اخباروگزارشات کارگری20آذرماه1391
- چنانچه فکری به حال افزایش دستمزدها نشود و در شرایطی که هر روزه و بصورت لحظه ای هزینه های زندگی بالا میرود طبیعی است که کارگران به طومار بسنده نخواهند کرد و دست به تجمعات اعتراضی خواهند زد
- با تغییر ماده ۷ قانون کار طبق لایحه دولت،قرارداد موقت برای كار دائمی رسمیت مییابد
- تعطیلی کارخانه زاگرس خودرو بروجرد وبیکاری ۴۰۰ کارگر با عدم دریافت سه ماه حقوق
- جان باختن و مجروح شدن دو کارگر در فاز 19
- مرگ خاموش در بيمارستان لبافينژاد تامين اجتماعي
- صدها پرسنل بخش امنیت فرودگاههای آلمان اعتصاب کردند
- اعتراض به کاهش بودجه درمانی در اسپانیا
- کارخانه اوپل در بوخوم تعطیل می شود
جعفر عظیم زاده در گفتگو با سایت اتحاد
چنانچه فکری به حال افزایش دستمزدها نشود و در شرایطی که هر روزه و بصورت لحظه ای هزینه های زندگی بالا میرود طبیعی است که کارگران به طومار بسنده نخواهند کرد و دست به تجمعات اعتراضی خواهند زد
سایت اتحاد: نزدیک به دو هفته از تحویل دومین مرحله طومار اعتراض به حداقل دستمزد به وزارت کار گذشت. اولین مرحله این طومار به تعداد ده هزار امضا 27 خرداد ماه امسال تحویل وزارت کار شده بود. از آنزمان تا کنون تعداد این امضاها که به وزارت کار تحویل شده به بیست هزار امضا رسیده است. هماهنگ کنندگان امضاها اعلام کرده اند جمع آوری امضا برای طومار اعتراضی را ادامه میدهند. این یک حرکت بزرگ کارگری است که شروع شده است و همچنان ادامه دارد. آیا این حرکت و اعتراض به نتیجه ای خواهد رسید این مهم ترین سوال کارگران و افکار عمومی است. در عین حال تاکنون وزارت کار هیچ عکس العملی نسبت به این اعتراض از خود نشان نداده است، اما تا آنجا که به افکار عمومی بر میگردد این حرکت اعتراضی کارگران جای بزرگی را برای خود باز کرده است. به هر حال چیزی که در این میان مسلم است این است که این اعتراض کارگری، نتایج محتمل آن و عکس العملهایی که به آن نشان داده شده است جای سوالات بسیاری دارد به همین دلیل سایت اتحاد برای روشن شدن ابعاد مختلف این حرکت اعتراضی کارگری پرسشهایی را بصورت مکتوب با جعفر عظیم زاده یکی از هماهنگ کنندگان این طومار در میان گذاشته است که عینا از سوی سایت اتحاد منتشر میشود.
آقای عظیم زاده چالشی که هم اکنون و پس از انتشار گسترده رسانه ای این اعتراض کارگری مطرح است این است که وزارت کار تاکنون هیچ پاسخ و یا عکس العملی به این اعتراض نشان نداده است، اگر وضعیت به همین منوال پیش رود و وزارت کار همچنان سکوت کند چه خواهید کرد
ببینید وزارت کار و قانون گذاران نه تنها پاسخی به ما نداده اند بلکه همزمان با تحویل طومار بیست هزار نفری، تازه در صدد تحمیل شرایط برده وارتری بر ما کارگران بر آمده اند. همین چند روز پیش بود که بخشنامه طرح استاد شاگردی را تصویب و برای اجرا ابلاغ کردند. این طرح یک طرح بغایت ضد کارگری است طوریکه تا آنجا که من اطلاع دارم هیچگاه در تاریخ قوانین کار ایران چنین قانونی که کارگر را بمدت سه سال مفت و رایگان در اختیار کارفرما بگذارد و بیگاری سه ساله ای را بر وی تحمیل کند تصویب و اجرا نشده است. گذشته از این در شرایطی که هستی و بقا کارگران با دستمزدهای بشدت زیر خط فقر و تورم و گرانی سرسام آور در معرض نابودی قرار گرفته است و آنان با طومارهای هزاران نفره خواهان افزایش دستمزدها و بهبود شرایط کارشان شده اند تازه وزارت کار در صدد وارد کردن اصلاحات ضد کارگری تری بر همین قانون کار موجود است. میخواهند با وارد کردن اصلاحیه ای بر قانون کار و موکول کردن افزایش دستمزدها به شرایط اقتصادی کشور، همین حداقل افزایش دستمزد سالیانه را نیز منجمد کنند. البته ما در قبال اقدامات جدید وزارت کار در مورد دستمزدها و افزودن شرایط اقتصادی به قانون تعیین دستمزدها در دام دفاع از شیوه تاکنونی افزایش دستمزدها نخواهیم افتاد. وزارت کار باید جواب بدهد باید دستمزد کارگران تا چند برابر افزایش پیدا کند و خوب طبیعی است که در غیر اینصورت کارگران ساکت نخواهند نشست این ربطی به حرف و اراده من نوعی ندارد. مگر میشود میلیونها انسان را آنهم در جامعه ای مانند جامعه ایران درشرایطی قرار داد که همچون قحطی زدگان ناچار به ادامه حیات بشوند. به نظر میاید جناب وزیر دوران حاضر را با هزاران سال پیش اشتباه گرفته اند.
اما تا آنجا که به سوال مشخص شما مربوط میشود باید بگویم ما در حال جمع آوری امضا و تحویل سومین مرحله آن به وزارت کار هستیم. سومین مرحله جمع آوری امضا البته بسته به شرایط، ممکن است آخرین مرحله اینکار نیز باشد. نه ما هماهنگ کنندگان و نه کارگران قرار نیست هر سه ماه یکبار دست به تهیه طومار اعتراضی بزنیم و همینجوری ناظر افزایش هر روزه قیمتها و فقر و بدبختی روز افزون خود و خانواده هایمان شویم . چنانچه فکری به حال افزایش دستمزدها نشود و در شرایطی که هر روزه و بصورت لحظه ای هزینه های زندگی بالا میرود طبیعی است که کارگران به طومار بسنده نخواهند کرد و دست به تجمعات اعتراضی خواهند زد
آیا واقعا میشود در شرایط کنونی و آنهم در حالی که حدود شش ماه به پایان سال باقی مانده است دستمزدها افزایش پیدا کند، میگویند قانون اجازه افزایش دستمزد در نیمه دوم سال را نمیدهد. نظر شما در اینمورد چیست.
در هیچ جای قانون کار موجود اشاره نشده است که دستمزد کارگران را در نیمه دوم سال نمیشود افزایش داد همین دو سه سال پیش بود که خود همین آقایان چنین بحثی را مطرح کردند و به کارگران وعده افزایش دستمزد در نیمه دوم سال را دادند. در عین حال که قانون کار بر افزایش دستمزد کارگران به تناسب تورم صراحت دارد بنا بر این در شرایطی که هزینه های زندگی از اول سال چندین برابر شده است این وظیفه وزارت کار است که بلافاصله و بر طبق قانون کار موجود افزایش دستمزد کارگران را در دستور قرار دهد. چطور همین وزارتخانه و شورایعالی کار میتوانند 23 سال تمام "نص" قانون افزایش دستمزد کارگران بر مبنای تورم و سبد هزینه یک خانوار چهار نفره را زیر پا بگذارند اما آنجا که خواست کارگران برای افزایش دستمزدها مطرح میشود و قانون نیز بر آن صراحت دارد نمیشود دستمزد کارگران را افزایش داد. به نظر من طرح چنین بحثی از سوی هر کسی در قدم اول یک دهن کجی ساده انگارانه به خواست میلیونها کارگر برای افزایش دستمزدهاست و در قدم بعدی زیر پا گذاشتن قوانین موجود است. حتی اگر ما فرض را بر این بگیریم که قانون کار بر افزایش دستمزدها در نیمه دوم سال صراحت ندارد(که به نظر من دارد) در این صورت هم باید بگویم چطور میشود آنجا که قرار است سود کارفرمایان از طریق اجرای طرح استاد شاگردی و انجماد دستمزدها از طریق توسل به شرایط اقتصادی تضمین بشود بلافاصله بند و تبصره ای برای این امور تراشیده میشود و قانونی کردن آنها به سرانجام میرسد اما آنجا که کارگران خواهان افزایش دستمزدها میشوند همه چیز به قانون موجود موکول میشود و چنین امری به لحاظ قانونی شدن به امری محال تبدیل میشود. به نظر من بحث اساسا بر سر قانون نیست. ما 27 خرداد مرحله اول طومار را تحویل وزارت کار دادیم از 27 خرداد تا اول مهر بیش از سه ماه وقت و زمان وجود داشت. اگر قانون کار موجود واقعا محدودیتی قانونی برای افزایش دستمزدها در نیمه دوم سال داشت و وزارت کار قصد دادن پاسخی را برای کارگران داشت چرا تلاشی برای رفع موانع قانونی افزایش دستمزدها در طول آنمدت نکردند و تازه پس از تحویل مرحله دوم امضاها یادشان افتاده است که قانونی وجود دارد. به نظر من همه اینها بیانگر این است که هیچ محدودیت قانونی برای افزایش دستمزدها در نیمه دوم سال وجود ندارد بلکه به صراحت و خیلی روشن بیانگر این است که وزارت کار نه تنها در صدد تن دادن به افزایش دستمزد کارگران نیست بلکه همانطوریکه شاهدیم تازه با اصلاح قانون کار و وارد کردن تبصره شرایط اقتصادی به مسئله افزایش دستمزدها در صدد منجمد کردن دستمزدها نیز هست. مسئله مطلقا محدودیت قانونی نیست بلکه مسئله تن ندادن به خواست کارگران است.
برخی معتقدند افزایش دستمزدها باعث تورم بیشتر خواهد شد و از طرف دیگر کارفرمایان رغبتی به ایجاد اشتغال و یا بکار گیری کارگران پیدا نخواهند کرد و به این ترتیب کارگران بیشتری بیکار خواهند شد نظر شما در این مورد چیست.
قانون کار بر افزایش دستمزد به نسبت تورم موجود و هزینه یک خانوار چهار نفره تاکید دارد. اگر کمی دقت کنیم می بینیم که قانون میگوید افزایش دستمزد کارگران به تناسب تورم موجود. معنای این حرف این است که تورم و گرانی مقوله ای است که تحت شرایط اقتصادی معینی ممکن است پیش بیاید و به همین دلیل قانونگذار برای حفظ سطح معیشت کارگران یکی از علل افزایش دستمزد کارگران را تورم موجود قرار داده است. به عبارتی خود همین قانون به صراحت دارد میگوید که تورم ربطی به افزایش دستمزد کارگران ندارد بلکه بر عکس، تورم بنا بر علل دیگری پیش میاید و بر اساس قانون برای حفظ سطح معیشت کارگران باید دستمزد آنان نیز بر اساس تورم موجود افزایش پیدا کند. به نظر من اگر حتی ذره ای این امر محال حقیقت داشت که افزایش دستمزد کارگران باعث افزایش تورم میشد آنوقت قانونگذار یقینا می نوشت: اگر افزایش دستمزد کارگران بنا بر سبد هزینه یک خانوار چهار نفره باعث تورم بشود دستمزد کارگران می باید برای کنترل تورم کاهش پیدا کند.
گذشته از این، دستمزد یعنی چه؟ دستمزد اساسا بخش کوچکی از کل ثروتی است که توسط میلیونها کارگر در نظام سرمایه داری تولید میشود. به عبارتی صاحب سرمایه تنها بخش کوچکی از کل ثروتی را که توسط یک کارگر در یک روز کاری تولید میشود به وی می پردازد تا کارگر با استراحتی مختصر و خرید و مصرف کالری معینی برای زنده ماندن قادر به ادامه کار در روز بعد باشد. این اساس و پایه کل سیستم دستمزد در نظام سرمایه داری است. کجای دنیا مصرف برای زنده ماندن و زیستن، باعث تورم شده است که در کشور ما چنین بشود. طبق قوانین همین سیستم سرمایه داری، مصرف و مصرف برای زندگی با استاندارد بالا، نه تنها باعث تورم نمیشود بلکه باعث رونق اقتصادی نیز میشود چرا که با مصرف است که چرخ تولید بیشتر و بیشتر به حرکت در میاید و جامعه ای شکوفا میشود. اگر در جامعه ای استاندارد مصرف خوبی وجود نداشته باشد تولیدی نیز در کار نخواهد بود. کسانی که میگویند افزایش دستمزدها (یعنی میزان مصرف کارگران برای زندگی بهتر) باعث تورم میشود یا در بهترین و خوشبینانه ترین حالت چیزی از اقتصاد نفهمیده اند و یا مدافع وضعیت موجود و بردگی کارگران هستند. اینان مسئله را وارونه مطرح میکنند. میگویند با افزایش دستمزدها کارگران بیشتری بیکار خواهند شد من میگویم بر عکس، افزایش دستمزد کارگران یعنی بهره مندی آنان از مواهب زندگی و این یعنی براه افتادن بیشتر و بیشتر چرخهای تولید برای تولید این مواهب و تولید بیشتر و براه افتادن بیشتر چرخهای تولید یعنی بیکاری کمتر. البته من می فهمم این صحبتها جایی در اقتصاد بحران زده ما ندارد اقتصاد کشور ما از بیخ و بن تخریب شده است. در اقتصاد موجود ما هیچ چیزی سر جایش نیست. کارگر دارد فریاد میزند گرسنه ام گرسنه ام، یارو میگوید افزایش دستمزد کارگر و نجاتش از گرسنگی یعنی تورم بیشتر. کسی نیست به این آقایان بگوید در طول دوران جنگ دستمزد کارگران ریالی افزایش پیدا نکرد پس چرا ما شاهد تورم چندین برابری نسبت به قبل از دوران جنگ بودیم. کسی نیست به این آقایان بگوید از سال 1368 به اینطرف دستمزد کارگران به نسبت تورم موجود هر ساله افزایش کمتری داشته است اما تورم هر ساله و هر ساله افزایش پیدا کرده است. کسی نیست به این آقایان بگوید در طول یک سال و نیم گذشته متوسط افزایش دستمزد کارگران 5/13 درصد بوده است و ما در این مدت یک سال و نیم شاهد افزایش چندین و چندین برابری قیمت کالاها و تورم بوده ایم.
شرایط بد اقتصادی موجود چه میشود؟
به نظر من مسئله کاملا روشن است آنچیزی که امروز ما در مورد وضعیت کارگران شاهدیم مسئله ای نیست که همین امروز و تحت شرایط اقتصادی موجود پیش آمده باشد همانطوری که گفتم در طول هشت سال جنگ دستمزد کارگران ریالی افزایش پیدا نکرد، دوران پس از جنگ را دوران سازندگی نام گذاشتند اما سنگ بنایش با قانون کاری که تصویب شد بر نابودی زندگی کارگران گذاشته شد. این قانون قراردادهای موقت را که از سوی کارگران بردگی نوین نامیده میشد رسمیت بخشید طوری که امروزه 90 درصد کارگران با قراردادهای موقت مشغول بکار هستند و به جز در کارخانجات بحران زده در سایر کارخانه ها هیچ کارگری از ترس عدم تمدید قرارداد و اخراج هر بلایی که سرش بیاورند صدایش در نمیاید. این قانون تعیین حداقل دستمزد کارگران را بر اساس تورم موجود و سبد هزینه یک خانوار چهار نفره تعریف کرد اما از آنجا که تعیین دستمزد در شورایعالی کار بدست نمایندگانی از دولت و تشکلهای دست ساز کارگری و کارفرمایی سپرده شد نه تورم واقعا موجود و نه سبد هزینه یک خانوار چهار نفره هیچگاه در تعیین دستمزد کارگران لحاظ نشد و به این ترتیب در طول 23 سال گذشته هر ساله درصد بالایی از قدرت خرید کارگران کاسته شد بطوریکه در حال حاضر حداقل دستمزد موجود دیگر کفاف اجاره بهای آلونکی را نیز بویژه در مراکز استانها نمیدهد و عموم کارگران ناچارند روزانه 12 ساعت کار کنند و با اینحال با گرسنگی دست و پنجه نرم کنند. 12 ساعت کار روزانه که امروزه در ایران بدلیل عدم کفاف حداقل دستمزد موجود برای گذران زندگی، به یک جبر برای کارگران و به یک ساعت کار عادی در بسیاری از مراکز تولیدی و صنعتی بزرگ و کوچک تبدیل شده است مربوط به یکصد سال پیش است. میلیونها کارگر امروزه با قراردادهای نه تنها موقت بلکه سفید امضا و با سپردن تعهد چکی و سفته ای به کارفرمایان در برده وارترین شرایط مشغول بکارند به نظر من هیچکدام از اینها ربطی به شرایط بد اقتصادی موجود که امروز ما با آن مواجهیم ندارند بلکه همه اینها چیزهایی هستند که در طول سی سال گذشته قدم به قدم و سال به سال بر ما کارگران تحمیل شده است و هر روز و هر سال شرایط کار و زندگی ما بدتر از پیش شده است. امروز ما میگوئیم گرسنه ایم. میگوئیم ما دیگر تحمل وضع موجود را نداریم. بحث و خواست امروز ما خواستی بر سر بقاست نه حتی رفاه (که آنهم حق مان است) به جرات میگویم زندگی ما کارگران با آغاز قطع سوبسیدها امروزه از خط فقر به خط مرگ رانده شده است. از زمان اجرای قطع سوبسیدها هزینه های هر آن چیزی که برای بقا و زندگی یک انسان لازم است چندین برابر شده است. قیمت نان هفت برابر شده است، قیمت تخم مرغ و گوشت و میوه و سبزی و لبنیات و حبوبات تا سه چهار برابر شده است. فروشندگان لوازم خانگی و قطعات ماشین و مصالح ساختمانی و مواد غذایی وارداتی و دهها و صدها کالای دیگر، هر روز صبح قیمت دلار را میگیرند و هر درصدی که بر روی دلار رفته باشد همان را بر روی اجناس شان میکشند. هزینه خدمات بانکی، حمل و نقل، بهداشت، هزینه اتوبانها، هزینه پارک ماشین در کنار خیابانها و پارکینکها، لوازم التحریر، مدارس غیر انتفاعی، شست و شوی ماشین در کارواشها، اجاره بهای منازل مسکونی و تجاری و صنعتی تا آب و برق و گاز و حق اشتراک اولیه ای که این ادارت بابت این امور دریافت میکنند تا هزینه های مهندسی و بازرسی در امور ساختمانها و... هر کدام یا چندین برابر شده اند و یا دهها درصد افزایش قیمت داشته اند. چطور میشود بلا استثنا همه بخشهای جامعه میتوانند و اجازه دارند تحت شرایط اقتصادی موجود قیمتهای خود را تا چندین برابر افزایش دهند آنوقت ما میلیونها کارگر باید متوجه شرایط بد اقتصادی باشیم. اگر شرایط بد اقتصادی وجود دارد و قرار بر تحمل است خوب بسم الله. چرا نباید این تحمل را از قوی ترین بخشهای جامعه که شرایط موجود نه بقایشان بلکه فقط میزان سودشان را مورد تهدید قرار داده است شروع کرد. چرا تاوان وضعیت موجود را من کارگر که هیچ آهی در بساط ندارم باید بپردازم. راستش اگر زندگی کارگران در ایران در حدی بود که میشد از رفاه شان کمی زد و اوضاع موجود را تحمل کرد شاید آنوقت ما کارگران حرف زیادی برای گفتن نمیتوانستیم داشته باشیم اما امروز بحث بر سر نفس کشیدن و بقا کارگر است نه رفاه و آسایش اش. اعتراض ما به سطح دستمزدها در نتیجه شرایط جبری موجود، اعتراضی به جهت کاسته شدن از رفاه مان نیست بلکه اعتراضی است برای قادر شدن به ادامه حیات. این حق ماست و ما برای دفاع از زندگی و بقا خود و خانواده هایمان و برای دفاع از شرافت انسانی مان برای آن تلاش خواهیم کرد.
با تغییر ماده ۷ قانون کار طبق لایحه دولت،قرارداد موقت برای كار دائمی رسمیت مییابد
طبق قانون كار فعلی اگر یک کارگر قراردادی در یک کارگاه فقط یک ماه، یک هفته، یک روز و یا حتی یک ساعت کار کرده باشد از کارفرما عیدی و پاداش طلبکار خواهد بود، در صورتی که تبصره مورد نظر طبق لایحه دولت حذف شود، این احتمال قوت میگیرد که کارفرمایان برای کارگران قراردادی که کمتر از یک سال کار کردهاند چنین حقی را قائل نشوند.
ازجمله موضوعات مورد بحث درلایحه اصلاح قانون کار ،موضوع مهم ماده هفت قانون كار كه به تعریف قرارداد كار میپردازد است:
ماده ۷ قانون فعلی کار: قرارداد کار عبارتست از قرارداد کتبی یا شفاهی که به موجب آن کارگر در قبال دریافت حق السعی کاری را برای مدت موقت یا مدت غیر موقت برای کارفرما انجام میدهد.
تبصره۱- حداکثر مدت موقت برای کارهایی که طبیعت آنها جنبه غیر مستمر دارد توسط وزارت کار و امور اجتماعی تهیه و به تصویب هیات وزیران خواهد رسید.
تبصره۲- در کارهائی که طبیعت آنها جنبه مستمر دارد، در صورتی که مدتی در قرارداد ذکر نشود، قرارداد دائمی تلقی میشود.
تبصره۳- قراردادهای بیش از سی روز باید به صورت کتبی و در فرم مخصوص که توسط وزارت کار و امور اجتماعی در چهار چوب قوانین و مقررات تهیه و در اختیار طرفین قرار میگیرد، باشد.
تبصره۴- کارفرمایان موظفند به کارگران با قرارداد موقت به نسبت مدت کارکرد مزایای قانونی پایان کار به ماخذ هر سال یک ماه آخرین مزد پرداخت نمایند.
لایحه اصلاح قانون کار در مورد اصلاح این ماده: تبصرههای (۱)، (۳) و (۴) ماده (۷) حذف و عنوان تبصره (۲) به تبصره اصلاح میشود.
توضیح: ماهیت و طبعیت کار از نظر مدت زمان کار به دو گروه مشاغل مستمر و مشاغل غیر مستمر تقسیم میشود. به بیان سادهتر در یک کارخانه خودرو سازی، آن گروه از مشاغلی که فعالیت خط تولید به آنها نیازمند است (برقکار، رنگکار، پرسکار و...) جزء مشاغل مستمر هستند و در مقابل مشاغلی که فعالیت کارخانه بصورت مقطعی و موقتی نیازمند آنهاست (سمپاشی فضای سبز، لوله کشی برای احداث یک سرویس بهداشتی جدید، مرمت سالن تولید) در گروه مشاغل غیر مستمر جای میگیرند.
به موجب تبصره ۱ از ماده ۷ قانونکار، دولت از زمان ابلاغ قانون كار در سال 69، مکلف شده است که ابتدا مشاغل مستمر را از غیر مستمر جدا کرده و سپس برای مشاغل غیر مستمر حداکثر زمان اعتبار قرارداد را تعیین کند.
بیش از دو دهه از به اجرا درآمدن قانون کار میگذرد، در این مدت دولتهای مختلفی روی کار آمدهاند اما چون هیچ دولتی هنوز به خود زحمت انجام این کار را نداده است، بازار کار ایران گرفتار نوعی آشفتگی است. امروز بسیاری از کارفرمایان بدون توجه به ماهیت و مدت کار، با کارگران قرادادهای موقت زیر یک سال و گاه تا یك ماه منعقد میکنند و در مقابل کارگران قراردادی با این تصور که امنیت شغلی آنها تهدید شده است انگیزه کار کردن را از دست میدهند و درنهایت بهره وری تولید پایین میآید.
به همین دلیل امروز در یک کارخانه خودرو سازی از نظر نوع و مدت قرارداد میان یک کارگر خط تولید (داری شغلی با ماهیت مستمر) با یک کارگر سم پاش یا بنا (دارای شغل با ماهیت غیر مستمر) تفاوت چندانی وجود ندارد.
از آنجا که دولت در لایحه اصلاح قانون کار پیشنهاد حذف این تبصره را داده است، میتوان چنین استنباط کرد که قرار نیست هیچ مرزی میان مشاغل مستمر و غیر مستمر وجود داشته باشد و در این بین دولت به جای تفكیك مشاغل دائم از موقت، صورت مسئله را پاك كرده است.
به موجب تبصره ۳ این ماده قانونی، تا پیش از تصویب قانون رفع برخی موانع تولید و سرمایه گذاری در سال ۸۷، در ماده ۷ قانونکار تنها به کتبی یا شفاهی بودن قرارداد کار اشاره شده بود و قانون در این خصوص هیچ الزامی را به کارفرما و کارگر تکلیف نکرده بود، اما بعد از تصویب این قانون برخی کارشناسان که معتقد بودند الزامی شدن عقد قرار داد کتبی و واحد برای مدت بیش از ۳۰ روز کار، شفافیت بیشتری بر روابط کار حاکم شده و از ادامه برخی سواستفادههای رایج جلوگیری خواهد شد، در مقابل این دیدگاه برخی فعالان کارگری معتقد بودند که این الزام کارایی ندارد چرا که بسیاری از کارفرمایان متخلف میتوانند برای گریز از تعهدات قانونی خود کارگر را برای مدت کمتر از ۳۰ روز استخدام کرده و با او قرارداد شفاهی منعقد کنند. پیدا نیست که نویسندگان لایحه اصلاح قانون کار با چه توجیهی اقدام به حذف این تبصره كردهاند.
به موجب تبصره ۴ این لایحه، در سال ۸۷ و پس از تصویب قانون رفع برخی موانع تولید و سرمایه گذاری كه به ماده ۷ قانون کار اضافه شده است، کارگران موقت مشخصا به هر اندازه که کار کرده باشند از عیدی و پاداش کامل پایان سال سهم میبرند. به بیان دیگر حتی اگر یک کارگر قراردادی در یک کارگاه فقط یک ماه، یک هفته، یک روز و یا حتی یک ساعت کار کرده باشد از کارفرما عیدی و پاداش طلبکار خواهد بود، در صورتی که تبصره مورد نظر طبق پیشنهاد نویسندگان لایحه اصلاح قانون کار حذف شود، این احتمال قوت میگیرد که کارفرمایان برای کارگران قراردادی که کمتر از یک سال کار کردهاند چنین حقی را قائل نشوند.
منبع:ایلنا-20آذر
تعطیلی کارخانه زاگرس خودرو بروجرد وبیکاری ۴۰۰ کارگر با عدم دریافت سه ماه حقوق
به گزارش20آذرایلنا،کارخانه زاگرس خودرو بروجرد به سبب افزایش مشکلات مالی، تعطیل و ۴۰۰ کارگر آن با وجود سه ماه حقوق معوقه بیکار شدند.
جان باختن و مجروح شدن دو کارگر در فاز 19
طبق گزارش منتشره توسط کانون مدافعان حقوق کارگر، روز شنبه 18 آذر 91 رضا رستمی فورمن اسکلت بندی اهل نور آباد از ارتفاع پرت شده و جان خود را از داده است. رضا رستمی کارگر شرکت مانمک پیمانکار شرکت پتروپارس بوده است.این گزارش می افزایدچند روز قبل نیز کارگر دیگری به نام دانیال از ارتفاع سقوط کرده و هم اینک در بیمارستان شیراز بستری می باشد.
انجمن صنفی کارگران برق و فلزکار کرمانشاه ۲۰/۹/۱۳۹۱
مرگ خاموش در بيمارستان لبافينژاد تامين اجتماعي
بيمارستان لبافينژاد تامين اجتماعي در خيابان پاسداران تهران(بوستان نهم) بيش و پيش از آنكه محلي براي التيام دردهاي بيمهشدگان و مستمري بگيران بيپناه و مظلوم كه عموما هم از اقشار ضعيف جامعه محسوب ميشوند باشد، به محيطي براي مرگ تدريجي و خاموش كاركنان بخش درماني بهويژه تكنسينها و پرستاران اتاق عمل شاغل در آن مبدل شده است و گويا تاكنون نيز هيچ مقام مسئولي در بخش درمان سازمان تامين اجتماعي حاضر به شنيدن و ديدن فرياد و اعتراض اين اقشار زحمتكش و آنچه بر سر آنها ميرود نيست ! بيمارستان شهيد دكتر لبافينژاد در سال 1360 شروع به كاركرد.
اين بيمارستان متعلق به سازمان تامين اجتماعي و بيمارستاني آموزشي است كه در سال 1360با ظرفيت 400 تخت ثابت تاسيس و در حال حاضر 294 تخت داير دارد. تخصصهاي موجود در اين بيمارستان عبارتند از: داخلي، عفوني، ارولوژي، نفرولوژي، چشم پزشكي و CCU. در همان ابتدا رسيدگي به امور مجروحان جنگي و كمك به مصدومان شيميايي در اولويت كاري اين مركز بود به نحوي كه عمدتا تختهاي بيمارستان به مداواي مجروحان جنگي اختصاص يافته و اين روند تا ايام پاياني جنگ تحميلي ادامه داشت.
همزمان با راهاندازي بيمارستان مقدمات الحاق آن به سيستم آموزشي نيز فراهم شد. ابتدا اين مركز جزو مجتمع آموزشي وزارت بهداري بود و سپس به دانشكده طالقاني و متعاقباً به دانشكده پزشكي قدس ملحق شد و در نهايت به دنبال تشكيل وزارت بهداشت درمان وآموزش پزشكي به عنوان يكي از بيمارستانهاي آموزشي دانشگاه علوم پزشكي شهيد بهشتي درآمد.
در حال حاضر اين مركز از بيمارستانهاي سازمان تامين اجتماعي به شمار ميرود ولي از نظر آموزشي زيرنظر دانشگاه علوم پزشكي شهيد بهشتي است. از سوي ديگر گفته ميشود كه تمام بخشهاي بيمارستان، از نظر آموزشي مورد تاييد دبيرخانه شوراي پزشكي و تخصصي قرار گرفته است و دستيار تخصصي، فوق تخصصي، تحصيلات تكميلي و كارآموز و كارورز و به عبارتي تمام ردههاي فراگير در اين مركز مشغول آموزش هستند.
درنگ مرگآفرين !
يكي از مهمترين شاخصهاي اعطاي «ايزو» به مراكز درماني و بيمارستاني در كشور بايد رعايت نكتههاي امنيت بهداشت جسم و روان كاركنان شاغل در آن مركز يا بيمارستانها باشد، در حالي كه شواهد و قرائن حكايت از آن دارد كه حفظ سلامت جسم و روان كاركنان بخش درماني كه در واقع بايد حافظ حقوق و منشور بيماران باشند به سادگي توسط مسئولان آن مراكز درماني و بيمارستاني ناديده گرفته ميشود! متاسفانه در بيمارستان شهيد دكتر لبافي نژاد تامين اجتماعي تهران، ايمني و سلامتي محيط كاري كادر درماني بهراحتي ناديده گرفته شده و اين مسئله طي چند سال اخير تبعات و آسيبهاي زيادي بر جا گذاشته است. اواخر آبان امسال شاهد مرگ يكي از تكنسينهاي اتاق عمل اين بيمارستان بوديم.
«امالبنين فرزانه»، 43 ساله بر اثر ابتلا به سرطان ريه به سادگي جان ميدهد و متاسفانه خانوادهاي بيسرپرست ميشود! وي با حدود 22 سال خدمت در بخش درمان سازمان تامين اجتماعي قرباني نبود نظارتها و كنترلهاي لازم بهداشتي و ايمني محيط كار توسط مسئولان بخش درماني اين سازمان ميشود. كارشناسان اين بيمارستان علت اين اتفاق را خرابي سيستمهاي تهويه اتاق عمل توصيف ميكنند. مسئلهاي كه دكتر عباس باقري 45 ساله(فوق تخصص جراحي چشم) اين بيمارستان را نيز به عارضه سرطان ريه دچار كرده است!
يكي از كاركنان بيمارستان شهيد دكتر لبافينژاد تامين اجتماعي كه نميخواست نامش نوشته شودميگويد: «متاسفانه باوجود اينكه درباره اين مشكل خطرناك چندين بار به رئيس بيمارستان و مدير وقت بيمارستان اعتراض كرديم، اما آنها نسبت به مرتفع كردن اين مشكل بيتوجهي كردند و اين بيتوجهي تاكنون منجر به مرگ يكي از تكنسينهاي خوب اتاق عمل و ابتلا يكي از پزشكان اين بيمارستان به سرطان ريه شده است و معلوم نيست تا چه زماني بايد تاوان اين بيتوجهي و نظارتها و كنترلهاي ايمني و سلامتي را در بخش درماني و در محيطهاي كاري، توسط آنها كه بايد پاسخگوي مشكلات بيمهشدگان و مستمري بگيران باشند، كاركنان زحمتكش و بيادعا بدهند؟»!
«امالبنين فرزانه» ميتوانست زنده باشد و همچنان سرپرست خانواده خود باقي بماند، دكتر باقري هم براي زندگي خود و خانوادهاش هزاران اميد و آرزو دارد و هنوز هم ميتواند اميد هزاران بيمار دردمند و مستضعف باشد، اما بيتدبيري و بيتوجهي آنهايي كه در بخش درمان سازمان تامين اجتماعي بايد پاسخگوي دردها و مصيبتهاي بيمهشدگان و مستمري بگيران باشند، اين فرصت را از خانم فرزانه جوان گرفت و دكتر خدمتگزار را نيز در آستانه مرگي دردناك قرار داده است !
«امالبنين فرزانه»، رفت بيآنكه طعم زندگي را بچشد، اما همكاران دردمند او در بيمارستان لبافينژاد در اين مركز درماني فراموش شده با ترس و استرس روزگار ميگذرانند و درنگي مرگ آفرين را تجربه ميكنند! آنها از خود ميپرسند چرا جان ما براي مسئولان درمان سازمان تامين اجتماعي اهميتي نداشته و ندارد. آنهايي كه در اين سازمان عريض و طويل به دنبال تكريم مردم هستند، خوب است ابتدا به دنبال تكريم همكاران زحمتكش و بيادعاي خود باشند. آيا وضع موجود در ميان كاركنان بخش درماني سازمان تامين اجتماعي در حال حاضر اينگونه است؟
منبع:ملت آنلاین-20آذر
صدها پرسنل بخش امنیت فرودگاههای آلمان اعتصاب کردند
به گزارش10دسامبریورونیوز،به دعوت اتحادیه «وردی» صدها تن از کارکنان تامین امنیت فرودگاههای آلمان دست از کار کشیدند. وردی بزرگترین اتحادیه کارگران بخش خدمات در آلمان است.
سخنگوی این اتحادیه، دلیل اعتصاب را به بن بست رسیدن مذاکرات میان اتحادیه کارکنان و صاحبان فرودگاهها بر سر بهبود وضعیت کاری و حقوقی کارکنان بخش امنیت اعلام کرده است.
این اعتصاب که از ساعت چهار صبح روز دوشنبه آغاز شده بود، فعالیت دست کم هشت فرودگاه آلمان را از جمله در شهرهای بن، کلن، هامبورگ، هانوور و اشتوتگارت برای چند ساعتی مختل کرد.
اعتراض به کاهش بودجه درمانی در اسپانیا
به گزارش یورونیوزبتاریخ10دسامبر،هزارن نفر از کارکنان بخش بهداشت و درمان اسپانیا در خیابان های مادرید و در اعتراض به کاهش بودجه درمانی این کشور تظاهرات کردند.
تظاهرکنندگان اعتراض خود را نسبت به کاهش استخدام نیروی جدید در این بخش، عدم تمدید قراداد کارکنان موقت سابق و آثار منفی این طرح بر سلامت عمومی جامعه ابراز کردند.
کارخانه اوپل در بوخوم تعطیل می شود
به گزارش مورخ10دسامبریورونیوز،شرکت خودروسازی اوپل روز دوشنبه اعلام کرد این شرکت تولید خودرو در کارخانه خود در شهر بوخوم آلمان را در سال 2016 میلادی متوقف می کند.
شرکت اوپل که از زیر مجموعه های جنرال موتورز است، اعلام کرد با وجود تلاش های شدید در تغییر اوضاع موفقیتی حاصل نشده است.
تعطیلی کارخانه اوپل در بوخوم نخستین بار در ماه ژوئن اعلام شده بود.
جنرال موتورز پیش بینی کرده است که اوپل تا پایان سال جاری زیان یک و نیم میلیارد دلاری به بار آورد. اوپل امید بسته است با این تغییر کاربری تا اواسط دهه به سودآوری بازگردد.
بیستم آذرماه1391
**************
اخباروگزارشات کارگری21آذرماه1391
- گزارشي از ادامه ي بي حقوقي ها در شركت سقز سازي ون
- تجمع اعتراضی کارگران شرکت خدمات مهندسی خط و ابنیه فنی
- تاخیردرپرداخت حقوق ومزایای کارگران معادن خصوصی کرمان
- کارگران مجتمع دامداری مهاباد در سال جاری ۷ ماه حقوق و دستمزد دریافت نکردهاند
- کشته وزخمی شدن2کارگربراثرريزش چاه در نطنز اصفهان
- آسيب ديدن دستفروش كامياراني در جريان حمله ي ماموران
-«این دیوار فرو خواهد ریخت»
گزارشي از ادامه ي بي حقوقي ها در شركت سقز سازي ون
یکی از کارگران با سابقه و مسن شرکت سقز سازی کردستان(ون) به نام «عثمان منبری» (کارگر قسمت بسته بندی) که در اثر فشار کار و اثرات ناشی از کار سخت و غیر استاندارد و کار بیشتر از توان کارگر، دچار ناتوانیهای متعدد بدنی شده، به ناچار به مرخصی بدون حقوق استعلاجی که 3 ماه به درازا کشیده، تن داده است و حال کارفرما بدون توجه به شرایط حاد این کارگر، بدون پرداختن حقوق و مزایایش، با از کار افتاده نشان دادن او، سعي دارد وي را از کار اخراج کند.
در پی فشارهای مضاعفِ کارفرمایان به کارگران، بر سر قبولاندن اضافه کاری اجباری و یا اخراج، دو تن دیگر از کارگران این کارخانه به نامهای «فواد صالحی» و «ایوب کریمی» نيز در شرف استعفای اجباری از کار هستند. کارفرما به این دو کارگر همانند دیگر کارگران تا 29/9/91 فرصت داده که یا شرایط اضافه کاری را قبول کنند و یا استعفای خود را تحویل سرپرستی بدهند. گفتنی است پیش از این، دو تن دیگر از کارگران ناچار به استعفا شده اند و بیکار گشته اند.
کارخانه و کارفرمایان هیچگونه مسئولیتی در قبال امنیت روانی و بهداشتی کار و محیط کار کارگر ندارند و در قبال ناتوانیهای جسمیِ ناشی از حوادث کار، که خود آن را باعث شدهاند، حربه و راه حلی جز اخراج ندارند.
كميته ي هماهنگي براي كمك به ايجاد تشكل هاي كارگري-21 آذر 1391
تجمع اعتراضی کارگران شرکت خدمات مهندسی خط و ابنیه فنی
به گزارش21آذرایلنا،روز گذشته بیش از ۱۰۰ تن از کارگران شرکت خدمات مهندسی خط و ابنیه فنی (تراورس) در مقابل اداره کل خط و ابنیه فنی راه آهن تهران تجمع کردند که این تجمع با دخالت پلیس پایان یافت.
براساس این گزارش،این کارگران که به همراه خود پلاکاردهای اعتراضی داشتند، از مشکلات بیمهای خود به ستوه آمده و خواستار رسیدگی این مشکلات بودند.
تاخیردرپرداخت حقوق ومزایای کارگران معادن خصوصی کرمان
فارس بتاریخ11دسامبر،بنقل از منصور متقی فرماندار کوهبنان از عدم پرداخت حقوق ومزایای کارگران معادن خصوصی کرمان خبرداد.
براساس این گزارش، فرماندار کوهبنان در حاشیه دیدار با مدیرعامل شرکت زغالسنگ استان کرمان، عنوان کرد: در برخی از معادن خصوصی و شخصی، هنوز مشکلاتی در ارتباط با نحوه پرداخت حقوق کارگران و مزایای آنان وجود دارد که امیدواریم این مشکل نیز برطرف شود.
کارگران مجتمع دامداری مهاباد در سال جاری ۷ ماه حقوق و دستمزد دریافت نکردهاند
ایلنابتاریخ21آذر،ازعدم پرداخت7ماه حقوق ودستمزد کارگران مجتمع دامداری مهابادگزارش داد.
برپایه این گزارش،از مجموع ۳۶ کارگر این مجتمع دامداری و کشتارگاهی، ۱۶ کارگر نیروهای ستادی هستند، کارگران ستادی علاوه بر ۷ ماه حقوق معوقه سال جاری، ۵ ماه حقوق و عیدی و پاداش سال گذشته خود را نیز دریافت نکردهاند.
واحد کشتارگاه این مجتمع در اوایل سال ۸۶ با ۲۱۷ کارگر، روزانه با کشتار شهری ۱۰۰۰ راس گوسفند و ۱۰۰ گاو فعال بود، که این تعداد کارگر به مرور تعدیل و هم اکنون این مجتمع با ۳۶ کارگر و تنها با کشتار شهری روزانه ۲۵ راس گوسفند و ۲۰ گاو، تامین کننده بخشی از گوشت شهر مهاباد است.
با واگذاری مجتمع بزرگ دامداری به بخش خصوصی، ۹۸ هکتار از زمینهای زراعی و کشاورزی آن نیز بلاتکلیف و بدون کشت مانده و بخش بسته بندی و تولید گوشت آن نیز نیمه تعطیل شده است.
این گزارش حاکیست،کارفرمای این مجتمع کشتارگاهی دلیل تعویق حقوق کارگران را واردات بیرویه گوشت عنوان میکند که باعث سودده نبودن فعالیت این واحد شده است.
گفتنی است مجتمع دامداری مهاباد وابسته به شرکت غدیر سبز، داری زیر مجموعههای صنعتی همانند هما مرغ، سردخانه زمزم، و کشت صنعت مهاباد است.
کشته وزخمی شدن2کارگربراثرريزش چاه در نطنز اصفهان
به گزارش21آذر پايگاه خبري پليس،روز گذشته ريزش چاه در يكي از نقاط شهري شهرستان نطنز اصفهان مرگ يك کارگر و مصدوم شدن يكکارگردیگر را به همراه داشت.
بنابهمین گزارش، سرهنگ "حسن نيكبخت" فرمانده انتظامي شهرستان نطنزاصفهان در تشريح اين خبر گفت :روز گذشته كارگران حفاري در منزل مسكوني اين شهرستان مشغول حفر چاه بودند كه با ريزش چاه دچار حادثه شده اندويكي از كارگران بدليل شدت صدمات وارده در دم فوت و يك نفر به شدت مصدوم شده كه توسط اورژانس به بيمارستان منتقل شد .
آسيب ديدن دستفروش كامياراني در جريان حمله ي ماموران
به گزارش رسيده، در ادامه ي اذيت و آزار دستفروشان كامياران توسط مامورين شهرداري، در روز يكشنبه 1391/9/19 در پي حمله ي مجدد مامورين به بساط دستفروشان، دستفروشي 55 ساله به نام ناصر مظفريان به شدت آسيب ديد.
نام برده هنگامي كه مامورين وسايلش را با خود مي بردند دست به مقاومت زده و سعي مي كند مانع بردن وسايلش شود كه آنان بدون توجه به اين قضيه سوار ماشين شده و او مسافتي توسط ماشين مامورين به روي زمين كشيده شده و دچار شكستگي پا مي گردد. بعد از اين واقعه مامورين بي اعتنا به شرايط جسمي اين دستفروش زحمت كش وي را در محل رها كرده و محل را ترك مي كنند. ناصر مظفريان توسط خانواده اش براي مداوا به بيمارستاني در كرمانشاه منتقل شده است.
کمیته ی هماهنگی برای کمک به ایجاد تشکل های کارگری-21 آذر 1391
«این دیوار فرو خواهد ریخت»
تانکهای ارتش مصر در اطراف کاخ ریاست جمهوری در قاهره، پایتخت مستقر شده اند و معترضان و اسلامگرایان هر دو آماده تظاهرات بزرگ روز سه شنبه می شوند.
لغو فرمان افزایش اختیارات رئیس جمهوری، توسط محمد مرسی، معترضان سکولار را آرام نکرده است. آنان بر روی دیوار بتونی که برای محافظت از کاخ ریاست جمهوری ساخته شده است نوشته اند «این دیوار فرو خواهد ریخت».
معترضان مصری می گویند تظاهرات آنان تا زمانی که مرسی و اخوان المسلمین مصر را ترک نکنند ادامه خواهد یافت.
یکی از آنان در مورد تظاهرات امروز گفت:«پیش تر مخالف پیش نویس قانون اساسی بودیم اما امروز رژیم را برانداخته ایم.»
میدان تحریر قاهره، جایی که آغاز و سرنوشت انقلاب مصر در آن رقم زده شد آبستن جریان و طوفانی دیگر است.
مخالفان و معترضان محمد مرسی می گویند حسنی مبارک را برنیانداختند تا آقای مرسی و اخوان المسلمین آزادی های مدنی را محدود و قوانین اسلامی را حاکم گردانند.
صدها تن از مخالفان محمد مرسی، پس از چند ساعت رویارویی با نیروهای پلیس و ارتش موفق شدند بدون خشونت یکی از موانع امنیتی و حفاظهای اطراف کاخ رئیس جمهوری را پشت سر بگذارند و به راهپیمایی خود در نزدیکی کاخ ادامه دهند.
مخالفان، محمد مرسی را به ایجاد دیکتاتوری متهم کرده و خواستار لغو برگزاری همه پرسی پیش نویس قانون اساسی شدهاند.
یکی از آنها با تاکید بر اینکه هواداران مرسی همانطور که شب گذشته به برخی از مخالفان حمله کردند، سه شنبه شب نیز خشونت خواهند کرد، می گوید: «این دیوارها و حفاظهای بتونی جلودار ما نخواهند بود. میلیونهای انقلابی حاضر در این خیابانها نه تنها آنها را خراب که میخورندشان!»
منبع:یورونیوز-11دسامبر
بیست ویکم آذرماه1391
akhbarkargari2468@gmail.com