logo





چالش مشت ها يا نرمش انگشت ها؟!

يکشنبه ۲۷ بهمن ۱۳۸۷ - ۱۵ فوريه ۲۰۰۹

عیسی سحرخیز

saharkhiz.jpg
در شرايطی كه دولت اوباما يك گروه كارشناسی را برای سازمان دهی رابطه ی جديد تهران- واشنگتن به كار گمارده است، در محافل سياسی ايران نيز شنيده می شود كه آيت الله خامنه ای يك كار گروه ويژه را كه در آن وزرای خارجه ی گذشته نقش محوری دارند، برای بررسی و تعيين خط مشی سياسی جديد تعيين كرده است.
نكته ی درخور تعمق در اين بررسی های كارشناسی ايفای نقش مشاوران سياسی، دستياران امنيت ملی و معاونان وزرای دولت های پيشين ايران و آمريكا و كمرنگی حضور نزديكان جورج بوش و محمود احمدی نژاد است.
در اين ميان كمتر تحليلگر يا كارشناس سياسی وجود دارد كه پيش بينی كند برنامه ريزی و تعيين خط مشی جديد كار گروه های دو طرف طی سه چهار ماه آينده سرانجام يابد، يا در برآوردهای اوليه سناريوهای محتمل در انتخابات آينده ی رياست جمهوری ايران منظور نشود.
با اين وجود در طرف ايرانی ماجرا، اين بحث نيز گرم است كه آيا با وجود احمدی نژاد زمينه های لازم برای "تغيير روابط" مهيا خواهد بود يا اين كه بايد محاسبات جديدی كه بر روی صف بندی نامزدهای انتخاباتی محافظه كاران تاثير گذار است، صورت گيرد. از آن سو، گفته می شود كارشناسان و برنامه ريزان كاخ سفيد نيز بر روی نتايج انتخابات رياست جمهوری ايران حساب ويژه ای باز كرده اند و به باراك اوباما رئيس جمهور و هيلاری كلينتون وزير خارجه آمريكا هشدار داده اند كه توجه داشته باشند در بيان شعارها يا بازی سياسی با كلمات، در خصوص روابط ايران و آمريكا، به گونه ای عمل نكنتد كه گويا قرار است طرف گفت و گوهای اصلی آنان احمدی نژاد يا متكی باشند.
اين نكته ای است كه كارشناسان سياست خارجی به سران كشورهای اروپايی نيز متذكر شده اند و گويا آنان نيز نه تنها در خط مشی گذاری ها و برنامه ريزی های خويش به اين نكته توجه دارند، بلكه اين توصيه ها را به صورت مستقيم و غيرمستقيم به اوباما گوشزد می كنند. در تازه ترين مورد كه در افكار عمومی جهان نيز بازتاب گسترده ای داشت، سخنان رئيس جمهور فرانسه است.
نيكولاس ساركوزی در جريان سفر رسمى خود به كويت در جهت تشفی خاطر كشورهای عربی كه در دوران رياست جمهوری احمدی نژاد سطح روابط سياسی شان با ايران دچار مشكل شده يا در مواردی به تنش انجاميده است، در يك كنفرانسى خبرى گفت: "من عميقا اميدوارم كه باراك اوباما، رييس جمهور جديد آمريكا، اين گفت و گوها را البته در يك فضاى قاطع آغاز كند...(اما) من انتظار ندارم هر گونه مذاكره اى ميان اين دو كشور تا قبل از انتخابات رياست جمهورى ايران برگزار شود... من فكر مى كنم كه عاقلانه است تا برگزارى اين انتخابات صبر كرد براى اينكه مذاكرات وارد فاز جديدى شود."
تشكيل چنين كار گروه ها و بيان چنين مواضعی نگرانی های شديدی را در دولت احمدی نژاد ايجاد كرده است و به اين دليل اصرار دارد كه دولت آمريكا هر چه سريع تر پا پيش گذارده و نشانه ها يا گام های عملی از ابراز تمايل به بهبود روابط دو كشور ارائه دهد. بر اين اساس بود كه احمدی نژاد در پاسخ سخنان باراك اوباما كه گفته بود "انتظار دارد در چند ماه آينده فرصت هايی را ايجاد کنند که براساس آن بتوانند رودررو پشت يک ميز با ايران بنشينند"، بدون توجه به زمان مورد تاكيد در سخنان رئيس جمهور آمريكا، در سريع ترين زمان ممكن اشتياق خود را برای نشستن بر سر ميز مذاكره نشان داد. تمايل شديدی از سر شوق در جريان سخنرانی مراسم سالگرد پيروزی انقلاب اسلامی ايران در ميدان آزادی كه شكل ديپلماتيك و رسمی آن در كنفرانس خبری سخنگوی وزير امور خارجه ايران ابراز شد.
حسن قشقاوی روز چهارشنبه در حضور خبرنگاران خارجی با تاکيد بر"آمادگی ايران برای مذاکره در چارچوب شرايط عادلانه و احترام متقابل"، اظهار داشت: "ما مايليم فرصت تغيير اساسی و بنيادين برای اوباما حاصل شود". او در نهايت تمايل دولت ايران از همتای آمريكايی خود را در ميان گذارد: " همه صحبت ها و سخن ها در اين ارتباط در عرصه رسانه بوده و چيزی از کانال رسمی از طرف مقامات امريکايی برای مذاکره دريافت نکرده ايم...ما منتظر هستيم ببينيم آقای اوباما در عالم واقع و خارج از حرف ها چه کاری انجام می دهد و چه اتفاقی رخ می دهد."
اما مقام های وزارت خارجه آمريكا نه تنها به اين درخواست توجه نكرده بلكه راه توصيه شده از سوی كارشناسان را با دقت و ظرافت پی گرفته اند. هيلاری كلينتون خارجه امريکا خارجه امريکا در يک کنفرانس خبری مشترک با کارن شوارتزبرگ همتای چک خود، در تفسير برنامه ی "استقرار سپر دفاع موشکی در خاک چک و لهستان" در واكنش به برنامه های هسته ای ايران تاكيد كرد: " اگر ما تغييری در رفتار ايرانيان در ارتباط با برنامه اتمی آنها مشاهده کنيم، آنگاه وضعيت کنونی خود را مورد ارزيابی قرار می دهيم."
وزير خارجه ی آمريكا در پاسخ اين نقد كه چنين مواضعی با سياست بهبود روابط تهران - واشنگتن مبتنی بر اين سخنان اوباما كه اگر طرف مقابل "مشت خود را باز کند، ما دستمان را به سوی او دراز می كنيم" هم خوانی ندارد، تصريح كرد: "ما بايد واقعگرا باشيم. شعار ما می تواند اميد برای بهترين باشد، ولی برای بدترين (وضعيت) نيز بايد برنامه داشت". با اين وجود او درها را كاملا نبسته و ابراز اميدواری كرده است كه در آينده فرصت هايی برای ايران و امريکا وجود داشته باشد تا به „درک بهتری از يکديگر برسند و با گفت وگوها، نتايج مثبتی را برای مردم ايران رقم بزنند."
تحليلگران سياسی اين اظهارات ضد و نقيض و پيگيری خط مشی كجردارو مريز از جانب كاخ سفيد را مبتنی بر راهبرد "هويج بزرگتر و چماق بزرگتر" در مقايسه با دوران جورج بوش ارزيابی می كنند. آنان معتقدند اين امر بخشی از يك جنگ روانی برای منزوی هر چه بيشتر دولت احمدی نژاد و جلب حمايت گسترده تر متحدان اروپايی آمريكا است، تا از راه اين گونه لفاظی های به ظاهر مسالمت جويانه، ايران را كشوری نشان دهند كه دركی از "تغيير" ندارد و كماكان در مقام شعار سخن از تمايل به بهبود روابط با جهان دارد، اما در مقام عمل با "سخت سری و لجاجت" بر سياست های گذشته ی خود تاكيد می كند.
بر اين اساس آنان تاكيد می كنند كه اگر در انتخابات آينده ی ايران تحول مشهودی صورت نگيرد و فردی چون سيد محمد خاتمی در كاخ رياست جمهوری مستقر نشود، و آيت الله خامنه ای راهی را كه برای احمدی نژاد گشوده بود برای اصلاح طلبان نيز كه به احتمال زياد پيروز انتخابات ۲۲ خرداد ۸۸ خواهند بود نگشايد و حتی در اين ميان بر مبنانی سياست خارجی مسالمت جويانه و تنش زدايانه آنان صحه نگذارد، دست باراك اوباما را برای به كارگيری "چماق بزرگتر" در شرايط همدلی بيشتر افكار عمومی جهانی باز خواهد گذارد.
سياستی كه اگرچه با "دست گشوده شده" عرضه می شود و خواهان "باز شدن مشت " طرف مقابل است، اما در فضای بحرانی اين دست گشوده ی بزرگتر است كه می تواند دست مشت شده طرف مقابل را بهتر و سريعتر در ميان سرانگشتان قدرتمند خود بگيرد و با بستن دستان خود، آن را ميان مشت خود درهم فشارد. اين سياستی پنهان است كه تمام خوش بينی های اوليه را برهم خواهد زد و تنش موجود در خاورميانه را دو چندان كرده و احتمالا به سمت جنگ و مخاصمه ای جديد سوق خواهد داد.
بر اين اساس است كه جريان های صلح طلب و خردورز چشم اميد خود را از يك سو به نتايج بررسی ها و سياست های پيشنهادی "كارگروه های ويژه" دو طرف بسته اند و از سوی ديگر به انتخابات رياست جمهوری آينده ی ايران و سرنوشت سياسی سيد محمد خاتمی در آن.
"تغييری بنيانی“ و "تحولی اساسی“ كه می تواند "چالش مشت ها" را به "نرمش انگشت ها" تبديل كند و عاقبت گره از كار دشمنی ای سی ساله ی تهران - واشنگتن بگشايد.

عيسی سحرخيز
Aftab_iran@yahoo.com
شنبه ۲۶/۱۱/۱۳۸۷

نظر شما؟

نام:

پست الکترونیک(اختياری):

عنوان:

نظر:
codeimgکد روی تصویررا اينجا وارد کنيد:

نظر شما پس از بازبینی توسط مدير سايت منتشر خواهد شد