logo





دو غزل

يکشنبه ۲۵ دی ۱۳۹۰ - ۱۵ ژانويه ۲۰۱۲

گیل آوایی

GilAvaei.jpg
www.shooram.blogspot.com
gilavaei@gmail.com
نیمه شب ۱۲ ژانویه ۲۰۱۲

باز هم یار به ما خشمِ گران می گیرد

باز هم یار به ما خشمِ گران می گیرد
بهر آتش زدنِ ما سر وُ جان می گیرد

همه ی ما که زاندوه زمان خونین است
کودکی می کند وُ اشک نهان می گیرد

آه از این بازی پیرانه سرِ رابطه ها
گه چنین می کند وُ گاه چنان می گیرد

خصم ما می شود و راه رقیبان پوید
دل به دل می کند وُ دل توٲمان می گیرد

چه شود باز چنین می کند این چرخ چموش
یار خطی کشد و خشم نشان می گیرد

غم فزون است و سبو نیست، فغان است مرا
ای دریغا که زغمها دلمان می گیرد

جای هر بوسه تو گویی غم دل کاشته است
که زهر بوسه دلا غم فَوَران می گیرد

ما فسردیم از این گاه چنین، گاه چنان
یار ما همچو زمان هی نَوَسان می گیرد

شب ما ناله ی صد آهِ دل ماست، دریغ
بی وفا دلبری اش سود وُ زیان می گیرد

کسب وُ کار است وفاداری دلدار، دریغ
کاین مسیحا نفسی می دهد آن می گیرد


۲

چنان برقص که جانم ترا هوار کند

دسامبر ۲۰۱۱

چنان برقص که جانم ترا هوار کند
زپیچ وُ تاب تنت هوش من فرار کند

بهارِ بودن من ای زلال بوسه ی ناب
برقص تا که دلم خواهش تو جار کند

صبور من، تو همه شور و شعر آوایی
برقص تا که همه حس من بهار کند

تو عشق و شور و شکوهی وناز و زیبایی
عجب نباشد اگر جانِ من شرار کند

برقص باده کشان وُ لبانِ وسوسه گر
برم برقص غمانِ دل انتحار کند

ببین که از تو چنین مست گیل آوایی
چنان برقص که عشقت مرا مهار کند


با غزل نخست، ویدئویی نیز تنظیم و در یوتیوب منتشر شده است. برای دیدن آن به این پیوند مراجعه نمایید:
http://www.youtube.com/watch?v=jv40HIdzBPE

نظر شما؟

نام:

پست الکترونیک(اختياری):

عنوان:

نظر:
codeimgکد روی تصویررا اينجا وارد کنيد:

نظر شما پس از بازبینی توسط مدير سايت منتشر خواهد شد