logo





ماهی حکومت اسلامی از َسرتا دُم گندیده است

شنبه ۱۴ دی ۱۳۹۲ - ۰۴ ژانويه ۲۰۱۴

بهروز ستوده

Behrouz-Sotoudeh.jpg
حکومت فاسدی که سرش ولایت فقیه وبیت رهبری خامنه ای ، بدنه اش قوای سه گانه و نیروهای نظامی و امنیتی تحت فرمان رهبر و دهها نهاد و بنیاد وابسته به بیت رهبری و دُمش صدها دزد و غارتگر و ملیاردراز قماش بابک زنجانی و رضا ضّراب و آقازاده هائی که هرگز در پرونده های فساد مالی نامی ازآنان برده نمیشود ، ماهی گندیده و فاسدی است که بوی تعفن اش درتمام خاورمیانه و درسرتاسر جهان به مشام میرسد . رابطه و پیوند سر و بدنه و دُم ماهی فاسد و گندیده جمهوری اسلامی رابطه علت و معلولی است ، یعنی اینکه وجود فساد گسترده ای که سرتا پای این حکومت ضدملی وضد بشررا فرا گرفته است معلول فسادی است که در رهبری حکومت ولایت فقیه و شخص سیدعلی خامنه ای وجود دارد . بعبارت دیگر و به مصداق ضرب المثل معروف که : "ماهی از سر میگندد نی زدُم " سران و رهبران فاسد جمهوری اسلامی علت تمامی مفاسد مالی و اقتصادی و سیاسی واجتماعی و اخلاقی در ایران کنونی اند و دستگیری و یا قربانی کردن یکی دو تن از دزدان را نمیتوان به حساب مبارزه این رژیم با فساد گذاشت .

به تجربه تاریخ معاصر در چهار گوشه دنیا ، رژیم های دیکتاتوری مناسب ترین بستر برای رشد فساد در جوامع بشری اند ، هرجا که آزادی به بند کشیده شود و قلم ها شکسته و زبان ها بریده گردند و خودکامه ای دیکتاتور زمام امور مردم و کشوری را بدست گیرد ، همانجا نقطه شروع فساد است و این فساد زیرچتر و حمایت دیکتاتودها رفته رفته رشد میکند ، انبوه میشود و دیری نمیگذرد که تمامی اندام جامعه را به تباهی میکشاند .

همچنین به تجربه تاریخ معاصرکشورهای مختلف در چهارگوشه جهان ، رژیم های دمکرات و برآمده از آرای آزاد مردم ، به اتکای آزادی و دمکراسی و قوانین مدافع منافع ملی و مدیریت متخصص وکارآمد و دلسوز ، راه را برفساد می بندند و یا آنرا به حداقل میرسانند ، روی همین اصل است که دزدان و غارتگران همیشه هوادار رژیم های خودکامه ودیکتاتوری اند و اقشار وطبقات زحمتکش جامعه همیشه خواهان آزادی و دمکراسی .

در جوامع آزاد و دمکراتیک با مطبوعات و رسانه های آزاد و منتقد به عنوان چشم وگوش جامعه مدنی ، و قوه قضائیه ای که مستقل است و قضاتی که از مصونیت قضائی برخوردارند ، اگر فسادی در دستگاه های دولتی و مقام ها سیاسی و اقتصادی کشور مشاهده شود به پشتوانه قانون و رسانه های آزاد و نهادهای مدنی مدافع منافع ملی و حقوق شهروندان ، میتوان فساد را پیگیری کرد و عوامل فساد را به پای میز محاکمه کشاند ، بخاطر همین است دیکتاتورها همه جا دشمن مطبوعات آزاد اند و نخستین کاری که پس از کسب قدرت میکنند تعطیل مطبوعات آزاد و سرکوب احزاب و گروههای سیاسی و نهادهای مدافع آزادی بیان و اندیشه و حقوق شهروندان است . اما در جوامع دیکتاتوری و استبداد زده و درغیاب مطبوعات آزاد و قوه قضائیه مستقل ، قانون و قضات دست نشانده وخود فروخته که حامی دزدان و متجاوزان اند ، به چماقی در دست دیکتاتورها برای سرکوب مطالبات عادلانه مردم تبدیل میشوند . بدین ترتیب در جوامع استبداد زده ، قوه قضائیه غیرمستقل نه تنها به امنیت جامعه و ثبات سیاسی و اقتصادی و اخلاقی جامعه کمک نمیکند بلکه خود به عاملی برای ایجاد رعب و وحشت و گسترش بی عدالتی در جامعه بدل میگردد.

روزی که آیت الله خمینی با فرمانی یک مشت آخوند عقده ای و ریاکار را بدون داشتن هیچگونه تحصیلات حقوقی بر قوه قضائیه ایران نشاند و آنان را مأمور اسلامی کردن دادگستری ایران نمود ، معلوم بود که چه فاجعه ای درانتظار ایران و ایرانیان است ، متأسفانه مطبوعات آزاد آن زمان و احزاب و گروههای سیاسی بجای مقابله با آن فاجعه ، دغدغه اصلی شان در آن روزها سرکوب بقایای رژیم گذشته ومقابله با وقوع کودتای احتمالی امریکا درایران بود و اینکه چرا سپاه پاسداران به سلاح سنگین مجّهز نیست ! در همان زمان اما روشن اندیشان و کهنسال و مستقل وبازماندگان جنبش مشروطیت و قاضیان شریف و وکلای مدافع ، میدانستند و میدیدند و هشدارمیدادند که تسخیر قوه قضائیه توسط روحانیون و اسلامی کردن دادگستری ایران چه فاجعه هولناکی را برای ایران و ایرانیان ببار خواهد آورد ، ولی چه سود که در آن روزهای سرنوشت ساز گوئی که حمایت از تسخیر"لانه جاسوسی" برای اغلب روشنفکران و گروههای سیاسی ایران مهم تراز مقابله با تسخیر دادگستری ایران توسط آخوندهای قرون وسطائی بود و گوئی که بازگشت به قوانین عصر جاهلیت قبایل عرب را به جد نمیگرفتند!

و اینک پس از گذشت 34 سال از تأسیس حکومت نکبت بار ولایت فقیه و اسلامی کردن قوه قضائیه و لغو قوانین مدنی و جزائی گذشته که نتیجه و محصول تلاش قضات و حقوق دانهای شریف دادگستری ایران در رژیم گذشته بود ، به جرأت میتوان گفت که در پرتو ولایت مطلقه خامنه ای و در پناه قوه قضائیه آخوند صادق لاریجانی که این قوه را کاملاً سیاسی و مدافع منافع بیت رهبری کرده است ، ایران به بزرگترین کانون فساد مالی و سیاسی و اقتصادی و نظامی و اخلاقی در خاورمیانه تبدیل شده است که آثار و تبعات این فساد کشورهای دیگر منطقه را نیزبه فساد کشانده است .

وقتی که راننده یک لا قبای رئیس بانک مرکزی جمهوری اسلامی با استفاده از فساد سیستم بانکی ، در عرض مدت کوتاهی به ثروت نجومی دست پیدا میکند ، وقتی که به قیمت گرسنگی و بیکاری و بی پولی ملیون ها ایرانی ، آقازاده های دزد و مفتخوار با ماشین هائی که قیمت آنها چند صد ملیون تومان است ، در خیابانهای ایران از مقابل کودکان کارتن خواب و دختربچه های فقیرو تن فروش رژه میروند ، بدانیم که فرشته عدالت در این جامعه به خواب عمیقی فرو رفته است و قوه قضائیه و قضات جمهوری اسلامی شریک دزدان شده اند .

برملاشدن فساد مالی در ترکیه و دستگیری رضا ضّراب ، میلیاردرایرانی الاصل در آن کشورکه به گفته خودش برای بابک زنجانی کار میکرده است ، دولت ترکیه را در بحران بی سابقه ای فرو برده و آینده سیاسی برخی از دولتمردان این کشور را در هاله ای از ابهام و بدگمانی قرار داده است ، اما دستگیری بابک زنجانی که رئیس رضا ضّراب است ، در تهران آب را از آب تکان نداد چرا که نظام جمهوری اسلامی از نوک پا تا فرق سر در منجلاب فساد مالی غوطه وراست و رد پای بابک زنجانی را درهمه جا و ازجمله بیت رهبری میتوان جستجو کرد ، و از شما چه پنهان که دستگیری بابک زنجانی نه برای مجازات او که برای حفظ اسراری است که با آزاد ماندن او در معرض خطر قرار میگرفت ، اسراری که هرگز نباید برملا شود ، اگرچه ممکن است قاضی القضات بارگاه خامنه ای به عمله های خود در اوین دستور دهد که معده بابک زنجانی را با داروی نظافت تمیز کنند ! که قربانی کردن چند مُهره برای عبوراز بحران ، راه و رسم شناخته شده همه ی دیکتاتورها است .

14 دی ماه 1392
4 ژانویه 2014

نظر شما؟

نام:

پست الکترونیک(اختياری):

عنوان:

نظر:
codeimgکد روی تصویررا اينجا وارد کنيد:

نظر شما پس از بازبینی توسط مدير سايت منتشر خواهد شد