logo





نويسنده اصلی تأديب النسوان كيست؟

چهار شنبه ۱۰ خرداد ۱۳۹۱ - ۳۰ مه ۲۰۱۲

روح انگیز کراچی

rouhangiz-krachi-s.jpg
مدرسه فمینیستی: تأديب النسوان رساله اي تربيتي در موضوع تربيت زنان است كه تاكنون نويسندة آن شناخته نشده است. موضوع اصلي اين پژوهش شناسايي نويسندة اصلي اثر، مقلدان او و چگونگي توليد تحريرهاي ديگري از اين رساله است. در اين مقاله كوشش شده است تا با مقايسة هفت نسخة خطي با موضوعي مشابه و عنوان هايي متفاوت اين پژوهش انجام گيرد.

مقدمه : تأديب النسوان رسالة خطي كوچكي در يك مقدمه و 10 فصل و مجموعاً 41 ورق است كه تاريخ دقيق نگارش اثر و نويسندة آن مشخص نيست.

با تحقيق و مطالعه بر 62 نسخة خطي با محوريت زن در موضوع حكمت عملي شاخة تدبير منزل، هفت نسخة خطي با موضوعي مشابه شناسايي شد كه از آن ميان سه نسخه، عنوان مشابه تأديب النسوان را دارند و نسخه بدل يكديگرند. چهار تحرير ديگر اين كتاب با عنوان هاي متفاوتي چون آداب معاشرت نسوان، سلوك و سيرت زن، رساله اي در احوال و رفتار خواتين زنان و تأديب النساء معرفي شده اند. تأديب النسوان به سبب جوابية بي بي خانم استرآبادي بيش از ديگر كتاب هاي مشابه خود شهرت دارد. با توجه به ، ناشناس بودن مؤلف و مشخص نبودن تاريخ نگارش اثر ، تفاوت عنوان نسخه ها، شباهت موضوعي و تحريرهاي متفاوت، بررسي و تحقيق انجام شد.

طرح مسئله و پرسش هاي پژوهش
- 1- نويسندة اصلي اين اثر كيست؟
- 2- چرا اين كتاب تحريرهاي متفاوت دارد؟
- 3- چرا نويسنده نام خود را پنهان كرد؟
- 4- انگيزه و هدف از نگارش چنين كتابي چه بود؟

روش تحقيق : پژوهش حاضر با روش تحليل محتوا با استفاده از مقوله هاي استقرايي انجام گرفت و شيوة كار چنين بود كه با بررسي سه نسخه اي كه عنوان مشابه داشتند، نسخة كتابخانة ملك كه معتبرتر از همه بود اساس تصحيح قرار گرفت. سپس با مقايسة اين نسخه با دو نسخه بدل ديگر شباهت ها و تفاوت ها استخراج شد. پس از اين مرحله و آگاهي از ويژگي هاي اين نسخه ها مقايسه و تطبيق با چهار نسخه اي كه عنوان متفاوت اما موضوعي مشابه داشتند انجام گرفت و با بررسي و مطالعة افزايش، كاهش، شباهت و تفاوت نسخه ها با يكديگر، ويژگي هاي هر يك از دستنويس ها مورد تحليل قرار گرفت. بدين ترتيب نويسندة اصلي شناخته شد و تاريخ احتمالي نگارش هستة اصلي اين اثر مشخص گرديد.

پيشينه: در سه نسخة موجود تأديب النسوان نام نويسنده ذكر نشده و هيچ تحقيقي دربارة نويسندة اين رساله تاكنون انجام نگرفته است. تنها در ديباچة كتابي اشاره شده است كه : «براساس نوشتة G.Audibert مترجم فرانسوي تأديب النسوان در سال 1307 هجري قمري/1889 م و E.Poweys Matters مترجم انگليسي همان مقاله در 1347 هـ .ق/ 1928 م نويسندة تأديب النسوان يكي از شاهزادگان قاجار بود كه رسالة خود را در اوايل يا اواسط دهة 1880 ميلادي به رشتة تحرير در آورد و از ترس واكنش زنان هم عصرش هويت خود را پنهان نگاه داشت». (جوادي 1371 : 17)

اين شاهزاده قاجاري كيست و چرا نام خود را پنهان كرده است؟براي دستيابي به پاسخ چنين پرسش هايي ابتدا به معرفي نسخه ها يا منابع اوليه كار مي پردازم.



معرفي نسخه ها

1- نسخۀ شماره 585 ، كتابخانه و موزه ملي ملک وابسته به آستان قدس رضوی ، با عنوان تأدیب النسوان ، مورخ 1313 هجری قمری.

2- نسخۀ شماره 2812 ، کتابخانۀ مجلس شورای اسلامی ، با عنوان تأديب النسوان ، تاريخ کتابت 1317 شمسي .

3- تأديب النسوان ،چاپ سنگی ، قطع جيبي ، تاريخ 1304 قمري ،بي نا ،بدون شماره گذاري، مصور ،نستعليق ،جلد مقوايي ، روكش كاغذي ، طرح ابره ، زمينه قرمز ، محل نگهداری کتابخانه مرکز دایرة المعارف بزرگ اسلامی و کتابخانه ملی .

4- نسخۀ شمارۀ 14165 ، کتابخانه عمومی حضرت آیت الله العظمی مرعشی ( قم ) ، با عنوان تأديب النساء ، تاريخ 1304 هجری قمري .

5- نسخة شمارة 4925 ف ، كتابخانه ملي (تهران) ، با عنوان رساله در احوال و رفتار خواتين زنان ، تاریخ 1314 هجری قمری .

6- نسخة شمارۀ 2/6421 ، كتابخانة عمومي حضرت آيت الله العظمي مرعشي (قم) ، با عنوان سلوک و سیرت زن ، بی تاریخ .

7- نسخةشمارۀ 639 ، کتابخانه و موزه ملی ملک ، با عنوان آداب معاشرت نسوان ، بي تاريخ.

يافته ها

براي پاسخ به پرسش نخست ، به جمله هايي از نسخة شمارة 1 (تأديب النسوان و نسخه بدل هاي 2 و 3) اشاره مي شود و شرحي كه روايتگر و محرر اين رساله در اين باره نوشته است : «از حسن اتفاق روزي با يكي از دوستان از همين قبيل صحبت ها در ميان بود. شرحي از سلوك زنان صحبت شد. گفتم : گويا كسي بيش از من در اين مذلت گرفتار نبوده، دوستانه نگاهي كرد و لبخند زد. سبب پرسيدم : چند ورقي از احوال يكي از بزرگان كه در اين باب مرقوم داشته به يادگاري داد كه هر وقت دلتنگ شوم به مطالعه اش پردازم و آن اوراق در نزدم ضبط است. چون اين بندة مولف هم مبتلا بود، به دامنش آويختم و آن چند ورق را گرفته بعد از مطالعه قلم برداشتم بعضي تصرفات در آن كرده و آن را به ده فصل قرار دادم».

به استناد همين بند مشخص مي شود كه پيش از او، شخص ديگري همين موضوع را نوشته و او تصرفاتي در آن كرده و فصل بندي اش كرده است. دومين مطلبي كه از اين بند استنباط مي شود اين است كه خواندن آن اوراق سبب ايجاد انگيزه و تمايل نويسنده جهت ويرايش همان مطلب قبلي و تدوين رساله اي جديد شده است. سومين موضوع اختلافات خانوادگي و ناسازگاري با زن در صحبت هاي مشترك نويسندة جديد با دوستش و همدردي با نويسنده قبلي است.

در خصوص يافتن نويسندة اصلي، نسخة شمارة 4 (تاديب النساء) را بررسي مي كنيم كه مؤلف يا محرر آن شخصي به نام ميرزا محمد علي بن علي نقي خان جوپاري الاصل كرماني المسكن بود كه شاهزاده محمد حسين ميرزا ورقه هايي در سلوك با زنان را به او مي دهد و به او دستور مي دهد رونوشتي از آنها بردارد.

ميرزا محمد علي پس از مقدمه، صحبت هاي شاهزاده را به آغاز رساله مي افزايد و ضمن تصرفات فراوان و افزودن ديدگاه هاي خود آن را فصل بندي مي كند. اينك همان بند پيشين را از اين رساله بررسي مي كنيم : «از حسن اتفاق روزي با يكي از دوستان از همين قبيل صحبت ها در ميان بود، شرحي از سلوك زنان صحبت شد. گفتم : گويا كسي بيشتر از من در اين مدت گرفتار نبوده. دوستانه نگاهي كرد و لبخندي زد. سبب پرسيدم، لمؤلفه :

كردم از وي سبب خنده سؤال / بي كم و بيش بيان كرد احوال

گفت كه عموي تو مرحوم خانلر ميرزاي احتشام الدوله، طاب ثراه، با آن همه اقتدار كذايي از دست دختر عمش مبتلا بود و چند ورقي در اين باب مرقوم داشته، كنون نزد من موجود است. به دامنش آويخته آن چند ورقه را گرفتم. بعد از مطالعه ديدم، آن مرحوم بيش از همه مبتلا بود. لهذا شرح حالي در اين چند ورقه نوشته، تشكر كردم.» و بعد مي افزايد : «ولي چون ناتمام مرقوم رفته بود، حيفم آمد كه ناتمام و بي اسم باشد. همتي گماشته، تصرفاتي زائداً علي تصرفاته كردم».

محرر رسالة تأديب النساء با نقل خاطره اي از شاهزاده محمد حسن ميزرا از رازي پرده برمي دارد و نويسندة اصلي آن ورقه هاي اوليه خانلر ميزرا احتشام الدوله عموي شاهزاده محمد حسن ميرزا را معرفي مي كند.

نسخه خطي شماره 5 (رساله در احوال و رفتار خواتين زنان) نوشتة محمدحسن معتضدالدوله را هم بررسي مي كنيم. او پس از 7 سطر مقدمه وارد مطلب اصلي مي شود و در آغاز خود را اين گونه معرفي مي كند : «اين بندة عاصي محمد حسن الملقب به معتضد الدوله» و علت نوشتن رساله را اين گونه مي نويسد : «كه برحسب خواهش يكي از دوستان به عرض مي رساند». محمد حسن معتضدالدوله كيست؟

«محمدحسن ميرزا فرزند مهدي قلي ميزرا فرزند بيستم عباس ميرزا نايب السلطنه در 1303 معاون ولايت كرمان بود و تا 1310 ق. در كرمان، بلوچستان، بم و نرماشير حكومت كرد. لقب حشمت السلطنه در سال 1303 و معتضدالدوله در سال 1310 به او داده شد و در 1319 هـ . ق در گذشت». (بامداد 1350: ج 5، 228)

كتابچة او نيز تحرير ديگري از همان اوراق قبلي است با انشايي متفاوت و فصل بندي شده كه با هدف تربيت زنان نوشته شده و تاكيد كرده است كه شايسته است در مكتب خانه اين شيوه هاي رفتاري را به دختران آموزش دهند. به هر ترتيب در پنج نسخة مذكور، به اوراقي اشاره شده بود كه دست به دست گشته و هر كسي بسته به ذوق خود تصرفاتي در آن كرده است، اما دو نسخة ديگر چنين نيست و نويسنده خود رأسا اقدام به نوشتن موضوعي كرده است كه آن را در امر تربيت و آموزش آداب معاشرت به زنان ضروري تشخيص داده است.

از بررسي نسخة شماره 7، «آداب معاشرت نسوان» و نسخه بدل ناقص آن «سلوك و سيرت زن» چنين برمي آيد كه شخص نويسنده خود آن را نگاشته است. او در آغاز اين رساله نوشته است : «در شب يلدا كه حد و پايانش ناپيدا، خود را مشغول كردن خواستم كه مونسي براي تنهايي جويم» در چند سطر بعد مي نويسد : «به هر ميداني اسب خيال راندم و به همه صحرايي توسن فكرت تاختم. ديدم سواران ميدان بلاغت و دلاوران عرصة فصاحت نكته اي نگذاشته كه نگفته باشند». نويسنده تصميم مي گيرد «شرحي در سلوك و رفتار اين سلسلة علية، اعلي الله قدرهن» يعني زنان بنويسد. بدين ترتيب نويسنده اندرزها و ديدگاه خود را دربارة زنان مي نويسد. بند آخر اين رساله نيز به بسياري از پرسش هاي اين پژوهش پاسخ مي دهد : «آنچه به خاطر رسيد از سلوك زن با مرد در شب تنهايي، اين كتاب را سياه نمودم و اعتقادم اين است كه اگر كسي اين نحو سلوك بكند و بد بيند، مرا لعنت بكند، والا مرا ياد و به دعاي خير شادم سازند. عمر ما كه گذشته، اين ها به كار ما ديگر نمي آيد. ما را فراموش نكند».

به استناد اين نوشته ها و مطالعة پنج نسخة قبلي به خصوص دستنويس «تأديب النسا» مي توان پس از گذشت 153 سال كه از مرگ نويسندة آن مي گذرد، به اين راز پي برد كه نويسندة آن چند ورق كه از ترس توهين زنان و يا رعايت مصالح ديگر نام خود را پنهان كرد، عموي محمدحسن ميرزا معتضد الدوله بود و احتمالاً كسي جز خانلر ميزرا احتشام الدوله نبود. اين شاهزادة نويسنده، خانلر ميرزا پسر هفدهم عباس ميرزا نايب السلطنه بود (سپهر 1377 : ج 1، ص 524) كه در 1251 هجري قمري و در زمان محمد شاه قاجار و صدارت حاج ميرزا آقاسي حاكم يزد بود. او در سال 1253 ق معزول و حاكم كرمان شد تا سال 1256 ق كه مردم از او شكايت كردند، پس او را از كرمان برداشته حاكم همدان كردند. مدتي حاكم آنجا بود و دو ماه پيش از فوت محمدشاه به حكومت مازندران منصوب شد. در 1264 حاكم بروجرد، لرستان، خوزستان، گلپايگان، خوانسار و بختياري بود(1). در زمان ناصرالدين شاه و در سال 1268 ق ملقب به احتشام الدوله شد(2). در 1273 ق در جنگ ايران و انگليس (جنگ محمره) فرماندة كل قوا بود و شكست خورد. در پايان اين جنگ خانلر ميرزا از قرار هر سربازي يك تومان مبلغ هشت هزار تومان به ميرزا آقاخان نوري صدر اعظم هديه داد تا خطاهايش در اين جنگ ناديده گرفته شود، و اما ناصرالدين شاه به جاي تنبيه به او يك قبضه شمشير مرصع و يك جبه ترمه خلعت داد و در سال 1275 به حكومت اصفهان منصوب كرد. خانلر ميرزا در 1278 در گذشت . (بامداد 1347 : ج 1، 473-475) از اين نويسنده كتابچة ديگري نيز در باب جنگ ايران و انگليس در محمرة باقي مانده است .(کمری 1375)

پس آن شاهزادة دورة ناصري، خانلر ميرزا احتشام الدوله بود كه نخستين رساله از اين نوع را پيش از سال 1278 قمري نوشته و احتمالاً چون دستنويسي بي نام بوده، يكي آن را «سلوك و سيرت زن» ناميده و ديگري عنوان «آداب معاشرت نسوان» را براي آن برگزيده است و كسي ديگر هم فصل بندي اش كرده، مقدمه و موخره نوشته و نام آن را «تأديب النسوان» گذاشته است(3).

تأدیب النسوان شيوة تعليم و تربيت زن را در دورة قاجاريه و نگاه سنتی نويسنده را به زن نشان می دهد که چگونه زن را به اطاعت محض، سكوت، صبر و اجراي بي چون و چراي دستورات مرد مي خواند و زنان را به سازگاري و ملايمت و محبت سفارش مي كند .نویسنده در ظاهر با افکار متجددانه در جهت منافع زن اندرز می دهد ، حال آنکه از سنت ایرانی و فرهنگ غربی هر آنچه را به نفع اوست برگزیده و آنها را به عنوان راه و روش زندگی بهتر به زنان توصیه می کند .

نويسنده در سياست رفتاري ملايم داشت، چنانكه لسان الملك سپهر مي نويسد : «احتشام الدوله كار از در رفق و مدارا كرد». (سپهر 1377 : ج 3، 999) و مي افزايد : «شاهزاده كه مردي مجرب بود، آتش سخط و غضب را به زلال صبر و سكون بنشاند و دفع غوغاي عامه را به آلات حرب و ضرب دست نبرد». (همان 1000)

سنت نصيحت گويي در ايران، سنتي دير پا است و بسياري از سالديدگان از اين طريق عقايد خود را گفته اند و براي اصلاح فرد و اجتماع شيوه هاي رفتاري توصيه كرده اند. خانلر ميزرا احتشام الدوله نيز به زعم خود با نيتي خير و به قصد اصلاح رفتار زنان و دختران اندرز داده و پيشنهاد كرده است كه اگر اين روشها را به كار ببندند بد نبينند. اما اين دستورات به ظاهر خير خواهانه،‌ بيشتر اجراي خواست هاي مردانه و بر پاية خدمت، اطاعت و ايثار زن بنا شده و از سويي در جهت استقرار قدرت، برتري و تسلط مردانه است. نويسنده با ديدگاه سنتي راه و رسم تربيت زنان را چنين فرض مي كند. پس از او مقلدان و معاصران اين نويسنده نيز با نگاهي سنتي از چنين متني استقبال كردند و رونوشت هاي متعدد از آن برداشتند و به سليقة خود تغييراتي در آن نوشتة آغازين ايجاد كردند و حتي چنان پيش رفتند كه آن را مناسب آموزش در مكتب خانه هاي دختران دانستند. اما عده اي از زنان كه به اين كتاب دسترسي داشتند از انتقادات و حكم هاي تربيتي اين شاهزاده و شيوة آموزش او دلگير شدند و از بي بي خانم استرآبادي خواستند كه به اين نويسنده و محرران اين كتاب پاسخ دهد و او كتابچۀ معايب الرجال را در پاسخ به كتابچة تأديب النسوان نوشت و شايد يكي از علل ماندگاري اين كتاب همان جوابيه باشد. به هر ترتيب اين گونه كتابهاي اخلاقي، نشان دهنده اوضاع اجتماعي، آداب و رسوم، طرز تفكر مردان و احوال زنان و به عبارتي گوشه اي از تاريخ اجتماعي ايران در دورة قاجاريه را نشان مي دهد.

سبك نثر در اين پنج نسخه متفاوت است. نويسندة اصلي يا خانلر ميزرا احتشام الدوله در آداب معاشرت نسوان كوشش كرده است تا از سبك سعدي در گلستان و نظم و نثر توأمان تقليد كند. اما پس از مقدمه اي ادبي و كوتاه، زبان گفتاري را پيش گرفته و در بخش هايي به زبان عامه نزديك شده است. در تأديب النسوان هم مقدمه نثري ادبي دارد و سپس نثر، عاميانه و ضعيف مي شود. در تأديب النساء هم به همين ترتيب است اما مشخص است كه ميرزا محمدعلي جوپاري از دانش عربي و اسلامي بيشتري برخوردار بوده چون واژگان و اصطلاحات عربي فراواني را به كار گرفته است. پختگي نثر نويسنده در نسخة آداب معاشرت نسوان از ديگر كتاب هاي مشابه مشهودتر است. به طور كلي نثر تمامي نسخه ها، نثر ساده دورة قاجاريه و البته از نوع ضعيف آن است .مقدمه در تمام نسخه ها تفاوت دارد و سبك نثر درآن فارسي نوشتاري و در متن فارسي گفتاري است.

نتيجه

با بررسي انجام شده مشخص گرديد كه هستة اصلي اين كتاب تربيتي، كتابچة آداب معاشرت نسوان يا به عبارت نسخه بدل ديگرش سلوك و سيرت زن نوشتة خانلر ميرزا احتشام الدوله است كه در دورة ناصرالدين شاه قاجار و پيش از سال 1278 هجري قمري نوشته شده است. اين كتاب بدون عنوان را محمد حسين ميزرا معتضد الدوله، ميزرا محمد علي بن علي نقي خان جو پاري و شخصي ناشناس كه اين موضوع را موافق طبع و سيلقة خود ديده ، بازنويسي كردند، مطالبي به آن افزودند، فصل بندي كردند و عنوان هايي چون تأديب النسوان، تأديب النساء و رساله در احوال و رفتار خواتين زنان بر آن نهادند و بدين ترتيب از كتابچة نخست، دستنويس هاي متعدد ساخته شد كه در اين مقاله پنج دستنويس شناسايي و مورد مطالعه قرار گرفت . تاريخ بعضي نسخه ها 1304 و بعضي 1313 هجري قمري است اما تاريخ واقعي نگارش اثر نخستين به احتمال قوي پيش از سال 1278 هجري قمري است.

یادداشت ها:

1.شرح حکومت داری خانلر میرزا احتشام الدوله از سال 1265 تا 1267 ق. در منطقه مازندران ، بروجرد ، عربستان ( خوزستان ، لرستان و بختیاری ) که توسط خود او نوشته شده است . در این سرگذشت نامه سیاست خود را در حکومت داری شرح می دهد و همچون فردی نارسیست از شایستگی های خود تعریف می کند . از این شرح خاطرات نسخه ای با شماره9549 در کتابخانه مجلس شورای اسلامی وجود دارد که آقای صفر امیری آن را تصحیح کرده و در گنجینۀ بهارستان تاریخ 2 ، قاجاریه به کوشش سید سعید میر محمد صادق توسط انتشارات کتابخانه ، موزه و مرکز اسناد مجلس شورای اسلامی در سال 1387 در تهران به چاپ رسیده است (ص 209-253 )

2. خانلر میرزا سال گرفتن لقب احتشام الدوله را 1267 ق. ضبط کرده ( میر محمد صادق 1387 : 242 ).اما منبع دیگر 1268ق.را سال گرفتن لقب از سوی ناصرالدین شاه به او می داند ( بامداد 1347 :ج 1 ، 474)

3. متأسفانه پس از نوشتن مقاله با راهنمایی عزیزی فاضل به وجود نسخه ای با شماره 8182 با عنوان نصایح مشفقانه در کتابخانه مجلس شورای اسلامی پی بردم که تحریر دیگری از همین رساله است. فهرستی که این نسخه را معرفی کرده اخیرا منتشر شده است.

منابع

- بامداد، مهدي. 1347-1350. شرح حال رجال ايران در قرن 12 و 13 و 14 هجري. تهران : زوار

- بشری ، جواد. 1388. فهرست نسخه های خطی کتابخانه مجلس شورای اسلامی .تهران : کتابخانه ، موزه و مرکز اسناد مجلس شورای اسلامی .ج 27 .

- جوادي، حسن. 1371. روياروئي زن و مرد در عصر قاجار، دو رسالة تاديب النسوان و معايب الرجال. امريكا : انتشارات كانون پژوهش تاريخ زنان .

- سپهر، محمد تقي. 1377. ناسخ التواريخ دورة قاجاريه. به اهتمام جمشيد كيانفر. تهران : اساطير،3 ج .

- كرزن، جرج، ن. 1362. ايران و قضيه ايران. ترجمه غ، وحيد مازندراني. تهران : انتشارات علمي و فرهنگي.

- كمري، عليرضا. 1375. بازیابي يك واقعه : خرمشهر 1273 هـ . ق. كتابچة مرحوم خانلر ميرزاي احتشام الدوله در باب جنگ ايران و انگليس در محمره . تهران : سازمان تبليغات اسلامي، حوزه هنري.

- منزوی ، احمد .1349 .فهرست نسخه های خطی فارسی .تهران : موسسه فرهنگی منطقه یی ،ج2 ، بخش 2 .

- منزوی ، احمد .1381. فهرستوارۀ کتابهای فارسی . تهران : مرکز دایره المعارف بزرگ اسلامی .ج 6 .

- هنت، كپتين. 1327. جنگ انگليس و ايران در سال 1273 هـ . ق. ترجمة حسين سعادت نوري. تهران : شركت سهامي چاپ، ضميمة مجله يادگار.

- نسخه هاي خطي آداب معاشرت نسوان، تأديب النساء، تأديب النسوان، رساله در احوال و رفتار خواتين زنان، سلوك و سيرت زن .

نظر شما؟

نام:

پست الکترونیک(اختياری):

عنوان:

نظر:
codeimgکد روی تصویررا اينجا وارد کنيد:

نظر شما پس از بازبینی توسط مدير سايت منتشر خواهد شد