|
ahmad.haschemi@gmx.at
مقدمه این نوشته شامل دو بخش میباشد. بخش اول آن تاملی نظری در رابطه با فاکتورهای کلیدی تشکیل ائتلاف با استفاده از دادههای تجربی سه موج گذار به دموکراسی و بخصوص موج سوم آن میباشد. در این بخش نخست فاکتورهای کلیدی تشکیل ائتلاف توضیح داده میشود و سپس در رابطه با پارامترهای ائتلاف که شامل نمای ساختاری و درجه تشکیلاتی آن میباشد، بحث میشود و در پایان رهیافت تئوریک، به ویژگی اساسی ائتلافات برای گذار دموکراتیک پرداخته میشود. بخش دوم مشتمل بر بررسی وضعیت جاری ائتلافها در اپوزیسیون خازج از کشور میباشد. فاکتورهای کلیدی تشکیل ائتلاف در دانش جامعهشناسی تعریف عامی از ائتلاف موجود نیست. اما غالب محققین ائتلاف را پدیدهای اجتماعی قلمداد میکنند، که آزادانه و نسبتا برای مدتی طولانی توسط کنشگران سیاسی و اجتماعی ایجاد میشود. پارامترهای لازم برای تشکیل آن، تنظیم اهداف کلی با حفظ استقلال هر یک از آکتورها و همچنین تدوین استراتژی لازم جهت نیل به هدف میباشد. در یک ائتلاف اقدام جمعی شرط بلاواسطه برای افزایش نفوذ میباشد. با تعریف و توضیحات بالا مرز مابین ائتلاف با سایر نهادهای سیاسی از قبیل سازمان، گروه و جنبش و غیره روشن است. اما از سوی دیگر تعرف مذکور از ائتلاف از این محدودیت برخوردار است که: نیروهای شرکت کننده در حرکتهای اعتراضی چنان گسترده هستند که هماهنگی در میان آنان در واقعیت امر کار دشواری میباشد. در حرکتهای اعتراضی مدرن نقش تعیین کننده نه از آن عناصر منفرد و اتمیزه شده بلکه این نقش را شبکههای از عناصر منفرد، گروهها و سازمانهایی ایفا میکنند که آنها در درون خویش دارای هویت جمعی و اهداف عمومی میباشند. این جریانات از یکسو معتقد به اقدام جمعی هستند، اما از طرف دیگر خواهان حق تصمیم گیری برای اقدام مشرک نیز میباشند. با این توضیح میتوان این نتیجه را کرفت که: ائتلافاتی موفق هستند که با ایجاد مکانیسمهای معینی به توانند این محدودیت را بر طرف نمایند. شرایط برای ائتلاف آسانتر خواهد بود، وقتی که تفاوتهای جهان بینی در بین اعضای ائتلاف کمتر بوده و از طرف دیگر هارمونی درونی عناصر تشکیل دهنده آن بالا بوده است. پایداری و استحکام هر ائتلافی به توافق بر سر ارزشها و علائق مشترک وابسته میباشد. دو پارامتر اساسی در رابطه با تشکیل ائتلاف عبارتند از: اولویتها و جهان بینی. در رابطه با این دو پارامتر این سوال مطرح میشود که کدامیک از این دو مبنا قرار میگیرند؟ تجربه ائتلافهای متعدد نشانگر آن است که پاسخ قطعی برای این سوال وجود ندارد اما موضوع مهم در عمل پاسخ به سوال دیگری است که آیا ائتلاف در کجا و در چه شرایط سیاسی – اجتماعی و پیش فرضهای تاریخی توسط کدام آکتورها و با کدام درجه تشکیلاتی شکل میگیرد؟ پارامترهای ائتلاف: نمای ساختاری ائتلاف: نمای ساختاری هر ائتلافی تاثیر قابل توجهی در کارائی آن دارد. منظور از نمای ساختاری در ائتلافهای مدرن این است که اکتورها در چارچوب چه نوع شبکهای به همدیکر اتصال دارند و به تناسب نوع شبکه، کارائی ائتلاف متفاوت میباشد. درجه تشکیلاتی ائتلاف: تفاوت ائتلافها نه تنها در نمای ساختاری بلکه در درجه تشکیلاتی آنها نیز میباشد. Paris و Sofsky ائتلافها را تحت عنوان مدلهای در جه بندی شده تشکیلاتی از همدیگر تفکیک میکنند. به نظر آنها در یک انتها آئتلافی که آنها آن را «ائتلاف مستقیم» مینامند قراردارد. در انتهای دیگر نوعی از ائتلاف موجود است که آنها آن را «اتحاد» نام گذاری میکنند. مابین این دو انتها، اشکال مختلفی از ائتلافات که برحسب شرایط خاص و مجموعهای از دادههای ورودی و خروجی شکل میگیرد، وجود دارد. در «ائتلاف مستقیم» مجموعهای از کنشکران بطور طبیعی به علت توافق برسر ارزشها جمعی در کنار هم قرار میگیرند، بدون آنکه استراتژی معینی را با هم هماهنک کنند. در صورت وجود یک موضوع مقطعی این ائتلاف شکل میگیرد و اقدام جمعی انجام میگیرد، با پایان این عمل مشترک ائتلاف موضوعیت خود را از دست میدهد. در ائتلاف از نوع «اتحاد» وجود جهان بینی مشترک تعیین کننده میباشد. در این حالت اهداف و الویتها در پروسهای دموکراتیک تنظیم میشود. عناصر شرکت کننده تا رسیدن به اهداف مورد نظر در کنار هم باقی میمانند. ویژگی اساسی ائتلافات در موج سوم گذار به دموکراسی واقعیت این است که تنها با مرکز ثقل قراردادن منافع گروههای ذینفع در اقتصاد و سیاست نمیتوان نمونههای متعددی از ائتلافات سیاسی را در موج سوم گذار به دموکراسی توضیح داد. با گذار جامعه سنتی به جامعه مدرن تضاد منافع در بخشهای مختلف سیستم از جمله در اقتصاد و سیاست و همچنین در فرهنگ، مذهب، آموزش، نهادهای حقوقی، بهداشتی، ورزشی و غیره گسترش مییابد و در پی آن نیز علاوه برتفاوتهای مستقیم، نوعی تفاوتهای غیر مستقیم شکل میگیرد. منظور از تفاوتهای مستقیم در واقع، گسترش طبقات اجتماعی و نرمهای تابع آن میباشد و تفاوتهای غیر مستقیم، پستها و مقامها و پرستیژ ا فراد را شامل میشود. مجموعه این تفاوتها در پژوهشهای جامعهشناسی معاصر تحت عنوان «جایگاه اجتماعی» تعریف میشود جایگاه اجتماعی در یک جامعه با توسعه و گسترش این تفاوتها شکل میگیرد و در همین رابطه در سیاست موضوع قدرت، در اقتصاد بهرهمندی از ثروت و در فرهنگ، مذهب و آموزش وجود شهرت و اعتبار موضوع این تفاوتها میباشند. در پژوهشهای مربوط به پروسه دموکراتیزاسیون اذعان میشود که کشمکشهای آنتاگونیستی در اجزا یک نظام را تنها نمیتوان بر پایه ساختار طبقات توضیح داد یا به عبارت دیگر، ساختار طبقاتی و هیرارشی سیاسی همدیگر را کاملا نمیپوشانند. به عنوان مثال تجربه کره جنوبی نشان میدهد که اعتراضات طرفداران دموکراسی تنها از طرف اقشار ذی نفوذ در اقتصاد و سیاست شکل نگرفته، بلکه به گونهای تعیین کننده از جانب سیستم آموزشی (دانشجویان) و مذ هبی (کلیسا) شکل کرفت و هدایت شد و نمونههای فیلیپین، تایوان، و تایلند نیز آن را تایید میکنند. در این کشورها تنها با ائتلاف گسترده طرفداران دموکراسی که Collier آنها را تحت عنوان «joint projects» مینامد امکان گذار فراهم شد. نتیجهای این بحث در رابطه با برپائی ائتلاف گسترده طرفداران دموکراسی بسیار با اهمیت است. زیرا دیدگاه عمومی بر این تکیه دارد که تنها وجود اولویتهای مشترک در عرصه سیاسی، برای ائتلاف گسترده کافی است. اما واقعیت این است که از یکسو بدون در نظر گرفتن شرایط اجتماعی، موضوعی و محیطی جداگانه هر یک از اجزا سیستم و تنشها و تضادها و تخاصمات آن با استبداد حاکم، و از سوی دیگر مشکلات و موانع قومی و مذهبی امکان ایجاد یک ائتلاف موثر اکر غیر ممکن نباشد بسیار دشوار است. تجربیات ائتلافات در موج سوم گذار به دموکراسی مطالعه ائتلاف در کره جنوبی، تایوان، فیلیپین و تایلند نشانگر این حقیقت است که «اتحادهای طبقاتی» کافی نیست. درسی که میتوان از این ائتلافها گرفت این است که تنها ائتلافی موفق است که به تواند همه انواع جنبشها را در زیر یک سقف جمع نماید. از طرف دیگر فقدان اعتماد درمیان آکتورهای سیاسی و اجتماعی در شروع، ائتلافها را در ابعاد بالایی ناپایدار و شکننده میکند. با هزینه انرژی زیاد و مدت زمان طولانی و صرف امکانات وسیع درنهایت میتوان این ائتلافها را شکل داد. موانع مهم دیگر سرکوب کنشگران سیاسی و نیروهای اجتماعی از جانب رژ یم است. اغلب امکان ارتباط مستقیم میان مبارزان غیر ممکن است. در موج سوم گذار در آمریکای جنوبی، اروپا شرقی و و آسیای جنوب سرقی ائتلافهایی (packt) شکل گرفتند که (Collier) آنها را «joint projects» نامیده است. بعنوان مثال د ر آسیای جنوب سرقی در کره جنوبی: NCDC (National Coalition for a Democratic Constitution). در فیلیپین: (National Movement for Free Elections) Namfrel و در تایوان جنبش Dangwai و در تایلند Confederation for Democracy. مشخصه اصلی این ائتلافات، شرکت تمامی کنشگران سیاسی، اجتماعی، فرهنگی، مذهبی و قومی در مسیر گذار دموکراتیک بود. همه تجربهها حاکی از آن است که ائتلافی شانس موفقیت داردکه بتواند در مقابل جریان حاکم، مشروعیت پیدا کند و این هم به سادگی دست یافتنی نیست. تنها دریک پروسه طولانی مبارزه که همراه با نو آوری و خلاقیتهای فرهنگی اجتماعی، اقتصادی، و سیاسی باشد، میتوانند نیروهای طرفدار دموکراسی در میان مردم و در مقابل جریان حاکم مشروعیت پیدا کنند. مشروعیت اپوزیسیون نیز با چهار مشخصه محک زده میشود: الف – نمایندگی علائق سیاسی- اجتماعی و اقتصادی و... مردم ب- ایجاد باور و اعتماد در مردم ج - نمایش و عملیاتی نمودن ایدههای سیاسی د- توانایی تبلیغاتی برای کانالیزه نمودن احساسات جمعی از مجموعه این تجربیات میتوان پنج گام اساسی را درجهت پروسه تشکیل ائتلاف برشمرد: ۱- بررسی و تجزیه وتحلیل تضادها در اجزا سیستم حکومتی و نهادهای وابسته به آن ۲- بررسی موانع ائتلاف ۳- جستجو برای یافتن شبکه مناسب تشکیلاتی در هر شرایط خاص باز تولید هویت جمعی ۴- تجزیه و تحلیل مداوم از عمل و عکس ا لعملها و دینامیسم رفتاری در نیروهای بل قوه ائتلاف وضعیت جاری ائتلافها در اپوزیسیون خازج از کشور قبل از بررسی وضعیت جاری ائتلافها در اپوزیسیون خازج از کشور باید چند موضوع را روشن نمود. الف-- ائتلاف کلان اپوزیسون ایران چکونه ائتلافی خواهد بود و بر سر چه اولویتی شکل خواهد گرفت؟ ب- مسیر و پروسه ائتلاف کلان اپوزیسون ایران چگونه خواهد بود و در کجا شکل خواهد گرفت؟ ج- آیا بدون خرده ائتلافهای درونی امکانی برای ائتلاف گسترده وجود دارد؟ ه- چه رابطه ارگانیکی ما بین ائتلاف کلان و اتحاد و ائتلاف در چارچوب یک نحله یا کرایش سیاسی – نظری وجود دارد؟ بدیهی است که بدون در اختیار داشتن شمای کلی از مدل ائتلافی کلان کشوری موضوع خرده ائتلافها تبدیل به کلاف سر در گمی خواهد شد. ائتلاف کلان اپوزیسون ایران برای گذار دموکراتیک از سیستم اقتدارگرا «ائتلاف گسترده طرفداران دموکراسی» است و آن هم یک ائتلاف مستقیم و ناشی از اولویتهای این گذار دموکراتیک میباشد. تجربه گذار به دموکراسی در موجهای دوم و سوم این تز را تایید مینماید. اما اولا ائتلاف کلان اپوزیسون در ایران و در محل مبارزه شکل خواهد گرفت و ثانیا با توجه به شرایط فعلی اپوزیسیون در داخل و خارج تا ائتلاف گسترده راه درازی در پیش است. شرایط ایران و تجربیات گذار موید این نظر است که بدون حرده ائتلافها امکان ائتلاف کلان اپوزیسون غیر ممکن میباشد. جمهوری خواهان ایران یکی از مهمترین نحلههای سیاسی برای گذار دموکراتیک در جامعه ایران میباشند و به این دلیل ائتلاف جمهوری خواهان نه تنها امری ضروری است بلکه میتواند موتور ائتلاف گسترده اپوزیسون ایران بشود. خصلت ائتلاف جمهوری خواهان نه ائتلاف مستقیم است که تنها به اولویتها متکی است و نه وحدت و یا اتحاد است که به جهان بینی مشترک نیاز باشد. ائتلاف جمهوری خواهان ائتلافی است که در حد فاصل مابین یک «ائتلاف مستقیم» و «وحدت و اتحاد» قرار دارد. اولویتها مسئله مرکزی این ائتلاف میباشد و گفتمان جمهوری خواهی مرز بیرونی نحله جمهوری خواهی را با نحلههای سیاسی دیگر در ایران را ترسیم میکند. ائتلاف بزرگ جمهوری خواهان تنها در خارج از کشور مقدور نیست اما جمهوری خواهان خارج از کشور باید از هم اکنون از موقعیت مناسب در خارج از کشور بهره گیرند و راه این ائتلاف بزرگ را هموار سازند. برای این کار باید موانع نظری و سیاسی و تشکیلاتی این ائتلاف را حداقل در میان جمهوری خواهان در خارج از کشور برطرف نمود. و با ایجاد هویت جمعی شرایط فعالیت جمعی جمهوری خواهی را فراهم ساخت. جمهوری خواهان در مقابل دو انتخاب واقعیت این است که با تشکیل اتحاد جمهوری خواهان ایران در دهسال پیش قدم بسیار بزرگی در این مسیر برداشته شد. بررسی وضعیت کنونی جمهوری خواهان در لحظه فعلی نشانگر این است که نه تنها اتحاد و یا ائتلاف بزرگ حاصل نشد بلکه منجر به جداییها و انشعاب شد. یکی از دلایل عدم توفیق جمهوری خواهان غلبه فعالیتهای غیر رسمی و شخصی شخصیتهای سیاسی جمهوری خواه و طفره رفتن آنان از سازمان و سازماندهی بوده است. مسلم است که نهادسازی و نهادینگی سیاسی به شدت متاثر از تلاش مسئولانه و آگاهانه شخصیتهای سیاسی میباشد. بیاعتمادی و بدبینی شخصیتهای سیاسی به یکدیگر، عدم تحمل نظرات مخالف و تلقی مخالفین نظری – سیاسی به منزله دشمن، مانع همگرایی و کارجمعی و اجماع در میان آنان شد. از سوی دیگر ویژگی رفتاری و شخصی غالب شخصیتهای سیاسی اپوزیسیون نیز به دلیل فرهنگ سیاسی حاکم در ایران چنان است که کمتر تمایل به دموکراتیزه کردن سیاست ورزی و مشارکت سیاسی و رقابت هدفمند دارند. در شرایط کنونی جمهوری خواهان در خارج از کشور در مقابل دو انتخاب قرار دارند: انتخاب اول: تلاش در جهت تقویت نهادهای سیاسی با مشارکت و رقابت هدفمند و سازماندهی برای پیشبرد سیاست ورزی حرفهای به همراه ان دموکراتیزه کردن سیاست و ساختار تشکیلات و همچنین درکی متمرکز به حمایت از رشد و گسترش قدرت معطوف به تغییر در داخل جامعه ایران انتخاب دوم: تقویت شخصیت سالاری، ایجاد شبکهای از شخصیتها برای تصمیم گیری پشت درهای بسته و اراده معطوف به آلترناتیو قدرت در ایران که توسط شبکهای از شخصیتها در خارج از کشور به فعل در آید نظر شما؟
نظر شما پس از بازبینی توسط مدير سايت منتشر خواهد شد |
|