اخباروگزارشات کارگری16اردیبهشت1394
- گزارش نشریه پیام سندیکا از جشن اول ماه مه
- جوانمیر مرادی : ویژگیهای روز جهانی کارگر 1394
- ویژه نامه روز جهانی کارگر، کانون مدافعان حقوق کارگر
- شاپور احسانی راد:سرکوب پنهان با دستمزدهای 712 هزارتومانی
- شکایت مجدد کارفرما از8 کارگر کارخانه سیمان سپاهان بدنبال برائتشان از اتهام اخلال در نظم
- پانزدهمین روز اعتصاب، 1000 کارگر نورد و لوله صفا
- اعتصاب شکنی در دهمین روز اعتصاب کارگران قطار شهری اهواز
- دو ماه بلاتکلیفی ۱۰۰ کارگر کارخانه قند کرج پس از تعطیلی موقت کارخانه
- منطق قراردادهای موقت و پیامدهای اجتماعی آن
- کارگران افغانستانی موجب بیکاری در ایران هستند؟
- اطلاعیه نهاد های همبستگی
درمحکومیت دستگیری فعالان کارگری و شعارهای فاشسبتی "خانه کارگر"در ایران و درپشتیبانی ازاعتراضات سراسری معلمان درهفدهم اردیبهشت ۹۴
- دستکاری وزارت کار درآمار حوادث کارسال1393
- شمار کارگران جان باخته حادثه قبلی پالایشگاه شازند به سه تن رسید/ آخرین وضعیت مصدومان حادثه دیروز
- مصدومیت کارگر شرکت بانتا آبیدر بدلیل ناامن بودن محیط کار
- مرگ دردناک کودک کاردراعماق چاه
- اعتراض شبانۀ شهروندان برزیل به دولت روسف با قابلمه و ماهی تابه
گزارش نشریه پیام سندیکا از جشن اول ماه مه
در کارخانه ایران خودرو، در چهار سالن کارگران با خرید شیرینی و پخش آن در اول ساعت کاری هر شیفت جشن روز کارگر را گرامی داشتند. با اینکه کارگران می دانستند که خانه کارگر راهپیمایی روزکارگر گذاشته است آن را نمایشی مسخره دانسته و یا در خانه ها ماندند و یا به مسافرت رفتند.
در کارخانه سایپا، پخش شیرینی و تبریک روزکارگر در موقع پوشیدن لباس به هنگام ترک کارخانه روی داد. بعضی از کارگران امیدواری کردند که روزکارگر سال آینده را بتوان بهتر و بصورت رسمی در داخل سالن ها با جشن و آواز همراه نمود. با اینکه امسال خانه کارگر با شور به ظاهر کارگری با حرارت از حق تظاهرات روز کارگر دفاع می کرد، کارگران سایپایی تصمیم به تحریم این تظاهرات گرفتند.
در کارخانه های زامیاد، مگاموتور، قطعات فولادی، جشن روزکارگر به همراه پخش شیرینی و جشن تولد حضرت علی ( روز مرد ) جشن گرفته شد.کارگران در این کارخانه ها در مورد تظاهرات خانه کارگر به مناسبت روز کارگر با بی تفاوتی برخورد کردند.
در کارگاههای قطعه سازی روز پنجشنبه کارگران قدیمی با بردن شیرینی و در بعضی از کارگاهها خود کارفرمایان اقدام به خرید شیرینی و پخش آن در میان کارگران نمودند. در این کارگاهها این پخش شیرینی همراه با خواندن آواز و رقص همراه شد. در یک کارگاه لولا سازی کارفرما با خرید شیرینی و دادن 200 هزار تومان پول به هر کارگر این روز را به آنها تبریک گفت.
متاسفانه در بیشتر کارگاههای کوچک از جشن روزکارگر خبری نبود و کارگران همچنان سخت مشغول کار و تلاش برای لقمه ای نان بودند. بسیاری حتا در این روزهای تعطیل به سرکار رفتند تا شاید بخشی از هزینه های زندگی را در این دو روز تامین کنند. کارگران حتا در مورد روز مرد می گفتند : کدام مرد؟ مردی که از تامین زندگیش عاجز است مرد نیست .
گروههای کوهنوردی کارگری که هر ساله توسط هیات کارگران کوهنوردی استانها این روز را جشن می گرفتند با خطاب و عتاب حراست ها مواجه شدند و از خیر برگزاری این روز گذشتند.
بعضی از گروههای کوهنوردی با رفتن به دامن طبیعت این روز را جشن گرفتند . در کرج یکی از این گروهها با تذکر نیروهای انتظامی مواجه شد.
اما آنچه متوقف نشدنی است برگزاری جشن روزکارگر توسط کوشندگان کارگری در باغها، کوهها، خانه هاست. امیدواریم که این جشن ها بهم پیوسته و در خیابانها و پارک ها و در میان مردم زحمتکش نمود پیدا کند.
روابط عمومی سندیکای کارگران فلزکارمکانیک
1394/2/12
جوانمیر مرادی : ویژگیهای روز جهانی کارگر 1394
روز جهانی کارگر، 11 اردیبهشت پشت سر گذاشته شد. آنچه که در روزهای منتهی به 11 اردیبهشت و خود روز یازدهم اتفاق افتاد، برآیند سالیان متمادی مبارزات و اعتراضات و در همان راستا پختگی و کارآزمودگی طبقه کارگر ایران علیه سرمایه داری بود. روز جهانی کارگر امسال کارگران حق طلب نشان دادند که امروز در چه سطحی از آگاهی طبقاتی قرار گرفته اند. در برابر تبلیغات نژاد پرستانه ، بر جهان شمول بودن حقوق انسانی انسانها تأکید گذاشتند و از انسانیت در برابر هر گونه تلاش برای تفرقه اندازی در صفوف انسانها تحت نام ملیت و قومیت دفاع کردند. دفاع از انسانیت اگر چه سالهای گذشته هم در قطعنامه های کارگران به مناسبت روز کارگر به صراحت و وضوح تمام بر آن اصرار ورزیده شده بود اما امسال نه تنها در قطعنامه تشکلهای کارگری برجسته تر بود، بلکه به شعار کارگران شرکت کننده در مراسم روز جهانی کارگر بدل شد. امسال، به همان نسبتی که در یک سال گذشته دامنه اعتصابات و تجمعات کارگران، معلمان و پرستاران نسبت به سالهای قبل گسترده تر شده بود، همین انتظار می رفت که اتفاق افتاد. پیوستن معلمان بازنشسته و معترض در مقابل مجلس به کارگرانی که به مناسبت روز جهانی کارگر در آن محل مراسم برگزار کردند و به دست گرفتن پلاکاردهای کارگران توسط معلمان یکی از جمله موارد جدید بود. معلمان به کارگران پیوستند چون مطالبات خود را در قطعنامه و شعارهائی که بر روی پلاکاردهای کارگران نوشته شده بودند، می دیدند. دیدند که خواست اکثریت عظیم جامعه از زبان کارگران جاری می شود. اعتماد و باور به طبقه کارگر به عنوان سخنگو و نماینده کننده خواست اکثریت جامعه، امروز به یک واقعیت تبدیل شده و این امر، جنبش قدرتمند کارگری را چند برابر قدرتمندتر خواهد کرد.
اگرامسال در روز 11 اردیبهشت کارگران ایران به دلیل فضای سنگین پلیسی نتوانستند مراسم مستقل خود را برگزار کنند، اما ما شکست نخوردیم. ما مؤلفه های زیادی برای اثبات پیشرویهایمان در عرصه مبارزه برای دست یابی به شرایط بهتر زندگی داریم. هزاران اعتصاب و تجمع کارگری، اعتصابات و تجمعات کم سابقه معلمان و پرستاران و مهمتر از آن گره خوردن مبارزات این بخشهای معترض به همدیگر، تبدیل شدن خواست افزایش دستمزد به مطالبه اصلی دربیشتر اعتصابات، بخصوص اعتصابات معلمان از جمله نشانه های قدرت گیری جنبش کارگری هستند. کارگران مجال برپائی مراسم گسترده روز جهانی کارگر را نیافتند چون شهرها و مکانهائی که احتمال تجمع و برگزاری مراسم در آنها می رفت به شدت با حضور گسترده نیروهای انتظامی و امنیتی، پلیسی شده بودند. علاوه بر آن از روزها قبل در آستانه روز جهانی کارگر نهادهای امنیتی اقدام به احضار و بازداشت وسیع فعالین کارگری به منظور ممانعت از برگزاری مراسم روز کارگر کردند.
خانه کارگریها هم که تحت فشارگستردگی اعتراض و نارضایتی توده ای کارگران به منظور مهار نارضایتی و به انحراف کشاندن اعتراضات ناچار به برنامه ریزی برای برگزاری مراسم فرمایشی روز کارگر کرده بودند، عمدا برای جلوگیری از حضور گسترده کارگران معترض و غیر خودی (غیروابسته به خانه کارگر) اطلاع رسانی نکردند. درنتیجه خانه کارگریها به دور از چشم توده کارگر معترض مجال اندکی یافتند تا با اقدامی شنیع و ضد انسانی پرچم تفرقه افکنانه و نژاد پرستانه علیه کارگران افغانستانی در دست گرفته و علیه این انسانهای شریف و زحمتکش به عنوان عامل بیکاری در ایران شعار دهند وازسرمایه داری به عنوان عامل بیکاری و دهها و صدها مصائب دیگری که بر سر کارگران ایران آورده است، رفع مسؤلیت کنند.
در نتیجه مجموعه این اقدامات ضد کارگری که از قبل از 11 اردیبهشت شروع شده بود و با تمام توان تا خود روز کارگر ادامه داشت کارگران جز چند مورد نتوانستند مراسم مستقل برگزار کنند. اما اینچنین اقداماتی برای ممانعت از برگزاری مراسمات مستقل روز کارگر، برای کارگران ایران اعمال ناشناخته ای نیستند. ما کارگران قدرت خود را تنها با موفق شدن یا عدم موفقیت دربرگزاری مراسم روز جهانی کارگر نمی سنجیم. آنجا هم که برای جلوگیری از برگزاری مراسم روز کارگر، جای سوزن انداختن نیست ما حضور و قدرت خود را می بینیم. قدرت کارگران در جنبشی است که هر روزه بر وسعت و عمق آن افزوده می شود. اعتصابات هر روزه برای گرفتن حقوقهای معوقه و مطالبات دیگر و قدرت گیری جنبش برای افزایش دستمزد نمونه هائی از قدرت گیری رو به فزونی کارگران است.
15/2/1394
منبع:سایت اتحادیه آزاد کارگران ایران
ویژه نامه روز جهانی کارگر، کانون مدافعان حقوق کارگر
لینک ویژه نامه:
http://www.kanoonm.com/wp-content/uploads/2015/05/%D9%88%DB%8C%DA%98%D9%87-%D9%86%D8%A7%D9%85%D9%87-%D8%B1%D9%88%D8%B2-%D8%AC%D9%87%D8%A7%D9%86%DB%8C-%DA%A9%D8%A7%D8%B1%DA%AF%D8%B1-.pdf
شاپور احسانی راد:سرکوب پنهان با دستمزدهای 712 هزارتومانی
سرکوب پنهان با دستمزدهای 712 هزارتومانی و جنبش به پا خاسته کارگری
در فرهنگ عمومی جامعه بدرستی " سرکوب " به خشونت آشکار و عریان که با داغ، تیغ، درفش، شلاق، زندان و...همراه است معنی می شود. امروزسرکوب این خوی غیر انسانی بطور عینی و تمام عیار در بربریت و توحش مناسبات نظام سرمایه داری متجلی گشته است. اگر در جامعه سرمایه داری "سرکوب آشکار" گریبان منتقدین، معترضین و مبارزین را می گیرد و با بگیر و ببند و زدن آنها، بخشی از جامعه را وادار به عقب نشینی می کند، در "سرکوب پنهان" به صورت عامدانه قصد دارند با تحمیل دستمزدهای زیر خط فقر، کل جامعه را دچار سرکوب معیشتی و وادار به تمکین کنند این ستم معیشتی بگونه ایی است که بخش زیادی از احاد اجتماع حتی نمی دانند از کجا و چگونه این همه نکبت و مصیبت بر آنها فرود می آید. بر کسی پوشیده نیست که استثمار انسان از انسان پلیدترین پدیده ضد بشری در طول تاریخ است و اکنون و در این زمان می توان با قاطعیت گفت گرو گرفتن معیشت جامعه، با تحمیل دستمزدهای خفت بار 712 هزارتومانی، رذیلانه ترین پدیده ضد انسانی است که تاکنون بر میلیونها انسان زحمتکش در یک جامعه به آنها روا شده است. داغ ما کارگران وقتی تازه می شود که دستمزد خفت بار712 هزارتومانی قبل از قرار گرفتن آن دسترنج ناچیز در جیب ما، بخشی از آن به صورت مستقیم توسط مالیات، بیمه تامین اجتماعی و بیمه تکمیلی بلعیده می شود و بخشی دیگر از آن بصورت غیر مستقیم با اعمال 9 درصد ارزش افزوده، گران شدن 50 درصدی آب، برق، گاز، بنزین و آزاد سازی قیمت ها و بویژه نان دزدیده می شود و این تازه در شرایطی است که در خیلی از جاها کمتراز این دستمزدهای حداقلی می دهند و حقوق های ماهیانه، ماهها به عقب می افتد. تبعات دستمزد های زیر خط فقر، پنهان اما بی رحمانه خانواده حقوق بگیران را تحت تاثیر قرار می دهد. پنهان بودن سرکوب معیشتی از آنرو می باشد که هر خانواده حقوق بگیر به هر اندازه ناتوانتر از دست یابی به بدیهی ترین و ابتدایی ترین مایحتاج خود باشد به همان اندازه در لاک بی پناهی خود فرو می رود و بطور مطلق فقط خودشان را در موقعیت فقر ونداری و دیگران را در موقعیتی بهتر از خود می بینند و اعتراف تلویحی و حتی صریح دیگران به فقر ونداری را باور نمی کنند. مطالبات اعضای خانواده بی پاسخ می ماند. شرمندگی نان آورخانواده از خود شروع و بتدریج سرزنش و نکوهش پیدا و پنهان اعضای خانواده بر سر او آوار می شود. با رانده شدن احترام، شان و منزلت انسانی به حاشیه، ارزش های درونی خانواده بی رنگ می شود و انسان در هم می شکند و درهم شکستن عزت نفس انسان مساوی است با تن دادن به هر خواری و ذلت. و این طور است که زندگی خانواده کارگر ایرانی معجونی می شود از لحظات اندکی از لبخند و اوقات تلخ و کشداری از حسرت، غم، غصه و سیلاب اشک. نتیجه عینی سرکوب معیشتی، فرو ریختن ارزش های انسانی در جامعه بصورت کودکان کار، زنان کارتن خواب، بیکاری، خشونت و... است. این چنین است که کسانی از فرط این درماندگی، فقر و استیصال دست به خودزنی و خودسوزی می زنند. سئوال اینجاست آستانه صبر و تحمل جامعه تا کجاست ؟ جامعه با این شرایط نابهنجار تا چه زمانی می تواند روی این پله درماندگی و بن بست بایستاد؟ جامعه ای که بویژه در دو سال اخیر به روشنی در یافته است که سیاست های اجرایی دولت تدبیر و امید سرمایه داران نه می تواند، و نه می خواهد، نقطه پایانی بر وضعیت مشقت بار موجود وستم معیشتی رو به گسترش بگذارد و علیرغم چند دهه سرکوب معیشتی، مصرانه قصد دارد شرایط مصبیت بار تری را با تصویب دستمزدهای 712 هزار تومانی به زحمتکشان تحمیل نماید، طبیعی است جامعه در مقابل این زخم عمیق و التیام ناپذیر برپیکر نیمه جان خود که اعصاب و روان میلیونها انسان ستمدیده را به لرزش در آورده است هم می خواهد و هم می تواند بر این ستم معیشتی نقطه پایانی بگذارد. عکس العمل غریزی جامعه در مقابل این سرکوب پنهان معیشتی و سرکوب عریان همه حقوق انسانی خود، گسترش هر روزه و پیش از پیش ابعاد جنبش عظیم اجتماعی کارگران بر سر تعین تکلیف " معیشت و منزلت " می باشد. وقوع دهها اعتصاب و تجمع روزانه کارگری در جای جای کشور، اعتراضات و تجمعات کارگران، معلمان، پرستاران و بازنشستگان در مقابل وزارت کار، مجلس و ریاست جمهوری تنها گوشه ایی از این جنبش به پا خاسته کارگری بر سر معیشت است که می رود با خلق صحنه های قدرتمندی از اعتراضات متحدانه و سراسری، کورسوی امید به تغییر را به مشعلی فروزان در دل ستمدیدگان مبدل سازد و بساط تحمیل بی حقوقی مطلق و سرکوب و ستم معیشتی بر میلیونها خانواده کارگری را پایان دهد.
منبع:سایت اتحادیه آزاد کارگران ایران
شکایت مجدد کارفرما از8 کارگر کارخانه سیمان سپاهان بدنبال برائتشان از اتهام اخلال در نظم
دادگاهی در مبارکه برای ۸ تن از نمایندگان کارگران پیمانی سیمان سپاهان رای برائت صادر کرد. کارفرما در سال گذشته از این ۸ کارگر به اتهام «اخلال در نظم» شکایت کرده بود.
به گزارش 16اردیبهشت ایلنا، شعبه ۱۰۱ دادگاه جزایی مبارکه آقایان «علی یزدانی»، «حسینقلی منصوریان»، «محمدعلی رضایی»، «محمدصادق نادری»، «میثم عباسی»، «مجید امیریان»، «مهران جعفری» و «رضا جباری» را از اتهام وارده بر آنها مبری دانسته است.
مدیرعامل سیمان سپاهان پس از تجمعات کارگران پیمانی این واحد تولیدی در تاریخهای ۱۹ و ۲۰ مهر سال گذشته از این ۸ کارگر شکایت کرده بود. کارفرما در توضیح این شکایت آنها را به «ایجاد هیاهو، جنجال و حرکات غیر متعارف»، «اخلال در نظم کارخانه به صورت تجمع نامتعارف» و «اخلال در روند تولید و بارگیری» متهم کرده بود.
تجمعات کارگری روزهای یاد شده در اعتراض به خلف وعده کارفرما برگزار شده بود. مدیرعامل سیمان سپاهان در خرداد ماه همان سال وعده داده بود با کارگران پیمانی این کارخانه قرارداد مستقیم منعقد میکند.
منابع کارگری میگویند کارفرما به محض صدور حکم برائت این ۸ کارگر که در تاریخ ۲۴ فروردین صادر شده است، با استناد به گزارش نیروی انتظامی و اداره اطلاعات و صورتجلسه تعدادی از مدیران میانی کارخانه درباره تجمعات کارگری روزهای یاد شده برای سومین بار از آنها شکایت کرده است. کارفرما در جدیدترین شکایت خود ادعا کرده است که نمایندگان کارگران در تاریخ ۲۰ مهر سال گذشته به ناحق جلوی خطوط تولید و بارگیری را گرفته بودند.
غیر از دو شکایت یاد شده، مدیرعامل سیمان سپاهان یکبار دیگر در سال گذشته با طرح دادخواست در شعبه ۱۰۱ دادگاه جزایی مبارکه خواستار محاکمه ۶ تن از نمایندگان کارگران پیمانی این کارخانه برای دریافت غرامت اعتصاب کارگران در روزهای ۱۹ و ۲۰ مهر همان سال شده بود.
محمدصادق نادری، مجید امیریان، علی یزدانی، مهران جعفری، حسینقلی منصوریان و محمد علیرضایی که پیشتر اسامیشان برده شده بود ۶ کارگری هستند که مدیرعامل سیمان سپاهان در این شکایت خواستار محکومیتشان به پرداخت قریب به ده میلیارد ریال به عنوان غرامت اعتصاب شده بود.
کارفرما در شرح این دادخواست مدعی شده بود که کارگران پیمانی سیمان سپاهان در روزهای ۱۹ و ۲۰ مهر سال گذشته به تحریک این ۶ نماینده کارگری تجمع کردند و کارخانه در پی برپایی این تجمعات اعتراضی قریب به یک میلیارد تومان زیان کرده است.
بر اساس اسنادی که کارگران در اختیار ما قرار دادهاند کارشناس رسمی دادگستری مبلغ زیان شرکت سیمان سپاهان ناشی از کاهش بارگیری جبران نشده در تاریخهای ۱۹ و ۲۰ مهر سال گذشته را حدود ۳۳ میلیون تومان تخمین زده است که کمتر از ۵ درصد مبلغ ادعایی کارفرما برای دریافت غرامت است.
یکی از نمایندگان کارگران در این باره گفته است «این ۳۳ میلیون هم جای بررسی دارد چرا که کارشناس رسمی دادگستری میانگین بارگیری را روزانه ۱۳ هزار تن محاسبه کردهاست که این مجموع بارگیری کارخانه با احتساب کلینکر [یکی از مواد اولیه تولید سیمان] است، اما میانیگن بارگیری سیمان فقط ۷ هزار تن است و کلینکر ارتباطی با تجمعات آن روز ندارد و بر این اساس هیچگونه خسارتی به کارفرما وارد نشده است.»
لازم به ذکر است که آقای نادری، نماینده اخراجی کارگران نیز از دادستان مبارکه به اتهام توهین و سوء استفاده از موقعیت شغلی شکایت کرده است. آقای نادری میگوید برای این شکایت ۴ شاهد و صدای معاون روابط کار اداره کار اصفهان را اختیار بازپرس قرار داده است. این پرونده در حال حاضر در مراحل مقدماتی به سر میبرد.
پانزدهمین روز اعتصاب، 1000 کارگر نورد و لوله صفا
اتحادیه آزاد کارگران ایران : صبح دیروز سه شنبه 15/ 2/ 94 تعدادی از کارگران که از نپرداختن حقوقهای معوقه خود به خشم آمده بودند بصورت دسته جمعی به طرف ساختمان اداری به حرکت در آمدند خبر این حرکت خودجوش و ناگهانی، بشدت موجب وحشت و هراس مدیران شد که سراسیمه دست به دامن نماینده هایی شدند که تا همین دیروز بارها آنها را تهدید به اخراج کرده بودند. نماینده های کارگران ضمن آرام کردن همکاران خود، همه کارگران سالنها را برای تشکیل مجمع عمومی و گرفتن تصمیم به سالن آربی دعوت نمودند. در این تجمع بزرگ که مدیران سالنها نیز نظاره گر بودند، مدیران، پیشنهادات و قدرت تصمیم گیری کارگران را از نزدیک مشاهده کردند.
این جلسه مجمع عمومی از ساعت 10 شروع شد و پیشنهادهای ذیل به شور گذاشته شد
1- تا زمانی که 4 ماه حقوق معوقه و 17 ماه بیمه ها واریز نشود به اعتصاب ادامه دهیم
2- به شرط تسویه کلیه معوقات سال پیش و 17 ماه بیمه، تولید خواهیم کرد
3- به شرط واریز 17 ماه بیمه و پرداخت یک ماه و تسویه حقوق های معوقعه تا برج 6 سال 94 ، تولید خواهیم کرد
پیشنهادهای مشروحه بیش از سه ساعت مورد بررسی وتبادل نظر قرار گرفت که با حمایت اکثریت کارگران ، گزینه سوم(به شرط واریز 17 ماه بیمه و پرداخت یک ماه و تسویه حقوق های معوقعه تا برج 6 سال 94 ، تولید خواهیم کرد) این پیشنهاد به دفترمدیریت ابلاغ گردید. مدیران سالنها که خود از نزدیک روند جلسه را دنبال میکردند پس از یک ساعت گفتگو با نماینده های منتخب مجمع عمومی کارگران، پیشنهاد آنها را پذیرفته و قول دادند که فردا از پیشنهاد آنها در مقابل مدیریت کارخانه حمایت کنند .
اتحادیه آزاد کارگران ایران
16 اردیبهشت 94
اعتصاب شکنی در دهمین روز اعتصاب کارگران قطار شهری اهواز
همزمان با دهمین روز از شروع اعتصاب کارگران پروژه «قطار شهری اهواز»، کارگران معترض میگویند کارفرما بدون توجه به خواسته شان با بکار گیری کارگران پیمانکاری، اعتصاب کارگران را شکسته و اجرای بخشهایی از پروژه را آغاز کرده است.
به گزارش 16اردیبهشت ایلنا،کارفرمای شرکت پیمانکاری کیسون پس از ده روز از اعتصاب کارگران به دلیل پرداخت نشدن ۴ ماه از مطالبات معوقهشان، اخیرا با بکار گیری سایرکارگران پیمانکاری و اجاره برخی از ماشین الات سنگین از خارج از کارگاه، فعالیت این پروژه عمرانی را در تمامی بخشها به جز دربخش حفاری از سر گرفته اند.
کارگران میگویند: کارفرما در حالی تصمیم به اعتصاب شکنی گرفته است که کارگران طی ده روز گذشته در واکنش به تاخیر ۴ ماهه در پرداخت مطالبات معوقهشان، کار در بخشهای مختلف کارگاه را متوقف کردهاند. کارگران در ده روز گذشته بعد از برگزاری اجتماع اعتراضی، حوالی ظهر محل کار را ترک میکردند.
به گفته کارگران، آنها در پی تامین معاش خانوادههایشان هستند و از مدیریت شرکت پیمانکاری کیسون و مسئولان شهرستانی و استانی انتظار دارند که مشکلات زندگی بدون دریافت چهار ماه حقوق را درک کنند .
دو ماه بلاتکلیفی ۱۰۰ کارگر کارخانه قند کرج پس از تعطیلی موقت کارخانه
کارگران بیکار شده کارخانه قند کرج بعد از تعطیلی موقت این واحد تولیدی از طولانی شدن بلاتکلیفیشان خبر میدهند.
به گزارش16اردیبهشت ایلنا،۱۰۰ کارگر قرار دادی کارخانه «قند کرج» که از اسفند ماه سال ۹۳ با تعطیلی کارخانه بیکار شده بودند، با ادامه یافتن بلاتکلیفیشان تا به حال چندین بار به نهادهای صنفی کارگری استان البرز مراجعه کردهاند اما تا کنون از این رایزنیها نتیجهای حاصل نشده است.
کارگران میگویند؛ کارفرما به بهانه کمبود مواد اولیه تولید (شکر خام)، فعالیت «قند کرج» را در پایان سال ۹۳ متوقف کرده است و حدود ۱۰۰ تن از کارگران قراردادی این کارخانه در دو ماه گذشته بلاتکلیف بودهاند.
به گفته آنان؛ در سال ۹۴ کارگران قراردادی انتظار از سر گیری فعالیت مجدد کارخانه را داشتند که نه تنها فعالیت کارخانه از سر گرفته نشد بلکه قرار شده است با حکم عدم نیاز کارفرما تعداد زیادی از کارگران مشمول از مقرری بیمه بیکاری استفاده کنند. با این حال کارگرانی که با سوابق زیاد در آستانه بازنشستگی قرار دارند مخالف دریافت مقرری بیمه بیکاری چرا که معتقدند این اقدام لطمات زیادی به سوابق بیمهایشان میزند.
کارگران همچنین درباره مطالبات معوقهشان گفتند: کارفرما همه مطالبات معوقه سال ۹۳ کارگران را پرداخت کرده است. در حال حاضر آنچه کارگران از کارفرما طلب دارند حقوق فروردین ماه سال ۹۴ است.
کارگران میگویند، دولت نباید نسبت به وضعیت وخیم اقتصادی کارگران بیکار این کارخانه بیتفاوت باشد و اگر برنامهای برای تغییر این وضعیت دارد، باید سریعتر اجرا کند.
منطق قراردادهای موقت و پیامدهای اجتماعی آن
کارگری که اگر قراردادش تمدید نشود، از زندگی ساقط میشود و حاضر است از حداقل دستمزدش هم برای بهچنگآوردن شغلی دست بکشد با کارفرمایی که حتا اگر هیچ کارگری برای او کار نکند و کالایش به فروش نرود، دستِ کم چند ماهی گرسنه نمیماند و هر وقت میلش کشید، به مزدها میافزاید و هر وقت نخواست، بر فشار کار روزانه اضافه میکند و خیلی خوب میداند که چگونه سازمان کار را برای سودِ بیشتر بازطراحی کند، در جایگاهی برابر قرار ندارند.
چه گفته شود، چه گفته نشود، قدرتی تام در اختیارِ کارفرما گذاشته شده است که بتواند بهسادگی، به بهانهٔ تمدیدنکردنِ قراردادِ موقت، کارگران را اخراج کند یا نگه دارد. اعتراف به چنین چیزی را در گفتارِ مسئولانِ پایتخت کمتر و در گفتارِ مسئولانِ دولتی شهرستانی بیشتر و بدون پردهپوشی میبینیم.
پرداختن به این موضوع مهم است، نه صرفاً از این رو که مسئلهای حیاتی برای کارگران است بلکه همچنین از این جهت که نگرشِ یکسویه نهادهای دولتی و کارفرمایی را به کارِ کارگران نشان میدهد.
میگویند که «به کارفرما اختیار داده شده که با کارگران قرارداد موقت منعقد کند و توافقات، بین کارگر و کارفرما صورت میگیرد به طوری که بعد از پایان قرارداد کارفرما میتواند قرارداد را تمدید کند یا نکند».
از یک سو گفته میشود که قراردادهای موقت به «تحرکِ بیشترِ کارگران»، «رقابت بیشتر» و «دغدغهمندی بیشترِ کارگران نسبت به محیط کار و انجامِ بهتر کار» میانجامند و از سویِ دیگر، استدلال میشود که این «حق» و «اختیار» کارفرما است که هر وقت خواست قراردادِ این یا آن کارگر را تمدید نکند. میگویند که قصد از چنین تدبیرهایی هم رونق تولید و جذب سرمایهگذار است و هم نهادینهکردنِ تعهد کاری و بهرهوریِ بیشتر است.
پرسش این است که وقتی از «توافق» میان کارفرما و کارگر ـ البته در جهانِ واقعی نه روی کاغذ ـ حرف زده میشود، از چه چیزی حرف زده شده است.
بگذارید کمی دقیقتر شویم. در تصویر بالا، چنین نشان داده میشود که گویا کارگر و کارفرما چونان «فرد»هایی آزاد در برابر هم قرار میگیرند تا به قراردادی «توافق» ی برسند. در این تصویرِ اسطورهای از رابطهٔ کارفرما و کارگر، آنها در جایگاهی همارز و برابر فرض شدهاند.
کارگری که اگر قراردادش تمدید نشود، از زندگی ساقط میشود و حاضر است از حداقل دستمزدش هم برای بهچنگآوردن شغلی دست بکشد با کارفرمایی که حتا اگر هیچ کارگری برای او کار نکند و کالایش به فروش نرود، دستِ کم چند ماهی گرسنه نمیماند و هر وقت میلش کشید، به مزدها میافزاید و هر وقت نخواست، بر فشار کار روزانه اضافه میکند و خیلی خوب میداند که چگونه سازمان کار را برای سودِ بیشتر بازطراحی کند، در جایگاهی برابر قرار میگیرند.
هنگامی که چاشنیِ «واقعیت» را به کلمات بیفزاییم، نه تنها مزهشان تغییر میکند بلکه معنایشان هم دگرگون میشود. نکته این است که این بهاصطلاح «توافق»، از همان آغاز برابر و همارز نیست و بهعبارتِ دقیقتر، اساساً «توافق» نیست.
توافق نیاز به دو سوی برابر و همارز دارد. به رابطهای که یک طرف آن، زیر فشار تورم و گرانی وسایل معاش، برداشتهشدن سازوکارهای حمایتی و نداشتنِ قدرتِ چانهزنی و قدرتِ تلاش برای حقوق اساسیاش از طریق اتحادیهها و سندیکاهای خود، به هر قراردادی تن میدهد (از قراردادهای مشروط به کار رایگان تا سفید امضا) و طرفِ دیگرش، نهادهای حمایتی قدرتمند دارد (اتاق بازرگانی) و اساساً مفاد قرارداد را خودش تنظیم میکند، رابطهای برابر نمیگویند و توافق حاصل از آن هم اساساً نمیتواند ناشی از موافقت واقعی دو طرف باشد.
طرفِ اول یعنی کارگران مجبور است به هر چیزی تن بدهد و راضی باشد و طرف دوم، حتا نیاز نیست که دغدغهٔ فردا سرِ کار آمدنِ کارگرش را داشته باشد.
جدا از اینکه قراردادهای موقت، مشخصاً و عملاً به ضرر یک طرف (کارگر) و به سودِ طرفِ دیگر (کارفرما) هستند، پیامدهای اجتماعیِ درهمپیچندهای دارند.
در ظاهر و تحتِ شرایطِ فرضیِ وفورِ موقعیتهای شغلی بیپایان و فزونیِ مقدارِ مزد نسبت به مصرف و امرار معاش، شاید قراردادهای موقت به تحرکِ بیشتر، رقابتِ بیشتر و تعهدِ بیشتر بینجامند، آن هم به صورتی که آزادیِ کارگر را برای ادامهدادن یا ادامهندادنِ کار برای این یا آن کارفرما تضمین کنند.
اما در شرایطی که با ارتشی فزاینده از بیکاران روبهروییم، در شرایطی که قانونِ کار برای کارگر جز حداقلِ زندهماندناش را تضمین نمیکند، در شرایطی که دولت مشخصاً از قدرتش برای تحققِ منافعِ کارفرمایان استفاده میکند (کی چنین نکرده است؟)، قراردادهای موقت به چیزی جز محافظهکاری بیشتر نیروی کار، احساسِ ناامنی بیشتر برای او، دیگردشمنپنداریِ بیشتر در میان کارگران و بیعلاقگیِ فزایندهٔ او به کار و بیتعهدی گسترده نمیانجامد.
کارگری که هیچ اختیاری نسبت به مفادِ قراردادش ندارد و اگر بخواهد چنین اختیاری برای خود قائل شود، به جمعِ بیکاران خواهد پیوست، صرفاً مزدش، خلاقیتاش و قدرتِ تأمین معاش خانوادهاش را از دست نمیدهد بلکه انسجامِ اخلاقی و فکریاش و توانِ همپیوندیِ اجتماعیاش با دیگر کارگران و در مقام یک شهروند را نیز از دست میدهد.
او چنان غرق در جهانِ سرمایهساختهٔ تلاشِ مرگ و زندگی برای امرار معاش میشود که از یاد میبرد نقشهای اجتماعی دیگری را هم بر دوش دارد یا میتواند بر دوش گیرد.
قضیه صرفاً این نیست که چنین قراردادهایی حیاتِ اقتصادیِ کارگر را نشانه رفتهاند بلکه بهدقت میتوان نشان داد که چنین قراردادهایی هجمهای سیستماتیک به حیاتِ اجتماعی و فکریِ کارگراناند.
اندیشیدن به پیامدهای اجتماعی قراردادهای موقت ضرورتی تام دارد؛ قراردادهایِ تنظیمشده برای سود بیشتر و تعهدِ کمترِ کارفرما که آرامآرام دارند به شکلِ مسلط و طبیعی هر نوع قرارداد اجتماعی بدل میشوند.
منبع:تامین24-16اردیبهشت
کارگران افغانستانی موجب بیکاری در ایران هستند؟
چند روز پیش اتفاق تلخی برای همه معتقدان به کرامت انسانی و اخلاق در ایران رخ داد. به مناسبت روز کارگر یک تشکل صنفی کارگری، پلاکاردهایی را به دست کارگران داد که محتوای آن درخواست کارگران ایرانی برای اخراج کارگران افغانستانی بود. ظاهرا با این استدلال که آنها فرصتهاش شغلی را گرفتهاند و باعث بیکاری کارگران ایرانی شدهاند.
اما این ماجرا فقط به اتفاق تلخ آن روز محدود نمیشود. این فرضیه از مدتها پیش، در تمام طول این سالها در ذهن خیلی از ایرانیها به وجود آمده است:" مهاجرین افغانستانی فرصتهای شغلی را اشغال میکنند و موجب بیکاری ایرانیها میشود."
اما این فرضیه واقعا چهقدر علمی و متناسب با واقعیات است؟ راه حل آزمودن این فرضیه متاسفانه ساده است.
حضور مهاجرین افغانستانی در 14 استان کشور به شکل سوالبرانگیز و متعجبکنندهای از چند سال پیش ممنوع شده است. یعنی مهاجرین افغانستانی نه تنها حق کار کردن در این 14 استان را ندارند، بلکه حتی حق عبور و مرور و اقامت هم ندارند. به این ترتیب مهاجرین افغانستانی عملا در 14 استان حضور ندارند و بنابراین، اساسا امکان اشغال فرصتهای شغلی این 14 استان را نیز ندارند.
این 14 استان عبارتد از : آذربایجان شرقی، اردبیل، زنجان، کردستان، کرمانشاه، ایلام، کردستان، چهارمحال بختیاری، کهگیلویه و بویراحمد، گیلان، مازندران
طبق فرضیه ابتدای متن، باید در این 14 استان، اشتغال وضعیت نسبتا بهتری داشته باشد، چون مهاجرین افغانستانی در این استانها نیستند و هیچ فرصت شغلی را اشغال نمیکنند. در مقابل در بقیه استانهای کشور که حضور مهاجرین در آنها مجاز است، به دلیل وجود کارگران افغانستانی و اشغال کردن فرصتهای شغلی، نرخ بیکاری باید افزونتر باشد. اما واقعیات چه میگوید؟
در این لینک*، نرخ بیکاری در استانهای مختلف در سال 93 برآورده شده است. این آمار رسمی مرکز آمار ایران است که تنها مرجع اعلام نرخ بیکاری و بقیه شاخصهای جمعیتی در ایران است.
طبق این آمار، این 10 استان، بالاترین نرخ بیکاری را در کشور دارند. و از میان این 10 استان، 7 استان جزء لیست استانهایی است که حضور مهاجرین در آنها ممنوع است. ( استانهای ممنوع مهاجرین با رنگ زرد مشخص شدهاند)
10 استان با بالاترین نرخ بیکاری
از طرف دیگر طبق این آمارها، این جدول 10 استانی است که کمترین نرخ بیکاری را دارد و تنها 2 استان از این 10 استان برای حضور مهاجرین افغانستانی ممنوع شده است و آنها در 8 استان حضور دارند.( استانهای ممنوع حضور مهاجرین افغانستانی با رنگ زرد مشخص شده است)
10 استان با کمترین نرخ بیکاری
نتیجه این دو نمودار کاملا واضح است، کاملا برعکس فرضیه اول متن در استانهایی که حضور مهاجرین افغانستانی ممنوع شده است و آنها در این استانها حضور ندارند، نرخ بیکاری در کل کشور بیشتر است و در استانهایی که حضور افغانستانیها آزاد است و اتفاقا در استانهایی مثل یزد و قم که تراکم حداکثری هم دارند نرخ بیکاری پایینتر است.
این اتفاق جدیدی نیست. در مورد مهاجرین افغانستانی ما با انبوهی از کلیشهها و سوءتفاهمهای جعلی و دورغین مواجهیم که به بخشی از آنها در متن « 6 سوءتفاهم در مورد مهاجرین افغانستانی» هم اشاره شد. متاسفانه نفوذ و عمق این کلیشه جعلی و دروغین، اینقدر در جامعه ایرانی زیاد شده است که برای خیلیها، تصور نادرست بودن آنها هم ممکن نیست. اما کاملا واضح است که خیلی از آنها مثل همین مورد نرخ بیکاری، با یک تحقیق ابتدایی و ساده رد میشود.
پینوشت: واضح و بدیهی است که این آمارها، استدلال اصلی ما در اعتراض به آن پلاکاردهای شرمآور و همه کلیشههای غیرانسانی در مورد مهاجرین نیست. افغانستانیها به صرف انسان بودن، و فقط انسان بودن هیچ تفاوتی با یک کارگر ایرانی ندارند و حق دارند که کار کنند و زندگی کنند در سرزمین ایران. اما این آمارها نشان میدهد که حتی برای کسانی که معتقد به کلیشههای ملیگرایانه خام هستند و معتقدند بین ایرانیها و افغانستانیها فرق است و باید اولویت با ایرانیها باشد، حتی با استدلال آنها و فکر کردن طبق معیارهای آنها هم این فرضیه که کارگران افغانستانی باعث بیکاری کارگران ایرانی شدهاند غلط است.
*http://www.amar.org.ir/Portals/0/Files/abstract/1393/ch_ntank_93-3.pdf
منبع:تسنیم-16اردیبهشت
اطلاعیه نهاد های همبستگی
درمحکومیت دستگیری فعالان کارگری و شعارهای فاشسبتی "خانه کارگر"در ایران و درپشتیبانی ازاعتراضات سراسری معلمان درهفدهم اردیبهشت ۹۴
کارگران و زحمتکشان ایران
بسياري از فعالان کارگری درآستانۀ اول ماه مه دستگير شدند. از جمله ؛ ابراهیم مددی، داود رضوی، محمود صالحی، عثمان اسماعیلی،پدرام نصراللهی و ... دستگیر و زندانی شدند و همچنین تعدادی از جمله اسماعیل عبدی ، جعفر عظيم زاده و شیت امانی را احضار و تهدید به زندان کرده اند.
به علاوه مأموران امنیتی به منازل بکتاش آبتین و رضا خندان (مهابادی) از اعضاي كانون نويسندگان يورش بردند و از آنان بازجويي نموده اند.
هم چنين عليرضا هاشمي دبير كل سازمان معلمان ایران، دستگير و به بند هشت زندان اوین منتقل شد.
همین حد ازدستگیری ها واحضار فعالان کارگری و معلمين مبارز واعضاي کانون نویسندگان وایجاد فضای امنیتی در سنندج و دیگر شهرک های صنعتی، نشان از وحشت نظام کارگرستیز جمهوری اسلامی ایران دارد. تا با ایجاد رعب و وحشت ، مانع از تحرکات مستقل کارگران ایران گردد.
درچنین فضایی که با تهدید وبگیرو ببند فعالین مستقل همراه بوده است، خانه کارگری ها، این مزدوران سرمایه، در روز اول ماه مه تظاهراتی را با هماهنگی با دولت از محل خانه کارگر تا محل نماز جمعه، از جمله با شعارهای نژاد پرستانه "کارفرما حیا کن، افغانی را رها کن" و عکس هایی از علی خامنه ای سازمان دادند. بدين ترتيب آنها مذبوحانه تلاش كردند که کارگران افغانستانی، این ستمكشيده ترين و بی حقوق ترین بخش طبقه کارگر ایران را سپربلای خشم کارگران "ایرانی" و به انحراف کشاندن مشکل بیکاری و معضل بیکارسازی های گسترده کارگران کنند.
ازسوي ديگر درچنین هنگامه ای، بیانیه "شورای مرکزی تشکل های صنفی فرهنگیان" برای بار چهارم معلمان سراسرکشوررابرای شرکت دراعتراضات سراسری درهفته معلم در تاریخ ١٧ اردیبهشت ۹۴ فراخوانده است. پس از اعتراضات سراسری سوم وهشتم اسفند و نیز اعتراض سراسری بیست وهفتم فروردین،این چهارمین فراخوان برای اقدام سراسری جنبش مطالباتی معلمان ایران است.
نهاد های همبستگی با جنبش کارگری در ایران – خارج از کشور، با اعلام پشتیبانی از فراخوان معلمان و مطالبات آنان ، برای اقدامات سراسری ١٧ اردیبهشت ،خواهان آزادی فوری و بی قیدوشرط همه فعالین کارگری زندانی درارتباط با اول ماه مه امسال ومعلمان زندانی رسول بداقی،علیرضا قنبری، سید محمود باقری،علیرضا هاشمی و نیز کلیه کارگران زندانی مانند: منیژه صادقی، فعال حقوق زنان وحقوق کودکان و کارگری، بهنام ابراهیم زاده، محمد جراحی، شاهرخ زمانی ،کوروش بخشنده، سعید شیرزاد، حامد محمود نژاد، رضا شهابی زکریا،رضا امجدی، نظام صدقی،یوسف آب خرابات،واحد سیده، ریبوار عبداللهی، مهدی فراحی شاندیز عصو کمیته پیگیری و دیگرانی که که درحال گذراندن محکومیت های سنگین خود در زندان ها هستند و کلیه زندانیان سیاسی و عقیدتی هستیم.
زنده باد آزادی، زنده باد سوسیالیسم!
سرنگون باد رژیم سرمایه داری جمهوری اسلامی
نهادهای همبستگی با جنبش کارگری در ایران – خارج ازکشور
nhkommittehamahangi@gmail.com
http://nahadha.blogspot.com/
چهارشنبه ۱۶ ارديبهشت ۱۳۹۴ برابر با ۰۶ می ۲۰۱۵
دستکاری وزارت کار درآمار حوادث کارسال1393
اخباروگزارشات کارگری:درگزارش اتحاد بین المللی در حمایت از کارگران در ایران تحت عنوان (نگاهی به مبارزات و اعتراض های کارگری در سال 1393)* آمده است:
اداره کار برخی از استان ها درماه اسفند آماری مبنی برکاهش تلفات حوادث کاری منتشر کردند.با مبنا قرار دادن آمار پزشکی قانونی درخلال سال 93 وآنچه که ما بر اساس گزارش های رسمی در طول سال جمع آوری کرده ایم با اطمینان می توان گفت که وزارت کار قصد دستکاری آمار حوادث کار و کمتر نشان دادن تعداد تلفات را دارد.
به گزارش6اردیبهشت فارس، محمد اصابتی مدیرکل بازرسی وزارت کار با اشاره به اینکه در سال 93 در مجموع 13 هزار و 900 حادثه ناشی از کار در ایران اتفاق افتاده است، تصریح کرد: در این سوانح یکهزار و 50 نفر نیز فوت کردهاند.
اما به گزارش13اردیبهشت اداره كل روابط عمومي و امور بينالملل سازمان پزشكي قانوني كشور، در سال گذشته يكهزار و 891 نفر در حوادث ناشي از كار جان خود را از دست دادند. از كل تلفات حوادث كار در سال گذشته (1393)، يكهزار و 878 نفر مرد و 13 نفر زن بودند؛ در حوادث كار سال گذشته همچنين 30 هزار و 30 مصدوم حوادث كار به مراكز پزشكي قانوني مراجعه كردهاند كه در مقايسه با سال 1392، 2.7 درصد رشد داشته است.
* http://etehadbinalmelali.com/HTML_2015/28_Farvardin_94_etehad.html
شمار کارگران جان باخته حادثه قبلی پالایشگاه شازند به سه تن رسید/ آخرین وضعیت مصدومان حادثه دیروز
دقایقی پیش «حسن ابراهیمی» از کارگران مصدوم حادثه ۷ اردیبهشت در پالایشگاه شازند جان باخت. با مرگ آقای ابراهیمی شمار قربانیان حادثه یاد شده به سه تن رسید. همزمان خبر میرسد که حال ۳ کارگر مصدوم حادثه دیروز در این پالایشگاه وخیم است.
به گزارش 16اردیبهشت ایلنا، رییس مرکز مدیریت حوادث و فوریتهای پزشکی استان مرکزی ساعاتی پیش درباره حادثه دیروز پالایشگاه شازند اعلام کرد: «حال ۳ نفر از مصدومین وخیم است و در قسمت مراقبتهای ویژه تحت مداوا قرار دارند، ۳ مصدوم دیگر در بخش اورژانس بستری و تحت درمان میباشند و دو نفر از مصدومین نیز بعد از دریافت خدمات درمانی صبح امروز از بیمارستان ترخیص شدند».
مصدومیت کارگر شرکت بانتا آبیدر بدلیل ناامن بودن محیط کار
عصر روز یکشنبه 13/2/94 یک کارگر 38 ساله با نام "رئوف" ساکن شهر سنندج بعداز پایان کار بدلیل نبود روشنایی کافی در فضای یکی ازمحوطه های کارگاه شرکت بانتا آبیدر به داخل یکی از چاله های آسانسور در حال ساخت سقوط کرد وبه شدت آسیب دید واز ناحیه ی پا دچار شکستگی شد .
کارگر نامبرده به بوسیله همکاران دیگر به بیمارستان سنندج انتقال یافت وهم اکنون نیز در بیمارستان بستری می باشد.
کمیته هماهنگی برای کمک به ایجاد تشکل های کارگری
14 اردیبهشت 94
مرگ دردناک کودک کاردراعماق چاه
سخنگوی سازمان آتشنشانی شهر تهران از مرگ یک نوجوان 15 ساله در چاه کارگاه تولید مواد غذایی خبر داد.
به گزارش16اردیبهشت آنا، سید جلال ملکی گفت: در ساعت 11:49 دقیقه امروز (چهارشنبه) حادثه گرفتار شدن در چاه در اتوبان بهشت زهرا،قطعه حاج موسی به سامانه 125 آتشنشانی تهران اطلاع داده شد.
به گفته ملکی محل حادثه یک کارگاه تولید مواد غذایی بود که یکی از کارگران 45 ساله بدنبال تخریب چاه فاضلاب مجاور و ورود فاضلاب به چاه در حال حفر،گرفتار شده بود.
سخنگوی سازمان آتشنشانی شهر تهران ادامه داد:نوجوان 15 سالهای که در محل حضور داشت برای نجات وی به داخل چاه وارد شد و آتشنشانان با رسیدن به محل حادثه برای بیرون آوردن این دو نفر وارد عمل شدند.
وی گفت: پس از تلاشی بیوقفه آتشنشانان توانستند مرد 45 ساله را که شدیدا مصدوم شده بود و نوجوان 15 ساله را از چاه خارج کرده و تحویل عوامل اورژانس دهند که متاسفانه مشخص شد این نوجوان جان خود را از دست داده است.
اعتراض شبانۀ شهروندان برزیل به دولت روسف با قابلمه و ماهی تابه
برزیلی ها سه شنبه شب با کوبیدن بر قابلمه ها و ماهی تابه ها و خاموش و روشن کردن لامپ های منازلش خود، دولت و حزب حاکم دیلما روسف، رئیس جمهوری را به چالش کشیدند.
به گزارش6مه یورونیوز،اعتراض خودجوش شهروندان برزیلی به دنبال پخش برنامه تبلیغاتی ده دقیقه ای «حزب کارگران» خانم روسف از تلویزیون ملی شکل گرفت.
حزب کارگران که در این برنامه وعده مبارزه با فساد مالی و سیاسی را می داد اشاره ای به جنجال و رسوایی فساد مالی صدها میلیون دلاری نمی نکرد؛ اتهامی که محرک اصلی اعتراضات است و در کانون آن این حزب، خانم و غول نفتی پتروبراس قرار دارند.
در همین رابطه برای ۹۷ نفر از جمله چهار مدیر سابق پتروبراس و خزانه دار حزب خانم روسف کیفرخواست صادر شده است اما نام خانم روسف در بین این افراد دیده نمی شود. دیلما روسف بین سالهای ۲۰۰۳ تا ۲۰۱۰ رئیس هیات مدیره پتروبراس بوده است.
پائولو روبرتو کوستا، مدیر عامل سابق پتروبراس در برابر یک کمیسیون پارلمان برزیل گفت:«پتروبراس و مدیر آن کارتل نساختند و شرکتها ملزم به پرداخت رشوه به سیاستمداران نبودند… منشاء تمام این جنجال ها و دردسرهای پتروبراس را باید در اینجا در برازیلیا جست. بله، از پتروبراس خواسته شده بود تا برای کارزار انتخاباتی خانم روسف ۲ میلیون رئال (۶۵۰ هزار دلار) تقبل کند».
برزیلی های معترض، از هزینه های گزاف برگزاری جام جهانی ۲۰۱۴، بازی های المپیک ۲۰۱۶ ریو، وضعیت اقتصادی و فساد سیاسی انتقاد می کنند و خواهان استعفای خانم روسف هستنند.
شانزدهم اردیبهشت ماه1394
akhbarkargari2468@gmail.com
**********************
اخباروگزارشات کارگری15اردیبهشت1394
- تجمع اعتراضی کارکنان پالایشگاه شازند مقابل دفتر مدیرعامل بدنبال حوادث کارسریالی اخیر
* تعداد مصدومین گاز گرفتگی پالایشگاه شازند به 8 نفر رسید - حال 2 نفر وخیم است
* شمار قربانیان حادثه قبلی پالایشگاه شازند به دو تن رسید
- در محکومیت ادامه بازداشت فعالین کارگری که در آستانه اول ماه مه روز جهانی کارگر بازداشت شدند
- تداوم تهديد و فشار نيروهاي امنيتي بر فعالان كارگري و فعالان ايجاد تشكل سراسري
- بازداشت،اعمال فشارواذیت وآزار پرستاران معترض بجای پاسخگویی به مطالباتشان!
- احضار60معلم ازطرف اداره اطلاعات بوکان درآستانه تجمع اعتراضی سراسری17اردیبهشت!
- گزارش تکمیلی : تجمع اعتراضی کارگران نورد و لوله صفا در مقابل فرمانداری ساوه
- برگزاری مراسم روز جهانی کارگر در روستای آویهنگ از توابع سنندج
- اعتصاب کارگران قطار شهری اهواز به روز نهم رسید
- اعتراض کارگران فضای سبز شهرداری هفتکل نسبت به تضییع حقوقشان
- گزارشی درمورد اعمال هرچه بیشترفشارها و سیاستهای ضدانسانی وضدکارگری در شرکت بانتا آبیدر
- دو سال مقاومت کارگران «گنبد سلطانیه» در برابر امضای قرارداد موقت کار
- تأخیر در پرداخت دستمزد کارگران کارخانه سرامیک البرز پس از خصوصیسازی
- تعویق ۷ ماهه حقوق و بیمه کارگران کارخانه آونگان اراک
- کارگران خدماتی شهرداری طبس ۲ ماه حقوق نگرفتهاند
- اخراج 11کارگر کارخانه ستبران تاکستان
- بیکاری 56کارگر درپی تعطیلی کارخانه آجرسازی آذین پاراچین
- گزارش پیام سندیکا از ایران خودرو
- نگاهی به وضعیت کارگران ایران خودرو
- ویژه نامه تشکلهای مستقل کارگری به مناسبت اول ماه مه
- حفر چاه درشهر ايور جان 2کارگرمقنی وصاحبخانه را گرفت
- بدنبال اعتصاب رانندگان خطوط راه آهن آلمان بیش از نود درصد سفرهای ریلی لغوشد!
- تظاهرات در شهرهای ایتالیا در اعتراض به اصلاحات آموزشی
تجمع اعتراضی کارکنان پالایشگاه شازند مقابل دفتر مدیرعامل بدنبال حوادث کارسریالی اخیر
عصرامروز،پس از حادثه گازگرفتگی 5 نفر از کارکنان پالایشگاه شازند اراک در ساعت 13 و 30 دقیقه عدهای از کارکنان و متخصصان فعال در پالایشگاه شازند در مقابل دفتر مدیرعامل این پالایشگاه تجمع کردند.
به گزارش 15اردیبهشت فارس،پس از حادثه گازگرفتگی 5 نفر از کارکنان پالایشگاه شازند اراک در ساعت 13 و 30 قیقه عصر امروز که در پی دو حادثه اخیر رخ داد، عده ای از کارکنان و متخصصان فعال در پالایشگاه شازند در مقابل دفتر مدیرعامل این پالایشگاه تجمع کردند.
پس از حوادث سریالی اخیر در پالایشگاه شازند که منجر به مصدوم شدن عده ای و مرگ 3 نفر از کارکنان این پالایشگاه شده است، کارکنان این پالایشگاه نسبت به امنیت جانی خود احساس نگرانی می کنند.
در هفت روز گذشته پالایشگاه اراک 3 بار دچار حادثه شده است و حوادث سریالی در این پالایشگاه در یک سال اخیر هر دو یا سه ماه یکبار اتفاق افتاده است.
شنیده شده حراست این پالایشگاه از مدیرعامل و معاون پالایشگاه در یک اتاق در پالایشگاه محافظت می کند.
درهمین رابطه:
تعداد مصدومین گاز گرفتگی پالایشگاه شازند به 8 نفر رسید - حال 2 نفر وخیم است
مدیر روابط عمومی پالایشگاه شازند با بیان اینکه تعداد مصدومین گاز گرفتگی پالایشگاه شازند به 8 نفر رسید، گفت: حال دو نفر از مصدومان حادثه امروز وخیم است.
به گزارش15اردیبهشت فارس،عباس سلیمانی اظهار داشت: ظهر امروز و در هنگام تعمیر واحد RCD (واحد تصفیه تهمانده برج تقطیر) که یکی از بزرگترین واحدهای این پالایشگاه است، در زمان بازسازی و تعمیر(اورهال) این بخش از پالایشگاه حادثهای رخ میدهد که طی آن هشت نفر دچار گاز گرفتگی و مصدوم میشوند.
وی تصریح کرد: بر اثر این حادثه هشت نفر دچار گازگرفتگی شدند که از این تعداد دو نفر در آی سی یو، یک نفر در سیسییو و پنج نفر دیگر در اورژانس تحت درمان قرار گرفتند که متاسفانه حال دو نفر از آنان وخیم است.
مدیر روابط عمومی پالایشگاه شازند بیان داشت: واحد RCD (واحد تصفیه تهمانده برج تقطیر) با 10 راکتور و 1500 تن شارژ کاتالیز پرفشارترین واحد پالایشگاهی است که تخلیه کاتالیزه آن باید تحت فشار مثبت ازت باشد تا از ایجاد حریق در هنگام بازسازی و تعمیر جلوگیری شود.
شمار قربانیان حادثه قبلی پالایشگاه شازند به دو تن رسید
یکی دیگر از کارگران مصدوم حادثه ۷ اردیبهشت در پالایشگاه شازند جان باخت.
به گزارش 15اردیبهشت ایلنا، رئیس بیمارستان امیرالمومنین اراک ساعاتی پیش از مرگ «علیرضا دهقانی»، یکی از پنج کارگر مصدوم حادثه ۷ اردیبهشت در پالایشگاه شازند خبر داد. با مرگ آقای دهقانی شمار قربانیان این حادثه به ۲ تن رسید.
محمد قزلو رئیس بیمارستان امیرالمومنین اراک در توضیح این خبر گفته است مصدوم جان باخته علیرضا دهقانی نام دارد که ۲۸ساله است و بر اثر مسمومیت با گاز سولفید هیدروژن دچار آسیب وسیع در بافتهای داخلی بدن، سیستم اعصاب و قلب و عروق شده و در کمای عمیق فرو رفته بود.
گفتنی است ۷ کارگر پالایشگاه امام خمینی شازند اراک صبح روز ۷ اردیبهشت بر اثر نشت گاز در واحد آب ترش این مجتمع صنعتی به بیمارستان امیرالمومنین منتقل شدند. دو تن از این کارگران همان روز به صورت سرپایی مداوا شدند اما ۵ کارگر دیگر به بخش مراقبتهای ویژه منتقل شدند.
از این ۵ کارگر تاکنون دو تن جان باختهاند، یکی در بخش سیسییو بستری است و در کمای عمیق به سر میبرد و دو کارگر دیگر از بیمارستان مرخص شدهاند.
اطلاعیه شماره ۴۷ کمیته دفاع از فعالین کارگری مهاباد
در محکومیت ادامه بازداشت فعالین کارگری که در آستانه اول ماه مه روز جهانی کارگر بازداشت شدند
کارگران ، تشکلهای کارگری ، انسانهای شریف و آزاده
همانگونه که اطلاع دارید از چند روز مانده به اول ماه مه روز جهانی کارگر بازداشت فعالین کارگری شدت بیشتری گرفت و ۱۰ تن از فعالین کارگری از تشکلات مختلف کارگری بازداشت شده و همچنان در بازداشت به سر میبرند ، محمود صالحی ، نظام صادقی ، پدرام نصراللهی ، حامد محمودی نژاد و کوروش بخشنده از اعضا کمیته هماهنگی برای کمک به ایجاد تشکلهای کارگری ، داوود رضوی و ابراهیم مددی از سندیکای شرکت واحد ، عثمان اسماعیلی فعال کارگری و سخنگوی کمیته دفاع از فعالین کارگری مهاباد و همینطور آرام و فواد زندی از فالین کارگری شهر سنندج این ۱۰ فعال کارگری میباشند که در بازداشت به سر برده و همچنان وضعیت آنها نا مشخص است .
قابل ذکر است عثمان اسماعیلی سخنگوی کمیته دفاع از فعالین کارگری مهاباد به دلیل شرایط سخت کاری که داشت و سالیان متمادی به کار نقاشی ساختمان مشغول بود و به همین جهت دچار بیماری آسم شده است ، محمود صالحی دیگر فعال کارگری بازداشتی چند سالی است که با مشکل کلیه و قلب دست و پنج نرم میکند و همواره باید تحت مراقبت پزشک باشد و دارو مصرف کند و کوروش بخشنده هم چندی پیش تحت عمل جراحی قلب قرار گرفت و زمانی که در خانه مشغول استراحت بعد از عمل جراحی بود بازداشت شد و ۲ ماه است که در بازداشت به سر میبرد .
کمیته دفاع از فعالین کارگری مهاباد ضمن ابراز نگرانی نسبت به بازداشت این فعالین کارگری که دچار بیماری هستند و ضمن محکومیت ادامه احضار ، تهدید ، بازداشت و زندانی کردن کارگران و فعالین کارگری خواستار آزادی بدون قید و شرط فعالین کارگری بازداشتی اخیر و تمامی کارگران زندانی و فعالین کارگری زندانی میباشد .
کمیته دفاع از فعالین کارگری مهاباد
شماره تماس با سخنگوی کمیته دفاع از فعالین کارگری مهاباد، عثمان اسماعیلی :
09182842451
komitedefaa@gmail.com
komitedefaa.blogspot.com
چهاردهم اردیبهشت ۱۳۹۴
تداوم تهديد و فشار نيروهاي امنيتي بر فعالان كارگري و فعالان ايجاد تشكل سراسري
در چند ماه اخير تعدادي از فعالان ايجاد تشكل سراسري كارگري به انحاي مختلف تحت فشار و تهديد قرار گرفتهاند كه از آن جمله ميتوان افراد زير را نام برد:
1- فردين ميركي پس از بازداشت يكماه اكنون به 9 ماه زندان محكوم شده است
2- ريبوار عبدالهي دوران محكوميت يكساله خود را ميگذراند
3- يدي صمدي به 5 ماه حبس و 30 ضربه شلاق محكوم شده است.
4- كوروش بخشنده قريب به 2 ماه است كه در بيخبري از بستگان و دوستان در بازداشت به سر ميبرد
5- محمود صالحی و عثمان اسماعیلی و پدرام نصرالهی که در آستانه روز جهانی کارگر دستگیر شدند
تمام اين گير و بستها و محكوميتها در سال گذشته در حالي صورت گرفته است كه اين فعالان كارگري بدون هيچ جرم و اتهام مشخصي بازداشت شده و محكوم گرديدهاند و از آنجا كه آنان از فعالان سرشناس ايجاد تشكل سراسري بودهاند، در حقيقت نيروهاي امنيتي خواستهاند با دستگيري و فشار بر آنان به ساير فعالان اين حوزه اخطار دهند غافل از آنكه فعالان كارگري كه در پي ايجاد تشكل سراسري هستند از اين اعمال مرعوب نشده و به راهي كه اعتقاد دارند ادامه ميدهند. اين واقعيت انكارناپذير است كه درجه رشد مبارزات كارگران و زحمتكشان به مرحلهاي رسيده است كه تشكلهاي سراسري ضرورت تداوم آن است و نميتوان با اين گونه اعمال از اين واقعيت جلوگيري كرد.
محافل ضدكارگري كه در چند وقت اخير تلاش كردهاند با تخريب چهرههاي سرشناس ايجاد تشكل سراسري به هر ترتيب در راه پيشرفت آن سد و مانع ايجاد كنند و از آن ناكام ماندند، اكنون به گمان خود با ايجاد جو ارعاب ميخواهند از پيشرفت آن جلوگيري كنند.
ما از همه نهادهاي كارگري داخلي و بين المللي ميخواهيم تا در برابر اين تهاجمات جديد به فعالان كارگري، ساكت ننشسته و ضمن محكوميت اين بازداشتها خواهان آزادي فوري و بيقيد و شرط كليه فعالين كارگري و اجتماعي در بند از هر قشر و گروه هستيم.
فعالان ايجاد تشكل سراسري
بازداشت،اعمال فشارواذیت وآزار پرستاران معترض بجای پاسخگویی به مطالباتشان!
دبیرکل خانه پرستارطی نامه ای سرگشاده به وزیر بهداشت بتاریخ 15اردیبهشت ازبازداشت،اعمال فشارواذیت وآزار پرستاران معترض بجای پاسخگویی به مطالبات برحقشان پرده برداشت ازجمله:
- بازداشت غیرقانونی دو پرستار در بیمارستان امام خمینی تهران توسط عوامل حراستی
- برخورد زشت ونامناسب عوامل حراستی با همکاران خانم پرستار و تفحص در موبایل و ورود به حریم خصوصی پرستاران
- کسر کردن اضافه کار و کارانه پرستارانی که در تجمع اعتراضی مجتمع بیمارستان امام خمینی شرکت کردند.
- صدور حکم دستوری و ناعادلانه هیات تجدید نظر دانشگاه علوم پزشکی تهران مبنی برتبعید نماینده صنفی پرستاران به اتهام شرکت در تجمعات اعتراضی
دربخش هایی از نامه سرگشاده محمد شریفی مقدم به وزیر بهداشت و درمان و آموزش پزشکی مندرج درایلنا آمده است:
پیرو فرمایشات جنابعالی در مراسم روز ماما مبنی بر سیاسی کردن قضیه پرستاری و اینکه جامعه پرستاری را زورگو، تندرو و فاقد عقلانیت لازم معرفی نمودهاید، ضمن ابراز تاسف از این نحوه گفتار، لازم میدانم جهت تنویر افکار عمومی مردم عزیز و در دفاع از پرستاران مظلوم مطالبی را بشرح زیر عرض نمایم:
پرستاری بعنوان گروهی که بیشترین خدمات بهداشتی درمانی و مراقبتی را به مردم ارایه میدهند وعلی رغم تلاشهای بیشائبه و شبانه روزی، همواره مورد بیمهری و کم توجهی سیستم حاکم بر وزارت بهداشت قرار گرفته و با عنایت به نفش وتاثیر گذاری عمیق وگسترده در سیر درمانی بیمار و فرآیند سلامتی مردم متعجبانه کمترین نقش را در تصمیم گیرها، سیاست گزاریها و برنامه ریزیهای در نظام سلامت را داشتهاند در نتیجه این بیتوجهی باعث کاهش انگیزههای شغلی و بدنبال آن ترک شغلهای فراوان و تغییر شغلهای زیاد، مهاجرت به خارج از کشور و حتی خانه نشین شدن پرستاران، فشار بیامان به پرستاران شاغل و مستهلک شدن زودرس پرستاران ناشی از شغل و نهایتاً آسیب و خسارات جبران ناپذیر به بیماران و مردم شده است بطوریکه شاخصهای پرستاری قبلا در حد کشورهای پیشرفته بوده ولی بعد از ۴۰ سال تعداد تخت به پرستار تغییری ایجاد نشده و هم اکنون در حد کشورهای عقب افتاده و منطقه هستیم!
آقای وزیر
جامعه پرستاری جزء مظلومترین گروهی هستند که علی رغم فشارهای فراوان، ظلمها زیاد، تبعیضهای بیامان و بیعدالتیهای گسترده به شیوهای بسیار نجیبانه مشکلاتشان را پی گیری نموده، بطوریکه پس از انتصاب جنابعالی به وزارت ۶ ماه صبر کردند تا درجریان مشکلات پرستاری قرار گیرید. بعد از آنکه خبری نشد از طریق مذاکرات و مکاتبات با روسای بیمارستانها دانشگاهها و بعد با ارسال طومار سعی کردند مشکلاتشان رابه مسئولان منعکس نمایند.
جامعه پرستاری انتظار داشت حداقل در تهیه و تدوین و چگونگی اجرای طرح نظام سلامت نظر اتشان را میگرفتید چون پرستاران به عنوان صاحب نظرترین گروه در مورد بیماران میتوانستند بسیار کمک کننده باشند و با توجه به تخصیص بیسابقه بودجه و افزایش تا ۴۰۰ درصدی تعرفههای پزشکی فکر میکردندحداقل قانون تعرفه گذاری خدمات پرستاری هم به موازات ان اجرایی میشد، که نکردید!
وعده دادید تعرفه گذاری را پایلوت کنید که در حد وعده باقی ماند، قول دادید که ۳۵۰ خدمت و سپس ۲۵۰ خدمت را در کنار حدود ۷۰۰۰ خدمت بقیه گروهها در کتاب ارزش نسبی اضافه کنید که به این وعده هم عمل نشد و...
آقای وزیر
جامعه پرستاری کشور ناامید از جنابعالی و مسئولین وزارت بهداشت مجبور به نگارش نامه سرگشاده به رئیس جمهور با بیش از ۴۵ هزار امضاء الکترونیکی در خصوص اجرای قانون شدو... ولی متاسفانه جنابعالی و مسئولین وزارت به جای تعامل و گفتگو سعی در خنثی و بیاثر کردن و قانع کردن دیگران پرداختید.
آیا پرستاران چارهای به جز اعتراض و تجمع داشتند من نمیدانم آیا این روند پی گیری زورگیری، تند روی یا سیاسی است؟!
و علی ایحال نمونههایی از عملکرد وزارت بهداشت درخصوص پرستاری وهم چنین رفتارهای پرستاری راجهت مقایسه اعلام نموده و قضاوت را بر عهده وجدانهای بیداروافکار عمومی واگذار خواهیم کرد:
الف: مواضع و اقدامات سیستم حاکم بر وزارت بهداشت:
تهیه و تدوین طرحهای ملی تحول نظام سلامت توسط تعدادی از انجمنهای پزشکی بدون مشارکت بقیه گروههای پزشکی وپرستاری، تصاحب تمامی پستهای ریاستی ومدیریتی وحساس از بیمارستانهاو دانشگاههای علوم پزشکی تا وزارت بهداشت،دریافتیهای دهها میلیون تومانی در بخش دولتی و صدها میلیون تومانی در بخش خصوصی برای گروهی خاص و اختلاف بیسابقه در پرداختها در مقایسه با سایر کشورها ومنطقه، دریافت حداقل ۵۰% حق العمل حتی بدون حضور بر بالین بیمار توسط گروهی خاص،بازداشت غیرقانونی دو پرستار در بیمارستان امام خمینی تهران توسط عوامل حراستی و معرفی به دادگاه که حکم برائت دال بر بیگناهی آنان میباشد،برخورد زشت ونامناسب عوامل حراستی با همکاران خانم پرستار و تفحص در موبایل و ورود به حریم خصوصی پرستاران،کسر کردن اضافه کار و کارانه پرستاران که در تجمع اعتراضی مجتمع بیمارستان امام خمینی شرکت کردند،صدور حکم دستوری و ناعادلانه هیات تجدید نظر دانشگاه علوم پزشکی تهران در تغییر محل جغرافیایی نماینده صنفی پرستاران به اتهام شرکت در تجمعی که توسط مقام قضایی صنفی تلقی شده است،عدم تمکین وزرات بهداشت به فرصت دو ماهه کمیسیون اصل ۹۰مجلس شورای اسلامی در خصوص اجرای قانون تعرفه گذاری خدمات پرستاری،اعمال نفوذ در برنامههای در حوزه نظام سلامت در رسانه ملی و حذف منتقدین و القاء اینکه برنامههای در این حوزه باید مثبت باشد،لغو یک طرفه جلسه جنابعالی با هیات رئیسه مجلس و نمایندگان پرستاری در اسفندماه گذشته و..
ب-اما رفتار جامعه پرستاری در مقابل با سیستم حاکم بر وزرات بهداشت:
شکایت به دیوان عدالت اداری، انجام چند هزار شکایت به کمیسیون اصل ۹۰ مجلس شورای اسلامی مبنی بر عدم تهیه آئین نامه قانون تعرفه گذاری خدمات پرستاری توسط وزرات بهداشت،مکاتبه و مذاکره با مسئولین بیمارستانی و دانشگاه، ارسال طومارهای فراوانی به مسئولین ذی ربط و انعکاس مشکلات پرستاری،ارسال دو نامه سرگشاده به رئیس جمهور با امضاء الکترونیکی حدود ۴۵ هزار پرستار،مکاتبه با دفتررهبری و انعکاس مشکلات پرستاری،مذاکره و مکاتبه با نمایندگان مجلس شورای اسلامی درخصوص اجرای قانون، تسلیم مستندانات درخصوص دریافتیهای چندده میلیون تومانی به مسئولین ذی ربط وبرگزاری تجمعات آرام در جنب ریاست جمهوری و مجلس شورای اسلامی.
حال افکار عمومی باید قضاوت نماید کدام گروه زورگو، تندرو، سیاسی، قانون گریز و سلطه گر هستند!
جناب آقای دکتر قاضیزاده هاشمی
خواسته پرستاری کشور رفع تبعیض بیحد و حصر، برقراری عدالت همه جانبه در نظام سلامت و کاهش اختلاف در پرداختها مثل سایر کشورهای دنیا و منطقه از طریق اجرای بدون قید و شرط قانون تعرفه گذاری خدمات پرستاری است .
اما حضرتعالی هرگز پرستاری را در حد واندازه واقعیاش ندیدید، شاید این ناشی از عدم شناخت نقش تاثیر گذار پرستار باشد و یا احتمالاً منابع اطلاعاتی، اطلاعات را گزینشی به استحضارتان میرساند ویاتحت تاثیر تفکرات همان گروه اقلیت ۷ درصدی قرار گرفته باشید و امیدوارم هوای نفس، کینه ناشی از اعتراضات باعث این بیتوجهی نشده باشد. به هر صورت دلیل هر چه باشد نتیجه این بیتوجهیها به این حرفه آسیب و خسارات به بیماران است ومردم گناهی ندارند که باید تاوان سیاتهای حاکم بر وزارت بهداشت را پرداخت نمایند.
آقای وزیر
پرستار امروز میفهمد و آگاه شده ودیگر زبان تحقیر، تهدید، تنبیه و تبعید را بر نمیتابد و تجربه یکسال گذشته حاکی از آن است که اینگونه سیاستها نخ نما شده وبر عکس باعث اتحاد و انسجام جامعه پرستاری و گستردگی دامنه اعتراضات در کشور شده است.
و در آخر اینکه:
آقای وزیر اگر کاری برای پرستار انجام ندادید و یا نمیخواهید انجام دهید حداقل نمک بر زخمهای پرستاری نپاشید، به هر صورت این دوران سخت و تاریک و غبار آلود بر پرستاران خواهد گذشت و تاریخ بدور از هیاهوهای تبلیغاتی از عملکردتان قضاوت خواهد کرد، امیدوارم در قضاوت تاریخی شرمنده مردم و جامعه پرستاری نباشید.
احضار60معلم ازطرف اداره اطلاعات بوکان درآستانه تجمع اعتراضی سراسری17اردیبهشت!
اعلام تجمع اعتراضی سراسری17اردیبهشت فرهنگیان در کُردستان و ایران، احضار ٦٠ تن از معلمان بوکانی را درپی داشت.
به گزارش 15اردیبهشت کُردپا، در حالیکه مقرر گردیده که بار دیگر معلمان ایران و کُردستان، روز پنجشنبه هفدهم اردیبهشتماه، اعتصاب سراسری را در مقابل ادارات آموزش و پروش برگزار کنند، اداره اطلاعات بوکان ٦٠ تن از معلمان مدارس بوکان را احضار نمود.
تجمع اعتراضی روز هفدهم اردیبهشتماه، در اعتراض به وضعیت نامطلوب و بحرانی حاکم بر آموزش و پرورش کشور و عدم پاسخ دولت روحانی و مجلس به اعتراضات اخیر معلمان برگزار میشود.
به گفته یک منبع مطلع، نیروهای وابسته به اداره اطلاعات، امروز سهشنبه و دیروز دوشنبه از طریق تماس تلفنی، این معلمان را احضار و تهدید کردهاند.
این منبع افزود: معلمانی که از رفتن به این اداره اطلاعات خودداری کردهاند، به کرات با آنها تماس گرفته شده است که در برخی موارد تعداد تماسها به 30 تماس رسیده است.
این منبع مطلع در ادامه اظهار داشت: تمامی معلمان احضار شده، مورد توهین و بیحرمتی با الفاظ رکیک نیروهای اطلاعاتی قرار گرفتهاند.
یکی از احضارشدگان اعلام کرده است که هدف از این احضارها و تهدید معلمین، ممانعت از شرکت در تجمعات اعتراضی میباشد.
از دیگر سو نیز، حراست آموزش و پرورش استان آذربایجانغربی، با احضار شماری از معلمان درصدد ممانعت از برگزاری تجمع اعتراضی معلمان در روز پنجشنبه میباشد.
حراست آموزش و پرورش استان آذربایجانغربی به معلمان مدارس اعلام کرده است: از شرکت در تجمع اعتراضی روز پنجشنبه خودداری کنند.
گزارش تکمیلی : تجمع اعتراضی کارگران نورد و لوله صفا در مقابل فرمانداری ساوه
بنا به گزارش رسیده به اتحادیه آزاد کارگران ایران از ساعت 4 بعد ازظهر روز دوشنبه 14 / 2 / 1394 بیش از 150 کارگر به نمایندگی از 1000 کا رگر کارخانه، در مقابل فرمانداری ساوه تجمع اعتراضی برپا کردند. کارگران در این تجمع، خواهان 4 ماه حقوق عقب افتاده و واریز 17 ماه بیمه های خود شدند.
کارگران امروز پس از چهارده روز اعتصاب ، در محل سالن آربی تجمع کردند و در مجمع عمومی خود تصمیم گرفتند جواب بی محلی مدیریت کارخانه و مسئولین ذیربط، جواب تهدید به اخراج و فشار به کارگران در جهت شکستن اعتصاب و اتحاد کارگران را بدهند. کارگران در مجمع عمومی خود به این نتیجه رسیدند که برای احقاق حق خود باید تجمعات خود را به بیرون از کارخانه در مقابل فرمانداری یا مجلس و وزارت کار ببرند در این مجمع به پیشنهاد تعدادی از کارگران، شاپور احسانی راد به عنوان یکی از سخنگویان و نمایندگان کارگران برای تحقق خواسته ها و مذاکره با مسئولین معرفی شد که مورد موافقت حاضرین قرار گرفت. به محض اطلاع مدیریت از تصمیم کارگران مبنی بر رفتن به وزارت کار و مجلس، با دستپاچگی در میان کارگران حاضر شد و قول داد که سر هر ماه بموقع حقوق کارگران را پرداخت کند اما این وعده دیگر برای کارگران کارساز نشد و کارگران تصمیم گرفتند ساعت سه و نیم دسته جمعی به فرمانداری بیانند اما بدنبال این تصمیم قاطع کارگران، مدیریت کارخانه از ترانسپورت خواست که حق ندارند کارگران را به فرمانداری برسانند اما با این حال جمعی از کارگران باهر وسیله ای که توا نستند خود را به فرمانداری رساندند.
بنا بر گزارش رسیده به اتحادیه آزاد کارگران ایران، کارگران بنر بزرگی را که خط اول آن، گرامی باد اول ماه مه روز جهانی کارگر و خط دوم آن " معیشت، منزلت " و در انتهای آن کارخانه نورد لوله صفا و نورد و پروفیل ساوه نوشته بود در محوطه فرمانداری نصب کردند و برگ نوشته هایی حاوی حقوق و مطالبات شان را نیز در دست داشتند. که به شرح زیر است
معیشت، منزلت حق مسلم ماست
آیا اعتراض به سطح معیشتمان جوابش شلاق و زندان است
نه به فلاکت، نه به تورم
یک درصد تامین، نودونه درصد گرسنه گرسنه
مالیات بر ارزش افزوده، دزدی از سفره کارگران
کارگران به مدت نزدیک یک ساعت ضمن صحبت چند نفر از کارگران از مطالبات خود و چگونگی تحقق آنها با فریاد بلند شعارهای زیر را سر دادند
معیشت، منزلت حق مسلم ماست
کارگر اتحاد انحاد
حقوق معوقه پرداخت باید گردد
بیمه کارگر پرداخت باید گردد
کارگر میمیرد ذلت نمی پذیرد
سرمایه دار حیا کن مملکت را رها کن
سرمایه دار حیا کن کارگر را رها کن
در این میان شاپور احسانی راد در سخنان کوتاهی از کارگران خواست ضمن پافشاری ویژه برای خواسته به حق 4 ماه حقوق معوقه و واریز 17 ماه بیمه ، در مقابل تعیین حداقل مزد 712 هزار تومانی شورای عالی کار کوتاه نیایند و بر اتحاد و همبستگی کارگران وخواست بر حق کارگران برای ایجاد تشکل کارگری در کارخانه کارگران تاکید کرد. که مورد استقبال پرشور کارگران قرار گرفت .کارگران پس از لحظاتی شعار دادن، خشمگینانه خواهان جوابگویی فرمانداری به مطالبات شان شدند که آقای معمارنیا معاون سیاسی فرماندار از پشت درب بسته، حاضر به جوابگویی شدند
که مورد خوشایند کارگران نبود به قول کارگران ایشان فقط سخنان مدیر کارخانه صفا را تکرار میکرد و از دستگیری رستمی، صاحب کارخانه، نبود مواد اولیه و فروش می گفت و بطور کلی ایشان کارگران را به شکستن اعتصاب و شروع به کار دعوت کرد که کارگران ضمن رد تمام ادعاهای ایشان بر خواسته های خود پافشاری کردند یکی از کارگران به ایشان گفت من بعد از 25 سال زندگی مشترک، کارم به طلاق کشیده است مسبب این وضعیت کیست؟ همه کارگران دردهایشان را فریاد میزدندو هریک از درد و رنجی که طی این شش سال گریبانشان را گرفته بود ،سخن گفتند. بدنبال جواب های تکرای و کلیشه ایی معاون فرماندار، کارگران به ایشان گفتند ما برای توجیه این وضعیت و فقط صرف جوابگویی شما به اینجا نیامدیم ما برای حل مسئله مشخص، چگونگی پرداخت چهار ماه حقوق عقب افتاده و واریز 17 ماه حق بیمه به اینجا آمدیم و اکنون مشخص شد که این فرمانداری قادر به حل این مشکل نیست. کارگران با دلی پر از خشم فرمانداری را ترک کردند و در پارک مقابل فرمانداری مجمع عمومی خود را بر پا کردند در این تجمع تصمیم گرفتند فردا در سالن آربی گرد هم آیند و در مجمع عمومی بزرگ خود برای رفتن به مجلس یا وزارت کار یا دیگر اقدامات مقتضی تصمیم بگیرند. ساعت هفت این تجمع با شعارهای کوبنده کارگران بر پیگیری مبارزات خود تا نیل به مطالبات به حقشان به پایان رسید.
اتحادیه آزاد کارگران ایران
سه شنبه 15 اردیبهشت 94
برگزاری مراسم روز جهانی کارگر در روستای آویهنگ از توابع سنندج
روز جمعه 11 اردیبهشت 1394 جمعی از کارگران واهالی روستای آویهنگ از توابع شهر سنندج در اطراف روستا مراسمی رابه مناسبت اول ماه مه (11اردیبهشت)روز جهانی کارگر برگزار کردند .
بر اساس این گزارش ارسالی کارگران با در دست داشتن پلاکاردهایی با مضمون تبریک اول ماه مه روز جهانی کارگر ولزوم مبارزه ی خستگی ناپذیر ومتحدومتشکل طبقه ی کارگر علیه نیروی سرمایه این روز راگرامی داشتند.گفتنی ست که این مراسم با دوساعت بحث وگفتگو حول مسائل جنبش کارگری وبررسی مشکلات زندگی کارگران ولزوم بالابردن سطح آگاهی کارگران برای شناخت نیروی واقعی وعظیم خود در برابر سرمایه داری ومسائل دیگری ازقبیل تعیین دستمزد زیر خط فقر(دستمزد 712000 تومانی کاگران توسط دولت)باتوجه به این گرانی وسطح تورم وهمچنین تاکید بر ایجادتشکل های مستقل صنفی وکارگری بعنوان تنها راه حل طبقه ی کارگر دربرابر مشکلات پیش رویشان وچندموضوع دیگر،همراه بود..شرکت کنندگان درپایان مراسم نیز دستگیری کارگران وفعالین کارگری توسط اداره ی اطلاعات وصدور احکام سنگین وناعادلانه ی زندان برای آنان را بشدت محکوم کردند واز "اعتراض" و"ایجاد تشکلهای مستقل کارگری وصنفی وعضویت وفعالیت در آن تشکل ها " را حقی قانونی (اصل 26 و27 قانون اساسی وماده ی 131 قانون کار) کارگران و فعالین کارگری دانسته و این بازداشتها راغیرقانونی اعلام کردند و خواهان آزادی بی قیدوشرط کارگران وفعالین کارگری در بند شدند. در پایان قابل ذکر است که جمعی از فعالین کارگری از اهالی روستا یک شب قبل از 11 اردیبهشت تراکت های تبریک اول ماه مه را در کوچه های روستا پخش کردند .
کمیته هماهنگی برای کمک به ایجاد تشکل های کارگری
اردیبهشت 94
اعتصاب کارگران قطار شهری اهواز به روز نهم رسید
با گذشت ۹ روز از اعتصاب کارگران قطار شهری اهواز، هنوز خواسته این کارگران مبنی بر دریافت سه ماه حقوق معوقهشان محقق نشده است.
به گزارش15اردیبهشت ایلنا، بیش از ۶۰۰ کارگر تحت مسئولیت شرکت کیسون، پیمانکار پروژه قطار شهری اهواز در اعتراض به عدم پرداخت ۴ ماه حقوق معوقه از ششم اردیبهشت ماه دست از کار کشیدهاند. با وجود آنکه با احتساب امروز (۱۵ اردیبهشت) ۹ روز از اعتصاب کارگران و تعطیلی کارگاههای قطار شهری میگذرد، تاکنون برای حل مشکل این کارگران اقدام عملی صورت نگرفته است.
به گفته یکی از کارگران معترض، هر روز حدود ۱۵۰ تا ۲۰۰ کارگر پیمانی در اعتراض به دریافت نکردن حقوق طی ۴ ماه گذشته مقابل کارگاه مرکزی این پروژه عمرانی تجمع میکنند. همزمان با کارگران معترض سایر همکارانمان نیز در بخشهای ترانسفور، تعمیرات، عملیات خاکی و اجرا، فعالیت شغلی خود را متوقف کردهاند.
وی همچنین تصریح کرد: در سومین روز از اعتراض کارگران (۸ اردیبهشت) یک ماه حقوق آذر ۹۳ پرداخت شد و این در حالی است که این کارگران برای بازگشت به کار، هنوز بر خواسته خود که دریافت دستمزد معوقهشان است تاکید میکنند.
اعتراض کارگران فضای سبز شهرداری هفتکل نسبت به تضییع حقوقشان
جمعی از کارگران روز مزد وتحت پوشش پیمانکار شهرداری هفتکل با مراجعه به این پایگاه خبری ،با برشمردن مطالباتشان واعتراض نسبت به تضییع حقوقشان،خواستارانعکاس صدایشان شدند.
به گزارش15اردیبهشت هفتکل نیوز ، کارگران فضای سبز شهرداری که بعضی ازآنان بیش از ۱۰ سال سابقه کاری دارند ازاینکه همچنان تحت پوشش پیمانکار هستند واما درکنار آنها افرادی با کمتر ازیکسال سابقه کار قرار داد معین شده اند بسیار شاکی بودند .
اهم مشکلات عنوان شده از سوی کارگران موارد زیر می باشد:
۱- عدم تبدیل وضعیت از روز مزدی به قرار دادی
۲- پیمانکار هیچ قرار دادی با آنان منعقد ننموده واطلاعی از شرایط قرار داد خود ندارند
۳- درطول چندسال گذشته فیش حقوقی برای کارگران صادر نشده است وکارگران هیچ اطلاعی از حق وحقوق خود ندارند .
۴ -حق اولاد ، هزینه نوبت کاری و تعطیل کاری به کارگران داده نمی شود واین درحالی است که تمام ایام سال حتی روزهای جمعه ،عید نوروز،عاشورا و…درمحل کارحضور دارند .
۵- هزینه مرخصی استفاده نشده به کارگران پرداخت نمی شود (به ازای ۹ روزاز مرخصی استفاده نشده هزینه باید به کارگرپرداخت شود )
۶- تایم کاری کارگران فضای سبزاز ساعت ۷ صبح الی ۱۲ ظهر واز ساعت ۴ عصر الی ۸ شب می باشد وبااین شرایط تمام طول روز وقت کارگران گرفته می شود وهیچ زمانی برای بودن درکنار خانواده ورسیدگی به امورزندگی ندارند .
۷-بیمه برج ۱۱ سال ۹۲ کارگران پرداخت نشده وتاکنون پیگیری های کارگران نتیجه ای نداده است .
۸-تسویه حساب سال ۹۳ اعم از عیدی وپاداش و…پرداخت نشده است .
۹-سنوات چندین سال گذشته تاکنون به کارگران پرداخت نشده است .
۱۰-اضافه کار کارگران قطع شده درحالی که روزانه ۲ ساعت بیشتر ازتایم قانونی درمحل کارحضور دارند.
۱۱-بعضی از اعضای شورا درمحل کار کارگران حاضر شده وبه کارگران امرونهی می کنند که این موضوع هیچ ارتباطی به اعضای شورای ندارد وجزو وظایف آنان نمی باشد .
گزارشی درمورد اعمال هرچه بیشترفشارها و سیاستهای ضدانسانی وضدکارگری در شرکت بانتا آبیدر
بر اساس گزار شهای قبلی هنوزچندماهی از اعمال سیاستها وقوانین ضدانسانی واستثماربیرحمانه ی کارفرمایان شرکت بانتا آبیدر علیه کارگرانش درمحیط کار همانند اعمال اضافه کاری های اجباری وعدم پرداخت حقوق به موقع کارگران،اخراج های بی دلیل آنان ،تعیین چندین سرکارگر برای نظارت دائم برکارگران درحین کار و... نصب دوربینهای مداربسته بردیوارمشرف برسرویسهای بهداشتی کارگران برای کنترل هرچه بیشترآنان وچندین مورد ناشایست دیگرنگذشته که اخیرا" نیز شقاوت وبیحرمتی به شخصیت انسان را به حد انتهای خود رسانده و به خود اجازه داده اند تا گوشی های همراه کارگران را توقیف کنند واجازه ی استفاده از تلفن را به کارگران درداخل محوطه ی کارگاه ندهند؛به اینصورت که کارگران موقع ورود به شرکت باید گوشیهای همراه خود را به کیوسک نگهبانی دم درب کارگاه تحویل دهند . در غیر این صورت حق ورود به داخل کارگاه وکارکردن را ندارند وهرکارگری که درداخل کارگاه موبایل داشته باشد ازحقوقش روزانه 4 ساعت کسرمی گردد.اعمال این مقررات ضدانسانی برخلاف قوانین انسانی وحتی قوانین کار می باشد.
کمیته هماهنگی برای کمک به ایجاد تشکل های کارگری
14 اردیبهشت 94
دو سال مقاومت کارگران «گنبد سلطانیه» در برابر امضای قرارداد موقت کار
بیش از دو سال است که تمامی حقوق و مزایای مزدی ۲۲ کارگر مجموعه تاریخی و فرهنگی گنبد سلطانیه زنجان به دلیل اعمال فشار برای امضای قرارداد موقت کار قطع شده است.
به گزارش 15اردیبهشت ایلنا، کارگران یاد شده از حدود ۱۰ تا ۲۲ سال پیش به عنوان نگهبان، مرمت کار، سنگ تراش، نجار و کارگر کوره در مجموعه فرهنگی، هنری گنبد سلطانیه مشغول کارند و استخدام سایر کارگران این مجموعه از طریق عقد قرارداد شفاهی کار صورت گرفته است.
برپایه این اطلاعات ماجرای قطع شدن حقوق و مطالبات مزدی این کارگران زمانی آغاز شد که تلاش مسئولان سازمان میراث فرهنگی زنجان در مقام کارفرما برای راضی کردن آنها به امضای قرارداد موقت کار بینتیجه ماند.
در این رابطه به نقل از کارگرانی که تاکنون در مقابل امضا قراردادهای موقت مقاومت کردهاند گفته میشود: در ماههای پایانی سال ۹۱، کارفرما تلاشی را برای متقاعد کردن کارگران که تا آن زمان با قرارداد شفاهی کار می کردند به امضا قراردادهای موقت کار آغاز کرد که در نتیجه این اقدامات حدود ۳۶ نفر از کارگران با پذیرش شرایط جدید قراردادهای موقت را امضا کردند.
این کارگران میگویند: هرچند بطور مشخص هنوز وضعیت چگونگی محاسبه و پرداخت سنوات کارگران تبدیل وضعیت شده مشخص نیست اما هم اکنون مطالبات جاری مزدی همه آنها بصورت منظم ماه به ماه پرداخت میشود.
کارگران یاد شده در توضیح اینکه چرا برخلاف سایر همکارنشان حاضر به پذیرش شرایط جدید کار نشدهاند میگویند: برخلاف ادعای کارفرما مبنی بر موقت و معین بودن کار ما، بازرسان اداره کار ماهیت مشاغل ما را مستمر تشخیص دادهاند و از سوی دیگر با توجه به شرایط نامساعد بازار کار امضای قرارداد موقت کار باعث میشود تا امنیت شغلی ما بیش از همیشه در معرض تهدید قرار بگیرد.
از منظر حقوقی استدلال این کارگران از آن حیث حائز اهمیت است که به موجب ماده ۷ قانون کار عقد قرارداد کار برای مشاغل مستمر یا موقت میتواند بصورت شفاهی یا کتبی باشد اما چناچه در مشاغل مستمر قرارداد کار بسته شده از نوع شفاهی بود یا در متن کتبی قرارداد ذکری از مدت قرارداد نشده باشد فعالیت کارگر در آن کارگاه دائمی تلقی خواهد شد.
اما این همه دلایلی نیست که باعث شده تا ۲۲ کارگر مجموعه فرهنگی تاریخی گنبد سلطانیه زنجان بیش از دو سال در مقابل اصرار کارفرما مقاومت کنند و حتی در این مدت دستمزد دریافت نکنند. دلیل دیگر این مخالفت شرایط نامعلوم پرداخت سنواتی است که طبق قانون اداره میراث فرهنگی زنجان باید به آنها پرداخت کند.
به موجب ماده ۲۴ قانون کار پس از آنکه قرارداد کار پایان مییابد کارفرما موظف است تا به کارگر مزایایی تحت عنوان حق سنوات پرداخت کند، برابر این ماده قانونی مبلغ حق سنوات به نسبت هر سال سابقه کاری معادل یک ماه آخرین مزدی است که به کارگر پرداخت شده است اما کارگر و کافرما میتوانند در صورت امکان برای افزودن بر مبلغ حق سنوات بایکدیگر به توافق برسند.
کارگرانی که تاکنون حاضر به امضا قرارداد موقت کار نشدهاند میگویند: حاضر به گفتوگو با کارفرما برای تعیین حق سنوات بودیم اما از قرار معلوم مدیران میراث فرهنگی زنجان خود را در مورد پرداخت سنوات سالهای گذشته مسئول نمیدانستند و تنها نسبت به پرداخت حق سنوات دوره مسئولیت خود احساس وظیفه میکردند و درنتیجه اکنون دو سال است که ما هنوز در برابر اعمال فشارهای آنها ایستادگی کردهایم.
با فرض صحیح بودن این بخش از گفتههای کارگران مجموعه فرهنگی- تاریخی گنبد سلطانیه باید یادآور شد که به موجب ماده ۱۲ قانون کار هرگونه تغییر در مالکیت یا مدیریت کارگاه در وضعیت حقوق و وظایف شغلی کارگرانی که دارای رابطه استخدامی با آن کارگاه هستند تغییری ایجاد نخواهد کرد و کارفرمای جدید قائم مقام کارفرمای قبلی خواهد بود.
به عبارت دیگر بر فرض آنکه چنانچه همین حالا مدیریت میراث فرهنگی زنجان بتواند پس از دو سال با کارگران یاد شده بر سر امضا قرارداد کار موقت به توافق برسد باید بابت همه سالهایی که این کارگران در استخدام مجموعه فرهنگی تاریخی گنبد سلطانیه بودهاند، براساس آخرین مزد حق سنوات پرداخت کند.
براساس این گزارش،دو سال است که حقوق و مزایای مزدی ۲۲ کارگر مجتمع تاریخی فرهنگی گنبد سلطانیه قطع شده است و کارفرما حاضر نیست تا زمان امضا شدن قراردادهای موقت کار به آنها وجهی را پرداخت کند.
البته براساس مستنداتی که در رابطه با وضعیت این کارگران در اختیار ما قرار گرفته است در این مدت به غیر از توقیف دستمزد، کارفرما برای یک مقطع زمانی ۲۱ ماهه نیز اقدام به اخراج همه این کارگران کرده است.
برپایه این اطلاعات پرداخت مطالبات مزدی این کارگران از تاریخ اول اردیبهشت ماه سال گذشته قطع و در نهایت از تاریخ ۲۸ خرداد ماه همان سال توسط کارفرما از حضور آنها در محل کار جلوگیری شد اما با شکایاتی که از سوی کارگران در هیاتهای تشخیص و حل اختلاف ادارات کار ابهر و زنجان مطرح شد این کارگران موفق شدند تا از مراجع یاد شده احکام بازگشت به کار و دریافت مطالبات مزدی خود را دریافت کنند.
در این رابطه مواد ۱۸ و ۲۹ قانون کار صراحت دارد کارگرانی که وضعیت شغلی آنها در زمان رسیدگی به اختلاف به حالت تعلیق درآمده باشد بابت در طول این مدت معادل نیمی از مطالبات مزدی خود را بصورت علی الحساب دریافت کنند و چنانچه در نهایت هیاتهای تشخیص و حل اختلاف رای به بازگشت به کار کارگری بدهند، کارفرما مکلف است تا ضمن پرداخت باقیمانده معوقات مزدی، کار سابق کارگر را به او بازگرداند.
گفته میشود با وجود صدور این احکام مدیریت مجموعه تاریخی فرهنگی گنبد سلطانیه بازهم به رویه قبلی خود مبنی بر جلوگیری از ورود کارگران به داخل کارگاه و پرداخت نکردن مطالبات مزدی آنها ادامه میدهد که در نهایت با ارجاع این احکام به واحد اجراییات دادگستری زنجان سرانجام در تاریخ ۱۷ دیماه سال گذشته کارفرما حاضر میشود تا به کارگران اجازه حضور در محل کار را بدهد.
به گفته کارگران، با وجود آنکه نزدیک به شش ماه از بازگشت به کار آنها میگذرد اما هنوز نه بابت معوقات مزدی و نه بابت مطالبات جاری هیچ وجهی به آنها پرداخت نشده است.
ادعای پرداخت نشدن مطالبات مزدی ۲۲ کارگر مجمتع فرهنگی تاریخی گنبد سلطانیه برای مدت بیش از ۲ سال و استمرار این وضعیت در حالی مطرح میشود که در هیچ کجای قانون کار به کارفرما اجازه داده نشده تا پرداخت نکردن کلیه مطالبات مزدی به عنوان اهرم فشار کارگر استفاده کند.
بصورت مشخص برابر ماده ۴۴ قانون کار کارفرما تنها به شرط طلبکار بودن میتواند ماهانه بخشی از مازاد مزد پرداخت شده به کارگر را کسر کند که البته این مبلغ باید بدون در نظر گرفتن نفقه محاسبه و حداکثر میزان آن از یک چهارم مبلغ مزد بیشتر نشود. همچنین برابر ماده ۴۵ همین قانون کارفرما تنها در مواردی همچون داشتن اجازه قانونی، بازپرداخت مساعده، کسر وامهای داده شده، اشتباه محاسباتی، هزینه اجاره خانههای سازمانی و برگردادن تنخواه مالی از مزد کارگر مبالغی را کسر کند.
تأخیر در پرداخت دستمزد کارگران کارخانه سرامیک البرز پس از خصوصیسازی
کارگران کارخانه سرامیک البرز میگویند طی دو سال گذشته که این واحد تولیدی به بخش خصوصی واگذار شده است، دستمزد ماهانه آنان با تاخیر پرداخت میشود و بخشی از حقوق و مزایایی که کارگران در زمان مالکیت دولتی سالانه دریافت میکردند قطع شده است.
به گزارش15اردیبهشت ایلنا،کارگران کارخانه سرامیک البرزکه به پرداخت نامنظم حقوق از زمان واگذاری کارخانه به بخش خصوصی معترضند،گفتند: در این کارخانه حدود ۳۰۰ کارگر فعالیت دارند که طی ۵۰ روز گذشته حقوقی دریافت نکردهاند.
به گفته آنان، پیش از خصوصی سازی، حقوق کارگران اول هر ماه پرداخت میشد، اما به مرور کارفرما به بهانه افزایش مشکلات مالی کارخانه پرداخت حقوق کارگران را به تاخیر انداخت. در حال حاضر آخرین حقوقی که کارگران گرفتهاند مربوط به بیستم اسفند ۹۳ است.
کارگران سرامیک البرز درباره وضعیت تولیدات کارخانه میگویند: وضعیت تولید و فروش محصولات کارخانه بسیار خوب است و هر روز تعداد زیادی کامیون در حال بار زدن محصولات هستند.
تعویق ۷ ماهه حقوق و بیمه کارگران کارخانه آونگان اراک
منابع کارگری از تعویق ۷ ماه حقوق و بیمه کارگران کارخانه آونگان اراک خبر میدهند.
به گزارش 15اردیبهشت ایلنا، بیش از ۵۰ کارگر کارخانه آونگان از سال ۹۳ تاکنون ۷ ماه از حقوقشان را دریافت نکردهاند.
کارفرما در عین حال از آبان سال گذشته تاکنون حق بیمه این کارگران را به سازمان تامین اجتماعی پرداخت نکرده است.
کارگران میگویند اگر حق بیمه معوقهشان به سازمان تامین اجتماعی پرداخت شود، بیشتر آنها بازنشسته میشوند.
شرکت آونگان که نبشی ساختمان و دکل مخابرات تولید میکند، از حدود ۱۰ سال پیش خصوصی شده است.
پیش از خصوصی سازی نزدیک به ۱۲۰۰ کارگر در این کارخانه مشغول به کار بودند که طی ۱۰ سال گذشته به تدریج اخراج شدند. این کارخانه هم اکنون با ظرفیت بسیار اندکی به تولید میپردازد.
بر اساس این گزارش، از زمان خصوصی سازی کارخانه آونگان، حق شیفت، سرویس رفت و برگشت و غذای کارگران این واحد تولیدی قطع شده است.
کارگران گفتند:هدف نهایی کارفرما تعطیلی کارخانه آونگان و تغییر کاربری زمین این واحد تولیدی به قصد ساخت و ساز در آن است.
کارگران خدماتی شهرداری طبس ۲ ماه حقوق نگرفتهاند
۶۵ کارگر خدماتی شهرداری طبس که تحت نظارت شرکت پیمانکاری «آوای کویر داغ» فعالیت میکنند دو ماه است که حقوقی دریافت نکردهاند.
به گزارش15اردیبهشت ایلنا،یکی از کارگران این شرکت خدماتی از تعویق دوماهه در پرداخت حقوق و بیمهٔ کارگران این شرکت پیمانکاری خبر داد و گفت: با گذشت ۴۵ روز از شروع سال جدید، هنوز حقوق ماههای اسفند ۹۳ و فروردین ۹۴ را دریافت نکردهایم ضمن اینکه حق بیمه ما طی ۲ماه گذشته با تامین اجتماعی پرداخت نشده است.
به گفتهٔ این کارگر علاوه بر معوقات حقوقی عیدی و پاداش سال ۹۳ هم به کارگران پرداخت نشده است.
او ادامه داد: ما کارگران خدماتی هستیم که بعضا نزدیک به ۱۰ سال است برای شهرداری طبس کار میکنیم. بعد از گذشت این مدت هنوز وضعیت قراردادهای کارگران مشخص نیست و قراردادها عمدتا یک ماهه و یا سه ماه بسته میشود و گاهی مثل امسال اصلا قراردادی بسته نمیشود. یعنی از ابتدای سال جدید تاکنون هیچگونه قراردادی با ما بسته نشده است.
اخراج 11کارگر کارخانه ستبران تاکستان
منابع کارگری از اخراج ۱۱ کارگر کارخانه تولید مواد اولیه کاشی و سرامیک ستبران واقع در تاکستان خبر میدهند.
به گزارش11اردیبهشت ایلنا،کارگران اخراجی کارخانه ستبران گفتند:در این واحد تولیدی ۴۰ کارگر مشغول به کار هستند اما از ابتدای اردیبهشت ماه سال جاری به دلیل آنچه از سوی کارفرما «رکود بازار فروش محصولات» عنوان شده است، تعداد ۱۱ کارگر این کارخانه با سوابق کار ۶ تا ۱۶ سال پس از خاتمه قرارداد موقت کارشان اخراج شدهاند.
این کارگران میگویند کارفرما مدعی است کارخانه در زمینه فروش محصولات تولیدی خود دچار مشکل شده است و توان پرداخت به موقع حقوق حدود ۴۰ کارگر شاغل در کارخانه را ندارد، به همین دلیل بااخراج ۱۱ نفر از کارگران، فعالیت دو شیفت کاری این کارخانه را به یک شیفت کاهش داده است.
این منابع کارگری از تلاش کارگران اخراجی برای دریافت مقرری بیمه بیکاری و بازگشت به کار خبر دادهاند. آنان میگویند: بعد از ۱۶سال سابقه کار در این کارخانه فرصت شغلی جدیدی برایمان وجود ندارد.
کارگران اخراجی همچنین میگویند رکود فعالیت کارخانههای کاشی و سرامیک به بازار محصولات این کارخانه که در زمینه تولید پودرهای میکرونیزه معدنی باسیلین، فلدسپار، دولوسیت، کربنات کلسیم، تالک و فرمولهای بدنه سرامیک فعالیت دارد، لطمه وارد کرده است.
بیکاری 56کارگر درپی تعطیلی کارخانه آجرسازی آذین پاراچین
با تعطیلی کارخانه آذین پاراچین تولید کننده آجر ۵۶ کارگر بیکار شدند.
به گزارش15اردیبهشت ایلنا، اغلب کارگران کارخانه آذین پاراچین بیش از ۱۵سال سابقه کار دارند و قرار است برای دریافت مقرری بیمه بیکاری به اداره کار معرفی شوند.
کارگران بیکار شده درباره دلایل تعطیلی این واحد تولیدی گفتهاند: این کارخانه به سبب مشکلاتی نظیر کمبود نقدینگی و نداشتن بازار فروش دچار مشکل شده بود و اکنون به ناچار از ادامه تولید باز مانده است.
به گفته این منابع کارگری پس از اجرای قانون هدفمند کردن یارانهها اکثر کارخانههای تولید کننده صنعتی و نیمه صنعتی و سنتی آجر در شهرستان پاکدشت دچار رکود شده و یکی پس از دیگری تعطیل می شوند.
گزارش پیام سندیکا از ایران خودرو
با دریافت دستمزد فروردین کارگران ایران خودرو شاهد ۲ مورد پول در میان دستمزد خود بودند که ۴۰۰ هزار تومان به دریافتی اشان افزوده شده بود. یکی افزایش سالیانه دستمزد و دیگری مربوط به طبقه بندی مشاغل است. هرچند که کارگران از این افزایش رضایت نسبی دارند اما همه می پرسند که این طبقه بندی چگونه صورت گرفته که آنها خبر ندارند و دیگر اینکه چرا برای همه فقط ۲۰۰ هزار تومان افزایش طبقه بندی منظور شده؟ یعنی کسی بیشتر و یا کمتر از این مقدار نمی بایست افزایش بگیرد؟
روابط عمومی سندیکای کارگران فلزکارمکانیک
۱۳۹۴/۰۲/۰۸
نگاهی به وضعیت کارگران ایران خودرو
اما این روزها اوضاع چگونه است گزارشها از اعتصاب در کارخانه ایران خودرو طی زمستان 93 حکایت دارند. گزارش شده که برخی از مدیران با سخنرانیهای امیدوارکننده خواستهاند که کارگران دست از اعتصاب بردارند. یکی از مدیران هم تهدید کرده که اگر به اعتصابشان پایان ندهند دیگر با آنها قرارداد نخواهند بست اما کارگران اعلام کردهاند که تنها در صورت موافقت مدیران برای اجرای خواستههایشان، به اعتصاب پایان میدهند.
یک فعال کارگری در اینباره گفته است «با توجه به سطح گرانی در تهران و شهرهای اطرافش باید هر کارگری حداقل ۳ میلیون و نیم درآمد داشته باشد تا از عهده اداره یک زندگی معمولی برآید درحالیکه این کارگران بین ۶۰۰ تا ۸۰۰ هزار تومان حقوق میگیرند. کارگرانی که کارهایشان کمی تخصصیتر است، حقوقشان با اضافهکاری به یک میلیون هم میرسد؛البته بعضی از ماهها به دلایل مختلف این اضافهکاریها را هم پرداخت نمیکنند».
این فعال کارگری توضیح میدهد در شرایطی که دستمزد کارگران بسیار کمتر از نرخ تورم در جامعه است فیش حقوقی یکی از مدیران ایرانخودرو منتشر شده است که طبق این فیش حقوقی، او ۴۲ میلیون تومان حقوق در یک ماه دریافت کرده است. این فیش حقوقی از طریق حسابداری به دست کارگران کارخانه افتاده و صدها کپی از این فیش منتشر شده است. کارگران وقتی دیدند بعضیهایشان حتی یک میلیون نمیگیرند اما مدیری ۴۲ میلیون در یک ماه میگیرد ناراحتیشان تشدید شده است».
وی درباره مشکل دیگر کارگران کارخانه ایرانخودرو و شکل استخدام آنها اینگونه توضیح میدهد که « اکثریت کارگران به شکل قراردادی، پیمانکاری یا شرکتی کار میکنند و به تعبیری هیچ امنیت شغلی ندارند. به همین علت است که در این روزها، مدیران کارگران را تهدید میکنند که در صورت پایان ندادن به اعتصاب، آنها را پس از پایان قرار دادشان دوباره به کار نمیگیرند.
کارگران معترض کارخانه ایرانخودرو خواستار امنیت شغلی و همخوانی حقوقشان مطابق با ماده ۴۱ قانون کار هستند که طبق این ماده باید دستمزد کارگر با نرخ تورم در جامعه همخوانی داشته باشد. «درحالی کارگران خودروسازی و قطعهسازی در ایران به عنوان یکی از صنایع غنی از نظر مالی از شرایط خود گله دارند که شاید با مقایسه با کشورهای صنعتی بتوان به فاصله زیاد حقوق کارگران در ایران با این کشورها پی برد.
در کشور ایتالیا که بسیاری آن را کشور سندیکاها میدانند اوضاع در شرکتهای خودروسازی بهگونه دیگری است .حداقل حقوق در خودروسازیهای ایتالیا برای یک کارگر به عددی حدود هزار تا هزار و 200 یورو میرسد این حقوق برای یک مهندس در شروع کار هم بین 1200 تا 1800 یورو است .هزینه اجاره یک خانه 60 متری در محله متوسط در شهر تورین که مرکز خودروسازی ایتالیاست حدود 600 یورو در ماه است. هزینه خوراک و پوشاک هم در ایتالیا نزدیک به ایران است. بهعنوان نمونه یک کیلو گوشت را میتوان 8 تا 9 یورو خرید.این هزینهها نشان میدهد حقوق یک کارگر کفاف یک زندگی معمولی را میدهد درحالی که در ایران حقوق کارگران حتی اندازه اجارهخانه هم نیست و برای همین بیشتر کارگران مجبور به کار دوم و سوم هستند.
نکته دیگر قدرت سندیکاها در کشورهای صنعتی مانند فرانسه، ایتالیا و آلمان است .قدرت این سندیکاها سبب شده تا حمایتهایی گسترده از کارگرانی شود که ممکن است روزی بیکار شوند. به عنوان مثال فیات پس از آنکه در سال 2011 کارخانهاش در سیسیل تعطیل کرد، فعالیت در پنج کارخانه دیگرش در ایتالیا را هم معلق کرد، با این هدف که از هزینههایش بکاهد، به این امید که روزی رونق دوباره به کسبوکار بازگردد. فیات در این مدت با توجه به فشار سنگین اتحادیههای کارگری مجبور شده بخشی از حقوق ماهانه را به کارگران بیکار یا کمکار شدهاش بپردازد تا در خانه بمانند. اریا اپیفانیا که یکی از همین کارگران فیات در خط مونتاژ فیات در شمال ایتالیاست، در چند سال گذشته به ندرت سر کار رفته و با این حال طی این مدت ماهی 800 یورو دستمزد گرفته است. پرداخت به او در چارچوب برنامهای دولتی صورت میگیرد که قصدش حمایت از کارگرانی است که به اجبار از کار کنار گذاشته شدهاند. خانم اپیفانیا یکی از هزاران کارگری است که در پی بحران اقتصادی در اروپا و تنزل فروش خودرو به پایینترین حد طی دو دهه گذشته شغل خود را از دست دادهاند؛ البته قدرت سندیکاها در حمایت از کارگران به اینجا ختم نمی شود. مثلا اگر رشد اقتصادی اتفاق بیفتد و حقوق کارگران به همان میزان رشد نکند سندیکاهای کارگری شروع به اعتصاب میکنند.
در آلمان سندیکاهای کارخانههای خودروسازی اعتصاب کردند چراکه با پیشنهاد کارفرمایان خود مبنی بر افزایش دو درصدی دستمزدها مخالف بودند.آنها با توجه به رشد اقتصادی اخیر آلمان، خواهان افزایش پنج درصدی حقوق شدهاند.
یکی دیگر از مواردی که همیشه در کشورهای صنعتی جنگ بین کارفرما و سندیکاهای کارگری را در پی دارد ساعت کار است . به عنوان مثال در ایتالیا طبق قانون کار، کارفرما در هفته 40 ساعت میتواند از کارگر انتظار کار داشته باشد؛ البته با وجود قدرت سندیکاهای کارگری همچنان درآمد مدیران خودروسازی در جهان بسیار بیشتر از مهندسان و کارگران است. بهعنوان نمونه حقوق پایه مدیرعامل فیات سالانه بیش از 3 میلیون یورو است .
گوشه هایی ازیک گزارش آرمان بتاریخ15اردیبهشت
ویژه نامه تشکلهای مستقل کارگری
گرامی باد روز جهانی کارگر
11 اردیبهشت
1394
ویژه نامه ای به مناسبت روز جهانی کارگر از طرف تشکل های مستقل کارگری منتشر شده است.
می توانید این ویژه نامه را از آدرس زیر دانلود نمایید.
http://www.kanoonm.com/1781
http://www.kanoonm.com/wp-content/uploads/2015/05/majale-tashakol-1.pdf
http://www.kanoonm.com/wp-content/uploads/2015/05/vijehnameh94.pdf
حفر چاه درشهر ايور جان 2کارگرمقنی وصاحبخانه را گرفت
جمعه گذشته درایور حفر چاه جان 2کارگرمقنی وصاحبخانه را گرفت.
به گزارش15اردیبهشت خراسان،شهردار ايور با اعلام اين خبر واشاره به بازديد از محل حادثه گفت: يک چاه 8 متري در فاصله يک چاه 2 متري قديمي که محل تجمع فاضلاب خانگي است، حفر شده بود. «نيازي» افزود: هنگام اتصال 2 چاه به يکديگر، فاضلاب موجود در چاه قديمي نشت کرد و با توجه به اختلاف سطح 2 چاه، مقني سقوط کرد و فاضلاب روي او را پوشاند.
وي اظهارداشت: در اثر گازگرفتگي و ريزش فاضلاب، مقني در دم جان باخت. کمک مقني که متوجه اين حادثه شد، براي کمک به درون چاه رفت که او هم در اثر گازگرفتگي جان خود را از دست داد. نفر سوم که مالک منزل بود براي نجات 2 نفر وارد چاه شده و وي نيز بر اثر گاز گرفتگي خفه شد و جان خود را از دست داد.
وي علت اصلي فوت اين 3 نفر را گازگرفتگي، نشت و ريزش فاضلاب از طريق کانال ارتباطي بين 2 چاه ذکر کرد.
بدنبال اعتصاب رانندگان خطوط راه آهن آلمان بیش از نود درصد سفرهای ریلی لغوشد!
ایستگاه های قطار در برلین و دیگر شهرهای آلمان خالی از مسافر شده و تابلوهای اطلاع رسانی در این ایستگاه ها حکایت از لغو بیش از نود درصد سفرهای ریلی دارد.
به گزارش5مه یورونیوز،بی سابقه ترین و طولانی ترین اعتصاب رانندگان خطوط راه آهن آلمان از صبح دوشنبه آغاز شده و قرار است یک هفته به طول انجامد.
هشتمین اعتصاب سراسری رانندگان قطار در آلمان در حالی آغاز شده که مذاکرات ده ماهه اتحادیه صنفی لوکوموتیورانان با شرکت ملی راه آهن آلمان بر سر افزایش پنج درصدی حقوق و کاهش ساعت کاری همچنان بی نتیجه مانده است.
تظاهرات در شهرهای ایتالیا در اعتراض به اصلاحات آموزشی
آموزگاران و دانش آموزان ایتالیایی روز دوشنبه با برپایی تظاهراتی در رم و دیگر شهرها مخالفت خود را با اصلاحات پیشنهادی ماتئو رنزی، نخست وزیر در زمینه آموزش و پرورش نشان دادند.
به گزارش5مه یورونیوز،این اصلاحات در چارچوب طرحی موسوم به «لایحه مدرسه خوب» در مارس گذشته به تایید کابینه رسید.
اتحادیه آموزگاران این اصلاحات را غیرعادلانه توصیف کرده است.
یکی از شرکت کنندگان در این تظاهرات گفت: «ما در این راهپیمایی شرکت کردیم تا مخالفت خود را با تغییرات در قانون اساسی و قانون جدیدی که به تغییرات در مدارس منتهی خواهد شد نشان دهیم. ما مدارسی داریم که آموزش را در اختیار همگان قرار می دهد. حال آنکه آنها می خواهند مدارسی را جایگزین کنند که دانش آموزان را به درجه یک و درجه دو تقسیم می کند».
دیگری افزود: «من یک پسر هشت ساله دارم و می خواهم که او از امکانات آموزشی بهره مند شود. می خواهم که او آزادانه دبیرستان یا دانشگاهش را انتخاب کند و بتواند در هر دو شرکت کند. فارغ از اینکه یک کارگر باشم یا آرشیتکت می خواهم که او بتواند انتخاب کند».
لایحه مدرسه خوب برای به اجرا در آمدن باید به تصویب نمایندگان پارلمان برسد.
پانزدهم اردیبهشت ماه1394
akhbarkargari2468@gmail.com
******************
اخباروگزارشات کارگری14اردیبهشت1394
- در همبستگی با کارگران افغان در ایران
علیه سیاستهای فاشیستی خانه کارگر و جمهوری اسلامی ایران
- کارگران لوله و نورد صفا در مقابل فرمانداری تجمع کردند
- اعتصاب وتجمع کارگران معدن البرزگان دو روز بعد از روز کارگر مقابل فرمانداری واداره کار رامیان دراعتراض به عدم پرداخت 7ماه حقوقشان!
- تجمع کارگران برق تهران مقابل مجلس در اعتراض به وضعیت نامعلوم بازنشستگی و اختلاف درباره محاسبه حق بیمه خود
- تجمعات اعتراضی کارگران کارخانه سامان کاشی بروجرد ادامه دارد
- تعطیلی5کوره ویک کارخانه درقوچان – عدم پرداخت 11ماه حقوق کارگران کارخانه دوچرخهسازی
- خودداری کارفرمای کارخانه ذوب آهن اردبیل از اجرای حکم بازگشت به کار کارگران؟!
- اخراج60کارگر کارخانه فولاد قزوین پیش از اتمام قرارداد کار
- بیکاری 70کارگربدنبال تعطیلی کارخانه آجر سازی کیاسا
- عدم رسیدگی بیش از500شکایت کارگران آبادان وخرمشهردر اداره کار اروند!
-800واحد زیر زمینی قطعه سازی در کشور فعالند
-600 آژانس غیر مجاز در سطح تهران فعال هستند
- تجمع اعتراضی ساکنان شهرک ساحلی اردبیل مقابل فرمانداری
- کارگرسرابی دراثر سقوط ازبلندی جان باخت
- اعتصاب سراسری رانندگان خطوط آهن آلمان با هدف افزایش دستمزدها و کاهش ساعات کاری
در همبستگی با کارگران افغان در ایران
علیه سیاستهای فاشیستی خانه کارگر و جمهوری اسلامی ایران
از چند روز پیش از فرا رسیدن اول ماه مه، رژیم جمهوری اسلامی برای جلو گیری از برگزاری مراسم مستقل توسط کارگران و تشکل های مستقل کارگری در این روز، بر شدت اختناق و سرکوب افزوده بود. در چنین فضایی که با تهدید و بگیر و ببند فعالین مستقل کارگری همراه بوده است، خانه کارگری ها، این مزدوران سرمایه، در روز اول ماه مه تظاهراتی را با هماهنگی با دولت از محل خانه کارگر تا محل نماز جمعه، از جمله با شعارهای نژاد پرستانه "کارفرما حیا کن، افغانی را رها کن" و عکس هایی از علی خامنه ای سازمان دادند و بی شرمانه نام این حرکت نفرت انگیز و نمایشی را راهپیمایی کارگران در روز کارگر نامیدند.
وابستگی و مزدوری این تشکل به اصطلاح کارگری به رژیم را همگان می دانند. سر دادن این شعار نژاد پرستانه و فاشیستی علیه کارگران افغانی آن هم در روز جهانی کارگر، علاوه بر آشکار کردن عمق سرسپردگی این مزدوران به رژیم سرمایه داری اسلامی، نشان ازاوج استیصال و درماندگی جمهوری اسلامی و اراذل و اوباش متشکل در خانه کارگر دارد که به خوبی از درجه نارضایتی و خشم کارگران نسبت به شرایط غیر قابل تحمل کار و زندگی و فقر و فلاکتی که سرمایه داری ایران و رژیم اسلامی بر طبقه کارگر و اکثریت مردم تحمیل کرده اند آگاهند. به همین دلیل، رژیم و این تشکل ضد کارگری مدتها است که مذبوحانه تلاش می کنند که کارگران افغانی، این محروم ترین و بی حقوق ترین بخش طبقه کارگر ایران را سپر بلای خشم کارگران "ایرانی" و به انحراف کشاندن مبارزات کارگران علیه شرایط موجود قرار دهند. علیرضا محجوب، نماینده مجلس و دبیر کل خانه کارگر، بارها علیه اشتغال "اتباع خارجی" سخنرانی کرده است و حسن صادقی از دیگر سران خانه کارگر در نفرت پراکنی علیه کارگران افغانی پیشقراول بوده است. به همین گونه مراکز خانه کارگر در مناطق و نیز بخشهای مختلف از جمله در بخش ساختمانی بطور سازمانیافته در ایجاد این فضای مسموم فعال بوده اند.
چنین اقدامات شنیع و نژاد پردستانه اما محکوم به شکست است. زیرا هر کارگر آگاه می داند که کارگران افغانی، مسبب تعیین حداقل دستمزدهای چندین برابر زیر خط فقر، بالا کشیدن دستمزد کارگران توسط کارفرمایان، بیکارسازی چند صد هزار کارگر فقط در طول سال گذشته، بیکاری چندین میلیونی در سراسر کشور، دزدی و چپاول هزار میلیاردی از صندوق های بازنشستگی ودزدی های کلان از منابع نفت وگاز ومعادن متعلق به مردم ایران و بطور کلی مسب فقر و استثمار شدید تحمیل شده بر کارگران نبوده و نیستند، بلکه عامل همه این فجایع تحمیل شده به کارگران در ایران، نظام سودجوی سرمایه داری و رژیم اسلامی آن است. کارگران افغانی، همواره از نخستین قربانیان شرایط فقر وفلاکت بار در این نظام ضد کارگری بوده اند که هم بار سخت ترین کارهای طاقت فرسا را برگرده خود داشته اند و هم هدف تبلیغات نژادپرستانه و عوام فریبانه این حکومت قرار گرفته اند.
"خانه کارگر جمهوری اسلامی ایران" در ایجاد و گسترش این شرایط ظالمانه ازجمله با شرکت مستقیم در سرکوب فعالین کارگری و همچنین تبلیغ و اشاعه سیاست های تفرقه اندازانه و فاشیستی به منظور مهار طبقه کارگر و جنبش مستقل کارگران در ایران، نقش فعالی داشته است. خانه کارگر در اساس یک جریان شریک درقدرت است؛ علی ربیعی عضو شورای مرکزی این تشکل، وزیرکار، وعلیرضا محجوب عضو دیگرشورای مرکزی، بهارستان نشین است. و این بار نیز با حمایت مستقیم رژیم است که مزدوران متشکل شده در این نهاد وابسته به حکومت، جرئت می کنند در روز جهانی کارگر، لجن پراکنی کنند و شعارهای نژاد پرستانه علیه کارگران افغانی سر دهند.
واقعیت این است که بگیر و ببندها در آستانه اول ماه مه، که با هماهنگی تمامی جناح ها و همه قوای حکومتی از قوه مجریه (ازجمله وزارت اطلاعات و کار) گرفته تا قوه قضاییه و مقننه صورت گرفته است، و برگزاری تظاهرات دولتی در روز اول ماه مه با شعارهای فاشیستی، بیش از هر چیز دیگری گواه وحشت دستگاه سرکوب از قدرت کارگران و تشکل یابی مستقل آنها است.
کارگران افغان، و دیگر کارگران مهاجر، بخشی از طبقه کارگر ایران هستند و باید از کلیه حقوق کارگری و شهروندی برخوردار باشند. قطعنامه های تشکل های مستقل کارگری به مناسبت اول ماه مه و حمایت از حقوق کارگران افغانی در این قطعنامه ها، مایه افتخار جنبش مستقل کارگری ایران و نشان گر همبستگی و آگاهی به منافع مشترک همه بخش های این جنبش علیه شرایط ضد کارگری و ضد انسانی است که بر طبقه کارگر تحمیل شده است. اهمیت این منافع مشترک طبقاتی و همبستگی بین المللی کارگری را باید درجای جای ایران طرح و بر آن تاکید کرد.
اتحاد بین المللی در حمایت از کارگران در ایران، سیاستهای ضد کارگری "خانه کارگر" و حرکت شنیع و فاشیستی آن در روز جهانی کارگر علیه کارگران افغانی را توهین به کل طبقه کارگر ایران، افغانستان و جهان می داند و به شدت آنرا محکوم و همبستگی خود با کارگران افغان در ایران را بار دیگر و با صدایی هرچه رساتر اعلام می کند.
ما به نوبه خود همچنان تلاش خواهیم که از جمله با استناد به این حرکت های نژاد پرستانه، کلیه سیاست ها و عملکرد رژیم ضد کارگری ایران و تشکل های وابسته به آن از جمله خانه کارگر و شوراهای اسلامی را در نزد تشکل ها و نهادهای کارگری و مترقی در سطح جهان افشا کنیم و امکان هرگونه ابراز وجود و حضور آنان به نمایندگی از کارگران ایران در مجامع بین المللی را سد نماییم.
اتحاد بین المللی در حمایت از کارگران در ایران
سوم ماه مه ۲۰۱۵
info@workers-iran.org
www.workers-iran.org
www.etehadbinalmelali.com
کارگران لوله و نورد صفا در مقابل فرمانداری تجمع کردند
اتحادیه آزاد کارگران ایران : کارگران لوله و نورد صفا بعد از 14 روز اعتصاب امروز بعد از قولهای بی پایه و اساس مدیریت شرکت ،از ساعت 4 بعد از ظهر در مقابل فرمانداری شهر ساوه تجمع اعتراضی برپا نمودند
امروز کارگران این شرکت بعد از تهدیدات مدیرت شرکت مبنی بر اخراج کارگران ، تصمیم گرفتند تا تجمعات خود را به خارج از کارخانه بکشانند و به مدیریت اعلام نمودند که در صورت نپرداختن حقوق های معوقه اشان ، حق خود میدانند تا در مقابل ارگانهایی همانند مجلس و یا وزارت کار و فرمانداری تجمع کنند
مدیریت شرکت به میان کارگران آمد و قول داد که معوقاتشان را بپردازد اما زمان خاصی برای پرداخت آن تعیین نکرد
کارگران شاکی شدند و گفتند این چندمین بار است که قولهای بی پایه و اساس داده اید ولی کما کان وضعیت پرداخت حقوقهای ما مشخص نیست
کارگران در ادامه اعتصاب امروز در مجمع عمومی خود تصمیم گرفتند تا در مقابل فرمانداری شهر ساوه تجمع کنند
ساعت 4 بعد از ظهر 150 نفر از کارگران به نمایندگی از دیگر کارگران در مقابل فرمانداری شهر ساوه تجمع نمودند
کارگران در مقابل فرمانداری شعار میدادند معیشت ،منزلت حق مسلم ماست ،حقوق کارگر پرداخت باید گردد ، حقوق معوقه پرداخت باید گردد ، بیمه کارگر پرداخت باید گردد، سرمایه دار حیا کن –مملکت را رها کن -سرمیدادند
کارگران بر روی پلاکاردهای خود نوشته بودند
کارگر کارگر اتحاد اتحاد، گرامی باد اول ماه مه روز جهانی کارگر ، هزینه زندگی 3500000 تومان حداقل مزد 712000 تومان، 1 درصد تامین تامین 99 درصد گرسنه گرسنه معیشت ، منزلت حق مسلم ماست
همچنین کارگران یک بنر بزرگ داشتند که بر روی آن نوشته شده بود : گرامی باد اول ماه ،روز جهانی کارگر و معیشت و منزلت، از طرف کارگران لوله و نورد صفا و لوله و نورد پروفیل ساوه
اخبار تکمیلی متعاقبا ارسال میگردد
اتحادیه آزاد کارگران ایران
دوشنبه 14 اردیبهشت 94
اعتصاب وتجمع کارگران معدن البرزگان دو روز بعد از روز کارگر مقابل فرمانداری واداره کار رامیان دراعتراض به عدم پرداخت 7ماه حقوقشان!
کارگران معدن البرزگان: هفت ماه است بی پولیم
بالاخره هفت ماه سکوت همراه با صبر در کارگران معدن البرزگان رامیان شکست و کاسه صبر لبریز شدو صبح امروز تجمعی در اعتراض به عدم دریافت هفت ماهه حقوق در مقابل اداره کار رامیان داشتند.
به گزارش 14اردیبهشت گل رامیان، معدن البرزگان شهرستان رامیان در جاده اولنگ به شاهرود و در ملچ آرام فوقانی با 40 نفر کارگر و پیمانکار مشغول به فعالیت است. کارگرانی که مدت تقریبا هفت ماه است نه حقوقی، نه عیدی و نه اضافه کاری دریافت نکرده اند و همین مساله باعث شده است تا دست به اعتراض زدند تا شاید دستی از گوشه ای برآید و مشکلات آنها را حل و فصل کند.
زندگی کارگران در اردیبهشت سال 94 در حالی جریان دارد که حقوق ماههای پایانی سال 93 به همراه عیدی و دیگر پاداش ها، هیچ گاه پرداخت نشده است و به گفته کارگران معترض، زندگی در چنین شرایطی به سختی می گذرد.
کارگران معترض از این که مسئولان و مخصوصا نماینده شهر توجهی به شرایط کاری آنها ندارند گله مندند .
قرار تجمع کارگران مقابل فرمانداری به خبرنگارما نیز رسیده بود، اما وقتی در برابر فرمانداری حضور یافت، متوجه شد که که ادامه تجمع، مقابل اداره تعاون، کار و رفاه اجتماعی رامیان است. و در همین فضا بود که کارگران با مشاهده یک خبرنگار، شروع کردند با بیان مشکلات و درد دلهایی که گاه در مسیر بیات شدن قرار داشتند. یعنی درد دلهایی کهنه و به اندازه بیش از هفت – هشت ماه بی پولی.
یکی از کارگران گفت: از آبان ماه سال 93 تا کنون هیچ حقوقی دریافت نکردیم و از ساعت 8 صبح امروز حدود 20 نفر از کارگران این معدن در مقابل فرمانداری رامیان تجمع کردیم و طی تماس معاون فرماندار با مدیرعامل معدن که گفته است پولی نداریم که حقوق کارگران را بدهیم؛ از آنجا به سمت اداره کار آمده ایم که متاسفانه رئیس این اداره نیز ظاهرا جلسه ای رفته و همچنان منتظر هستیم.
یکی دیگر از کارگران می گوید: در این مدت 7 ماهه هر ماه، هر هفته به اداره کار مراجعه می کردیم و هر بار با وعده اینکه بروید سرکار و پیگیری می کنیم، ما نیز به امید همین وعده ها مشغول کار بودیم ولی از روز گذشته سر کار نمی رویم.
کارگر دیگر در حرف زدن پیشی می گیرد و ادامه می دهد: فقط وعده می دهند که پیگیر هستیم ولی تاکنون هیچ خبری نشده است و فقط چون از دیروز سرکار نرفتیم و امروز هم تجمع کردیم مبلغ فقط 100 هزار تومان به حسابمان واریز کردند. به نظر شما آیا این مبلغ بعد از این همه مدت از عدم پرداخت حقوق، کافی است؟
کارگران می گویند: اکثریت مستاجر هستیم و حتی پول خرید یک چادر را نداریم که برای ادامه زندگی در چادر زندگی کنیم، در این مدت تمام خریدهایمان نسیه بوده و دیگر مغازه داران هم به ما کالا نمی دهند، خرج تحصیل فرزندانمان را نداریم.
کارگر جوان دیگر ادامه می دهد: تا حرفی میزنیم می گویند تحریم است، این چه تحریمی که دیگر معادن حقوق کارگرانشان را تسویه کرده اند! این چه تحریمی که تمام زغال سنگ ها به فروش می رسد ولی برای پرداخت حقوق کارگران تحریم است.
وقتی از کارگران در خصوص ارتباط با نماینده پرسیدم و اینکه آیا تاکنون با وی تماسی گرفته اید پاسخ می دهند: کدام نماینده! چه نماینده ای! نماینده ای که در بین مردم نیست و چندین بار هم تماس گرفتیم ولی جوابی حاصل نشد.
یکی از آنهامی گوید: وقتی در اول راه به ما جواب نمی دهند، نماینده به ما جواب بدهد؟!
در خصوص وضعیت بیمه پرسیدم و گفتند: از بهمن ماه سال 93 بیمه واریز نشده است و دفترچه های بیمه را مهر نمی زنند چون بدهکار هستیم.
کارگری می گوید: ازلحاظ بهداشتی زیر صفر هستیم. وقتی از استان برای نظارت می آیند و از وضعیت بهداشت شکایت می کنیم در جواب ما میگویند شما نمی ترسید که از کار اخراج شوید و اعتراض می کنید!
غذا را باید خودمان از خانه بیاوریم و 700 تومان پول ناهار را به کارگرانی که سر کار می آیند بصورت روز مزد می دهند و حتی سرویس ایاب وذهاب هم نداریم و کارگران که اکثریت پیاده و عده کمی با موتور به سر کار می آیند.
تا کی باید سریال تجمع کارگران معدن در قبال عدم پرداخت حقوق تکرار شود؟! و...
تجمع کارگران برق تهران مقابل مجلس در اعتراض به وضعیت نامعلوم بازنشستگی و اختلاف درباره محاسبه حق بیمه خود
صبح امروز جمعی از کارگران برق منطقهای تهران در اعتراض به وضعیت نامعلوم بازنشستگی و اختلاف درباره محاسبه حق بیمه خود مقابل مجلس تجمع کردند.
به گزارش 14اردیبهشا ایلنا،تجمع کنندگان که شمار آنها تا حدود 60 نفر برآورد می شود از جمله کارگرانی هستند که هم اکنون به عنوان تکنسین پستهای خطوط انتقال برق فشار قوی در شرکت برق منطقهای تهران مشغول به کارند.
یکی از این تجمع کنندگان در خصوص دلیل اعتراض کارگران گفت: حدود 400 نفر ایم که در محیط کارمان میدان برقی 63 هزار ولتی جریان دارد. مطابق مقررات مشاغل سخت و زیان آور کارگرانی که در چنین محیطی کار می کنند باید بصورت پیش از موعد بازنشسته شوند اما مشکل اینجاست که سازمان تامین اجتماعی از اجرای این قانون در مورد ما خودداری میکند.
این کارگر برق تهران گفت: استدلال سازمان تامین اجتماعی این است که در احکام کارگزینی شغل ما به عنوان کارمند ثبت شده است و به همین دلیل تا سال گذشته سازمان تامین اجتماعی تنها با رای دیوان عدالت اداری احکام بازنشستگی ما را صادر میکرد.
این کارگر معترض بابیان اینکه او همکارانش در محیط سخت و زیان آور برق فشار قوی دستکم حدود 20 سال سابقه کار دارند، ادامه داد: دیوان عدالت اداری در این رابطه هیچ رایی به سود کارگران شاکی صادر نکرده است.
این کارگر برق تهران همچنین در مورد دلیل دیگر برپایی این تجمع اعتراضی گفت: از ابتدای سال جاری دیگر بابت اضافه کاری از ما حق بیمه کسر نمیشود.
وی ادامه داد: این اتفاق برای کارگرانی که در بیست و چند سال گذشته بابت اضافه کاری خود حق بیمه به سازمان تامین اجتماعی پرداخت کردهاند به معنی سقوط معیشتی در ایام بازنشستگی است.
به گفته این کارگر حاضر در تجمع امروز کارگران برق منطقهای تهران، سازمان تامین اجتماعی نه حاضر است در مورد باز پرداخت حق بیمه هایی که در این سالها از محل اضافه کاری کسر شده است همکاری کند و نه حاضر است تا از کارگرانی که هم اکنون در آستانه بازنشستگی هستند بابت انجام اضافه کاری حق بیمه بگیرد.
وی افزود: تجمع صبح امروز پس از آن خاتمه یافت که درخواست آنها در دبیر خانه مجلس ثبت و به آنها وعده رسیدگی داده شد.
تجمعات اعتراضی کارگران کارخانه سامان کاشی بروجرد ادامه دارد
جیب کارگران کارخانه سامان کاشی خالی است و همه خانواده های آنها گرسنه هستند و باید مشکل آنها حل شود.
روز گذشته جمع زیادی از کارگران سامان کاشی بروجرد با حضور در محل فرمانداری ویژه بروجرد خواستار حل مشکلات و پرداخت حقوق معوقه هفت ماهه خود شدند.
به گزارش14اردیبهشت مهر،یکی از کارگران کارخانه سامان کاشی با ابراز نگرانی از وضع موجود و عدم پرداخت حقوق آنها طی هفت ماهه گذشته در جمع خبرنگاران گفت: هفت ماه است که یک ریال از سامان کاشی حقوق دریافت نکرده ایم و دیگر توان ادامه زندگی و هزینه های روزمره خانواده هایمان را نداریم.
وی با بیان اینکه مسئولان طی این ماهها فقط وعده و وعید به کارکنان داده اند ادامه داد: تاکنون به دلیل مشکلات فراوان وضعیت برخی خانواده ها به طلاق کشیده شده است زیرا هزینه های زندگی بسیار سنگین است و ما حرفی برای گفتن به خانواده ها نداریم.
یکی دیگر از کارگران کارخانه سامان کاشی بروجرد به نمایندگی از همه کارگران حاضر اظهار داشت: مسئولان اجرایی شهرستان باید هرچه سریع تر یک چاره اندیشی درست و سریع برای حل این موضوع داشته باشند.
وی افزود: روزانه ۱۱ هزار مترمربع در این واحد صنعتی کاشی تولید می شده است که ظرفیت بالایی است پس چرا کارخانه باید ورشکست شود و این همه بدهی داشته باشد.
این کارگر ادامه داد: تا کنون چندین بار خواسته هایمان را مطرح کرده ایم اما نتیجه ای نداشته است و تا به امروز چهار سال است که با وجود تمام مشکلات،مسئولین شهرستان ما را مجاب به کار کرده اند اما دیگر نمی توانیم ادامه بدهیم.
وی گفت: مسئولین باید از مدیر عامل کارخانه بخواهند به تعهدات خود عمل کند کاری که تا کنون انجام نداده است و این جای سوال دارد.
وی تاکید کرد: جیب کارگران سامان کاشی خالی است و همه خانواده های آنها گرسنه هستند و باید مشکل آنها حل شود.
مختلف بدهکار است که انباشت بدهکاری امروز آن را به این وضعیت اسفناک انداخته است.
به گزارش14اردیبهشت ایرنا درهمین رابطه،یکی از کارگران کارخانه سامان کاشی بروجرد اظهار داشت: بعضی از کارگران پنج تا هفت ماه حقوق دریافت نکرده اند و اغلب آنها به دلیل مشکلات مالی موفق به پرداخت اجاره مسکن نشده اند.
وی که نخواست نامش فاش شود، افزود: مشکلات معیشتی، هزینه تحصیل و مخارج زندگی به کارگران این واحد صنعتی فشارهای زیادی وارد کرده است.
تعطیلی5کوره ویک کارخانه درقوچان – عدم پرداخت 11ماه حقوق کارگران کارخانه دوچرخهسازی
سال گذشته 5کوره ویک کارخانه درقوچان تعطیل شد.کارخانه دوچرخهسازی قوچان دارای 40 کارگر بود که 11 ماه حقوق کارگران آن عقب افتاده است.
فارس طی گزارشی بتاریخ14اردیبهشت از تعطیلی5کوره ویک کارخانه درقوچان درسال گذشته و عدم پرداخت 11ماه حقوق کارگران کارخانه دوچرخهسازی قوچان،خبرداد.
برپایه این گزارش بنقل از رئیس اداره تعاون، کار و رفاه اجتماعی قوچان ،سال گذشته به دلیل رکود 5 کوره و یکی از کارخانههای قوچان تعطیل شدند.
متینفر در این زمینه، گفت: مدیریت کارخانه دوچرخهسازی قوچان علاقهای به هیچگونه همکاری ندارد و این واحد صنعتی دارای 40 کارگر بوده که متأسفانه بالغ بر 11 ماه حقوق کارگران آن عقب افتاده است.
خودداری کارفرمای کارخانه ذوب آهن اردبیل از اجرای حکم بازگشت به کار کارگران؟!
۱۲۰ کارگر ذوب آهن اردبیل حکم بازگشت به کار گرفتند
در حالی که حدود ۱۵۰ کارگرقراردادی «ذوب اهن اردبیل» از اردیبهشت ماه سال ۹۳ و در پی پایان قرارداد کارشان اخراج شده بودند، یک منبع خبری از صدور حکم بازگشت به کار ۱۲۰ نفر از این کارگران خبر داد. با این وجود شنیدهایم کارفرما قصد اجرای حکم بازگشت به کار کارگران را ندارد.
به گزارش 14اردیبهشت ایلنا، کارفرما ی کارخانه ذوب آهن اردبیل به بهانه اینکه تولید در این واحد صنعتی توجیه اقتصادی ندارد فعالیت این کارخانه را از اردیبهشت ماه سال ۹۳ متوقف کرده است و به همین دلیل بغیر از ۲۵ کارگر رسمی و چند نگهبان، قرارداد کار حدود ۱۲۰ کارگر قرار دادی کارخانه ذوب آهن اردبیل در سال ۹۴ به دلیل عدم نیاز تمدید نشد و در نهایت این کارگران برای پیگیری مطالبات مزدی معوقه یکسال گذشته خود به اداره کار اردبیل شکایت کردند.
برپایه این گزارش، مرجع رسیدگی کننده به این شکایت در اداره کار اردبیل با این استدلال که از یکسو «دلایل موجهی دال بر تعطیلی کارخانه وجود ندارد» و از سوی دیگر «ماهیت کار کارگران ذوب اهن اردبیل دائمی است» اخراج آنها را نپذیرفته و برای آنها رای بازگشت به کار صادر کرده است.
کارگران با بیان اینکه رأی اداره کار اردبیل قطعی و لازم الاجراست و کارفرما مکلف به تمدید قرار داد کار کارگران در سه ماه آینده شده است؛ افزود: با این وجود شنیدهایم کارفرما قصد اجرای حکم بازگشت به کار کارگران را ندارد.
کارگران همچنین درباره مطالبات معوقهشان گفتند: کارفرما در حالی یک روز پیش از آغاز سال نو به هر کارگر مبلغ یک میلیون تومان علی الحساب پرداخت کرده است که کارگران ۱۱ ماه حقوق معوقه در ماهای اردیبهشت، خرداد، مرداد، شهریور، مهر، آبان، آذر، دی، بهمن، اسفند و فروردین ۹۴ به همراه حق عیدی سال ۹۲ و ۹۳ را از کارفرما طلب دارند.
اخراج60کارگر کارخانه فولاد قزوین پیش از اتمام قرارداد کار
۶۰ کارگر قرار دادی کارخانه فولاد قزوین با وجود تمام نشدن مدت قرار داد کار از ۱۵ فروردین ماه سال جاری اخراج شدهاند.
به گزارش14اردیبهشت ایلنا،کارخانه فولاد قزوین که در جاده ابهر به تاکستان واقع شده است بیش از ۴۰۰ کارگر دارد که کارفرما به بهانه کمبود منابع مالی ۶۰ نفر از کارگران را با وجود تمام نشدن مدت قرار داد کار دو ماههشان اخراج کرده است.
کارگران اخراجی میگویند؛ کارفرما پایان اسفند ماه سال ۹۳ با همه کارگران قرار داد دو ماهه منعقد کرده است اما بعد از تعطیلات نوروز ۹۴ که کارگران به کارخانه باز گشتند کارفرما خاتمه همکاری با ۶۰ نفر از کارگران را اعلام کرد. اکنون این کارگران برای دریافت مقرری بیمه بیکاری به ادره کار شکایت کردهاند.
اخراج گسترده نیروی کار در این واحد تولید کننده میلگرد در حالی انجام شده که به گفته کارگران زمزمزمههایی درباره اخراج تعداد دیگری از کارگران ماههای آینده به گوش میرسد.
بنابر اظهارات کارگران کارخانه فولاد قزوین، این واحد صنعتی دارای تولید و بازار فروش خوبی است و کارگران در سال جاری بیش از ۷۰۰ تریلی میلگرد و شمش بارگیری کردهاند.
براساس این گزارش،کارگران شاغل در این کارخانه نیز یک ماه حقوقشان را دریافت نکردهاند و در زمینه بیمه تکمیلی با مشکلاتی مواجهاند. آنان درباره مشکلات بیمه تکمیلی کارگران شاغل گفتهاند: با وجود آنکه کارفرما همه کارگران را به اجبار تحت پوشش بیمه تکمیلی دانا قرار داده است و هر ماه مبالغی از حقوق کارگران بابت بیمه تکمیلی کسر میشود اما کارگران از خدمات بیمه تکمیلی به دلیل آنچه واریز نشدن حق بیمه تکمیلی به حساب شرکت بیمه گر عنوان میشود، بهرهمند نیستند.
بیکاری 70کارگربدنبال تعطیلی کارخانه آجر سازی کیاسا
با تعطیلی کارخانه آجر سازی کیاسا واقع در جاده «فرون آباد» شهرستان پاکدشت بیش از ۷۰ کارگر بیکار شدند.
به گزارش14اردیبهشت ایلنا،کارفرمای این واحد آجر پزی به دلیل آنچه کمبود نقدینگی و مشکلات فروش محصولات میخواند، توان پرداخت به موقع حقوق کارگران و سایر هزینههای جانبی کارخانه را ندارد. به همین دلیل کارفرما از اول اردیبهشت ماه سال جاری تولید در این کارخانه را متوقف کرده و حدود ۷۰ کارگر بیکار شدهاند.
به گفته کارگران اخراجی، رکود بازار ساخت و ساز به فعالیت کارخانههای آجر ماشینی لطمه وارد کرده و کارخانههای مستقر در شهرستان پاکدشت توان رقابت در این بازار را ندارند.
به گفته کارگران بیکار شده کارخانه آجر کیاسا؛ یکی دیگر از مشکلات این کارخانه، صدور بیرویه مجوز ساخت کارخانههای تولید کننده آجر ماشینی در منطقه پاکدشت است و این تعداد کارخانه با توجه به سقف نیاز بازار منطقه و حتی استان، تولید را فاقد صرفه اقتصادی میکند.
عدم رسیدگی بیش از500شکایت کارگران آبادان وخرمشهردر اداره کار اروند!
بیش از ۵۰۰ پرونده از مرحله طرح دعوی تا مرحله صدور رای و درخواست تجدیدنظراز شهرهای آبادان وخرمشهر به اداره کار اروند ارسال شده که به دلیل ذی صلاح نبودن هیاتهای رسیدگی کننده هنوز معطل ماندهاند .
به گزارش14اردیبهشت ایلنا،از دو ماه پیش که ادارات کار شهرهای آبادان و خرمشهر به مناطق آزاد اروند ملحق شدهاند تمام پروندههای شکایات «کارگری – کارفرمایی» در این دو شهربه اداره کار سازمان منطقه آزاد اروند ارجاع داده شده است.
واگذاری مسئولیت رسیدگی به اختلافات روابط کار آبادان و خرمشهر به به اداره کار منطقه آزاد اروند در حالی است که هیاتهای بررسی کننده اداره کار اروند از صلاحیت رسیدگی به پروندههای شکایت برخوردار نیستند.
هم اکنون بیش از ۵۰۰ پرونده از مرحله طرح دعوی تا مرحله صدور رای و درخواست تجدیدنظر به اداره کار اروند ارسال شده که به دلیل ذی صلاح نبودن هیاتهای رسیدگی کننده هنوز معطل ماندهاند
800واحد زیر زمینی قطعه سازی در کشور فعالند
تا بهمن ماه سال گذشته ۳ میلیارد و ۱۹۶ میلیون دلار قطعه وارد کشور شده که نسبت به مدت مشابه در سال ۹۲ این مقدار حدود ۳۴ درصد رشد داشته است.
به گزارش14اردیبهشت ایلنا،دبیر شورای هماهنگی انجمنهای تخصصی صنایع همگن قطعه سازی از فعالیت ۲ هزار واحد قطعه سازی خودرو در کشور خبر داد.
آرش محبینژاد، در پاسخ به این پرسش که چه تعداد واحد قطعه سازی خودرو به صورت مجاز و غیر مجاز در کشور مشغول فعالیت هستند؟ گفت: بر اساس لیست قطعه سازان حدود ۲ هزار واحد قطعه سازی در کشور موجود است که از این تعداد ۸۰۰ واحد غیر مجاز و به صورت زیر زمینی فعالیت میکنند.
وی با بیان اینکه اکثر واردات از چین انجام میشود تصریح کرد: بخش عظیمی از قطعات خودرو و لوازم یدکی در حال حاضر به صورت قاچاق وارد کشور میشود که اغلب آنها از مبادی غیر قانونی است اما بخش دیگری از کالاهای فاقد کیفیت هستند که از سوی تجار و از طریق سهمیههایی که دارند وارد میشود.
دبیر شورای هماهنگی انجمنهای تخصصی صنایع همگن قطعه سازی با اشاره به آمار واردات قطعات در سال گذشته افزود: تا بهمن ماه سال گذشته ۳ میلیارد و ۱۹۶ میلیون دلار قطعه وارد کشور شده که نسبت به مدت مشابه در سال ۹۲ این مقدار حدود ۳۴ درصد رشد داشته است.
600آژانس غیر مجاز در سطح تهران فعال هستند
به گزارش14اردیبهشت ایلنا،سید حسن هاشمی تیرآبادی در خصوص آخرین وضعیت این اتحادیه، گفت: اتحادیه هم اکنون ۱۷۰۰ واحد را تحت نظارت دارد و براساس قوانین اتحادیه تلاش داریم اقدامات لازم را برای بهبود انجام دهیم. البته باید اشاره کرد که ۶۰۰ واحد غیر مجاز نیز در سطح شهر تهران فعال هستند که ما به دنبال برخورد با آنان هستیم.
وی ادامه داد: اتحادیه از ۲ سال پیش تا به امروز نرخ کرایههای خود را افزایش نداده است و اگر امروز مسافران با هر گونه افزایش مواجه هستند بدانند که از موسسات غیر مجاز خودرو درخواست کردهاند.
تجمع اعتراضی ساکنان شهرک ساحلی اردبیل مقابل فرمانداری
تعدادی از ساکنان شهرک ساحلی اردبیل مقابل فرمانداری تجمع کرده و خواستار رسیدگی به مشکلات زیرساختی این شهرک شدند.
به گزارش 14اردیبهشت ایرنا، حدود 20 نفر از ساکنان شهرک ساحلی اردبیل روز دوشنبه در اعتراض به عدم رسیدگی به مشکلات زیرساختی این محله خواستار دیدار با فرماندار اردبیل شدند.
تجمع کنندگان با بیان اینکه چندین سال از اتمام ساخت و ساز این منطقه و اسکان مردم می گذرد، همچنان فاقد شبکه فاضلاب و روکش آسفالت مناسب است.
معترضان عنوان کردند که چندین بار به مسوولان دستگاه های ذی ربط مراجعه کرده و خواستار رسیدگی به وضعیت نامناسب این شهرک شدند اما با وجود قول مساعد مسوولان تاکنون اقدامی در این زمینه صورت نگرفته است.
آنها با اشاره به اینکه حتی چندین بار خبرنگاران از نبود شبکه و جاری شدن فاضلاب شهرک ساحلی در سطح خیابان های منتهی به واحدهای مسکونی گزارش تهیه کردند، اما هیچگونه واکنشی نشان داده نشده و ساکنین محل همچنان با بوی تعفن فاضلاب مواجه هستند.
شهرک ساحلی در خروجی جاده اردبیل به سمت سراب و در حاشیه شهرک کارشناسان واقع است.
کارگرسرابی دراثر سقوط ازبلندی جان باخت
کارگر ساختمانی ۴۸ ساله ای بر اثر سقوط از یک ساختمان در حال احداث سه طبقه در سراب جان باخت.
به گزارش14اردیبهشت مهر، اکبر نادی پزشک متخصص طب اورژانس دوشنبه با اعلام این خبر در جمع خبرنگاران گفت: متاسفانه شدت جراحات وارده و صدمات ناشی از سقوط از بلندی به حدی بود که امکان نجات میسر نشد و مصدوم بر اثر پارگی آئورت و صدمات جسمی دیگر بعد از تلاش چند ساعته پرسنل درمانی فوت کرد.
به گفته وی امدادگران مرکز ۱۱۵ سراب بلافاصله بعد از اطلاع از حادثه، مصدوم را به اورژانس بیمارستان امام سراب انتقال دادند اما شدت جراحات وارده و آسیب های جسمی ناشی از حادثه موجب ناکام ماندن تلاش تیم جراحی و درمانی نامبرده شد.فرد یادشده در حال کار آلماتوربندی یک ساختمان سه طبقه در سراب بود.
اعتصاب سراسری رانندگان خطوط آهن آلمان با هدف افزایش دستمزدها و کاهش ساعات کاری
رانندگان خطوط آهن آلمان در اعتصابی شش روزه دست از کار می کشند.
به گزارش4مه یورونیوز،رانندگان قطارهای مسافری و باری پس از ماه ها مذاکرات بی نتیجه در هشتمین و طولانی ترین اعتصاب سراسری طی ۱۰ ماه گذشته خواستار افزایش ۵ درصدی دستمزد خود و کاهش ۲ ساعت از مجموع ۳۹ ساعت کار در هفته هستند.
اتحادیه رانندگان خطوط آهن آلمان ضمن امتناع از بازگشتن به میز مذاکره، رانندگان قطارها را به شرکت در این اعتصاب گسترده فراخوانده است.
کلاوز وزلسکی، رئیس اتحادیه رانندگان خطوط آهن آلمان با انتفاد از نحوه مدیرت شرکت خطوط آهن کشورش گفت، این شرکت بدون توجه به جایگاه خود سیاست «یک گام به جلو و دو گام به عقب» را در پیش گرفته و با تلف کردن چند ماه، مانع از به نتیجه رسیدن مذاکرات شده است.
او افزود: «اعضای اتحادیه و مذاکره کنندگان به صراحت اعلام کرده اند که مذاکرات به خودی خود به نتیجه نمی رسد. خطوط آهن آلمان امکانات زیادی برای به نتیجه رساندن گفتگوها دارد و این بدان معناست که بدون اطمینان از چنین نتایجی نمی توان به مذاکرات بازگشت».
به این ترتیب رانندگان قطارهای باری از ساعت ۱۵ امروز دوشنبه و قطارهای مسافری از ساعت دو بامداد فردا سه شنبه کار خود را متوقف می کنند.
مقام های آلمان ضمن انتقاد از این اقدام، تبعات آن را برای اقتصاد کشور زیانبار توصیف کرده اند.
چهاردهم اردیبهشت ماه1394
akhbarkargari2468@gmail.com
********************
اخباروگزارشات کارگری13اردیبهشت1394
- خانواده آقایان مددی و رضوی از اتهام ایشان بی خبرند!
- صدورقراربازداشت15روزه برای محمود صالحی و عثمان اسماعیلی!
- جلوگیری ازورود6تا8کارگر معترض شرکت قالبهای صنعتی سایپا و زمزمه اعتراض و اعتصاب در شرکتهای تابعه سایپا با هزاران کارگر
- کارگران نورد لوله صفا در چهاردهمین روز اعتصاب تهدید به اخراج شدند
- برگزاری مراسم روز معلم بر سر مزار معلم شهید ابوالحسن خانعلی
- کارگران روزمزد آب بندان قرق دراعتراض به عدم پرداخت حقوقشان توسط جهادکشاورزی دست از کارکشیدند!
- تجمع اعتراضی ساکنین مسکن مهرماهدشت کرج ودخالت نیروی انتظامی
- اخراج8 کارگران سد زاگرس گیلانغرب
- خودداری اداره تامین اجتماعی سمنان از تایید حکم بازنشستگی حدود ۲۰ نفر از کارگران کارخانه ماشین لنت!
- اعتراض اتحادیه جهانی سندیکاهای کارگری و فدراسیون جهانی کارگران حمل ونقل به بازداشت فعالین کارگری درایران!
- در دفاع از کارگران مهاجر افغانستانی
- جان باختن 1891 کارگر در حوادث ناشي از كار
برجا ماندن30 هزار و 30 مصدوم ازحوادث كار
-2کارگرجان باخته حادثه پنجم اردیبهشت فازهای ۱۷ و ۱۸ منطقه عسلویه قربانی ناهماهنگی مسئولین!
خانواده آقایان مددی و رضوی از اتهام ایشان بی خبرند!
یکشنبه صبح همسران آقایان ابراهیم مددی و داوودرضوی برای پیگیری وضعیت این دو کارگر زحمتکش بازداشت شده ،به شعبه شش دادسرای اوین (شهید مقدسی)مراجعه نمودند، متاسفانه موفق به ملاقات و حتی تماس تلفنی با ایشان نشدند و به آنها گفته شده آنها در بازداشت موقت هستند و معلوم نیست تا کی ادامه دارد و اتهام این دو کارگر نیز به همسرشان گفته نشده است.
سندیکا زندانی کردن کارگران حق طلب را محکوم کرده و خواستار آزادی فوری و بی قید و شرط آنان می باشد.
سندیکای کارگران شرکت واحد اتوبوسرانی تهران و حومه
13اردیبهشت1394
صدورقراربازداشت15روزه برای محمود صالحی و عثمان اسماعیلی!
با گذشت 5 روز از بازداشت دو فعال کارگری محمود صالحی و عثمان اسماعیلی امروز بعد از مراجعه به شعبه 5 دادیاری دادسرای انقلاب سنندج و ملاقات با قاضی این شعبه متوجه شدیم که این دو فعال کارگری به اتهام ایجاد تشکل های کارگری ،15روز قرار بازداشت برایشان صادر گردیده است.
ما خانواده های محمود صالحی و عثمان اسماعیلی ضمن محکوم کردن بازداشت آنها خواستار آزادی هرچه زودتر این دوفعال کارگری هستیم.
جلوگیری ازورود6تا8کارگر معترض شرکت قالبهای صنعتی سایپا و زمزمه اعتراض و اعتصاب در شرکتهای تابعه سایپا با هزاران کارگر
زمزمه اعتراض و اعتصاب در شرکتهای تابعه سایپا با هزاران کارگر
اتحادیه آزاد کارگران ایران: صبح امروز بدنبال ممانعت از ورود 6 نفر از کارگران شرکت قالبهای صنعتی سایپا، زمزمه اعتراض و اعتصاب در این کارخانه در میان کارگران بالا گرفت.
جلوگیری از ورود این کارگران (بنا بر برخی خبرها 8 نفر) به کارخانه بدنبال آن صورت میگیرد که در پی اعتراضات سال گذشته آنان، مدیریت کارخانه اعلام کرده بود از سال جدید برخورد با اعتراضات کارگران را تشدید خواهد کرد.
از اواخر تابستان سال گذشته، اعتراض به پایین بودن مزد در اغلب شرکتهای تابعه سایپا از جمله شرکت قالبهای صنعتی، مگاموتور، سایپا پرس و سایپا آذین و ... ادامه داشته است. بطوریکه کارگران مگاموتور و سایپا پرس در مواردی دست به اعتصاب زدند و کارگران شرکت قالبهای صنعتی نیز که حدود 1500 نفر می باشند بارها در محوطه کارخانه اقدام به تجمع کردند. در شرکتهای تابعه سایپا هزاران کارگر مشغول بکارند.
بنا بر گزارشهای رسیده به اتحادیه آزاد کارگران ایران، در زمستان سال گذشته مدیریت شرکت قالبهای صنعتی سایپا در پاسخ به مطالبات کارگران برای افزایش مزد پایه و همگن سازی پرداختها در این شرکت (با شرکت مادر- کارخانه خودرو سازی سایپا) که خواست اصلی کارگران بوده است اقدام به بازنگری طرح طبقه بندی مشاغل، اجرای قانون مشاغل سخت و زیان آور و همچنین پرداخت ناچیری حق آکورد، با هدف افزایش دریافتی کارگران نمود اما تن به خواست اصلی آنان یعنی افزایش مزد پایه و همگن سازی دستمزدها نداد.
بنا براین گزارش، دور جدید زمزمه اعتراض کارگران شرکت قالبهای صنعتی سایپا از هفته گذشته از آنجا آغاز شد که کارخانه سایپا(کارخانه مادر) با آغاز سال 94 علاوه بر حداقل مزد مصوب شورایعالی کار، 6 درصد نیز بر روی حداقل مزد کارگران این شرکت گذاشت اما مدیریت شرکت قالبهای صنعتی و دیگر شرکتهای تابعه سایپا نه تنها به همگن سازی پرداختها به عنوان خواست اصلی کارگران این شرکتها وقعی ننهادند بلکه افزایش 6 درصدی مزد کارگران سایپا را نیز در این شرکتها اعمال نکردند.
بنا بر اظهار کارگران شرکت قالبهای صنعتی سایپا، تفاوت دستمزد مهندسین شرکتهای تابعه سایپا با شرکت مادر (کارخانه سایپا) یک الی یک و نیم میلیون تومان و تفاوت دستمزد کارگران 400 الی 500 هزار تومان است. این در حالی است که کارخانه سایپا بدون تولیدات این شرکتها قادر به تولید خودرو نیست و به لحاظ اهمیت شغلی، کار کارگران شرکتهای تابعه سایپا با کار کارگران شرکت مادر (کارخانه سایپا) تفاوتی ندارد.
خواست اصلی کارگران شرکتهای تابعه سایپا از جمله کارگران شرکتهای مگاموتور، سایپا آذین، شرکت قالبهای صنعتی سایپا و سایپا پرس پایان دادن به تبعیض در پرداختها و همگن سازی دستمزها با دستمزد کارگران کارخانه مادر است. اما بدلیل بی توجهی شرکت سایپا به خواستهای کارگران شرکتهای تابعه، هم اکنون زمزمه اعتصاب و اعتراض در میان کارگران این شرکتها بالا گرفته است بطوریکه صبح امروز مدیریت شرکت قالبهای صنعتی سایپا با هدف مرعوب کردن کارگران و جلوگیری از اعتراض آنان، از ورد 6 نفر از کارگران به کارخانه جلوگیری کرد که این امر اعتراض کارگران را برانگیخت. کارگران شرکت قالبهای صنعتی سایپا اعلام کرده اند چنانچه همچنان از ورد همکارانشان به کارخانه جلوگیری شود اعتراضات خود را تشدید خواهند کرد.
اتحادیه آزاد کارگران ایران – 13 اردیبهشت ماه 1394
کارگران نورد لوله صفا در چهاردهمین روز اعتصاب تهدید به اخراج شدند
اتحادیه آزاد کارگران ایران: امروز سیزدهم اردیبهشت ماه، 14 روز از اعتصاب متحدانه بیش از 1000 هزار کارگر نورد لوله صفا گذشت. این کارگران از چهارده روز پیش که دست به اعتصاب زده اند خواهان پرداخت عیدی و پاداش و دستمزدهای معوقه خود هستند اما کارفرما در پی این اعتصاب فقط 75 درصد از عیدی و پاداش آنان را در روز اول اردیبهشت ماه پرداخت کرد و کارگران نیز حاضر به خاتمه اعتصاب نشدند.
در ادامه این اعتصاب هفته گذشته کارفرما 25 درصد باقی مانده عیدی و پاداش کارگران را پرداخت کرد و با هدف فشار آوردن بر آنان اقدام به حذف شیفت شب کاری نمود. اما کارگران اعتصابی زیر بار فشار کارفرما نرفتند و به اعتصاب ادامه دادند.
بنا بر گزارشهای رسیده به اتحادیه آزاد کارگران ایران در ادامه کشمکش کارفرما و کارگران، روز چهارشنبه هفته گذشته کارفرما برای درهم شکستن اعتصاب از مسئولین کارخانه خواست تا یک لیست سی چهل نفره ای از کارگران را جهت اخراج آماده کند اما بدلیل تعطیلات روزهای پنج شنبه و جمعه و شنبه این مسئله بار دیگر امروز مطرح شد.
بنا بر این گزارش در پی درخواست کارفرما برای تهیه لیست سی چهل نفره از کارگران برای اخراج، صبح امروز کارگران اعتصابی نورد لوله صفا بطور یکپارچه ای اعلام کردند لیست میخواهید چکار، حق و حقوق ما را بدهید همه ما را اخراج کنید، اگر قرار بر اخراج باشد باید همه ما را اخراج کنید.
کارگران نورد لوله صفا از هفته گذشته همچنان بر پرداخت یکماه از دستمزد معوقه خود اصرار دارند و کارفرما نیز حاضر به برآورده کردن خواست آنان نیست.
بنا بر آخرین گزارشهای رسیده به اتحادیه آزاد کارگران ایران، مدیریت کارخانه امروز در یک عقب نشینی برقراری مجدد شیفت شب را اعلام کرد و مسئله تهیه لیست سی چهل نفره از کارگران جهت اخراج را پس از اعتراض متحدانه آنان مسکوت گذاشت.
کارگران نورد لوله صفا اعلام کرده اند چنانچه در حال حاضر کارفرما اقدام به پرداخت یکماه از دستمزد معوقه شان نکند و متعهد به پرداخت مابقی آن نشود دست از اعتصاب نخواهند کشید. این کارگران در حال حاضر 4 ماه دستمزد معوقه دارند و نزدیک به 17 ماه از حق بیمه های آنان به حساب صندوق سازمان تامین اجتماعی واریز نشده است.
اتحادیه آزاد کارگران ایران – 13 اردیبهشت ماه 1394
برگزاری مراسم روز معلم بر سر مزار معلم شهید ابوالحسن خانعلی
گزارش دریافتی:دیروز در روز معلم، جمعی از معلمان تهران و برخی شهرهای دیگر بر سر مزار ابوالحسن خانعلی، سمبل مبارزات آزادیخواهی جنبش معلمان در ابن بابویه جمع شدند. با وجود فضای امنیتی این مراسم به خوبی برگزار شد. یکی از شرکت کنندگان در مراسم می گوید:
“مراسم امروز بر سر مزار شهید خانعلی مراسم خوب وپرشوری بود که با حضور همکاران از شهر های دور ونزدیک واعضای کانون صنفی معلمان ایران برگزار شد.دراین مراسم اقای زینالزاده از اعضای هیات مدیره کانون، یادداشتی را در وصف شهید خانعلی و سیر تاریخی جنبش معلمان را قرائت کردند و پس از ایشان، اقای عبدی دبیر کانون صنفی سخنانی را در تبیین فضای کنونی و تشریح تجمعات سراسری معلمان در طول یکسال اخیر ارائه کردند.در این مراسم از معلمان دربند بداقی ،باقری و هاشمی یاد شد و حاضران ضمن گرامیداشت یاد این عزیزان بر ارامگاه شهید فاطمی ،مرحوم صدیقی و جهان پهلوان تختی حضور بهم رساندند.
توضیح:
پس از آنکه در روز ۱۲ اردیبهشت ۱۳۴۰ تجمع صنفی گروهی از معلمان در میدان بهارستان به خشونت کشیده شد معلمی به نام ابوالحسن خانعلیجان خود را از دست داد.
این تجمع در اعتراض به پایین بودن حقوق معلمان و تبعیض های بی شمار موجود برگزار گردید. در جلسه روز یکشنبه دهم اردیبهشت ماه سال ۱۳۴۰ مجلس بود که جهانشاه صالح وزیر فرهنگ وقت، لایحه «اشل حقوقی جدید فرهنگیان» را تقدیم مجلس شورای ملی کرد. به موجب این لایحه که دارای جدول حقوقی بسیار مفصلی بود، حداکثر حقوق آموزگاران ۱۰۶۰ تومان و حقوق دبیران ۱۴۵۰ تومان پیشبینی شده بود. این لایحه دارای جدول حقوقی و بسیار مفصل بود. انتشار خبر بردن لایحه به مجلس، واکنش معلمان به خصوص دبیران دبیرستانها را برانگیخت. و همین مساله موجب ارسال طومارهای اعتراضی معلمان و شکل گیری تجمع دوازدهم اردیبهشت گردید.
روزنامه اطلاعات همان زمان، شرح شهادت خانعلی را اینگونه نوشت:
“ساعت ۸:۳۰ معلمین به میدان بهارستان رسیدند و چون جلوی خیابان اکباتان قبلا توسط ماموران انتظامی بسته شد، در خیابان شاهآباد و اول بهارستان بر روی زمین نشستند. رفته رفته با تحریک نیروی شهربانی درگیری معلمان با پلیس آغاز شد و ماموران از ماشین آبپاش برای متفرق کردن استفاده کردند، اما معلمان علیرغم اینکه خیس شده بودند از جای خود بلند نمیشدند… پس از مدتی اولین برخورد صورت گرفت. عدهای به طرف ماشینها رفتند تا سر لوله های آب را به سمت دیگر بازگردانند.
دقایقی بعد معلمان با پیکر خونین سه معلم روبرو شدند. دو نفر توسط چاقو زخمی شده بودند و یک نفر از ناحیه سر مورد اصابت گلوله قرار گرفته بود. سرگرد شهرستانی، رییس کلانتری با اسلحه کمری خود به سر معلمی به نام خانعلی شلیک کرده بود. ابوالحسن خانعلی، اهل روستای کن تهران، مجرد و دبیر فلسفه و عربی دبیرستان جامی در غرب تهران بود. خانعلی با مدرک لیسانس معقول و منقول در سال ۱۳۳۵ به استخدام وزارت فرهنگ درآمد. هنگام شهادت علاوه بر شغل معلمی دانشجوی دوره دکترای فلسفه دانشگاه تهران بود. خانعلی گرایش سیاسی معینی نداشت و در تظاهرات میدان بهارستان هم نقش رهبر، سخنران یا سخنگو نداشت. او معلمی بود که مانند هزاران تن دیگر برای دفاع از حقوق صنفی خود در یک اجتماع صنفی شرکت کرده بود……….”
کارگران روزمزد آب بندان قرق دراعتراض به عدم پرداخت حقوقشان توسط جهادکشاورزی دست از کارکشیدند!
کارگران روزمزد لایروبی کانال آببندان قرق با حضور در دفتر دهیاری به نشانه اعتراض دست از کار کشیدند.
به گزارش 13اردیبهشت نیلکوه، تعدادی از کارگران لایروبی کانال آب بندان روستای قرق از توابع بخش لوه شهرستان گالیکش روز یکشنبه با حضور در دفتر دهیاری روستا ضمن تعطیلی کار خود خواهان رسیدگی به وضعیتشان شدند.
براساس این گزارش،قراربراین بود در پایان هرروز دستمزد کارگران پرداخت شود اما چند روزی که حقوق کارگران پرداخت نشده است.
کارگران روزمزد به دستور رییس جهاد کشاورزی شهرستان گالیکش توسط دهیاری قرق به جهت لایروبی کانال منتهی به آببند روستا به کار گرفتهشدهاند اما مسئولین جهاد از پرداخت دستمزد روزانه طی چند روز گذشته طفره رفتهاند و این موضوع باعث اعتراض کارگران شده است.
تجمع اعتراضی ساکنین مسکن مهرماهدشت کرج ودخالت نیروی انتظامی
شماری از ساکنین واحدهای مسکن مهر درماهدشت کرج روز یکشنبه در اعتراض به توجه نداشتن مسوولان به مشکلات این واحدها در منطقه، تجمع برگزار کردند.
به گزارش13اردیبهشت ایرنا، تعدادی از ساکنان واحدهای مسکونی مهر که شمار آنان به 50 نفرمی رسید، با حضور در خیابان ماهدشت – کیانمهر تردد دراین مسیر را نیز بامشکل مواجه کردند.
تعدادی از شرکت کنندگان در این تجمع، با استقرار نیروی انتظامی پراکنده شده اند اما بخشی از معترضین به حضور خود در این خیابان ادامه داده اند.
تجمع کنندگان شعارهایی را علیه شهردار ماهدشت مبنی بر تاخیر در دریافت خدمات رفاهی برای این واحدهای مسکن مهر سر می دهند. معترضین با سردادن شعارهایی خواستار توجه ویژه مسوولان استان البرز به مشکلات مسکن مهر دراین منطقه شدند.
اخراج8 کارگران سد زاگرس گیلانغرب
مصادف با روزجهانی کارگر خبر نا خوشایند اخراج تعداد 8 نفر از کارگران سد زاگرس گیلانغرب از سوی پیمانکار آب منطقه ای صادرشد.
به گزارش 13اردیبهشت مطلع الفجر ،پیمانکار شرکت سهامی آب منطقه ای کرمانشاه که روند ساخت سد زاگرس در گیلانغرب را بر عهده دارد اخیرا اقدام به اخراج تعدادی از کارگران بومی فعال در سد زاگرس نموده که اکثراً سابقه چندین ساله در اجرای این طرح را دارند.
این کارگران گفتند:با وجود اینکه هنوز کار و فعالیتهای سد زاگرس ادامه دارد چرا باید ما که بومی منطقه هستیم و حق اولاتری در شرکت در کارهای عمرانی و ساخت و ساز سد به عنوان کارگر داریم توسط پیمانکارمجری سد از کار اخراج شویم؟
خودداری اداره تامین اجتماعی سمنان از تایید حکم بازنشستگی حدود ۲۰ نفر از کارگران کارخانه ماشین لنت!
اداره تامین اجتماعی سمنان از تایید حکم بازنشستگی حدود ۲۰ نفر از کارگران کارخانه ماشین لنت که از سال ۹۱ بیکار شدهاند، به بهانه درج عناوین شغلی غیر واقعی در لیست بیمهای کارگران خوداری میکند.
به گزارش13اردیبهشت ایلنا، نماینده کارگران اخراجی شرکت ماشین لنت سمنان در این باره گفت: اداره تامین اجتماعی سمنان به بهانه غیر واقعی بودن احکام شغلی ثبت شده در لیستهای بیمه تامین اجتماعی ۲۰ نفر از کارگران بین سالهای ۷۷ تا ۸۸، آنان را از دریافت مزایای مشاغل سخت و بازنشستگی پیش از موعد محروم کرده است.
به گفته نماینده کارگران اخراجی، در کارخانه ماشین لنت بیش از ۱۵ سال است که طرح طبقه بندی مشاغل اجرا شده و عنوان شغلی کارگران مشخص است اما تامین اجتماعی این سند را نمیپذیرد.
او با بیان اینکه برخی کارفرمایان و مدیران کارگاهها آگاهانه یا غیر آگاهانه از درج عنوان شغلی واقعی کارگران در لیست بیمه سازمان تامین اجتماعی خودداری میکنند، افزود: با وجود اینکه اداره کار سمنان قرارگرفتن کار کارگران کارخانه ماشین لنت را در رده مشاغل سخت و زیان آور تایید کرده است اما تامین اجتماعی سمنان مدعی است چون عنوان شغلی در لیست بیمهای قید نشده بنابراین شرایط استفاده از تسهیلات مشاغل سخت و زیان آور شامل این کارگران نمیشود.
نماینده کارگران اخراجی ماشین لنت درباره این مشکل توضیح داد: این مشکل رایج علاوه بر کارگران کارخانهٔ ماشین لنت، در بسیاری از کارخانههای سراسر کشور به دلیل غیر واقعی بودن احکام شغلی که توسط کارفرما در لیستهای بیمه کارگران به تامین اجتماعی گزارش شده است، دیده میشود. به عنوان مثال ممکن است در یک واحد تولیدی حرفه تراشکاری به دلیل شرایط محیطی، سخت و زیان آور تلقی شود اما در عمل چون کارفرما در لیست بیمه ماهیانه سازمان تامین اجتماعی برای کارگران تراشکار از عنوان دیگری مانند کارگر، کارگر ساده و... استفاده کرده است این کارگران نمیتوانند از مزایای بازنشستگی پیش از موعد استفاد کنند.
به گفته این کارگر هرچند در نهایت برخی کارگران از طریق هیاتهای تشخیص و حل اختلاف اداره کار نسبت به اصلاح سمت شغلی واقعی خود اقدام میکنند اما اداره تامین اجتماعی سمنان همچنان با استناد به سوابق قبلی از قبول این احکام جدید خودداری میکند.
همچنین این کارگر کارخانه ماشین لنت نبود آیین نامهای مشخص در این مورد خاص را دلیلی دانست تا کارگران بسیاری در بخشهای مختلف تولیدی، صنعتی و خدماتی کشور نتوانند از مزایای بازنشستگی مشاغل سخت و زیان آور استفاده کنند.
اعتراض اتحادیه جهانی سندیکاهای کارگری و فدراسیون جهانی کارگران حمل ونقل به بازداشت فعالین کارگری درایران!
به : آیت آلله سید علی خامنه ای
دفتر مقام رهبری جمهوری اسلامی
آدرس: انتهای خیابان شهید کشور دوست، تهران ،جمهوری اسلامی ایران
از: شارون بارو، دبیرکل، آ تی یو سی
استفان کاتن ، دبیر کل آ تی اف
۳۰ آپریل ۲۰۱۵
آیت الله خامنه ای،
هدف ما از نوشتن این نامه فوری سوال کردن در مورد دستگیری و حبس گزارش شده داود رضوی و ابراهیم مددی در روز گذشته ، همچنین دستگیری و حبس محمود صالحی و عثمان اسماعیلی در این هفته از اعضای کمیته هماهنگی برای کمک به ایجاد تسکل های کارگری می باشند.
این برای ما غیر قابل باور است که این افراد یک بار دیگر مورد آزار(اذیت) برای انجام دادن فعالیتهای قانونی و حقوقی اتحادیه شان (صنفی) قرار گرفته اند.در مورد پرونده ابراهیم مددی، آخرین حبس او یک حرکت دیگر در ادامه ی رشته بلند و شرم آور آزار و اذیت است که شدیدا مانند یک تلاش مشخص و از روی بد خواهی برای رنجاندن (آسیب رساندن) او است.
به همین خاطر ما از شما می خواهیم که شرایط بازداشتهای اخیر را بررسی کرده و برای برگردان این شرایط مداخله کنید.
ارادتمند شما
شارون بارو، دبیرکل ، آتی یو سی (اتحادیه جهانی سندیکاهی کارگری)
استفان کاتن ، دبیرکل، آ تی اف (فدراسیون جهانی کارگران حمل ونقل)
رونوشت: رئیس جمهور روحانی
جعفر عظیم زاده : در دفاع از کارگران مهاجر افغانستانی
کاری که روز 11 اردیبهشت ماه در رابطه با کارگران مهاجر افغانی در مراسم دولتی خانه کارگر در حاشیه نماز جمعه تهران صورت گرفت بیش از هر چیزی ماهیت ضد کارگری این نهاد دست ساز را در برابر چشمان همگان قرار داد.
این اولین بار نیست که نهادهای دست ساز کارگری به عریان ترین شکلی، کارگران مهاجر افغانی را مورد تهاجم قرار می دهند، بویژه که اتفاق دیروز در مراسم دولتی اول ماه مه، موضوعی در حاشیه این مراسم نبود، بلکه کل این مراسم را نمایندگی کرد.
سر ریز کردن بار بحران بیکاری در ایران بر دوش کارگران افغانی و بالا بردن پرچم نفرت و انزجار بر علیه این کارگران، آنهم در مراسمی به مناسبت روز جهانی کارگر که نماد اتحاد و همبستگی جهانی کارگران است، کاری است که تنها از دست قسم خورده ترین دشمنان طبقه کارگر بر می آید.
آنچه که در مورد کارگران افغانی در ایران بر همگان آشکار است این است که آنان از بیش از سه دهه پیش، از جنگ و ناامنی در افغانستان گریخته و به ایران پناه آورده اند و این چرخه، بدلیل تداوم جنگ و ناامنی در این کشور تا به امروز ادامه داشته است.
اینان، پناهندگان جنگ و ناامنی و خانه خرابی در کشور افغانستان بوده اند و خیلی روشن و بدیهی است که به دنبال مامن و پناهگاهی برای ادامه حیات باشند و همنوعانشان در سایر نقاط دنیا و منجله ایران برای آرامش و راحتی شان هر کاری بکنند.
اما کاری که در ایران توسط دولت و صاحبان سرمایه با مهاجرین افغانی صورت گرفته است چیزی جز تحمیل بدترین شرایط کار و زیست برای آنان نبوده است. شدت استثمار بالا، محرومیت از تامین اجتماعی و بیمه های همگانی، پرداخت نازل ترین مزد در سخت ترین کارها و هزار و یک مصیبت دیگر، تنها چیزی بوده است که سرمایه داری ایران، نصیب این انسانهای پناهنده از جنگ و ناامنی کرده است.
اما واقعیت این است که سیستم سرمایه داری، ضد انسانی تر از آن است که وجود کارگران مهاجر، فقط خوان یغمائی برای سود آوری باشد و همه چیز صرفا به بهره کشی بی حد و حصر از آنان محدود بشود.
تحقیر و توهین و نفرت پراکنی نسبت به کارگران مهاجر افغانی برای توجیه بیکاری در کشور، سوی دیگر ستم مضاعفی است که در طول بیش از سی سال گذشته بر این کارگران رفته است. طوریکه از این منظر ظالمانه روزی نبوده است که دولت و نهادهای دست ساز کارگری برای سر ریز کردن بار بحران بیکاری بر دوش کارگران مهاجر افغانی، آنان را گوشت دم توپ نکنند، دست به تبلیغات نژاد پرستانه بر علیه آنان نزنند و یا هر از چند گاهی با یورش به محیطهای کار، با توهین و تحقیر آنان را روانه مرزها ننمایند.
کاری که خانه کارگر در مراسم فرمایشی روز جهانی کارگر در حاشیه مراسم نماز جمعه انجام داد رذیلانه ترین و سخیف ترین کاری بود که از سوی یک نهاد دست ساز کارگری میتوانست صورت بگیرد. دیروز خانه کارگر ماهیت ضد کارگری خود را بیش از پیش به نمایش گذاشت و در اول ماه مه روز همبستگی بین المللی طبقه کارگر پرچم نفرت از کارگران مهاجر افغانی را بالا برد.
پدیده کارگر مهاجر چیزی نیست که مختص به ایران باشد. این پدیده به مثابه یکی از ظالمانه ترین مظاهر ستم بر انسان در نظام سرمایه داری، پدیده ای جهانی است و همین امروز دو برابر کارگران مهاجر افغانی در ایران، کارگران مهاجر ایرانی در سایر نقاط جهان مشغول بکارند و روزی نیست که در نتیجه تحمیل فقر و فلاکت بر طبقه کارگر ایران، مهاجرین ایرانی همچون جنگ زدگان بی پناهی طعمه ی راه مهاجرت، غرق در دریاها و یا کمپ های پناهندگی نشوند.
ادعای دروغین و نفرت پراکنانه خانه کارگریها در مورد کارگران مهاجر افغانی به عنوان دلیل بیکاری ما کارگران ایرانی، در شرایطی است که این کارگران اغلب در کارهای سخت و غیر فنی کار میکنند و در بسیاری از استانهای کشور و یا کارخانه های متوسط و بزرگ حضور ندارند. در حالی که روزی نیست که دهها و صدها کارگر در جای جای کشور و صنایع مختلف از کار بیکار نشوند و یا دستمزد ناچیز شان توسط کارفرمایان بخش دولتی و شبه دولتی و خصوصی مورد دست اندازی قرار نگیرد.
اینان حداقل مزد 712 هزار تومانی را که کفاف خرج توی جیبی یک خانواده چهار نفره را نیز نمیدهد بر ما کارگران تحمیل میکنند و بدلیل همین مزد خفت بار، میلیونها کارگر به ناچار برای گذران زندگی شان، یا به شغل دوم وسوم روی می آورند و یا روزانه 12 تا 18 ساعت کار میکنند و در نتیجه ی این وضعیت، دیگر جائی برای اشتغال کارگران بیکار و میلیونها جوان آماده ی کار باقی نمی ماند، آنوقت هم طبقه های افغان مان را به عنوان عامل بیکاری میلیونها کارگر و جوان تحصیلکرده، به ما کارگران نشان میدهند.
نشان دادن کارگران افغانی به ما کارگران ایرانی به عنوان عامل بیکاری مان، اگر نشانه حماقت اینان نباشد(که نیست) بی تردید نشانه واماندگی و سر گیجگی آنان در برابر پیشروی روز افزون جنبش کارگری ایران است.
12 اردیبهشت ماه 1394 - جعفر عظیم زاده
جان باختن 1891 کارگر در حوادث ناشي از كار
برجا ماندن30 هزار و 30 مصدوم ازحوادث كار
در سال گذشته يكهزار و 891 نفر در حوادث ناشي از كار جان خود را از دست دادند.
به گزارش13اردیبهشت اداره كل روابط عمومي و امور بينالملل سازمان پزشكي قانوني كشور، از كل تلفات حوادث كار در سال گذشته (1393)، يكهزار و 878 نفر مرد و 13 نفر زن بودند؛ اين در حالي است كه در سال 1392 حوادث كار منجر به مرگ يكهزار و 967 نفر مرد و 27 زن شده بود.
بر اساس اين گزارش در اين مدت استان هاي تهران با 433، اصفهان با 159 و خراسان رضوي با 142 نفر بيشترين و استان هاي كهگيلويه و بويراحمد با پنج، خراسان شمالي با 10 و ايلام با 12 فوتي كمترين آمار تلفات حوادث كار را داشته اند.
مطابق آمارهاي موجود در حوادث كار سال گذشته سقوط از بلندي با 45.6 درصد بيشترين علت مرگ در حوادث كار را به خود اختصاص مي دهد. پس از آن اصابت جسم سخت با 22.1 و برقگرفتگي با 15.1 درصد بيشترين دلايل مرگ در حوادث كار را در برمي گيرند. بر اين اساس از كل تلفات حوادث كار سال گذشته 862 نفر به دليل سقوط از بلندي، 418 نفر بر اثر برخورد جسم سخت، 286 نفر به دليل برقگرفتگي، 98 نفر به دليل كمبود اكسيژن، 72 نفر بر اثر سوختگي و 155 نفر به دليل ساير موارد جان خود را از دست دادهاند.
اين گزارش مي افزايد: در حوادث كار سال گذشته همچنين 30 هزار و 30 مصدوم حوادث كار به مراكز پزشكي قانوني مراجعه كردهاند كه در مقايسه با سال 1392، 2.7 درصد رشد داشته است.
يادآور مي شود با وجود روند صعودي مرگ های ناشی از حوادث کار در سال های گذشته و رشد اين آمار از 697 فوتی در سال 1383 به يکهزار و 994 نفر در سال 1392، در سال گذشته اين آمار روندي نزولي در پيش گرفت و با 5.2 درصد كاهش به يكهزار و 891 نفر رسيد.
2کارگرجان باخته حادثه پنجم اردیبهشت فازهای ۱۷ و ۱۸ منطقه عسلویه قربانی ناهماهنگی مسئولین!
با گذشت 9 روز از کشته شدن دو کارگر در عسلویه به دلیل کار نکردن دستگاه تهویه در مخزن گاز هنگام حضور کارگران، یک کارشناس حفاظت فنی و ایمنی کار در منطقه ویژه عسلویه اعلام کرد در زمان حادثه «تمامی مجوزهای لازم برای کار تعمیراتی» صادر نشده بود و این دو کارگر به دلیل ناهماهنگی کشته شدهاند.
به گزارش13اردیبهشت ایلنا، این کارشناس حفاظت فنی و ایمنی کار منطقه ویژه عسلویه پیرامون حادثهای که در تاریخ پنجم اردیبشهت ماه منجر به مرگ دو کارگر فازهای ۱۷ و ۱۸ منطقه عسلویه شد؛ گفت: به نظر میرسد در روز حادثه تمامی مجوزهای لازم برای فعالیت این کارگران صادر نشده بوده و همین مسئله باعث کشته شدن دو کارگر بر اثر نبود اکسیژن کافی در اتاقک مخزن شده است.
به گفته این منبع آگاه طبق شواهد موجود واحد ایمنی کارگاهی که حادثه در آن اتفاق افتاده است از قبل برای کارگران کشته شده مجوز کلی انجام کار را صادر کرده بود اما بصورت مشخص در زمان حادثه به این کارگران هیچ اجازهای برای ورود به مخزن و فعالیت در داخل آن داده نشده بود.
وی یادآور میشود: «از نظر اصول علم پزشکی اگر میزان اکسیژن موجود در فضایی که افراد در آن حضور دارند کمتر از نوزده و نیم درصد باشد خطر خفگی، تمامی افراد حاضر در آن محیط را تهدید میکند».
براساس آخرین اخبار بنقل از فعالان کارگری منطقه عسلویه ، در حادثه روز پنجم اردیبهشت دو نفر از کارگران فازهای ۱۷ و ۱۸ منطقه ویژه عسلویه پس از هماهنگی واحد ایمنی برای شستشوی فضای داخلی یک مخزن دو هزار لیتری به درون مخزن میروند اما به دلایل نامعلوم ساعتی پس از آغاز به کار این کارگران، واحد بهر هبرداری شیرهای ورودی گاز ترش به داخل این مخزن را باز میکند که در نتیجه براثر تنفس این گاز دو کارگر کشته و یک کارگر دیگر مصدوم میشود.
وی در توضیح این ماجرا میگوید: «برابر مقررات ایمنی فعالیت روزانه همه کارگرانی که در محوطه (سایت) تاسیسات مجتمعهای پتروشیمی حضور دارند بدون داشتن برگ مجوز (پرمیت) ممکن نیست و برابر همین مقررات در حالت عادی مسئولان هربخش وظیفه دارند تا دست کم از ۲۴ ساعت قبل نسبت به صدور مجوز فعالیت کارگران آن بخش اقدام کنند».
به گفته این کارشناس ایمنی بصورت روزانه در هر مجتمع پالایشگاهی جلسهای تحت عنوان «جلسه پرمیت» تشکیل میشود که اعضای آن وظیفه دارند تا با در نظر گرفتن همه شرایط موجود براساس درخواست واحدهای مختلف مجوزهای لازم را برای فعالیت روزانه کارگران صادر کنند.
وی در این باره میگوید: «بطور کلی جلسه پرمیت در نهایت یک مجوز کلی را برای فعالیت کارگران واحد متقاضی صادر میکند و همزمان مجوز مکمل دیگری را نیز صادر میکند که در آن جزئیات شرایط فنی، محل و وضعیت کارگران در نظر گرفته شده است».
وی با رد این فرضیه که کارگران کشته شده به دلیل ناهماهنگی واحد بهره برداری با واحد ایمنی جان خود را از دست داده اند میگوید: «حادثه گازگرفتگی در داخل مخزن اتفاق افتاده است و این یعنی در زمان حادثه در مخزن باز بوده است و مطابق اصول ایمنی هرگز واحد بهره برداری به مخزنی با درهای باز گاز ترش منتقل نمیکند».
این کارشناس ایمنی کار ادامه داد: «بصورت مشخص کارگرانی که در روز پنجم اردیبهشت دچار حادثه گازگرفتگی شدند در محیط بستهای حضور داشتند که در آن احتمال بروز حوادثی نظیر خفگی، آتش سوزی و انفجار جدیاست و طبق مقررات ایمنی تنها زمانی برای این کارگران اجازه مکمل صادر میشود که از قبل هماهنگیهای لازم برای به صفر رساندن احتمال بروز هرنوع حادثه صورت گرفته باشد».
وی در توضیح این هماهنگیها میگوید: «بصورت مشخص وقتی قرار است کارگران برای انجام کار راهی محیطی شوند که در آن امکان خفگی، آتش سوزی یا انفجار وجود دارد، باید از یکسو وضعیت تامین روشنایی ایمن این محیط مشخص شود و از سوی دیگر دستگاههای تهویه برای تامین اکسیژن لازم و تخلیه گازهای مسموم و خطرناک در ورودیهای مخزن نصب شود».
وی ادامه می دهد: «اطلاعات بدست آمده از حادثه روز پنجم اردیبهشت نشان میدهد که برای کار در مخزنی که این کارگران به داخل آن فرستاده شده بودند هیچ اجازه مکملی صادر نشده و به همین دلیل دستکم آنزمان برای تهویه هوای این مخزن هیچ اقدامی صورت نگرفته است».
سیزدهم اردیبهشت ماه1394
akhbarkargari2468@gmail.com
*****************
اخباروگزارشات کارگری12اردیبهشت1394
گرامی باد اول ماه مه روزهمبستگی جهانی کارگران
زنده باد گفتگو و همکاری مشترک تشکل های مستقل کارگری وفعالین کارگری
گسترده باد پیوند فعالین کارگری مستقل با سازمان دهندگان اعتراضات کارگران،معلمان و..
- زنده با اتحاد وهمبستگی تمامی کارگران جهان - برگزاری مراسم اول مه در اندیمشک
- تظاهرات امروز کارگران در تهران یک حرکت کارگری نبود ، یک نمایش دولتی بود
- جلوگیری از برگزاری جشن روز کارگر در شرکت واحد
- اعتراض کارگران شرکت های مغان و پارس از وضعیت حقوق و دستمزد
- همه کارگران زندانی و بازداشتی را آزاد کنید! به حقوق کارگری و انسانی در ایران احترام بزارید!
- تصحیح یک اشتباه دراخباروگزارشات کارگری دیروز
بمناسبت 12اردیبهشت روزمعلم: خجسته باد 12اردیبهشت روزمعلم
-“بازخوانی دو اعتصاب معلمان”
- روز معلم
- همپوشانی مطالبات معلمان و کارگران
- معلم است دیگر ...
زنده با اتحاد وهمبستگی تمامی کارگران جهان - برگزاری مراسم اول مه در اندیمشک
روز جهانی کارگر با حضور 50 نفر از فعالین کارگری و اجتماعی در شهر اندیمشک برگزار گردید. در این مراسم تاریخچه روزجهانی کارگر توسط مجری برنامه بیان گردید ودر ادامه یکی از فعالین کارگری ضمن تبریک این روز به تما م کارگران به بررسی وضعیت کارگران پرداخت و در انتها با خواندن بیانیه ای که حول خواستهها و مطالبات کارگران بود.این جلسه پس از دوساعت خاتمه یافت. بار دیگراین روز را به تمامی کارگران وتوده زحمت کش شاد باش میگوییم
خبر فوق توسط فعالین کارگری اندیمشک تنظیم و بدست اتحادیه آزاد کارگران ایران رسیده است.
تظاهرات امروز کارگران در تهران یک حرکت کارگری نبود ، یک نمایش دولتی بود
گفتگو با غلامرضا غلامحسینی، عضو سابق سندیکای شرکت واحد مقیم کانادا
غلامرضا غلامحسینی، عضو سابق سندیکای شرکت واحد، یادآوری می کند که همزمان با دادن اجازه به خانه کارگر برای تظاهرات امروز، تعدادی از رهبران کارگری را که خواهان برگزاری راهپیمائی برای ١١اردیبهشت بودند دستگیر کردهاند.
با توجه به تظاهرات امروز هواداران خانه کارگر در تهران که گفته می شود 10 هزار نفر در آن شرکت داشتند ، غلامرضا غلامحسینی، عضو سابق سندیکای شرکت واحد، ساکن کانادا، اظهار عقیده میکند که این مراسم توسط «عوامل دولت» ولی بنام کارگران برگزار شده است.
غلامحسینی عقیده دارد که حتی سخنانی هم که در مراسم امروز مطرح شد، در واقع حرف کارگران نبود. علیرضا محجوب اعلام کرد که بازنشستگی قبل از موعد را باید مورد رسیدگی قرار داد، یا چیزهای جزئی دیگری مثل همین مورد. در صورتی که اصلی ترین مشکل کارگران ایران داشتن تشکلهای مستقل کارگری است که بتوانند پیگیر حقوق طبقاتی خود باشند.
این عضو سابق سندیکای شرکت واحد می گوید که اینک در بسیاری از کارخانههای دولتی، حقوق کارگران ماهها به تعویق افتاده است. علیرضا محجوب چرا به این نکات اساسی اشاره نمی کند؟
بعقیده غلامرضا غلام حسینی، کسانی که دغدغه کارگران را دارند نباید به این گونه تحرکات دل خوش کنند و فکر کنند که این حرف ها مطالبات کارگران است.
کارگران امروز اصلیترین مشکلشان مشکل معاش است و دریافتی حقوقشان یک سوم هزینههای زندگیشان است.
غلامحسینی یادآوری می کند که همزمان با دادن اجازه به خانه کارگر، تعدادی از رهبران کارگری را که خواهان برگزاری راهپیمائی برای 11 اردیبهشت بودند دستگیر کرده اند.
همین چند روز پیش "ابراهیم مددی" و "داود رضوی" از اعضای هیأت مدیره سندیکای کارگران شرکت واحد و نیز "محمود صالحی"، "کاک عثمان" و "پدرام نصراللهی" را در کردستان و سنندج بازداشت کردند؛ متأسفانه در راهپیمائی امروز، "علیرضا محجوب" و "حسن صادقی" در صحبتهایشان هیچ گونه اشارهای به بازداشت آنها نکردند.
منبع:رادیوبین المللی فرانسه - بقلم بیژن برهمندی
گوش کنید:
http://fa.rfi.fr/%D8%AA%D8%B8%D8%A7%D9%87%D8%B1%D8%A7%D8%AA-%D8%A7%D9%85%D8%B1%D9%88%D8%B2-%DA%A9%D8%A7%D8%B1%DA%AF%D8%B1%D8%A7%D9%86-%D8%AF%D8%B1-%D8%AA%D9%87%D8%B1%D8%A7%D9%86-%DB%8C%DA%A9-%D8%AD%D8%B1%DA%A9%D8%AA-%DA%A9%D8%A7%D8%B1%DA%AF%D8%B1%DB%8C-%D9%86%D8%A8%D9%88%D8%AF-%D8%8C-%DB%8C%DA%A9-%D9%86%D9%85%D8%A7%DB%8C%D8%B4-%D8%AF%D9%88%D9%84%D8%AA%DB%8C-%D8%A8%D9%88%D8%AF-20150501/%D8%A7%DB%8C%D8%B1%D8%A7%D9%86/
جلوگیری از برگزاری جشن روز کارگر در شرکت واحد
مدیریت و حراست شرکت واحد و پلیس امنیت عمومی با حضور بسیار گسترده در پایانه آزادی محل برگزاری جشن اول ماه مه کارگران شرکت واحد مانع از برگزاری مراسم این روز در ساعت مقرر شدند.
این مراسم قرار بود ساعت ۱۳ روز چهارشنبه نه اردیبهشت ماه برگزار شود اما با بازداشت سه شنبه شب آقایان ابراهیم مددی و داود رضوی و حضور گسترده پلیس امنیت با لباس شخصی از صبح چهارشنبه در پایانه آزادی و خیابان های اطراف و تماس تلفنی پلیس با اعضاء سندیکا و تهدید آنان، مراسم در ساعت ۱۷ همان روز پس از اینکه پلیس محل را ترک نمود برگزار شد. و کارگران با راهپیمایی در پایانه آزادی و فریاد شعار کارگر کارگر اتحاد اتحاد، کارگر زندانی آزاد باید گردد، زنده باد سندیکا همراه با پخش شیرینی بین همکاران و مردم این روز بزرگ را گرامی داشتند.
سندیکا بازداشت اعضاء و جلوگیری از برگزاری جشن روز کارگر را شدیدا محکوم کرده و خواستار آزادی فوری و بی قید و شرط آقایان ابراهیم مددی ریس و داود رضوی عضو هیات مدیره سندیکا می باشد.
سندیکای کارگران شرکت واحد
11اردیبهشت1394
اعتراض کارگران شرکت های مغان و پارس از وضعیت حقوق و دستمزد
تعدادی از کارگران فصلی و قراردادی بخشهای مختلف شرکت های کشت و صنعت و دامپروری پارس و مغان نسبت به نحوه دریافت حقوق و مزایا، پایین بودن حقوق و دستمزد و شیوه بکارگیری افراد به شدت انتقاد کردند .
طبق اظهارات کارگران این دو مجموعه، پیمانکاران این شرکتها نه تنها مزایا و موارد فوق را پرداخت نمیکنند بلکه در پرداخت حداقل دستمزد کارگران که پایه حقوق آنان میباشد نیز خلاف قانون عمل میکنند و پایین تر از مبلغ قرار داد به کارگران میپردازند.
به گزارش 11اردیبهشت مغانه، با توجه به مصوبه شورای عالی کار، از ابتدای فروردین ماه سال ۹۴ حداقل دستمزد ماهیانه کارگان پیمانی و قراردادی ۷۱۲۴۲۵ هزار تومان اعلام شد که در مقایسه با پارسال از رشد ۱۷درصدی برخوردار است.
همچنین بر اساس این مصوبه، حق مسکن ماهیانه ۴۰۰۰۰ ،حق بن نقدی خواروبار ۱۱۰۰۰۰ ،حق اولاد دو فرزند۱۴۲۴۸۲ ،حق سنوات روزانه ۱۰۰۰ ،حق مزد روزانه ۲۳۷۴۷ ،مجموع دریافتی افراد مجرد۸۹۲۴۳۰ ،مجموع دریافتی افراد متاهل یک فرزند۹۶۳۶۷۱ و دو فرزند۱۰۳۴۹۱۲ تومان اعلام شده است.
طبق اظهارات کارگران این دو مجموعه، پیمانکاران این شرکتها نه تنها مزایا و موارد فوق را پرداخت نمیکنند بلکه در پرداخت حداقل دستمزد کارگران که پایه حقوق آنان میباشد نیز خلاف قانون عمل میکنند و پایین تر از مبلغ قرار داد به کارگران میپردازند.
این عده گفتند با توجه گرانی ها و تورم موجود در کشور مبلغ پرداختی حتی کفاف ده روز هزینه خورد و و خوراک و معیشت آنان را نمی دهد و کارگران را در تامین نیازهای اساسی زندگی با مشکلات جدی مواجه می سازد.
این کارگران ادامه داند، متاسفانه مسوولان و پیمانکاران از خودشان نمیپرسند، یک کارگر اجاره نشین چگونه میتواند با این وضعیت، خرج زندگی و وام و قسط و هزار مشکل دیگر را حل کند.
تبعیض و تعطیلی بدون حقوق و دستمزد در طول ایام سال یکی دیگر از معضلاتی است که کارگران پیمانی این دو بنگاه کشاورزی و اقتصادی با آن دست و پنجه نرم میکنند.
طبق اظهارات این کارگران که به دلیل ترس ازدست دادن کار خواستند نامشان فاش نشود، کسانی که در شرکت دارای پارتی و آشنا و فامیل هستند و توسط افراد مختلف سفارش شده اند به طور کامل حقوق و دستمزد خود را دریافت میکنند و در طول سال بدون تعطیلی بکار گرفته میشوند اما کسانیکه آشنایی ندارند و بی کس و کارند ماهها بدون حقوق،مزایا و بیمه راهی خانه هایشان میشوند و به انتظار به کار گماری مجدد و دریافت حداقل حقوق و دستمزد می نشینند.
پیمانکاران این دو شرکت در حالی با تاخیر و تعلل در پرداخت حقوق و دستمزد، مزایا و عیدی، کارگران را دچار مشکل می کنند که طبق قانون مصوب شورای عالی کار کارفرما موظف است در طول مدت قرارداد بدون هیچگونه تعطیلی و کسورات دریافتی حقوق کارگر را به طور کامل و در موعد مقرر بپردازد حتی اگر کار تعطیل شود و از طرفی این تاکید قانونی نیز وجود دارد که اگر کارگری به میزان کمتر از یکسال نیز در واحدی مشغول به فعالیت بوده، به همان نسبت باید از عیدی برخوردار شود و این کارکردها می تواند حتی به میزان یکماه نیز باشد.
این عده همچنین ناقص رد شدن و قطع بیمه را از دیگر مشکلات اساسی برخی از کارگران پیمانی شرکت های مغان و پارس اعلام کرد و افزودند: بسیاری از کارگران چند ماه بعد از آنکه بیمهشان به دلایل واهی قطع شده است، از این موضوع خبردار میشوند و اگر کسی هم قصد شکایت کردن به مراجع مربوطه را داشته باشد با ممانعت پیمانکارن شرکت مواجه میشوند و آنان را تهدید به اخراج و از دست دادن کار مینمایند و به طریقی کارگران را از طرح شکایت منصرف میکنند.
عدم ارائه نسخه دوم قرارداد به کارگران و جلوگیری از آگاهی یافتن کارگران با مفاد قرارداد یکی دیگر از مشکلاتی است که کارگران این بخشها به آن اشاره کردند و اظهار داشتند که پیمانکاران به هیچ عنوان برگه قرار داد فی مابین را که قاعدتا نسخه دوم آن باید در اختیار کارگر قرار بگیرد خودداری کرده و از ارائه آن سر باز میزنند.
از دلایل دیگر نگرانی کارگران قرارداد موقت و پیمانی از تمدیدنشدن قرارداد کاری شان در سال آینده است که هر ساله گریبان گیر آنان میشود در شرایطی که فکر و ذکر کارگران تامین معیشت و گذران زندگی است نمیتوان از آنها انتظار داشت تمام توان خود را صرف بهبود تولید و کار نمایند.
همه کارگران زندانی و بازداشتی را آزاد کنید! به حقوق کارگری و انسانی در ایران احترام بزارید!
کارگران آمریکا علیه جنگ:
به: رهبر،علی خامنه ای؛ رئیس جمهور، حسن روحانی؛ رئیس مجلس، علی لاریجانی؛ رئیس قوه قضائیه، صادق لاریجانی؛ و اعضای قوه قضائیه و دولت جمهوری اسلامی ایران
همه کارگران زندانی و بازداشتی را آزاد کنید! به حقوق کارگری و انسانی در ایران احترام بزارید!
اول مه ۲۰۱۵
من مطلع شده ام که در روزها و هفته های اخیر، کارگران و فعالان کارگری زیادی در ایران یا بازداشت شده اند و یا توسط نیروهای اطلاعاتی و امنیتی جمهوری اسلامی ایران احضار شده اند. من به شدت آزار و اذیت ناعادلانه، بازداشت و احکام تحمیل شده بر این فعالان کارگری را محکوم میکنم. من آزار مداوم و بازداشت فعالان کارگری در ایران از جمله سرکوب تلاشها جهت سازماندهی روز اول ماه مه را محکوم میکنم. تمام فعالان کارگری که بازداشت و زندانی شده اند و یا در نتیجه بکارگیری حقوق بین المللی انسانی و کارگری خود مجازات شده اند، باید فوری و بدون قید و شرط آزاد شوند. هر گونه آزار و اذیت آنها باید متوقف شود. من از دولت ایران می خواهم به به طور کامل حق همه کارگران برای سازماندهی در هر اتحادیه ای به انتخاب خود، انتخاب رهبران خود، و مذاکره آزادانه در دفاع از منافع خود، مطابق با کنوانسیون های سازمان بین المللی کار و منشور سازمان ملل متحد. را احترام بگذارد و بطور کامل رعایت کند. هیچ جامعه ای نمی تواند ادعا کند که دموکراتیک یا آزاد است اگر کارگران آزادی تشکل و آزادی بیان در دفاع از منافع خود نداشته باشند.
کارگران و فعالان کارگری دستگیر شده از جمله عبارتند از: ابراهیم مددی، معاون رئیس، و داود رضوی، عضو هیئت مدیره سندیکای کارگران شرکت واحد اتوبوسرانی تهران و حومه، که در ساعات اولیه چهارشنبه ۲۹ آوریل ۲۰۱۵ بازداشت و سپس به زندان اوین انتقال داده شدند. محمود صالحی، فعال کارگری شناخته شده و عضو کمیته هماهنگی برای کمک به ایجاد تشکلهای کارگری، و عثمان اسماعیلی، فعال کارگری و سخنگوی کمیته دفاع از کارگران مهاباد، به ترتیب در شهرستانهای سقز و مهاباد در تاریخ ۲۸ آوریل ۲۰۱۵ بازداشت شدند. خالد حسینی، فعال کارگری و عضو کمیته هماهنگی، چندین بار احضار و توسط ماموران امنیتی در شهر سنندج بازجویی شده است.
در روز چهارشنبه 29 آوریل سال 2015، پدرام نصرالهی، یکی دیگر از فعالان کارگری شناخته شده و عضو کمیته هماهنگی در شهرستان سنندج، توسط ماموران لباس شخصی در هنگامیکه همراه با همسرش در منزل یکی از دوستانشان مهمان بودند توسط ماموران لباس شخصی مورد حمله قرار گرفته و دستگیر شد. به گزارش کمیته هماهنگی، عوامل امنیتی، بدون حکم و یا هر توضیح، با مشت و لگد پدرام را در مقابل همسر خود و صاحب خانه ضرب و شتم کردند و سپس بازداشتش کردند. همچنین، شیث امانی، عضو هیئت مدیره اتحادیه آزاد کارگران ایران، در تاریخ ۳۰ آوریل ۲۰۱۵، به وزارت اطلاعات در سنندج احضار شد و برای بیش از 5 ساعت تحت بازجویی قرار گرفت. عوامل وزارت اطلاعات در این بازجویی سعی کردند که آقای امانی و تشکل او را برای متوقف کردن تلاش هایشان برای سازماندهی روز اول ماه مه تحت فشار قرار دهند.
در طول روزها و هفته هایی اخیر رضا امجدی، کوروش بخشنده، حامد محمودنژاد و نظام صادقی، همه از فعالان کارگری و اعضای کمیته هماهنگی، و فواد و آرام زندی، هر دو فعال کارگری در سنندج، همراه با منیژه صادقی، فعال حقوق کودکان و زنان، توسط نیروهای امنیتی و اطلاعاتی دستگیر و زندانی شده اند. علاوه بر این، ریبوار عبداللهی، فعال کارگری و عضو کمیته هماهنگی، در ۱۱ آوریل ۲۰۱۵ پس از اینکه به یک سال زندان محکوم شده بود زندانی شد. او در حال حاضر دوران محکومیت زندان خود را در سنندج می گذارند.
یوسف آب خرابات و واحد سیده، فعالان کارگری و اعضای کمیته هماهنگی در مهاباد، هر یک دو سال حبس دریافت کرده اند و در حال حاضر دوران محکومیت خود را میگذرانند. به حسن رسول نژاد، فعال کارگری و عضو دیگر کمیته هماهنگی یک سال زندان داده شده است.
هادی تنومند و جمال میناشیری، هر دو از فعالین کارگری و اعضای کمیته هماهنگی، به هر کدام 3.5 سال زندان داده شده است و در انتظار حکم دادگاه تجدید نظر می باشند. قاسم و ابراهیم مصطفی پور و محمد کریمی، فعالان کارگری و اعضای کمیته هماهنگی، هر کدام به 2 سال زندان محکوم شده اند و آنها در حال حاضر منتظر دادگاه تجدید نظر میباشند. جعفر عظیم زاده و جمیل محمدی، فعالان کارگری و اعضای هیئت مدیره اتحادیه آزاد کارگران، به ترتیب به 6 و 3.5 سال زندان محکوم شده اند و فرزاد مرادی نیا، یکی دیگر از اعضای کمیته هماهنگی، در انتظار حکم دادگاه می باشد.
در هفته های اخیر، اولین احكام پس از محاکمه ۳۰ نفر کارگر به دلیل شرکت در تظاهرات سال گذشته در معدن چادرملو صادر شده است. پنج نفر از این کارگران، که به "اخلال در نظم و جلوگیری از حقوق دیگران" متهم شده اند، به یک سال زندان و نیز شلاق محکوم شده اند.
لازم است که اینرا نیز برجسته کنیم که تعداد دیگری از فعالان کارگری همچنان زندانی می باشند و مورد آزار و اذیت دائمی قرار دارند. فعالان کارگری شناخته شده ایران، شاهرخ زمانی و محمد جراحی، از ژوئن ۲۰۱۱ زندانی شده اند و بهنام ابراهیم زاده، فعال کارگری دیگر که به خوبی شناخته شده است، از ماه ژوئن سال ۲۰۱۰ در زندان است. رضا شهابی، که از ژوئن ۲۰۱۰ زندانی بوده است، در حال حاضر در مرخصی استعلاجی به علت جراحی و بدتر شدن شرایط سلامتی اش در اثر بدرفتاری هایی که در زندان متحمل شده بود، می باشد. رسول بداقی، عضو کانون صنفی معلمان تهران از سپتامبر ۲۰۰۹ زندانی است.
به این نقض فاحش حقوق کارگری و انسانی پایان دهید. به آزار و اذیت و محاکمه کارگران به خاطر تلاش برای احقاق حقوق خود پایان دهید. به آزادی تشکل و بیان در ایران احترام بزارید.
مایکل آیزنشر
هماهنگ کننده کشوری
کارگران آمریکا علیه جنگ
ترجمه و بازتکثیر از اتحاد بین المللی در حمایت از کارگران در ایران
Translated and redistributed by: International Alliance in Support of Workers in Iran (IASWI)
info@workers-iran.org
http://www.workers-iran.org
تصحیح یک اشتباه دراخباروگزارشات کارگری دیروز
دراخباردیروز لینک متن کامل خبری باعنوان- برنامه نظارت بر حمایت از مدافعان حقوق بشر و جامعه دفاع از حقوق بشر در ایران:تداوم آزار فعالان سندیکایی پیش از روز جهانی کارگر در ایران-اشتباه درج شده است.
بخش رسانه ای جامعه دفاع از حقوق بشر در ایران طی یادداشتی کوتاه این اشتباه را بما یادآورشدند.
باسپاس از این یاد آوری وپوزش از خوانندگان درزیرنظرتان را به لینک درست خبرفوق جلب می کنیم:
https://www.fidh.org/article17595
بمناسبت 12اردیبهشت روزمعلم: خجسته باد 12اردیبهشت روزمعلم
“بازخوانی دو اعتصاب معلمان”
بازخوانی دو اعتصاب معلمان-دههی40 و 80 شمسی-هاله صفرزاده-در 18 بهمن سال 1340باشگاه مهرگان که در واقع سازمان صنفی معلمان بود، قطع نامه یا در مورد افزایش حقوق معلمان تصویب کرد. تا اردیبهشت سال 40 معلمان سراسر کشور با امضای تومارهایی پشتیبانی خود را از این طرح اعلام کردند. در این سالها حقوق معلمان کمتر از حقوق سایر کارمندان دولت حتا مستخدم جزء در سازمان برنامه یا شرکت ملی نفت بود. حقوق یک معلم لیسانسه در این سالها 400 تومان بود ولی یک لیسانسه با همان شرایط در یک سازمان دولتی دیگر 2500 تومان حقوق دریافت می کرد. در اسفند سال 39 در خبرها آمده که بنا به تصویب دولت حقوق معلمان ترمیم شد. حقوق کلیه معلمانی که کمتر از 600 تومان می گرفتند، به 600 تومان می رسد. محل تامین این اضافه حقوق معلمان نیز دریافت شهریه در دبیرستان های دولتی و واگذاری دبستان ها به شهرداری ها اعلام شد.( کیهان 25 اسفند 39) این شهریه از 10 تا 400 ریال اعلام شد.
از ابتدای سال 1340 این بحث ها ادامه یافت و از سوی سازمان معلمان اعلام شدکه درروز 12 اردیبهشت سال کلیه معلمان اعتصاب خواهند کرد. روز 12 اردیبهشت کلیه مدارس تهران تعطیل شد و معلمان در تظاهرات گسترده ای شرکت کردند.
لینک متن کامل: http://www.kanoonm.com/1326
روز معلم
ما كارگران و زحمتكشان، روز معلم را نه به مناسبت هاي تاريخي، كه به مناسبت آموزاندن شيوه زندگي و احقاق حق در زمانِ حال گرامي مي داريم و اين روز را به معلمان فرهيخته و متعهد كشورمان تبريك مي گوييم.
در گير و دار زندگيِ سخت ناشي از بيكاري، گراني مايحتاج و معيشت خانواده، قراردادهاي سفيد امضا و انواع و اقسام طرح هاي ضد كارگري و محدوديت و محروميت ناشي از تعويق دستمزد و اخراج و … كه هر نوع اعتراض پراكنده مان با شيوه هاي امنيتي و انتظامي مواجه مي شود و در مواردي حتي با حكم شلاق مواجه مي شويم، به ما آموختيد كه مي توان به رغم اختلاف در ديدگاه ها و تفاوت در جغرافياي زندگي، اصلي را به عنوان منافع مشترك طرح نمود و حول آن به وحدت عمل رسيد. به ما آموختيد كه فقط به منافع خودمان فكر نكنيم و به فكر همه ي مردم و مخصوصا كودكان باز مانده از تحصيل باشيم، كه كالايي شدن آموزش از طريق خصوصي سازيِ مدارس، آنان را از آموختن محروم كرده است. به ما آموختيد كه به هر ترتيب كه شده تشكل هاي مستقل خود را ايجاد كنيم و نسبت به جهت گيري و تداوم آن حساس باشيم. به ما آموختيد كه سكوت هم گاهي به اندازه فرياد پژواك دارد. به ما آموختيد كه زندگي ارزشمند بودنش را مديون تلاش انسان هايي ست كه گاهي جان و عمر ارزشمند خود را در راه دفاع از منافع جمع تقديم مي كنند.
جامعه ي كارگري ايران، به داشتن معلماني از جنس شما به خود مي بالد و اميدوار است كه با موفقيت شما در احقاق حقوق مسلم خود و كودكان بازمانده از تحصيل، مسير حق جويي هموار تر شود و خواهران و برادران كارگر شما نيز پيگير حقوق سركوب شده ي خود بوده و نيز از حمايت و تجارب شما بهره مند گردند.
كانون متحد كارگري «كمك»
ارديبهشت 94
همپوشانی مطالبات معلمان و کارگران
مستقل از اینکه آیا بین تشکلهای کارگری و تشکلهای صنفی معلمان رابطه ارگانیکی وجود دارد یا خیر، مطالبات و خواستههای کارگران و معلمان در یک هم سرنوشتی و هم سویی قرارگرفتهاند. برای درک و تحلیل این موضوع نیازی به رجوع به تحقیقات پیمایشی و فرمالیته دست راستی در دانشگاهها نیست که میکوشند با خطکشیهای کلیشهای در قالب متغیرها و پارامترهای تحصیلات، درآمد و.. بین طبقات فرودست جامعه گسست ایجاد نمایند.
جعفر ابراهیمی- فعال صنفی معلمان
شاخصهای عینی و ملموس زیست اجتماعی تمام زحمتکشان و مزدبگیران حکایت از این هم سرنوشتی دارد. اما برای توضیح و تبیین بیشتر کافی است نگاهی به جهتگیری و مطالبات کارگران و معلمان داشته باشیم.
اولویت مطالبات: با بررسی طرح مطالبات از سوی معلمان و کارگران بهوضوح میتوان به این نکته دستیافت که اولین و ضروریترین خواسته آنان رفع تبعیض و دریافت دستمزد بالای خط فقر است.
هم معلمان و هم کارگران در فراخوانها، بیانیهها و قطعنامهها اعلام کردهاند که دستمزد آنان که با خط فقر واقعی فاصله زیادی دارد و خواهان یک دستمزد عادلانه برای داشتن یک زندگی شرافتمندانه هستند.
فراتر از این خواسته هم معلمان و هم کارگران بر مطالبات دیگری نیز تأکیددارند که خود بیانگر همسویی کارگران و معلمان است که در زیر به آن اشاره می شود.
حق تشکل یابی و عضویت در تشکلهای آزاد و نفی تشکلهای دولت ساخته: معلمان با حضور در تشکلهای صنفی و یا حمایت از فراخوان آنها نشان دادهاند که گرایش به تشکل یابی در بین معلمان به یک مطالبه محوری تبدیلشده است. این امر مستقل از آن است که کدام جناح سیاسی در رأس دولت باشد.
نگاهی به اعتراضات یک سال اخیر معلمان نشان از آن دارد که کانونهای صنفی بهعنوان مستقلترین تشکل موجود در بین معلمان از سوی معلمان با اقبال بیشتری روبرو بودهاند این در حالی است که در کنار فعالان مستقل، کانونها برای پیشبرد مطالبات صنفی متحمل هزینههای زیادی شدهاند تا جایی که دولتها میکوشند با محدود کردن آنها و ایجاد موانعی مانند غیرقانونی اعلام کردن و عدم مجوز برگزاری مجمع عمومی سد راه گسترش تشکلها شوند باوجوداین تشکل یابی به یک خواست واقعی تبدیلشده است و تشکلهای غیرمستقل و یا سیاسی نتوانستند افکار عمومی معلمان را جلب نمایند.
در سوی دیگر کارگران نیز علیرغم فشارها و هزینههایی که پرداختهاند هرگز از ایجاد و حمایت از تشکلهای مستقل دست برنداشتهاند، احکام قضایی و دستگیری کارگران اگرچه هزینههای مضاعفی را بر پیکره جامعه کارگری و فعالان وارد نموده است اما مبارزه برای رفع تبعیض و دستیابی به خواستهها از کانال تشکلها هرروز در سطحی گستردهتر مطرح می شود.
تأکید بر حقوق تمام زحمتکشان: معلمان با طرح آموزش کیفی و استاندارد گامهای اساسی برای توجه به جایگاه و وضعیت سایر اقشار جامعه برداشتهاند. تأکید معلمان بر حقوق دانش آموزان بخصوص دانش آموزان مناطق محروم، انتقاد و نفی خصوصیسازی آموزش عمومی و تأکید بر آموزش رایگان و تلاش برای احقاق حقوق کودکان بازمانده از تحصیل، همان نقطهای است که خواستهها و مطالبات معلمان را با سایر اقشار جامعه بخصوص کارگران پیوند میزند.
معلمان با هوشیاری و بنا بر وظیفه انسانی و شغلی خود نشان دادهاند که درک درستی از سپهر اجتماعی ایران دارند و برای پیشبرد جنبش نو پای خود نبایستی سایر زحمتکشان و منافع آنان در ساختار آموزشی را نادیده بگیرند.
بیشک تحقق نظام آموزشی دموکراتیک، مشارکتی، کیفی و پویا تأثیرات متقابلی بر زیست اجتماعی معلمان و کارگران و فرزندانشان دارد.
کارگران نیز با درک این سوگیری انسانی معلمان و ضمن اینکه حق تحصیل کیفی و رایگان را حق فرزندان خود میدانند از طرق مختلف از معلمان حمایت کردهاند، بخصوص طبقه کارگر در ایران که از خصوصیسازی و تعدیل نیرو بر تن خسته خود زخمها دارد نیک میداند که اجراشدن سیاستهای خصوصیسازی آموزش منجر به تبعیض مضاعف در وضعیت فرزندان آنان خواهد شد.
برخورداری از بیمه درمانی و تکمیلی مناسب و کارآمد: حق برخورداری از بیمههای تأمین اجتماعی مناسب برای داشتن یک زندگی شرافتمندانه به یکی از اولویتهای مهم معلمان و کارگران تبدیلشده است. علت این امر کالایی شدن بهداشت از طریق خصوصیسازی مراکز پزشکی است.
اگرچه طرح بیمه سلامت میکوشد چیز دیگری را القا نماید اما بالا بودن هزینه درمان در بخش خصوصی و پایین بودن کیفیت خدمات در بخش دولتی و حجم عظیم بیماران در این مراکز خانوادههای معلمان و کارگران را برای برخورداری از امکانات پزشکی و بهداشتی با مشکل جدی روبرو ساخته است این واقعیت عینی و ملموس باعث شده است که این مطالبه به یکی از محوریترین مطالبات زحمتکشان ازجمله معلمان و کارگران تبدیل شود.
اعتراض به احکام قضایی و فضای امنیتی: معلمان در تمام خواستهها و مطالبات خود، بر این نکته تأکید کردهاند که پاسخ به مطالبات از سوی فرارستان نباید احکام قضایی و احکام اداری منتهی به اخراج، تبعید، تعلیق و... باشد آنها در برنامههای مختلف همواره خواستار لغو احکام قضایی و درونسازمانی علیه معلمان شدهاند این مطالبه از آنجایی ناشی میشود که معلمان حق فعالیت صنفی را یک حق طبیعی تلقی میکنند.
کارگران نیز به اشکال مختلف به احکام قضایی و احکامی که از سوی کارفرما علیه فعالان کارگری صادرشده است اعتراض کردهاند، کارگران همیشه بر این باور بودهاند که پاسخ حقطلبی آنان نبایستی برخوردهای قضایی و سرکوبی باشد و کارفرمایان بخش دولتی/خصوصی نبایستی نسبت به اعمال خشونت دارای مصونیت باشند.
صرفنظر از مطالبات خاص کارگران و معلمان، میتوان به رفع تبعیض جنسیتی در ساختار آموزش و محیط کار، دفاع از حقوق کودکان بازمانده از تحصیل و کودکان کار و خیابان، اعتراض به تخریب محیطزیست و اعتراض به وضعیت فساد اقتصادی را به لیست مطالبات مشترک برخی فعالان کارگری و فعالان صنفی معلمان اضافه نمود که هر یک به فراخور موقعیت خود در جامعه و با ادبیات خاص خود آن را به شیوههای مختلف بیان نمودهاند.
منبع:تامین24-9اردیبهشت
معلم است دیگر ...
معلم است دیگر... سرش را میتراشد تا شاگردش که سرطان گرفته و موهایش ریخته، سرکلاس خجالت نکشد؛ خودش را به آتش می اندازد تا جان دانش آموزانش را نجات دهد؛ دیسک کمرش را عمل کرده و چون نمی تواند به مدرسه برود دانش آموزانش را به خانه میآورد تا از درسهایشان عقب نیفتند.
معلم است دیگر.... جانش را برای تربیت دانش آموزانش کف دست میگیرد و به روستایی دور افتاده میرود و با آنکه بیشتر از یک سال است حقوقش را دریافت نکرده و بیمهای هم ندارد، باز هم دست از تلاش برنمیدارد و با سیستمی که هست قهر نمیکند.
به مناسبت روز معلم، روایات شجاعتها و قهرمانیها و تلاش برای شناسایی و تقدیر از معلمانی از این دست از یک سو و گلایهها و اعتراضات از وضعیت معیشتی موجود این قشر به اوج خود میرسد و چندی بعد به دست فراموشی سپرده میشود تا سال آینده که باز روز معلمی دیگر از راه برسد.
هرچند ماههاست که مسئولان آموزش و پرورش در پاسخ به گلایههای معلمان سکوت پیشه کردهاند و تا جایی که ممکن باشد از اظهارنظرهای رسانهای پرهیز میکنند، خالی از وجه ندیدیم که با چند معلم درباره "گذران زندگی" گفتوگویی داشته باشیم.
هرچند مشکلات معلمان ابعاد متفاوتی دارد، اما به نظر میرسد حفظ شأن و منزلت واقعی آنها در جامعه و رفع تبعیضات موجود در دریافت حقوق و مزایای این قشر در مقایسه با سایر کارمندان دولت از جمله دغدغههای مهم فرهنگیان باشد که در این گزارش تمرکز ویژهای بر مشکلات معیشتی معلمان داریم.
سال گذشته بود که معاون وزیر آموزش و پرورش اعلام کرد متوسط حقوق فرهنگیان یک میلیون و پانصد هزار تومان است که با اعتراض بسیاری روبرو شد و بخش قابل توجهی از معلمان اذعان می کردند دریافتی شان کمتر از یک میلیون تومان است.
معلم بودن حس خوبی دارد اما...
"محمد. ه"، دبیر 30 ساله حرفه و فن یکی از شهرستانهای تهران که بیش از هفت سال سابقه تدریس دارد درباره معلم شدنش و مشکلاتی که پس از آن داشته این گونه میگوید: من عشق و علاقهام معلمی بودم و دبیری جزو اولین رشتههایی بود که در کنکور انتخاب کردم. معلم بودن حس خوبی دارد و زندگی کردن با این فرزندان معصوم بسیار شیرین است.
وی ادامه میدهد: اما باید واقعیات زندگی را هم دید. حقیقت این است که حقوق یک معلم کفاف تامین همه نیازهای یک خانواده را نمیکند. فرزندانم دارند بزرگ میشوند و هنوز خانهای برای خودمان نداریم و هر روز کرایه خانه بالاتر میرود و نمیتوانم حتی خانه بزرگتری اجاره کنم. دوسوم حقوقم صرف پرداخت قسطهای بانکی میشود و ناچارم برای گذران امور زندگی و تامین مایحتاج اساسی بعدازظهرها پا به پای یکی از بستگان در فروشگاه لوازم خانگی بایستم و تا 10 شب فروشندگی کنم.
این معلم از تفاوت دریافتیاش با سایر کارمندان دولت گلایه دارد و عنوان میکند: متاسفانه شخصی که در یک وزارتخانه دیگر کار میکند، تحصیلاتش با من که لیسانس دارم برابر و سابقه کاریاش حتی از من کمتر است؛ حقوق بهتری دریافت میکند. این ضعف اقتصادی باعث شده نگاه دلسوزانهای در جامعه نسبت به ما وجود داشته باشد و گاهی شأن و منزلت ما رعایت نشود.
محمد میافزاید: اطرافیانم میگویند معلمها وضعشان خوب است، درمانگاه دارند، خانه معلم دارند، فروشگاههای تعاونی دارند و... اما باید بیایید سری به این درمانگاهها بزنید. وضع ارائه خدمات خوب نیست، در این درمانگاهها دل نمیسوزانند و با بیمه طلایی هم که نمی شود کاری کرد، سقف تعهداتش پایین است. یک خدمت دندانپزشکی خوب نمی توانی دریافت نمی کنی و ترس داری مبادا پزشک درمانگاه وقت کافی برایت نگذارد و حالت را بدتر کند.
به چه سختیها که نیافتادم...
"رضا. ن " یکی دیگر از معلمان این سرزمین است که حالا پس از سالها تدریس در مقاطع مختلف بازنشسته شده و به دلیل نشستن گرد گچ بر روی ریههایش در سالهای دور گرفتار یک بیماری تنفسی خفیف شده است. او از دورانی که گذرانده میگوید: ما معلمها نمیتوانیم بگوییم که در کارمان موفق بوده ایم یا خیر! بلکه قضاوت جامعه و ثمرات ما که دانش آموزان هستند گواه خواهند بود.
وی میافزاید: وقتی موفقیت دانشآموزانم را میبینم به خودم میبالم. امروز صاحب عروس و داماد و نوه شدهام ولی با حقوق 900هزارتومان گاهی خجالت میکشم که نمیتوانم آن طور که باید به فرزندان و نوههایم رسیدگی کنم.
رضا ادامه میدهد: چندماه دیگر آخرین فرزندم ازدواج میکند و برای راهی کردنش به چه سختیها که نیافتادم...
این معلم بازنشسته با بیان اینکه در دوران تدریس بیش از 15 سال اجاره نشین بودم تا آنکه توانستم با قرض و وامهای بانکی خانهای کوچک در شرق تهران دست و پا کنم، اظهار میکند: اغلب دوشیفت در مدرسه کار میکردم و شبها هم ترجمه می کردم تا بتوانم فرزندانم را آبرومند بزرگ کنم. حالا فرزندانی دارم که همگی به موقعیتها و جایگاه خوبی رسیدهاند و از این بابت همیشه شکر خدا را میگویم.
شغل دوم و سوم داشتن اظهر من الشمس است
"الف. م" معلم دبیرستانی در یکی از روستاهای اطراف تهران است و مدرک فوق لیسانس و 25 سال سابقه تدریس دارد. او نداشتن صنفی که بتواند مطالبات و دغدغههای معلمان را همانند سایر اقشار پیگیری کند، را یکی از ضعفهای موجود میداند و میگوید: گویی برخی میخواهند معلم ها در سطح پایینی زندگی کنند و به همین خاطر مدام درباره افزایش حقوق و پرداخت معوقات آنها اطلاع رسانی میکنند در حالی که درباره سایر وزارتخانهها اینگونه نیست. طوری شده است که مردم فکر میکنند حتما حقوق معلمها خیلی بالاست که مرتب هم درباره افزایش آن صحبت میشود.
وی ادامه میدهد: با افتخار اعلام میکنند که فرهنگیان را اسکان دادند، آن هم در مدارس. یعنی هنوز پس از 30 سال فرهنگیان نمیتوانند خانواده خود را به یک هتل معمولی ببرند؟ در این شرایط دیگر شغل دوم و سوم داشتن اظهر من الشمس است.
در ظاهر مشکل معیشتی ندارم
"ناصر.پ" دبیر علوم اجتماعی که 19 سال سابقه تدریس دارد هم با اشاره به اینکه آخرین دریافتیاش در سال گذشته یک میلیون و 350 هزار تومان بود، میگوید که "در ظاهر " مشکل معیشتی ندارم و زندگی را میچرخانم اما اگر در خانه بنشینم و منتظر حقوق آخرماهم باشم این مهم مقدور نمیشود. بنده کار بنایی بلدم و بعدازظهرها به سراغ کار بنایی میروم. یک همکارم کار تاسیساتی میکند، دیگری در آموزشگاه رانندگی تعلیم رانندگی میدهد و ..... واقعیت این است که با داشتن چهار فرزند، حقوق معلمی به هیچ کجا نمیرسد و همان دوهفته اول تمام میشود.
بر اساس مطالعهای در سال 91، دوشغله بودن زمانی نمود مییابد که شکاف میان میزان درآمد و انتظارات معلمان منجر به تلاش برای کسب درآمد بیشتر و نهایتا اشتغال در بیش از یک محیط باشد. در این راستا نتایج پژوهشها حاکی از وجود همبستگی قوی و مثبت میان درآمدهای پایین در بخش دولتی و تلاش افراد برای کسب درآمد در بخش خصوصی است.
دوشغله بودن همانند هر پدیده دیگری دارای تبعات مثبت و منفی است که افت کیفیت تدریس، کاهش مهارت و خلاقیت، تحلیل قوای جسمانی، تضعیف روابط خانوادگی و ... از جمله تبعات منفی آن است.
گوشه هایی ازیک گزارش ایسنا بتاریخ12اردیبهشت
دوازدهم اردیبهشت ماه1394
akhbarkargari2468@gmail.com
Bereich mit Anhängen
Vorschau für Anhang "اخباروگزارشات کارگری12اردیبهشت1394.doc" ansehen
[Microsoft Word]
********************
اخباروگزارشات کارگری11اردیبهشت1394(1مه2015)
- پیام اتحادیه آزاد کارگران ایران بر علیه فاشیسم خانه کارگر به کارگران و مردم شریف افغانستان
- راهپیمایی کارگران کارخانه سامان کاشی بروجرد بمناسبت روزاول ماه مه درسطح شهر
- برگزاری مراسم روز جهانی کارگر در محل انجمن صنفی کارگران خبازی های سنندج
- برگزاري روز جهاني كارگر در دفترسندیکای خبازان سقز
- گرامیداشت روز جهانی کارگر در مریوان
- احضار شیث امانی به اداره اطلاعات سنندج - احضار و بازداشت فعالین کارگری را قویا محکوم میکنیم
- در محکومیت موج جدید بازداشت فعالین کارگری در آستانه اول ماه مه روز جهانی کارگر
- محکومیت بازداشت فعالین کارگری در آستانه اول ماه مه در ایران ازجانب5سندیکای فرانسه!
- برنامه نظارت بر حمایت از مدافعان حقوق بشر و جامعه دفاع از حقوق بشر در ایران:
تداوم آزار فعالان سندیکایی پیش از روز جهانی کارگر در ایران
- جعفر عظیم زاده به دفترپیگیری وزارت اطلاعات احضار و مورد بازجوئی قرار گرفت
- پیام محمد جراحی از زندان مرکزی تبریزبه مناسبت یازدهم اردیبهشت روزجهانی کارگر
- رضا رخشان: با وجود بی تفاوتی اکثریت کارگران در ایران،روز جهانی کارگر مبارک
- حقوق کارگران در پیچ و خم جیب کارفرمایان
- جان باختن یکی از کارگران مصدوم پالایشگاه شازند درروزاول ماه مه
- یورش پلیس ترکیه به تظاهرات روز کارگر در استانبول
پیام اتحادیه آزاد کارگران ایران بر علیه فاشیسم خانه کارگر به کارگران و مردم شریف افغانستان
امروز یازدهم اردیبهشت ماه، دم خروس خانه کارگر از میان دستان محجوب و خانه کارگر بیرون زد. شعار برجسته روز جهانی کارگر این مزدوران سرمایه چنین بود "کارفرما حیا کن افغانی را رها کن".
برای ما کارگران ایران، کارگران افغانی عزیزترین انسانها و هم طبقه های هایمان هستند.
عزیزان، مطمئن باشید و بدانید ما کارگران ایران علیه این مزدوران سرمایه و کارخانه دارانی از قبیل محجوب و صادقی و خانه کارگر و مجموعه اراذل و اوباشی هستیم که در سایه دولت و تدبیر و امید سرمایه داران فرصتی برای ابراز وجود پیدا کرده اند.
اینان در آخرین لحظه های مرگ و نابودی شان، پرچم تحمیل فقر و فلاکت و انزجار طایفه ای و ملی را بر علیه طبقه کارگر بدست گرفته اند.
عزیزان، از شعار فاشیستی امروز مراسم خانه کارگر و مزدورانش نه تنها نباید رنجی بر تن رنجور شما عزیزان بنشیند بلکه باید بدانید راهپیمائی امروز خانه کارگر در اوج واخوردگی و شکست این جریان فاشیستی رقم خورد.
اینان چنان وحشت زده و درمانده اند که راهپیمائی امروز را کودتاگرانه به پیش بردند و این راهپیمائی را بدون اطلاع قبلی ما کارگران از نقطه شروع و مسیر راهپیمائی، از درب لانه فسادشان در مکان خانه کارگر در خیابان ابوریحان به سمت نماز جمعه که فاصله کوتاهی با هم دارند سازمان دادند و اسم آنرا راهپیمائی کارگران ایران به مناسبت روز جهانی کارگر نام نهادند.
اما شما هم طبقه ای هایمان باید بدانید که خواست میلیونها کارگر ایرانی در قطعنانه 7 تشکل مستقل کارگری ایران بیان شده است.
بدانید که این قطعنامه در تجمع کارگری (علیرغم سرکوب و بگیر و ببند) که در مقابل مجلس شورای اسلامی در روز هشتم اردیبهشت ماه با هماهنگی اتحادیه آزاد کارگران ایران برگزار گردید قرائت شد و پس از تائید آن از سوی کارگران شرکت کننده در تجمع، رسما به مجلس شورای اسلامی تحویل گردید.
ما در اتحادیه ازاد کارگران ایران این قطعنامه را به پیوست این بیانیه بار دیگر منتشر و بدینوسیله همبستگی خود را با شما کارگران مهاجر افغانستانی در ایران و کل طبقه کارگر این کشور و همه کارگران جهان اعلام میکنیم.
زنده باد همبستگی کارگران جهان، زنده باد اتحاد و به هم پیوستگی کارگران ایران با کارگران افغانستان
اتحادیه آزاد کارگران ایران – 11 اردیبهشت ماه 1394
راهپیمایی کارگران کارخانه سامان کاشی بروجرد بمناسبت روزاول ماه مه درسطح شهر
بنا به گزارش دریافتی ازشاهدان عینی،صبح روز11اردیبهشت،بیش از200کارگرکارخانه کاشی بروجرد همچون روزهای گذشته درمقابل فرمانداری تجمع کردند وسپس درسطح شهردست به راهپیمایی زدند.
درپیشاپیش این راهپیمایی پلاکارد- نان شب کارگران سامان کاشی خرج ویلاهای شمال- به چشم می خورد.
درهمین رابطه:
ادامه تجمعات اعتراضی کارگران کارخانه سامان کاشی
بیش از صد نفر از کارگران کارخانه سامان کاشی با تجمع در مقابل فرمانداری ویژه شهرستان بروجرد خواستار پیگیری و مطالبه حقوق خود شدند.
به گزارش 10اردیبهشت بازتاب بروجرد ، از خیابان نیروگاه که عبور می کردی به جمعیتی می رسی که پلاکارد هایی را به ماشین ها و عابران نشان می دادند ، پلاکارهایی مثل ، 7 ماه بدون حقوق و.......، خود را به آنها رساندم و موضوع را پرسیدم که بسیاری از آنها دور تا دور مرا گرفتند و گویا دل پر دردی داشتند که بدنبال کسی می گشتند که درد و دل خود را بازگو کنند ، شاید کمی از آلامشان کم شود.
یکی از آنها به عنوان نماینده جلو آمد و گفت خبرنگاری ، گفتم بله ، انگار تمام دنیا را به او داده باشند شروع کرد به صحبت کردن ، از دل پری که از بی ارزشی کارگران برای اصحاب قدرت و ثروت داشت گفت ، از دوگانگی در برخورد و ندادن حق و حقوق خود و هم قطارانش گفت .
دفترچه های بیمه تامین اجتماعی خانواده اش همراهش بود ، گفت از پائیز سال گذشته تا کنون حق بیمه آنها را واریز نکرده اند و با کوچکترین بیماری در خانواده با مشکلی جدی برخورد می کنیم.
خلاصه گفت و گفت : تا امروز بیش از 7 ماه است که حقوق نگرفته ام و برای دخل و خرج زندگی مجبورم رو به کارهای دیگری بیاورم.
یکی دیگر از کارگران که جوان هم بود با لحنی آرام و صمیمی گفت : ما قشری هستیم که در چارچوب قانون مطالبات خود را دنبال می کنیم و از نمایندگان شهر که روزی برای جمع کردن آراء دست ما را می بوسیدند و خود را خدمتگزار قشر کارگر می دانستند انتظار داریم که وضعیت نا به سامان سامان کاشی را مدیریت و با برخورد انقلابی نگذارند هر کس با خرید این کارخانه سرنوشت چند هزار خانواده را در این شهر مورد هجمه قرار دهد و با بهانه های واهی همچون عدم فروش محصولات اقدام به اخراج نیروی کار نماید و خانواده های ما را دچار ترس و اضطراب روزانه کند.
این کارگر جوان در بخش دیگری از درد و دل های خود که از عمق نگاهش می توان نگرانی های درونیش را دید ،با صدایی بلندتر که نشان از بی عدالتی ها داشت ، بیان کرد : همه کارگران شبانه روز در حال تولید و صادر نمودن محصولات کارخانه سامان کاشی هستیم ، حال اگر این محصولات به فروش نمی رسد چرا باید به صورت شبانه روزی تولید انجام شود و در صورت فروش ، این پول ها در کجا صرف می شود ، چرا که بیش از 7 ماه است که ما حقوق نگرفته ایم و این را مسئولین امر می بایست بررسی کنند.
کارگر دیگری خود را از بین جمعیت به من رساند و گفت : مشکل اصلی در شهر ما وابستگی شدید مابین اصحاب قدرت و ثروت با برخی مسئولین است که اکنون موجب آن شده تا حرف ما که پائین ترین قشر جامعه هستیم به جایی نرسد.
شنیده ها حاکی از فروپاشی و افزایش پدیده طلاق در بین خانواده های کارگران سامان کاشی داشته که خود به یک معضل جدید تبدیل می گردد.
شنیده شده برخی از صاحبان کارخانه های شهرستان برای دریافت وام های کلان اقدام به اخراج یا طرح موضوعاتی همچون نبود مواد اولیه ، کاهش فروش یا طرح توسعه نموده و از این اهرم در جهت ایجاد فشار بر مسئولین و اخذ وام های کلان و در نهایت سرمایه گذاری این مبالغ در جاهای دیگری همچون ساخت شهرک های مسکونی و ... در شهرهای مختلف نموده اند.
برگزاری مراسم روز جهانی کارگر در محل انجمن صنفی کارگران خبازی های سنندج
به گزارش 10اردیبهشت انجمن صنفی کارگران خبازی های سنندج وحومه، عصر روز پنجشنبه مورخ دهم اردیبهشت با حضور جمعی از کارگران خباز مراسمی در گرامیداشت روز جهانی کارگر برگزار گردید در این مراسم ابتدا یکی از کارگران به تشریح وضعیت اقتصادی جهان و بحران کنونی پرداخت در ادامه، تاثیرات این بحران اقتصادی بر اقتصاد کشور و تاثیرات منفی این وضعیت نامطلوب روی معیشت کارگران سخنانی ایراد کرد سپس با نگاهی اجمالی به اعتراض کارگران، معلمان و پرستاران جوانب این اعتراضات را مورد بررسی قرار داد در پایان قطعنامه ای که توسط خبازان سنندج و مریوان و معلمان مریوان بمناسبت این روز تنظیم شده بود قرات گردید که با استقبال کارگران روبرو گشت. این مراسم با پخش شیرینی در میان شادی و نشاط کارگران به اتمام رسید.
برگزاري روز جهاني كارگر در دفترسندیکای خبازان سقز
به گزارش رسيده در تاريخ ١٠ ارديبهشت ماه ١٣٩٤ روز جهاني كارگر در محل دفتر سنديكا خبازان سقز برگزار گرديد. در این مراسم رييس سنديكا محمد احمد پور در باره اوضاع معيشتي كارگران و افزايش ١٧ درصدي دستمزد، اتحاد و همبستگي طبقاتي كارگران و پيگيري مطالبات كارگري صحبت كرد، سپس محمد عبدي پور از اعضاي سنديكاي خبازان سقز و عضو كميته هماهنگي براي كمك به ايجاد تشكل هاي كارگري در باره اوضاع فلاكت بار طبقه كارگر در ايران و دستمزد هاي چند ين برابر زير خط فقر، ضرورت اتحاد و همبستگي طبقاتي كارگران ،فاصله طبقاتي در ايران، بيمه تامين اجتماعي، حقوق معوقه كارگران و هشدار اين موضوع كه عوامل سرمايه داري مي خواهند با رخنه به جنبش كارگري با ايجاد تفرقه و دو دستگي از صفوف متحد ما جلو گيري كنند ، صحبت كرد.
در ادامه اين مراسم دو قطعه شعر قرائت شد . اين مراسم با استقبال حاضرين روبرو شد و در ساعت ٧ و سي دقيقه پايان يافت .
كميته هماهنگي براي كمك به ايجاد تسكل هاي كارگري
11 اردیبهشت1394
گرامیداشت روز جهانی کارگر در مریوان
دریافتی:روز پنجشنبه 10 اردیبهشت ماه جمعی از کارگران و فعالان کارگری شهر مریوان در گرامیداشت روز جهانی دست به فعالیت تبلیغی زدند.
کارگران و فعالین کارگری در آستانه اول ماه مه، در کوره پزخانه اطراف منطقه "بیه که ره" در شهرک صنعتی و نانوایی های مریوان اقدام به توزیع شیرینی همراه با تراکت نمودند و بیانیه اول ماه مه را در جمع کارگران مناطق مورد اشاره قرائت کردند.
احضار شیث امانی به اداره اطلاعات سنندج - احضار و بازداشت فعالین کارگری را قویا محکوم میکنیم
شیث امانی از اعضای هیات مدیره اتحادیه آزاد کارگران ایران بعد از ظهر امروز دهم اردیبهشت ماه به اداره اطلاعات شهر سنندج احضار و بیش از 5 ساعت مورد بازجوئی قرار گرفت.
در این بازجوئی مامورین امنیتی با غیر قانونی خواندن اتحادیه آزاد کارگران ایران و تجمعاتی که توسط اتحادیه برگزار میشود سعی کردند شیث امانی را از تلاش برای برگزاری مراسم اول ماه مه روز جهانی کارگر و شرکت در آن برحذر کنند. شیث امانی نیز با اشاره به حداقل مزد خفت بار 712 هزار تومانی و شرایط مصیبت بار معیشتی که بر میلیونها خانواده کارگری تحمیل شده است برگزاری تجمعات اعتراضی، منجمله برگزاری مراسم روز جهانی کارگر و شرکت در آنرا حق کارگران دانست.
امروز احضار شیث امانی در حالی صورت گرفت، که طی روزهای گذشته مامورین امنیتی با بازداشت داوود رضوی، پدرام نصراللهی، ابراهیم مددی، عثمان اسماعیلی، محمود صالحی و احضار خالد حیسنی و جعفر عظیم زاده تلاش کردند تا به هر وسیله ممکن، مانع برپائی هرگونه مراسمی از سوی کارگران به مناسبت روز جهانی کارگر بشوند. با اینحال تا همین امروز (دهم اردیبهشت) کارگران عضو و مرتبط با اتحادیه آزاد کارگران ایران با برگزاری تجمع اعتراضی در روز هشتم اردیبهشت در مقابل مجلس و اعضای سندیکای کارگران شرکت واحد تهران در روز نهم اردیبهشت با حضور در پایانه اتوبوسرانی آزادی، مراسم مستقلانه روز جهانی کارگر را برگزار کردند.
بی تردید، احضار و بازداشتهای گسترده فعالین کارگری در شهرهای تهران، سقز و سنندج در آخرین روزهای منتهی به اول ماه مه نتیجه ترس و وحشت سرمایه داری حاکم بر ایران از نهادینه شدن این روز به مثابه نقطه اتکائی برای اتحاد کارگران و بروز اعتراضات وسیع و بزرگ کارگری است.
ما با محکوم کردن احضار و بازداشت فعالین کارگری در طول روزهای گذشته و بازداشت رضا امجدی، کورش بخشنده، حامد محمود نژاد، نظام صادقی ، ریبوارعبدالهی، فواد و آرام زندی، منیژه صادقی و صدور احکام سنگین زندان بر علیه جعفر عظیم زاده و جمیل محمدی که طی دو ماه گذشته صورت گرفته است. اعلام میداریم دست بردن سرمایه داری حاکم بر ایران به چنین بازداشتهای گسترده ای نه تنها هیچ تاثیری در کاهش اعتراضات کارگری نخواهد داشت بلکه با تداوم وضعیت مصیبت بار کنونی دیری نخواهد پائید که میلیونها کارگر از جنوب تا شمال و غرب و شرق کشور متحدانه دست به اعتراضات زیر و رو کننده ای خواهند زد و هیچ نیروی سرکوبی را یارای مقابله با خشم فرو خفته آنان نخواهد بود.
اتحادیه آزاد کارگران ایران با هشدار به تداوم و گسترش هر روزه سرکوب اعتراضات کارگری، بازداشت، احضار و تعقیب قضائی فعالین کارگری، مصرانه خواهان آزادی فوری و بی قید و شرط کلیه کارگران دربند و پایان دادن به سرکوب اعتراضات کارگری است و بدینوسیله از عموم کارگران در سراسر کشور میخواهد تا با برگزاری آزادانه و مستقلانه مراسم روز جهانی کارگر در مقابل هر گونه محدودیت و ممنوعیتی نسبت به برگزاری مراسم این روز ایستادگی کنند.
اتحادیه آزاد کارگران ایران – دهم اردیبهشت ماه 1394
اطلاعیه شماره ۴۶ کمیته دفاع از فعالین کارگری مهاباد
در محکومیت موج جدید بازداشت فعالین کارگری در آستانه اول ماه مه روز جهانی کارگر
کارگران ، تشکلهای کارگری ، انسانهای شریف و آزاده
همانگونه که مطلع هستید از چند ماه پیش فشار بر فعالین کارگری و مخصوصا فعالین کارگری عضو کمیته هماهنگی در شهر سنندج افزایش یافته است ، در ادامه این فشارها و بازداشتها در ۲ روز گذشته محمود صالحی و پدرام نصراللهی از فعالین کارگری عضو کمیته هماهنگی برای کمک به ایجاد تشکلهای کارگری در شهرهای سقز و سنندج و همینطور عثمان اسماعیلی فعال کارگری و سخنگوی کمیته دفاع از فعالین کارگری مهاباد در شهر سقز و داوود رضوی و ابراهیم مددی از اعضا سندیکای واحد در شهر تهران از سوی ماموران امنیتی بازداشت شدند و بسیاری دیگر از فعالین کارگری در شهرهای مختلف احضار ، تهدید و یا مورد بازجویی قرار گرفتند
کمیته دفاع از فعالین کارگری مهاباد ضمن محکومیت تهدید ، احضار و بازداشت فعالین کارگری در شهرهای مختلف از جمله بازداشتیهای اخیر سنندج ، سقز و تهران خواستار آزادی بدون قید و شرط تمامی کارگران زندانی و فعالین کارگری زندانی است ، باید به عرض برسانیم تا زمانی که فقر ، ظلم و استثمار وجود دارد صفوف اعتراضی کارگران و فعالین کارگری هر روزه مستحکم تر و متحد تر میگردد و احضار ، تهدید ، بازداشت و زندانی کردن فعالین کارگری و کارگران پیشرو جنبش کارگری ایران را مرعوب نخواهد کرد.
کمیته دفاع از فعالین کارگری مهاباد
شماره تماس با سخنگوی کمیته دفاع از فعالین کارگری مهاباد، عثمان اسماعیلی :
09182842451
komitedefaa@gmail.com
komitedefaa.blogspot.com
دهم اردیبهشت ۱۳۹۴
محکومیت بازداشت فعالین کارگری در آستانه اول ماه مه در ایران ازجانب5سندیکای فرانسه!
بازداشت های خودسرانه در آستانه اول ماه مه در ایران !
روزچهارشنبه27آوریل2015،سندیکالیستها و فعالان جنبش کارگری بطور همزمان در چندین شهر ایران دستگیر شدند. تنها هدف این اقدام جلوگیری از برگزاری مراسم اول ماه مه ، روز بسیار سمبلیک دفاع از حقوق و همبستگی بین المللی کارگران می باشد. ماموران امنیتی مدارک، وسائل و کامپیوترهای آنان را با خود بردند. در میان دستگیر شدگان آقایان محمود صالحی، عثمان اسماعیلی ، داود رضوی و ابراهیم مددی به چشم میخورند.
باید خاطر نشان شد که از زمان انتخاب آقای روحانی ، و بر خلف قولهای او دائر بر "اعتدال"، سرکوب فعالن جنبشهای اجتماعی و بخصوص سندیکالیستها از پیش هم شدیدتر شده است . این دستگیریها دلیل دیگری بر اثبات این مدعاست .
ما ، اعضای سندیکاهای زیر ، این دستگیریها را به شدت محکوم کرده و خواهان آزادی بی درنگ آنها هستیم .
پاریس اول ماه مه2015
CFDT : Philippe Réau preau@cfdt.fr + 33 6 48 36 03 93
CGT : Ozlem Yildirim o.yildirim@cgt.fr + 33 1 55 82 82 83
FSU : Michelle Olivier michelle.olivier@snuipp.fr + 33 6 15 62 15 10
Solidaires : Alain Baron contact@solidaires.org + 33 1 58 39 30 20
UNSA : Emilie Trigo emilie.trigo@unsa.org + 33 6 21 40 16 50
ترجمه و پخش از :
همبستگی سوسیالیستی با کارگران ایران – فرانسه
اتحاد بین المللی درحمایت از کارگران در ایران – پاریس
برنامه نظارت بر حمایت از مدافعان حقوق بشر و جامعه دفاع از حقوق بشر در ایران:
تداوم آزار فعالان سندیکایی پیش از روز جهانی کارگر در ایران
پاریس ـ ژنو، 30 آوریل 2015 (10 اردیبهشت 1394) ـ در آستانه روز جهانی کارگر سال 2015 (11 اردیبهشت 1394)، برنامه نظارت بر حمایت از مدافعان حقوق بشر (فدراسیون بین المللی جامعه های حقوق بشر ـ سازمان جهانی مبارزه با شکنجه) و جامعه دفاع از حقوق بشر در ایران (LDDHI) آزار مداوم فعالان سندیکایی را در ایران محکوم می کنند.
در دو روز گذشته، چندین فعال برجسته مستقل سندیکایی در ایران دستگیر شده اند: آقایان محمود صالحی، عضو بنیانگذار انجمن صنفی خبازان شهر سقز و عثمان اسماعیلی، سخنگوی کمیته دفاع از فعالان کارگری زندانی در مهاباد، هر دو در روز 8 اردیبهشت دستگیر شدند؛ آقای پدرام نصراللهی، عضو کمیته هماهنگی برای کمک به ایجاد تشکلهای کارگری در روز 9 اردیبهشت در سنندج دستگیر شد؛ آقایان ابراهیم مددی، نایب رییس، و داود رضوی، عضو هیات مدیره سندیکای کارگران شرکت واحد اتوبوسرانی تهران و حومه، صبح زود روز 9 اردیبهشت در تهران دستگیر شدند و گویا در بند 209 وزارت اطلاعات در زندان اوین زندانی هستند.
از سوی دیگر، آقای جعفر عظیم زاده، دبیر هیات مدیره اتحادیه آزاد کارگران ایران، روز 9 اردیبهشت به وزارت اطلاعات احضار شد و پس از چند ساعت بازجویی در باره «قطعنامه مشترک تشکل های مستقل کارگری به مناسبت اول ماه مه 2015» و گردهمایی بزرگی که این اتحادیه روز 8 اردیبهشت در جلوی مجلس برگزار کرد، آزاد شد. در این گردهمایی، که چند صد معلم بازنشسته نیز به آن پیوستند، شرکت کنندگان خواسته های مطرح شده در قطعنامه را بازگو کردند و پس از این که یکی از برگزارکنندگان آن را خواند، به طور رسمی آن را به مجلس تحویل دادند.
دستگیری ها در پی بیانیه هایی که شماری از تشکل های مستقل در هفته گذشته منتشر و در آنها مشکلات و خواسته هایشان را مطرح کردند رخ داده است. در «قطعنامه مشترک تشکل های مستقل کارگری به مناسبت اول ماه مه 2015» که دارای 17 ماده است و هفت گروه آن را امضا کرده اند، این اتحادیه ها به ویژه خواسته های زیر را خطاب به دولت مطرح کرده اند:
- افزایش حداقل مزد دولتی برای سال جاری به میزان تقریبا چهار برابر برای تامین هزینه زندگی و مقابله با خط فقر؛
- حذف ممنوعیت ها و محدودیت ها در ایجاد تشکل های مستقل کارگری؛
- آزادی بی قید و شرط اعتصاب، اعتراض، راهپیمائی، گردهمایی، اندیشه و بیان، احزاب و مطبوعات؛
- تامین امنیت شغلی، قرار گرفتن کلیه کارگران تحت پوشش کامل قانون کار؛
- بالابردنِ استانداردهای ایمنی که کارفرمایان باید برای کارگران تامین کنند؛
- لغو فوری تمام قوانین تبعیض آمیز نسبت به زنان و برابری کامل و بی قید و شرط حقوق زنان و مردان؛
- لغو مجازات اعدام و شلاق؛
- لغو کامل کار کودکان؛
- آزادی فوری و بی قید و شرط کلیه زندانیان سیاسی و کارگران زندانی و خاتمه دادن به پیگردهای قضایی علیه آنها؛ و
- اعلام اول ماه مه روز جهانی کارگر به عنوان تعطيل رسمی و لغو هر گونه ممنوعيت و محدوديت برگزاری مراسم اين روز.
در عین حال که دستگیری های اخیر به قصد جلوگیری از برگزاری آزادانه و مستقل جشن های اول ماه مه انجام شده است، فعالان سندیکایی و اتحادیه های مستقل طی سال گذشته نیز، به طور عمده به خاطر اعتراض ها و اعتصاب های رو به رشد در کارخانه ها و واحدهای مختلف در سراسر کشور، زیر فشار شدیدی قرار داشته اند. بنا به بعضی از گزارش ها، در سال گذشته بیش از 360 اعتصاب، تظاهرات و اعتراض های دیگر در سال گذشته علیه اخراج ها و با خواسته های پرداخت به موقع مزدها، افزایش دستمزدها و بهبود در قراردادها و شرایط کاری رخ داده است.
مسؤولان شماری از فعالان کارگری را بارها در چند ماه گذشته احضار و تعدادی از آنها را دستگیر کرده اند. بعضی از آنها پس از یکی دو ماه آزاد شده اند و احتمالا به زودی محاکمه خواهند شد. در این گونه موارد، فعالان سندیکایی اغلب با اتهام هایی همچون «اقدام علیه امنیت ملی»، «تبلیغ علیه نظام» و «اهانت به رهبری» روبرو شده اند.
لینک متن کامل:
https://mail.google.com/mail/u/0/#inbox/14d0bde3ca6c8506
جعفر عظیم زاده به دفترپیگیری وزارت اطلاعات احضار و مورد بازجوئی قرار گرفت
جعفر عظیم زاده که بدنبال احضار دفتر پیگیری وزارت اطلاعات ساعت 17 دیروز در این نهاد حاضر شده بود، پس از 5 ساعت بازجوئی آزاد شد.
در این بازجوئی، مامورین امنیتی در رابطه با قطعنامه مشترک تشکلهای کارگری و تجمع کارگری در مقابل مجلس به مناسبت اول ماه مه، جعفر عظیم زاده را متهم به تجمع و ارائه قطعنامه مشترک غیر قانونی کردند که وی ضمن دفاع از تجمع در مقابل مجلس و سنت طبقه کارگر در عمل متحدانه به مناسبت اول ماه در رابطه با قطعنامه، اتهام غیر قانونی بودن این گونه فعالیتها را رد کرد و بر حق کارگران در دفاع از زندگی و معیشت شان تاکید نمود.
جعفر عظیم زاده دیروز در حالی به مدت 5 ساعت و با اعلام احتمال تشکیل پرونده دیگری بر علیه اش، مورد بازجوئی قرار گرفت که به جرم فراخوان سال گذشته اتحادیه آزاد کارگران ایران به مناسبت روز جهانی کارگر و دیگر فعالیتهایش در دادگاه بدوی در شعبه 15 دادگاه انقلاب تهران، به شش سال زندان محکوم شده است.
اتحادیه آزاد کارگران ایران، با محکوم کردن احضار جعفر عظیم زاده و بازداشت فعالین کارگری در طول روزهای گذشته، با تاکید بر حق کارگران ایران برای برگزاری مراسم اول ماه مه، از آنان میخواهد تا با حضور در خیابانها و شرکت در مراسم روز جهانی کارگر، در مقابل هرگونه ممنوعیت و محدودیتی برای برگزاری مراسم این روز ایستادگی کنند.
اتحادیه آزاد کارگران ایران – 10 اردیبهشت ماه 1394
پیام محمد جراحی از زندان مرکزی تبریزبه مناسبت یازدهم اردیبهشت روزجهانی کارگر
همکاران و هم طبقه ای های عزیز
این روز درایران و جهان، روزما است . روز رزم و پیکار و روز همبستگی طبقاتی و پیوند مطالباتی ما است .
من محمد جراحی فعال کارگری و عضو هیئت موسس نقاشان تریز با قریب به ۳۶ سال فعالیت سندیکایی ، از خرداد ماه ۱۳۹۰ بازداشت شده ام بنابراین امروز همچون سال های گذشته اکنون در میان شما نیستم . بدین طریق فرارسیدن این روز را به همه شما در سراسر جهان و در پهنه جغرافیای ایران تبریک می گویم
خواست من برپا داشتن سندیکای مستقل و برخوداری از تشکل و اجتماعات آزاد در این روز است تا در کنا ریکدیگر بتوانیم برای تحقق جهانی بهتر به تلاش و مبارزه خود رنگ همگانی بخشیم .
مطلع شدم که چند تن از همکاران ما در این و آن جا از جمله اقایان ابراهیم مددی و داوود رضوی بعانوان چهره های شناخته شده سندیکای کارگران شرکت واحد اتوبوسراین تهران و حومه ومحمود صالحی فعال کارگری و از چهره های شناخته شده سندیکای خبازان سقز و عضو کمیته هکاهنگی در کنار کاک عثمان اسماعیلی سحنگوي كميته دفاع از كارگران زنداني در مهاباد ، و دیگران دستگیر و احضار شده اند. من تمامی این دستگیری ها و به زندان کشاندن فعالان کارگری را قویا محکوم می نمایم و خواست ازادی بی قید وشرط همه دستگیرشدگان و ازادی کارگران زندانی و زندانیان عقیدتی و سیاسی را طلب می نمایم .
ازفرصت فرارسیدن این روز بهره می گیرم و آرزو می نمایم که در این روز با همبستگی هر چه وسیع تر و در گسترده ترین همگرایی ها ، همه مزد و حقوق بگیران یعنی کارگران بخش صنایع ، تولیدی و خدمات – معلمان – پرستاران ، فریاد دادخواهی خود را به گوش آن دیگران برای بهسازی زندگی خود و مردمان جامعه ما هماوا و همصدا سر دهند
با آرزوی برپایی اول ماه مه پرشکوه درجای جای جهان و ایران
محمد جراحی
زندان مرکزی تبریز
دهم اردیبهشت ۹۴
رضا رخشان: با وجود بی تفاوتی اکثریت کارگران در ایران،روز جهانی کارگر مبارک
فردا روز جهانی کارگر است. روزیست که به کارگران وزحمتکشان عالم نسبت داده شده است.آنهم در اثر مبارزات پی گیر ودامنه دار کارگران، حادث شده است.هر چند این ستم طبقاتی(یعنی تضاد آشتی ناپذیر کار وسرمایه) در دنیا وبا کیفیات گوناگون(البته این کیفیت بستگی به میزان مبارزه توده کارگر در مبارزه با عمال سرمایه دارد)در جریانست ولی بالاخره در کشورهایی که این روز تعطیل رسمیست وکارگران اجازه برپایی کارناوال وجشن وپایکوبی دارند لااقل مرهمیست بر دردها و الامشان.اما در ایران چطور؟برای اکثریت طبقه کارگر،این روز هم روزیست مانند بقیه روزها.نه قرار است جشن ومراسمی برقرار شود و نه قرار است این روز با بقیه روزها اندکی متفاوت باشد.راستش دامنه این بی تفاوتی گاها آنچنان زیاد و حیرت انگیز است که بسیاری از کارگران حتا حال وحوصله یک تبریک خشک وخالی را به همدیگر ندارند.میتوان در عالم ذهنی قطاری از مطالبات کارگری(البته مشروع )را ذکر کرد.اما وقتی که حداقل دستمزد 712هزار تومان است که با خط فقر فاصله آنچنانی دارد. وقتی کارگران هیچ تشکل خودساخته ومستقلی ندارند.وقتی که در استانه این روز فعالین کارگری دستگیر و روانه زندان میشوند دیگر چه حالی باقی می ماند که کارگران این روز را خاص بدانند.بنظر من جدا از هر گونه بیانیه و صحبتهای پر شور سد من یه غاز،باید به کارگران یاد اوری کرد که علارغم همه مصائب ودشواریها روز جهانی کارگر ،روز توست .درین روز به خودت افتخار کن .و این شادی(هرچند اندک وسطحی) رابا بقیه تقسیم نمایید.چرا که درین فضای رخوت وبی حالی بجز یادآوری شان ومقام کارگر به خویش،دیگر جای هیچ گونه نسخه پیچی باقی نمی ماند.با این حال شرح اوضاع وخیم فعلی به معنای تسلیم و یا پاشیدن بذر نومیدی نیست. بلکه گذر از یک پیچ سخت ودشوار در راهی به سمت جلوست. که قطعا میتوان این امیدواری را داشت که طبقه کارگر با صبر و بردباری و مبارزات طبقاتی با سرمایه داری ازین دشواری به سلامت عبور کند.
با ارزوی زمانیکه اول ماه می کارگران ایران،لااقل مانند بقیه کشورها باشد
رضا رخشان
10/2/1394
حقوق کارگران در پیچ و خم جیب کارفرمایان
بی توجهی کارفرمایان و پیمانکاران به حق و حقوق کارگران هر روز بیشتر از دیروز باب می شود و اگر از طرف نهاد های قانونی راه حلی برای آن اندیشیده نشود جیب کارفرمایان روز به روز بزرگتر و جیب کارگران کوچکتر خواهد شد.
مدت هاست که اوضاع کسب و کار در کشور مناسب نیست و در این میان عده ای از کارفرمایان و پیمانکاران فرصت را مناسب دیده و با نادیده گرفتن حقوق، مزایا، بیمه و پاداش کارگران آنها را مجبور به کار می کنند و تا با کوچترین اعتراضی از سوی کارگران مواجه می شوند به آنها می گویند: بفرمایید، چیزی که زیاده کارگر.
کارگران نیز که برای تامین مخارج زندگی و گذران امورات روزمره خود مجبور به کار کردن هستند، نسبت به حقوق قانونی خود اعتراضی نمی کنند و اگر هم اعتراض کنند صدایشان به جایی نمی رسد.
جواد حدود 57 سال سن و چهار فرزند دارد که یک دختر و پسرش ازدواج کرده اند و دو پسر دیگر در خانه دارد که هر دو دانشجو هسستند. شغل محمد جوشکاری است. بیشتر موها و محاسنش سفید شده است.
وی با بیان اینکه دود حاصل از جوشکاری مخلوطی از ذرات بسیار ریز و گازها می باشد گفت: حدود 30 سال است که جوشکاری می کنم این کار هم سختی های خودش را دارد که گرمای شدید و جرقه های ناشی از جوشکاری که ممکن است باعث سوختگی شود بخشی از سختی های جوشکاری است.
این جوشکار با بیان اینکه گاهی اوقات نیز تراشه فلزات و جرقه های حاصل از جوشکاری باعث ایجاد جراحات چشمی می شود اظهار کرد: متاسفانه بیشتر صاحب کاران و پیمانکاران برای پیشبرد کار خود حقوق و مزایا که هیچ از امکانات و وسایل کاری هم دریغ می کنند و به سختی یک جفت دستکش با مرغوبیت پایین، عینک و یا ماسک جوشکاری در اختیار ما قرار می دهند.
جواد از بریدن انگشت سبابه دست راستش هنگام رابیز بندی یک ساختمان خبر داد و افزود: هنگام رابیز بندی یک ساختمان و آماده شدن برای جوشکاری سیم رابیز انگشت سبابه ام را برید و بعد از عمل جراحی نیز انگشتم حس زیادی ندارد و تقریبا از کار افتاده است، حدود یک ماه در خانه بودم و تمام مخارج بیمارستان را نیز خودم متقبل شدم.
وی با بیان اینکه حق بیمه اش را خودش واریز می کند یادآور شد: چند سال پیش با راهنمایی یکی از دوستانم گواهینامه جوشکاری از فنی و حرفه ای گرفتم و با ارائه به بیمه هزینه های واریزام برای حق بیمه کمتر شد.
او گفت: جوشکاری روی روح و روانم تاثیر گذاشته است، سرم دائما درد می کند، شب ها برای کاهش درد چشمانم باید در اتاق تاریک پارچه سرد روی چشمانم بگذارم، دو روز کار هست و یک هفته نیست تا جایی که برای تامین مخارج زندگی هر چند وقت یک بار در یک شهر مثل سبزوار، تهران، مشهد و ... کار می کنم.
با حسین هم صحبت می شوم، او یک کارگر نانوایی است، از روستاهای شاهرود برای کار و گذران مخارج زندگی به شهر آمده است، شغل اصلی او کشاورزی بود ولی به دلیل کمبود بارندگی در سال های گذشته و سود پایین این کار را رها کرده است.
حسین می گوید: از 5 و نیم صبح از خواب بیدار می شوم و تا 8 و نیم شب باید کار کنم تا روزی 20 هزار تومان حقوق بگیرم، در حال حاضر هم محل خواب و زندگی ام داخل نانوایی است.
از او میخواهم درباره ساعت و نحوه کارش بیشتر توضیح دهد، گفت: ساعت حدود 6 صبح باید پخت کنیم قبل از آن هم باید برای خمیر زدن بیدار شوم، تا حدود 9 صبح کار می کنیم، از ساعت 9 تا 11 استراحت می کنیم و دوباره از 11 تا حدود 2 کار می کنیم، نوبت عصر نیز از ساعت حدود 5 بعد از ظهر تا 8 و نیم شب کار می کنیم و اگر صاحب نانوایی سفارش نان برای جایی و مجلسی گرفته باشد باید تا 11 شب کار کنیم.
وی با بیان اینکه در همین نانوایی زندگی می کند اظهار کرد: خانواده ام در روستا زندگی می کنند و من با حقوق روزی 20 هزار تومان و مخارج بالا و گرانی توانایی این را ندارم که خانواده ام را به شهر بیاورم و حداقل از پس اجاره خانه و سایر مخارج بر بیایم به ناچار آنها در روستا زندگی می کنند و من هر دوهفته یک بار برای دیدن آنها به روستا می روم.
این کارگر نانوایی در رابطه با بیمه و دریافت عیدی و سنوات افزود: متاسفانه بیمه نیستم چند سالی سابقه بیمه دارم که خودم به صورت آزاد زمانی که در روستا کشاورزی می کردم پرداخت کردم اما صاحب نانوایی راضی نمی شود من را بیمه کند عیدی هم حدود 350 هزار تومان خود صاحب نانوایی قبل از عید داد که باز حقوق اسفند را پرداخت نکرد.
حسین لبخند تلخی بر لبانش می نشاند و می گوید: گویا در نانوایی هیچ قانونی وجود ندارد و این صاحب کار است که قانون کار را تعریف می کند.
علی یکی دیگر از کارگرانی است که با او هم صحبت می شوم. او یک کارگر ساختمانی است، تحصیلاتش در حد دیپلم، حدود شش سال است که ازدواج کرده و یک دختر 5 ساله به نام یسنا دارد.
درباره اوضاع و احوال کارش می پرسم، دست هایش را بلند کرده و خدا را شکر می کند و می گوید: بد نیست، خدا روزی رسان است، بعضی اوقات کار داریم و بعضی اوقات مثل فصل زمستان خیلی کاری نداریم.
او که پدرش بنّای ماهری است و در کنار پدر این کار را یاد گرفته است گفت: پدرم کار ساخت و ساز قبول می کند و من هم به عنوان شاگرد کنار او کار می کنم، روزی که بیاییم سر کار حقوق داریم و اگر نیاییم حقوق نداریم.
این کارگر ساختمانی اظهار کرد: هزینه بیمه ام را خودم به صورت آزاد واریز می کنم که اگر خود و خانواده ام یه سرماخوردگی ساده گرفتیم حداقل از درمانگاه تامین اجتماعی بتوانیم استفاده کنیم، پاداش و عیدی و سنوات هم که نداریم چون کار ما دائمی نیست و هر چند وقت یک بار جایی مشغول به کار هستیم.
علی افزود: متاسفانه ما حتی در زمان کار کردن هم امنیت نداریم چرا که اگر اتفاقی در محل کار برای ما بیفتد کسی پاسخگو نیست، حوادث ناشی از کار، نبود بیمه و عدم نظارت بازرسان از دیگر مشکلات است.
وی ادامه داد: در زمان هایی که پدرم کاری را قبول نکرده و بیکار هستیم هر کاری بتوانم برای گذران زندگی ام انجام می دهم تا لقمه ای حلال برای خانواده ام ببرم، حتی به اقوام نیز سفارش کرده ام که اگر خرده کاری ساختمان و بنایی دارند به من بگویند تا انجام دهم.
این کارگر ساختمانی خاطرنشان کرد: متاسفانه مسئولان فقط خوب حرف زدن را بلد هستند، در این چند سال که ما کار ساختمانی انجام می دهیم تا به حال نشده است که مسئولی به ما سر بزند و ببیند که ما چگونه کار می کنیم، با چه مشکلاتی دست و پنجه نرم می کنیم در صورتی که آنها چگونه زندگی می کنند.
کار کردن با شرایط سخت بدون بیمه
علیرضا یکی از کارگران معادن البرز شرقی شاهرود است و آخرین حقوقی که دریافت کرده است دو ماه پیش آن هم نه به صورت کامل بلکه فقط 60 درصد حقوقش را دریافت کرده است اینگونه می گوید: به سختی جان کندن در معادنی که چند صد متر زیر زمین است کار می کنیم به امید آنکه روزی حلال برای خانواده ببریم ولی الان حدود دو ماه است حقوق نگرفته ایم.
وی اظهار کرد: با چه مشکلاتی در معادن چند صد متری زیر زمین کار می کنیم اما بیمه نیستیم، اگر اتفاقی بیفتد چه کسی پاسخگوست؟ ؟؟؟ آن وقت آیا همین مسئولین نمی گویند شما که بیمه نبودید چرا کار کردید؟؟حقوقمان را پرداخت نمی کنند حداقل لیست بیمه مان را رد کنند.
گفتگویم که به پایان می رسد به این فکر می کنم که از این دست نمونه ها در جای جای این شهر و حتی کشور زیاد است و آنچه مهم به نظر می رسد آن است که بی توجهی کارفرمایان و پیمانکاران به حق و حقوق کارگران هر روز بیشتر از دیروز باب می شود و اگر از طرف نهاد های قانونی راه حلی برای آن اندیشیده نشود جیب کارفرمایان روز به روز بزرگتر و جیب کارگران کوچکتر خواهد شد.
گوشه هایی ازیک گزارش نسل شاهوار-11اردیبهشت
جان باختن یکی از کارگران مصدوم پالایشگاه شازند درروزاول ماه مه
مدیر بیمارستان امیرالمومنین اراک از مرگ یکی از کارگران مصدوم حادثه پالایشگاه شازند خبر داد.
به گزارش 11اردیبهشت ایلنا، «محسن بندی» در توضیح این خبر گفت: «محمود مولایی» یکی از مصدومین حادثه پالایشگاه شازند که در این بیمارستان بستری شده بود ظهر امروز درگذشت.
گفتنی است ساعت ۹ و ۳۰ دقیقه صبح دوشنبه ۷ اردیبهشت، بر اثر نشت گاز در واحد آب ترش پالایشگاه شازند اراک ۷ کارگر به بیمارستان امیرالمومنین منتقل شدند که دو تن از این کارگران ساعاتی بعد به صورت سرپایی مداوا شدند.
تا پیش از ظهر امروز «محمود مولایی»، «حسن ابراهیمی» و «علیرضا دهقانی» در بخش آی سی یو این بیمارستان بستری بودند، «حسن شریفی» در بخش عمومی به سر میبرد و پنجمین کارگر مصدوم نیز با رضایت شخصی از بیمارستان مرخص شده بود.
یورش پلیس ترکیه به تظاهرات روز کارگر در استانبول
پلیس ترکیه خودروهای آبپاش و شلیک گاز اشک آور به راهپیمایی روز جهانی کارگر در استانبول و تجمع کنندگان در میدان تقسیم یورش آورد ودست به دستگیری136نفرزد.
به گزارش1مه یورونیوز،از پیش برپایی تظاهرات در میدان تقسیم استانبول ممنوع اعلام شده بود.
نیروهای امنیتی در منطقه بشیکتاش با استفاده از خودروهای آبپاش و شلیک گاز اشک آور تلاش کردند تاتظاهرکنندگان را متفرق سازند. رئیس پلیس استانبول اعلام کرده است که 136 تن بازداشت شده اند. احتمال می رود که شمار بازداشت شدگان افزایش یابد.
برپایی تظاهرات روز جهانی کارگر در میدان تقسیم شهر استانبول برای کارگران ترکیه ارزش نمادین دارد. در جریان تظاهرات اول ماه مه سال 1977 میلادی در این میدان 37 تن جان باخته و بیش از صد تن دیگر مجروح شدند. بیشتر کشته شدگان این واقعه به دلیل خفگی زیر دست و پای جمعیت در حال گریز، جان دادند.
11اردیبهشت ماه1394
برابراول ماه مه2015
akhbarkargari2468@gmail.com
************
اخباروگزارشات کارگری10اردیبهشت1394
- بازداشت شدگان سندیکایی به بند ۲۰۹ زندان اوین منتقل شدند
- ضرب وشتم و بازداشت پدرام نصرالهی (نه به ز) در سنندج
- تشدید فشارهای امنیتی و پرونده سازی برای رسول بداقی در آستانه هفته معلم
- برادران ما را آزاد كنيد
- جعفر عظیم زاده دیشب آزاد شد
- گرامی باد اول ماه مه ، روزجهانی کارگر!
- اول ماه مه، روز جهانی کارگر را گرامی می داریم
- دومین میزگرد رادیویی امیرجواهری ویژه اول ماه مه گفتگوی امیر جواهری با مجید تمجیدی کارشناس مسائل کارگری وعلیرضا نوایی مدافع حقوق کارگری
- شدت دستگیری ها نشان از اوج گیری نبرد طبقاتی است!!!
- تجمع اعتراضی کارگران شرکت مخابرات راه دور ایران مقابل استانداری فارس
- ادامه تجمعات اعتراضی کارگران کارخانه سامان کاشی
- تجمع اعتراضی فرهنگیان اردبیل همراه با خانواده فرهنگیان مقابل اداره کل آموزش و پرورش استان
-۷ ماه تلاش کارگران کارخانه آجر پزی نکا برای دریافت حقوق
-۶۰ کارگرکارخانه کشتی سازی دریای خزر بدون دریافت دو ماه حقوق اخراج شدند
- ادامه تاخیر در پرداخت مطالبات حقوقی کارگران پیمانی رجاء
- مرگ دردناک کارگر کارخانه بستنی عسل در سنندج
بازداشت شدگان سندیکایی به بند ۲۰۹ زندان اوین منتقل شدند
بنا به اخبار رسیده آقایان ابراهیم مددی ریئس سندیکا و داوود رضوی عضو هیات مدیره سندیکا پس از بازداشت توسط نیروهای وزارت اطلاعات به بند ۲۰۹ زندان اوین منتقل شدند.
سندیکای کارگران شرکت واحد اتوبوسرانی تهران و حومه بازداشت این دو عضو سندیکایی را غیرقانونی می داند و خواستارآزادی هر چه سریعتر آنها می باشد
سندیکای کارگران شرکت واحد اتوبوسرانی تهران و حومه
۱۰ اردیبهشت ۹۴
ضرب وشتم و بازداشت پدرام نصرالهی (نه به ز) در سنندج
بنا به خبر دریافتی روز چهارشنبه 9 اردیبهشت ساعت 1:30 بعد از ظهر پدرام نصراللهی (نه به ز) فعال کارگری و از اعضای کمیته هماهنگی در شهر سنندج با هجوم مامورین لباس شخصی در حالی که به همراه همسرش در خانه یکی از دوستانش مهمان بود دستگیر گردید.
بر اساس این گزارش مامورین بدون ارائه حکم و هیچ گونه توضیحی این فعال کارگری را درجلو چشمان همسر و صاحب خانه زیر ضربات مشت و لگد گرفته و بازداشت نمودند.
کمیته ی هماهنگی برای کمک به ایجاد تشکل های کارگری ضمن محکوم کردن دستگیری پدرام نصراللهی، خواهان آزادی فوری و بی قید شرط نام برده و تمامی کارگران و فعالین کارگری دربند و زندانیان سیاسی می باشد.
کمیته ی هماهنگی برای کمک به ایجاد تشکل های کارگری
9 اردیبهشت 1394
تشدید فشارهای امنیتی و پرونده سازی برای رسول بداقی در آستانه هفته معلم
اسماعیل عبدی - نهم اردیبهشت ۹۴
سه روز از احضار رسول بداقی به دادسرای اوین گذشته ودر تمام این مدت بداقی با نظر نیروهای امنیتی ممنوع الملاقات بوده است. او هم اکنون نیز در بازداشت به سر می برد و تا اتمام بازجویی حتی حضور وکیل کانون صنفی معلمان، "پیمان حاج محمود عطار"؛ نیز برای دیدار با بداقی و رویت پرونده امکان پذیر نیست.
دلیل این بازداشت و ممنوعیت ملاقات بر اعضای کانون صنفی معلمان و خانواده هایشان پوشیده است.
در آستانه هفته معلم و همزمان با گسترده شدن دامنه اعتراضات معلمان ایران نسبت به اوضاع نابسامان آموزش و پرورش رسول بداقی از زندان رجایی شهر به دادسرای شهید مقدس اوین احضار شد و در شعبه ششم بازپرسی این دادسرا مراحل بازجویی را می گذراند.
ازبیستم فروردین ۹۴ که مسئولان ذی ربط خبر آزادی بداقی را برای ۱۳ مرداد امسال تایید کرده بودند موجی از شادی بین خانواده اش و اعضای شورای هماهنگی تشکل های صنفی معلمان سراسر کشور ایجاد شده بود.
پیگیری های کانون در این سه روز نتیجه ای نداشته و این دادسرا حتی به همسر بداقی نیز اجازه ورود به مساله را نداده است.
طبق آخرین خبری که از طرف خانواده رسول بداقی به کانون صنفی معلمان ایران رسیده، پرونده جدیدی برای آقای بداقی در حال شکل گیری است.
این موضوع برای فعالان صنفی معلمان و خانواده ایشان که پس از شش سال حبس رسول بداقی، منتظر آزادی اش هستند بسیار نگران کننده است.
برادران ما را آزاد كنيد
ابراهيم مددي، داوود رضوي و محمود صالحي از فعالان سنديكاهاي كارگري بازداشت شدند. اين بدترين خبري بود كه مي توانست در آستانه ي روز جهاني كارگر منتشر شود. بازداشت اين كارگران فعال و فعالان كارگري در آستانه روز جهاني كارگر دهن كجي به طبقه كارگر ايران و چراغ سبزي به سرمايه داري و امپرياليسم جهاني ست. اين دست اقدامات نمي تواند مطالبات كارگري را متوقف و يا منحرف كند. آزادي اعتراض عمومي به ژرفتر شدن شكاف طبقاتي و رهايي فوري و بي قيد و شرط كارگران فعال، حق بديهي مردم ايران است. ما كارگران پيگير حقوق بديهي خود و آزادي برادران زنداني خود خواهيم بود.
زنده باد همبستگي همه ي كارگران عليه سلطه ي سرمايه
پايدار باد سنديكاهاي مستقل كارگري
کانون متحد کارگری «کمک»1394/02/10
جعفر عظیم زاده دیشب آزاد شد
جعفر عظیم زاده که بدنبال احضار دفتر پیگیری وزارت اطلاعات ساعت 17 دیروز در این نهاد حاضر شده بود، پس از 5 ساعت بازجوئی آزاد شد.
در این بازجوئی، مامورین امنیتی در رابطه با قطعنامه مشترک تشکلهای کارگری و تجمع کارگری در مقابل مجلس به مناسبت اول ماه مه، جعفر عظیم زاده را متهم به تجمع و ارائه قطعنامه مشترک غیر قانونی کردند که وی ضمن دفاع از تجمع در مقابل مجلس و سنت طبقه کارگر در عمل متحدانه به مناسبت اول ماه در رابطه با قطعنامه، اتهام غیر قانونی بودن این گونه فعالیتها را رد کرد و بر حق کارگران در دفاع از زندگی و معیشت شان تاکید نمود.
جعفر عظیم زاده دیروز در حالی به مدت 5 ساعت و با اعلام احتمال تشکیل پرونده دیگری بر علیه اش، مورد بازجوئی قرار گرفت که به جرم فراخوان سال گذشته اتحادیه آزاد کارگران ایران به مناسبت روز جهانی کارگر و دیگر فعالیتهایش در دادگاه بدوی در شعبه 15 دادگاه انقلاب تهران، به شش سال زندان محکوم شده است.
اتحادیه آزاد کارگران ایران، با محکوم کردن احضار جعفر عظیم زاده و بازداشت فعالین کارگری در طول روزهای گذشته، با تاکید بر حق کارگران ایران برای برگزاری مراسم اول ماه مه، از آنان میخواهد تا با حضور در خیابانها و شرکت در مراسم روز جهانی کارگر، در مقابل هرگونه ممنوعیت و محدودیتی برای برگزاری مراسم این روز ایستادگی کنند.
اتحادیه آزاد کارگران ایران – 10 اردیبهشت ماه 1394
گرامی باد اول ماه مه ، روزجهانی کارگر!
«اول ماه مه باید تعطیل شود،این تعطیلی هرج ومرج نیست،این تعطیل انقلاب هم نیست.این روز دادخواهی است»
روزنامه حقیقت ۱۳۰۱/۰۲/۰۸
روزاول ماه مه روزاعتراض زحمتکشان جهان برعلیه سیستم بهره کش وانسان کش نظام سرمایه داری است. زحمتکشان، دراین روز گردهم می آیند تا با نیروی متحد خود ، برای فردایی بهتر مبارزه کنند. آرمان های جنبش ۸ ساعت کار برای زندگی بهتر بعد از ۱۳۰ سال هنوزهم پرچم زحمتکشان دنیاست.
درشرایطی به پیشوازاول ماه مه می رویم که بحران جهانی سرمایه داری در سراسرجهان، بیکاری روزافزون کارگران – کاهش دستمزدها – کاهش خدمات درمانی وآموزشی – بالا بردن سن بازنشستگی به دستورصندوق اهریمنی پول برعلیه زحمتکشان به مورد اجرا گذاشته است. درکشور ما نیزهمین دستورات نه تنها اجرامی گردد، بلکه حمله به زحمتکشان و دستاوردهایش نیز دوسالی است در دستور کار قرارگرفته است. پس از صدورحکم شلاق و حبس برای کوشندگان کارگری، حضور درجلسه سندیکای کارگران شرکت واحد و درپی آن حضور غیر موجه ماموران لباس شخصی ساعت حدود نیم بامداد روز نهم اردیبهشت در خانه آقایان ابراهیم مددی و داوود رضوی، از کوشندگان سرشناس سندیکای کارگران شرکت واحد با حکم بازداشتی که از سوی شعبه ۶ دادسرای اوین صادر شده بود به همراه تفتیش خانه و ضبط لوازم شخصی، مبادرت به بازداشت این دو عضو سندیکا کرده و جعفر عظیم زاده عضو موثر اتحادیه کارگران آزاد در ساعت ۴ بعدازظهر ۹ اردیبهشت، احضارنموده اند. تا روز کارگر چند نفر دیگر این گونه بازداشت خواهند شد ؟
هرچه عرصه بر زحمتکشان تنگ ترمی گردد، فضا برای غارت ثروت زحمتکشان و استثمارهرچه بیشتر آنان برای سرمایه داری تجاری بازترمی گردد. اختلاس های رنگ و وارنگ به تیترهر روزه روزنامه ها بدل گشته است، همانطوری که کشتار کارگران به دلیل فقدان ایمنی و سودجویی کارفرمایان در محل کار، تیتر هر روزه روزنامه هاست.حداقل قانون های مصوب در قانون اساسی و حتا مقاوله نامه های ۹۸ و ۸۷ که مورد موافقت دولت قرار گرفته هم اجرا نمی شود. کودکان کار و زنان سرپرست خانوار هر روز بیشتر از روز پیش در جامعه خودنمایی می کنند. دستمزدهای ۴ برابر زیر خط فقر در حالی برای کارگران مصوب می شود که میلیاردرهای بیشتری در اجتماع ظهور می کنند. محیط زیست و آب بازیچه سرمایه داران گشته است. با افزایش ورود کالا به کشور در خبرگزاری ها از بسته شدن هرچه بیشتر کارخانه های تولیدی و بیکار شدن کارگران با خبر می شویم.
آنچه امروز باعث ضعف جنبش کارگری و حتا بخش سازمان یافته آن یعنی جنبش سندیکایی است ، تفرقه موجود در میان این جنبش است و سرمایه داری بخوبی از آن سود می برد. تا زمانی که کارگر بافق مورد حمایت سازمان یافته جنبش سندیکایی واقع نمی شود و تا زمانی که دستگیری های روز کارگر مورد حمایت سازمان یافته کارگران پارس جنوبی نمی شود، باید هر روز کوشندگان بیشتری به اسارت بروند. تا زمانی که پیام اتحاد روز اول ماه مه درک نشود جنبش کارگری رو به اعتلا نخواهد رفت.
سندیکای کارگران فلزکارمکانیک ضمن حمایت از کلیه اطلاعیه های صادره شده توسط سندیکاهای کارگری و حمایت از مفاد آن تاکید می کند همه زحمتکشان ایران خواسته ای جز بهبود شرایط معیشتی و اجتماعی ندارند. کارگران، آموزگاران، پرستاران، نویسندگان، روزنامه نگاران، هنرمندان و دیگر زحمتکشان شهر و روستا خواسته ای انسانی دارند و آن حق خود و خانواده هایشان از ثروت ملی و ایجاد سندیکا برای حمایت از منافع خویشند.
بیاییداول ماه مه را به کارزاری جهت قانون کاری شایسته، تامین اجتماعی در شان و شخصیت کارگران، دستمزدی شرافتمندانه و زندگی آبرومند و ایجاد سندیکاهای کارگری، این سنگرهمیشگی زحمتکشان ومدافع واقعی حقوق رنجبران درمقابله با تهاجم سرمایه داری به ثروت ملی ودسترنج کارگریمان تبدیل کنیم.اول ماه مه گردهم آییم ودست دردست یکدیگرمتحدشویم.
وقتی مبارزه می کنیم همیشه پیروز نمی شویم ولی اگرمبارزه نکنیم ،همواره شکست می خوریم.سندیکا خانه دوم ماست،آن راآباد و آزاد خواهیم ساخت
مستحکم بادهمبستگی زحمتکشان ایران وجهان
سندیکای کارگران فلزکارمکانیک
۱۳۹۴/۰۲/۰۹
اول ماه مه، روز جهانی کارگر را گرامی می داریم
كارگران جهان متحد شويد
اول ماه مه، روز جهانی كارگر است. روز گرامی داشت رزم كارگران جان باخته ايست كه نويد فردایی روشن را برای طبقه ی كارگر دادند. روزی كه بايد ضرورت سازمان يابي و وحدت عمل طبقاتي را با شعار (كارگران جهان متحد شويد) به گوش همه كارگران و زحمتكشان جهان رساند. روزي كه بايد سفره ي خالي ناشي از دسترنج به يغما رفته مان در نظام سرمايه داري را، به عنوان درفش دادخواهي بر افرازيم.
يازده ارديبهشتِ سالِ هزار و سيصد و نود وچهار
کانون متحد کارگری «کمک»1394/02/10
دومین میزگرد رادیویی امیرجواهری ویژه اول ماه مه گفتگوی امیر جواهری با مجید تمجیدی کارشناس مسائل کارگری وعلیرضا نوایی مدافع حقوق کارگری
موج دستگیری فعالان کارگری محمود صالحی از فعالان سندیکای خبازان سقز، عضو کمیته هماهنگی و عثمان اسماعیلی سحنگوي كميته دفاع از كارگران زنداني در مهاباد، داوود رضوی و ابراهیم مددی از فعالین سندیکای کارگران شرکت واحدتهران و حومه ، احضارجعفرعظیم زاده وسایر دستگیری ها و تهدیدات فعالان معلم و
http://www.artin.rivido.de/rd/2015/04/mizgard22.mp3
شدت دستگیری ها نشان از اوج گیری نبرد طبقاتی است!!!
یکی از اسناد انکار ناپذیری که ثابت می کند تنها را ه کسب مطالبات کارگری اتحاد و همبستگی و متشکل شدن است دستگیری و زندانی کردن کارگران ، معلمان و فعالین جنبش های اجتماعی توسط دولت سرمایه داری ایران است ، جمهوری اسلامی از روز اول استقرارش با آزار و اذیت و زندانی کردن و کشتن کارگران ثابت کرده است که دشمن طبقه کارگر و دوست سرمایه داران است . به دنبال چنین پایگاه طبقاتی است که تعداد بسیاری از کارگران از جمله شاهرخ زمانی، محمد جراحی ، بهنام ابراهیم زاده ، مهدی فراحی ، افشین ندیمی ، رسول بداقی ، قنبری ،ریبوار ، رضا شهابی و دهها کارگر و معلم دیگر سالهاست بی گناه در زندان به سر می برند ، دولت سرمایه داری طبق عادات هر ساله اش امسال نیز هر چه به روز کارگر و روز معلم نزدیکتر می شویم تعداد دستگیری کارگران را افزایش می دهد ، و البته امسال بسیار بیشتر از سالهای قبل دست به دستگیری و زندانی کردن کارگران و معلمان زده است که این نیز بر اثر افزایش ترس این نظام از مبارزات رو به شتاب و متحدانه زحمتکشان است ، فعالین کارگری و معلمان به خوبی دریافته اند که راه پیروزی با همبستگی و متشکل شدن طبقاتی زحمتکشان ممکن خواهد شد و این را دشمن طبقاتی کارگران نیز دریافته است، بنا براین حلقه میدان نبرد هر روز تنگ تر می شود . مبارزه زحمتکشان برای کسب مطالبات خود شدت می گیرد در مقابل سرنوشت دولت سرمایه داری نیز بستگی به کنترل یا عدم کنترل این مبارزه و اینکه حق و حقوق کارگران را ندهد و همه فشار از بحران ها را بر شانه های زحمتکشان باندازد و همه ثروت ملی و سود از تولید و گردش کار و سرمایه را به جیب سرمایه داران ریخته و برای امنیت سود و سرمایه مبارزان را دستگیر کند، دارد. در این معادله تعادل و سازسی ممکن نیست، نبرد طبقاتی در ایران بدان جا رسیده است که هر دو طبقه می دانند کسب مطالبات کارگران و سرنوست دولت سرمایه داری رابطه معکوس با یکدیگر دارند، از این بابت است که معلمان ، کارگران ، باز نشستگان ، پرستاران ، بیکاران و... هر روز بیشتر از قبل به ضرورت حیاتی وحدت و تشکیلات پی می برند و برایش تلاش کرده و هزینه پرداخت می کنند و دولت سرمایه داری نیز برای مقابله با همبستگی طبقاتی و متشکل شدن زحمتکشان موانع مختلف ایجاد میکند و دستگیری ها را افزایش می دهد. در این راستا است که طی چند روز اخیر کارگران بسیاری از جمله آرام و فواد زندی ، نظام صادقی ، رضا امجدی ، ابراهیم مددی ، داود رضوی ، محمود صالحی ، عثمان اسماعیلی و ... دستگیر و زندانی شدند و همچنین تعدادی را از جمله اسماعیل عبدی ، جعفر عضیم زاده ، جمیل محمدی و ... تهدید به زندان کرده اند ، بدون شک در چند روز آینده دولت سرمایه داری اقدام به دستگیری های دیگر خواهد کرد چون این دولت دیگر مانند گذشته نمی تواند دشمنی خود با کارگران و دوستیش با سرمایه داران را پنهان کند، و همچنین کارگران و زحمتکشان نیز دیگر نمی توانند مانند گذشته چنین دولت طبقاتی را که هر گونه فشار را یک جانبه علیه زحمتکشان بکار می برد تحمل کنند، و با توجه به بحران های جهانی ، بحران های داخلی ، تورم و گرانی هر دم افزاینده ، بیکاری و ورشکستگی های افتصادی ، دزدی ها و رشوه خواری و اختلاس های نجومی ، اذیت و آزار جوانان و زنان و تحمیل انواع تبعیض ها، بی آیندگی و بیکاری و بی پولی رو به افزایش ، گرانی شتابان مایحتاج روزانه مانند نان، گوشت و برق و آب و گاز ، کرایه ها و کمرشکن بودن هزینه های بهداشت و درمان و تحصیل، عدم امنیت شغلی ، قراردادهای سفید امضا و موقت ،تحمیل دستمزد های تصویب شده چهار بار زیر خط فقر و تحمیل دستمزدهای فرای حداقل دستمز های تصویب شده که بیش از دهها بار زیر خط فقر است و ... باعث گردیده اند تمامی مردم و حتی پایین ترین لایه های اجتماعی به سوی موضوعات و اعتراضات سیاسی کشیده شوند، این اوضاع و وضعیت دولت سرمایه داری و طبقه کارگر هشدار، اعلام و اتمام حجتی است با تشکل های مستقل کارگری و معلمان ، زنان و دانشجویان ، با فعالین و مبارزان، که اگر تن به وحدت و تشکیلات ندهید در نقطه عطف تاریخی نزدیک یک بار دیگر به شدت سرکوب و دچا ر شکست خواهید شد ، برای کسب مطالبات خود ، برای جلوگیری از دستگیری های آتی و برای آزاد سازی فعالین و رهبران دستگیر شده و زندانی تنها یک راه داریم، اقدام به مبارزه متحدانه کنیم . اگاهانه در نقاط مشترک تن به اعمال مشترک بدهیم از تک روی ، توهم زدگی ، خود محور بینی و ... خود داری کنیم، زمان تکرار نمی شود تنها اکنون فرصت حرکت به سمت وحدت و تشکیلات داریم، فرصت سوزی تاریخی را آیندگان بر ما نخواهد بخشید. حتی جهت مقابله با معضلات سرمایه داری تحمیل شده به جامعه مانندافسردگی ، خودسوزی و خودکشی،اعتیاد، فروپاشی خانواده ها ، فحشا و دیگر جرائم تحملی،حضور در جریان مبارزه و مبارزه متحدانه با ظلم و ستم سرمایه داری و عوامل ان ضمن اینکه مصونیت برای انسان های مبارز ایجاد می کند، باعث شکوفایی استعدادهای فردی و جمع شده و حرکت بسوی دمکراسی و جامعه کارگری که تنها راه نجات انسانها از بربریت است را نیز هموار می کند و انگیزه زندگی کردن و انسانی زیستن را در فرد فرد افراد مبارز به اوج می رساند.
ما ضمن محکوم کردن دستگیری های اخیر و زندانی کردن کارگران و معلمان خواهان آزادی بی قید و شرط تمامی کارگران زندانی ، معلمان زندانی و زندانیان سیاسی هستیم ، در این راستا از تمامی کارگران ، معلمان ، زنان و پرستاران ، بازنشستگان و بیکاران ، جوانان و دانشجویان و دانش آموزان و مردم مبارز می خواهیم حامی خانواده زندانیان ، صدا و فریاد عدالت خواهانه کارگران زندانی ، معلمان زندانی و زندانیان سیاسی باشند و در روز کارگر و روز معلم به هر طریق ممکن دست به اعتراض بزنند
کارگر زندانی ، معلم زندانی ، زندانی سیاسی آزاد باید گردد
کمیته پیگیری ایجاد تشکل های کارگری
9/2/1394
تجمع اعتراضی کارگران شرکت مخابرات راه دور ایران مقابل استانداری فارس
روز دوم اردیبهشت94 کارگران شرکت مخابرات راه دور ایران دست به تجمع اعتراضی مقابل استانداری فارس زدند.
تجمع کارگران شرکت مخابرات راه دور ایران که پلاکارد به دست روبروی استانداری فارس ایستاده اند، تقریبا چند سالی است که به مثابه تئاتری درام به روی صحنه میرود، ولی تا امروز به جز وعده و وعیدهای مختلف به جایی نرسیده است.
به گزارش10اردیبهشت صبح شیراز، «شرکت صنايع مخابراتي راه دور ايران» يا همان شرکت «صنايع ايران نيپون» در سال 1350 با هدف توليد و تعمير تجهيزات شبکه مخابراتي کشور در بخش انتقال، در شهر شيراز تأسيس شد تا در کنار ديگر صنايع مخابراتي و الکترونيکي، شیراز را به سمتی با عنوان قطب الکترونیک ایران رهنمون کند. مخابرات راه دور کار خود را در زمینه طراحي و توليد سوئيچهاي مخابراتي، طراحي و توليد سيستم کارت سوخت کشور، توليد سيستمهاي مالتي پلکس ديجيتال و ترمينالهاي نوري، توليد انواع سيستمهاي تلفن، توليد انواع اينورتر و UPS و توليد انواع بيسيمها با بیش از دو هزار نفر نیروی متخصص ادامه داد و در بیشتر موارد یاد شده تولیدات کارخانه در ایران منحصر به فرد بود؛ تا اینکه ناگهان بحران، مهمان ناخوانده این واحد عظیم صنعتی شد. صنایع مخابرات راه دور که به همراه کارخانجات مخابراتی ایران بخش عظیمی از نیازهای شرکت مخابراتی ایران را پوشش میداد و فرصتهای شغلی فراوانی را به وجود آورده بود، دچار مرض مهلک بحران شده بود و اکنون چیزی به جز ساختمانهایی وسیع و دستگاههایی که سالهاست خاک گرفته چیزی بر جا نمانده است.
سهام شرکت مخابراتي راه دور ايران در اویل دهه 80 از طريق مزايده و به وسیله سازمان خصوصی سازی به بخش خصوصي واگذار شد تا عملا مديريت و سهام آن خصوصي شود. مهندس ر.م یکی از کارکنان بازنشسته این کارخانه راجع به خصوصی سازی صنایع مخابرات گفت: «یکی از دلایل تعطیلی این کارخانه واگذاری آن به افراد غیر متخصص در راستای خصوصی سازی بود. البته عاملی نظیر عدم حمایت شرکت مخابرات از کارخانه و خرید وسایل مورد نیازش از شرکتهای خارجی نیز در بحرانی شدن وضعیت دخیل بود و اواخر دهه 80 کارخانه به طور رسمی تعطیل شد.
مهندس ر.م در ادامه درباره وضعیت کارخانه و کارگران پس از بحران گفت: «خصوصی سازی باعث ایجاد بحران و عدم وجود نقدینگی گردید و به تعویق افتادن حقوق پرسنل را به دنبال داشت. از طرف دیگر با توجه به اینکه این شرکت جزء مشاغل سخت و زیان آور محسوب میشد و به دنبال اعتراضات مکرر کارگران؛ سازمان تامین اجتماعی شروع به بازنشست کردن کارگران نمود و در حال حاضر تنها هفده نفر از کارگران بلاتکلیف هستند و بقیه بازنشست شده اند. بیش از هزار و دویست نفر از کارگران بازنشسته پس از چند سال بازنشتگی تاکنون مطالبات خود را که شامل حق سنوات و حقوق معوقه است دریافت نکرده اند.
این مطالبات مبلغی حدود سی میلیارد تومان را شامل میشود. با وجود اعتراضات مکرر و تحصن در مقابل استانداری و وزارت صنایع، معادن و تجارت چه در دولت قبل و چه در دولت فعلی هیچ گونه ترتیب اثری داده نشده است و مشکلات همچنان به قوت خود باقی است و نداشتن درآمد باعث مسایل خانوادگی و حتی موارد نظیر طلاق نیز شده است».
وی سپس با تاسف افزود: «حتی در همان سال اولی که این واحد صنعتی دچار مشکل شده بود، یکی از کارگران در کارخانه و در حضور بقیه اقدام به خودکشی کرد».
از همان سالهای نخستین بحران، کارگران برای پیگیری حق و حقوق خود دست به تجمع و اعتراض زدند و در مقابل نیز خواستار پاسخ مسئولین ذیربط شدند.
سال 1388 و همزمان با دومین دور ریاست جمهوری دکتر محمود احمدی نژاد و پس از اعتراضات کارگران روبروی استانداری پای مسئولین نیز به ماجرای تعطیلی کارخانه و وضعیت کارگران باز شد و اظهار نظرهای مختلفی را از سوی آنان در دوره های مختلف شنیدیم.
دكتر محمود احمدي نژاد، رئيسجمهور سابق در سفر ارديبهشت ماه 88 خود به شيراز و در پاسخ به تقاضاي کارگران، دستور واگذاري مديريت اين واحد به مديران دولتي را صادر کرد. به دنبال این دستور، مديران دولتي در اين واحد صنعتي مستقر شدند اما به دليل اجراي ناقص قانون مرتبط با صنايع بحراني، مديران دولتي نيز نتوانستند به مطالبات کارگران ITI پاسخ دهند.
پس از گذشت مدت زمانی رئيس وقت سازمان صنايعومعادن فارس سید علی شهپری گفت: منتظر دستور پرداخت تنخواه گردان از سوي رييسجمهور هستيم. به دنبال دستور رئيسجمهور، مديران دولتي در اين واحد صنعتي مستقر شدند اما به دليل اجراي ناقص قانون مرتبط با صنايع بحراني، مديران دولتي نيز نتوانستند به مطالبات کارگران ITI پاسخ دهند.
پس از این که کارگران شرکت مخابراتی راه دور به حقوق خود دست نیافتند، اعتراضهای خود را ادامه دادند و در مرداد 1390 دامنه این اعتراضات از شهر شیراز فراتر رفت و این بار به جلوی مجلس شورای اسلامی کشیده شد.
آنها در این اعتراضات دوباره خواسته های قبلی خود را تکرار کردند و شعارهایی نظیر «زندگی، معیشت، حق مسلم ماست»، «حق و حقوق کارگر پرداخت باید گردد» و ... سر دادند. این اعتراضات تا به امروز نیز ادامه دارد و دوم اردیبهشت ماه امسال نیز دوباره کارگرانی که هنوز پس از گذشت چندین سال، جوابی قانع کننده نشنیده اند را به جلوی استانداری فارس کشاند.
این کارگران چیزی به جز حقوق و سنوات معوق خود را نمی خواهند. حقوق و سنواتی بیست و خوردهای میلیونی که اگر همان چند سال پیش پرداخت شده بود شاید مرهمی برای زخمهایشان در دوران بازنشستگی بود، اما امروز دیگر تنها التیامی موقتی است.
ادامه تجمعات اعتراضی کارگران کارخانه سامان کاشی
بیش از صد نفر از کارگران کارخانه سامان کاشی با تجمع در مقابل فرمانداری ویژه شهرستان بروجرد خواستار پیگیری و مطالبه حقوق خود شدند.
به گزارش 10اردیبهشت بازتاب بروجرد ، از خیابان نیروگاه که عبور می کردی به جمعیتی می رسی که پلاکارد هایی را به ماشین ها و عابران نشان می دادند ، پلاکارهایی مثل ، 7 ماه بدون حقوق و.......، خود را به آنها رساندم و موضوع را پرسیدم که بسیاری از آنها دور تا دور مرا گرفتند و گویا دل پر دردی داشتند که بدنبال کسی می گشتند که درد و دل خود را بازگو کنند ، شاید کمی از آلامشان کم شود.
یکی از آنها به عنوان نماینده جلو آمد و گفت خبرنگاری ، گفتم بله ، انگار تمام دنیا را به او داده باشند شروع کرد به صحبت کردن ، از دل پری که از بی ارزشی کارگران برای اصحاب قدرت و ثروت داشت گفت ، از دوگانگی در برخورد و ندادن حق و حقوق خود و هم قطارانش گفت .
دفترچه های بیمه تامین اجتماعی خانواده اش همراهش بود ، گفت از پائیز سال گذشته تا کنون حق بیمه آنها را واریز نکرده اند و با کوچکترین بیماری در خانواده با مشکلی جدی برخورد می کنیم.
خلاصه گفت و گفت : تا امروز بیش از 7 ماه است که حقوق نگرفته ام و برای دخل و خرج زندگی مجبورم رو به کارهای دیگری بیاورم.
یکی دیگر از کارگران که جوان هم بود با لحنی آرام و صمیمی گفت : ما قشری هستیم که در چارچوب قانون مطالبات خود را دنبال می کنیم و از نمایندگان شهر که روزی برای جمع کردن آراء دست ما را می بوسیدند و خود را خدمتگزار قشر کارگر می دانستند انتظار داریم که وضعیت نا به سامان سامان کاشی را مدیریت و با برخورد انقلابی نگذارند هر کس با خرید این کارخانه سرنوشت چند هزار خانواده را در این شهر مورد هجمه قرار دهد و با بهانه های واهی همچون عدم فروش محصولات اقدام به اخراج نیروی کار نماید و خانواده های ما را دچار ترس و اضطراب روزانه کند.
این کارگر جوان در بخش دیگری از درد و دل های خود که از عمق نگاهش می توان نگرانی های درونیش را دید ،با صدایی بلندتر که نشان از بی عدالتی ها داشت ، بیان کرد : همه کارگران شبانه روز در حال تولید و صادر نمودن محصولات کارخانه سامان کاشی هستیم ، حال اگر این محصولات به فروش نمی رسد چرا باید به صورت شبانه روزی تولید انجام شود و در صورت فروش ، این پول ها در کجا صرف می شود ، چرا که بیش از 7 ماه است که ما حقوق نگرفته ایم و این را مسئولین امر می بایست بررسی کنند.
کارگر دیگری خود را از بین جمعیت به من رساند و گفت : مشکل اصلی در شهر ما وابستگی شدید مابین اصحاب قدرت و ثروت با برخی مسئولین است که اکنون موجب آن شده تا حرف ما که پائین ترین قشر جامعه هستیم به جایی نرسد.
شنیده ها حاکی از فروپاشی و افزایش پدیده طلاق در بین خانواده های کارگران سامان کاشی داشته که خود به یک معضل جدید تبدیل می گردد.
شنیده شده برخی از صاحبان کارخانه های شهرستان برای دریافت وام های کلان اقدام به اخراج یا طرح موضوعاتی همچون نبود مواد اولیه ، کاهش فروش یا طرح توسعه نموده و از این اهرم در جهت ایجاد فشار بر مسئولین و اخذ وام های کلان و در نهایت سرمایه گذاری این مبالغ در جاهای دیگری همچون ساخت شهرک های مسکونی و ... در شهرهای مختلف نموده اند.
تجمع اعتراضی فرهنگیان اردبیل همراه با خانواده فرهنگیان مقابل اداره کل آموزش و پرورش استان
در آستانه روز معلم جمعی از فرهنگیان و معلمان اردبیلی در تجمع آرام خواستار برقراری عدالت در پرداخت حق و حقوق و مزایا به همراه ارتقای وضعیت معیشتی شدند.
به گزارش 10اردیبهشت فارس ، در تجمع فرهنگیان اردبیل که صبح امروز و جلوی اداره کل آموزش و پرورش استان اردبیل با همراهی فرهنگیان و معلمان زن و مرد و تعدادی از بازنشستگان انجام شد در فضایی آرام اما با بیان اعتراض ها و مشکلات صنفی فرهنگیان این قشر خواستار پایان دادن به تبعیض دولت در پرداختی حق و حقوق و مزایا شدند و از دولت و مجلس خواستند تا هر چه سریع تر به این وضعیت معلمان پایان دهند.
در این تجمع، فرهنگیان در حالی که پلاکاردهای مبنی بر طرح مشکلات و مسائل مختلف را در دست داشتند، اعلام کردند: «معلم هنوز در حاکمیت اسلامی غم نان دارد»، «حضرات معلم فوق لیسانس زیر خط فقر است»، «ما از فرق می نالیم نه از فقر»، «سریعا به تبعیض بین معلمان و سایر کارکنان دولت پایان دهید»، «اجرای رتبه بندی معلمان ادامه تبعیض است»، «وزیر باعرضه می خواهیم» و ....
این تجمع اعتراض آمیز همزمان با سراسر کشور در آستانه روز معلم برگزار شد و معلمان خواسته های صنفی خود را به دور از هرگونه نگاه سیاسی اعلام کردند.
گزارش تصویری دریافتی ازتجمع اعتراضی10 اردیبهشت معلمان درمقابل اداره کل آموزش و پرورش استان اردبیل:
۷ ماه تلاش کارگران کارخانه آجر پزی نکا برای دریافت حقوق
منابع کارگری در استان مازندران از هفت ماه تلاش بینتیجه ۸۰ کارگر کارخانه آجر پزی نکا برای دریافت مطالبات معوقهشان خبر میدهند.
به گزارش10اردیبهشت ایلنا، ۸۰ کارگر قرار دادی کارخانه آجر پزی نکا که بعد از تعطیلی کارخانه از شهریور ماه ۹۳ بیکار شدهاند هنوز نتوانستهاند مطالبات معوقه خود را از کارفرما دریافت کنند.
به گفته کارگران این کارخانه، شهریور ماه سال ۹۳، کارگران قرار دادی این کارخانه که شمارشان به ۸۰ نفر میرسید به دلیل آنچه کارفرما کاهش منابع مالی و کاهش فروش محصولات تولیدی میخواند - به جز ۵ نفر - همگی در یک نوبت اخراج شدند. در آن زمان این ۷۵ کارگر برای دریافت طلب خود به اداره کار شکایت کردند.
کارگران میگویند این ۵ کارگر به جا مانده نیز برای مراقبت از اموال کارخانه اخراج نشدهاند و سایر کارگران برای دریافت مقرری بیمه بیکاری به اداره کار معرفی شدهاند.
بنابر اظهارات کارگران کارخانه آجر پزی نکا، بخشی از دستمزد و سایر مزایای حقوقی سالهای ۹۱ تا شهریور ۹۳ به آنان پرداخت نشده است. طبق ادعای کارگران ۷۵ کارگر پس از اخراج در سال ۹۳ فقط دو ماه (فروردین و اردیبهشت) از مطالبات معوقهشان را دریافت کردهاند.
به عقدیده کارگران، عمده ترین دلایل تعطیلی کارخانه صدور بیرویه مجوز ساخت کارخانههای تولید کننده آجر ماشینی در منطقه نکا و تاثیرات افزایش قیمت حاملهای انرژی بوده است.
بنا به گفته کارگران؛ آنچه باعث کاهش قیمت آجر در منطقه نکا شده عرضه بیش از حد آجر به بازار از سوی تولید کنندگان داخل استانی و واحدهای خارج از استان است، آنها برای رهایی از مشکلات مالی قیمت تولیدات خود را روز به روز کاهش میدهند و حتی با ضرر به مشتریان میفروشند.
در ادامه کارگران این کارخانه در خصوص تاثیرات افزایش قیمت حاملهای انرژی در روند تولیدات کارخانههای آجر پزی اظهار داشتند: پس از اجرای قانون هدفمند کردن یارانهها اکثر کارخانههای تولید کننده صنعتی و نیمه صنعتی و سنتی آجر در استان دچار رکود شدند.
کارگران آجر پزی نکا میگویند؛ پیش از این کارخانه آجر پزی نکا بابت یک ماه قبض گاز ۳۰ میلیون تومان پرداخت میکرد اما امروز این رقم به بیش از ۸۰ میلیون تومان رسیده است و این در حالیست که قیمت آجر نسبت به ۷ سال پیش تغییری نکرده است.
۶۰ کارگرکارخانه کشتی سازی دریای خزر بدون دریافت دو ماه حقوق اخراج شدند
به تازگی دست کم ۶۰ نفر از کارگران پیمانی کارخانه کشتی سازی دریای خزر در استان مازندران به دلیل اتمام اعتبار قراردادهای کارشان اخراج شدند.
به گزارش10اردیبهشت ایلنا، از ابتدای اردیبهشت ماه سال جاری دست کم ۶۰ نفراز کارگران قراردادی شاغل در کارخانه سکو و کشتی سازی دریای خزر که تحت مسئولیت شرکت پیمانکاری صنعتی دریایی ایران صدرا در شهرستان بهشهر به کارهای تعمیرات کشتی، ساخت سکوهای نفتی و... مشغولاند به بهانه اتمام قرارداد کاری اخراج شدهاند.
مطالبات معوقه کارگران مربوط به دو ماه حقوق (بهمن واسفند) و حق عیدی پایان سال ۹۳ میشود.
گفته میشود تا پیش از این ۲۵۰ کارگر رسمی و حدود ۱۵۰ کارگر قرار دادی در شرکت «کشتی سازی خزر» مشغول به کار بودهاند.
براساس گفته کارگران، به دلیل رکودی که بر اقتصاد کشور حاکم است، سفارشها برای ساخت کشتیهای جدید کاهش یافته و عمده فعالیت این مجموعه به تعمیر کشتیهای فرسوده محدود شده است. به همین دلیل شرکت صدرا به دلیل کمبود نقدینگی توان پرداخت به موقع حقوق کارگران و سایر هزینههای جانبی را ندارد.
همچنین افزایش بدهیهای این واحد به اداره تامین اجتماعی و سایر نهادهای دولتی باعث شده است تامین اجتماعی از تمدید دفترچههای درمانی کارگران خوداری کند.
ادامه تاخیر در پرداخت مطالبات حقوقی کارگران پیمانی رجاء
علی رغم گذشت ۹ روز از اردیبهشت ماه هنوز حقوق و مزایای ماههای اسفند و فروردین کارگران پیمانی رجاء (راه آهن) به طور کامل پرداخت نشده، و بر اساس نقل قول های غیر مستقیمی که از طرف مدیریت رجاء شنیدهایم این وضعیت ممکن است تا مدتی ادامه داشته باشد.
به گزارش10اردیبهشت ایلنا بنقل ازکارگران پیمانی رجاء ، صحبتهایی دربارهٔ ادامه یافتن تاخیر در پرداخت معوقات حقوقی خود دریافت کردهاند که آنها را نگران کرده است.
یک منبع آگاه، ضمن بیان این مطلب که هنوز حقوق و مزایای اسفند و فرودین کارگران پیمانی رجاء پرداخت نشده، گفت: علی رغم گذشت ۹ روز از اردیبهشت ماه هنوز حقوق و مزایای ماههای اسفند و فروردین به طور کامل پرداخت نشده، و بر اساس صحبتهایی که از این سو و آن سو از طرف مدیریت رجاء شنیدهایم این وضعیت ممکن است تا مدتی ادامه داشته باشد.
به گفتهٔ این کارگر، پیمانکارها ادعا میکنند به دلیل بدهیهایی که رجاء به مجموعه شرکتهای پیمانکاری دارد نمیتوانند حقوق اسفند، اضافه کار، کیلومتراژ و حق ماموریت کارگران خود را پرداخت کنند.
این کارگر تصریح کرد: علی رغم اینکه در متن قرارداد بسته شده بین رجاء و شرکتهای پیمانکاری طرف قرارداد آمده است که اگر رجاء نتوانست حقوق کارگران را ظرف ۳ ماه پرداخت کند پیمانکار باید راسا نسبت به پرداخت حقوق کارگران اقدام کند اما شرکتهای پیمانکاری پرداخت حقوق پرسنل خود را منوط به پرداخت بدهی رجاء کردهاند. کارگران میگویند، مشکلات مربوط به بدهیهای رجاء به شرکتهای پیمانکاری و عدم پرداخت حقوق کارگران از سوی این شرکتها تبدیل به دعوایی شده که در این بین تنها کارگران پیمانی از تبعات آن آسیب خواهند دید.
به گفتهٔ برخی از کارگران، ادامهٔ این وضعیت به خطر افتادن امنیت شغلی کارگران پیمانی رجاء را به دنبال خواهد داشت. یکی از کارگران در این باره گفت: علاوه بر تاخیری که در پرداخت معوقات حقوقی صورت گرفته است آنچه ما را نگران میکند، شنیدن زمزمههایی مبنی بر احتمال اختصاص مرخصی اجباری یک ماهه برای کارگران است.
اختلاف در پرداختها بین بدنهٔ رجاء و مدیران بخشهای مختلف یکی از مواردی است که کارگران پیمانی رجاء به آن معترضند.
در حالیکه کارگران پیمانی ادامه دار شدن تعویق در پرداخت مطالبات حقوقیشان خبر میدهند، طبق اطلاعاتی که با واسطه از سوی دفتر مدیریت رجاء در اختیارما قرار گرفته، موسوینژاد (مدیرعامل) اعلام کرده است که معوقات حقوقی ماههای اسفند و فروردین کارگران پیمانی برخی از شرکتها پرداخت شده وحقوق معوقه سایر کارگران هم در ادامه پرداخت خواهد شد.
وی هنوز زمان دقیق پرداخت معوقات حقوقی کارگران پیمانی باقیمانده را اعلام نکرده است و اضافه کرده است، هیچ یک از صحبت هایی که از قول او در ارتباط با ادامه دار شدن تعویق در پرداخت مطالبات حقوقی کارگران مطرح شده، صحت ندارد.
گفته میشود، شرکت رجاء که از زیر شرکت های سرمایه گذاری تامین اجتماعی (شستا) است، نزدیک به ۳۰ هزار کارگر پیمانی دارد.
مرگ دردناک کارگر کارخانه بستنی عسل در سنندج
ظهر دیروز یک کارگر زن ۳۰ ساله در سنندج هنگام کار در کارخانه بستنی سازی به داخل دستگاه کشیده شد و به طرز فجیعی جان باخت.
به گزارش10اردیبهشت ایلنا بنقل ازهمکاران این زن کارگر،«شهین احمدی بگجان» حوالی ساعت ۱۲ و ۳۰ دقیقه روز چهارشنبه (۹ اردیبهشت) هنگام کار در کارخانه «بستنی عسل» واقع در شهرک صنعتی سنندج بر اثر حادثه کار کشته شد. این حادثه زمانی اتفاق افتاد که ابتدا دست این کارگر در دستگاه خط تولید این کارخانه بستنی سازی گیر کرد و سپس بدن او به داخل دستگاه کشیده شد.
کارگران گفتند:پیش از این نیز حوادث کار مشابهی که منجر به جراحت و مصدومیت کارگران شده، در این کارخانه رخ داده است.
دهم اردیبهشت ماه1394
akhbarkargari2468@gmail.com