logo





اینجا همیشه

چهار شنبه ۲۵ تير ۱۳۹۳ - ۱۶ ژوييه ۲۰۱۴

رضا بی شتاب

reza-bishetab.jpg
اینجا همیشه شامگاهان تلخ وُ سردست
همسنگِ تنهایی وُ دردست
بغضی گلو را می فشارد
اشکی به فریادی نهان ست
مرغی سرودِ واپسین را می سُراید
اینجا اتاقی روشن وُ سرشارِ یادست
سلطانِ تاریکی به کوچه گرگِ بادست
اینجا همیشه بامدادش شکلِ کابوس
بانگِ خروسی نیست بر بامش چو ناقوس
گُل دیده ام اما گلِ یخ؛
گُلمیخِ باغ ست
پیه سوزِ تنهاییِ تن تنها چراغ ست
در آینه پنهان کُنَد برگی دل اش را
کآخر خریدارش خزان ست
شلاقِ شب تعبیرِ دوزخ
نوشی اگر جامی ز پرسش
این شهدِ پرسش شوکران ست
در کوچه می چرخد عسس با داسِ قدیس
خاموش باید بود وُ پنهان وُ پریشان
هر سایه ای صیادِ جان ست
اینجا همیشه پُر شرنگ ست روزگارش
اینجا افق چون پرتگاهی پُر فریب ست
آبشخورِ آهویِ رؤیایی سراب ست
اینجا سپهرِ قصه تابوتِ ستاره ست
آیینِ بودن در نقاب وُ نام و القابِ دوباره ست
فرمانِ مرگ وُ مُرده مهتاب اش به مرداب
در نیزه زاران زندگی زار و ُ غریب ست
اینجا همیشه برقِ دشنه، برقِ سکه در تفاهم
آزادگی راهی ندارد جز جنون زار
آزادی ار آید رَوَد یکراست بر دار
اینجا سکوتِ آدمی تا بیکران ست
اینجا پلنگ اش گربه ای رام
اینجا عقابش شکلِ کفتار وُ عجیب ست
اینجا همیشه در تلاطم
اینجا گروهی تیغ کِش در کارِ غوغا یا که یغما
اینجا همیشه در به رویِ مرگ باز ست
در گرگ وُ میشِ جانِ تب دار
اعدامِ انسان را به شادی در تماشا
منقارِ کرکس نغمه ساز ست
بانگِ شغالان رازِ راه ست
اینجا گُدارِ رهگذاران در بیابان
گمگشتگان چیزی اگر یابند؛ خواب ست

2014 / 7 / 16
http://rezabishetab.blogfa.com‍

نظر شما؟

نام:

پست الکترونیک(اختياری):

عنوان:

نظر:
codeimgکد روی تصویررا اينجا وارد کنيد:

نظر شما پس از بازبینی توسط مدير سايت منتشر خواهد شد