logo





۴ شعر کوتاه

دوشنبه ۲۸ فروردين ۱۳۹۱ - ۱۶ آپريل ۲۰۱۲

بیژن باران

bijan-baran.jpg
در باره شاعر:
بيژن باران‏- متولد تهران ، دارای دكتراي برق و اتم. از او کتابهای شعر راه و رود، دیوان غربی، دیوان شرقی و مقالات ادبی بفارسی و انگلیسی بچاپ رسیده. همچنین اشعارش در سایتهای ایران و خارج نشر یافته. در نقدهای ادبی، او سنت دوران بندی ادبیات را بر اساس سلسله های سلطتنی ترک کرده؛ آثار ادبی را با مکتبهای ادبی دوره بندی می کند. بیژن باران میانگارد: شعر شكار لحظه ي ميرا در نویسشی ماناست برای آموزش، لذت، و تاریخ یا بقول حافظ "ثبت در جریده عالم"؛ بدام كشيدن نگاه گذران در بيان ابدي. لحظه اي كه با شعر در خواننده تكرار مي شود. شاعر وصل به اندام لحظه است در جستجوی حقیقت با کاربرد واقعیت در ترسیم تخیل– چون اسلاف صوفیان ایرانی. شاعر موفق کسی ست که بلسان نيما "پي ت بگرفته نوخيزان ز راه دور بس آيند." باران بمرور خاطرات، حال را با گذشته می آمیزد. از پنجره یادها به کوچه مملو کودکی می نگرد. در قصاید بلند دیوار، رویای رود یاد، 4 فصل و گلنار بزرگترین آمال انسانی یعنی صلح و آزادی در پهنه فلات ایران و خاور میانه را با مرور تاریخی این منطقه توام کرده است. این اشعار فرصتی به شاعر داده تا فضای تاریخی میهن را تبیینی شاعرانه کرده؛ موضوعات فرهنگی، رسومات ملی، پندارهای فلسفی، اوهام رویایی، رنگآمیزی ظریف ایرانی را به تسبیح کلامی در آورد. در سایت نوین او هرهفته شعر یا نقد شعری عرضه میشود: http://persianpost1.blogspot.com تماس: ">aalborzray@yahoo.com


کشتی شهری

ماه بلند بر فراز بادبان
به بندر وارد میشود؛
ردیف بلمها هویدا.

از پنجره شمعدانی شعله ور -
گیسوی شب آویخته بر
گیتار هیجان موج.
نیلوفر کنار دیوار
چشم بسته برویای شبانه
تا ِسحر سَحر او را کند بیدار.

در کنار اسکله
میزی با دو صندلی
نوشابه ای دهان گشاده به ستارگان.
نسیم بر پوست طراوت ترعه
مهتاب با پیرهن دودی شب.
101007

بيژن باران‏

دبستان
مهر است و کودکان
گلهای رنگارنگ دیر بهار
بر مخمل سبز چمن
با باد دانش به سوی در فردا..
100907


منو ترک نکن

Ne Me Quitte Pas. - Jacques Brel
منو ترک نکن.
اگر چه ترا ترک کردم-
در جوانی.
از آبهای عمیق سبز گذشته
چون اوليس به خاک غربت رسيدم.

بی تو هيچم.
بی تو من نيستم.
من آمدم و زيستم.
تو بوده و هستی و خواهی ماند.

نميدانم ترا خواهم ديد دوباره.
پرنده می سوزد.
ولی پرواز ادامه دارد.
چون باد آمده - چون برق میروم.
من رفتنی ام.
تو ماندگار برای هميشه - ای ميهن.
۰۷۰۳۰۷


گذران

بر یال ماهور مشرف بر دره شطرنجی
نظاره می کنم اشجار شعله ور پاییزی.
برگ های خاطرات رنگین دور می شوند در باد.

پایین، حباب برکه پیچنده می رود تا رود کفین دور-
تا انتهای تنهایی دریا،
زیر تازیانه خشایاری عبث،
از بدایت سبز تا نهایت محتوم.

در دور دریا ناظری است براین ماجرا.
جدایی برگ خاطرات شاخه های فصول
در این باد به ابدیت می انجامد-
به ِسحر سَحر، تا طلیعه طشت طلا.
101207


نظر شما؟

نام:

پست الکترونیک(اختياری):

عنوان:

نظر:
codeimgکد روی تصویررا اينجا وارد کنيد:

نظر شما پس از بازبینی توسط مدير سايت منتشر خواهد شد