به کِلی ادواردز
"بالاخانه" بخوانَمش یا "بهارخواب"؟
ولی "مهتابی" که زیباتر است:
این پستانِ نوغنچه ای را
که دلبرانه لم داده
بر سینه ی سنگی هر خانه،
این دستِ بازِ پذیرا را
که از کنارِ هر پنجره ای برآمده
به تمنّای چیزی گم شده.
عصرهنگام در کلارآباد
در بالاخانه می نشینم
و چای خود را
با بوته های چای قسمت می کنم،
و شباهنگام در اصفهانَک
به بهارخواب می روم
تا جیرجیرکِ آشنای خود را
دوباره پیدا کنم.
ولی حالا در ونیس بیچ
بگذار در این مهتابی بنشینم
و با تو سیگاری دود کنم.
14 ژانویه 1986
نظر شما پس از بازبینی توسط مدير سايت منتشر خواهد شد