logo





اُمیــّد نیــروئی مردمـی ست؛

شنبه ۲۱ مرداد ۱۳۹۱ - ۱۱ اوت ۲۰۱۲

کاوه بنائی

kave-banai.jpg
زمان روش هائی که همچنان تغییرات را در هرم قدرت جستجو می کنند، سپری شده است. این نوع تفکر در شرایط بغرنج قادر به نقش سازنده ای نبوده و سریع تر از حاکمیت رو به افول ، از گردونه حیات دور خواهد شد.
قدرت هر روز کوچک تر و خشن تر می شود. همزمان در متن جامعه نیروی مقاوم را بازتولید می نماید.مردم را باور کنیم. امید نیروئی مردمی است.
مـاه مرداد و شهریور، برای ما ، یاد آور، تابستانی شوم ، دردناک و زخمی عمیق بر پیکر میهن است. امسال ، 24 سال از قتل عام زندانیان سیاسی که در میهن جز مشتی خاک و استخوان و بازماندگانی که با بیرحمی در طول این زمان ، این 24 سال ، هیچ کس ، هیچ نهاد و ارگانی ، نه توانست مرحمی بر دل های زخمی شان گردد و آنها در تنهائی خویش با سرانگشتان مجروح شان به کاوش در خاک زخمی مشغول گردیدند و از خانه دل میهن و یکدیگر ، یادگاران شان را یافتند و بر سینه ی داغ گلهای پرپر شده ی شان که هنوز جوانی نکرده بودند ، 24 ساله هایشان که همچنان ، بی مزار، بر بستری از باورها و ناباورهای فراموش شده رها گشتند. چه سخت و دشوار است که ، در چنین فضائی که هنوز آمرین و عاملین این کشتار ضد انسانی زندانیان سیاسی در بند حکومت اسلامی وضعیت شان مشخص نشده ، عده ای تبلیغ بخشش می کنند!!
اینان در چه هراسی اند؟شاید در این اندیشه که گریبان شان بابت کوتاهی هایشان در حول و هدایت این جمع اسیرو در بند پا گیرشود؟
بازماندگان ، مادران که ، پس از 24 سال اندوه پایان ناپذیرشان ، خیل بیشماری ، بی پاسخ از جستجوهایشان ، دراوج حرمان ، به جگر گوشه هایشان پیوستند، همسران و کودکان که ، اینک جوانی مادران و پدران شان را رخ می نمایند، در سالی دیگر ، تب و تاب حوادث بی شماری را همرا با میهن تن رها می کنند.
رژیم در بوق و کرنا از میزبانی 120 کشور عضو غیر متعهد ها خود را آماده می کند.در شرایطی این مسئله سازمان داده می شود که جامعه غرق مسائل بی شماری از شرایط بوجود آمده بر اثر سیاست های نابخرانه دولت مردان رژیم است.
آرامش خاکستری که در جامعه موج می زند رژیم را در خلاصی از آن به نقش ایوان مدائن مشغول کرده است.
هراس رژیم از شروع حرکت های خود انگیخته ، ماه های قبل در تقابل با آن ، هزاران نیرو ی ویژه را در کلان شهرها سامان داده است. اغلب شهرهای بزرگ به اشغال نیروهای ویژه پلیس و نظامی بحالت آماده باش کامل در آمده است.
تحریم های دول سرمایه داری که زیر منگنه قرار گرفتن رژین بخاطر تهدیدات هسته ای و دست یابی به سلاح کشتار جمعی ، بهانه شان گردیده است با گسیل نیروهای ویژه تجاوز از طریق دریا و هوا و استقرار آن در خلیج فارس، و همچنین تجهیز همسایگان به انواع سلاح های مدرن پیش گیرانه حمله موشکی و ....همه نشان دهنده عمق بحرانی است که رژیم کنونی باید در قبال آن پاسخ گو باشد.
این شرایط موجود با مهار اعتراضات خرداد 88 که حین برگزاری انتخابات دهمین دوره ریاست جمهوری توانست نیروئی را بیدار کرده و از عمق جامعه بیرون بکشد و در خیابان ها روبروی ساختار مهیب و زشت استبداد دینی خودرا بیاراید، اینک با بازداشت خانگی رهبران اش تنفس آرامی را در متن با صدای زندانیان سیاسی، با اعتراضات پراکنده کارگران و زحمتکشان ، با تولید فضاهائی از مقاومت مدنی زنان و جوانان ریشه می دواند .
علیرغم وجود همه تناقضات اجتماعی و معضلات پیچیده اقتصادی ، رژیم همچنان بدون حمایت مالی خارجی با توجه به تحریم نفتی و... توان پیش برد برنامه هایش را دارد.و تحت این شرایط به کشور سوریه و رژیم بشار اسد کمک مالی هم می کند.
این میزبانی چهره دیگری به حاکمیت در سطح جهانی خواهد بخشید.لااقل برای 3 سال که ریاست دوره ای بر تشکیلات اعضای کنفرانس غیر متعهد ها را که شامل 120 کشور می باشد ، امتیاز فزاینده ای به او در بر خورد با مسائل داخلی خواهد بخشید.
هم اینک در روند عادی سازی اش با بحران داخل، با به میدان آوردن دست آموزان خود که خط کشی های آشکاری با آفرینندگان جنبش 22 خرداد ( انتخابات دهمین دوره ریاست جمهوری) جهت کاسه لیسی و نزدیکی با هرم قدرت و نفی اپوزسیون خاص این دوره بر آمده در خارج از کشور ، هنوز هم سفره گی و نشستن بر خوان یغما ، وبی توجه به زندگی مردمی که پشت درب های قدرت در انتخابات های گذشته حضورشان را در حاکمیت مشروعیت بخشیدند، به رایزنی های خود مشغولند.
زندانیان سیاسی ، بخش قابل توجه ای از حرکت باورمند به تغییر در قرنطینه ی سکوت و فراموشی روزشان را سپری می کنند.آنها دست به اعتصاب غذا و ممانعت به رفتن سالن ملاقات و مقاومت های دیگری را سامان می دهند تابلکه صدای اعتراضی را که در جامعه وجود دارد را از گلوی شان شنیده شود.
رهبران جنبش سبز که مدت بیش از یکسال و نیم در بازداشت خانگی بسر می برند بجز تماس در سطح خانواده درجه یک و محافظان امنیتی خویش، از میلیون ها مردمی که به آن ها رای داده اند، از تماس محروم گشته اند. اما نفوذ معنوی شان ، همچنان حفظ کرده اند، علت ادامه بازداشت آنها، و فراتر از همه دور نگه داشتن از دسترسی شان به فضای عمومی ، خود نشان دهنده سلامت حرکت آن ها و نفوذشان پس از 3 سال که رژیم هرچه در چنته داشت با هوادارانشان انجام داد ، نتوانست این مسیر را به سمتی منحرف گرداند و بخدمت خود در آورد.
گرچه سکوت امروز ، خود، فریاد بلندی است که حکومت اسلامی از طریق ارگانهای امنیتی اش گوش فرامی دهد و از درون جامعه خبر دارد که در جهت خفه کردن آن از هیچ شیوه ای هم ابا ندارد.بدترین نوع آن در مضیقه قرار دادن ابتدائی ترین نیاز مردم که رزق و روزی روزانه شان است که در تلاش معاش انرژی حداکثری مردم را به آن مشغول گردد.
تحت این شرایط دشوار زندگی توده ها ، اقدام به میزبانی اجلاس سران غیر متعهد ها نموده است. آیا این رژیم صلاحیت بر پائی این اجلاس را دارد؟ پس از 34 سال عضویت در این تشکل جهانی و میزبانی شانزدهمین دوره آن که قرار است ریاست آن را از محمد مرسی رئیس جمهور مصر که در 3 سال گذشته در شرم الشیخ ، حسنی مبارک عهدار گردیده بود و با تولد بهار عربی اینک در زندان مصر تفییر یافته بسر می برد به آقای احمدی نژاد تحویل خواهد داد. آیا آن تغییراتی که از 3 سال قبل در مصر بوقوع پیوست و رئیس دوره ای تشکیلات غیر متعهد ها سر از زندان در آورد شامل حال آقای احمدی نژاد هم خواهد شد؟
آیا این رژیم از موانع و بحران ها طبیعی و مصنوعی که خود و حامیان اش و بوحود آورده اند فارغ از هر نو گرایشی ، خواهد توانست عبور کند و هویت اش را به ثبت رساند؟
خطر دخالت نظامی ، از شوم ترین حوادثی است که نگرانی های بیشماری را در خود بازتولید کرده است. در بیرون مرزها، این واهمه حمله نظامی و فروپاشی رژیم ناشی از آن، دست های بیشماری را در پیوند با هم قرار داد. که سرچشمه ی همه ی آنها از درون اتاق های فکر تجاوزگران ناشی می شود.
یک چیز مسلم است ، نه رژیم و نه مخالفین از این دست ( موافق دخالت نظامی) دغدغه مردم در بند و به فلاکت افتاده را در سر ندارند. اراده و شکل حرکت و خواسته های همه شان قدرت و سیطره بر آمال و آرزوهای مردمی است که از انقلاب 57 تکه ، تکه گشتند و چون کاروان دزد زده 34 سال است سرقت می شوند.
این بار مردمی که تجربه انقلاب 57 را در چنته دارند و 34 سال حاکمیت استبداد دینی چون جغد بر زندگی شان هو هو شوم اش شنیده می شود آیا ناتوان از شناخت دوستان و دشمنان خود هستند؟ بسیار بعید به نظر می رسد که این چنین باشد .
مردمی که 8 سال دفاع جانانه ای از خاک میهن را با هر منویاتی که رژیم پشت سنگرهای خط مقدم، سنگرهای دیگری ایجاد کرده بود ، کوتاهی ننمودند و همچنان که می دانند که از درون آن سنگر های ساختگی رژیم ، چه کسانی . با چه شیوه هائی جان بدر بردند و امروز در سکوی قدرت دست به هر اقدامی از اختلاس، دزدی ، غارت ثروت ملی، سرکوب و سفره رنگین قدرت را با درجه ها و سلاح هایشان به رخ مردمی می کشند که آنها را مسلح کردند تا حافظ انقلاب ئ دستاوردهایش باشند را نمی بینند؟
قطعا می بینند. زخم هائی که رژیم بر پیکر جامعه واردکرد ه است با این ساختار ترمیم نمی شود. نفرت عمومی که در میان توده ها ی مردم از عملکرد قضائی و بیدادگاه های آن موج می زند و همچنین اعمال ارگانهای امنیتی و اطلاعاتی 30 ساله رژیم از منظر عمومی نه محو می شود و نه خاطره درد ناک آن زدوده می گردد. با این شمایلی که از رژیم در فضای عمومی شاهد هستیم ، برگزاری اجلاس کشور های غیر متعهد و دست یابی به اراده های مکانیکی قدرت در هم آورد با نیروهای سطح جهانی و منطقه ای از راهی که همان بدست آوردن آزادی ، دمکراسی و عدالت اجتماعی است را نمی توان از مردم دریغ داشت.
این حاکمیت توان تغییر در وجودش تحلیل رفته و دیگر قادر نیست شرایطی را فراهم کند که حس اعتماد عمومی را بر انگیزد.آنان محتوم و محکوم به رفتن هستند.
چه نیروئی مردم را هر روز از حاکمیت دور می کند؟ باید در مسیر شناخت این نیرو گام بر داریم. زمان روش هائی که همچنان تغییرات را در هرم قدرت جستجو می کنند، سپری شده است. این نوع تفکر در شرایط بغرنج قادر به نقش سازنده ای نبوده و سریع تر از حاکمیت رو به افول ، از گردونه حیات دور خواهد شد.
قدرت هر روز کوچک تر و خشن تر می شود. همزمان در متن جامعه نیروی مقاوم را بازتولید می نماید.مردم را باور کنیم. امید نیروئی مردمی است.

کاوه بنائی ــ رم

نظر شما؟

نام:

پست الکترونیک(اختياری):

عنوان:

نظر:
codeimgکد روی تصویررا اينجا وارد کنيد:

نظر شما پس از بازبینی توسط مدير سايت منتشر خواهد شد