باری دیگر در آستانه روز جهانی زن هستیم و زنان کشورمان تحت سلطه حکومت اسلامی از تبعیض جنسیتی بشدت رنج میبرند و بیش از پیش حقوق انسانی خود را از دست دادهاند.
زنان ایران با بیش از ۷۰ سال مبارزه تا مقطع انقلاب سال ۱۳۵۷ توانسته بودند تا حدودی حقوق انسانیشان را بدست آورندودر مسیر رسیدن به برابری جنسیتی گام بردارند.
پس از انقلاب سال ۱۳۵۷، رژیم اسلامی قانون حمایت خانواده را که حقوق زنان را در امور خانواده محافظت میکرد لغو کرد و با فرمان حجاب اجباری وتاکید بر اجرا کامل قوانین زن ستیز، تبعیض جنسیتی را بیش از پیش تثبیت نمود.
تثبیت قوانین زن ستیز وفرمان حجاب اجباری زنان ایرانی را دهها سال به عقب راند و بسیاری از حقوق بدست آمدهشان را پس گرفت و زنان را به یک عقب گرد تاریخی مجبور ساخت. اینکه چرا زنان نتوانستند حقوق بدست اوردهشان را پاسداری کنند و به آ سانی انها را از دست دادند نیاز به تحقیق و ریشه یابی عمیقی دارد که در توان این نوشته نیست. بطور کلی شاید بتوان دلایل ان را چنین خلاصه کرد:
۱. کسب حقوق زنان بوسیله فمنیسم دولتی و عدم مداخله دیگر اقشار زنان در ان
۲. عدم آشنایی اقشار مختلف زنان به حقوق جنسیتی خود و ندیدن رابطه مذهب با تتثبیت قوانین ضد زن در جامعه
۳. عدم توجه روشنفکران به برابری جنسیتی و کم کاری در بالا بردن اگاهی زنان در اقشار مختلف جامعه
۴. کم کاری و نادیده گرفتن برابری جنسیتی بوسیله سازمانها واحزاب سیاسی
۵. عدم همکاری سارمانها و نهادهای سیاسی برای پاسداری حقوق کسب شده زنان
۳۴ سال از انقلاب ۵۷ میگذرد ودر این مدت همواره زنان با استواری و استفاده از راه کارهای گوناگون به مبارزات خود برای برابری جنسیتی ادامه دادهاند. مهمترین راه کارها در این راه کمپین یک میلیون امضا بود که اگاهی جنسیتی را چهره به چهره به میان اقشار مختلف زنان برد تا با تماس مستقیم آگاهی زنان را نسبت به قوانین زن ستیز بالا ببرد. هرچند که بسیاری از پیشروان و فعالان این کمپین در معرض خطرات جانی، مالی و روانی قرارگرفتند و تعدادی از انها مجبور به ترک میهن شدند اما حرکت و کوشش برای برابری و رفع تبعیض هم چنان ادامه دارد.
به باور من دسترسی به برابری جنسیتی مهمترین راه رسیدن به جامعهای آزاد و بدون تبعیض است. تجربه جوامعی که به درجه بالایی از برابری جنسیتی رسیدهاند این مهم را نشان میدهد. در کشور ما ایران نیز تا زنان به سطوح بالایی از برابری جنسیتی نرسند وتا زمانی که حکومتی در قدرت است که نیمی از جامعه را تحت ستم دو لایه قرار میدهد، امکان برقراری آزادی و دموکراسی واقعی وجود ندارد. حکو متی که پایههایش برروی قوانین شریعت است و زنان را بطور قانونی بصورت انسانهای درجه ۲ در آورده است امکان برابری جنسیتی در ان وجود ندارد و تنها زمانی زنان میتوانند به حقوق برابردست یابند که از این رژِیم گذر کنند.
درایران بدلیل سرکوب شدید، زنان نمیتوانند در عرصه عمومی مبارزه کنند و مبارزه را در عرصه خصوصی ادامه میدهند. زنان با فعالیت در عرصه خصوصی سطح آگاهیهای جنسیتی را در لایههای اجتماعی زنان بالامیبرند و این خود پایههای جنبش زنان را قوی میسازد وزمینه ساز جنبش میلیونی زنان خواهد شد که برای تساوی جنسیتی با همیاری زنان دنیا به خیابانها بیایند و مبارزهای را دامن زنند که پایههای رژیم خودکامه و تمامیت خواه را بلرزاند.
امسال در استانه هشت مارچ میبینیم که زنان در تونس و مصربا تجربه از انقلاب ایران در صفوف میلیونی به خیابانها آمدهاند تا در مقابل قوانین زن ستیز حکومت اسلامی بایستند و اجازه ندهند که تجربه ایران در این کشورها تکرارشود.
امسال شاهد جنبش جهانی زنان بودهایم که چگونه در مورد ترور مالاله همگی بپا خواستند تا از نوجوان پاکستانی مدافع حقوق زنان حمایت کنند. با نجات مالاله از مرگ و افشاگریهای گستردهای که در مورد قوانین رن ستیز اسلامی انجام گردید جهان دریافت که چگونه زنان در این کشورها تحت ستم قرار میگیرند وحقوق انسانیشان پایمال میگردد.
امسال شاهد بودهایم که و قتی دختری در هند مورد تجاوز قرار میگیرد در سراسر جهان زنان متحدانه به پا میخیزند تا علیه تجاوز به دختران و زنان مبارزه کنند.
امسال شاهد بودهایم که میلیونها زن در سراسر جهان برای اعتراض به خشونت علیه زنان به خیابانها آمدند تا با رقص به دنیا نشان دهند که مالک بدن خود هستند و قبول نخواهند کرد که آنان را در اسارت سنتها و قوانین واپس گرا نگه دارند، دیگر سکوت نخواهند کرد و زنجیرها را میگسلند.
امسال حرکتهای جهانی زنان نشان داد که تجدید عهد و پیمان در هشت مارس هر سال پیوندها را آنچنان مستحکم کرده که دیگرزنان در هر گوشه جهان تنها نیستند و حکومتهای واپس گرا دیگر نمیتوانند همانند سابق زنان را در تحجر نگه دارند.
در حال حاضر نیاز مبرم مبارزات زنان در سراسر جهان همراهی و. یاری مردان برابری خواه است که در این مهم همراه زنان باشند تا بتوانند جامعه را بطر ف جامعهای بدون تبعیض رهنمون گردند. بدون برابری جنسیتی دموکراسی در کشوری نمیتواند برپا شود زیرا زنان نیمی از جمعیت هر کشورند.
بنابراین امسال در هشت مارس علاوه برهم پیمانی زنان با هم، مردان برابری طلب نیز با زنان هم پیمان شوند تا با همبستگی و همیاری بتوانند تبعیض جنسیتی را از بین برده و دموکراسی و ازادی پایدار را در جامعه پی ریزی کنند.
شهلا عبقری
۶ مارس ۲۰۱۳
نظر شما پس از بازبینی توسط مدير سايت منتشر خواهد شد