logo





از سخن آمد به میان گرچه تو لب باز کنی فریادست

پنجشنبه ۲۸ فروردين ۱۳۹۳ - ۱۷ آپريل ۲۰۱۴

شهاب طاهرزاده

از سخن آمد به میان گرچه تو لب باز کنی فریادست
دهنت قیر بزن هر چه کنی از چپ و راست دادست

هر چه کرده ای ای دزد ! همه بر باد رفته است
هر چه میکنی با پول ملت همه پر آب و بادست

تو یک مدرسه ساخته ای با هزاران بوق و کرنا
حساب لبنان و غزه و فلسطین رسم تودر یادست

این مردم بدبخت و شوربخت و عذاب کشیدهء ما را
رها کن ای ظالم ! که هر چه می کشیم از بنیادست

اگر مردم را بگرفتی به غنیمت این سی و چند سال
نبود از شکنجه و کشتار توبگریزد وغم دامادست

تواز نان مردم گرفتی تا جانشان ای دشمن بشر
آن پولها را پس بده کنار برو ! تا تویی رنج آبادست

مردمی که می ترسند از تو به کجا پناه بردند کجا؟
چراغت را با آن روشن میکنی و ظلم بر ظلم آزادست


28 01 2014
شهاب طاهرزاده

نظر شما؟

نام:

پست الکترونیک(اختياری):

عنوان:

نظر:
codeimgکد روی تصویررا اينجا وارد کنيد:

نظر شما پس از بازبینی توسط مدير سايت منتشر خواهد شد