logo





نقدى بر انديشه سياسى مدرن
از انقلاب فرانسه تا هولوكاست

شنبه ۳۰ ارديبهشت ۱۳۹۱ - ۱۹ مه ۲۰۱۲

رضا فلاطون

انقلاب فرانسه سلسله اى بى وقفه از غافلگيريهاى جديد را تقريبا بصورتى روزمره در يك فاصله تنگ ده ساله به وقايع سياسى اروپا سرريز ميكند و طى ان مجموعه اى از ايده ها شخصيتها گروه ها و اتفاقات را در بافتى فشرده در تصويرى شبيه يك مينياتور ايرانى كنار هم قرار ميدهد. ربسپير كه در يك دوره كليدى در در مركز همه اين وقايع زندگى ميكند، از وجود 'عناصر خالص' ى سخن ميگويد كه آجرهاى اوليه بناى انقلاب را تشكيل ميدهند ، با الهام از ايده ربسپير و با هدف بزرگنمايى عوامل خشونت زا به تجزيه جهان سياسى پس ازشروع انقلاب فرانسه ميپردازيم تا در پشت درهم بافتگيها و پيچيدگيهاى سالهاى انقلاب و انديشه هاى سياسى-فلسفى مسلط بر اروپا در يك قرن پر تلاطم پس از ان چند عنصر خالص و بنيادين را شناسايى كنيم كه در هسته انها ويروس سياسى-فرهنگى يكسان ساز و خشونتگر پنهان است.
مقدمه

انقلاب فرانسه سر آغازی قدرتمند و انفجار گونه برای آزادی بشر از زنجیرهای سیاسی دنیای قدیم و بوجود آورنده جهان جدیدی بود که به همراه خود ظرفیتها و فضاهای تجربه نشده بسیاری برای انسان به ارمغان آورد. اتحاد همه نيروهاى فكرى و مادى ارتجاع، از خارج، توان بازداشتن كرانه هاى گسترش يابنده دنیای جدید را نداشت اما در داخل، از همان ابتدا، ايده هاى يكسان ساز و خشونتگر نقشى بازدارنده بر سر راه آن ايفا كرد و رشد خود را همچون سلولهاى بيمارى زا در مغز استخوان دنياى جديد آغاز نمود. قرارداد اجتماعى ژان ژاك روسو طرح ژنتيك اين سلولها را ترسيم كرد و ترور در حكومت ژاكوبنها عبارت بود از اولين نمودهاى خارجى اين بيمارى رشد يابنده. با قدرت گرفتن ايدئولژيها در اواخر قرن نوزده رشد فكرى دنياى سياسى مدرن متوقف گرديد و با به قدرت رسيدن تماميت خواهان در نيمه اول قرن گذشته در بيش از نيمى از قاره اروپا، زمينه براى گسترش سلولهاى سرطانى خشونت به تمامى پيكره سياسى تمدن غرب فراهم گرديد. در نظر نگارنده كمونيزم و فاشيزم نه عكس العملى در مقابل مدرنيته بلكه ظهورشان جز عواقب نهايى يك ناخوشى سيستميك نبود. هولوكاست به مثابه تب مرگ براى اين بيمار، يعنى نظام فكرى بود كه نطفه آن با تئورى قرارداد اجتماعى بسته و با انقلاب فرانسه بدنيا آمد. در دنياى جديدى كه از دل خاكسترهاى هولوكاست بال گشود، تفكر انقلابيگرى حرفه اى و لزوم پيروزى بر جهان چه از طريق اراده گرايى و چه بوسيله كنار رفتن از سر راه جبرهاى 'سهمگين' تاريخى در ذهن روشنفكران جاى خود را به احترام به حقوق انسان، حقوق اقليتها و رعايت فضيلتهاى اخلاقى مى سپارد. این رساله به تشريح خطوط كلى فلسفه سياسى مدرن از منظر تئورى بالا، تنها به كالبد شكافى و نظاره ويژگيهاى خالص سلولهاى فكرى يكسان ساز آن ميپردازد و شرح ظرفيتها، امكانات و هنرهاى آن را، اگرچه در وصف آنها حكايت بسيار گفته شده، به فرصتى ديگر وا ميگذارد.

انقلاب فرانسه سلسله اى بى وقفه از غافلگيريهاى جديد را تقريبا بصورتى روزمره در يك فاصله تنگ ده ساله به وقايع سياسى اروپا سرريز ميكند و طى ان مجموعه اى از ايده ها شخصيتها گروه ها و اتفاقات را در بافتى فشرده در تصويرى شبيه يك مينياتور ايرانى كنار هم قرار ميدهد. ربسپير كه در يك دوره كليدى در در مركز همه اين وقايع زندگى ميكند، از وجود 'عناصر خالص' ى سخن ميگويد كه آجرهاى اوليه بناى انقلاب را تشكيل ميدهند ، با الهام از ايده ربسپير و با هدف بزرگنمايى عوامل خشونت زا به تجزيه جهان سياسى پس ازشروع انقلاب فرانسه ميپردازيم تا در پشت درهم بافتگيها و پيچيدگيهاى سالهاى انقلاب و انديشه هاى سياسى-فلسفى مسلط بر اروپا در يك قرن پر تلاطم پس از ان چند عنصر خالص و بنيادين را شناسايى كنيم كه در هسته انها ويروس سياسى-فرهنگى يكسان ساز و خشونتگر پنهان است. نتيجه اين تجزيه، كه نميتواند خالى از كمبود و خطا باشد، تشخیص هفت عنصر است که در اين نوشته بشرح انها ميپردازيم. اين عناصر در حركت خود در طول زمان و در پهناى جغرافياى اروپا و سپس در گستره جهان 'خلوص' خود را از دست ميدهند و با يكديگر و همچنين با عناصر موجود در ديگر فرهنگها و زمانها تركيب شده و محصولات متنوعى را ايجاد ميكنند كه مجموعه انها تا پايان جنگ جهانى دوم محتواى عمده و تعيين كننده تفکر سياسی را در جهان شكل ميدهند، اين مجموعه را اختصارا 'جهان سياسى مدرن' ميخوانيم.

* * *

متن کامل مقاله

نقدى بر انديشه سياسى مدرن
از انقلاب فرانسه تا هولوكاست



نظر شما؟

نام:

پست الکترونیک(اختياری):

عنوان:

نظر:
codeimgکد روی تصویررا اينجا وارد کنيد:

نظر شما پس از بازبینی توسط مدير سايت منتشر خواهد شد