logo





بهار تو

يکشنبه ۲۵ فروردين ۱۳۹۲ - ۱۴ آپريل ۲۰۱۳

بیژن باران

bijan-baran.jpg
هر بهار تو
در باغچه با لبخند نرگس،
غرور سنبل ظاهر می شوی.

باد بهاری یاد ترا زنده می کند.
از تپه سرازیر می شوم
با صدای تو در گوش.

تو رفتی
خورشید را با خود بردی.

زعیم قبیله
از دشمن می گوید
گویا خود از اردوی دشمن آمده.

او در جهان نه اعتباری دارد
نه کسی باو اعتنایی دارد.

سپاه سیاهی از هر سو
بسیج عدم امنیت- چاه در راه.

خودکامه هم می میرد-
چون بقیه مردم.

هر خنده شلیکی
به استبداد است.

هر شادی
سیل است
با بیل نتوان بست
با فیل نتوان شکست.

تو می آیی
سوار بر اسبی سفید.
برای ما
که از گرسنگی سیریم
گل نرگس و شاخه گندم می آوری؛
در دستت کتاب قانون حقوق بشر.

020312

نظر شما؟

نام:

پست الکترونیک(اختياری):

عنوان:

نظر:
codeimgکد روی تصویررا اينجا وارد کنيد:

نظر شما پس از بازبینی توسط مدير سايت منتشر خواهد شد