▫ رویاها
با رویاهامان می خوابیم.
با رویاهامان بیدار می شویم.
با رویاهامان به بازار می رویم.
با رویاهامان بهار و باور می خریم.
با رویاهامان می میریم.
با رویاهامان زنده می شویم.
▫ صدا
گذشته صدای بلندی دارد.
گذشته صدایش را
گاهی در گلوی تو می کارد
و تو، دیگر
صدای اکنونت را نمی شنوی
و هیچ، هیچ
باور نمی کنی
که آینده هم صدایی دارد.
▫ کار
هوای سربی صبح.
سکوت سربی راه.
نگاه سربی سرما.
. . . .
کارگران
از کار شبانه باز می گردند
و خستگی
در کمین تازه بیداران می نشیند.
باز هم
روزی سربی خمیازه می کشد
باز هم
شبی کبود
در پتوی تاریکش گم می شود.
نظر شما پس از بازبینی توسط مدير سايت منتشر خواهد شد