logo





انقلاب وجدان ؛ جمعبندی یک شاهد

بهشت موعود ، 12 حریف مارکس و مارکسیسم

شنبه ۱ مهر ۱۳۹۱ - ۲۲ سپتامبر ۲۰۱۲

نصرت شاد

nosrat-shad.jpg
در روی جلد کتاب " آنارشیسم ؛ تئوری ، نقد ، و اتوپی " ، تصاویر و نام دوازده تئوریسین و مبارز آنارشیسم مانند – گودین ، پرودن ، باکونین ، کروپتکین ، مالاتستا ، لنداور ، روکر ، خانم گولدمن ، فولین ، رد ، گودمن ، و سوخی ، آمده .

این مقاله کوتاه خلاصه ای است از مصاحبه آگوستین سوخی (1984 – 1892 ) ، در سال 1970 . وی بعد از 50 سال مبارزه نظری و عملی ، هنوز خود را یکی از اعضای جنبش آنارکوسندیکالیستی اروپایی میدانست .

سوخی بعد از انقلاب اکتبر ، در مسکو با لنین و کروپتکین شخصا دیدار کرد . بعدها نوشت که کروپتکین خوشحال بود که انقلاب اکتبر با حداقل کشته و خونریزی به انجام رسیده . او در سال 1920 نیز بعنوان نماینده کارگران آنارکوسندیکالیستی آلمان در دومین کنگره انترناسیونال سوم شرکت نمود . سوخی پلورالیسم اقتصادی مکتب نئوکاپیتالیسم را" سرمایه داری بورس باز" با صفات کافکایی نامید .

در جواب پرسش انقلاب یا رفرم ؟ ، او گفته بود هر دو . چون نمی توان هر روز انقلاب انجام داد و رفرم معمولا راه انقلاب را باز میکند .

سوخی میگوید گودوین ، اشتیرنر ، و توکر حتی حرفی از انقلاب نزدند . پرودن بیش از انقلاب ، از رفرم میگفت . باکونین حتی ضد رفرم اجتماعی نبود . کروپتکین از کمک متقابل و رفرم میگفت . ولی آنارکوسندیکالیست های فرانسوی خواهان انقلاب هستند . هم سندیکالیستهای انقلابی و هم آنارکوسندیکالیستها به رد رفرم برای بهبود وضع مردم پرداختند .

فلسفه اجتماعی آنارشیسم یک دکترین رهایی بخش است . کاهش آنارشیسم سنتی به انجام عملیات خشن و تروریستی درست نیست . آنارشیسم نتیجه مبارزات اجتماعی سیاسی قرن 19 و آغاز قرن 20 بود . انتقاد مهم امروزی از آنارشیسم آنست که این ایدئولوژی مربوط به فرم اجتماعی ماقبل صنعتی در اروپا است ، ولی اهمیت این اتوپی عدالت اجتماعی، یک نظم لیبرال، بدون دولت و یا لیبرالیسم عدالتخواه است .

آنارشیسم یکی از مهمترین نمایندگان روشنگری با انگیزههای مدرن است ، هدف آن جلوگیری از تمرکز قدرت در دست فرد ، گروه ، و طبقه ، یا آزادی حداکثر ممکن برای فرد است . پرودن ، پدر آنارشیسم میگفت که آن ، قانون اساسی یا فرم حکومتی است که در آن وجدان فردی و جمعی از طریق علم و قانون متحد میشوند . آنارشیستها چون ضد پارلامنتاریسم بودند ، هیچگاه تشکیل حزب ندادند و هیچگاه در انتخابات شرکت نکردند . هدف آنان پیامبری و میسیوناری نبود بلکه اطلاع رسانی است .

سن سیمون میگفت که بدون شور و شوق نمیتوان هیچ کاری را به پایان رساند و خالق هنری عظیم بود . آنارشیستها بودند که برای نخستین بار در سال 1886 برای 8 ساعت کار روزانه در شیکاگو در رهبری اعتصاب کارگران ، 4 اعدامی دادند . آنارشیسم هیچگاه یک اتوپی گذشته گرا نبود . آنها پایه گذار جنبش اتحادیه ای کارگری در فرانسه ، ایتالیا ، اسپانیا ، برزیل ، اوروگوئه ، مکزیک و آرژانتین بودند .

شعار " تبلیغ عمل از طریق بمب و ترور " در یک دوره موقت قرن 19 مطرح شد و هیچگاه خصوصیت عام، و ماهیت فلسفه و جنبش آنارشیستی نبود . نمایندگان واقعی خشونت و ترور را باید در فاشیسم ، ناسیونال سوسیالیسم ، استالینیسم و کاپیتالیسم جست ، چون آنها خشونت را اصل اساسی سیاست خود کرده بودند . فاشیسم در ایتالیا و نازیسم در آلمان ، ابتدا با ترور و سرکوب اشخاص آغاز گردید . آنارشیستها طبق عقایدشان حزب سیاسی تشکیل ندادند بلکه برای اشغال قدرت، اتحادیه های کارگری برای دفاع از منافع کارگران بوجود آوردند . مارکسیسم ، تئوری را بشکل کمونیسم روسی بعد از جنگ جهانی اول تجربه نمود .

در امریکای لاتین مبارزه اجتماعی با آنارشیسم شروع شد . پرودن ، باکونین ، و کروپتکین زودتر از مارکس و انگلس به درون محافل روشنفکری و کارگری راه یافتند . مورخی مدعی است که در سال 1931 سلطنت و مونارشی در اسپانیا بدون خونریزی بشکل جمهوری درآمد .

جنبش دانشجویی در آمریکا گرچه تحت تاثیر افرادی مانند باکونین ، مالاتستا ، و تورائو بود ، آنها خود را آنارشیست نمیدانستند . در روسیه، ناتوانی انقلابی مارکسیسم روسی و در جنبش دانشجویی سال 68 اروپا، با شکست نئومارکسیسم ثابت شد . جمگ سرد در اروپا با مبارزه میان امپریالیسم سرخ و سفید آغاز گردید .

میان آنارشیستها پیرامون مالکیت خصوصی اختلاف نظر است . کروپتکین نماینده آنارشیسم کمونیستی است . او مثل مارکسیستها مالکیت وسایل تولید را رد میکند ولی مخالف مالکیت دولتی نیز است . آنارشیستها همیشه در گذشته مخالف دولتی کردن اقتصاد بودند . آنها خطر برده داری کاپیتالیسم دولتی مانند استالینیسم را میدانستند .

ساختار جهانی بر اساس وصیت نامه ماتریالیسم دیالکتیک در قرن 20 با شکست روبرو گردید . آنارشیستها با مخالفت با فرمهای سلطنت و مونارشی خواهان تبدیل مرکزگرایی به شکل فدراتیو و شورایی هستند . آنها غیر از جامعه شناسی و روان شناسی فرد همیشه به رفتارشناسی او نیز توجه داشته اند .پرودن در جواب دعوت مارکس در سال 1846 برای همکاری ، او را بدلیل دگماتیسم رفتاری رد نمود .

در نظر آنارشیستها گاهی اتوپی خالق واقعیتی جدید میشود . بعضی از افراد جنبش دانشجویی اروپا در سال 1968 خود را مارکسیستهای آنارشیست می نامیدند . ادعای آنها همچون مسیحیان آته ایست تعجب آور بود . در طرحهای فلسفی اجتماعی آنارشیسم تنها راه انقلاب بیشتر ، دسترسی به اهداف آن از طریق انقلاب است . گروهی از آنارشیستها همچون کیبوتص های اسرائیلی مخالف شورایی و اشتراکی کردن اجباری سوسیالیسم پادگانی هستند .

آنارشیستها بودند که ابتدا تمایلات اتوریته مارکسیستها و سپس بلشویکها را نشان دادند . آنها مخاف دیکتاتوری فرد ، حزب ، دسته ، و طبقه زیر هر نامی هستند . مارکس خلاف استالینیسم، دیکتاتوری پرولتاریا را موقت میدانست . لنین آنارشیسم را بیماری کودکی کمو نیسم نامید . او میگفت دولت باید کاملا در دست حزب باشد . کروپتکین از تمرکز قدرت در دست بلشویکها شکایت نمود . کارل کائوتسکی مرتد ! بلشویسم را سوسیالیسم اجباری روس نامید . بیش از دو قرن است که هواداران دوجریان رقیب میپرسند مارکس یا باکونین ؟

آنارشیست ها نیز دارای فلسفه اخلاق و فلسفه سیاسی خود هستند . اصل امید در اتوپی آنارشیستی اجتناب ناپذیر است . آنطور که در انقلاب فرانسه از فئودالیسم خلع قدرت شد ، در اروپا پرولتاریا باید از بورژواری سلب قدرت می نمود . اکنون رنسانس ایدئولوژی آنارشیستی در کشورهای بلوک شرق سابق موج عظیمی یافته ، در حالیکه در بعضی از جوامع رفاه غرب، کارگران متوسط مخالف تغییرات ساختاری افتصاد هستند و ضد انقلاب اجتماعی می باشند . در بعضی از کشورهای غرب تعداد کارگران با درآمد بالا بیشتر ازتعداد کارگران فقیر است .چون گلوبالیسم فعلی زیر شرایط کاپیتالیستی است ، آنارشیست ها در مقابل نئولیبرالیسم دست به مقاومت میزنند . در نظر آنان باید از عملگرایان ایده آلیست ، ایده آلیست های عملگرا ساخت .

نظر شما؟

نام:

پست الکترونیک(اختياری):

عنوان:

نظر:
codeimgکد روی تصویررا اينجا وارد کنيد:

نظر شما پس از بازبینی توسط مدير سايت منتشر خواهد شد