logo





" دانش نامه " و مقاله " صلح "

برگردان رحمت بنی اسدی

چهار شنبه ۸ مرداد ۱۳۹۳ - ۳۰ ژوييه ۲۰۱۴

نیمه دوم سده هجدهم در فرانسه، پیروزی فلسفه است که به طور وسیعی گسترش می یابد و خود را تحمیل و اندیشه آزاد را تسخیر می کند.

در حالی که تردید هاهنوز به قوت باقی اند، اذیت و آزار اندیشمدان و صاحبان اندیشه های نو، پس ازسال های 1750 بیشتر می شود. با این حال، یک جریان بسیار عمیق از عقیده و فعالیت فلسفی شتاب می گیرد. از این پس، شک گرایی ، روح آزمون و تجربه، انتقاد از مذهب و حکومت، در نزد نخبگان روشنگری، بخشی از بورژوازی و نیز در شهرستان ها به یک شیوه از اندیشیدن تبدیل می شود. حتا یک تخمیر واقعی از ذهن ها و روحیه ها شکل می گیرد: اعضای فرهنگستان و آکادمی در شهر هایی مانند دیژون بر روی موضوع های بسیار داغ علاقه مند می شوند. جسارت بیان و ابراز اندیشه پرده ها را می درد. در سالن هایی مانند سالن " ژولی دو لسپیناس" یا سالن بارون هولباخ دیگر از روحیه ظریف سخن نمی رود، بلکه به سخنان فیلسوفانی گوش فرا می دهند که از ماتریالیسم ، آته ایسم و برابری سخن می گویند.

چنین تغییرات و تحولی ممکن نیست مگر به یاری و تلاش بزرگ ترین و مشهورترین هوادارآزادی اندیشه سده هجدهم یعنی : " دانش نامه یا آنسیکلوپِدی ". این اثر بزرگ ( 28 جلد و محصول 25 سال کار )، تمامی اندیشه نوین را گرد می آورد و توزیع می کند ، به طور خستگی ناپذیر و شجاعانه، تمامی موضوع ها را جمع می کند و زمینه را برای تحول و تکامل واقعی اذهان آماده می سازد.

دانش در خدمت انسان

دانش نامه باعث گسترش دانش می شود و به نیاز وسیع تشنگان دانش نیزپاسخ می دهد. تدوین شده به عنوان یک فرهنگ نامه عمومی ، دانش بشری را عمومیت می دهد.

سده شانزدهم نمونه هایی از نخبگان اومانیست و انسان گرا را ارائه داده بود که خود را به آغوش همه دانش ها انداخته بودند ، اما چه گونه می شد امید داشت که در سده هجدهم، تنها یک فرد بتواند تمام شناخته های بشری را در زمینه طبیعت، ماده و جهان و اسراری که هر روز بیشتر آشکار می شود ارائه دهد؟ دانش نامه پاسخی به این ضرورت نوین است و براین باور است که باید " همه استعدادها را جمع کرد" و ماهر ترین افراد را دعوت کرد تا یک اثر جمعی به وجود آید، " تخصص " برامور مسلط شود و ازپیشرفت علوم و تکنیک منافع بیشتری به دست آید.

روحیه نوین شکل گرفته، به وسیله یک برنامه پیوسته " اندیشه فراگیرو مستمر" هدایت می شود. در این میان، دانش نامه در این برنامه نقش نخست را دارد. دیدرو، شگفت زده از توانایی کارگران و بهره وری تکنیک می نویسد: " در چه نظام فیزیکی یا متافیزیکی می توان هوش و دانایی بیشتری یافت که در ماشین بافندگی وجود دارد، یا در شغل لباس دوزی یا کارگری که ابریشم می بافد پیدا کرد؟ کدام استدلال ریاضیات پیچیده تر از مکانیسم بعضی از دستگاه های ساعت است...؟ ( دیدرو، مقاله "دانش نامه" ) فلسفه می خواهد تمام جهان مادی را بشناسد و با شور وشوق خود را وقف شناخت واقعیت ها می کند. دیدرو از این همه تصاویر که که محتوای دانش نامه را تشکیل می دهد به این دلیل که " همگی درحرکت و زنده اند " ستایش می کند .

این آگاهی جامع، مهم و حساس به منظور برتری انسان بر جهان است و او را قادر خواهد ساخت جهانی را که از این پس صاحب آن است، بهتر کشف کند ورشد دهد. دانش نامه تلاش می کند، این انسان نو را از طریق ستایش از کار و " صنعت " ( مهارت های کسب و کار ) متعالی سازد و همان طور که فلسفه حسی [1] نشان می دهد، در اختیار گرفتن جهان از طریق بهره گیری حس ها ، کار آمدی تجربه را بالا می برد و از این نقطه به بعد، اخلاق و عقیده در هم می آمیزند. هنوز این انسان است که مرکز مجموعه طبیعت است ، زیرا به گفته دیدرو " اگرانسان یا موجود متفکر را از روی صفحه زمین حذف کنند، از این نمایش والای احساساتی در طبیعت ، تنها یک صحنه غم انگیز و بی صدا خواهد ماند. گیتی ساکت خواهد شد و سکوت و شب همه جا را می گیرد." ( دیدرو ، مقاله " دانش نامه" ) وجود انسان، تنها شیوه درک جهان و همه چیز باید در خدمت خوشبختی و رستگاری او باشد: " انسان یگانه موضوعی است که باید از او آغاز کرد و دوباره باید به سوی او باز گشت."

پیروزی " روحیه مثبت[2] "

برای این که انسان به این موقعیت دست یابد، باید بر ترس هایش فایق آید، خود را از زیر بار سنگین پیش داوری ها و اقتدار ها رها سازد. در این میان، مذهب، به عنوان جدی ترین مانع در برابر این آزاد سازی ظاهر می شود و از این نظر در دانش نامه به طور مستمر زیر بار بررسی های انتقادی است: " باید هر چیزی را بررسی و هر چیزی را بدون استثنا و به روشنی زیر و روکرد." دانش نامه دیدرو یک مکتب واقعی شک است . اندیشه ها و نظرها، آداب و رسوم، تعصب و خرافات با استفاد ه از متنوع ترین اشکال مورد بازبینی و نقد قرار می گیرد. دانش نامه زنجیر ها را تکان می دهد و دالامبر در " بحث های مقدماتی " و " استبداد دینی [3]" پایه های واقعی بی ایمانی و شک را می گذارد.

الحاد و شک ، آن چنان که نزد دیدرو و اُولباخ (هولباخ ) دیده می شود، را نمی توان در همه دانش نامه تعمیم داد. برخی از این دانش نامه نویسان، مانند این دو نمی اندیشند، اما این موضوع به صورت وسیعی در دانش نامه دیده می شود و تقریبا همه در این امر متفق القول اند که: " شکستن هر مانعی که عقل آن راقبول نمی کند." ( دیدرو، مقاله " دانش نامه" ) دانش نامه با رد غیر عقلانیت و ستایش از روح تجربه، عقل و خرد را بر کرسی پیروزی می نشاند. این توانایی و بینش، به عنوان یک اصل در نظر گرفته شده نه تنها حق حاکمیت علوم طبیعی را به رسمیت می شناسد، بلکه در عرصه متافیزیک و الهی نیز کاربرد پیدا می کند.

یک چنین شهامت و رسیدن به این نقطه، " فقط می تواند تلاش یک سده فلسفه باشد" ( دیدرو، مقاله " دانش نامه" ) و دانش نامه نویسان آگاه اند که چنین سده یی از راه رسیده است. دالامبر دوست دارد آن را زنجیره پیشرفت همکاری روح و ذهن انسان از " باکون [4]" تا " جان لاک [5]" بنامد که از دکارت و سپس از نیوتون می گذرد. این هاهستند که ذهن فلسفی را تسخیر کرده اند؛ پر شور وشوق از فردایی خبر می دهند که حقیقت پیروز شده است. بی تردید، بخشی از این اعتماد از آن دانش نامه است و تلاشی که برای گسترش علم و تعقل گرایی می کند. دیدرو در نوشتن این عبارت تردید نمی کند: " فلسفه با گام های بلند پیش می رود و روشنگری همراه و دنباله اوست." ( دیدو، " برامین") و در عین حال فلسفه حامل یک غلیان سخاوتمندانه یی است: بشریت به طور کلی باید از پیشرفت فلسفه سود جوید. اگر دانش نامه، این تلاش ها را با وجود تمامی مشکلات و حملاتی که از سوی مخالفان به عمل آمده ، انجام داده است، تنها به خاطر انسان و به منظور این که او" با آموزش بیشتر، به فردی با فضیلت و سعادت مند تبدیل شود و به هنگام مرگ، شایسته نام انسان باشد."( دیدرو، مقاله " دانش نامه")

" دُنی ( دنیس) دیدرو " فیلسوف و نویسنده بزرگ فرانسوی ( 1784 – 1713)، از سال 1747، مسئولیت سنگین و طاقت فرسایی را بر عهده می گیرد که همان تدوین دانش نامه یا " آنسیکلوپدِی " است. این کار از یک ترجمه ساده دانش نامه انگلیسی توسط دیدرو آغاز و به کار عظیم وسترگ طبقه بندی و گسترش بخشیدن دانش و آگاهی تبدیل می شود. بیش از 20 سال کار خستگی ناپذیر، هدایت، سازمان دهی، نوشتن، تصحیح، تلاش برای جذب دیگران و نیز ایستادگی در برابر سانسور ، ممنوعیت، کمبود بودجه و بزدلی و خیانت دیگران، بخشی از زندگی دیدرو را رقم می زند. زندگی و فعالیت علمی و ادبی دیدرو که علاوه بر تدوین دانش نامه، ده ها اثر فلسفی، نمایشی و نقد هنری دیگر را نیز می نویسد، با مشکلات بی شماری همراه است. سال های 1760 – 1758 برای او بسیار دردناک اند. او دربرابر منتقدانی مانند " پالیسو[6]" قرار دارد که دانش نامه را در کتابی به نام " فیلسوف ها" ( 1760) به سخره می گیرد؛ در همین سال هاست که روابطش با ژان ژاک روسو نیز تیره می شود و هم چنین دالامبر از ادامه هم کاری با دانش نامه دست بر می دارد، اما دیدرو با حمایت عاطفی و پیوسته دوستش خانم " سوفی وُلان[7]" ، هم چنان دل بسته کارش است

مقاله " صلح "

مقاله مربوط به " صلح " یکی از مقالاتی است که در دانش نامه یافت می شود. این مقاله در در درون مقاله " جنگ " می آید و " دامیلا ویل [8]" نویسنده مقاله ضمن تشریح تجاوزات و هوس های فاتحان، به بهانه جنگ، از صلح می نویسد. او نشان می دهد که چگونه جنگ خلاف طبیعت و خلاف عقل و خرد است. او جنگ را به واسطه این که علیه منافع شهروندان و علیه سعادت بشری است، محکوم می کند. مقاله رادر زیر می خوانید:

" جنگ محصول تباهی انسان هاست؛ بیماری تشنج و خشونت در پیکر سیاست است؛ سیاست از صلح چندان خوشش نمی آید ودر حالت طبیعی و زمانی که صلح بر قرار است، او بیمار می شود، این صلح است که به امپراطوری ها نیرو می بخشد؛ نظم را در بین شهروندانش برقرار می کند؛ قانون زور را کنار می گذارد؛ وضعیت و شرایط زندگی مردم، کشاورزی و تجارت را مساعد می کند و در یک کلمه برای مردم سعادت و خوشبختی را که هدف هر جامعه یی است ارمغان می آورد. جنگ، بر عکس، سرزمین ها را از مردم خالی می کند؛ بی نظمی حاکم می شود؛ قوانین زور برای ساکت کردن مجوز می گیرند؛ حقوق شهروندی وآزادی پس گرفته می شود؛ بازرگانی و تجارت می خوابد، زمین های کشاورزی بی رونق و رها می شوند.

درخشان ترین پیروزی ها، هرگز نمی توانند خسارت یک ملتی که بسیاری ازاعضای خود را درجنگ قربانی کرده است، بپردازد. حتا پیروزی های جنگ قادر نیست، زخم های عمیقش را التیام دهد و تنها صلح است که می تواند، این زخم ها را بهبود بخشد

اگر عقل و خرد بر انسان ها حکومت کند ، اگر این انسان ها به رهبران ملت ها بگویند که آنان وظایفی در برایر ملت خودشان دارند، ما هرگز شاهد تحویل ملت ها به پیشوایان جنگ نخواهیم بود و نشانه های هاری وجنونی که ویژگی حیوانات وحشی است را نخواهیم دید. [ اگر صلح بر قرار باشد] ، مردم مراقب آرامشی اند که به سعادت آن ها وابسته است وآن را در هرفرصتی علیه دیگران به هم نمی زنند؛ از اموال و طبیعتی که به آن ها و فرزندان شان ارزانی داشته شده است، رضایت خواهند داشت و با حسرت به ملت ها ی دیگر نگاه نخواهند کرد. حاکمان احساس خواهند کرد، استیلا بر کشور ها ی دیگر از طریق ریختن خون افراد به بهای آن نمی ارزد. سرنوشت اجتناب ناپذیر واسف بار خواهد بود و ملت ها در یک عدم اعتماد دو جانبه دایمی سر خواهند کرد و در نتیجه به بهانه های واهی ، سلاح خود را بر زمین نخواهند گذاشت؛ مردم بر این باور خواهند رسید که باید از منافع حاصل از رفاه یا صنعت چشم بپوشند. شیفتگی کور شاهزادگان و حاکمان ، آن ها را به دامن بارون ها یی سوق خواهند داد که کم تر درفکر منافع مردم شان هستند و تنها به دنبال افزایش شمارانسان های بدبخت و فقیرند .چراغ این شیفتگی [ کور ] به وسیله وزیرانی جاه طلب یا جنگ جویانی ناسازگار با بقیه؛ روشن نگه داشته می شود که در همه سده ها نتایج کارشان کشتار و فجایع انسانی است. تاریخ مثال های بی پایانی از صلح مورد تجاوز واقع شده ، از جنگ هایی نابرابر و بی رحم، از میدان ها و مزارع زیر و رو شده، از شهر های ویران گشته و در زیرخاکستر رفته دارد. به نظر می رسد تنها ضعف، حاکمان را به سوی صلح می کشاند؛ آن ها خیلی دیر در می یابند که خون شهروندان شان با خون دشمنان در هم آمیخته است. این کشتار ها و قتل عام ها ی بیهوده، تنها ملاط و آجر بناهای پر شکوه و خیالی فاتحان و مردان جنگی آن هاست. سعادت مردم کشور شان، نخستین قربانی هوی و هوس ها ی آنان و اطرافیان آن هاست".( دامیلاویل ، دانش نامه، مقاله صلح)

بر گرفته از تاریخ ادبیات فرانسه – سده هجدهم، ترجمه رحمت بنی اسدی
__________________________

[1] la philosophie sensualiste نظریه فلسفی که بر طبق آن حس ها منبع تمام ایده ها و دانش هاست.
[2] Esprit Positif
" پوزیتویسم" یک مفهوم و نظریه فلسفی که به وسیله اوگوست کُنت یکی از بنیان گزاران جامعه شناسی به وجود آمده است
و- مبتنی بر علوم " مثبت " است که امروز به آن علوم " دقیق" و " سخت " می گویند (مانند فیزیک یا شیمی ). حذف گمانه زنی های متافیزیکی انتزاعی، به وجود آوردن ضوابطی از عقلانیت و دانش و نیزدرک قوانین که یک جامعه را می سازد از جمله وظایف سه گانه این نظریه است. .
[3] Despotisme theologique
[4] Francise Bacon فیلسوف انگلیسی ( 1626 – 1561)
[5] 1632 John Locke جان لاک فیلسوف انگلیسی ( 1704 –)
[6] Palissot
[7] Sophie Volland
[8] Damilaville

نظر شما؟

نام:

پست الکترونیک(اختياری):

عنوان:

نظر:
codeimgکد روی تصویررا اينجا وارد کنيد:

نظر شما پس از بازبینی توسط مدير سايت منتشر خواهد شد