logo





استقلال ملی و خودکامگی

پنجشنبه ۳۱ فروردين ۱۳۹۱ - ۱۹ آپريل ۲۰۱۲

فرهاد یزدی

جنبش سبز، فشار برای دست یابی به مردم سالاری را با کاهش تهدید حمله ی خارجی، مرتبط کرد. حال اگر فشار تهدید حمله ی خارجی در درازمدت بر ایران کاهش یابد، پیروزی ملت ایران نزدیک تر شده و استقلال به معنای واقعی آن، یعنی پی گیری منافع ملی، با بحث آزاد، به دست خواهد آمد.
در یکسد سال گذشته دست یابی توامان به استقلال و آزادی، خواست اصلی مبارزه ملت ايران بوده است. نظام اسلامی، از ابتدای شکل گیری، برای بزرگ نمایی تمایز خود با رژیم پیشین، مساله استقلال را پررنگ نمود. در تمامی این دوران، دشمنی با غرب به ویژه در زمینه فرهنگی را در چارچوب استقلال معرفی کرد. نظام اسلامی برای تجهیز افکار عمومی در مورد مساله ی هسته‌ای بر سر این واژه بسیار تکیه کرده است و ماجراجویی های خود در منطقه و جهان و قرار دادن چندين باره‌ی ایران بر لبه پرتگاه جنگ را بدین وسیله توجیه کرده است. این توجیه و بزرگ نمایی نظام اسلامی، پرداختن به مساله استقلال را در این برهه در اهمیت قرار داده است.

استقلال نه مترادف با خارجی ستیزی است و نه به معنای کنار کشیدن از همکاری در حل مسایل جهانی که لازمه اش بده و بستان است، تعریف نمی شود. استقلال ملی به معنای آزادی عمل در دنبال کردن منافع ملی است. منافع ملی همانا دنبال کردن هدف های ملی است و در نظام های دمکرات وسیله ملت ها با اعمال حاکمیت اراده خود به دست می آید. همان طور که پيش از اين در نوشته‌های ديگر گفته شده است، هدف ها و منافع ملی باید در موازنه با توان ملی قرار گيرد تا نتیجه بهینه ممکن به دست آید. اگر هدف بیش از توان ملی باشد، بر اثر واکنش رقبا نه تنها خنثی شده بلکه می تواند آسیب زیاد نیز وارد کند. اما اگر هدف کم تر از توان باشد نتیجه مطلوب عاید نمی گردد. و اما "آزادی عملی" که در بالا به آن اشاره شد، دارای رابطه مستقیم با قدرت می باشد. اگر قدرت را قابلیت تاثیر گذاری تعریف کنیم، درآن صورت رابطه مستقیم میان استقلال و قدرت روشن می گردد. هرچه قدرت یا به عبارتی، قابلیت تاثیر گذاری در جهان بالاتر باشد، استقلال نیز به همان نسبت بالاتر خواهد بود. این گفته بدان معنا نیست که ابر قدرت ها از استقلال تام برخوردار بوده و کشورهای ناتوان فاقد هر گونه "استقلالی" هستند. بلکه دولت های دارای سياست و روش‌های منطقی، درهر سطحی از قدرت، هدف های ملی را در چارچوب امکان دست رسی به آنها تعیین می کنند. حتا ابرقدرت ها با وجودی که منافع و توان ملی آنان، در مقایسه با دیگران، بسیار بالاتر هستند، نمی توانند برخلاف نظم حاکم بر جهان ـ که خود آنان تا مقدار زیاد در ایجاد و حفظ آن نقش تعیین کننده داشته و دارند ـ دست به عمل تندی زنند که موجب بی ثباتی اساسی در سطح جهان گردد. در این رابطه، اقدام به جنگ به خاطر افکار عمومی داخلی وجهانی و هزینه ی انسانی و مالی، از حساسیت ویژه برخوردار است. می توان نتیجه گرفت که تمامی کشورهای گیتی در چارچوب شرایط جهانی و نظم حاکم برآن، از آزادی عمل در مقایسه با توان ملی، برای دنبال کردن هدف های ملی برخوردار هستند.

همان گونه که اشاره شد، در جوامع دمکراتيک، این ملت‌ها هستند که گزینش هدف ها را بر عهده داشته و دولت مسئول اجرای آنها است. بدون بحث و تبادل آرا و افکار نمی توان به هدف های مطلوب رسید. بدون بحث آزاد نمی توان مطمئن بود، که به عنوان نمونه، سطح بودجه نظامی در مقایسه با درآمد ناویژه کشور در هر زمان چه ميزان بايد باشد؟ در نظام های غیردمکراتيک چه به صورت حاکمیت گروهی و یا فردی، این نظام حاکم است که منافع را تعیین کرده و هم مسئولیت اجرای آن را نيز به عهده دارد. در چنين نظام‌هائی چون منافع رژیم همیشه بر منافع ملی اولویت دارد ـ البته نه تنها هیچ دلیلی ندارد که این دو همواره با هم انطباق داشته باشند بلکه در اکثر مواقع در تضاد باهم نيز می باشند ـ پس محرک حرکت کشور درمسیر منافع رژیم خواهد بود که آن را به عنوان منافع ملی جعل می کنند. در این فرآیند، مکانیسم خودکار اصلاح ـ به صورت جدایی کامل قوای سه‌گانه از یک دیگر، دخالت و وزنه افکار عمومی و عدم مداخله نیروهای مسلح و امنیتی در سیاست - که در دمکراسی ها به صورت زنده و فعال در کانون قرار دارد، در حکومت های غیردمکرات وجود خارجی ندارد. در نتیجه جلوگیری از اشتباه، بسیار دیر و به خاطر برآورد گزاف و غیر واقعی از توان رژیم، در مقایسه، پر هزینه خواهد بود. از این رو حکومت های خودکامه دست به اقداماتی می زنند که در بسیاری از مواقع نه تنها علیه منافع ملی است بلکه به زيان به منافع خود رژیم نیز منتهی می‌گردد. در حکومت های خودکامه که از آسیب پذیری خود در برابر خواست‌های اجتماعی در داخل و انتظارات و فشارهای قدرت های خارجی در واکنش به اعمال آنان آگاهند، با تحریک احساس ملی‌گرائی به نوعی ناسیونالیسم تصنعی و ضد خارجی دامن زده که هيچ پيوند و ارتباطی با هدف‌های ملی ندارد و تنها به ياری آن موجب تشنج فضا شده و از آن در جهت ضديت با خارج بهره می‌گيرند. در این نوع حکومت ها، با درجات مختلف و بسته به موقعیت داخل، وسیله ی رژیم موضوع "استقلال" به ضد خارجی بودن بدل می گردد. هر قدر گفتار و کردار رژیم، در جهان امروزی غیر متعارف و برخلاف قواعد تثبیت شده بازی جهانی باشد، آن را حرکت قاطعی در راه استقلال تلقين می‌کنند.

***

با گسترش سریع و کم هزینه ی اطلاعات و اخبار که براثر تکنولوژی عصر نوین ممکن شده است، بخش بسیار بزرگ تری از مردمان جهان، در جریان تحولات در دیگر نقاط جهان می باشند. آگاهی توده از جهانی که درآن زندگی و کار می کنند به طور سریعی در حال رشد می باشد. این آگاهی سیاسی و جهان گرایی اقتصادی نوین، همکاری و مشارکت در امور جهانی را به شدت بالا برده است. دیگر تنها حکومت ها نیستند که با یک دیگر گفتگو کرده و شرایط همکاری را شکل می دهند. امروز سدها میلیون انسان در تماس مستقیم، فوری و دایمی با یک دیگر بوده و به تبادل افکار و نظرات می پردازند. همچنین جهان شاهد حرکتی به سوی برقراری نوعی توازن درآمد به سود کشورهای در حال توسعه می باشد که گرچه در حال حاضر در مرحله‌ی گذر خود، به ثبات اقتصادی صدمه زده، اما نیازیً ندارد که به زیان کشورهای توسعه یافته تمام شود. زيرا همه ی جهان از باز بودن دروازه های خود بر روی یک دیگر، در درآزمدت سود خواهند برد. در این جهان یک پارچه که در آن نظریه ها، ابتکار، سرمایه، تکنولوژی و تا حدی نيروی کار با آزادی در حرکت بوده و رد بدل می شود، برای شرکت و بهره‌مندی از چنين فرآیند، نیازمندی به ایجاد جامعه باز را افزایش می دهد. حکومت خودکامه تهدید بالقوه خطرناکی از این فرآیند داشته و تاب تحمل حرکت به سوی جامعه باز را ندارد. در چنين جهانی، رژيم‌های خودکامه مجبور به ایجاد حصار و سد فیزیکی و فرهنگی به صورت سانسور، زندان، تبلیغات و یا به سخن درست تر، دروغ پردازی و نفی هرچه بیش تر نهادهای جهانی که با تمام نواقصی که بر آنان شمرده می شود، بود آنان برنبودش برتری بارز دارد، می پردازند. و در اين مسير استقلال که باید منجر به دست رسی بیش تر به منافع ملی باشد، ساده ترین و قابل قبول ترین دست آویز آنان می گردد.

ما امروز شاهدیم که این نوع حکومت ها با در نظر گرفتن توان بالقوه، موقعیت پیشین، وضعیت کشور های همسایه، در دسترسی به منافع ملی بسیار عقب تر ایستاده اند تا کشورهایی که راه همکاری را برگزیده و در حد توان ملی در بازی جهانی شرکت داشته اند. با نگاهی کوتاه به سه نمونه ی بارز انزوا یعنی کره شمالی، کوبا و نظام اسلامی، به سادگی می توان تمیز داد که استقلال در بافتار CONTEXT کنونی نه در انزوا بلکه در مشارکت به دست می آید. کره شمالی که ملت آن بدون کمک خارجی قادر به تامین غذای بخور و نمیر نیست، از جهش اقتصادی و اجتماعی سال های نوری، از دیگر کشورهای خاور دور عقب مانده است. مقايسه دو کره که هنوز در حالت جنگی بسر می برند، این تناقض را به شدت آشکار می کنند. کره جنوبی همسایه‌ای که هنوز تا مقدار زیاد از نظر نظامی - به خاطر تهدید کره شمالی - به آمریکا بستگی دارد به بسیاری از هدف های ملی به صورت ایجاد جامعه و اقتصاد پیش رفته همراه با مردم سالاری دست یافته است. اکنون هم موفق، در راه افزایش دست آوردهای جدید برای بالا بردن سطح زندگی ملت می باشد. کوبا، با وجود دست آوردهای سال های نخست پس از انقلاب که با سرمایه گذاری شوروی، هزینه آن تامین می شد، براثر انجماد فکری مشترک در تمام نظام های خودکامه، برای حفظ رژیم حتا پس از ازهم پاشی شوروی نتوانست با بزرگ ترین قدرت جهان که تنها کم تر از سد کیلومتر از ساحل آن فاصله دارد، روابط خود را بهبود بخشد. امروز کوبا ناتوان و ندار درجا می زند در حالی که آمریکا از زمان انقلاب کوبا تاکنون، توانسته است درآمد سرانه خود را دستکم چهار برابر نمايد و نزدیک به پنجاه هزار دلار در سال برساند. نظام اسلامی نمونه زنده دیگر پیش روی ماست. با در نظر گرفتن موقعیت استراتژیکی ایران، جمعیت، سطح دانش، آگاهی از وضعیت جهان، منابع طبیعی و دیگر عوامل، شاید هیچ کجای جهان اختلاف میان توان بالفعل با توان بالقوه به اندازه ایران امروز نباشد. اکنون این پرسش مطرح می گردد که معنای "استقلال" مورد نظر چنين رژیم‌هايی، بدون دست آورد درخوری، درچیست؟ استقلال مورد نظر آنها در واقع تنها ابزاريست برای ماندن هر چه بيشتردر قدرت، و تنها می تواند در خارجی ستیزی و سوزاندن فرصت ها برای مشارکت و بهره‌بری از امکانات موجود درجهان خلاصه گردد. در سه نمونه نامبرده در کشورهای بالا برخلاف ادعای رژیم، نه هدف و نه استقلال ملی در مبارزه با قدرت های جهانی نباید تعریف گردد، بلکه هردو آنان باید در توسعه کشور و ملت خود را به نمایش گذارند.

***

حال اگر مساله استقلال مورد نظر نظام اسلامی را بیش تر بشکافیم، نتيجه می‌گيريم که بر خلاف ظاهر و تبلیغات دروغ، این نظام، با ضعیف و منزوی نگاه داشتن کشور، در جهت ضربه زدن به استقلال ایران حرکت کرده است. همان طور که اشاره شد، استقلال مفهومی است نسبی که مرزهای آن را توان ملی تعیین می کند. استقلال به آن معنا نیست که کشوری با توان اقتصادی، سیاسی و نظامی محدود مانند ایران، ادعای جلوگیری عبور آزاد انرژی برای جهان را داشته باشد. این ادعا در جهت مخالف استقلال یعنی دنبال کردن هدف های ملی که درحال حاضر آرامش در منطقه یکی از اولویت های بالای آن است، حرکت می کند. حتا اگر تصور شود که تمامی کشورهای خاورمیانه، به اراده یکسان برای بستن چاه های نفت خود به روی کشورهای خارج مصمم باشند، این تنها دشمنی تمامی قدرت های درجه یک، دو و سوم جهان را برای اشغال آن منابع بر می انگیزد. هیچ قدرتی هرچند بزرگ، نمی تواند دست به اقدامی زند که بقیه جهان را با خطر نابودی قطعی و فوری روبرو کند.

استقلال بدون درک صحیح از موقعیت خود در منطقه و جهان به دست نمی آید. نظام اسلامی از روز نخست قابلیت چنین برآورد واقع بینانه را نداشت و در سال های اخیر که انعطاف پذیری خود را تا اندازه زیاد از دست داده، خطر اشتباه محاسبه نیز افزایش چشم گیر داشته است. به عنوان نمونه به اقدامات ماجراجویانه رژیم در منطقه و برنامه هسته‌ای نگاهی کوتاه می اندازیم. هیچ یک از دو برنامه برای ایران دست آوردی به جز هدر دادن منابع، اتلاف وقت و انزوا همراه با ایجاد جبهه مقتدر ضد ایران نتیجه ملموسی به دست نیاورد. امروز نظام اسلامی امیدوار است که نتیجه مذاکرات اخیر در استانبول و پس از آن در بغداد به کنار گذاردن تحریم های خارجی بی‌انجامد، در چه اندازه و کی آن هنوز روشن نیست. اما اين احتمال نيز وجود دارد، اگر اين نتايج به تحولاتی در درون نيانجامد و در کشور دگرگونی‌های اساسی به نفع حقوق و آزادی‌های مردم ديده نشود، تحريم‌ها تداوم يافته و وضعیت ایران از آنچه امروز هست، رقت انگیز تر شود. توافق هسته ای، در هفت سال پیش، بسیار پیش تر از وضع تحریم های شکننده و بسیار پیش از رساندن ایران به لبه جنگ، عملی بود. افزون برآن غرب، در آن زمان آمادگی کمک به پیش رفت این تکنولوژی در ایران را داشت.

اکنون ما ایرانیان از این که شبح یک جنگ شوم از سر کشور تا اندازه ای رفع شده باید خرسند باشیم. اما این تحول، هرچند دیر، را نمی توان تضمین شده دانست. بدون تردید هنوز بخش قدرتمندی در کانون رژیم که دوام خود را ادامه سیاست های گذشته می دانند، واکنش های خود را که بنا به سنت خشن نیز باید باشد، نشان خواهند داد که می تواند این تحول را از مسیر منطقی خارج کند. باید توجه کرد که برنامه ی دست رسی به جنگ افزار هسته ای که امروز به دروغ، رهبر نظام آن را غیر اسلامی می نامد، تا پیش از حمله نظامی آمریکا به عراق ادامه داشت و دست رسی به چنین دانشی همیشه در برنامه کاری این رژیم برخلاف امنیت ملی ایران، قرار داشته است. چنانکه بارها گفته شد، نه ایران توان دست رسی به این جنگ افزار را به خاطر واکنش شدید قدرت های خارج و منطقه داشت و نه به امنیت ملی ایران کمکی می کرد. برنامه هسته ای ایران حتا اگر خطر حمله نظامی قدرت های خارجی به ایران هم جدی نبود، دیگر قدرت های منطقه با منابع مالی بسیار بالاتر را به سوی دست یابی به این جنگ افزار حتا به صورت "خریداری" می راند. ترکیه عضو ناتو، دارای متحدین توانمند و با سطح تکنیکی بالاتر، به طور قطع ناظر ساکت چنین تحولی نمی توانست باشد. از این رو، جنگ افزار هسته ای به جای این که به عاملی از ثبات بدل شود، به شدت منطقه را بی ثبات می کند. این تلاش برخلاف مصالح ایران و برخلاف گفتار رژیم ربطی به "استقلال" ایران نمی‌تواند داشته باشد.

هزینه ی این شکست های رژیم را ملت ایران، به صورت کاهش امید از آینده، عقب افتادگی روز افزون از تحولات علمی و اقتصادی جهانی و از همه مهم تر تحولات اجتماعی باید بپردازد. ایجاد بحران دایمی که مرزهای ایران را به طور دایم با خطر حمله مستقیم خارجی و در نتیجه امکان تجزیه روبرو می کرد، به عنوان سدی در برابر خواست های دمکراتیک جنبش ملت ایران عمل کرد. رژیم این بحران ها را برای دوام خود، ضروری می دید. در نبود بحران تهدید کننده در گذشته، بدون تردید جنبش آزادی خواهی ایران با سرعت و قدرت بیش تری مسیر خود را طی می کرد. در مبارزه با خودکامگی، این جنبش سبز بود که در برابر امنیت ملی و یک پارچگی سرزمینی ایران، احساس مسئولیت می کرد و نه رژیم. با اولویت نخست پاسداری از امنیت ملی ایران، جنبش سبز، فشار برای دست یابی به مردم سالاری را با کاهش تهدید حمله ی خارجی، مرتبط کرد. حال اگر فشار تهدید حمله ی خارجی در درازمدت بر ایران کاهش یابد، پیروزی ملت ایران نزدیک تر شده و استقلال به معنای واقعی آن، یعنی پی گیری منافع ملی، با بحث آزاد، به دست خواهد آمد.

هفدهم آوریل 2012

نظر شما؟

نام:

پست الکترونیک(اختياری):

عنوان:

نظر:
codeimgکد روی تصویررا اينجا وارد کنيد:

نظر شما پس از بازبینی توسط مدير سايت منتشر خواهد شد