logo





مرزهای کارون

پنجشنبه ۲۴ بهمن ۱۳۹۲ - ۱۳ فوريه ۲۰۱۴

مهستی شاهرخی



هادی، هاشم، رفقا،
این قوم گرچه در پول نفت می غلتد،
اما از بوی نفت بیزار است.
لباس مارک «آدیداس» و «نایک» می پوشد،
اما از دستار و جلبای صحرانشینان ابا دارد.
و«خلیج فارس» را «شط العرب» نمی خواند.
این قوم میهن پرست شما را چون خلیجی بیگانه،
خارج از قلمروی میهن قلمداد کرد.

مانند گوسفند قربانی،سر بریدند
هادی رهنما را در پیشواز رهبر انتخابی شان.
معاملات با اجنبی را سر گرفتند،
پس بر مرگت سوگواری نکردند.

ترا که مانند چشمه ای از شعر و نور
فرزند کارون و خورشید گرم جنوب بودی
و آزادی را مانند رودی پهناور،
از شمال تا جنوب، و از شرق تا غرب می خواستی.
ترا که قلبت فراتر از مرزهای زمینی بود
و جانت برای صلح پر کشید تا دور دستها.

برادران شاعرم،
دور از همه مرزها،
دور از همه رنگها،
دور از همه قوم ها،
دور از همه زبانها،
شعر ما را با هم هموطن و خویشاوند می کند
و کارون سیرابمان می کند.

نظر شما؟

نام:

پست الکترونیک(اختياری):

عنوان:

نظر:
codeimgکد روی تصویررا اينجا وارد کنيد:

نظر شما پس از بازبینی توسط مدير سايت منتشر خواهد شد