با تاسف بسیار خبر آمد که گونتر گراس از دنیا رفته است. مرگ چنین خواجه نه کاریست است خرد!
وجدان آگاه فرهنگ آلمان بود، که مبادا پس از مرگ او، نظیر فرهنگ اروپا به زائدۀ فرهنگ خرد و سطحی «آمریکا» بدل شود. وجدان آگاه فرهنگ جهان بود، که در حال احتضار شتابان بسوی فرهنگ مجعول «دیجیتال» ساختۀ آمریکا میرود تا کوتوله های عقل که برخلاف گراس قادر به اندیشۀ تحلیلی نیستند، عقل خُرد اینترنتی شان را بر جهان مسلط سازند. روشنفکری آگاه در میانۀ روشنفکران نا آگاه بود. در جهانی که عدالتی در هیچ گوشۀ آن نیست، بدرستی تشخیص داده بود که باوجود بوق و کرنای "شکستن اتم" و "رفتن به ماه" نادرستی اساسی و اصولی «عقل جهانی» کنترل شده وسیلۀ غرب، مسئول این نادرستی هاست. شکستن و رفتنی که عقل در آن راهی نداشته است. همچون آن فیلسوف می دانست که "عالمی دیگر بباید ساخت وزنو آدمی".
از انتقاد "همه" پرهیز نداشت، "آمریکا"، "اسرائیل" و "آلمان"؛ چون "همه" را بدرستی در این بی عدالتی عریان خطا کار می دید. طرفداران غرب و ظاهر گویان روزمره که بهانۀ « خود شیفتگی» به او می گرفتند، در برابرش به کوتوله هایی می ماندند که بر خلاف کوتولۀ رمان «طبل حلبی» او، نه که جسم بلکه عقلشان رشد نکرده بود. ضرورت عصیان و انتقاد بر علیه دنیای معاصر را در همین نوشته اش می توان دید که در اعتراض و عصیان دانشجویان اروپای دهۀ شصت سخت موثر بود. از مهمترین منقدین وطنپرستی و ناسیونالیسم اروپا و آلمان بود. همراه روشنفکران یهودی از شووینیسم ضد عرب و ضد اسلام اسرائیل و غرب به شدت انتقاد می کرد، چون در جوانی دیده بود که شووینیسم و نژاد پرستی ضد سامی، چه عریان کمر به قتل هموطنانش بست. دیده بود که ضد شرقی و ضد سامی گری چه سان قادر به فریفتن جوانان آلمانی چون او شده بود. تا آخر عمرش بیدار ماند و به درستی انتقاد کرد. غرض نمی داشت بلکه منطقی می اندیشید و اجازه نمی داد که جوّ غیر منطقی عربدۀ کوتوله های عقل صدای اعتراض به حق مردم را به تبعیضات نژادی، قومی، اقتصادی وسیاسی در چهار گوشۀ جهان خاموش سازد.
هنوز به یادم مانده است که 1983 وقتی از "حملۀ" پلیس عقیدتی آلمان غربی به دفتر هفته نامۀ «کونکرت» با او سخن گفته و آن را با "حملۀ" پلیس به دفتر «اشپیگل» بیست سال پیش مقایسه کردم، که می بایستی مورد اعتراض اهل قلم واقع شود. با آن که قرابتی با «کونکرت» نداشت، بلافاصله موافق شد و به دنبال اعتراض رفت.
یادش گرامی و سخنش مستدام باد.
نظرات خوانندگان:
هوشمند 2015-04-14 21:38:56
|
جای آن دارد که زیبائی فروتنی و زشتی خود بزرگ بینی را از این مرد فرهیخته بیاموزیم و سرمشق خود قرار دهیم. روانش شاد. |
نظر شما پس از بازبینی توسط مدير سايت منتشر خواهد شد