وقتی بهار با چارقد بلندش
با گيسوی مخملی کمندش
پا می ذاره تو باغچه خونه مون
باز وامی شن گل های نازدونه مون
خونه ما و يه حياط کوچيک
باغچه و گنجشک و صدای جيک جيک
تو حوض آبی حياط دوباره
افتاده جاپای دو تا ستاره
بهار اومد ستاره رو خبر کرد
چارقد گل نشونش و به سر کرد
***
بهار می آد تو باغچه مون می شينه
ستاره ها رو واسه من می چينه
خدا خدا بهار چقدر قشنگه
رنگين کمونه، خوبه، رنگارنگه
***
وقتی که طياره خورشيد می آد
رنگين کمونه گل اميد می آد
بهار می آد روزای ما نو می شه
سفيدی رو می پاشه روی شيشه
سپيده رو يواش يواش مياره
تو قاب آبی آفتابو می ذاره
خنده مياره رو لب بچه ها
دوباره گل بارون می شن کوچه ها
مياد مياد همراه باد و برگا
آشتی می ده درخت و با تگرگا
تازه می شن سبزه ها توی باغچه
گل می شينه روی لبای طاقچه
بهار خانوم، خوش اومدی خونه مون
پيشکش تون گل های نازدونه مون
روشن باشه از تو چراغ چشما
که خوش نشسته ای تو باغ چشما
تهران/اسفند ۱۳۸۷
www.mehdikhatibi.blogfa.com
khatibi_mehdi@yahoo.com
نظر شما پس از بازبینی توسط مدير سايت منتشر خواهد شد