logo





آیا رژیم ، دُم به تلۀ اسرائیل خواهد داد؟

پنجشنبه ۶ بهمن ۱۳۹۰ - ۲۶ ژانويه ۲۰۱۲

امیر حسین لادن

ladan.jpg
اخیراً در یک برنامۀ تلویزیونی (پیشرو) به نام "هارد بال" ، رابرت بائر متخصص اطلاعاتی خاورمیانه ، گفت - هدف اصلی اسرائیل از ترور متخصصین هسته ای ایران ؛ تحریک و وادار کردن رژیم به عکس العمل در مقابل این ترورها (5 متخصص هسته ای) و انفجارها (مراکز موشکی و پشتیبانی) ، و مقابله به مثل می باشد. اسرائیل آماده است که بلافاصله پس از آنکه جمهوری اسلامی را مجبور به اقدامی نظامی بر علیه کشورش کرد ، دست به ضد حمله بزند و آمریکا را درگیر جنگ با ایران کند.

رابرت بائر که یک پژوهشگر و مشاور اطلاعاتی (اینتلجنس) و نویسنده می باشد ؛ بیست و یک سال مأمور عالی رتبۀ ادارۀ سیا در خاورمیانه بود. آقای بائر می گوید ، در ضمنی که یکی از اهداف حزب لیکود (حزب دست راستی) و موساد (ضد اطلاعات) ، به تأخیر انداختنِ دست یابی ایران به تسلیحات هسته ای می باشد ؛ هدف اصلی اسرائیل درگیر کردن آمریکا در جنگ با ایران است. خوشبختانه برای اسرائیل ، تندروهای آمریکائی و اکثر کاندیدهای حزب جمهوریخواه آمریکا که زیر نفوذ "صنایع نظامی آمریکا" هستند نیز طرفدار جنگ می باشند.

شالمِرز جانسون می نویسد ، متاسفانه آمریکا دیگر بجز تسلیحات نظامی تولیدات زیادی ندارد. آمریکا بدون تردید بزرگترین تولید کننده و صادر کنندۀ اسلحه و مهمات در جهان است. بودجۀ نظامی آمریکا بیش از مجموعِ بودجۀ نظامی تمام کشورهای دنیاست ! آمریکا 1060 پایگاه نظامی در سراسر جهان ، در بیش از 130 کشور دارد. اهداف این پایگاه ها حفاظت و کنترل منابع انرژی و آمادگیِ نیروهای پیش افکن (نیروهای پروجکتوری) می باشد. برقراریِ برتریِ مطلق نظامی و حضور نظامی در سراسر دنیا از اهداف دیگر وجود این پایگاه های برون مرزی است. (1)

در مورد رابطۀ اسرائیل با صنایع / تسلیحات هسته ای ایران ؛ نزدیک به سه سال پیش مقاله ای با تیتر "مبارزۀ پنهانی اسرائیل با تسلیحات هسته ئی ایران" منتشر کردم که با در نظر گرفتن ترور مصطفی احمدی روشن ، یکی دیگر از دانش آموختکان هسته ای میهنمان ؛ و اظهارات آقای با ئر ؛ ارائۀ بخش هائی از آن مقاله می تواند روشنگر باشد:

- اسرائیل با بهره گیری از ترور ، کارشکنی ، برپائی شرکت های ساختگی و جاسوس های دوگانه ، مدتی است سعی دارد که دستیابی ایران به تسلیحات هسته ئی را ناکام و یا حد اقل سالها به تعویق بیاندازد.

- باورنکردنی ترین قسمت این جنگ یکطرفه و پنهانی که موساد (ضد اطلاعات اسرائیل) آنرا "سربریدن" نام نهاده ، ترور کارشناسان ، متخصصان و مهندسان هسته ئی ایران می باشد. قتل مرموز پرفسور اردشیر حسین پور یک کارشناس برجستۀ هسته ئی ایران در کارخانۀ اورانیومِ اصفهان ، می تواند یک نمونه از این آدمکشی ها باشد. یک مقام امنیتی اتحادیۀ اروپا می گوید اسرائیل در این نوع عملیات بی درنگ و بی اعتنا به قوانین بین المللی عمل می کند ، همانطور که قبل از حمله به "رآکتور اُسیراک" در نزدیکی بغداد دو کارشناس هسته ئی عراقی ، بوسیلۀ عوامل موساد مرموزانه بقتل رسیدند و یک کارشناس دیگر مفقود شد.

- یوسی مِلمَن ، یک ژورنالیست مسائل اطلاعاتی و امنیتی اسرائیل می نویسد: "بدون حملۀ نظامی نیز می توان صدمات گسترده و شدیدی به اماکن ، رآکتور و پروژۀ هسته ئی ایران وارد آورده و پیشرفت آنرا بتعویق انداخت. این کاری است که موساد با موفقیت نسبی انجام میدهد. (2)

از دیگر عملیات تخریبی اسرائیل: دو ماه پیش در یک انفجار عظیم در پایگاه موشکی سپاه پاسداران در نزدیکی کرج ، سیستم موشک های بالیستیکی بشدت آسیب دید و تخریب شد. این خراب کاری که از طرف رکن دوم (ضد اطلاعات) ارتش اسرائیل برنامه ریزی شده بود ، چنان گسترده بود که بنا به ادعای ژنرال بارون (نیروهای دفاعی اسرائیل) می تواند تولید اینگونه موشک ها را متوقف کند. جمهوری اسلامی در اینمورد گزارش داد که در یک انفجار "تصادفی" که در پایگاه موشکی کرج رُخ داد ، 17 عضوسپاه پاسداران انقلاب کشته شدند.

در سالهای اخیر ، چندین انفجار در رابطه با تأسیسات هسته ای و پشتیبانی در نقاط مختلف کشور رُخ داده و و پنج تن از متخصصین هسته ای میهنمان ترور شده اند. این عملیات برنامه ریزی شدۀ تخریبی و ترور ، برای بتعویق انداختن دستیابی جمهوری اسلامی به تکنولوژی هسته ای آغاز شده و امروز اسرائیل از آن برای تحریک و وادار کردن رژیم به مقابله بمثل استفاده میکند.

رابرت هاس ، ریاست "شورای روابط خارجی" در امریکا ، طی یک گفتگوی تلویزیونی اعلام کرد ، که محتمل ترین سناریو در مورد درگیری نظامی با ایران بدین نحو اجراء خواهد شد: اسرائیل به یک سری از تأسیسات هسته ای و پایگاه های موشکی ایران حمله میکند ؛ پس از حمله ، نیروهای آمریکا و ناتو اعلام آماده باش نظامی می کنند. سپس آمریکا به ایران هوشدار می دهند که اگر عکس العملی نشان بدهد ، آنان نیز وارد جنگ خواهند شد. با توجه به سلسه اتفاقات اخیر و موضع های سیاسی بین المللی ، به نظر می رسد که این امکان پذیرترین احتمال و نزدیکترین سناریو به حقیقت باشد.

"شورای روابط خارجی" که پس از جنگ جهانی اول در سال 1921 تأسیس شد ، پُر قدرت ترین و با نفوذ ترین سازمان مستقل پژوهشی در جهت و تعیین خط مشی روابط خارجی آمریکا می باشد. مأموریت این شورا هدایت سیاست برتری اقتصادی و مالی آمریکا در سطح بین المللی است. "شورای روابط خارجی" تجسم اصلیِ شخصیت امپراتوری و بازتاب سرمایه داری انحصاری آمریکاست.

رهبران سیاسی ، مدیران و صاحبان کارتل ها ، بانکاداران و پُر نفوذترین شخصیت های آمریکا با این شورا همکاری و رابطۀ نزدیک دارند. شورا ، حتی در داخل آمریکا کلاس ممتاز (برتر بر برترها) را بوجود آورده است. فلسفۀ سیاست خارجی آمریکا پس از جنگ جهانی دوم که بوسیلۀ شورا تدوین و گسترش یافت ، بر اساس سیاست توسعۀ سلطه جویانه ، انحصاری و دستیابی به اهداف ، "به هر بها" بوده است. دولت های مستقل و غیرمتحد ، اولین قربانی های این سیاست بودند.

) Trilateral Commission)

"شورای سه جانبه " زیر نظر و از طرف دیوید راکفلر ریاست "شورای روابط خارجی" در سال 1973 ، ظاهراً برای هم آهنگی سیاست مالی آمریکا ، اروپا و آسیا بوجود آمد. زیرا اروپا و ژاپن که پس از جنگ جهانی دوم ، نوچه های تحت نفوذ آمریکا بودند ، بمرور تبدیل به قدرت هایِ مستقلی شده بودند ؛ و اوپک (سازمان کشورهای تولید کنندۀ نفت) در صحنۀ انرژی جهان ، روز بروز نقش دارتر و با نفوذ تر می شد. (3)

سیاست امپریالیستی آمریکا ، نمی خواهد و نمی تواند اجازه بدهد که کشور یا سازمانی در مقابلش به ایستد ، سرکشی کند و یا مستقل باشد. علم کردن (برپائی) "شورای سه جانبه" در این راستا و برای خنثی کردن نفوذ سیاست های اوپک ، از طرف سرمایه داران آمریکائی بود.

زیبیگنیو برزینسکی (رئیس شورای امنیت دولت جیمی کارتر) ، پال ولکر و آلن گرینسپن (هر دو از روئسای بانک مرکزی آمریکا ، در بوجود آوردن این شورا با راکفلر همکاری نزدیک داشتند. قدرت نمائی بعدی این شورا در کیوتوی ژاپن و شهرت جهانی اش در سال 1980 در جزیرۀ گواد لوپ بود.

این توضیحات هم برای روشنگری و هم در جهت نشان دادن قدرت و اهمیت "شورای روابط خارجی" است. با در نظر گرفتن قدرت و نفوذ این شورا ، می بینیم که سخنان رابرت هاس ، عقیده او و یا حرف نیست ، بلکه ترویج یک سیاست است. دو پاراگراف زیر از مقاله ای است که دو ماه پیش منتشر کردم:

هدف آمریکا و اسرائیل کوچکترین رابطۀ با رهائی مردم و نجات ایران ندارد. آمریکا از یکطرف با لولوخور خوره کردن رژیم و خطرناک نشان دادن ایران ، مشغول فروش ده ها میلیارد دلار اسلحه به کشورهای عربی در منطقه می باشد و از طرف دیگر ، زیر پوششِ "گسترش دمکراسی و آزادی" ولی برای کنترل منابع نفتی ، کنترل مطلقِ خلیج فارس و احداث پایگاه و حضور نظامی ؛ قصد تجاوز به خاک ایران دارد. ایران تنها کشوری است در خلیج فارس که در کنترل آمریکا نیست. داستان تسلیحات هسته ئی ایران همانند داستان تسلیحاتی عراق بهانه ای بیش نیست!

هدف اسرائیل از حمله به ایران: از یکطرف حذف تنها پشتیبان حزب اله در لبنان ، تضعیف حکومت اسد در سوریه و کوبیدن حماس در نوار غزه و از طرف دیگر نیاز مبرم اسرائیل به متمرکز کردنِ اذهان عمومی ملتش روی یک دشمن مشترک خارجی ، و رهائی از مشکلات عظیم داخلی اش ، می باشد. (4)

اهمیت کشورهای خاورمیانه برای آمریکا و همه ی جنگ و جدالها بر سر نفت بوده است. جورج بوش اول ، در سال 1991 برای حمله به عراق گفت: " اگر کنترل نفت را از دست بدهیم کسب و کارمان ، راه و روش زندگیمان ، آزادیمان و آزادی کشورهای غربی به مخاطره خواهند افتاد." در سال 1998 وقتیکه بغداد اعلام کرد که قصد دارد با روسیه ، چین و فرانسه قرارداد نفت امضا کند ؛ بیل کلینتون در پاسخ به این حرکت ، لایحۀ "آزاد کردن عراق 1998" یعنی براندازی رژیم صدام را امضاء کرد.

در مورد اهمیت نفت برای آمریکا ، مایکل کلر مینویسد - امروز ، پایه و ریشۀ مشکلات و رقابت های بین المللی ، در نیاز به انرژی ودستیابی و کنترل آنست. نوسانِ قیمت نفت وِ ریسک ناشی از آن ، در ثبات اقتصاد آمریکا میتواند از حملات تروریستی و حتی جنگ خطرناک تر باشد. در آمریکا ، نفت دیگر فقط یک مادۀ مورد نیاز برای زندگی روزمره ، ایاب و ذهاب ، اقتصاد شکوفا و بقای صنایع نیست بلکه بدون آن ، آمادگی و سلامت نیروهای نظامی و امنیت کشور در خطرند. نفت تحت نظر وزارت دفاع و حفاظت ارتش آمریکاست. (5)

اوضاع وخیم و بی ثباتِ موجود ، چه حقیقی و چه ساختگی (جهت فشار و تزلزل) ؛ لطمۀ شدیدی به زندگی روزانۀ مردممان وارد ساخته و قیمت ها بطور سرسام آور بالا رفته و تورم سیر صعودی روزانه دارد. قیمت دلار و طلا که همواره یک معیار هستند بیش از 50 در صد افزایش یافته ، تنها ، حقوق کارمندان و مزد کارگران است که راکد مانده و اضافه نشده است. مردم در سختی و مشقت فراوان به سر می برند ، طبقه متوسط نیز در حال تحلیل رفتن و ناپدید شدن است. تورم و بیکاری باعث گسترش بی سابقۀ فقر و حتی گرسنگی شده است.

اگر رژیم حکومتی در ایران ، یک رژیم مردمی بود ؛ و یا حد اقل بنا به ادعای خودش ، جانشین امام زمان بود ؛ بجای حیف و میل های نجومی ، بجای دوباره سازی و بهسازی لبنان و بجای اهدای نفت و صرف میلیاردها دلار کمک بلاعوض به سوریه ؛ سعی می کرد - که زندگی دردآور و پُر مشقت ملتش را التیام بخشد. مگر نمی گوئید :"چراغی که به خانه رواست ، به مسجد حرام است."

ملت بیچارۀ ایران نقشی در سیاست خارجی جاهلانۀ رژیم نداشته و نباید کفارۀ گناهان رژیم را پس بدهد. تا به امروز بزرگترین هزینۀ بی لیاقتی ، بحران مدیریت و فساد گستردۀ حکومتگران را ، ملت اسیر و درماندۀ کشورمان پرداخته ! پس عدلت اسلامی و رحمان الرحیم تان کجاست؟

تنش ما بین غرب و ایران ، رو به فزونی است و تنگۀ هرمز تبدیل به خط قرمز جنگ شده است. تنگۀ هرمز ، تنها محلِ عبور روزانۀ بیش از هفده میلیون بشکه نفت نیست ، بلکه مسیرِ اصلی کشتی های تجارتی است که حامل کالاهای مورد نیاز (مواد غذائی ، داروئی ، پوشاک ، بنزین ، مواد شیمیائی و اجناس دیگر) کشورهای منطقه می باشد. تنگۀ هرمز برای کشورهای منطقه ، از جمله ایران ، یکی از مهمترین و حیاتی ترین مسیرهای دریائی است.

اتحادیه اروپا بالاخره زیر فشار آمریکا و مانورهای اسرائیل ، اعلام کرد که صنایع نفت و گاز ایران را تحریم می کند. این اعلامیه درست همزمان با ورود ناو اتمی هواپیمابر یو اِس اِس لینکلن همراه با پنج کشتی جنگی دیگر از جمله یک ناوچه بریتانیایی و شناوری فرانسوی بدون کوچکترین مزاحمتی از طرف جمهوری اسلامی از تنگه هرمز عبور کرده وارد خلیج فارس شد! بیست روز پیش ، حکومت ایران اعلام کرده بود که اجازه نخواهد داد که ناوهای آمریکائی به خلیج فارس برگردند. وزیر دفاع بریتانیا هم روز سه شنبه گفت که این کشور برای مقابله با هر گونه اقدام احتمالی ایران برای بستن تنگه هرمز، نیروی نظامی بیشتری به این منطقه اعزام می کند.

ایران در موقعیت بسیار خطرناکی قرارا دارد. باید هوشیارانه و آگاهانه عمل کنیم و اجازه ندهیم که رژیم به تلاش مذبوحانۀ خود برای ادامۀ بقای حکومت ضد انسانی و ضد ایرانی اش ، کشورمان را درگیر جنگ و نابودی سازد. از سوی دیگر باید با هم ، یکصدا و آشکارانه مخالفت بی چون وچرای خود را با هر نوع حمله و تجاوز نظامی به خاک میهنمان را ، اعلام کنیم.

تلاش برای براندازی رژیم و برپائی یک سیستم مردمسالار و قانونمند ، وظیفۀ هر ایرانی است ؛ اما تلاش و مبارزۀ مان می بایستی همزمان با مقابله علیه هر گونه حملۀ نظامی و جنگ ، همراه باشد. کسانیکه با دشمن همصدا شده اند ، یا مغرض و دلال اند و یا گمراه و نا آگاه ، وگرنه هیچ ایرانی شریف ، آزاده و با وجدانی تن به کشتار هموطنانش و رضا به نابودی کشورش نمیدهد.

مبارزه باید در پرتوی آگاهی و شناخت شرایط ، برای سرنگونی رژیم ملایان ، نجات ایران و رهائی مردم باشد ؛ نه برای نابودی صنایع و منابع کشور بدست دشمنان و بد خواهان میهنمان.

امیر حسین لادن
ahladan@earthlink.net

(1) The Sorrows of Empire, Chalmers Johnson
(2) "مبارزۀ پنهانی اسرائیل با تسلیحات هسته ئی ایران"
(3) Imperial Brain Trust, Shoup & Minter
(4) آنانکه که نجات خود را از دیگران میخواهند
(5) Blood and Oil, Michael T. Klare



google Google    balatarin Balatarin    twitter Twitter    facebook Facebook     
delicious Delicious    donbaleh Donbaleh    myspace Myspace     yahoo Yahoo     


نظرات خوانندگان:

تشکر
mohammad
2012-01-29 20:34:56
با تشکر از جناب دکتر برای مقاله و دقیقش
از المان

reetings
masha-allah1949@yahoo.com
2012-01-27 01:55:42
خدا کند که ندهد. البته احمق که هستند.

نظر شما؟

نام:

پست الکترونیک(اختياری):

عنوان:

نظر:
codeimgکد روی تصویررا اينجا وارد کنيد:

نظر شما پس از بازبینی توسط مدير سايت منتشر خواهد شد