logo





عریانی

جمعه ۲۹ شهريور ۱۳۹۲ - ۲۰ سپتامبر ۲۰۱۳

یوسف صدیق (گیلراد)

غروب، کلاهش را از سر بر می‌‌دارد.
شب، عریان می‌‌شود.
زن، بیزار از هرزه‌ گی‌‌ خیابان ها،
به سمت کوچه می‌‌پیچد.
بنایی در حاشیه ی تاریکی‌
و اتاقی برهنه
به انتظار لقمه نانی‌‌ و
حبه قرصی‌‌ خواب آور .
زن، به در تکیه می‌‌دهد:
"خدا کنه گشنه نخوابیده باشه".

لب‌هایش می‌‌سوزند.
درد در کمرگاهش پلک می‌‌زند.

یکشنبه، ۲۴ شهریور ۱۳۹۲

نظر شما؟

نام:

پست الکترونیک(اختياری):

عنوان:

نظر:
codeimgکد روی تصویررا اينجا وارد کنيد:

نظر شما پس از بازبینی توسط مدير سايت منتشر خواهد شد