|
گفتارها و رفتار های رسمی در دو سه هفتۀ اخیر در حوزۀ مناسبات ایران و آمریکا از سوی بسیاری از تحلیلگران معنا دار توصیف شده است. پرسش اینست که این گفتار ها و رفتارها تا چه اندازه می تواند در عمل به تحولاتی اساسی بیانجامد. با توجه به جو پر قهر و خشونت و تهدیدی که طی سی سال بر مناسبات این دو کشور حاکم بوده است، چه عواملی می تواند روند عادی سازی را تند، کند ویا تخریب کند؟ در این میان اسرائیل چه نقشی بازی می کند؟
میز گردی با داریوش همایون، رایزن حزب مشروطۀ ایران در ژنو، هوشنگ امیراحمدی استاد دانشکاه راتگرز آمریکا و تهمورس کیانی تحلیلگر مسائل سیاسی در سیاتل آمریکا. داریوش همایون: اعلام آمادگی ایران و آمریکا برای برقراری تماس ها دلالت بر تصمیم دو طرف دارد که ضرورت های مسلمی نیز آن را ایجاب می کند. اما در این روند دست هر دو طرف هم خالی است و هم پر. باید گفت که تغییری که در مناسبات میان تهران و واشنگتن از آن صحبت می شود تا کنون تنها از جانب آمریکا بوده است که لااقل در روش، تاکتیک و لحن صحبت اوباما مشاهده می شود. باید دید جمهوری اسلامی برای همراهی با این تغییر تا چه حد می تواند بر مسائل داخلی که نزدیکی با آمریکا بوجود می آورد غلبه کند. با این حال نباید پنداشت که استراتژی آمریکا تغییر کرده است. واشنگتن همچنان با بمب اتمی ایران و حمایت ایران از حماس و حزب الله مخالف است. پیچیدگی روند عادی سازی مناسبات با آمریکا از آنجا ناشی می شود که در جمهوری اسلامی همۀ مقامات با یک زبان سخن نمی گویند. اما از سوی دیگر مسائل اقتصادی حادی گریبانگیر جمهوری اسلامی ایران است و خطر حملۀ اسرائیل نیز کاملاً منتفی نیست. با اینحال نباید اسرائیل را مسئول اصلی موانع بر سر راه نزدیکی میان تهران و واشنگتن دانست. مشکلات ایران و آمریکا ناشی از تضادی است که میان طبع جمهوری اسلامی با تمدن غرب وجود دارد و مخالفتی که ایران با جایگاه آمریکا در خاورمیانه و جهان همواره ابراز داشته است . اسرائیل نقشی در گروگانگیری سفارت آمریکا در ایران یا در انفجار سربازخانۀ آمریکا در بیروت و یا در مداخلات ایران در افغانستان ، عراق، لبنان و حماس فلسطین نداشته است. هوشنگ امیر احمدی: رابطه ایران و آمریکا داستان بیماری است که دچار تب و لرز است و درجۀ وخامت وضعش در نوسان است. گره اصلی موضع اسرائیل است که شدیداً مخالف بهبود مناسبات میان تهران و واشنگتن است. ولی اسرائیل نتوانست درگیری با ایران را به آمریکا تحمیل کند. نتیجه همین وضعیت "نه صلح و نه جنگ" است که میان ایران و آمریکا حاکم است. باراک اوباما می خواهد در سخن و در نظر این وضعیت را تغییر دهد ولی در عمل همان استراتژی قبلی ادامه پیدا کرده است.ایران نیز خواهان حفظ همین وضعیت نه جنگ و نه صلح است چون عادی سازی را به زیان خود می داند و آن را مقدمۀ انقلاب مخملین فرض می کند. بنابراین امروز کاهش تنش در دستور کار است و نه عادی سازی روابط.و به نظر امیر احمدی برای پیشرفت در جهت عادی سازی، آمریکا باید اسرائیل را متقاعد کند که جنگ با ایران امکانپذیر نیست و تنها راه دادن یک برنامۀ صلح به ایران است. این برنامه باید در داخل کشور رغبت و حمایت ملت ایران را جلب کند که به دولت فشار بیاورند تا آن را قبول کند. آمریکا و ایران باید بر سر مفهوم تروریسم به توافقی دست یابند آمریکا حماس و حزب الله را تروریست می خواند ولی ایران آن ها را آزادیبخش می داند. باید یک تعریف مشترک بدست آورد. دوماً که ایران باید بپذیرد غنی سازی را که حق اوست موقتاً به حالت تعلیق در آورد. در خصوص اسرائیل و فلسطین ایران باید تز دو دولت را بپذیرد. به نظر این استاد دانشگاه راتگرز، افغانستان و عراق پرونده های حاشیه ای و فرعی هستند. و ایران باید در میدان اصلی مذاکرۀ مستقیم با آمریکا فعالیت کند. تهمورس کیانی: تغییر در رفتار آمریکا از هم اکنون و با سخنان اوباما بوجود آمده است در بسیاری از روزنامه ها، از جمله در اسرائیل از پایان دوران شرارت سخن رفته است. در مذاکرات اتمی، نقش آمریکا از ناظر به شرکت کنندۀ فعال تغییر کرده است. در سخنان باراک اوباما عبارت تعلیق غنی سازی به چشم نمی خورد بلکه . صحبت بر سر جلوگیری از تولیذ سلاح اتمی است . در زمینۀ مبارزه با تروریسم به منافع مشترک دو کشور در مقابله با تروریسم ،القاعده و طالبان اشاره شده است. در حوزۀ عمل ممکن است در مراحل آتی برداشتن برخی تحریم ها و یا فروختن بعضی قطعات یدکی هواپیما ها در دستور کار قرار گیرد. به نظر این تحلیلگر ایرانی مقیم سیاتل آمریکا، هرگونه نزدیکی میان ایران و آمریکا به نفع جامعۀ مدنی و فرایند اصلاحات و دموکراسی است. تجربۀ کوبا بسیار گویاست.پنجاه سال تحریم هیچگونه کمکی به پیشرفت دموکراسی در کوبا نکرد ، برعکس باعث فروپاشی بنیاد های جامعۀ مدنی شد. در ایران نیز آمریکا بارها علناً گفته است که از گروه های جدایی طلب در بلوچستان و کردستان حمایت می کند. اگر چه نیروهای افراطی در حکومت همواره کوشیده اند که نیرو های دموکراسی خواه را سرکوب کنند و آن ها را تحت فشار قرار دهند ولی این سیاست در همۀ موارد از بهانه جویی آن ها ناشی نمی شده است وبر واقعیتی نیز در برخی مناطق ایران استوار بوده است. همانطور که سوءقصد های یازده سپتامبر در آمریکا باعث ایجاد محدودیت هایی در موازین دموکراتیک این کشور شد، همانطور هم تشنج و تنش در مناسبات باقدرت های بزرگ مانند آمریکا به نفع جامعۀ مدنی در کشوری مانند ایران نیست. تهمورس کیانی اختلافات میان ایران و آمریکا را شدید تر و عمیق تر از اختلافات میان چین دوران مائو و آمریکا نمی داند و عادی شدن روابط را میان تهران و واشنگتن ممکن تشخیص می دهد. به نظر او بحران افغانستان و عراق برای آمریکا بسیار مهم است و ایران از قدرت بحران زدایی بالایی در این دو کشور برخوردار است. برعکس اوباما می داند که منازعۀ میان اسرائیل و فلسطینیان پیچیده تر از آنست که بتوان به سادگی آن را حل کرد. لذا این پرونده در سیاست اوبامااز اولویت برخوردارنیست. مناسبات میان ایران و آمریکا نظر شما؟
نظر شما پس از بازبینی توسط مدير سايت منتشر خواهد شد |
|