logo





فانوسِ لاله ها

پنجشنبه ۳ بهمن ۱۳۸۷ - ۲۲ ژانويه ۲۰۰۹

رضا بی شتاب

bishetab.jpg
با خيالِ رفتگان هم قانعم از بيکسي
کاش گردون واگذارد يادِ يارانم بياد
„بيدل“


ای اشکِ چشمِ گلشن
در ديده ميدمی باز
زين ماتمِ دمادم
يک قطره خون جهان شد
ای بغض وُ رازِ پاييز
بر برگ ريز وُ باران
بيداد بُرده ياران
در خاورانِ ايران
ريزد شرر چو در خويش
اخگر رخانِ اين دشت
بشنو سرودِ بودن
کز لاله ها بر آيد
سوسوی هستی وُ جان
کی می توان نهان کرد
يک آسمان ستاره
بر خاک می درخشد
فانوسِ لاله ها بين
روشن نموده ويران
بر دارها درخشان
اندامِ اين بيداران
دجالِ روزگاران
آن کو که می کُشد عشق
آخر چه داند از اين
غوغای بيقراران
در سينه مادران را
حرفی ست بيکرانه:
دردا عزيزِ من کو؟
کی رفته او ز خانه
يادت مباد خاموش
ای نورِ جاودانه
اما به جانِ ايران
اين غصه يادگار ست
بر گونه ژاله ها را
از خفتگانِ اين خاک
بشنو تو ناله ها را:
بر چهره رنج وُ دردم
بر پيکرم گلوله
افشانده نقش وُ هاله
گر می روم چو عاشق
پاينده مانی ای عشق
ما در حصارِ اين شب
فانوسِ لاله هاييم
پژواکِ شعله بر لب
والای واله هاييم

۲۰۰۹-۰۱-۲۱

نظر شما؟

نام:

پست الکترونیک(اختياری):

عنوان:

نظر:
codeimgکد روی تصویررا اينجا وارد کنيد:

نظر شما پس از بازبینی توسط مدير سايت منتشر خواهد شد