آقای براون : اینهمه شراب تازه را چکار کنیم؟
آقائ برشت : در بطریهای کهنه میریزیم.
آقای براون : بطریهای کهنه به شراب تازه عادت ندارند.
آقای برشت : شاید، ولی نباید بی مصرف بمانند.
آقای براون : اما اگر تحمل نکنند؟
آقای برشت : خوب ، آنوقت دیگر بطری نیستند!
آقای برشت کلید خود را در قفلِ زنگ زدهای میچرخاند.