نگارنده درگذشته بارها براین امر پافشاری نموده است که آنچه بنام «مبارزه مدنی» خوانده شده و از آن رفتاری مبنی بر حق قانونی فرد و گروه در اعتراض و درخواست برای به سازی، مبارزه با ناراستیها و نابرابریها و برای پیشرفت و سامان دهی جامعه با تکیه بر قانون مد نظر بوده است در حکومت اسلامی کاربرد نداشته و پاسخ نمیدهد، زیرا این حکومت با اجرای قانون نوشته خود در ایران و به شکلی کلی با «مدنیت» نه تنها در ایران که در جامعه بشری مخالف و با آن بیگانه است. یک نمونه بارز و تاریخی این مورد، کوشش اصلاح خواهان حکومتی، شکست و نتیجه کار آنان یعنی دو دوره دولت احمدینژاد با تقلب و کودتا و هر چه بیشتر غرق شدن جامعه در خشونت، فساد و تباهی است. با حکومتی که زبانش زور و کارش کشتار، خون ریزی، نیرنگ و دروغ است و حتا اجازه پخش و رساندن درست اگاهی به مردم را نداده و هرگاه در تنگنا قرار میگیرد به اعدامهای بیشتر دست زده، کوشندگان سیاسی و روزنامه نگاران را مورد هجوم قرار داده و با پرونده سازی آنان را به بند میکشد و... نمیشود مبارزه مدنی به مفهوم رایج آن را به پیش برد. این شیوه مبارزه آنجا پاسخ و نتیجه میدهد که قانون و آزادی بیان و فعالیت سیاسی ممکن بوده و حاکمیت دست کم قانون نوشته خود را رعایت نماید. آیا در ایران امروز زیر فرمانروایی حکومت اسلامی چنین است؟
مبارزه منفی
در ایران امروز که حاکمیت از گرد آمدن حتا چند نفر وحشت داشته و هیچ گروه، سازمان و حزب آزادی وجود نداشته و بنا بر این اعتراضها، جنبشها و خیزشها بیسازمان دهی مناسب و خود جوش است، مبارزه منفی است که اگر در ایران همه گیر شده و درست اجرا شود، حکومت را به درستی به چالش میکشد. اگر هر ایرانی در هر جا ودر هر پست و جایگاهی که هست، به هر گونه که میتواند دست به مبارزه منفی بزند، میتوان به نتیجه آن امید وار بود.
مبارزه منفی چیست؟
مبارزه منفی در یک جمله همکاری نکردن و بیاعتنایی به حکومت و فرمانهای اوست. این شیوه مبارزه نیز به دور از خشونت است. همین دوری از خشونت است که سبب شده است تا شماری مبارزه منفی را نیز مبارزه مدنی بنامند. این در حالی است که همآن گونه که اشاره شد مبارزه مدنی و اجرای آن در سرزمین مورد نظر زمانی شدنی است که دست کم جاری بودن قانون، احترام به قانون و حق آزادی اعتراض و گردهمآیی در آن به رسمیت شناخته شده باشد.
شیوههای مبارزه منفی
در ایران هم اکنون شماری حتا نادانسته به میارزه منفی دست زدهاند. یک راننده تاکسی که آخوندها را سوار نمیکند به مبارزه منفی دست زده و اعتراض خود به حکومت را اعلام میکند. ندیدن برنامههای تلویزیونهای حکومت و استقبال از ماهواره وبرنامههای تلویزیونی برون مرز یک نمونه روشن دیگر است. هر بارچون مغولان هجوم آورده و دیش و آنتنها را در هم شکسته و جمع میکنند ولی به زودی دوباره دیشها و آنتنها بر قرار میشود.
با وجود همه سخت گیریها، خشونتها و دامن زدن هر روزه به جو هراس در جامعه از سوی حکومت ولی مبارزه منفی هم چنان میتواند گستردهتر بشود زیرا پیش گیری و جلوگیری از آن کاری ناشدنی است.
اگر میارزه منفی همه گیر شده و مردم هر چه بیشتر در آن شرکت کرده و همبستگی نشان دهند، حکومت بایک چالش واقعی روبرو خواهد شد. اگرهمبستگی باشد میتوان:
ـ پول آب، برق و گاز را نداد،
ـ در بانکها پول نگذاشت،
ـ بدهی به بانکها را نپرداخت،
ـ تا آنجا که ممکن است از فرمانهای حکومت سرپیچی کرد،
ـ در هیچ تظاهرات حکومتی شرکت نکرد،
ـ در انتخابات حکومتی شرکت نکرد (میتوان از شرایط ایجاد شده در دوره انتخابات نهایت استفاده را کرد زیرا حکومت برای فریب مردم کمی گشاده دست میشود)،
ـ از حضور و تماشای شلاق زدنها و اعدامها که جنابت است، خود داری کرد،
ـ مزدوران، رانت خواران، دزدان وابسته به حکومت را شناسایی و عکس وتفسیر آنان را به هر شکل منتشر کرد (این مورد بسیار مهم است که در این باره باید کاملن اطمینان داشت تا بیگناهی مورد تهمت قرار نگیرد).
ـ شناساندن،، راندن و دوری از مزدوران حکومت، خبرچینان و امنیتیها، شکنجه گران و... همه کسانی که در کشتار وشکنجههای حکومت سهیم هستند،
و زمینههای این چنینی دیگر.
همبستگی مردم با یکدیگر نقش اساسی دارد. برای رسیدن به آزادی به گذشت و دوری از خود خواهی نیار است. در این دوران که حکومت ذرهای به فکر رفاه و آزادی مردم نیست مردم هستند که میباید به هر شکل که میتوانند به یکدیگر یاری کنند تا آزادی خود را به دست آورند.
کوروش گلنام
آدینه ۴ اسفند ۱۳۹۱ ـ ۲۲ فوریه ۲۰۱۳
نظر شما پس از بازبینی توسط مدير سايت منتشر خواهد شد