barnoshian@hotmail.com
1- اشغال سفارت بریتانیا در تهران در شرایطی صورت میگیرد که ایران سالهاست در تحریم اقتصادی و تکنولوژیک محدود بسر میبرد. تحریمهایی که در کنار سیاستهای غلط اقتصاد کشور را با مشکلات عمده ای مواجه ساخته است. تحریم بانک مرکزی ایران از جانب انگلستان, احتمال قوی تحریم این بانک از جانب آمریک پس از تصویب تحریم آن در مجلس سنای این کشور, گسترش تحریم شرکتها و افراد حکومتی و بررسی عدم خرید نفت ایران از جانب جامعه اروپا که در شرایط حاضر خریدار یک پنجم آنست, شرایط اقتصادی و سیاسی ایران را بحرانی تر کرده و جمهوری اسلامی را به چالش میکشد. وجه مشخصه این روند افزایش تدریجی تحریم هاست. تحریم های اخیر شامل عرصه هایی از اقتصاد ایران میشوند که نمیتواند مشکل ساز نباشد. مشکلاتی که هم فشار بیشتری را بر مردم ایران وارد خواهد کرد, و هم جمهوری اسلامی را بر خلاف ادعاهایش مبنی بر تحت کنترل داشتن شرایط و بی تاثیر بودن تحریمها در تنگنای بیشتری قرار داده و میدهد.
2- شرایط داخلی ایران به لحاظ سیاسی و اقتصادی بگونه ایست که امکان مانور سیاسی برای حکومت عملآ از دست رفته بنظر میرسد. جمهوری اسلامی برای اولین بار بعد از انتخابات اخیر ریاست جمهوری با اپوزیسیونی مواجه است که مقابله با آن نه به لحاظ ایدئولوژیکی و نه به لحاظ دامنه مردمی آن مقدور نیست. جرایم سیاسی ای که موجب به زندان افتادن بسیاری ها شده اند, اکنون ابعادی دارند و بگونه ای تعریف میشوند که حتی دولتمداران دیروز و امروز را نیز بطور جدی در معرض آسیب پذیری قرار داده است. این شرایط روز به روز دشوار داخلی و ریزش پایگاه توده ای رژیم بوده است که سردمداران جمهوری اسلامی را به فکر یک خطی کردن حکومت انداخته است تا بلکه نظام ولایت فقیه آسیب ناپذیر شود, و همین شرایط نیز به اختلافات درون حکومتی دامن زده و مانع استقرار قدرتی یکپارچه, استبدادی و متمرکز میگردد. اختلاف بر سر اینکه چه کسی مسبب این شرایط دردناک و پیچیده کنونی کشور است است و چه راهی را باید رفت موجب افزایش تنش های درون حکومتی خواهد شد. تحولات و وضع بحرانی سوریه و تجربه جنبشهای ضد دیکتاتوری کشورهای عربی موسوم به "بهار عربی" نیز شرایط روانشناسانه سختی را به نا گزیر بر تنش های داخلی حکومت و رابطه اش با مردم حاکم میکند.
3- یکی از عوامل عمده وجود شرایط دشوار فوق الذکر نزاع بر سر تاسیسات هسته ای ایران با جامعه بین المللی و شورای امنیت سازمان ملل متحد است. با توجه به آخرین گزارش آژانس بین لمللی اتمی که احتمال این را میدهد که ایران در آستانه کسب کامل دانش هسته ای قرار دارد, حل مسئله برنامه هسته ای ایران در فازی دشوارتر از پیش قرارگرفته است و حدس و گمانها بر سر احتمال بمباران صنایع اتمی از جانب قدرت های خارجی بالا گرفته است. در این زمینه نیز میتواند بیم و امید و تنش در میان سران رژیم جای خاصی داشته باشد. آنان میدانند که برگهایشان را در مذاکرات گذشته بازی کرده اند و برای پاسخگویی در وضعیتی سخت تر از همیشه قرار دارند. به این دلیل است که سر از مذاکره باز میزنند! این شرایط ایجاد شده محصول سیاستهای غلطی است که به مرور زمان امکان اعتماد به صلح آمیز بودن برنامه اتمی ایران را از مذاکره کنندگان سلب کرده. بی اعتمادی به برنامه اتمی جمهوری اسلامی خطری جدی برای ایران و مردم ایران است محسوب میشود, و مسئولیت آن قبل از هر قدرت خارجی دیگری متوجه سران رژیم است.
4- نتیجه: واقعیت اینست که تحریمها علیرغم امکانات مانور جمهوری اسلامی, رژیم را در مقابل فشار فزاینده ای قرار داده است. شرایط داخلی نیز که تورم و عدم پرداخت دستمزدها و طلب شرکتها از دولت در بعد اقتصادی, و سرکوب خشن هر حرکت صلح آمیز اعتراضی در بعد سیا سی از مختصه های آن است, رژیم را بیشتربه انزوا میکشاند.
در زمینه هسته ای نیز جمهوری اسلامی برگ جدیدی برای بازی ندارد. رژیم بعد از مدت مدیدی مذاکره با شورای امنیت با تاکتیک مذاکره برای مذاکره, و نه توافق, به جایی رسیده است که میداند مذاکره نکردن تنها تاکتیک باقیمانده برای طولانی تر کردن پروسه عدم توافق است. اما غرب و بطور عمده آمریکا و اروپا پاسخ عدم مذاکره و توافق را با تحریم بیشتر و و بطور مشخص تحریم بانک مرکزی میدهند.
جمهوری اسلامی اکنون هم در زمینه سیاسی هم اقتصادی و هم سیاست خارجی که ماجراجویی هایش تهدیدی اشکار برای کشور و مردم است در بدترین شرایط دوران موجودیت خویش به سر میبرد. حمله به سفارت بریتانیا که اولین تحریم کننده بانک مرکزی بود, با توجه به شرایط عمومی حاکم بر کشور, حرکتی تلافی جویانه و از سر عجز بود. هدف این حرکت ژست دیپلماتیک مقتدر بودن, و مردمی جلوه دادن آن بود. علاوه بر این تاثیر باز دارنده حمله به سفارت بریتانیا بر کشورهای احتمالی دیگری که میخواستند بانک مرکزی ایران را تحریم کنند نیز مد نظر بوده است. قطع روابط دیپلماتیک از جانب بریتانیا, محکومیت بین المللی, و اروپایی شدن پاسخ به حمله به سفارت بریتانیا, آن چیزهایی نبودند که جمهوری اسلامی انتظارش را داشت.