|
مصاحبه گر: Amy Goodman
۰۴.۰۴.۲۰۰۹ — Democracy مقدمه آمی گودمن: رئیس جمهور اوباما و رهبران اروپا قبل از آغاز نشست ناتو دیروز در فرانسه با هم ملاقات نمودند و امروز وی از آلمان کشور مهماندار نشست سران ناتو دیدن خواهد نمود. شهرفرانسوی ی اشتراستورگ بعد از یک روز جدال میان تظاهرکنندگان و نیروهای پلیس زیر چتر امنیتی ۲۵۰۰۰ پلیس مسلح قرار داده شده است. نزدیک به سیصد نفر دستگیر شده اند و عکاس روزنامه آلمانی بعد از اصابت گلوله نیروی پلیس به شکمش می بایست به بیمارستان منتقل گردد. ده ها هزار تظاهرکننده بسوی استراسبورگ و شهرهای کیل و بادن بادن در آلمان روان شدند تا بر علیه کنفرانس سران ناتو به تظاهرات بپردازند. فرانسه به همراه آلمان بی وقفه مرزها را کنترل می نمودند تا حد ممکن ورود تظاهرکنندگان را به داخل آلمان محدود سازند. تم اصلی این کنفرانس افغانستان خواهد بود. کشوری که در حدود ۷۰۰۰۰ سرباز که عمدتا زیر فرمان ناتو قرار دارند برای جنگ به آنجا فرستاده شده اند. رئیس جمهور اوباما از این کنفرانس استفاده خواهد نمود تا یاری سران ناتو را برای تقویت جنگ بدست آورد. اوباما همچنین ۲۱ هزار سرباز دیگر به افعانستان فرستاده و در آینده ۱۰۰۰۰ سرباز دیگر خواهد فرستاد. در عوض شبه نظامیان طالبان در پاکستان هم آغازکنفرانس دو روزه سران ناتو را نشانه گرفته و قصد انهدام گروهی از اتومبیل های پارک شده ناتو را که در ترانزیت بسوی افغانستان بودند، نمودند. هفته گذشته رئیس جمهور اوباما از تصمیم خود مبنی بر فرستادن سربازان بیشتر به افغانستان دفاع نمود. وی گفت: " اگر افغانستان مجددا به هرج و مرج کشیده شود و یا القاعده بدون کنترل همچنان به عملیات خود ادامه دهد، جهان قیمت این خسارات را نمی تواند بپردازد. ما مسئولیتی مشترک داریم که باید به آن عمل نمائیم. آنهم نه از این روی که ما می خواهیم برای خواسته های خود قدرت کسب نمائیم بلکه از این روی که صلح ما و امنیت ما به آن وابسته است و آنچیزی که اینبار در خطر است تنها امنیت خود ما نیست بلکه ایده ای پایه ای است که برای آن ملت های آزاد برای امنیت مشترکمان هم پیمان می گردند". ما در باره تم افغانستان، ناتو، وضعیت اقتصاد آمریکائی و قدرت نظامی در جهان کنونی مهمترین و تیزهوش ترین روشنفکر زمان خود را ملافات نمودیم: نوام چامسکی زبان شناس، فیلسوف و منتقد اجتماعی و سیاسی. نوام چامسکی نویسنده ای بسیار پرتوان و نیرومند است و همچنین پروفسور بازنشسته دانشکده تکنولوژی ماساچوست که چند قدم با اینجا فاصله دارد می باشد. جائی که وی بیش از نیم قرن تدریس نموده است. از آثار ارشمند وی می توان از: "Rogue States: The Rule of Force in World Affairs", "The New Military Humanism: Lessons from Kosovo", "Fateful Triangle: The United States, Israel, and the Palestinians", "Manufacturing Consent", "Necessary Illusions: Thought Control in Democratic Societies"، "Failed States: The Abuse of Power and the Assault on Democracy". (۱) نام برد. یک بعد گسترده از آثار چامسکی هم اکنون از سوی آنتونی آرنو با نام: "The essential Chomsky" چاپ شده است". آقای چامسکی صمیمانه به شما خوش آمد می گویم. چامسکی: خوشحالم که نزد شما هستم. آمی گودمن: من هم خوشحالم شما را در اینجا در استودیوی ماساچوست ببینم بجای اینکه از پشت تلفن خانه تان با شما مصاحبه کنم. نوام چامسکی: بله همینطوره ۶۰ سال ناتو آمی گودمن: اجازه بدهید با مسائلی که در ۶۰ مین سالگرد کنفرانس سران ناتو می گذرد آغاز سخن کنیم. فرانسه بعد از ۴۰ سال مجددا می خواهد سالگرد ناتو را جشن بگیرد. تحلیل شما چیست؟ چامسکی: حالا پرسش اساسی این است که چرا اصولا می خواهند ناتو را جشن بگیرند؟ روشن تر بگویم چرا این مسئله وجود دارد؟ دقیقا ۲۰ سال از مورد دیوار برلین گذشته است. دلیل ایجاد ناتو این بود که ـ حال کسی قبول می کند یا نه ـ از اروپای غربی در مقابل حمله روسها دفاع نمود. زمانی که دیوار فرو ریخت و شوروی آغاز به فروپاشیدن نمود، دیگر چنین دلیلی وجود نداشت. از این روی اولین پرسش این است که پس چرا اصولا ناتو وجود دارد؟ قطعا پاسخ ها جالبند. میشائیل گورباچوف این را تائید نمود. او در آن زمان تائیدیه ای استثنائی به آمریکا داد. ناتو کلا از سوی ایالات متحده رهبری می شود. او ناتو را تائید نمود و خواست که ناتو یک آلمان متحد را بپذیرد. آمی گودمن: می توانید از آنجا که میکروفون خراب بود مجددا خلاصه ای از آنچه گفتید تکرار نمائید؟ چامسکی: حتما. من فکر می کنم اولین پرسش در باره ناتو این است که چرا اصولا ناتو وجود دارد؟ ما بزودی ۲۰ مین سال فرو ریختن دیوار برلین و اتحاد دو آلمان را شاهد خواهیم بود و این اولین قدمها برای فروپاشی شوروی بود. دلیل ایجاد ناتو این بود که ـ حال کسی می خواهد قبول کند یا نکند ـ از اروپای غربی در مقابل حمله روسها دفاع نمایند. زمانی که دیوار فرو ریخت و شوروی آغاز به فروپاشیدن نمود، دیگر چنین دلیلی وجود نداشت. از این روی اولین پرسش این است که پس چرا اصولا ناتو باز هم وجود دارد؟ من گفتم که میشائیل گورباچوف در این زمان از آمریکا که ناتو را رهبری می کرد خواست که آلمان متحد شده را در ناتو بپذیرد. در واقع اتحاد نظامی دشمنانه ای که بر علیه شوروی حرکت می کرد. این خود عجیب ترین تائیدیه بود. اگر به گذشته نگاه کنید یعنی به تاریخ قرن بیستم همین آلمان بارها روسیه را عملا منهدم نمود و حالا گورباچوف از آلمان متحد شده نظامی می خواهد که وارد یک اتحاد نظامی دشمنانه وارد شود که از سوی بزرگترین قدرت نظامی سرنگون شده بود. مطمئنا این تائیدیه گورباچوف به مفهوم اجرا کردن خواست او بود. در آن زمان بوش پدر رئیس جمهور بود و جیمز بکر وزیر امور خارجه آمریکا. آنها قرار گذاشتند ـ با این سخنان ـ که ناتو یک اینچ بسوی شرق گسترش داده نشود. برای اینکه به روسیه حداقل فضائی برای نفس کشیدن داده شود. افزون بر این گورباچوف پیشنهاد یک محدوده آزاد از تسلیحات اتمی تا دریای میانه را داد که البته رد شد. من فکر می کنم که اصولا پاسخی به این خواست داده نشد. مسائل در سال های ۱۹۸۹/۱۹۹۰ این چنین بود. سپس بیل کلینگتون انتخاب شد و یکی از اولین کارهایش این بود که این وعده را بشکند و ناتو را بسوی شرق گسترش دهد. چیزی که برای امنیت روسیه تهدیدی بود. خوب، توجیح هم این بود که برای مثال ضروری است که دولت های اسبق زاتلیتی (روسیه) به اتحادیه اروپا وصل گردند. اما اینجوری نبود. دولت هائی در میان اتحادیه اروپا وجود دارند که بخشی از ناتو نیستند: اطریش، همانطور که می دانید و یا فنلاند و سوئد. بله این توجیح غیر عقلانی و گمراه کننده بود. در هر حال گسترش ناتو برای روسیه تهدیدی بود و روسیه طبیعتا در مقابل این تهدید دشمنانه، عکس العمل نشان داد و این خود تشنج را بیشتر نمود. این مسئله تا به امروز هم ادامه داشته است. جیمز جونزمشاور امنیتی پریزیدنت اوباما نماینده شدید این نظریه است که ناتو بسوی شرق و جنوب گسترش یابد و عملا... بسوی شرق و جنوب این مفهوم را می دهد که مناطق تولید انرژی را کنترل نمایند. رئیس ناتو یعنی هوپ شفردبیر اعظم هلندی ناتو پیشنهاد نمود که ناتو باید امنیت ورود انرژی به غرب ـ لوله های نفت و گاز ـ راه های آب و غیره را فراهم سازد. حال در باره افغانستان صحبت می کنیم. کشوری که به خاطر موقعیتش دقیقا مفهوم استراتژی ی جغرافیائی ای مهمی داشته و امروز بیشتر از همیشه این مفهوم را دارد. بخاطر موقعیتش با توجه به مناطق تولید کننده انرژی در منطقه خلیج و آسیای مرکزی، افغانستان مفهومش امروز بیشتر از هر زمان دیگر است. بله این همان چیزی است که ما هم اکنون شاهدش هستیم. در واقع هم گفتنی در باره ناتو و چرا موجودیت دارد بسیار زیاد است. ما می توانستیم بگوئیم که باید به ده سال عقب تر نگاه کنیم یعنی ۵۰ سالگی تولد ناتو. بله ۵۰ سالگی ناتو موضوعی تلخ بود. در این زمان ناتو صربستان را بمباران نمود ـ بطورغیر قانونی مثل تمامی دیگر عملیات پاکسازی اش. در آن زمان ادعا شد که این بمباران ها ضروریتی بشردوستانه بود. ده سال پیش به هنگام کنفرانس ناتو در این باره سخنوری ها شد که ما این جنگ های مسلحانه را اینچنین نزدیک به اروپا نمی توانیم تحمل نمائیم.... گفته می شود که ناتو در همان زمان جنگ های مسلحانه شدید را مستقیما در میان کشورهای ناتو پشتیبانی می نمود. برای مثال ترکیه با پشتیبانی شدید آمریکا در بعد وسیعی جنگ های مسلحانه بر علیه مردم کردش انجام می داد و یا بدتر از همه گزارش هائی در باره کوسوو بود و دقیقا در همین زمان در تیمورشرقی (کشوری در جنوب شرقی آسیا) کشتار دی لی ادامه داشت. خود شما آقای آمی گودمن و آلان نارین این کشتار را قهرمانانه افشا نمودید. در اوائل ۱۹۹۹ این کشتار در تیمور شرقی با پشتیبانی شدید آمریکا گسترش یافت. همچنین اینبار اوضاع خیلی بدتر از آنچه بود که در کوسوو گذشت. برای این مسئله هم آمریکا و بریتانیا مسئول بودند. دوکشوری که هسته اصلی ناتو هستند. براستی هم دقیقا در همان زمان دنیس بلیر که امروز به تیم داخلی شورای امنیت ملی رئیس جمهور اوباما تعلق دارد به اندونزی فرستاده شد ـ در ظاهر وی قرار بود در آنجا تلاش کند ارتش اندونزی را به جائی بکشد که به عملیات مسلحانه شان خاتمه دهند. اما وی از آنها پشتیبانی نمود. او با مهمترین ژنرال های ارتش اندونزی چون ژنرال ویرانتو ملاقات نمود و به آنها گفت که " همچنان ادامه بدهید" و آنها هم دقیقا همان کار را کردند. در واقعیت هم می شد که به این جنگ ها هر زمان پایانی داد. شاهد این مسئله سپتامبر سال ۱۹۹۹ است یعنی زمانی که بیل کلینگتون تحت فشار های شدید سیاسی داخلی و خارجی بالاخره تصمیم گرفت که به این اوضاع پایانی دهد. وی برای این مسئله نیازی نداشت که جاکارتا را بمباران کند و یا حتی تحریمی را مقرر سازد. او خیلی ساده به ژنرال های اندونزی گفت که بازی دیگر تمام است و آنها هم فورا عقب نشینی نمودند. این تلاش کلینگتون به عنوان عملکردی بشردوستانه بزرگ وارد تاریخ شد. البته این داستان اصلی نبود. تا این زمان (تا آخر) امریکا از جنگ های مسلحانه اندونزی پشتیبانی نمود. بریتانیای کبیر تحت نفوذ " سیاست خارجی اخلاقی جدیدش " حتی بعد از اینکه نیروهای صلح سازمان ملل به رهبری استرالیا در اندونزی وارد شدند هم از اندونزی پشتیبانی نمود. بله این ماجرای ناتو در ده سال پیش بود. البته ما در باره صربستان چیزی نگفتیم و من فکر می کنم که در این باره هم می بایست چند کلمه ای گفته شود. ما می دانیم که در آنجا چه اتفاقی افتاد. در این باره مدارک بسیار زیادی وحود دارد چه در مدارک وزارت خارجه آمریکا و چه در مدارک ناتو و هم چنین از سوی ناظرین اتحادیه اروپا که در محل حاضر بودند. در واقع بعد مشخصی از جنگ های شبه نظامی در صربستان صورت می پذیرفت. در هر حال از این حرکت می شد که بمباران های ناتو به بالا رفتن رادیکال جنگ های شبه نظامی خواهد انجامید و دقیقا هم همینطور شد. اگر آدم اتهاماتی را که به میلی سویچ در زمان بمباران ها زده می شد بیاد بیاورد، خواهد دید که تمامی جنگ های شبه نظامی با یک استثنا بعد از بمباران های ناتو آغاز شدند. آنها انتظار این مسئله را داشتند. کلارک ژنرال آمریکائی که ژنرال فرمانده بود هفته ها قبل از این ماجرا واشنگتن را مطلع نموده بود و گفته بود که چه اتفاقی خواهد افتاد. وی همچنین زمانی که بمباران ها آغاز گشت رسانه ها را هم مطلع نموده بود. این عملیات بشردوستانه چهره اش این چنین بود. هم زمان ناتو جنگ شبه نظامی ی بدتری را پشتیبانی می کرد و آنهم مستقیما در میان کشور های ناتو در تیمور شرقی و مورد های دیگر. بله این ناتو در ده سال قبل بود. در هرحال با این بررسی ها به نتیجه می رسیم که چرا ناتو وجود دارد. آیا موجودیت دارد تا اروپا را در مقابل حملات پشتیبانی و دفاع کند؟ در واقعیت امروز از این توجیح برای موجودیت ناتو استفاده می شود. برای مثال زمانی که پریزیدنت بوش سیستم دفاعی در مقابل حملات موشکی را در اروپای شرقی جای داد و یا ـ شروع نمود به جایگذاری ـ چنین ادعا شد که: این کار بخاطر این است که امنیت اروپا را در مقابل موشک های ایرانی مسلح به کلاهک های اتمی بر قرار سازند. این واقعیت که ایرانی ها اصلا یک چنین موشک هائی را ندارند برای آنها بی تفاوت است. و باز هم این واقعیت که اگر ایرانی ها یک چنین موشک هائی هم داشتند، می بایست دیوانه باشند که حتی از یکی از آن موشک ها استفاده کنند چون به محض اینکه این کار را می کردند و یا کنند آن کشور در فاصله ۳۰ ثانیه زیرو رو می شد، این مسئله هم برای آنها بی تفاوت است. در واقع جایگذاری این سیستم دفاعی موشکی در اروپای شرقی تهدیدی دیگر بر علیه روسیه است. دقیقا مثل همان گسترش ناتو در زمان کلینتون. ادامه در بخش دوم نظر شما؟
نظر شما پس از بازبینی توسط مدير سايت منتشر خواهد شد |
|