامات ­مملکتی ­در این زمینه نظرخواستند؟
رفسنجانی:« مسئله ­آقایون ­به ­خصوص ­با­ امام ­مطرح ­نشده ­بود. هم ­چنانکه آنها نیز این ­مسئله ­را گفته­اند­ که ما موفق­ به دیدار امام­ و ­تبادل نظر نشده­ایم.»[81]
دراین حال اگر عملکرد رهبرانقلاب آیت الله خمینی درقبل و یک سال بعداز پیروزی انقلاب را، دررابطه با اپوزیسیون، آرمانها و آرزوهای نسل اول انقلاب[آزادی و عدالت]رابعداز 36سال بادیدگاهی واقع بینانه بازخوانی وبازنویسی دوباره کنیم. درهمان نگاه اول متوجه می شویم که آیت الله خمینی، درآن مقطع زمانی به اپوزیسیون اعتقادی نداشت و آنان را دشمن می دانست و به دنبال آن عهدوپیمان[سخنان و مکتوبات] خودرابامردم ایران[نسل انقلاب] و خلق های دربند آن از یاد برد و تمام ارزشهای دین اسلام و مذهب تشیع علوی را فدای عطسه بزی [حکومت]بقول امام علی (ع)نمود. سرانجام هم باید دانست که ایشان در118 روزی که درپاریس ساکن بود، حداقل بیش از ده بار قیدکرد که: علما خود حکومت نخواهندکرد...کرارا گفته ام نه میل و رغبت من، نه سن[78 سالگی] و موقعیت من، اجازه چنین چیزی رانمی دهد و...نه من و نه روحانیون اطرافم خواهان صدارت و حکومت نیستیم و کارمان ارشاد وهدایت است...شوربختانه ایشان بعدازپیروزی انقلاب، ماده ی اول اساسنامه شورای انقلاب مصوب خودراکه آخرین هدف شورای انقلاب را"ایجادحکومت جمهوری دموکراتیک اسلامی" بود، به هیچ انگاشت و آنراتبدیل به "جمهوری اسلامی نه یک کلمه بیشتر ونه یک کلمه کمتر" نمود. و به دنبال آن تشکیل مجلس موسسان را که درحُکم مکتوب خود به شورای انقلاب و دولت موقت و در سخنان خود بارها وعده آن را داده بود، بخاطرتحمیل حکومت خود"ولایت فقیه" برمردم ایران آن را نیز به مجلس خبرگان تغییرداد و درآخر هم سخنان و حُکم مکتوب خود را دررابطه با اولین انتخابات ریاست جمهوری درایران"اینجانب امرصلاحیت و انتخاب رابه ملت واگذارنمودم که خود سرنوشت خویش را تعیین کند..."رابه هیچ انگاشت و عهد وپیمان خود را با ایرانیان فراموش کرد و خط بطلانی بر آزادی و خردجمعی ایرانیان درانتخاب اولین رئیس جمهور برای ایران فردا کشید.[82]
در پايان اين پروژه براي ملت ايران و در آن شرايط زماني و مكاني اگر آمار رسمی دولت موقت به نخست وزیری مهندس مهدی بازرگان را در رابطه با تعدادشرکت کنندگان دررفراندوم جمهوری اسلامی(آری یا نه) راقبول داشته باشیم، یعنی:« 20 میلیون و288 هزار و 21 نفر [83] و آن رامبنا قرار دهیم. درسومین انتخابات درنظام جمهوری اسلامی، یعنی اولین انتخابات ریاست جمهوری اسلامی درایران، باز براساس آمار دولتی و رسمی:« 14میلیون و 146 هزار و 622 نفر [84] درمجموع 5 ميليون و 882هزار و199 تن ازافراد، شخصیت ها،گروه ها،سازمان ها و احزابِ به طور نسبي آگاه و بالنده ايران زمين که درتهران ومراکز استان ها وشهرستان ها وشهرهانقشی اساسی درپیروزی انقلاب ضداستبدادی مردم به عهده داشتند و درایده وآرمان های خود خواستار ايرانی، آزاد، آباد و سربلند بودند، چون به "توهم!" يا "توطئه!" و يا به "واقعيت!" آزادي و استقلال خود را در اولین انتخابات ریاست جمهوری برباد رفته می دیدند دراین انتخابات شركت نكردند و...

___________________

[1] کیهان 24/11/1357 ص6
[2] مراجعه کنید به "چهره ی پنهان مهربانوان میهن"(8) واکنش دولت موقت و دیدگاه اپوزیسیون دررابطه باحجاب شرعی(اجباری) و مطالبات زنان از نگارنده، منتشر در سایت عصرنو
[3] کیهان 29/12/1357ص 4
[4] کیهان8/1/1358ص 3
[5] کیهان 11/1/1358ص 2
[6] اطلاعات 27/1/1358 ص1
[7] کیهان 1/2/1358 ص2
[8] کیهان 8/2/1358 ص2
[9] معروف ­به "­سيكو" مهندس­برق­و همرزم مجاهد شهید مهدی رضایی­، درسال 51 دستگیر و به­ حبس ­ابد محکوم ­گردید و پس ­از 7 سال تحمل ­اسارت در زندان، در سال 1357 از زندان آزاد شد؛ بعدازپیروزی انقلاب به ­جرم جاسوسی برای شوروی­ در تهران دستگیر شد. سرانجام هم به نوشته روزنامه ‌اطلاعات[25/10/1359]در دادگاه ‌ويژه ­انقلاب ­اسلامي ­مركز پس از استماع ‌دفاعيات ‌مُتهم ­و تفهيم ‌اتهام ‌به ‌ده­ سال ­زندان ‌محكوم شد...»و پس از 30 خردادسال 60 یعنی در 4 مرداد سال 60 در زندان اوین تیرباران شد.
[10] اطلاعات 3/3/1358 ص 12
[11] اطلاعات 5/3/1358 ص 8
[12] کیهان2/5/1358ص12
[13] به کتاب نگارنده از پیروزی تا استحاله!! قیام یا انقلاب 57!؟ مراجعه شود.
[14] مجاهد، نشریه مجاهدین خلق ایران، سال اول ـ شماره 7ـ دوشنبه 20 مهرماه 1358 ص1
[15] کیهان 29/5/1358ص 1
[16] کیهان 1/6/1358ص12
[17] کیهان 1/6/1358ص12
[18] مجاهد ـ نشریه مجاهدین خلق ایران ـ سال اول ـ شماره 10 ـ دوشنبه 21 آبان ماه 1358 ص10
[19] مجاهد ـ نشریه مجاهدین خلق ایران ـ سال اول ـ شماره 10 ـ دوشنبه 21 آبان ماه 1358 ص 2
[20] مجاهد ـ نشریه مجاهدین خلق ایران ـ سال اول ـ شماره 11 ـ 28آبان ماه 1358ص1
[21] مجاهد ـ نشریه مجاهدین خلق ایران ـ سال اول ـ شماره 12ـ دوشنبه 5 آذرماه 1358 ص1]
[22] مجاهد ـ نشریه مجاهدین خلق ایران ـ سال اول ـ شماره 16 ـ سه شنبه 2 دیماه 1358 صص 1و12 و اطلاعات 1/10/58 ص 12
[23] کیهان 15/8/1358 ص1
[24] اطلاعات 1/10/1358 ص10
[25] مجاهد ـ نشریه مجاهدین خلق ایران ـ سال اول ـ شماره 18 ـ سه شنبه 18 دیماه 1358 صص
[26] مجاهد ـ نشریه مجاهدین خلق ایران ـ سال اول ـ شماره 18 ـ سه شنبه 18 دیماه 1358 ص 1و2
[27] مجاهد ـ نشریه مجاهدین خلق ایران ـ سال اول ـ شماره 19 ـ سه شنبه 25 دیماه 1358 ص 8و 9و 10
[28] کیهان 17/10/1358 ص 2
[29] کیهان 18/10/1358 ص 2
[30] کیهان 20/10/1358ص2، کیهان20/10/1358ص2، کیهان21/10/1358ص2، کیهان20/10/1358ص2، کیهان 20/10/1358ص2، کیهان 24/10/1358ص12]، کیهان 24/10/1358ص12، اطلاعات 20/10/1358ص2، اطلاعات 20/10/1358ص2، کیهان 24/10/58ص12، کیهان 24/10/58ص12، ‌اطلاعات 20/10/1358ص2 مطالعه شوند.
[31] مجاهد ـ نشریه مجاهدین خلق ایران ـ سال اول ـ شماره 19 ـ سه شنبه 25 دیماه 1358 ص 10
[32] کار ـ سازمان چریکهای فدائی خلق ایران ـ سال اول ـ شماره 42 ـ چهارشنبه 26 دی 1358 ص 5
[33] کیهان 23/10/1358ص2
[34] کیهان 29/10/1358ص12
[35] اطلاعات 20/10/1358ص2
[36] کیهان 26/10/1358ص2
[37] کیهان 22/10/1358ص2
[38] کیهان 22/10/1358ص4
[39] کیهان 22/10/1358ص2
[40] کیهان 29/10/1358ص 12
[41] کیهان 29/10/1358ص12
[42] کیهان 30/10/1358ص3
[43] کیهان 29/10/1358ص 12
[44] کیهان 30/10/1358ص2
[45] کیهان20/10/1358ص2
[46] کیهان 25/10/1358ص5
[47] اطلاعات 24/10/1358ص3
[48] اطلاعات 24/10/1358ص1
[49] اطلاعات 30/10/1358ص2
[50] اطلاعات 18/10/1358ص2
[51] اطلاعات 18/10/1358ص2
[52] اطلاعات 23/10/1358ص2
[53] اطلاعات 23/10/1358ص2
[54] کیهان 22/10/1358ص2
[55] اطلاعات24/10/1358ص3
[56] نویسنده مبارز و متعهد و زندانی سیاسی نظام شاهنشاهی، متولد جویبار قائم شهر[شاهی]، بعدازپیروزی انقلاب به مجاهدین خلق پیوست وبافاطمه فرشچیان(فرزند استاد محمود فرشچیان مینیاتوریست مشهور ایران) ازدواج کرد که حاصل آن دوفرزند به نام های حنیف وگوهر، درسال 61 به اروپاآمد وبه دنبال آن درسال 65 به عراق رفت و درعملیات فروغ جاویدان(مرصاد)او و همسرش جان باختند.
[57] کیهان 25/10/1358ص2
[58] حقیقت ـ ارگان اتحادیه کمونیستهای ایران ـ شماره 55 ـ 2 بهمن 1358 ص 2
[59] اطلاعات 22/10/1358ص2
[60] کیهان 22/10/1358ص5
[61] کیهان 24/10/1358ص1
[62] اطلاعات 25/10/1358ص10
[63] کیهان 25/10/1358ص2
[64] کیهان 26/10/1358ص2
[65] کیهان 26/10/1358ص3
[66] اطلاعات 29/10/1358ص3
[67] کیهان 29/10/1358ص12
[68] کیهان 29/10/1358ص13
[69] کیهان 29/10/1358 ص 5
[70] اطلاعات 29/10/1358ص9
[71] کیهان 29/10/1358ص2
[72] کیهان30/10/1358ص2
[73] [کیهان30/10/1358ص2
[74] مجاهد ـ نشریه مجاهدین خلق ایران ـ سال اول ـ شماره 20 ـ سه شنبه 2 بهمن ماه 1358 ص 8و11
[75] کیهان1/11/1358ص12
[76] اطلاعات 1/11/1358ص2
[77] کیهان1/11/1358ص12
[78] اطلاعات 2/11/1358ص2
[79] اطلاعات یا کیهان 3/11/1358ص2
[80] روزنامه انقلاب اسلامی 3/11/1358 ص1
[81] کیهان 2/11/1358ص2
[82] به کتاب نگارنده از پیروزی تا استحاله!! قیام یا انقلاب 57!؟ فصل "آیت الله خمینی از ارشاد و هدایت تا صدارت و حکومت" مراجعه شود
[83] اطلاعات 15/1/1358 ص 1
[84] اطلاعات 9/11/1358 ص 2






















نظر شما؟

نام:

پست الکترونیک(اختياری):

عنوان:

نظر:
codeimgکد روی تصویررا اينجا وارد کنيد:

نظر شما پس از بازبینی توسط مدير سايت منتشر خواهد شد