logo





رخسارِ دخترانِ درخت

چهار شنبه ۷ آبان ۱۳۹۳ - ۲۹ اکتبر ۲۰۱۴

رضا بی شتاب

reza-bishetab.jpg
رخسارِ دخترانِ درخت1

خورشید به خنده بر آید
به خاطرِ رخسارِ دخترانِ درخت
ماه به جلوه در آید
به خاطرِ رخسارِ دخترانِ درخت
شکوهِ شعله به هنگامِ عاشقی
زیباترین ترانۀ هستی
رخشنده با شکوه وُ شگفت
تابنده سرکش آتش اند به سیاهی
هنگامِ رزم وُ زندگی
رخسارِ دخترانِ درخت
شگرف وُ گرم بخشنده روشنی

ای گزمگانِ ظلم، ای رهبرانِ تیرگی!
ای جاهلانِ دهر، شما را که گفت
که قاضی وُ قانونگزارِ مردم اید
دلالیِ خدای را
سجاده بر بادها بگسترید
با مژدگانیِ بهشت
ای رَهروانِ وهم با خرقه های خون!
ای سالکانِ ستمکار، هراسان ز روشنی
انبانِ کینه های کُهن بوده اید وُ دشمنی
شب کورِ خِطۀ خوف اید وُ سرنگون

شما را به هنگامۀ پرندگان چکار
آنگاه که بر چکادِ روزگار
به نغمه در آیند آیینه وار
در جانِ دخترانِ درخت

ترا که گفت که مولا و سَروَری
ای بد سرشت! ز تباهی تو برتری
اینک عزایِ آدمیت است به جهان
با چون تویی، تُهی زِ کردارِ آدمی
به صورتِ سیمرغِ صبح پاشد اسید
پنجه به مهتاب می کِشد پلید
در خاکروبه مُهیّا نواله ات ای نابکار
خوش بادت این شرمساری ای حقیر
پَلشتی وُ زشتی چو در تو لانۀ ظلمت نهاد
سخن چه گویَمت ای بی بها غُبار
ای سرسپرده وُ مزدورِ دیو!
به تاریکنایِ خویش بیماری وُ اسیر
اینگونه زیستن از تو چه سازد؟
تُفاله وُ سِرگین دانِ دیگری
ـــــــــــــــــــــــــــــــــ

1- ناصر خسرو:
به نوبهار ز رخسار دختران درخت
نقابِ سبز تو دانی گشاد هر سحری
چو سرد گوی شَوی باغ زرد روی شود
برون نیارد از بیم دختریش سری
2014 / 10 / 29
http://rezabishetab.blogfa.com‍

نظر شما؟

نام:

پست الکترونیک(اختياری):

عنوان:

نظر:
codeimgکد روی تصویررا اينجا وارد کنيد:

نظر شما پس از بازبینی توسط مدير سايت منتشر خواهد شد