به مهرانگيز رساپور (م. پگاه)
مگر صدای ِ اُم کلثوم
بيخ آن گلو را بوسيده است
که طنين طرارانهاش
مثل قصههای هزار و يک شب
راز خواب را
از پلکهای من ربوده است
و حالا جا و بيجا
چون عريانی آب و ستاره
دستی به شدت
رو شده دارم
و گريههای سادهام را
- حتا ساده تر-
کودکان دبستانی هم نقاشی میکنند
خاتونِ گيسو و باد و گريز!
ما که با همان واژهی اول
به تو باختهايم
ديگر به هيچ نازی نيازی نيست
تا عريان ترم کنی
که چنان چول چول میگذرم
که پاييز
از ويرانیام
گريهاش میگيرد
نظرات خوانندگان:
درود بر نصرت الله مسعودی عزیز مهرانگيز رساپور (م. پگاه) 2012-02-13 15:14:21
|
سپاس و درود بر دوست ناديده، شاعر و ادیب بسيار خوب و سرشناس ايران، نصرت الله مسعودی عزیز.
|
نظر شما پس از بازبینی توسط مدير سايت منتشر خواهد شد