حریق سبز بود که از آشیانه ی خورشید
به خواب فلق زد
و چتر شعله ی صبح را به آسمان کشید.
- کجای حجم باور توست؟
فریاد زد از درون
باور کنم
که شعله های شب واپسین چارشنبه ی سال
مرا به سور خلق خواهد برد
و با غروب آتش و دود
حریق سبز، در غریو خلق
سرود صبح خواهد خواند؟
حسین دانائی
اسفند ۱۳۸۸
نظر شما پس از بازبینی توسط مدير سايت منتشر خواهد شد