logo





ناتمام

چهار شنبه ۴ مرداد ۱۳۹۱ - ۲۵ ژوييه ۲۰۱۲

یوسف صدیق (گیلراد)

کراواتم را می آویزم
به گردن مردی در صف جویندگان کار،
مردی در طرح سربی یک صبح.
.  .  .  .
حالا،  درست همین حالا 
زنی، خریداری شاید،
تابلو را نشانم می دهد.
می دانم که می داند
کسی با دسته گلی 
انتظارش را نمی کشد آنجا.
پس، پیشانی شکسته ی صبح را 
نشانش می دهم
و از ترک خوردگی های صف می گویم
و پاییزی 
که برگ می ریزد در جیب خالی  محرومان.   
زن
در فاصله ی دو تپه ی نیم پوشیده
سنگ الماسی را لمس می کند
و با لحنی جواهرنشان
می گوید:
من برای خریدن آنها آمده ام !
برای خریدن دانه های همان تسبیح ناتمام!
.  .  .  .
محافظان سیه پوش 
عینک های دودی شان را جا به جا می کنند.
خرداد ۱۳۹۱ /  ژوئن ۲۰۱۲         

نظر شما؟

نام:

پست الکترونیک(اختياری):

عنوان:

نظر:
codeimgکد روی تصویررا اينجا وارد کنيد:

نظر شما پس از بازبینی توسط مدير سايت منتشر خواهد شد