حال ما بهتر از اين خواهد شدن

حال ما، بهتر، از اين خواهد شدن
روح ما، خالى، ز، كين خواهد شدن
گر چه، شيخ بى پدر، پشت وطن را، خاك كرد
قامتش را راست كرده، ايران زمين خواهد شدن
از سر و روىش، ببين، خون جوانان ميچكد
دامنش، پاكيزه،از، دين مبين ، خواهد شدن
أب خوش، از حلقمان، پايين نرفته است سالها
شربمان، خوشتر، ز، شهد و انگبين خواهد شدن
شيخ سألوس و، ريا، گردد، در ايران منزوى
وقت،رقصى، ان چنان و اينچنين، خواهد شدن
بانوانمان، در حجابى تيره گون، زندانى اند
مويشان، إرايش، "چهر"،و،"جبين" خواهد شدن (١)
دختران سيم تن، سرها و پاها، بسته اند .
دامن،گلدار انها، پر، ز. چين خواهد شد
شيخكان، ازاد ميگردند، با ماشينهاى بنز
راهشان مملو ز هر گونه كمين، خواهد شدن
ان هنرمندى كه بهر زندگى با شيخ سازش ميكند (٢)
پوزه آش بسته، خودش خار و غمين خواهد شدن.
چاپلوس اصلاح طلب ،همچون محلل، گشته است (٣)
نقش او، بر أب ،و، خود ،زار،و، حزين ،،خواهد شدن
مال مردم، را، بسى،نو كيسگان، چاپبده اند.
ثروتش، محفوظ، در، دستانى، امين. خواهد شدن
پيشتازان، در ره ملت، فدا گر ديده اند
خلق ايران، زان ابر شيران، رهين خواهد شدن
گر چه، خاموش است، ميهن، اينزمان
خشم او، مانند" بهمن"، سهمگين خواهد شدن

بهمن زنگنه
٢٤ ژانويه ٢٠١٤ميلادى. كاليفرنيا ، امريكا
ــــــــــــــــــــ

(1) چهر = مخفف چهره ، صورت. جبين==پيشانى

(2) اشاره بديدار "هنرمندان"با روحانى جنايتكار، كه از او، مفتضحانه ، در خواست ازادى عقيده و بيان ميكنند

(3) اشاره باينكه "اصلاح طلب" و تفكرش،نقش محلل را بين مردم و حكومت ننگ و نكبت اخوندى، بازى كرده ،و يكى از مهمتربن دليل ماندگاريش بوده است