اگر سرمايه داران همچنان کارگران را در بازداشت نگهدارند، ديگر جنبشهای اجتماعی مثل جنبش دانشجويی و زنان نيز به ميدان خواهند آمد و نسبت به اين موج بازداشت بی تفاوت نخواهند بود. کميته برگزار کننده مراسم اول ماه مه که طيف قابل توجهی از کارگران را پشت سر دارد، يکی ديگر از کانونهای مبارزه در راستای آزادی کارگران است. اين کميته همچنان می تواند مرکز ثقل مبارزه برای آزادی بازداشت شدگان باشد واز اهرمهای فشار بخوبی بهره ببرد. | |
پس از برگزاری مراسم سال ۸۲ در سقز و يورش عوامل سرمايه داران برای سرکوب و درنهايت بازداشت برگزار کنندگان مراسم و از جمله محمود صالحی دور جديدی از مبارزه در رابطه با برگزاری مراسم روز کارگر شکل گرفت. مبارزه برای علنی و خيابانی برگزار کردن مراسم روز کارگر، موضوعی نبود و نيست که فقط به اين روز مرتبط باشد و سرمايه داران نيز بخوبی اين را می دانسته و می دانند. پس از دو دهه خفقان و سرکوب شديد، جنبش کارگری در تلاش برای ايجاد تشکل های کارگری و برگزاری مراسم های علنی پا به ميدان گذاشت. طی شش سال گذشته طبقه کارگر در تلاش برای ايجاد تشکلهای خود هر چند با مانع بزرگ دستگاه سرکوب همچنان مواجه بوده است، اما دست آوردهای قابل توجهی داشته و بر همين مبنا و به موازات آن برگزاری مراسم های روز کارگر و ديگر مراسم ها نيز متاثر از پيشروی در زمينه متشکل شدن بوده است. هر چه تعداد کارگران متشکل شده افزايش می يابد تعداد برگزار کنندگان و سازماندهندگان نيز افزايش می يابد. مراسم هايی که در چند سال گذشته در تهران و کردستان انجام شد هر چند محدود وعمدتا چند صد نفره بودند اما با توجه به شرايط و سطح جنبش ارزشمند بوده و عده بيشتری را به شرکت در اين مراسم ها ترغيب نمود. مراسم روز کارگر سال ۸۶ که از امجديه و پس از برگزاری مراسم خانه ضد کارگر برگزار شد، گام بزرگ ديگری بود که جنبش کارگری به جلو برداشت و باشرکت حدود ۲۰۰۰ نفر تظاهرات بزرگی برپا شد که در نهايت با حمله حاميان سرمايه به پايان رسيد. اين تظاهرات که توسط شورای همکاری تشکل ها و فعالين کارگری سازمان داده شده بود، خود جلوه ای از سازماندهی و متشکل شدن کارگران را نمايش می داد. پس از آن تظاهرات با شکوه و فراموش نشدنی در تهران، بيش از پيش نيروهای امنيتی در تلاش برای جلوگيری از برگزاری مراسم های کارگری و مردمی به ميدان آمدند. قبل از بر گزاری هر مراسمی با تجمع وسيع و در واقع قرق کردن محل توسط چند صد و گاه چند هزار نفر از برپايی مراسم ها جلوگيری می کردند و طی دو سال گذشته با اين روش سرکوب از بر پايی مراسمها و سالگردها جلوگيری کردند. حتی با اين روش از بر پايی مراسمهای سالگرد جانباختگان و شاملو نيز جلوگيری کردند و اجازه ندادند، تا اين قبيل مراسم نيز برپا گردد.
اما امسال هم به موازات متشکل تر شدن کارگران- مثل ايجاد سنديکای کارگران هفت تپه- وهم به دليل کمرنگ بودن برخورد سکتاريستی، برپايی مراسم اين روز با قدرت بيشتری انجام شد. دو ويژگی بزرگ اين روز يکی حضور گسترده تر با توجه به جو سرکوب از يکطرف و از طرف ديگر برپايی مراسم در چند شهر ديگر به جز کردستان و تهران بود. کارگران در بندر عباس و کرمانشاه از جمله برگزار کنندگان اين مراسم بودند. هر چند تقريبا همه مراسم ها با يورش عوامل رژيم مواجه شد اما به هر شکل سير وقايع بيان از وسيعتر بودن مراسم ها و بيشتر بودن تعداد شرکت کنندگان داشته است. در تهران حدود ۲۰۰۰ نفر تحت شديدترين فضای پليسی گرد آمدند و در همان ابتدا با يورش وحشيانه نيروهای امنيتی روبرو شدند. ضرب وشتم شديد و بازداشت حدود صد و پنجاه نفر از برگزار کنندگان مراسم نمی تواند از ارزش و شکوه برگزاری آن بکاهد. خبر آن در همه جای ايران پخش شده و تاثير آن بجا مانده است. هر چند ضربه وارده يعنی دستگيری ۱۵۰ کارگر بر پيکر جنبش کارگری کوچک نيست، اما در مقابل کارگران بر پايی مراسم روز کارگر يعنی اين حق ابتدايی را در جريان مبارزه و جدالی سخت در حال به کرسی نشاندن قرار داده اند.
امروز اين مبارزه، مبارزه ای برای بدست آوردن يک مطالبه معمولی و صرفا برگزاری مراسم نيست. بلکه مبارزه ايست برای پيشروی جنبش کارگری، برای آزادی و برای طرح مطالبات در سطح وسيع. دقيقا بر اين مبنا است که حاميان سرمايه در وحشت از برپايی چنين مراسم هايی دست به تدارک وسيع برای سرکوب می زنند و با هزاران نيروی سرکوبگر بر سر کارگران می ريزند. آنها بخوبی می دانند که اگر مراسم روز کارگر و ديگر مراسم ها بتواند بطور علنی و آزاد بر گزار شود، صدای کارگران معترض به فعل تبديل خواهد شد و دهها برابر شرکت کنندگان فعلی به ميدان خواهند آمد، فضای خفقان کمرنگ خواهد شد و صداهای خفته و سرکوب شده ما کارگران رسا خواهد گرديد. بر همين اساس نيروهای سرکوب بسيج شده اند تا ما کارگران را حتی در اين روز جهانی در خانه نگهدارند و همچنان قدر قدرتی نمايند.
همانطور که می دانيم مبارزه در اين زمينه چيزی نيست که يکروزه به پايان برسد و ضروری است در هر مقطعی پيگيری شود و البته در اين راه فعالين کارگری همانطور که عمدتا و با هوشياری از دو انحراف آوانتوريستی و محافظه کاری در چند سال گذشته مبرا بوده اند و با درايت و بر اساس شرايط گام به گام پيش رفته اند همچنان بايد با واقعگرايی پيش رفته و در هر گام خطر بروز اين دو انحراف را بايد در نظر بگيريم. همه آنهايی که پرداخت هر هزينه ای را برخورد تند و نابجا می دانند و نتيجه پيشروی و دست آوردها را در نظر نمی گيرند، تنها با راست روی و محافظه کاری انفعال را تبليغ می کنند. آنها مبارزه عملی که بخصوص طی چند سال گذشته باعث متشکل شدن فعالين کارگری و بخشی از کارگران شده را ناديده می گيرند. بعضی از اينها صرفا به دليل آنکه خود در جنبش کارگری حضور ندارند و روشنفکران جدا از توده ای هستند که دغدغه واقعی جنبش کارگری ندارند همه مبارزات و حرکتهای کارگری و از جمله اول ماه مه امسال را زير سوال می برند و نفی می کنند. اين روشنفکران جدا از توده حضور گسترده کارگران و مردم را کمرنگ می کنند وچشم ديدن رشد جنبش کارگری که بی تفاوت از مقابل آنها عبور می کند را ندارند. مخالفت آنها تنها ناشی از تنگ نظری خرده بورژوايی است که در حسرت ليدر بودنند والبته در اين دوران راه به جايی نمی برد.
اما از سوی ديگر نيز کاملا بايد با آگاهی از خطر بروز آوانتوريستی که يکشبه می خواهد کاررا تمام نمايد و حوصله مبارزه بر اساس واقعيات را در جريان مبارزه ای دراز مدت ندارد پرهيز کرد. تجربه جنبش دانشجويی دو سال قبل و ديگر تجربيات ارده گرايانه که بدون در نظر داشتن سطح مبارزه طبقاتی حرکت می کنند و به اتکا به عده ای روشنفکر می خواهند انقلاب نمايند را بايد در نظر گرفت. اينها نيز بنوبه خود می توانند در جريان يک مبارزه عملی و حرکت بزرگ ضربات جبران ناپذيری وارد نمايند. با تلفيق مبارزه مخفی و علنی با در نظر داشتن مطالبات بروز کارگران، و با در نظر داشتن اينکه هنوز اکثريت کارگران متشکل نيستند و جامعه با دوران سرنوشت ساز هنوز فاصله دارد بايد گامها را بر مبنای واقعگرايی برداشت وذهنی گرايان را افشا نمود.
روز کارگر سال ۸۸ تبلور مبارزه طبقاتی موجود است و گام ديگری در پيشروی آن به حساب می آيد. اين سطح از مبارزه خود تبلور مرزبندی با آوانتوريسم که با مطالبات غير عملی به ميدان می آيد از يکسو و کنار زدن انفعال و محافظه کاری که تلاش دارد هر گام عملی طبقه کارگر و پيشروانش را محکوم نمايد است. اول ماه مه امسال تبلور مبارزه ای سخت اما زمينی و عينی تقابل دو طبقه است که هر چند هنوز راه زيادی در پيش دارد اما با وجود تلفات دادن پيشروی نموده و دست آورد آن ماندگار و ارزشمند است. حضور بيش از ۲۰۰۰ نفر کارگردر شرايط کاملا پليسی و قرق شدن محل توسط نيروهای امنيتی بسيار با ارزش و با اهميت است. واقعيت اين است که اگر اين مراسم برگزار می شد در همان ساعات اوليه تعداد شرکت کنندگان به چند برابر می رسيد. اما همانطور که اشاره کردم، مبارزه تنها به روز کارگر خلاصه نشد و نمی شود و بخصوص با بازداشت حدود ۱۵۰ نفر اين مبارزه وارد کارزار ديگری گرديد که خود در راستای تحقق آزادی برگزاری مراسم روز کارگرو ديگر مناسبت هاست. بلافاصله پس از بازداشت اين عده تجمع خانواده های آنها در مقابل دادستانی خيابان معلم آغاز حرکت ديگری شد. چند روز تجمع و عکس العمل ماموران، شروع مبارزه برای رهايی بازداشت شدگان است. حالا ما با موج فزاينده وکم سابقه حمايت جهانی روبرو هستيم. بسياری از تشکلهای کارگری جهان عکس العمل نشان داده اند و خواهان مبارزه برای آزادی بازداشت شدگان شده اند. ديگر فعالين سياسی و کارگری بيشتر از هر زمان ديگری فارغ از گرايشات خاص خود وارد کارزار و مبارزه شده اند و موجی ايجاد نموده اند. اين مبارزه می رود تا منسجم شود و عرصه ای جهانی در مقابل سرمايه داری ايران ايجاد نمايد. اين عکس العمل های بين المللی جويبارهايی است که هر چه بيشتر يکی می گردند و بدعتی برای مبارزات بزرگتر جهانی است. بايد با تمام توان آنرا تقويت نماييم و با آن همراه شويم. مبارزه جهانی کارگران از حرکت راديکال اول ماه مه ايران، در يک رابطه تاثير متقابل با مبارزه داخلی قرار خواهد گرفت و بيش از پيش بر اتحاد طبقاتی ما کارگران موثر واقع خواهد شد. اگر تشکل های کارگری جهان بتوانند همانند چند سال قبل و در جريان مبارزه رانندگان شرکت واحد هماهنگ و جهانی در يک روز مشخص به خيابانها بيايند، گام بزرگ و موثری دراين رابطه برداشته شده. فعالين کارگری خارج کشوربايد بيش از پيش سعی کنند تا در اين رابطه تلاش نمايند تا مبارزات و اعتراضات در اين رابطه را هماهنگ و يک دست نمايند.
طبيعتا اگر سرمايه داران همچنان کارگران را در بازداشت نگهدارند، ديگر جنبشهای اجتماعی مثل جنبش دانشجويی و زنان نيز به ميدان خواهند آمد و نسبت به اين موج بازداشت بی تفاوت نخواهند بود. کميته برگزار کننده مراسم اول ماه مه که طيف قابل توجهی از کارگران را پشت سر دارد، يکی ديگر از کانونهای مبارزه در راستای آزادی کارگران است. اين کميته همچنان می تواند مرکز ثقل مبارزه برای آزادی بازداشت شدگان باشد واز اهرمهای فشار بخوبی بهره ببرد.
بنابراين مبارزه برای آزاد برگزار نمودن مراسم اول ماه مه و هر مراسم ديگری در اين مقطع با مبارزه برای آزادی بازداشت شدگان گره خورده وپيروزی در اين رابطه می تواند گام ديگری جنبش کارگری را پيش برده ودست آورد ديگری باشد. بايد با تمام امکانات برای آزادی آنها تلاش نماييم و اجازه ندهيم که موضوع بازداشت شامل مرور زمان شده و کمرنگ گردد.
محمد حسين
ارديبهشت ۸۸
نظر شما پس از بازبینی توسط مدير سايت منتشر خواهد شد