logo





کاش ...

چهار شنبه ۳ خرداد ۱۳۹۱ - ۲۳ مه ۲۰۱۲

پيرايه يغمايی

pirayeh-yaghmaii-s.gif
بازی ستيزه آفرين کاش
می کشاندم به سرزمين کاش
راهم از خم گمان به چين کاش

کاش می بريدم از گذشته ها
از تمام بوده ها و گشته ها
می پريدم از سر کمين کاش

کاش قصه ی مرا نمی شنود
وهم ِ « کاش او به در زند» ، نبود
«عشق»، عشق بود در يقين کاش

کاش می زدم از اين عبث گريز
می رهيدم از شکار دانه ريز
گوش می رميد از طنين کاش

دشت باورم شکفته در دريغ
آب و خاک و شاخ و برگ و بر دريغ
اين منم – دريغ - خوشه چين کاش

خسته ام از این هجوم کاش ها
از به پای مرده ها تلاش ها
سنگ نيست باد بر جبين کاش

از دوباره ام سياه می کند
شعر می شود، نگاه می کند
دست می شوم در آستين کاش ...

Pirayeh163@hotmail.com‍

نظر شما؟

نام:

پست الکترونیک(اختياری):

عنوان:

نظر:
codeimgکد روی تصویررا اينجا وارد کنيد:

نظر شما پس از بازبینی توسط مدير سايت منتشر خواهد شد