|
اعترافِ مادر (اعترافاتِ جنگ - ۳) دستِ دلالانِ جنگ از میهنم کوتاه گفتند که بهشت، گویا زیر پایِ ماست وقتی که خبر را آوردند، گفتند « نگران نباش مادر فرزندت به بهشت رفته ! » من اعتراف میکنم که بهشتشان را با همهی پیامبران و امامانش با انجمن ملائک و چشمهی زم زمش رایگان و بیدرنگ باز پس میدهم من فرزندم را در آغوش فرزندانش به همسایگی پیامبران ترجیح میدهم رضا هیوا لانه 2012-01-22#16.21 ******* اعترافِ کودک (اعترافاتِ جنگ - ۴) دستِ دلالانِ جنگ از میهنم کوتاه من پدرم را میخواهم ! رضا هیوا لانه 2012-01-21#01.40 اشعار پیشین این زنجیره : - اعتراف جنگفروش (۱) - اعتراف شهید (۲) نظر شما؟
نظر شما پس از بازبینی توسط مدير سايت منتشر خواهد شد |
|