logo





نتانیاهو؛ میلوسویچ اسرائیل؟

پنجشنبه ۶ فروردين ۱۳۹۴ - ۲۶ مارس ۲۰۱۵

عباس شکری

Abbas-Shokri2.jpg
نتانیاهو از پذیرش هر نوع کنش آشتی‌جویانه یا سازش با دیگران سر باز می‌زند. همان برخوردی که در دهه‌ی نود سده‌ی پیش، میلوسویچ با مسئله‌ی یوگسلاوی کرد. سرانجام آنچه او کرد، تکه‌پاره شده سرزمینی بود که ادعای ملی‌گرایی‌اش می‌کرد و نابودی مردم. شاید انتخاب دوباره‌ی نتانیاهو او را گمراه کند و چنان از خود بیخود شود که پا حای پای میلوسویچ بگذارد و نگون‌بختی و زوال را برای مردم اسرائیل و قوم یهود به ارمغان بیاورد.
پیش از پرداختن به نگرانی‌هایم برای جامعه‌ی جهانی و پیامدهای احتمالی سومین دوره‌ی نخست‌وزیری نتانیاهو، او را اندکی معرفی می‌کنم:
نتانیاهوی 65 ساله با برنده شدن در انتخابات اخیر، از نظر زمان زمامداری اسرائیل، حتا از نخست‌وزیر افسانه‌ای اسرائیل؛ دیوید بن گوریون که در سال 1948 برپایی دولت اسرائیل را اعلام کرد، پیشی گرفته است.
از نظر سیاسی، بینش نتانیاهو را می‌توان با محافظه‌کارترین نیروهای سیاسی حزب حمهوری‌خواه آمریکا مقایسه کرد. سیاستی که بین راست‌گراهای دنیا، شناخته شده و سنتی است پابرجای. از طرف دیگر، او دنباله‌رو پدر خود است که پژوهش در مورد ضدیهود بودن مسلمانان جهان را برعهده داشت.
از منظر دینی، نتانیاهو یکی از مردان دین‌دار و باورمند اصولگرای یهودی نیست. اما، به یهودیت و تاریخ آن دلبسته است. از دیدگاه او برنامه‌ی اتمی ایران یکی از تهدیدهای جدی و اساسی علیه قوم یهود است. به همین خاطر هم فکر می‌کند، وظیفه‌ی تاریخی او است که سرزمین و قوم یهود را نجات دهد.
برنده شدن نتانیاهو، با توجه به پیش‌بینی‌ها و آمار سنجش آرای مردم، چنان شوکی به جهانیان وارد کرده که هنوز هم پژوهش‌گران مستقلل اسرائیلی و جهان مشغول بررسی آن هستند.
درحالی تحقیق و پژوهش‌ها ادامه دارد که از روز یکشنبه، تلاش برای دست‌یافتن به ائتلافی مناسب، برای تشکیل دولت جدید اسرائیل شروع شده است. رئیس جمهور اسرائیل از همه‌ی احزاب خواسته است تا برای سازش و همکاری گرد هم آیند، اما همه‌ی آنهایی که با سیاست اسرائیل و به‌ویژه حزب لیکود به رهبری نتانیاهو آشنا هستند، روشن است که این حرکت رئیس جمهور بیش از واقعیت، تنها، کنش نمادین دموکراسی است. نتانیاهو قرار است که بیست و یکمین دولت اسرائیل را تشکیل دهد و هدایت آن را هم بر عهده گیرد. تاکنون او نه سال است که سکان دولت اسرائیل را در دست دارد و هر گاه هم که دولت جدیدی را تشکیل داده، از سوی کارشناسان مستقل اسرائیل و جهان؛ به عنوان «بنیادگراترین دولت اسرائیل» تا آن روز تعریف شده است. با نگاهی به سخنرانی‌های او پیش از انتخابات، می‌شود گمانه زد که این مرتبه هم دولت ائتلافی تشکیل خواهد داد که به شدت افراطی و بنیادگرا است.
همین سیاست و نگاه او است که موجب نگرانی می‌شود. نتانیاهو جهان را به چالش می‌کشد. برخورد او با «اوباما»، نافرمانی او پس از حمله به مجله شارلی ابدو و شرکت‌اش در تظاهرات یکشنبه پاریس، دهن کجی به سیاست‌های دولت انگلیس و ... از جمله آوردگاه‌هایی است که آزمایش کرده است. اما اگرچه او در سیاست‌های خُرد خود موفق بوده، آیا می‌تواند در برابر جهان واحد هم همین کامیابی‌ها را داشته باشد؟ به باورم؛ او در اشتباه است و توان ایستادگی در برابر جهان واحد را ندارد. تجربه و تاریخ چنین می‌گوید: آفریقای جنوبی، برمه و یوگسلاوی نمونه‌های آن است. (همین جا بگویم که باوری به وحدت جهانی ندارم، اما تنها امکانی که می‌توانست رژیم آپارتاید آفریقای جنوبی را وادار به پذیرش حق سیاهپوستان کند، سازمان ملل و شورای امنیت بود که اکنون هم شاید باید به دامن این امامزاده‌ی سترون متوسل شد.) چرا چنین می‌گویم؟ چون آنچه نتانیاهو می‌کند و می‌گوید، یادآور کردار و گفتار میلوسویچ است در یوگسلاوی سابق. او هم از پذیرش هر سازشی سر باز زد. سرانجام این سازش‌ناپذیری هم تکه‌پاره شدن سرزمین‌اش بود و زوال مردم. سیاست‌های او نه تنها سودی برای مردم یوگسلاوی نداشت که منتهی شد به تکه‌پاره شدن کشور. همین سرنوشت هم ممکن است در کمین سیاست‌های نتانیاهو باشد. اگر او بر یکدنگی خود پافشاری کند، احتمال این که شورای امنیت سازمان ملل وارد کارزار شود و قطع‌نامه‌های جدیدی علیه اسرائیل صادر کند، کم نیست. اگر چنین شود، در دراز مدت، مرگ سیاست‌های او و زوال قوم یهود و سرزمین موعود، در چله‌ی کمان خواهد بود.
نگرانی دیگر، تهاجم نتانیاهو است به بنیادهای دموکراسی در اسرائیل. هراس من این است که در سال‌های پیش رو، او در همکاری با ناسیونالیست‌های بنیادگرا، در وارونه‌سازی واژه‌های تثبیت شده در سرزمین اسرائیل، و جایگزین کردن تعریف‌های افراطی موفق شود. اینان با استفاده از قدرت می‌توانند بنیان‌های ملی کشور که براساس دموکراسی پایه‌گذاری شده‌اند و تا امروز می‌شود گفت، مستقل عمل می‌کنند را واژگون کنند.
سبب این هراس، همکاری نزدیک نتانیاهو است با حزب‌های کوچک نژادپرست که تبعیض نژاد و دین و قومیت بن‌مایه مرامنامه‌شان است. در دوره‌های پیشین، او با احزاب راست‌گرا در ائتلاف بود. اما این مرتبه تصمیم دارد با افراطی‌ترین حزب‌های دست راستی که تبعیض‌نژادی سرلوحه‌ی مرامنامه‌شان است، همکاری کند. در روز انتخابات در شبکه‌های اجتماعی ویدئویی منتشر شد که در آن نتانیاهو به طور آشکار به عرب‌های ساکن اسرائیل حمله می‌کند. کردار او نزد هیچ یک از دولت‌های پیشین سابقه ندارد. او به یهودی‌ها می‌گوید: "عرب‌ها برای آلوده کردن انتخابات در تلاش هستند".
در ادامه هم می‌گوید: "برای نجات سرزمین موعود باید رأی بدهید". این گفتار شاید تنها برای تشویق مردم است به رأی دادن، اما نشان روزهای دشواری است که در پیش هستند. او با این سخنان نیروهای راست افراطی را وادار به رأی دادن به سیاست‌های خود کرد.
به این ترتیب، او قدرت خود را نجات داد. اما از سوی دیگر، نیروهای ساختارشکن و نژادپرست را هم وارد میدانی کرد که کارزار جهانی را علیه اسرائیل رقم خواهد زد. به قول خود او؛ تنها بیست درصد از جمعیت اسرائیل از نتیجه‌ی انتخابات ناراضی‌اند که عرب‌های ساکن اسرائیل هستند؛ کسانی که قابل اعتماد هم نیستند. پرسش امروز من از ایشان این است که او چه می‌خواست بگوید اگر به عنوان نمونه نخست وزیر فرانسه گفته بود: "به سوی آلوده‌ها و پلشت‌های جامعه بشتابید که یهودی‌ها گله‌وار وارد کارزار انتخابات شده‌آند".
در سال‌هایی که نتانیاهو زمام امور اسرائیل را در اختیار داشته، هراس و سوء‌ظن را چنان در جامعه برافروخته که فعالیت‌های سیاسی هر روز خشن‌تر از روز پیش شده است. نمونه آن هم روز شنبه همین هفته شاهد بودیم که در اورشلیم، یکی از هنرمندان نام‌آشنای اسرائیلی که منتقد سیاست‌های تندروانه‌ی او و حزب‌های افراطی است، مورد حمله راست‌گراها قرار گرفت و به شدت زخمی شد. «یهوناتان گوفن» که از نویسندگان برجسته و سرشناس اسرائیل است، در انتقاد از سیاست‌های نامردمی حزب لیکود به رهبری نتانیاهو، زبانی برنده دارد و انگار که سر سبزش می‌دهد بر باد. او در حین برگزاری یک کنسرت گفت: "به همه‌ی کسانی که به «بی‌بی» (بی‌بی نام مستعار نتانیاهو است) رأی دادید: آن‌گاه که فرزندان‌تان در جنگ بعدی کشته خواهند شد، گریه سر ندهید. شما به رهبری رأی دادید که ما را به مرگ رهنمون می‌شود". این انتقاد را راست‌گراهای افراطی برنتافتند. به همین خاطر به خانه‌ی او می‌روند، زنگ می‌زنند و با دیدن او بر دروازه، بر او خشونت می‌کنند و با فریاد به او نام «خائن چپ‌گرا» می‌دهند.
هراس بین آزادی‌خواهان اسرائیلی نیز زوزه می‌کشد. همه از خود می‌پرسند که اکنون چه کسانی نامزد پست‌های کلیدی دولت جدید خواهند شد؟ پست‌هایی مانند وزارت آموزش و پرورش و وزارت دادگستری. نتانیاهو در اندیشه‌‌ی به خاک سپاری بنیان‌هایی است که بر اساس موازین حقوق بشر برپا شده‌اند. اکنون در همکاری با نیروهایی که نقض آشکار حقوق بشر از جمله‌ی مواد مرامنامه‌شان هست، هر نوع کنش، کردار، گفتار و شاید اندیشه انسانی، خیانت به حساب می‌آید.
در حین مبارزات انتخاباتی و یک روز پیش از انتخابات او گفت: "تا زمانی که من در قدرت هستم، خبری از دولت مستقل فلسطینی هم نخواهد بود". در استدلال‌هایی که برای این سیاست خود آورد، بر موازین و ارزش‌‌های دینی تکیه نکرد بل‌که به درک شخصی خود از واقعیت‌های خاورمیانه اشاره نمود. او برداشت خود را چنین توضیح داد: اگر دولت مستقل فلسطنین برقرار شود، به زودی امارت اسلامی (داعش)همه‌ی منطقه را اشغال خواهد کرد.
بعداز انتخابات که منجر به پیروزی او شد، تلاش کرد که گفته‌های خود را نرم‌تر و گاه با تصحیح و توضیح، هراس جامعه‌ی جهانی را کمتر کند. اما با این‌وجود، باراک اوباما به صراحت می‌گوید که به تعهدات نتانیاهو برای تشکیل دو دولت مستقل اسرائیل و فلسطین، اعتمادی ندارد. در همین حال، دنیس مک‌دانا، رئیس دفتر کاخ سفید، دوشنبه سوم فروردین ماه، با اشاره به گفته‌های اخیر بنیامین نتانیاهو در مورد تشکیل نشدن کشور فلسطینی تا زمانی‌که قدرت در دست اوست، گفت: «اشغال (کرانه باختری) که تقریبا ۵۰ سال به درازا کشیده است، باید خاتمه پیدا کند». پیش از این مقام‌های ارشد سازمان ملل متحد نیز از دیگر کسانی بودند که به گفته‌های آقای نتانیاهو واکنش نشان داده بودند. از جمله بان گی‌سون، دبیر کل سازمان ملل متحد، که ۲۹ اسفند ماه، در تماسی تلفنی با نخست‌وزیر اسرائیل، از او خواست تا تعهد اسرائیل به راه‌حل دو کشور مستقل اسرائیل و فلسطین را مجددا احیا کند.
این عدم اعتماد آیا آغاز آن نیست که آمریکا و جامعه‌ی جهانی دیگر در شورای امنیت از اسرائیل حمایت و پشتیبانی نکنند؟ اگر چنین شود، وحدتی که از آن یاد کردم، در حال شکل‌گیری است و نتانیاهو همان راهی را می‌رود که میلوسویچ در یوگسلاوی سابق. به این ترتیب، نتانیاهو، مردی که عزم نجات قوم یهود و زمین موعود را داشت، عامل به خطر افتادن موجودیت آن می‌شود.


نظر شما؟

نام:

پست الکترونیک(اختياری):

عنوان:

نظر:
codeimgکد روی تصویررا اينجا وارد کنيد:

نظر شما پس از بازبینی توسط مدير سايت منتشر خواهد شد