logo





توازن قوا در حکومت در طول چهار سال گذشته به هم خورده است

پاسخ‌ های مسعود فتحی به سوالات سایت «ندای آزادی»

چهار شنبه ۱۹ تير ۱۳۹۲ - ۱۰ ژوييه ۲۰۱۳

مسعود فتحی

masoud-fathi-xs.jpg
انتخاب آقای روحانی برخی ارزیابی های متفاوت از اوضاع در بین نیروهای جمهوریخواه را دامن زده است. ولی هنوز زود است که گفته شود چه تاثیری در صف بندی آن ها خواهد گذاشت. نیروهای جمهوریخواه قبل از انتخاب آقای روحانی هم، کار و فعالیت مشترک زیادی با هم نداشتند. این نیروها مشکلات داخلی خاص خود را دارند، که تا کنون هم متاسفانه نتوانسته اند راه حلی برای آن ها پیدا کنند.

۱- بسیاری از تحلیل گران سیاسی، حتی بخشی از اپوزیسیون، انتخاب روحانی را، «شگفت انگیز» خواندند. آیا به نظر شما این نتیجه شگفت انگیز بود؟ دلائل قبول یا رد این ارزیابی کدام اند؟

بهتر است بگوئیم، نتیجه این انتخابات برای بسیاری غیر مترقبه بود. دلائل آن هم روشن است. درست است که آقای روحانی نماینده ولی فقیه در شورای امنیت ملی است و سال ها رئیس این شورا بوده است، ولی کاندیدای آقای خامنه ای نبود. حداقل کاندیدای ترجیحی ایشان نبود. از مجموعه سخنرانی های ایشان می شد فهمید که کاندیدای مورد وثوق ایشان که در برابر غرب ایستادگی کند، قبل از همه آقای جلیلی بود. اما این که این بار جلیلی از صندوق ها در نیامد، برای بسیاری غیر مترقبه بود. اگر انتخابات به روال ۲۲ خرداد ۸۸ برگزار می شد، می توانست نتیجه دیگری داشته باشد.

«شگفتی» مهم انتخابات اخیر، این بود که آراء مردم این بار بر خلاف دوره قبل، شمرده شده است. در عین حال کسی انتخاب شده است که در ۸ سال گذشته متهم به کوتاه آمدن در مقابل غرب بوده است. آقای روحانی در دوره ریاست جمهوری خاتمی مذاکره کننده اصلی و امضا کننده بیانیه تهران و توافق پاریس بود که بر اساس آن ها غنی سازی اورانیوم برای مدتی تعلیق شد و پروتکل الحاقی هم از طرف دولت ایران امضا شد. در طول هشت سال گذشته این ها همه به عنوان نقطه ضعف دولت اصلاح طلب خاتمی معرفی شده بود و سیاست خارجی تهاجمی دوران احمدی نژاد مورد تائید و تمجید آیت الله خامنه ای بوده است.

آن چه که روشن است، در این دور حکومت اعمال نظارت استصوابی و حذف عناصر نامطلوب برای کانون قدرت را کافی می دانست و مطمئن بود که هر کدام از افراد باقی مانده از صندوق بیرون بیاید، فرق اساسی نمی کند. اما روالی که این انتخابات به خود گرفت، مناظره هائی که ظاهرا قرار بود نمایشی از آزادی انتخابات را تداعی کنند، به خصوص در مرحله سوم به افشاگری هایی منجر شدند که عملا ناگفته هایی از درون حکومت را برملا ساختند و به نوعی مشکل تحریم ها و مساله مذاکرات بی هدف با ۵ به علاوه ۱ را علنی کردند. این نوع بحث ها درست زمانی که در عرض یک سال گذشتهُ قیمت ارزهای خارجی بیش از سه برابر و فشار اقتصادی بر اثر تحریم ها بیشتر شده است، انعکاس وسیعی در میان مردم داشته است. چهره موفق این مناظره ها قبل از همه آقای روحانی بود که هم در مقابل «سرهنگی» آقای قالیباف خودش را به عنوان «حقوقدان» و مخالف سرکوب (حتی اگر چنین هم نبوده باشد که سخنرانی ایشان بعد از سرکوب دانشجویان در ۲۳ تیر ماه ۱۳۷۸ بیانگر آن است.) و هم به عنوان یک فرد موافق با تعامل با غرب و حل مساله تحریم به نفع مردم معرفی کرد.

اما عامل تعیین کننده در انتخاب غیر مترقبه روحانی در همان دور اول، سمت گیری اصلاح طلبان و آقایان خاتمی و رفسنجانی بود. حکومت با تمام قوا کوشید که نگذارد خاتمی، علیرغم اصرار اصلاح طلبان، وارد گود انتخابات بشود. رفسنجانی را با تمام هزینه ای که داشت بعد از مشاهده استقبال از حضور او در انتخابات، رد صلاحیت کرد. اما خاتمی و رفسنجانی توانستند در لحظات پایانی بخشی از نیروی اصلاح طلبان و میانه رو ها را به سوی انتخاب روحانی سوق دهند. هم چنین آقای عارف را هم قانع کنند که به نفع روحانی کنار برود. این امر شانس انتخاب روحانی را در برابر رقبای او بالا برد و او را در همان دور اول پیروز انتخابات دوره یازدهم کرد.

این که این پیروزی «شگفت انگیز» بوده است یا نه، مربوط به تفسیر افراد و یا گروه های معینی است. طبعا کسانی که به روحانی رای داده اند، بعد از روزهای سیاه سرکوب جنبش «رای من کو؟» در چهار سال گذشته و تجربه کشتارهای خیابانی، دادگاه های فرمایشی و کهریزک ها و فاجعه عبور اتوموبیل پلیس از روی معترضان و ... همین که کاندیدای مورد نظر آن ها از صندوق درآمده است، برایشان شگفت انگیز است. برای من اما آن چه بیش از همه شگفت انگیز هست، قدرت عمل مقاومت مدنی جنبش در طول چهار سال گذشته است که علیرغم همه سرکوب هاُ حکومت را از درون پوسانده است. کنار گذاشتن صندوق های رای و عدد سازی به سیاق چهار سال پیش را منتفی ساخته است. البته بخشی از مدیریت رای مردم قبل از انتخابات و با نظارت استصوابی انجام شده بود.

۲. روحانی بیش از دو دهه است که نماینده خامنه ای در شورای امنیت ملی است. در تمام این مدت، اظهارات و اقدامات او در پست ریاست مرکز تحقیقات استراتژیک با سیاست های خامنه ای هماهنگ بود. هم چنین می دانیم که او چند روز قبل از انتخابات به خامنه ای نامه نوشته و اطمینان داده بود که مطیع نظام و همراه اوست. به نظر شما چرا مردم از رپیس جمهور شدن چنین شخصی خوشحال شدند؟ این خوشحالی را چگونه ارزیابی می کنید؟

روحانی در کادر جمهوری اسلامی همواره در پست هایی خدمت کرده است که به نوعی با نیروهای امنیتی و نظامی سروکار داشته است. چه در دوران جنگ هشت ساله و چه بعد ها در شورای امنیت ملی. روحانی اگر چه نماینده اقای خامنه ای و متعهد به ایشان هستند ولی ایشان را از نظر فکری و روش برخورد باید جزو نیروهای نزدیک به هاشمی رفسنجانی محسوب داشت. آقای روحانی در چهار سال گذشته آشکارا علیه جنبش سبز موضع نگرفته است، ولی در دفاع از آن هم حرفی نزده است. حتی در جریان مبارزات انتخاباتی هم علیرغم شعارهای شرکت کنندگان در تجمعات انتخاباتی به نفع موسوی و کروبی و یا پخش سرودهای معنادار در دفاع از جنبش سبز، شخصا موضعی نگرفته است. در این که ایشان نامه ای هم به آقای خامنه ای بنویسند و اطمینان بدهند که مطیع ایشان هستند، چندان دور از ذهن نیست. ایشان بالاخره سال هاست نماینده آقای خامنه ای در شورای امنیت ملی هستند. ولی ریاست جمهوری امر دیگری است. نمایندگی شخص دیگری نیست. بلکه موقعیتی است که شخص باید خودش انتخاب کند و هر انتخاب او زیر ذره بین نگاه همه از مقامات تا مطبوعات و مردم است. رای مردم حتی در انتخابات محدود هم مسئولیت ایجاد می کند. باید دید آقای روحانی با این مسئولیت چگونه برخورد می کند.
مردمی که انتخاب آقای روحانی را جشن گرفتند، در این انتخاب امکان تغییر در سیاست های تاکنونی حکومت قبل از همه در برخورد به بحران اتمی، مذاکره با کشورهای غربی و حل مساله تحریم را می بینند.

۳. خوشحالی برخی نیروهای اپوزیسیون از انتخاب روحانی را چگونه ارزیابی می کنید؟

خوب نیروهایی در درون اپوزیسیون که به آقای روحانی رای داده اند، طبعا از این امر خوشحال اند و انتخاب ایشان را به عنوان یک تغییر ارزیابی می کنند. برای بقیه نیروها هم طبعا امکان تغییر سیاست به خصوص در عرصه بین المللی، هر چند در این عرصه حرف آخر را آقای خامنه ای می زند، می تواند مثبت باشد. تصور این که ممکن است مذاکرات اتمی از حد رد و بدل چند صفحه کاغذ و وقت کشی خارج شود و شرائط برای حل بحران اتمی جدی تر بشود، خوشحال کننده است. چه کسی امروز در ایران از چنین چشم اندازی خوشحال نمی شود؟ سیاست تاکنونی حکومت که مورد تائید آقای خامنه ای هم بوده است، شکست خورده است و نماینده این سیاست در انتخابات آقای جلیلی و حامیان او در حکومت شکست خورده اند. جامعه هم دیگر از ادامه وضعیت موجود به تنگ آمده است. این را حکومت هم می داند. آن هایی که به دنبال تغییر در سیاست خارجی تنش زای حکومت بودند، اکنون تغییر در این عرصه را ممکن می بینند. هر چند هنوز هم باید منتظر بود و دید که در عمل چه پیش می آید. ولی می توان در این زمینه خوش بین بود.

۴. با توجه به شرائط داخلی و خارجی که رژیم با آن ها روبروست، آیا سیاست های اعلام شده از طرف روحانی را بیشتر در تطابق با سیاست های خامنه ای در این مقطع می بینید یا در تقابل با آن ها؟

سیاست های اعلام شده آقای روحانی با سیاست های تاکنونی حکومت متفاوت هستند. این سیاست ها با سیاست هایی که آقای خامنه ای تاکنون از آن ها حمایت کرده است، همخوانی ندارند. و بیشتر به نقطه نظرات آقای رفسنجانی نزدیک ترند تا خامنه ای. ولی روشن است که بدون توافق آقای خامنه ای، آقای روحانی در موقعیت رئیس جمهور قادر به پیشبرد سیاست های خود نخواهد شد و ولی فقیه از ابزارهای لازم برای به شکست کشاندن سیاست های رئیس جمهور، هر کس که باشد، برخوردار است. روحانی نیز به این امر واقف است. اما باید این واقعیت را هم در نظر گرفت که توازن قوا در حکومت در طول چهار سال گذشته کاملا به هم خورده است. انتخاب روحانی نتیجه این تغییر توازن بود. همین تغییر هم امکان تغییر سیاست را ممکن می کند. عقب نشینی اقای خامنه ای در مورد شمارش ارا ممکن است در موارد دیگر هم تکرار شود.

۵. انتخاب روحانی چه تاثیری بر فعالیت های نیروهای جمهوریخواه دمکرات و لائیک خواهد داشت؟

انتخاب آقای روحانی برخی ارزیابی های متفاوت از اوضاع در بین نیروهای جمهوریخواه را دامن زده است. ولی هنوز زود است که گفته شود چه تاثیری در صف بندی آن ها خواهد گذاشت. نیروهای جمهوریخواه قبل از انتخاب آقای روحانی هم، کار و فعالیت مشترک زیادی با هم نداشتند. این نیروها مشکلات داخلی خاص خود را دارند، که تا کنون هم متاسفانه نتوانسته اند راه حلی برای آن ها پیدا کنند. از جمله این که عملا برآمد مشترک خاصی ندارند. تغییر رئیس جمهور در ایران در مناسبات فیمابین بسیاری از این نیروها نمی تواند تاثیر تعیین کننده ای داشته باشد. اختلافات در بین نیروهای جمهوریخواه در برخورد با اصلاح طلبان و نیروهای دیگر ... همواره وجود داشته است. اختلاف در برخورد به روحانی هم در همین چارچوب است.

نظر شما؟

نام:

پست الکترونیک(اختياری):

عنوان:

نظر:
codeimgکد روی تصویررا اينجا وارد کنيد:

نظر شما پس از بازبینی توسط مدير سايت منتشر خواهد شد